سایر منابع:
سایر خبرها
خاطره ای به نام "شیر" و "ببر" ایرانی
پرداخت و چند خطی راجع به کمترین تمهیدات برای پیشگیری از این پدیده وحشتناک خواهیم نوشت. گونه های ایرانی خیلی از ما وقتی چیزی درباره حیوانات در معرض انقراض می شنویم فقط به یاد یوزپلنگ ایرانی می افتیم؛ گونه ای کم نظیر که به لطف فعالان محیط زیست و رسانه ها حامیان زیادی پیدا کرده و حالا با وجود اینکه چند ده قلاده بیشتر از این حیوان در فلات ایران زندگی نمی کنند امیدها به حفظ نسل و ...
اجرای مجدد تقدیم به ایتالو کالوینو در پردیس تئاتر شهرزاد
نمایشِ تقدیم به ایتالو کالوینو ، فقط 16 روز پس از پایانِ اجرای خود در تئاتر مستقل تهران، مجددا در پردیس تئاتر شهرزاد به روی صحنه می رود. به گزارش مشاور رسانه ای نمایش، کمدی/ تراژدی تقدیم به ایتالو کالوینو ، به نویسندگی و کارگردانی منصور صلواتی و تهیه کنندگی مسعود بهارلو، از روز یکشنبه 12 شهریور ماه ساعت 19:00، در سالن شماره ی 3 تئاتر شهرزاد، اجرا می شود. تقدیم به ایتالو ...
رویدادهای خبری 11 شهریور ماه در مشهد
مجمع عمومی سالیانه هیات نابینایان خراسان رضوی، جشنواره ملی فوتبال به میزبانی هیات فوتبال خراسان رضوی و نشست معاون ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان با مسئولان هیاتهای ورزشی خراسان رضوی از دیگر رویدادهای خبری امروز در مشهد است. امروز همچنین سفر معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی خراسان رضوی به شهرستانهای داورزن و سبزوار در غرب خراسان رضوی و بازدید رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت از واحدهای شهرک ...
عنوانهای اصلی روزنامه های 11 شهریور در خراسان رضوی
* روزنامه صبح امروز: این روزنامه با انتشار مطالبی از وزیر آموزش و پرورش در خصوص حق تحصیل همه ملیتها و انتشار عکسی در این زمینه تیتر زد: این کاروان به مدرسه می رسد. * روزنامه شهرآرا: این روزنامه تیتر و عکس نخست خود را به حادثه واژگونی اتوبوس دانش آموزان دختر برای شرکت در اردویی در شیراز اختصاص داد و نوشت: پرواز اتوبوسی فرزانگان هرمزگانی. * روزنامه قدس: این ...
دعوت قایقران گلستانی به اردوی تیم ملی
علی روشن شمال در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت️: این اردو از امروز شنبه 11شهریورماه در دریاچه آزادی تهران آغاز خواهد شد و تا 31 این ماه ادامه دارد. به گزارش سایت فدراسیون قایقرانی علاوه بر مجللی از گلستان، معراج محمدزاده، کیا اسکندانی و هومن کریمی از تهران و علی اجاقی از کرمانشاه نیز در اردو حاضر خواهند بود. هدایت ورزشکاران در این مرحله به عهده الیاس اقلیمی است که دامون صادقی ...
رشد بخش خصوصی راهکار موفقیت اقتصاد کشور
.... اینکه این صدا شنیده شود و تا چه اندازه به آن ترتیب اثر داده شود، روی دیگر سکه است که به دلایل تاریخی بی توجهی به آن اشاره کردم. تا امروز وضعیت جامعه ما با توسعه بخش خصوصی و اعتنای به بخش خصوصی همراه نبوده است. وقتی کشوری 120 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد، وقتی دولتی به اندازه نیازش از منبعی که دارد بتواند برداشت کند و بدون کوچک ترین پاسخگویی به فعالان عرصه بخش خصوصی مسیر خود را ادامه دهد ...
بازی در زمین ترامپ
"روند سیاست گذاری درباره ایران در دولت ترامپ- اگر از ادبیات تحلیل اطلاعات استفاده کنیم- بیشتر یک ابهام است تا یک معما." یادداشت روزنامه وطن امروز منتشر شده در روز شنبه 11 شهریور ماه با عنوان "بازی در زمین ترامپ" به قلم مهدی محمدی را در ذیل می خوانید: یکم- روند سیاست گذاری درباره ایران در دولت ترامپ- اگر از ادبیات تحلیل اطلاعات استفاده کنیم- بیشتر یک ابهام است تا یک معما ...
یک خودروساز بزرگ در آستانه تجزیه قرار گرفت
بازنشستگان و کهنه کاران این شرکت را در آمریکا به واکنش در برابر این رویداد واداشته است. آنها بر این باورند که فیات کرایسلر نباید به دست خارجی ها سپرده شود، اما گویا مقامات این شرکت راه دیگری جز این پیش روی خود نمی بینند. ماه هاست که شرکت خودروسازی فیات کرایسلر با تعدادی از شرکت های چینی در حال مذاکره است. در این مذاکرات بحث سرمایه گذاری چینی ها در این شرکت از طریق خرید سهام یا قرادادهایی ...
امانت صدر
مسأله یک ملت در این جا لازم است من اشاره بکنم به عزیز گمشده مسلمانان جنوب لبنان یعنی امام موسای صدر که به وسیله ایادی دشمن بزرگ و امپریالیست ها و عمال و مزدورانشان ربوده شده است. من در این روز جمعه، روز جمعه آخر ماه رمضان با این دهان روزه و این اجتماع عظیمی که شما دارید و در این جوّ تقدس و صفا و قدس و معنویت دعا می کنم: پروردگارا! به حرمت محمد و آل محمد، این فرزند خلف اسلام و این مرد رزمنده ...
سناریوهای افزایش قیمت دلار و کاهش نرخ سود در بورس تهران
همگام با کارشناسان بازارهای جهانی به انتظار برای اصلاح قیمت فلزات طی ماه های آینده اشاره می کنند. بر این اساس نبود دلایل بنیادی برای حمایت از سطوح قیمت فلزات انتظار ریزش قیمتی را تشدید کرده است. از طرفی طی هفته جاری با پایان ضرب الاجل بانک مرکزی، هیچ بانکی حق جذب سپرده با نرخ سالانه بالاتر از 15 درصد را نخواهد داشت. در حالی که 10 روز از شهریور 96 پشت سر گذاشته شده است، بر خلاف روال سنتی سال ...
تداوم گرمای هوا در مازندران
به گزارش شمال نیوز ، اسدی معاون توسعه و پیش بینی اداره کل هواشناسی مازندران گفت: بر اساس تجزیه و تحلیل آخرین نقشه های هواشناسی، وضعیت جوی استان مازندران امروز شنبه 11 شهریور آفتابی و گرم پیش بینی می شود. وی افزود: آسمان استان در روز یکشنبه 12 شهریور صاف تا نیمه ابری و از شب یکشنبه و روز دوشنبه 13 شهریور نیمه ابری گاهی ابری با رگبار رعدوبرق، پراکنده، وزش باد و کاهش نسبی دما پیش بینی می شود. معاون توسعه و پیش بینی اداره کل هواشناسی مازندران گفت: روز دوشنبه بیشینه دما در شهر های غربی تا 30 درجه و در شهر های مرکزی و شرقی بین 30 تا 33 درجه خواهد بود. working(); ...
زنانی که ممکن است رقیب انتخاباتی پوتین باشند ! + عکس
سوبچاک با وجود این شایعات، سوبچاک روز جمعه در صفحه اینستاگرام خود درباره گزارش های مربوط به احتمال نامزدی اش در انتخابات آتی ریاست جمهوری نوشت: من نمی دانم چه کسانی در تصمیم گیران بالای کشور درباره نامزدی من صحبت کرده اند، اما من سال هاست که سیاست را تعقیب کرده ام و تنها به یک تشخیص درباره آن رسیده ام؛ سیاست امروز شما آقایان یک لکه ننگ است.” از میان دیگر نام هایی که در لیست ...
مراسم سالگرد شهدای منا در حرم مطهر رضوی
.... وی افزود: امروز تنها ابرقدرتی که در برابر زیاده خواهیهای آمریکا ایستاده ایران اسلامی است. ایران اسلامی شاخ استبکار را شکسته است. آرزوی آمریکاییها و هوادارانشان این است که فریاد مرگ بر آمریکا از زبان مردم ایران بیافتد. امام جمعه موقت تهران ادامه داد: از آغاز، اسلام گرفتار اسلامهای قلابی بوده و تقابل اسلام اصیل با اسلام قلابی از آغاز پیدایش این دینف وجود داشته است. یک روز اسلام ...
سکوت بهنوش بختیاری شکست!
برخی رفتارهای شخصیت های مورد توجه جامعه سبب بروز تردیدهایی در درستی حمایت ها می شود. رفتارهای شخصیت های شناخته شده بعضا با رویکرد اکثریت در تناقض است و زمانی که اقدام غیرقابل پیش بینی از آنها مشاهده می شود ابروهاست که از تعجب بالا می رود و شایدکلمه واااااااا مکمل آن شود. به گزارش آرمان، همین چند روز گذشته بود که انتشار تصویر یکی از مجریان در کشوری اروپایی سر و صدای زیادی به پا کرد و ...
محمدعلی رامین: بیشتر از احمدی نژاد در اروپا مشهور بودم/ احمدی نژاد هم می تواند برای نظام خطرآفرین باشد
را نابود کرد، چند روز بعد انبار بزرگ و قدیمی ما در حاشیه بازار شهر، بر اثر بارش فراوان باران، ریخت و ذخیره محصولات هم تلف شدند و در همان ایام نیز تعدادی از بَلَم های حامل مرکبات پدرم، در آب های توفانی خلیج فارس غرق شدند. متعاقب این حوادث، واسطه ها و خریدارهایی که مرکبات را پیش خرید کرده بودند، پدرم را چند ماه به زندان انداختند و هرآنچه را داشتیم از ما گرفتند. در ماه هایی که پدرم زندان ...
تهدیدات سیدحسن نصرالله اثر کرد
به گزارش بلاغ ، شرکت صنایع شیمیایی حیفا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در جهان بعد از ماه ها مقاومت در برابر دستور دیوان عالی رژیم صهیونیستی برای تخلیه تاسیسات ذخیره آمونیاک در این شهر بندری، سرانجام تسلیم شد. در رابطه با این تعطیلی، احتمال نشت، بهانه شده اما پیشتر مقامات اسرائیلی نسبت به تهدیدات کلامی سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان درخصوص حمله موشکی به تاسیسات آمونیاک ...
چرا نرخ سود وام ها کم نشده است؟
.... وی به باشگاه خبرنگاران گفت: برای رفع این مشکل هم باید شرایطی را که برای بازار فراهم نیست مهیا کرد که یکی از این بسترها، ارزیابی تسهیلات گیرندگان به لحاظ اعتباری است که نیازمند اطلاعات بوده و در صورتی که بدرستی انجام شود آن زیرساخت ها با اطلاعات بانکی به روز می شود البته بخشی از این موارد به بانک مربوط نبوده و به پروتکل بازمی گردد که به زمینه گردآوری و دسترسی اطلاعات مرتبط است. مقام ناظر باید کمک کند زیرساخت ها توسعه یابد، چرا که کاهش هزینه ها و امر توسعه به معوقات بانکی مرتبط است. منبع: روزنامه وطن امروز ...
حکم دادگاه حمید، خواننده رپ چیست؟ +عکس
با حکم بازپرس پرونده حمید صفت از بازداشت موقت خارج کنیم. روز گذشته ناپدری حمیدرضا صفت در پی درگیری در روز 24 ماه جاری با وی آسیب دید و در بیمارستان جان باخت، او نیز خود را به کلانتری معرفی کرد
کتاب پژوهشی کودکان و جهان افسانه منتشر شد
روایت می شوند و قصه های پریان غیرایرانی نیز راه خود را به دنیای کودکان از طریق فیلم، کتاب و... باز می کنند. وی می افزاید:در این پژوهش فهم کودکان امروز ایران که به گروه های فرهنگی گوناگونی وابسته اند، نسبت به متن های روایی کهن یعنی قصه های عامیانه مورد بررسی قرار گرفته است. به واقع، موضوع این تحقیق، نسل نو و میراث کهن و چگونگی بازخوانی افسانه های پریان از نگاه کودکان ایرانی است... با توجه ...
نام خانوادگی طیب چگونه حاج رضایی شد
لات ، لوتی یا گردن کلفت ! واژگانی که شاید برای امروزی ها غریبه باشند اما برای دیروزی ها آشنایِ آشنایند؛ همان هایی که دست بی رحم روزگار، گَرد پیری بر موی و محاسن شان پاشیده اما همین که یاد جوانی می کنند، بی هوا باد در غبغب شان می افتد. لوتی ها برای خودشان کیا و بیایی داشتند؛ هر کسی لوتی می شد، هم عزت و احترام اطرافیانش را داشت، هم می توانست سری میان از ما بهترانِ درباری دربیاورد. طیب حاج رضایی یکی از همان لوتی ها بود. طیب 5 سال قبل از انقلاب مشروطه طلوع کرد و 15 سال قبل از انقلاب اسلامی، غروب. لات محله باغ فردوس زندگی پُر پیچ و خمی را پشت سر گذاشت؛ حضور در کودتای 28 مرداد 32 تا میانداری قیام 15 خرداد 42، دو گردنه اصلی زندگی طیب بودند که هر کدام دنیایی حرف در خود دارند. به همین مناسبت به سراغ علی حاج رضایی رفتیم. اشتباه نکنید! علی ، برادر یا پسر عموی طیب نیست؛ او از دوستان طیب است. طیب نام خانوادگی اش را از خانواده علی گرفته! علی 80 بهار را در زندگی اش به چشم دیده؛ لحن کلامش میراث دار لوتی های قدیم است؛ بی تکلف و بی مبالغه. قامتش خمیده شده و صدایش بی نوا اما وقت نام طیب که می رسد، حنجره اش حسابی جان می گیرد. خیلی وقت است که دوره خان و خان بازی تمام شده؛ شاید بیش از 50 سال اما طیب برای علی همچنان خان است. مرام و مسلک علی، زورخانه ای است؛ جوان که بوده در کنار ورزش زورخانه، کشتی و بوکس را هم تجربه کرده. در میدان شوش حجره بار داشته؛ از خیار و گوجه تا پیاز و سیب زمینی. شَر بوده؛ به خاطر همین از مدرسه نظام اخراجش می کنند. گرفتن 2 نمره برای برادر کوچک تر، علی را وادار کرد تا به سراغ وزیر فرهنگ دولت علی امینی(نخست وزیر شاه) برود و با کارد سرش را خونین و مالین کند. علی، روزگاری برای خودش مصدقی بوده؛ کاشانی را هم دوست داشته؛ شاید بیشتر از مصدق. تا همین جا بس است! در ادامه گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با علی حاج رضایی را می خوانید. حاج آقا شما چند سالتان هست؟ 80 سال. از وضعیت خانواده برای ما بگویید. پدرتان به چه کاری مشغول بودند؟ پدرم تکنسین پارچه بافی بود. محلی که ما زندگی می کردیم، در جنوب شهر خیابان لرزاده بود. مرحوم طیب هم محله ای شما بود؟ بله؛ طیب خان در خیابان پاک می نشست. من هر روز از خیابون لرزاده به میدون محل کسبشون می رفتم. طاهرخان برادر طیب خان بیشتر موقع ها در میدون توی دکون من بود. درس هم خوانده اید؟ بله؛ مدرسه نظام می خوندم؛ البته اخراجم کردن. چرا؟ به خاطر دعواکردن با دانشجوها. بعد از این مارو اخراج کردن دیگه. روزی که به مدرسه نظام رفتم، طاهرخان(برادر طیب) دنبال کارای من بود که به حساب، من برم اونجا درس بخونم. بعد که اخراج شدید کجا رفتید؟ رفتیم سراغ کار میدون که سابق اونجا کاسب بودیم. میدان کجا؟ شوش؛ میدون انبار غله. اونجا کاسب بودیم؛ حجره خریدیم و بار می فروختیم. چه رشته ای می خواندید؟ ریاضی. ریاضی تان خوب بود؟ آره؛ به خاطر این میگم خوب بود که توی میدون بودم و پای باسکول می نوشتم. اولین بار که مرحوم طیب را دیدید چه زمانی بود؟ 70 سال پیش. فامیل ما حاجی رضاییه؛ اونا فامیلشونو از ما گرفتن. فامیل اصلی مرحوم طیب چه بود؟ همه چی بهشون می گفتن. مثلا؟ تهرونی؛ همدونی. چرا فامیلشان را از شما گرفتند؟ سابق بیشتر مردم فامیل نداشتن. فامیل ما قشنگه؛ حاجی رضایی بد نیست. ما اون موقع بچه بودیم؛ همه اینها الان مردن. یه روز طاهرخان به من گفت: علی! فامیلیه شما خیلی قشنگه؛ به ما میدین؟ رضایت می دین؟ گفتیم چرا نمی دیم. اومدم به بابام گفتم که طیب اینا می خوان فامیلیشونو بکنن حاجی رضایی؛ اجازه می دی شما؟ گفت برن بکنن. رفتار مرحوم طیب چگونه بود؟ ایشان را به چه خصلتی می شناختید؟ به گردن کلفتی می شناختیم؛ نه فقط من. طیب اسم تکی داشت؛ کسی اسمش طیب نبود. هم اسمش قشنگ بود؛ هم هیکلش قشنگ بود؛ هم گردن کلفت بود. رفت و آمدی با خانواده مرحوم طیب داشتید؟ نه؛ رفت و آمدی با پدرش نداشتیم اما با طاهرخان چرا. یه احمد نجار بود توی چاهارراه مولوی کله پاچه ای داشت، این با طیب خان درگیر شده بود. طیب خان حمله کرده بود به مغازه این. یه صورت جلسه می کنن، سه چاهار نفر هم پاشو امضا می کنن. میرن به کلانتری شکایت می کنن که طیب به دکون من حمله کرده، شیشه رو شکونده، عکس شاه رو هم انداخته. کلانتری هم روی عکس شاه گیر میده. حالا واقعا مرحوم طیب عکس شاه را پایین انداخته بود؟ نه؛ خود صاحب مغازه انداخته بود. اون دو سه نفری که استشهاد داده بودن، گفتن که ما دیدیم که اینا اومدن مغازه این کارهارو کردن؛ عکس شاه رو انداختن. وقتی می خواستن طیب خانو از زندان آزاد کنن، اونایی که شهادتی داده بودن، باید می اومدن پس می گرفتن؛ دروغ بود دیگه. اون دو سه نفر اومدن شهادت خودشونو پس گرفتن؛ مونده بود احمد نجار. من توی رانندگی تصادف کرده بودم، سوءسابقه بهم نمی دادن. یه روز برای سوءسابقه با شوهر خاله حداد عادل رفته بودم دادگستری؛ دیدم گردن کلفت ها جمع شدن. از طاهرخان پرسیدم چه خبره؟ گفت تو نمی دونی؟ گفتم نه. ماجرا رو برام تعریف کرد. طاهرخان بهم گفت هیچ کودوم اینا نمیان خودشونو جای احمد نجار جا بزنن که استشهاد رو پس بگیریم؛ می ترسن. گفتم من جای احمد نجار خودمو جا می زنم. طاهرخان گفت اگر گیر بیفتی، دو سال حبس داره ها؛ گفتم حالا تا بخوان مارو بگیرن، یه کاریش می کنم. فقط گفتم پرونده رو بیارین، من امضای احمد نجار رو ببینم که بتونم جاش امضا کنم. منشی هم می خواست طیب خان از زندان بیرون بیاد. خلاصه منو جای احمد جا انداختن؛ بازپرس هم اصلا از من شناسنامه نخواست. احمد نجار وقتی فهمید شما جایش امضا زده اید، چه کار کرد؟ دیگه هیچی تموم شد. مرحوم طیب از شما تشکر کرد؟ نه؛ اون منو می شناخت. اینا برای من زحمت کشیده بودن. من وقتی مدرسه نظام رفته بودم، اینا مخصوصا طاهرخان برای من خیلی زحمت کشیدند. مثلا میومد سفارش مارو به مدیر مدرسه می کرد. مرحوم طیب چند برادر داشت؟ 3 تا؛ مسیح یکی؛ اکبرخان دو تا؛ طاهرخان سه تا. خواهر هم داشت؟ خواهر هم داشت. به قبل از کودتای 28 مرداد 32 برگردیم. شما آن موقع سیاسی بودید؟ اون موقع هر جا سرو صدایی بود، ما هم بودیم. آن زمان شما در محله ای که ساکن بودید، به چه لقبی شهرت داشتید؟ مثلا به شما لوتی می گفتند؟ نه؛ ولی ما ساکت نبودیم. ما سابق ورزش می کردیم؛ ضمن ورزش یه مقدار هم به خودمون مغرور بودیم. اگه مثلا اتفاقی میفتاد، دفاع می کردیم. بزن بهادر بودید پس؟ هی، تقریبا! مثلا می رفتیم کشتی و بوکس کار می کردیم که اگه جایی دعوامون شد، بتونیم از خودمون دفاع کنیم. شَر بودید. آره؛ یه زمان خواستم با کارد، درخشش(محمد درخشش وزیر فرهنگ دولت علی امینی سال 1340) رو بزنم. چرا؟ داداشم توی مدرسه ای که می رفت، تک ماده نمره نیاورد. اونا هم گفتن تک ماده باید رد بشه. من رفتم مدرسه داداشم؛ یه حسین مُکری بود، رئیس مدرسه بود؛ آشنامون بود؛ بهش گفتم آقای مُکری این رو قبولش کنین. بهم گفت وزارت فرهنگ گفته که تک ماده ای ها رو رد کنید. بهم گفت تو برو این یه نمره رو از اینا بگیر تا من همه این نمره ها رو قبول کنم بذارم داداشت بره. ما رفتیم وزارت فرهنگ توی بهارستان؛ من بودم و مرتضی تهامی شوهر خاله حداد عادل. آقای تهامی آن زمان در وزارت فرهنگ سمتی داشت که با شما آمد؟ نه؛ همین جور روی حساب رفاقت اومد. اول زدیم به در و فحش دادیم؛ دیدیم در رو گرفتن که درخشش بیرون نیاد؛ من هم با چاقو زدم توی سر خودم؛ الانم جاش هست. خودزنی کردید که توجه آن ها جلب شود. آره؛ دیدیم زن ها جمع شدن دستمال کاغذی دادن؛ همین جور خون میومد. (درخشش) بهم گفت که چی شده؟ گفتم داداشم واس دو نمره می خواد رد بشه. گفت تو برو من تک ماده رو درست می کنم. بعد رفتم پیش مکری گفتم چی شد؟ گفت هیچی داداشت قبول شد. با خود آقای غلامعلی حداد عادل آشنایی داشتید؟ البته اون ها هم محله ای ما بودن. خونه ایشون طرف لب خط، خیابون صفاری(میدان خراسان) بود. این حداد(غلامعلی حداد عادل) هم اون زمان کوچیک بود. ما یه خونه ای داشتیم که پشت بوماشون به هم راه داشت. ما از پشت بوم خونمون می رفتیم پشت بوم خونه اونا. اونا هم از پشت بوم، میومدن خونه ما. با مرتضی رفیق بودیم؛ شب ها بالا پشت بوم می خوابیدیم. فرمودید ورزش می کردید؛ الگوی ورزشی شما آن زمان چه کسی بود؟ آقا تختی. اون موقع خودم زورخونه درست کرده بودم. شما جزء دوستان نزدیک مرحوم طیب بودید؟ تقریبا. یعنی از شما نزدیک تر هم بود؟ طیب خان یه جوری بود؛ یه اخلاقی داشت؛ مثلا خودشو زیاد به بعضیا قاطی نمی کرد. دوستانش محدود بودند. آره. طیب خان از صبح تا ساعت ده و یازده میدون بود؛ بعد از اون سرپایی می رفت پیکی، آبجویی می زد. جواب سوال من را ندادید؛ قبل از سال 32 آیا سیاسی بودید؟ مثلا دنبال می کردید مصدق کیه؟ ملیون چه کسانی هستند؟ آیت الله کاشانی کیه؟ آره؛ اول همش دنبال مصدق بودیم؛ بعد قوام رو آوردن. بالای ماشین سگ گذاشتیم، گفتیم این سگ کیه؟ قوامه! یک سال قبل از کودتا. آره؛ اون موقع من مدرسه پهلوی بودم. کدام نقطه تهران بود این مدرسه؟ میدون شاه؛ الان بهش می گن قیام. پس شما طرفدار مصدق بودید؟ طرفدار مصدق بودیم تا زمانی که شاه رفت. اون موقع که رفت؛ به بابامون گفتیم این جوری شد، بابام گفت اون زمان هم توده ای هم بودن، هر کی واس خودش می زد. چرا طرفدار مصدق بودید؟ چون ما زیر سلطه بودیم. اون موقع ها سر در پمپ بنزین ها می نوشتن، پمپ بنزین انگلیس و ایران. مردم صداشون دراومد که این نفت مال ملته؛ آیت الله کاشانی اومد توی کار. مردم هم به سمت آیت الله کاشانی گرایش کردن؛ مصدق هم می خواست نفت رو ملی کنه دیگه. همه مردم موافق بودن. یعنی مردم هم یک روحانی رو می دیدند و هم یک شخصیتی که ملی گراست. آره. همه جمع شدن؛ جوونا جمع شدن شعار می دادن یا مرگ یا مصدق . وقتی کودتا شد شما چه حسی داشتید؟ خیلی ناراحت بودیم دیگه. وقتی رابطه مصدق با کاشانی بهم خورد، دو شاخه شدن. مردم هم بیشتر دنبال مذهبی بودن دیگه؛ بین مصدق و کاشانی نفاق افتاد. ولی مصدق همچنان محبوبیت خود را داشت. آره داشت ولی بنده خدارو نابودش کردن دیگه. کی نابود کرد؟ خانواده شاه با آمریکا با انگلیس. از روز کودتا برای ما بگویید؟ چه صحنه هایی دیدید؟ صبح روز کودتا مردم اومدن خیابونا می گفتن: یا مرگ یا مصدق اما ظهر همه چی برگشت مردم ریختن گفتن: زنده باد شاه؛ زنده باد شاه . زن های فاحشه رو توی کامیون ها جمع کرده بودن؛ شعار می دادن زنده باد شاه ، مرگ بر مصدق ، مرگ بر کاشانی . افرادی که علیه مصدق یا کاشانی شعار می دادند، خودجوش نبودند. نه؛ نقشه از قبل ریخته بودن. بعد کودتا هم یه سری جنس از آمریکا آوردن؛ فراوونی توی دست مردم شد. فکر می کردید کودتا شود؟ نه؛ قدرت شاه زیاد بود؛ مردم رو می کشتن. چه طور خبر کودتا به گوشتان رسید؟ ما با بچه های صاحب جم (حسین امامی از اعضای فداییان اسلام که عبدالحسین هژیر نخست وزیر شاه را در سال 1328 ترور کرد، ساکن خیابان صاحب جم بود) رفیق بودیم. این محله مذهبی بود؛ همه اتفاقا توش می پیچید. ما این طوری فهمیدیم کودتا شده. خود مرحوم طیب طرفدار چه کسی بود؟ طرفدار شاه بود. یعنی مصدق یا کاشانی رو اصلا قبول نداشت؟ معلومات چندانی نداشت. از سیاست سرنمی آورد. آره؛ کار سیاست نداشت. خب شما هم کار سیاسی به آن صورت نکرده بودید اما طرفدار مصدقی ها بودید. آره ولی اون موقع زور شاه بیشتر به مردم می چربید چون مردم رو می گرفتن و زندانی می کردن. یعنی مرحوم طیب از سر ترس طرفدار شاه بود؟ نه؛ واقعا طرفدار شاه بود. از طرف دیگ مذهبی هم بود. به ائمه علاقه داشت؟ آره؛ هر سال روزه خونی و سینه زنی و این جور برنامه ها رو داشت. ماه محرم که می شد دم دکون هر بارفروشی می رفت پول جمع می کرد؛ از مردم برنج و روغن می گرفت؛ خرج می داد. این ها مال مردم بود؛ مردم هم از دل و جون بهش می دادن. طیب خان خیلی دوست داشت که با این بارفروش با اون بارفروش سلام و علیک کنه؛ بارفروشا هم طیب خان رو دوست داشتن. اگر شما یا بقیه جلوی مرحوم طیب از مصدق طرفداری می کردید و از شاه بد می گفتید، با شما برخورد می کرد؟ کسی جرات نداشت باهاش حرف بزنه. طیب خان عکس شاه رو روی سینش کوبیده بود. مردم از مرحوم طیب می ترسیدند؟ نه؛ اونم آدم بود بالاخره. مردم احترام طیب خان رو داشتن. مرحوم طیب چگونه به دولت وصل شد؟ ببینید اون موقع دسته به دسته و گروه به گروه بود. مثلا شعبون بی مخ از همون اول طرفدار شاه بود؛ یه عده هم زیر پرچمش بودن. طیب خان هم یه عده ای توی محله طرفدارش بودن. اون وقت که کودتا شد، طیب خان زیاد دنبال شاه نرفت اما می گفت من شاه دوستم. در ضمن طیب خان روز 28 مرداد برای خودش سردسته بود. خرابکاری می کرد؟ نه خرابکاری نمی کرد. پس چیکار می کرد؟ کنار نشسته بود؟ کنار نشسته بود ضمنا توی مردم بود. در نقشه ای که از قبل از سوی دولت برای کودتا چیده شده بود، طیب خان هم جایی داشت؟ نه. خب وقتی می گویید در بین مردم بود یعنی چه؟ طیب خان جلو راه میفتاد، بقیه هم دنبالش راه می افتادن. پس روز کودتا طیب خان اقدامی علیه مردم انجام نداد؟ نه. طیب خان از کودتا ناراحت بود یا خوشحال؟ ناراحت بود. می دانست که کودتا را شاه ترتیب داده؟ همه مردم می دونستن. شما فرمودید مرحوم طیب، شاه دوست بود در ضمن از کودتا ناراحت شد. خودش می گفت شاه دوستم اما نظری نداشت. حتی در دادگاه(سال 42) گفت که من سال 32 از این ها(دولت) پول گرفتم اما الان پول نگرفتم. وقتی پول گرفته یعنی در کودتا نقش داشته است. مثلا بهش می گفتن 10 نفر رو بردار بیار سه راه آذری. جمعیت رو جمع می کرد. یکی دو تا اتوبوس صدا می کرد، بچه هایی که توی میدون بیکار بودن یا اون کسایی که دور و برش بودن رو جمع می کرد، می گفت این ها رو مثلا ببرید امامزاده حسن. چه قدر پول گرفته بود؟ پول کلونی بود دیگ که با همون مردم رو راه مینداخت وگرنه توی بارفروشی که خبری نبود. شده بود که خود مرحوم طیب شخصا به دیدار شاه برود؟ من یه عکسی داشتم بچه ها برداشتن بردن؛ طیب خان رفته بود پیش شاه که ازش تقدیر کنن. شعبان هم بود؟ نه؛ طیب خان اصلا شعبون رو آدم حساب نمی کرد. این ها خودشون اجازه گرفته بودن که برن شاه رو ببینن. شاه از طیب تشکر کرد. نشان هم داد؟ آره داد؛ به طاهرخان هم داد. نشان شاه دوستی. دولت چطور با مرحوم طیب آشنا شده بود؟ طیب خان گردن کلفت بود؛ معروف بود. مثلا هر جا جشنی می شد دولت صداش می کرد؛ مثلا ولیعهد که دنیا اومد، چاهارراه مولوی به نام طیب خان طاق نصرت زدن. من دَم طاق نصرت بودم؛ طیب خان کلاه شاپوش رو داد دست من، گفت علی حواست باشه؛ گفتم چشم. طیب خان ماشینشو دم طاق نصرت گذاشته بود. نصیری(نعمت الله نصیری) اومد گفت این ماشین واس کیه؟ گفتم برای طیب خانه؛ گفت برش دارید. منم گوش نکردم. آخر سر بین نصیری و طیب خان دعوا شد. بینشون حرف شد؛ خب طیب خان هم نمی ایستاد تا حرف بشنوه. از آن جا خاطره بد در ذهن نصیری از مرحوم طیب ماند. آره خاطره بد شد. حاج آقا به یک سال قبل از کودتا برگردیم. جایی که شاه، مصدق را به دلیل اختلافاتی کنار گذاشت و احمد قوام را جانشین کرد. مردم در حمایت از مصدق به خیابان ها ریختند و شاه مجبور به بازگرداندن مصدق شد. یک سال بعد از آن حادثه یعنی در کودتا، مصدق کنار رفت اما خیابان ها از هواداران نخست وزیر خالی شد. به نظر شما چرا این طور شد؟ دستگاه شاه، دستگاه عریض و طویلی بود. آقای کاشانی و مصدق با هم بودند و مردم مذهبی بیشتر طرف اینها بودن. بعد یه مقدار وضع این دو تا بهم خورد، مردم هم رفتن سمت تفرقه. دلزده شدند؟ آره. اگر پشت هم بودند، نتیجه بهتر می شد. خب نتیجه نگرفتن، شاه هم همین رو می خواست که بین مردم تفرقه بیفتد، این هم حکومت کند. بعد از کودتا به چه کاری مشغول شدید؟ ما همون بار فروش بودیم. تا زد و آیت الله خمینی اومد. ببخشید میان کلامتان! شما خودتان مذهبی بودید؟ آره. مرجع تقلیدتان چه کسی بود؟ آیت الله خمینی. اون زمان اگه رساله آقای خمینی رو می دیدن، واویلا بود؛ ما داشتیم. آیا شده بود به خاطر داشتن رساله حضرت امام دستگیر شوید یا اتفاقی برایتان بیفتد؟ ما زرنگ بودیم؛ نمی ذاشتیم گیر بیفتیم. اون زمان توی محله مان همه طرفدار آقای خمینی بودند اما صداشون درنمیومد و کسی هم کارشون نداشت. فرمودید خود مرحوم طیب هم مذهبی بود؛ مرجع ایشان چه کسی بود؟ اصلا در این وادی ها بود که مرجع داشته باشد؟ آره. چه کسی بود؟ دستگاه امام حسین. هر کاری که می کرد طبق نظر این ها بود. نه منظورم از میان روحانیون و مراجع آن زمان هست. والا ایشون تابع خود آقای خمینی بود. چطور مذهبی بود اما شراب می نوشید؟ آخه ببینید چه جوری بهتون بگم؛ ایشون فقط دو ماه محرم و صفر نمی خورد؛ ماه رمضونم روزه می گرفت. اینکه می گویند مرحوم طیب گفته خواب امام حسین را دیده و ایشان فرموده بودند دست از شراب بردار را شما شنیده بودید؟ نه نشنیدم. البته طیب پاک شد. چه زمانی؟ زمانی که تیرباران شد. در سال های پس از کودتا رابطه مرحوم طیب با سیستم چگونه بود؟ رابطه خوب بود تا همین سال 42. طیب خان در دادگاه (سال 42) گفت من پول نگرفتم؛ من این سید(امام) رو بد نام نمی کنم. اون موقع حاج علی نوری از بزرگای میدون توی زندان به طیب خان گفته بود، شبا نماز بخون؛ طیب خان هم بهش می گه بابا من نصفه شب بلند میشم نماز شبم می خونم. از جریان دستگیری مرحوم طیب در سال 42 برای ما می گویید؟ هیئت سینه زنی بود؛ عکس آقای خمینی رو زده بودن؛ گفتن اینارو بردارید؛ طیب خان هم برگشته بود گفته بود اینارو من نزدم مردم زدن؛ نمیتونم بگم که بردارید. از طرف سیستم پیغام ندادند که طیب اعدام نشود؟ چرا؛ خانم طیب خان رفته بود پیش شهبانو(فرح دیبا). به گوششان رسیده بود که می خوان طیب خان رو اعدام کنن؛ شهبانو اونجا میگه جون ولیعهد نمی ذارم طیب اعدام بشه. طاهرخان که رفته بود زندان پیش طیب خان، طیب خان گفته بوده، بگید کُت و کفشم رو بیارن. فکر نمی کرد که اعدام شود؟ نه؛ شب همون روز که فرح گفت به جون ولیعهد نمیذارم طیب رو اعدام کنن، طیب خان رو اعدام کردن. بعد اون، طاهرخان رفت توی خیابون خراسون فحش زن و بچه به شاه می داد. بعد چه شد؟ بعد بیچاره اونو با حاج اسماعیل رضایی رو آوردن. توی زندان عشرت آباد اعدامشون کردن. جنازه هارو آوردن مسگرآباد. اسماعیل رضایی که بود؟ توی میدون بارفروش بود. یه روز رفتیم زندان قصر که طیب خان رو ببینیم؛ این اسماعیل رضایی هم به من گفت: علی من خیلی دوست دارم زندان قصر رو ببینم؛ اونم با ما اومد. بیچاره گرفتار شد؛ یعنی خودش باعث گرفتاری خودش شد. یه سوالی درباره آقای خمینی کردن، اینم چون مذهبی بود، هیچی دیگ اینم گرفتن. شما چطور از اعدام با خبر شدید؟ شب که اعدام کردن، صبح همه جا پیچید. روز تشییع جنازه مرحوم طیب یادتان هست؟ جمعیت آمده بود؟ دولت نذاشت ختم بگیرن. یعنی اجازه نداد مردم در مراسم تشییع شرکت کنند؟ نه نذاشت اما خب مردم اومده بودن. سگ، سگو ن ...
از نامه زاهدی به آیزنهاور تا درخواست مجازات های تجاری توسط سناتور آمریکایی برای چند شرکت خارجی همکار ...
به گزارش تابناک اقتصادی ، تاریخ اقتصاد ایران و جهان آینه ای است تمام نما از رویدادهای اقتصادی که در گذشته رخ داده است و بیانگر ریشه های تاریخی بسیاری از واقعیت های امروز ایران و جهان است. موضوع "اقتصاد ایران و جهان در گذر زمان" در این نوشتار به وقایع تاریخی یازدهمین روز شهریور ماه اختصاص دارد که به طور مستقیم و غیر مستقیم اقتصاد ایران و جهان را متاثر کرده است. 11 شهریور 1332 ، فضل الله ...
مطالعه مفید و ممتد نیاز امروز کانون های فرهنگی هنری مساجد است
به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد و به نقل از ستاد خبری دهمین دوره همایش اندیشه های آسمانی، حجت الاسلام محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز کشور عصر(10 شهریور) در افتتاحیه دومین مرحله از دهمین دوره فرهنگی آموزشی اندیشه های آسمانی که در تالار ابن هیثم دانشگاه فرهنگیان مشهد برگزار شد، اظهار کرد: شما باید باسوادترین و قوی ترین های منطقه باشید تا جوانان را جذب مسجد کنید، باید کتاب مطالعه کنید و بهترین ...
بلای شومی که بر سر دختر دانشجو در نیشابور آمد / پلیس در تعقیب 3 جوان است
دانشگاه برایم یک آرزو بود و اکنون به این آرزوی طلایی دست یافته بودم همه مدارک را برای ثبت نام دردانشگاه آماده کردم تا این که تاریخ ثبت نام اعلام شد آن قدر عجله داشتم که چند ساعت قبل از آغاز ساعت ثبت نام عازم نیشابور شدم، پدر و مادرم از این که در شهری نزدیک مشهد تحصیل می کنم راضی بودند چرا که رفت و آمد از مشهد به نیشابور با هزینه کمتری صورت می گرفت. آن روز با وجود آن که دو خواهرم حاضر بودند ...
بفرمایید هتل ما!
ستاره مستقر می شدیم و روی تشک پر قو می خوابیدیم. اما برنامه ی زندگی من از حدود دو ماه پیش تغییر کرد؛ وقتی شیراز رفتیم و چند شب، مهمان یکی از هتل های چندستاره شدیم. از همان بدو ورود، همه چیز به شکل عجیبی مرتب بود؛ تخت، ملحفه ها، یخچال و وسایل داخلش، حتی تابلوی وسط اتاق که کاملاً با کاغذ دیواری آن جا هماهنگ بود. چیزی که در آن ها بیش تر توجه مرا به خود جلب کرد، جوانی ...
حکایت گربه سانی که این روزها حال و روز خوشی در یزد ندارد
حفاظت از این گونه تاکید کرد و گفت:با حمایت مسوولان سیاسی و اجرایی استان و شهرستان ورسانه ها این فرهنگ سازی را ایجاد کنیم که حفظ یوز در واقع حفظ طبیعت،و حفظ منابع ملی است. وی افزود:گسستن این زنجیره غذایی تخریب بر محیط و تهدیدی برای سلامتی انسان و محیط زیست می باشد. مدیر پروژه بین المللی حفاظت از یوز آسیایی گفت: برآورد از جمعیت یوز در کشور زیر 50قلاده است که امروز یافته های جدیدی ...
صنعتی که بوی کاغذ می دهد/ خطر نابودی در کمین صنعت چاپ
وامدار تلاش بزرگمردان فرهنگ ایران زمین است. اهالی صنعت چاپ در سال 1382 به شورای فرهنگ عمومی درخواست دادند و برای لزوم ورود این روز در تقویم دلایل زیادی آوردند تا در نهایت این شورا به این جمع بندی رسید که روز ملی صنعت چاپ به رسمیت شناخته شود و این گونه 11 شهریور ماه به عنوان روز ملی صنعت چاپ در تقویم نامگذاری شد. تا چند سال پیش صنعت چاپ کشورمان شاهد انتشار کتاب هایی با تیراژ 2 تا ...
رویدادهایی که روز یازدهم شهریور ماه در استان مرکزی خبری می شوند
آیین تجلیل از ستارگان قرآن، عترت و نماز دانش آموزان و فرهنگیان استان در ساعت 9 صبح در کانون امام علی (ع)در اراک برگزار می شود. آیین بزرگ پیوندهای آسمانی با شعار ازدواج و خانواده جوان نیز در ساعت 17 امروز در کانون امام علی (ع) اراک دایراست . چهارمین دوره مسابقات والیبال پارکی (گرامیداشت دهه ولایت و امامت) 11 لغایت 15 شهریور ماه در 2 نوبت صبح و عصر روز شنبه در زمین های والیبال پارکی ...
فال روزانه 1396/06/11
هر کاری هستید. خوشبختانه اعتماد به نفس لازم را در این راه به دست می آورید و موفق هم می شوید اما یادتان باشد که آنچه در اولویت است، شمایید، نه دیگران و اعتقادات شان. پس آنچه خود فکر می کنید درست است را انجام دهید. امروز انرژی لازم را برای شروع یک روز خوب دارید بنابراین هر چه زودتر از تخت خواب بیرون آیید و روزتان را به بهترین شکل آغاز کنید. کارهای نیمه تمام را تمام و برای روزهای آتی خود ...
توصیه های هواشناسی کشاورزی تا 12 شهریور ماه به تفکیک استان
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، سازمان هواشناسی کشور توصیه های هواشناسی کشاورزی را تا 12 شهریورماه به کشاورزان سراسر کشور به شرح زیر ارائه کرد: استان های آذربایجان های شرقی، غربی و زنجان: باغبانی : احتیاط در انجام عملیات سم پاشی و محلول پاشی در استان آذربایجان شرقی از روز یکشنبه تا سه شنبه هفته آینده به دلیل بارش پراکنده تنظیم دمای ...
کاهش تدریجی سود بانکی از شنبه کلید می خورد
ادامه خواهد داشت. بهبود فضای کسب و کار نکته دیگری است که مدنظر است و روی آن در دولت دوازدهم تمرکز خواهد شد. کاهش تدریجی سود بانکی نیز در دستور کار بوده و از روز شنبه کلید خواهد خورد. وزیر اقتصاد و دارایی با بیان اینکه در دولت یازدهم کاهش وابستگی به نفت رخ داد و سهم مالیاتی از کل منابع عمومی در سال 95 به 36 درصد رسید، اظهار کرد: ما آرام آرام شاهد رشد تولید هستیم و در بازه زمانی سال های 92 تا ...