خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
شهیدی که عکس حجله اش را خودش آماده کرد
بیایید مدرسه، با او رفتم، وقتی وارد دفتر شدیم دیدم یکی از مربی ها جلوی پای حسن ایستاد و به گرمی با او احوالپرسی کرد، گفت تو چرا مادرت را آوردی؟! تو که هم درست و هم اخلاقت خوب است . عاشق بچه ها بود مادر عکس قدیمی و رنگ و رو رفته ای را می گذارد توی دستم، به پسر جوان و خندان توی عکس اشاره می کند که در حالی بازی با بچه ایست. می گوید: این پسر جوان حسن است، عاشق بچه ها بود. آن موقع 2 ...
قصه مهشید، زن پرکار شهر
را در نظر می گیرد و ادامه می دهد که یک شب که دوباره رفته بود قمار و باخته بود، آمد خانه و شروع کرد به دادوبیداد. تنها کاری که می کردم سکوت بود تا بیشتر عصبانی اش نکنم اما آن شب با همه شب ها فرق داشت بعد از کلی کتک زدن با سرعت رفت از حیاط نفت آورد و ریخت روی من و بچه ها. می خواست آتیشمان بزند. نمی دانم چطور اما خودم را وسط خیابان دیدم با بچه ها. از همان موقع دیگر به خانه برنگشتم و مدتی خانه برادرم ...
ایستگاه آخرت با بوی کافور و طعم مرگ/ مهمانان از خوردن غذای ما خودداری می کنند!
.... دیگر شستن جنازه ها برای مرده شورها عادی شده است؛ حتی اگر جنازه متعلق به دختر جوانی باشد که در تصادف جان خود را از دست داده است. چشمان پر از حرف زن غسال دیگر به دیدن نگاه های ثابت و چشم های باز و وحشت زده، عادت کرده است و جریان نگاه معنادار وی می توان جریان زندگی را دید. زنی که به گفته خودش 45 سال بیشتر ندارد و سواد آن چنانی هم ندارد؛ یکی از اهالی همین شهر است ...
سرای آفتاب، خیریه ای برای مردان آینده
صدا کنند بچه های مهدکودک عمو صدایم می کردند. او فرزندی ندارد ولی به گونه ای حرف می زند که انگار از پسران خودش می گوید. اینجا هیچ پسری نیست ولی همه چیز برای حضور 10 پسر هفت تا 12 ساله اماده است. او حتی به این فکر کرده که انها فضایی مستقل برای مطالعه داشته باشند و کتابخانه در مجموعه جا نمایی شده است. وی می گوید: اگر توان مالی پیدا کنن مجموعه ی دیگری را هم ...
فسنجان خوردن یک استاد ایرانی در دیار خالق هری پاتر
صبح و قبل از رفتن رفتم سراغ سایت https://www.edreams.com/ که دیروز مری معرفی کرده و گفت: برای گرفتن بلیط خیلی مطمئن است و خودش از آن استفاده می کند. بعد از کلی بالا و پائین، بلیط برای ساعت 10.25 صبح روز پنجشنبه از پورتو به مقصد بارسلونا با هواپیمایی رایان ایر (که ماجرایی دارد برای خودش) به مبلغ 96 یورو رزرو می کنم و با کارت اعتباری (چقدر کار راه انداز است) هزینه اش را پرداخت می کنم (هر چند می دانم ...
دفتر شعرم را از ترس ساواک آتش زدم
تبریز فنی قبول شده بودم در همان رشته ثبت نام کردم. البته من وقتی دیپلم گرفته بودم تصمیم خیلی جدی برای پزشکی گرفته بودم؛ چون در همان دوران کتاب نابغه شرق ابن سینا که نوشته جرج بی کوچ بود را تازه خوانده بودم و در حال و هوای بن سینا و رازی بودم و عجیب دلم می خواست پزشک شوم. اما چون کنکور سراسری نبود و هر دانشگاه برای خودش کنکور برگزار می کرد لذا با دیپلم ریاضی نمی شد دانشجوی پزشکی شد. همه ...
تجاوز مربی مشهور بدن سازی شیراز به پسر 9 ساله
کند به او آموزش داده بودم. به همین خاطر به محض ورود شروع به گریه کرد و گفت مربی اش بعد از رفتن همه بچه ها او را به بهانه تمرین بیشتر نگه داشته اما به وی تعرض کرده است. آن لحظه از ناراحتی فقط گوشی تلفن را برداشتم و با مربی تماس گرفتم. این مرد در برابر داد و فریاد های من فقط انکار می کرد اما بعد از اینکه تهدیدش کردم گوشی را قطع کرد. از آن موقع هم دیگر تلفنش در دسترس نبود. وی افزود: ساعت ...
حسن در عشق ولایت ذوب شده بود
... حسن می گفت: یزدان، این بچه ها در غربت می جنگند. نمی دانند، بغل دستیشان کیست. زبان هم را نمی فهمند. واقعا مظلومانه و غریب به شهادت می رسند. من هم باید بروم و از حرم بی بی دفاع کنم. یک شب که گرم صحبت بودیم، گفتم: حسن جان، تو زن و بچه داری. پسرت تازه یک ساله شده است. بگذار کمی تو را ببیند و لذت پدر را بچشد. اما حرف، حرف خودش بود. سه فلسفه مدافعان حرم را برایم شرح داد و گفت ...
دلاور تنومند فعال
. تقریباً سال 1346 – 1345 بود که پدرم به لشگر 77 مشهد منتقل شد. می توان گفت که من در مشهد بزرگ شدم و از یکی دو سالگی به مشهد آمدیم و در مشهد زندگی کردیم. فاش نیوز: چطور بچه ای بودید؟ - باید از خانواده ی من بپرسید. من نه خیلی شر بودم و نه خیلی مظلوم. خداوند هم می گوید خیرالامور اوسطها. من همین طور که وسطی آفریده شدم، اخلاقم هم وسطی بوده، نه خیلی صبورم و نه خیلی بداخلاق. متعادل ...
شهرام شکوهی: اصلا عشق خوانندگی نداشتم/ با افتخار استقلالی هستم/صدایم "اعتراضی" نیست
ایران آموزش و تمرین درستی نداریم. بازیکن را تا مرزِ 100 نمی بریم تا همیشه آماده باشد. مهدی طارمی فوتبال را خودش یاد گرفته است و هر چه که هست حاصل تلاش خودش بوده است. سیستم آموزشیِ پایه ای او را پرورش نداده است. این مشکل همه بازیکنان و مشکل همه سیستم ماست. سیستم های آموزشی دقیق در کشورهای پیشرفته به امثال مهدی طارمی یاد می دهند که در دقیقه 94 اگر موقعیتی نصیبت شد، خودت را کنترل کن و بهترین ...
شهیدی که در مراسم تشییع اش مداحی کرد/ روایت محله ای با 40 شهید
وصیت نامه اش را با همین آیه از قرآن آغاز کرده است. او در وصیت نامه اش نوشته است که اگر نرویم و مقابله نکنیم، نه مسجدی، نه خدایی و نه عبادتی باقی می ماند و باید هجرت و جهاد کرد. هم رزم شهید محمدرضا خانی تصریح کرد: شهدا زنده اند و با معجزه ای به درک این جمله رسیده ام. در دوره ای که مسئول فرهنگی بهشت زهرا بودم، یک روز به ستاد پیش یکی از دوستانم رفتم. دوستم گفت که دانشگاه علامه قصد برگزاری ...
مدتی است مهربانی یادمان رفته
یا سلحشور؟ نمی دانم، شاید حتی حق با مرد معتاد باشه که گفت: من از زن کمتر، بذار من برم. حاج کاظم اطرافت داری؟ دارم سلحشور چی؟ فراوان خیلی فراوانتر از حاج کاظم یک خاطره خاص از قیصر امین پور؟ 17 سالم بود، از پله های سروش نوجوان رفتم بالا ، عزیزی معرفی کرد و رفتم داخل اتاق، جلوی پایم بلند شد، و با خجالت سیگارش رو خاموش کرد به ...
پسرم خام بود و عروسم سروگوشش می جنبید تا اینکه مچ اش را گرفتم
هم پدر بود م و هم مادر. خیلی زحمت کشید م و خون دل خوردم تا آ ن ها را بزرگ کنم . اما این پسر ناخلف آ برویم و سرنوشت خود ش را به بازی گرفته بود. بگذریم، درباره این دختر و خانواده اش تحقیقاتی انجام داد م. نگرانی ام خیلی بیشتر شد. پسر م تهدید می کرد اگر به خواسته دلش نرسد کاری به دست خود ش خواهد داد. به ناچار آ ستین بالا زدم و به خواستگاری رفتم. پسر م با عروس رؤیا هایش ازدواج کرد . حدود یک ...
جوانی که داخل تابوت به رفقایش وصیت کرد
در لشکر25 کربلا دیدم. در اطلاعاتِ لشکر بود. اواخر سال 64، به دنبال اتفاقاتی، مرخصی گرفتیم و به گلوگاه برگشتیم. در راه تصمیم گرفتیم موقع تحویل سال به سفیدچاه ، سر مزار شهدا، برویم. وقتی به گلوگاه رسیدم، به مادرم گفتم: من دارم می رم مزار شهدا. مادر گفت: چه کاریه؟ تحویل سال رو کنار خونواده و زن و بچه ت باش. گفتم: نه! می خوام با دوستام کنار مزار شهدا باشم. در سفید چاه ، برف شدیدی ...
بازی از زمین گلف شروع شد
، اخراج، استقلال دالیو پس از فارغ التحصیلی به دانشکده کسب وکار دانشگاه هاروارد رفت و از آنجا به معامله کالاهایی مثل نفت، پنبه، غلات و... پرداخت. مدت کوتاهی پس از ترک هاروارد به شرکت کارگزاری شیرسون هایدن استون پیوست که توسط سنفورد وِیل اداره می شد. دالیو کارش را در بخش آینده کالا آغاز کرد، جایی که به دامداران و تولیدکنندگان غلات و دیگران در مورد چگونگی سرمایه گذاری و خطرات احتمالی مشاوره ...
انیمیشنی برای خوردن پاپ کورن!
که در خانه ام، چند بچه داشته باشم و برای نوشیدن قهوه بیرون بروم و برگردم و ببینم که بچه هایم ناگهان نوجوان شده اند! آن وقت باید از خودم بپرسم چه طور این قدر زمان گذشت؟ اول می خواستم بعد از فیلم فرداشهر (Tomorrowland که با نام سرزمین فردا هم در ایران شناخته می شود) کار این پروژه را شروع کنم. کار هم شروع شد اما نه آن طوری که باب میلم بود. انگار برای شناکردن، انگشت هایم را در آب زده باشم و ...
فکر نمی کردم خاطراتم با چنین استقبالی روبه رو شود
تدریس می کنند و مربی هستند (یعنی کارشناسی ارشد) هم نمی توانم به آن صورت ها تخصصی وارد بحث شوم، در مورد رشته ای صحبت می کنم که دکتری این رشته هنوز در ایران وجود ندارد، حتی در کشورِ اروپایی هم هنوز همه با آن آشنایی ندارند. این رشته تا این حد خاص است، حالا من مباحثی انقدر تخصصی را برای آدم های عادی که مخاطب کتاب من هستند، بیایم توضیح بدهم؟! اصلاً منطقی و عاقلانه نیست. من برای همایش به مراکش رفتم و ...
خواب خورشید در پیاله چای
: صبح است و از شادی خبری نیست. می خواهم به محل کارم بروم. خورشید در حال خوردن صبحانه است، به من چای تعارف می کند. به پشت بلوک سیزده می روم، خورشید را دیگر نمی بینم .(این ایماژها چقدر ناب و بکر است) و در ادامه می نویسد: پسربچه ای پا به درون کوچه می گذارد، چقدر شبیه کودکی من است، انگار با خورشید رابطه ای پنهانی دارد. آجرهای کوچه بوی سبزی و لیمو و گل سرخ محمدی و قطار و سفر می دهد. چشمان پسربچه آنقدر ...
تجاوز مربی مشهور بدن سازی شیراز به پسر 9 ساله + عکس
. او نگران شده و شروع به زنگ زدن می کند که دقایقی بعد پسرم هراسان و مضطرب بیرون آمد و سوار ماشین شد. مادر پسر کوچولو ادامه داد: وقتی پسرم وارد خانه شد شروع به گریه کرد. ارتباط من و پسرم خیلی نزدیک است من همیشه در مورد خطراتی که ممکن بود تهدیدش کند به او آموزش داده بودم. به همین خاطر به محض ورود شروع به گریه کرد و گفت مربی اش بعد از رفتن همه بچه ها او را به بهانه تمرین بیشتر نگه داشته ...
مادرانه های دختر شالیزار
و 3 برادر داشت و در تمام مدتی که بر خلاف اغلب بچه های روستا به مدارس شبانه روزی می رفت تا دیپلم بگیرد، خواهرهایش از پدر مراقبت می کردند و هر کدام که ازدواج می کرد دختر بعدی به کارهای پدر می رسید تا اینکه حوالی سال 90 همه خواهر و برادرها ازدواج کردند و تنها کسی که مانده بود تا نگذارد کابوس های کودکی زری واقعی شوند خودش بود، برای همین قید درس، دانشگاه و ازدواج را زد و شد انیس و مونس پدر و مادرش تا ...
ِ زور کم روز دختر
متوقف می شویم بدون اینکه به آنها عمل کنیم. مصداق ایرانی: جنس زن لطیف است و همه این محدودیت هایی که ما برای او در نظر می گیریم به نفع اوست، که این خودش از همه بدتر و اعصاب خرد کن تر است. نسترن – 190... 0917 از شهرستان قیر و کارزین استان فارس به صراحت گفته اگر روزی بچه دار شود نمی خواهد بچه اش دختر باشد: اگر روزی بچه دار شوم دلم نمی خواهد دختر باشد. در کنار همه خوبی های دختر بودن، محدودیت ...
بهترین خیرات برای اموات چیست؟
؟ فرمود: صدقه و دعا. (2) همچنین فرمودند: ارواح مؤمنان هر جمعه، به آسمان دنیا در برابر خانه ها و منزل های خود می آیند و با صدای غمناکی ندا می دهند که ای خانواده ما، ای فرزندان ما و ای پدر و مادر و خویشان ما! به ما مهربانی کنید; از اموالی که در دست ما بود (و اکنون در اختیار شماست) با دادن درهمی و قرص نانی و جامه ای نسبت به ما ترحّم آورید، که خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند! رسول خدا(ص) که این ...
نتیجه 75 سال پژوهش: پول، خوشبختی نمی آورد!
نسل از پژوهشگران، این پژوهش به سرانجام رسیده است. حدود 60 نفر از 724 مرد اصلی شرکت کننده در این پژوهش هنوز زنده اند و با اینکه بیشترشان بالای 90 سال سن دارند، همچنان در این پروژه حضور دارند. حالا ما مطالعه روی بیش از 2000 نفر از بچه های این مردان را آغاز کرده ایم و من چهارمین مدیر این پژوهش هستم! ما از سال 1938 زندگی دو گروه از آدم ها را زیر نظر گرفته ایم: کار گروه اول در این پژوهش ...
بانویی که حاضر نشد همسر احمدشاه قاجار شود!
به دیدن پدرم آمده بود آبجی جان به من گفت بیا از سوراخ کلید ولیعهد را نگاه کن ببین چه خوشگل است. قبلا گفتم که خانواده ام همه صورت پسند بودند. بین بچه ها و همه کس، آن هایی طرف توجه شان بودند که بر و رو داشتند. هیچی، ما هم رفتیم از سوراخ در نگاه کردیم دیدیم بله واقعا خیلی خوشگل است. گفتند تو باید زن این بشوی. دیگر انتخابی نبود، نمی توانستم بگویم آره یا نه. صحبتی نداشتم. عمو هایم هم دیگر کاری به این ...
نخل ها در ساحل اروند تشنه می میرند
چطور خرج زن و بچه را بدهم؟ با یارانه؟ یکی از روستایی ها نخلستان بزرگی را نشان می دهد که همه نخل هایش خشک شده اند و از آن همه صدها تیرک چوبی باقی مانده. ابویونس 60ساله که به گفته خودش از دار دنیا 120 نخل خرما دارد، فارسی و عربی التماس می کند به مسئولان بگوییم کاری کنند که آب شیرین شود و نخل هایشان نسوزد: از 10 سال پیش که بهمنشیر و اروند کم کم شور شد، آنهایی که به رودخانه نزدیک بودند، نخل ...
آزار جنسی دختران توسط خواننده پاپ
کند که خواننده است. بنده به واسطه ی اعتمادی که به سعید پیدا کرده بودم پول مورد درخواست را به حسابش واریز کرده و نهایتا به پیشنهاد ایشان جهت ملاقات با اعضای خانواده و همچنین آشنایی بیشتر با یکدیگر جهت ازدواج به خانه ی سعید در دربند دعوت شدم ؛ به خاطر اعتمادی که به سعید داشتم، برای دیدن او و خانواده اش به منزل ایشان رفتم ؛ در ابتدا همه چیز آرام و محترمانه بود اما کمی بعد متوجه قصد و نیت ...
سهم پیرزن رخت شوی از تاسیس بانک
دراز نشود. طلبه ها دور هم جمع می شدند و مبلغی جمع آوری می کردند، بچه دبستانی ها هم همین کار را می کردند. زن ها حرف از فروش گوشواره و النگوی خود می زدند و حتی پیرزنی پای منبر یک روحانی بلند شد و گفت: دولت ایران چرا از خارجه قرض می کند؟ مگر ما مرده ایم؟ من یک زن رخت شوی هستم و به سهم خود یک تومان می دهم. دیگر زنها نیز حاضرند. از بین روحانیون هم عده زیادی کمک کردند. جدا از اینها مردم از ...
هکر صفحه مریم رجوی: پیشنهاد چند میلیون دلاری کشورهای دیگر را رد کردم
دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: من به همه ی آن هسته های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار. چندی پیش خبری در فضای مجازی مانند بمب صدا کرد و آن هک شدن صفحه اینستاگرام مریم رجوی، سرکرده گروهک منافقین بود. این خبر انقدر مهم بود و آنقدر برای منافقین تکان دهنده و سخت آمد که تقریباً ...
پاسخ کاظمی نژاد به برخی حواشی در وزنه برداری جوانان جهان: ملی پوشان دیر به هتل نمی آمدند
.... خودش هم می گفت بدنم آماده است و مشکلی ندارد و اینکه می گویند روی عملکردش تاثیر گذاشته نه چنین چیزی نبوده است. کاظمی نژاد در مورد این شایعه که برخی ملی پوشان دیر وقت به هتل می آمدند تاکید کرد: چنین چیزی نبوده است. ما از ملی پوشان مراقبت کردیم و هیچ مشکلی وجود نداشت. این حرفها زده می شود اما ما اهمیتی نمی دهیم. ما خودمان سعی می کنیم بچه ها سالم باشند و خوب کار کنند. او ادامه داد ...
همه چیز درباره رژیم های عجیب و طاقت فرسای لاغری
، 73کیلو دارد و در سال های گذشته انواع رژیم ها را امتحان کرده: یک رژیم دیگری بود که حدود 10 سال پیش گرفتم و 15کیلو لاغر شدم، خیلی رژیم سختی بود، از کانادایی هم سخت تر. دوماه گرفتم، 15کیلو کم کردم. هفته اول فقط مایعات باید می خوردم، هفته دوم، تک خوری داشتم، هفته بعد دوباره مایعات و هفته بعدش دوباره تک خوری. یعنی مثلا در روز فقط سیب یا موز یا حتی گوشت می خوردم. انواع رژیم ها را می توان در ...
