سایر منابع:
سایر خبرها
دشت بیست سال خدمتم علی بود
45 ساله. سال 76 در یک برخورد اداری با علی آشنا می شود و اخلاق خاص شهید، محمد باقر را جذب او می کند. شروع آشنایی مان یک برخورد کاری بود؛ چون من کارمند بودم و با خیلی از اتباع برخورد داشتم، ولی علی جور دیگری بود. روز اولی که با او آشنا شدم، توی دفتر محل کارم نشسته بودم. آن روز علی که برای من یک ارباب رجوع بیشتر نبود، چند باری توی دفتر سرک کشید و دنبال یک نفر می گشت. از او پرسیدم ...
خاطرات زندان مخوف منافقین در دهه 70
شرب نبود. تا ما به سلول خود برسیم شِش دَر قرار داشت. یک روز از زندان پاپیون ما را به محلی بردند که چند سرهنگ استخبارات عراق از ما بازجویی کردند. غیر از شما زندانی دیگری هم در آن زندان حضور داشت؟ جعفر پور: مبارزان کُرد و عرب ها را هم با ما به اسارت گرفته بودند. عرب ها را تحویل صدام دادند و اعدام شدند، یکی از بستگان شهید صدر را هم به زندان ما آوردند وی اعلام نکرده ...
بازیگر سرشناس ایرانی ربوده شد
بازیگر معروف طنز در جلسه رسیدگی به پرونده که به ریاست قاضی اصغرزاده و با حضور قاضی توکلی - مستشار دادگاه - برگزار شد به عنوان شاکی پای میز محاکمه گفت: چهار سال پیش 85 سکه طلا را به جای بدهکاری پدرم به او قرض دادم اما وقتی ازدواج کردم و از پدرم خواستم که طلبم را پس دهد او و دایی ام نقشه کشیدند و مرا به زور سوار خودرو کردند و به کمپ ترک اعتیاد بردند اما چند روز بعد من از کمپ بیرون آمدم و از آنها به ...
قاتل بنیتای 8ماهه، سارقی با 130 شاکی!
وارد عمل شدند. درنخستین گام دوربین های مداربسته اطراف خانه پدر بنیتا مورد بازبینی قرار گرفت و دو مظنون در این پرونده بازداشت شدند. اما آنها بی گناه شناخته شدند.در این میان مرد ناشناسی با پلیس تماس گرفت و بدون آنکه خودش را معرفی کند، اطلاعاتی از سارقان اصلی خودرو در اختیارتیم پلیس قرار داد. همزمان با ادامه تحقیقات، کارآگاهان موفق به شناسایی متهمان شدند و در عملیاتی ویژه، ساعت 12 ظهر سه ...
آشنایی با هنرمند سلفی باز قرن 19/ نقاشی که گوش خود را برید و خودکشی کرد + تصاویر
... 3 او عاشق زنی خدمتکار (برخی گفته اند روسپی) بود ، اما هدیه ای در خور او نداشت، به همین دلیل بخشی از گوش خود را برای او هدیه فرستاد تا بیانگر شدت علاقه اش باشد. خانه ای که ونگوگ در آرلس در آن ساکن بود در اوایل سال 1888 ونسان به شهر آرلس در جنوب فرانسه نقل مکان می کند. زیرا به گفته او کار در پاریس برایش غیر ممکن بود. ونسان در این زمان وارد دوره فعالیت خلاقانه بسیار عالی می ...
می گفت با شنیدن صدای تو احساس نمی کنم وسط میدان جنگم
. حرفی که شاید دلیل ترس پسر از رفتن پدر به سوریه می شود. افشین رابطه اش با بابا را فراتر از رابطه پدر و پسری می داند و معتقد است بیشتر از اینکه پسر بابا باشد، رفیق و دوست بابا بوده است؛ رفاقتی که روز به روز با افشین بزرگ شده و با او قد می کشد! کمی که از رفت و آمدهای بابا به سوریه می گذرد، افشین از پدرش می خواهد که او را هم با خود به سوریه ببرد؛ ولی با مخالف جدی بابا روبه رو می شود. بابا معتقد بوده ...
خبر شهادت بابا را در شبکه های اجتماعی دیدم!
از خانه شان پهن کرده و معتقد است برایش خوش یمن و پرخیر و برکت بوده است. سفره ای که با چند سبد حصیری و وسایلی مربوط به پدرش تزئین شده و سبزی آن از هر رنگ دیگری بیشتر و چشم نوازتر است. این سفره را به نیت پدرم و برای شادی روح او پهن کرده ام. خواستم یادبودی از او در خانه باشد تا خوشحالش کند که خداروشکر خوشحال هم شد. عاطفه خوشحالی پدر را زمانی متوجه می شود که صدایی از او در گوشش می پیچد. صدایی که می ...
رؤیای تکرارناپذیر زندگی با شهید گودرزی/ از جهاد پنهانی تا شرط اعزام به ماموریت برای ازدواج
زهرا رضایی، همسر شهید مدافع حرم، احمد گودرزی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، با اشاره به خاطره آشنایی خود با این شهید بزرگوار گفت: دوست من، همسر یکی از دوستان احمد بود و از طرف دیگر خانواده ما و ایشان با یکدیگر همسایه بودند . رضایی ادامه داد: شهید گودرزی به همسر دوستم پیام داده بود که به خانم رضایی علاقه دارم. بعد از قرار خواستگاری ایشان به تنهایی در آن روز به منزل ما ...
شان رفیع حضرت فاطمه معصومه (س) دراطاعت بی چون و چرا از حریم ولایت بود
نوشتند و به خانواده امام سپردند تا در سفر بعدی پاسخ ها را دریافت کنند. چند روز بعد که برای خداحافظی به در خانه امام آمدند، دیدند حضرت معصومه(س) پاسخ سؤالات را نوشته و آماده نموده است. شادمان جواب ها را گرفتند. هنگام مراجعت، امام کاظم(ع) را دیدند و ماجرا را تعریف کردند. امام پاسخ های حضرت معصومه را خواندند و به تمجید از آن حضرت فرمودند: پدرش به فدایش باد. (کشف اللئالی صالح ابن عرندی) همچنین ...
خداحافظ رفیق!
فرشید خدادادیان خبر تلخ و تکان دهنده بود. دوست گرانقدر و فعال فرهنگی اجتماعی دیار خوزستان، رامین ناصح دیگر در میان ما نیست. رامین ناصح فورک دبیرکل کانون آینده نگری ایران و عضو سابق جبهه ملی ایران،بیستم آذر ماه 1360 در خانواده ای اهل علم و فرهنگ چشم به جهان گشوده بود. پدرش دکتر محمد ناصح از دندان پزشکان حاذق استان خوزستان است و فضل و کرامت پدر و مادر مهربانش در رشد و نمو ...
دلم خون و رگم خشک است!
پینه بسته او می سوزد که با کهولت سن در باغات میوه چینی می کند تا دستش را پیش کسی دراز نکند؛ گاهی وقت ها درد و بیماری خودم را فراموش می کنم و تنها به فکر قلب بیمار و زخمی پدرم هستم. من دوست ندارم پدر مریضم ساعت ها در زل تابستان و سرمای طاقت فرسای زمستان این شهرستان به خاطر هزینه های بیماری من اینچنین کار کند. پدرم نمی داند که من با شما درد دل می کنم. اگر بفهمد دلش می شکند. بابای من بهترین بابای دنیاست ...
نامه های خواندنی یک فرمانده به همسرش
: اتفاقاً سخت ترین روزهای ما مربوط به همین سال های بعد از جنگ است چرا که بعد از جنگ جراحات و مشکلات جسمی من ناشی از شیمیایی شدن در جنگ نمایان شد و تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داد. من از شدت درد در خانه راه می رفتم و اشک می ریختم؛ این موضوع به اندازه 10 سال طول کشید و تمام این سال ها مشکلات من به دوش همسرم بود و از این جهت هم مدیون همسرم هستم. واقعیت امر این است که بعد از پایان جنگ تازه مشکلات ما شروع شد./ روزنامه ایران کلمات کلیدی نامه نگاری فرمانده با همسرش گزارشی از سید احمد نبوی ...
گزارش کامل از بازسازی صحنه ربودن بنیتای هشت ماهه
وارد صحنه شد. خودرو حرکت کرد و پدر مقتول خودش را روی کاپوت خودرواش انداخت تا صحنه حادثه را بازسازی کند. چشمانش پر از اشک بود و گریه امانش نمی داد و با صدای بلند فریاد می زد: آن روز قرار بود با همسر و دخترم به شهرستان اراک برویم. خودروام را روشن، کنار خانه ام پارک کردم و به سراغ همسرم رفتم تا به او بگویم زودتر از خانه بیرون بیاید که با شنیدن صدای در متوجه سرقت شدم . وقتی سارق حرکت کرد، خودم را روی ...
مسعود کیمیایی؛ خسته از اضطراب و التهاب و غیرمنتظره ها
بار داشته باشد. فاجعه را نمی شود برنامه ریزی کرد. اتفاق نیست که بسازیمش. فاجعه محصول اتفاق است، نه خود اتفاق. فاجعه را من به چشم دیده ام. خیلی دیده ام. اما اول بار در ده- یازده سالگی ام بود که پدرم ورشکست شده بود. خانه و خواهر و مادر و برادرم را یادم است و پدر را که نشسته بود و به مادرم گفت که ورشکست شده. وقتی مادر از اتاق رفت و حواس ما که پرت شد، ناگهان لرزیدن شانه های پدرم را دیدم ...
خانم منشی قربانی طلاهایش شد
باید همان مرد معتاد باشد . او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که چند روز بعد او شناسایی و بازداشت شد . زمانی که او برای تحقیقات به اداره جنایی پلیس آگاهی منتقل شد اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد و مدعی شد که دست به جنایت نزده و مرد معتاد به دروغ درباره وی حرف زده و می خواسته با این کار وی را به دردسر بیندازد. ضد و نقیض حرف زدن های این مرد ادامه داشت تا این که در بازرسی از خانه وی مقدار کمی از ...
آقای درخشان یک عذرخواهی به من بدهکار هستید/ جودو یک پدرخوانده دارد و آن هم رئیس فدراسیون است/ دوران ...
آغاز کرده است. عزل و نصب ها هنوز با گذشت حدود 10 ماه از ریاست او همچنان ادامه دارد به طوری که همین چند روز پیش بود که در مجمع عمومی سالیانه، تصمیم بر آن شد محمد بلوطی از سمت دبیری فدراسیون خداحافظی کند و جای خود را به موحد دانش، رئیس هیات جودو استان قزوین بدهد، همچنین صندلی نایب رئیسی نیز قرار است به فرد دیگری واگذار شود که البته هنوز نام این فرد مشخص نیست. در این عزل و نصب ها نکته جالب ...
قالیباف عمل گرا است/ این طرف هم دلواپسان کم نیستند/ از آیت الله هاشمی وصیت نامه مبسوطی نداریم
. ایده هایی در ذهنم متبلور شد که وقتی خارج بودم برای اینها اطلاعات جمع می کردم. روز بعدی که برگشتم جمعه بود و در خانه حاج آقا جلسه ای بود که آقای رفیق دوست –وزیر سپاه- و آقای علیزاده –رئیس سازمان صنایع سپاه- حضور داشتند. با تمام گروه موشکی و مهمات سازی برای حاج آقا گزارش می دادند که صورتجلسه صنایع دفاعی بود. با برخی از اینها آشنا بودم. در این جلسه شرکت کردم و حاج آقا گفتند محسن ما فردا بیاید و در یکی ...
کلیشه ذهنی مخاطب از عشق را شکستم/ دنیا را با داستان درک می کنم
دانشگاه رفتنش بگوییم؟ از دلتنگی اش برای پدر و مادر؟ از رابطه برقرار کردنش با یک یا چند دختر به عنوان دوست؟ آنچه نیازهای این داستان را تامین می کند، در خارج از کشور نیست، بلکه در همین جاست. خارج رفتن فقط درک امیر را از موقعیتی که در عشقش با بنفشه دارد، شش سال به تعویق می اندازد. اگر به خارج نمی رفت، خیلی زود به نتیجه می رسید که نباید به این رابطه امید ببندد. بعد از شش سال امیر نشاط در دانشگاه و در کنار ...
گزیده ای از بهترین اشعار نظامی گنجوی
بر سر نظم و تدوین آنها گذاشته است. خمسه یا پنج گنج نظامی شامل پنج مثنوی مخزن الاسرار ، خسرو و شیرین ، لیلی و مجنون ، هفت پیکر ، اسکندرنامه است. دیوان اشعار نظامی دفتر هفتم خمسه و یا گنجینه گنجوی مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات است. نظامی در فاصله سال های 602 تا 612 در گنجه درگذشت. آرامگاهی منسوب به حکیم نظامی، هم اکنون در شهر گنجه در جمهوری آذربایجان فعلی قرار دارد . روز 21 ...
احسان حیدری: موج تغییرات فرهنگی به موسیقی رسید/ آموزشگاه های موسیقی ما فاسد شدند/ دید هنرمندان ما کاسب ...
به دلیل بافت سنتی خیلی شدیدی که دارد تا چند سال قبل از خیلی چیزها دور بود اما به واسطه فضای مجازی مردم این شهر و استان، مردم دیگر نقاط جهان را دیدند و بیشتر با آنها ارتباط برقرار کردند؛ به همین علت در فضای فرهنگی به طور کلی یک موج تغییری به وجود آمد که یک بخش آن گرایش بیش تر جوانان امروزی به موسیقی است. البته تا حدودی به سمت و سوی بدی هم کشیده شد؛ برای مثال خیلی از کسانی که به فروشگاه من می آیند ...
ربودن کمدین مشهور برای 85 سکه طلا
پای آبرویم در میان بود. عصر آن روز دو مأموری که مرا به کمپ برده بودند همراه پدر و دایی ام دنبالم آمدند و مرا به خانه برگرداندند. وقتی پدر و دایی ام را دیدم حدس زدم ماجرا به درخواست پدرم بوده است. چون او یک بار در مورد اعتیاد با من صحبت کرده بود. به همین خاطر کلاً ماجرا را فراموش کردم تا اینکه یک سال از این ماجرا گذشت. او در ادامه گفت: این بار دو مأمور با آمبولانس دنبالم آمدند ...
دختر 15 ساله بودم که صیغه یک مرد شدم / وقتی باردار شدم همه چیز تغییر کرد
بیاورد به طوری که من مدت ها در خانه تنها می ماندم و از مادرم خبری نداشتم. این گونه بود که خاله ام با دیدن وضعیت اسفبار زندگی پدر و مادرم، مرا که تقریبا فراموش شده بودم نزد خودش برد تا در کنار او زندگی کنم. از آن به بعد هم دیگر اطلاعی از پدر و مادرم ندارم. روزها می گذشت و من در حالی که همه آرزوهایم را بر باد رفته می دیدم وارد سن 15 سالگی شدم. مدتی بعد خاله ام پیشنهاد کرد با پسری ازدواج کنم که هیچ ...
شکایت بازیگر مشهور از پدرش به خاطر آدم ربایی
نزدیک 85 عدد سکه را که در جشنواره های مختلف به عنوان جایزه دریافت کرده بودم، به پدرم دادم. مدتی بعد، زمانی که ازدواج کردم، از پدرم خواستم بدهی اش را پس بدهد؛ اما او به حرف های من توجه نکرد و به خاطر اینکه آبروی من را ببرد، با دایی ام نقشه کشیدند من را به زور اسلحه به کمپ ترک اعتیاد ببرند و وانمود کنند من معتاد هستم. این بازیگر درباره روز حادثه گفت: در خانه خواب بودم، ناگهان پدر و دایی ام ...
حدود شش هزار نفر برای کنسرتم در رشت آمده بودند | انرژی زیادی از آن اجرا گرفتم
می دهند و مخاطب هم جذب می کنند. یک کار با اشوان داشتم که فیت محسوب نمی شد چون او از دوستان خوب من است و آهنگی که قبلاً پخش کرده بود را با هم خواندیم. سیامک عباسی هم از دوستان قدیمی من است که از سال 85 با هم ساز می زدیم و می خواندیم و از مجوز گرفتن او خیلی خوشحال شدم. با امین قباد هم قطعه لعنت را خواندیم که صدا و آهنگسازی او را خیلی دوست دارم. دیوونه، قبل از تو، تو از کجا پیدات شد و دلخوشی و چند ...
قاتل: دوست زن را کشتم چون مهدورالدم بود
متهم پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات رئیس دادگاه پاسخ دهد. چه شد که تصمیم گرفتی این زن و مرد را به قتل برسانی؟ چند وقتی بود که می دیدم دوستانم به خانه این زن و مرد شیطان صفت می روند. آنجا خانه فساد بود برای همین تصمیم گرفتم برای اینکه از موضوع مطمئن شوم اول به خانه آنها رفتم. 50هزار تومن دادم وداخل اتاقی رفتم که دیدم زن عریانی نشسته است. اما از او فاصله گرفتم ...
از بقالی تا هایپرمارکت
مشاغل کاذب اما این ماجرا زوایای اقتصادی و اجتماعی دیگری هم دارد که بدون مراجعه به صاحب نظران صنعت فروشگاه های زنجیره ای و آگاهی از آن زوایا، نمی توان به نتیجه گیری درستی رسید. برای همین تصمیم گرفتم به دیدار کارشناسی بروم که پاسخ پرسش های مرا می داند. مهندس امیرخسرو فخریان رئیس اتحادیه فروشگاه های زنجیره ای، می گوید: باید دید کسب و کارهای خرد تا کجا به نفع جامعه است؟ امروزه تنوع خواست ...
مروری بر کارنامه اقتصادی آقازاده های خاص/از ژن مرغوب دوطرفه پسر عارف تا بوعلی سینا رشوه خوار!
دوم پدرش وارد حوزه شیرین نفت و گاز شود و در 23 سالگی ابتدا به عضویت هیات مدیره سکوهای نفتی پارس جنوبی و دو سه سال بعدتر به مدیرعاملی شرکت بزرگ مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران برسد. حضور مهدی هاشمی در این شرکت و طرف قرارداد شدن با شرکت های بزرگ چندملیتی مانند استات اویل و توتال سبب شد تا نام مهدی هاشمی در اروپا و امریکا به عنوان یک شریک زرنگ و قابل اعتماد در معاملات و قراردادهای نفتی به ثبت برسد ...
مکتب فرانکفورت تجسم نوعی پارادوکس است
سرمایۀ کم رمق شدۀ آن (به خاطر کاسب بازی های مخاطره آمیز در دوران تبعید) را با کمک های پژوهشی حکومتی تکمیل کردند. مؤسسه تا به امروز هم باقی مانده است. پس پارادوکسی که جفریز در مکتب فرانکفورت می بیند، در تاروپود بنیان های نهادی آن آمیخته است. از منظر مارکسیستی (یعنی با نیم نگاهی به پول)، همواره همان چیزی حامی پژوهش های مؤسسه بود که متفکران مؤسسه به دنبال نقدش بودند: ابتدا پدر سرمایه دار فلیکس ...
پسر شهیدم "وصیت نامه" نوشت تا نگویند برای "پول" رفت
.... وصیت نامه ای که چند روز قبل از آغاز عملیات نوشته بود، داخل ساک قرار داشت. وصیت نامه بسیار زیبایی دارد. با خواندن وصیت اش، بی تابی هایم فروکش کرد. در وصیت نامه اش به شرایط امروز اشاره کرده که نمی خواهد برخی بگویند که او برای پول به جبهه رفته است. درست مثل شرایط امروز که برخی کنایه هایی را به خانواده های مدافع حرم می زنند. همچنین نوشته بود که می خواهد بدنش در میدان نبرد بماند و به خواسته اش ...
معتاد با موادمخدر خلأهای خود را پر می کند / می گفتم نمی شود بدون مواد مخدر زندگی کرد
شیشه تمیز می کند وقتی وارد خانواده اش می شوید می بینید سرمنشأ آن پدر یا مادر معتاد خانواده است این طور نیست که آن پدر و مادر بد باشند نه. این پدر و مادر از مواد مخدر دستور می گیرند و چون اجبار در مصرف دارند راهی ندارند برای همین برای بدست آوردن جنس مصرفی دست به دزدی و بزه های دیگر می زنند. اسلامشهرخبر: اگر اجازه بدهید در مورد روزهایی که شما مصرف مواد داشتید سؤال بپرسیم، شما چه زمانی تصمیم ...