سایر منابع:
سایر خبرها
علی پروین: به پسرم هم ببازم خوابم نمی برد
. آن موقع که بازی می کردم راجرز می گفت فقط توپ رو بدید به علی پروین. وقتی تیم حریف می ریختن رومون، من توپو می گرفتم آروم می کردم. یک پاس می دادم تیم از فشار درمیومد. من اون موقع که بازی می کردم عصای دست مربی تو زمین بودم. از همون موقع باخت رو دوست نداشتم تا اینکه دهه 60 مربی شدم. خدا هم خواست که موفق شوم. تیم مون هم خیلی خوب بود. از گلر بگیر تا اون جلو. سلطانی، وحید قلیچ، پنجعلی، محرمی، انصاری فرد ...
لازم باشد با ویلچر به سوریه می روم
امکان بهبودی نسبی هست. نوروزی پیش از این مجروحیت یک بار دیگر هم در تدمر مجروح شده که البته جراحتش سطحی بود، خاطره عملیات تدمر برایش نقطه روشنی از توسل و توکلش به خداست، دیگر یقین دارد که هر لحظه جنگ خدا به او و همرزمانش نگاه می کند و مشیت خداوند است که سرنوشتش را رقم می زند چند روز پیش از اینکه مجروح شوم در عملیات مجروح شدم، چون ترکش به ماهیچه خورد مشکل زیادی پیش نیاورد، باندپیچی مختصری کردم ...
طلاق، پایان خیانت اینترنتی همسر
همسرم خسته شده ام. چهار سال است ازدواج کرده ام، ولی تنها دو سال اول زندگی ام بود که احساس خوشحالی و خوشبختی می کردم. بعد از آن تنها شدم و دیگر همسرم در کنارم نبود. رفتارهایش تغییر کرد و نسبت به زندگی مان کاملا بی تفاوت و بی اهمیت شد، آن هم فقط به خاطر اینستاگرام. در حقیقت من همسرم را بعد از این که برای خودش یک پیج در اینستاگرام ساخت از دست دادم. بعد از آن بود که زندگی مشترکمان از این رو به آن رو شد ...
شهدای دفاع مقدس عارفان و سالکان الی الله بودند/ چشم دل باز کن جان بینی
تا اینکه در عملیات بدر شهید شد! وی ادامه داد: دائم در فکر این بودم که چه شد بعد از چند روز مهدی چنین حالتی پیدا کرد روزی برادرش سید اصغر واعظ را در یکی از گروه ها دیدم جلو رفتم و موضوع مهدی را به خوبی برایش توضیح دادم در آخر دلیل موضوع را پرسیدم، گفت: وقتی مهدی به خانه آمد گفت مادر من تمام رزائل اخلاقی را از خود دور کردم و در عین حال هیچ مشکلی برای اعطای جان خود در راه خدا ندارم! با اصرار ...
سلوک از ماه رجب تا ماه مبارک رمضان
خدا است. علت انتساب رجب به امیرالمومنین(ع) در معنای انتساب ماه رجب به امیرالمومنین(ع) احتمالات زیادی وجود دارد؛ به نظر می رسد همه امور عالم، ملکوتی دارد که این نکته شامل اوقات و زمانها هم می شود؛ برای مثال، شب جمعه فقط یک ظرف طبیعی نیست، بلکه واقعیتی است که جایگاه خاصی در عالم دارد؛ در این زمان، ملائکه ای نزول پیدا می کنند، خیراتی نازل می شود و راه هایی به سوی باطن انسان گشوده ...
آتش زیر خاکستر
پیام گفتم همکارانم از رابطه من با تو مطلع شدند و دیگر آبرویی برایم نمانده ، تو باید به خواستگاریم بیایی و با من ازدواج کنی با گستاخی تمام در چشمانم نگاه کرد و گفت: رابطه من و تو فقط یک هوس بود و بعد با عصبانیت گفت: اگر یک بار دیگر در این مورد حرفی بزنی به مادرم می گویم که تو قصد اخاذی از من را داری و کاری می کنم که تو را از کارگاه اخراج کند. شنیدن این حرف، انگار آب سردی بود که بر بدنم ...
زندگی تلخ جوان 33 ساله کهگیلویه و بویراحمدی/انجام 37 عمل جراحی بر روی صورت+تصاویر
و وقتی شنید تاکنون 37 عمل جراحی انجام دادم خیلی تعجب کرد و باورش نشد تا اینکه مدارکم را نشان دادم بعد بهم گفت این چند روز که تهران بودی چقدر هزینه کردی مبلغ را گفتم و همان مقدار را بهم داد وقتی می خواستم بیرون بروم بهم گفت می خواهی سروسامان بگیری و ازدواج کنی بعدش ما بهت بیشتر می توانیم کمک کنیم گفتم نه من شرایطشو ندارم اما سرآنجام قبول کردم و قضیه را به پدرم گفتم . در حالی که من تهران ...
دوست دارم پولم را از پرسپولیس بگیرم ولی نمی دهند/ بازیگریم یک اتفاق ناگهانی بود/ 98 درصد مردم آلبانی ...
را انتخاب کردند. ** دوست نداشتید بازیگر شوید؟ آریفی:در فکرش نبودم به خدا، اصلاً ** سینما را دنبال نمی کردی؟ آریفی:من چهار ماه پیش که آمدم دوستم را ببینم تعطیلات آمدم که سه هفته ای برگردم. ولی اتفاق افتاد که بیا در فیلم بازی کن. اصلاً دیگر برایم تعطیلات نبود. هر روز می رفتم سرکار. می گفتم ای کاش می ماندم در آلمان و کار نمی کردم. این اتفاق ناگهانی افتاد ...
زندگی برباد رفته با ازدواج اجباری
رویداد شادی بخش که می تواند برای هر انسانی در زندگی اش اتفاق بیفتد ازدواج است. منزل می برد تا اینکه یک روز در پارک با پسر جوانی به نام ساسان آشنا شدم. از آنجاکه ساسان همسن و سال خودم بود و بسیار شوخ و آدم شادی بود، خیلی زود خودش را در دلم جا کرد و من که عاشق هیجان و جنب و جوش بودم دلبسته اش شدم و در زمان هایی که همسرم منزل نبود با او قرار می گذاشتم و همدیگر را می دیدیم چند ماهی ...
از آدم زنده باید ترسید نه اسکلت مرده!
...: اولین بار در شهر سوخته زابل دیدمش در حالی که در میان گوری باستانی در کنار اسکلت تازه کشف شده ای نشسته بود و مشغول بررسی وضعیت آن بود. تمامی صورتش را برای در امان ماندن از تابش مداوم آفتاب با کلاه آفتابگیری پوشانده بود، اما زمانی که سر بلند کرد تا برای خبرنگاران توضیحاتی در مورد آن گور باستانی بدهد تعجب کردم؛ بسیار جوان تر از آن بود که دکتر خطابش کنند. آن هم با عنوان تنها زن استخوان شناس در ایران که در حوزه انسان شناسی پزشک قانونی نیز فعالیت می کند. ...
این دختر 70 سانتیمتری، یک کارآفرین نمونه است
برود و وضعیت خوبی نداشت. وقتی مرا دید اشک ریخت و گفت فریبا تو چطور توانستی چسبیده به زمین 26 سال خانه نشینی را تحمل کنی؟ گفتم مادر خدا جرعه کوچکی از صبر خودش را به آدمیزاد می دهد. در این سال ها خدا به من صبر داد که توانستم تحمل کنم. به او گفتم، دلت قرص باشد؛ به پابوس امام رضا(ع) خواهیم رفت و شفایت را از امام هشتم(ع) خواهم گرفت. رؤیایی که رنگ واقعیت گرفت می گوید: آرزو را تنها ...
اقدام بی شرمانه یک مرد و معشوقه اش برای کشتن زنش که سرطان داشت / قاضی دادگاه تهران این راز را کشف کرد
وقتی عشق و دوست داشتن وسط بیاید مطمئناً یک درگیری عاطفی پیش می آید. ردیابی ناشناس در جنایت در ادامه رسیدگی به این پرونده پلیس تلفن همراه شوهر مقتول را بررسی کرد و پی برد شوهر مقتول با آن خانم (فردی که خودش را به مقتول داروساز معرفی کرده بود) با یکدیگر ارتباط داشته است. آنها ابتدا منکر آشنایی شدند اما بعد فهمیدیم خانم در همان شرکت کار می کند بعد از هر دو تحقیق کردیم که تحقیقات ...
پزشکی همه عشق من است
کردند و من هم که تنها پزشک خانواده هستم. ما ازلحاظ مالی خانواده متوسطی بودیم اما پدر اصرار داشت که ما تابستان ها بیکار نباشیم؛ سه چهار روز بعد از پایان امتحانات خردادماه تا سه چهار روز مانده به شروع مدارس از سپیده صبح تا دم دمای شب در مغازه می ماندیم و به پدر کمک می کردیم. از برکت همان دوران است که حالا من به تمام امور لبنیات واقفم، می توانم ماست بزنم و درزمینه تولید عرقیجات ...
جاسوسی که روی پل آزادی اش رانندگی می کند
که به چه دلیل زندان من تا این اندازه طول کشیده زیرا کارلی به من قول داده بود در صورت لزوم برای آزادی ام اقدام خواهند کرد. 6 سال بعد بود که یک روز صبح به دفتر رئیس زندان فراخوانده شدم. از من پرسید: دلت می خواهد به آمریکا بروی یا نزد خانواده ات برگردی؟ با خودم گفتم که این یک تله است: دلم می خواهد پیش همسرم بروم. در آن لحظه هیچ صحبتی درمورد تبادل جاسوس ها نبود، حتی زمانی که به شهر کارل مارکس ...
بختیار بعد از انقلاب بازداشت شد؟
ای از مردم متوجه غیبت آقای طالقانی از تهران شده بودند اما کسی سراغ ایشان را از من نگرفته بود، با اینکه چند نفر مرا در خانه حاج خلیل رضایی دیده بودند. حدود ساعت چهار بعدازظهر آقای باقری کنی- برادر آقای مهدوی کنی- تلفن کرد و گفت آقای شاه حسینی، آقای طالقانی را کجا برده ای. من منکر ماجرا شدم و گفتم همسرم شاهد است که من بیشتر شب ها را در باغم واقع در کرج می گذرانم. پاسخ داد این طور نیست و همه چیز زیر ...
جانباز دفاع مقدس شهید مدافع حرم شد
...، آن یکی هم نمی رود. پس چه کسی قرار است رزمنده این جبهه باشد و از اسلام دفاع کند. آنقدر گفت که من هم راضی شدم به رفتنش. چند بار اعزام شدند؟ سلیم چهار مرتبه به منطقه اعزام شد و آخرین بار که می خواست برود من معترض شدم و گفتم تو بارها رفته ای بمان. گفت این آخرین مرتبه است. گویی خودش می دانست که این رفتن را دیگر بازگشتی نیست. در مراحل قبل بارها مجروح شده بود و بعد از درمان و بهبودی مجدداً ...
تا ابد منتظر آمدنش خواهم ماند
شما راضی هستید من برای دفاع از اهل بیت(ع) به سوریه بروم؟ من هم گفتم بله راضی ام. دوباره پرسید تو اجازه می دهی؟ من گفتم بله برو. گویی گوشی را روی بلندگو زده و مسئول اعزام هم صحبت های من را می شنود. بعد به ایشان گفته بود خودتان دیدید که همسرم هم به اعزام من راضی است. در نهایت پنجم شهریور ماه سال 1392رفت. سیده الهام فرزند دیگر من آن زمان تنها چهار سال داشت که پدرش راهی میدان جهاد و نبرد با تکفیری ها شد ...
بررسی فضای انتخابات در توییتر، فیس بوک و...
. اما بعد از سال 88 رویکرد کاربران تغییر چشمگیری داشت و فضا به سمت تحلیل و اخبار پیش رفت. همین مسئله تا حدود زیادی موجب شد حسن روحانی در انتخابات سال 92 لذت پیروزی را بچشد. درحالی که رقبای وی یا وارد شبکه های اجتماعی نشده بودند و یا فعالیت چندانی نداشتند. اما روحانی و تیم وی به خوبی می دانستند چگونه از این رسانه ها استفاده کنند و در شرایطی که صدا و سیما به طور محسوس از کاندیدای خاصی ...
مهمترین سکانس تلویزیون در سال گذشته کدام بود؟
من هم این این را آویزه گوشم کردم. مجتبی با درد شهید شد وی درباره شخصیتی که در این سریال بازی کرده بود گفت: شخصیت و رفتار و ویژگی های مجتبی در من رسوب کرد آن هم به این دلیل که فرد بسیار خوبی بود. همان روزهای ابتدایی که نقش را بازی کرده بودم به جواد هاشمی گفتم در یک سریالی سکانس شهادت را بازی کردم که تو تا به حال شبیه به آن را بازی نکردی. معتقدم مجتبی با درد شهید شد و سکانس ...
گفتگوی خواندنی با بازیکن آلبانی تبار پیشین و بازیگر فعلی تلویزیون ایران / هنوز به دنبال پولم هستم
بازی پرسپولیس در خانه خودمان، کل استادیوم قرمز شد. بعد از پیام به پرسپولیس رفتین؟ آریفی:در مورد تماشاچیان پرسپولیس، اولین بار که فهمیدم پرسپولیس یک تیم خیلی مهم در ایران است بازی پیام مشهد و پرسپولیس در مشهد بود. چون وقتی من مشهد بازی میکردیم رنگ لباسمان سبز بود و مثلاً استادیوم تماشاچی می آمدند سبز بودند ولی در بازی پرسپولیس یعنی در خانه خودمان کل استادیوم قرمز شد. گفتم مگر ...
همسرم مثل دوست با وفا در کنارم بود/ دختر دو سال و نیمه شهید هنوز منتظر پدرش است/ همسرم، حجاب چادر ...
ثبت نام کرده بود در نمازهایش صبح و شب در سجده هایش گریه می کرد و از خدا می خواست یکبار هم شده حضرت زینب(س) اورا بطلبد. به من می گفت من قول می دهم که سالم برمی گردم. معصومه حسن زاده، با آنکه ماه محرم سال گذشته برادرش "علی" در سوریه به شهادت رسید می گوید: برادرم با داشتن 3 فرزند در سوریه شهید شده بود دیگر حال و روز روحی خوبی نداشتم، همیشه می گفتم من حوصله شهادت و جنگ را دیگر ندارم و ...
یک داستان طنز سینمایی/ حکایت شیرین یک شیدای سینما!
خوام صد سال سیاه نرسی! الهی که حناق بگیری و خودم کفن پیچت کنم!! و با عصبانیت گوشی را روی تلفن کوبید و از کیسه جلوی دستش چند عدد فندق درشت بیرون آورد... به چهره اش دقیق شدم که برافروخته و غضبناک بود. گفتم حالاست که تلافی نیشخند کارگردان و پروژکتور سوخته و سکانس مورد نظر را بر سر من در بیاورد و با همان فندق های سفت و سخت، چنان ضربه ای به کله ام بزند که بلافاصله جان به جان آفرین تسلیم کنم و ...
ماجرای رؤیای اسیری که به واقعیت پیوست
. محمد هفت ماه دوره درمانی را گذراند؛ ولی نتیجه ای نگرفت که در سال 1377 به شهادت رسید. زمان خاکسپاری همسرم به فرزندانم گفتم پدرتان مثل گنجی است که در خاک پنهان کرده ایم. این پنج سالی که همسرم در جبهه بود هر یک ماه، 10 روز به مرخصی می آمد، او هیچ وقت از موقعیت شغلی خود سوء استفاده نمی کرد. همسنگران محمد می گفتند: فرمانده خیلی مهربان بود مرتب به سنگرها سرکشی می کرد، زمانی که به پول احتیاجی ...
ماجرای حلقه مخفی نیروهای انقلابی ارتش برای مبارزه علیه پهلَوی
حالا که این طور است یادتان باشد که دوره شما دارد تمام می شود. به هر پادگانی می روید در آن پادگان سازمان را تشکیل بدهید که بعد ما با هم مرتبط باشیم. رفتند و بعد از مدتی به من خبر دادند که ما به لشکر 77 مشهد منتقل شدیم و توانستیم افرادی را شناسایی کنیم، ستوانی در قوچان داریم که خیلی انقلابی و خوب است. ولی خود شما اگر می توانید او را ببینید. گفتم باشد، چون مسیر من دره گز است با خانواده می ...
مداح نیازمند علم و خودسازی است/ درس اخلاق برای مداحان ضرورتی اجتناب ناپذیر است
دوست داشتم، زیرا که در مدح حضرت زهرا(س) است. اولین جلسه مداحی خودتان را به خاطر دارید؟ زمان آن را دقیقا به خاطر ندارم ولی اولین جلسه مداحی من در حسینیه بنی فاطمه و در مراسم دعای ندبه بود که به همراه آقای میرباقری دعا را قرائت کردم. البته اولین جلسه من در استان های دیگر نیز به عنوان مهمان در مهدیه مشهد مقدس در کنار حاج سعید حدادیان بود. فعالیت مذهبی خود را در کدام ...
فرهنگ ایرانی را با عکس به دنیا معرفی می کنم/ مانند صندلی شکسته ام
... بله سال ها درزمینهٔ حوزه های مختلف انقلاب مانند عکاسی از بازماندگان انقلاب و جنگ که بیشتر شامل خانواده شهدا هستند فعالیت می کنم. *تابه حال شده هنگام صعود از قله ای از مسیر رفته پشیمان شوید؟ بله یک بار؛ نوزدهمین باری که به قله دماوند می رفتم نزدیک دویست متری قله فشار زیادی را متحمل شدم و همان جا با خود گفتم داود دیگر دماوند برای تو مناسب نیست اما بعد از صعود و روی قله ...
ناگفته هایی از پرونده قتل ستایش قریشی
بعد از کشتن ستایش، جسد را داخل باکس اِکو گذاشت، در آن را بست و تا صبح با جسد آن دختر آنجا خوابید، فردای قتل، اسید تهیه کرد و دو، سه شب با جسد در آن خانه خوابید، پدر و مادر قاتل ستایش به او نگفته بودند که تو چه می کنی؟ این سروصداها چیست و چه اتفاقی افتاده؟ وی بعد که دید نمی تواند جسد را به خارج از خانه منتقل کند، جسد را آتش زد و بعد اسپند دود کرد، در این مقطع بود که مادر قاتل ستایش از پسرش پرسید چه ...
شیفتگی دانشجویان پایگاه نیروی هوایی لاکلند با نوار عبدالباسط/ نیم قرن فعالیت قرآنی مدرس گمنام خلبان
saying گفتم it is Holy QURAN و از من پرسید که چی می گوید که هنوز آن زمان دوره زبانم کامل نبود اما با همان زبان به او گفتم که خدا مهربان است و خدا انسان را خلق کرده است و درختان و خورشید به خداوند سجده می کند که به من گفت I like that که این تلاوت به اندازه ای استاد ما را تحت تأثیر قرار داد با وجود اینکه نخستین بار تلاوتی از قرآن را می شندید. این ارزشمند است که ما مسلمان شیعه هستیم نباید لحظه ای از ...
مداح نیازمند علم و خودسازی است/ درس اخلاق برای مداحان ضرورتی اجتناب ناپذیر است
سنتی و قدیمی استان اصفهان فعالیت داشتم مانند هیئت بنی فاطمه در خیابان ابن سینا، هیئت علوی در میدان امام علی(ع). در حال حاضر نیز در هیئت بنی الزهرا(س) که مجموعه دائم و ثابت من در شب های شنبه واقع در خانه مداحان روبروی امامزاده شاه میرحمزه است فعالیت می کنم. علت موفقیت هیئت شما چه بوده است؟ به نظر من علت موفقیت و نقطه قوت هیئت بنی الزهرا(س) در بحث اخلاق است. ما در هیئت بنی ...
دردهای خاکستری
ام اس بلای جونم شده خانوم از دست دو نامرد ناخلف. حالا لکنت زبان هم چاشنی همه بدبختی هایی است که بر روی سر صدیقه آوار شده و پس از دو صیغه عقد موقت، دو بچه بدون پدر مانده روی دستش. نوشین و افشین که هر کدام از یک پدر هستند. گوشه چادرش را می کشد بر روی دو پیاله خون شده چشم هاش. حالا فقط هق هق صدای او و جیک جیک گنجشگ هایی که بر روی درخت های بلوط حیاط نشسته اند سکوت ما را می شکند. با بغض ...