انقلاب به روایت گل آقا -بخش یازدهم | تذکر امام به شهید رجایی
سایر منابع:
سایر خبرها
حلالیت طلبی قبل از شهادت/ تنها کسی که شهید دارابی گوش به فرمانش بود
طور جدی پیگیرش نبود. انگار هنوز هوای سپاهی شدن به سرش نیافتاده بود. فقط یک علاقه بود که پی اش را نمی گرفت. وقت سربازی اش که رسید، دفترچه اعزام گرفت. با اینکه چند بار برای رفتن اقدام کرد کار اعزامش جور نمی شد تا اینکه یکی از اقوام گفت که حیف حسین نیست برود سربازی و برگردد؟ پسر به این خوبی باید وارد سپاه شود و به اسلام و انقلاب خدمت کند از حرفش بدم نیامد. راست می گفت. چه چیزی بهتر از این؟ تشویق و ...
سیب زمینی با طعم خدا
: شما بگو خاله جان... با صدای معصومانه و لهجه زیبای لری گفت: ببین خاله؛ مامان ما بیشتر روز ها برای ناهار یا شام واسمون سیب زمینی می پزه. خب ما هم مجبوریم بخوریم، چون غذای دیگه ای نداریم. حالا من از صحبت شما متوجه شدم وقتی مامانم سیب زمینی می پزه، حتی اگه دلمم نمیخواد باید بخورمو بگم خدایا ما برای رضای تو و خوشحالی تو باز هم سیب زمینی می خوریم... متعجب و حیران به صورت معصوم و دست های کوچک گره شده اش نگاه می کردم. چقدر خوب و دقیق گفت معنی رضای خدا را! الهام سمینی، فعال دانشجویی ...
نامه ی شهید اهل دشمن زیاری بعد از 37 سال به گیرنده رسید
که گفته وقت گذشته است به راستی مگر آنجا به تو سخت می گذرد که میخوای بیایی تو که می خواستی بیایی باید زودتر این فکر را می کردی من اون وقت که تو میخواستی بروی به تو گفتم که تربیت معلم بهتر از دوسال سربازی است حالا به قول مردم هم خدا بزرگه تا این دو سال بگذرد دنیا هر روز هزار چرخ می خورد آقا محمدرضا چطوری خوش میگذرد؟ نامه شما رسید زیارت گردید از لطف شما متشکرم خیلی ممنون که ما را یاد ...
خاطرات دعایی از احضار مدیران روزنامه ها توسط امام
برای اولین بار خدمت امام رسید و من هم بودم، از امام سؤال کرد که شما نوشته های من را خوانده اید؟ می خوانید؟ فرمودند، نوشته های شما رسیده ولی مقداری مشکل دارد. مثل کفایه می ماند و آدم دو بار باید بخواند. یک بار باید بخواند که شما چه می گویید و دفعه دوم باید بخواند که آیا درست گفته اید یا نگفته اید. چرا پیچیده می نویسید؟ روان بنویسید . شاید(امام) به نوشته های بعضی از نویسندگان هم اشاره کردند که مثل آنها ...
انقلاب به روایت گل آقا - بخش دوازدهم | یک شایعه انتخاباتی و پیامدهای آن
حرف زدم نه بیشتر، بعد علی لاریجانی در مدرسه، شاگرد من بود. برای من مثل فرزند عزیز است. گفتم حالا شما آن جوری کار کن شما هم آن جوری، شوخی کردیم. رفتم خدمت آقا. گفتم من هم [در جلسه تودیع خاتمی] بودم گفت آن را هم دیدم تو گل آقائیت را کردی. بعدها [در انتخابات سال 76] این را برداشتند در تبلیغات خودشان استفاده کردند. آن جناح استفاده صحیح کرد چون من به تمام روزنامه ها گفتم عکس من را چاپ نکنید ...
فال روزانه پنجشنبه 14 فروردین 99 + فال حافظ و فال روز تولد 99/01/14
کنی و یقین بدان راز بودن تو در این است که با روزگار صلح کنی. امروز در حالی که در خیابان راه می روید، غریبه ای نظر شما را به خود جلب می کند طوری که دوست دارید به سمت اش بروید و با او ارتباط برقرار کنید. شاید که او بتواند یک شریک کاری یا حتی یکی از بهترین دوستان تان شود. طبیعی است زیرا اخیرا به چیزهای نامتعارف و ناآشنا تمایل پیدا کرده اید و ذهن تان نسبت به قبل کمی دگرگون شده است. از این ...
حسرت وداع آخر ؛ خاطره طلبه جهادگر مشهدی از یک صحنه غمناک
...> طولی نکشید وقتی فرزندان دور شدند، دیدم پیرمردی تقریبا 75 ساله به سمت من می آید؛ اشک در چشمان پیرمرد حلقه زده، دست بر روی دست می زد و زیر لب آه و ناله می کرد و نزدیکتر می شد؛ حس کردم شوهر مرحومه باشد تا رسید، سلام و احوالپرسی کردم. با اشک در چشمان و حالت ناله گفت حاج آقا می توانم یه درخواست منِ پیرمرد تو این سن از شما داشته باشم. بنده شوکه شدم و گفتم این چه حرفی است پدر، در خدمتم هر کاری از دستم بیاد ...
چند روایت از ستارگان سرخ دیار علویان/ اول سوره والعصر را بخوان!
بوسیدم و گفتم: بنشین! گفت: نخواستم وقتی صدای فرمانده ام را شنیدم که دستور حرکت داد اطاعت نکرده باشم، امام فرمود: اطاعت از فرماندهان واجب است. هر فرماندهی به صورت سلسله مراتب وصل می شود به اولین کسی که امام او را منصوب کرده است . صبح وقتی بدن مجروحان را برای انتقال آوردند، پیکر آن بسیجی دلاور را دیدم که بر اثر گلوله آرپی جی دشمن کاملاً سوخته بود. راوی: سردارعلیجان ...
ائمه و عمل به مقتضای علم غیب
...> جواب این است که خدای تعالی تکلیف را برای آنها عوض می کند، تکلیف آنها با تکلیف مردم کاملاً فرق می کند. امام موسی بن جعفر (ع) در مرحلۀ اول یک رطب مسموم برایش آوردند، حضرت آن را جلوی سگ تربیت شدۀ آنها انداخت؛ سگ خورد و مرد. این سگ پیش آنها خیلی عزیز بود. دوباره آوردند و حضرت وقتی خرما را بر می داشت گفت: خدایا تا الان برای من حلال نبود [که بخورم]؛ یعنی امر نرسیده بود، اما الآن تکلیف دیگری دارم. ...
دختر هاشمی رفسنجانی: امام خمینی (ره) مخالف حجاب اجباری بود
به گزارش صدای ایران ، فائزه هاشمی دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد مدعی شده است که امام خمینی(ره) مخالف حجاب اجباری بودند! فائزه هاشمی فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد در پاسخ به این سوال که اگر قرار است فارغ از تعصبات و مدل احساسی و آرمان گرایانه، نقش امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب را بررسی کنیم و تأثیری که بر ...
فال روزانه چهارشنبه 13 فروردین 99 + فال حافظ و فال روز تولد 99/01/13
نرفته است، بیشترین استفاده ممکن را از آزادی ذهنی تازه ای که به دست آورده اید ببرید. رها کردن گذشته به شما کمک خواهد کرد که راه را برای آینده باز کنید؛ پس اگر ذهنتان درگیر پرونده های نا تمام گذشته است خودتان را یک بار برای همیشه از همه آنها نجات دهید. صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را***که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا***تفقدی نکند طوطی شکرخا ...
خواص اعجاب انگیز تسبیحات حضرت زهرا (س)
، ابواب رحمت و برکت به روی شان باز شود، ذکر مشهور به تسبیحات حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها است. از امیرمومنان امام علی(ع) نقل شده، که فرمودند: یکی از پادشاهان عجم برده ای به پیامبر(ص) هدیه نمود، من به فاطمه(س) گفتم نزد رسول خدا(ص) برو و خدمتگزاری برای خود درخواست کن. زهرا نزد رسول خدا رفت و این موضوع را با ایشان در میان گذارد، پیامبر(ص) فرمودند: فاطمه جان! چیزی به تو دهم که برایت از خادم و ...
وقتی امیرعباس هویدا در زندان درخواست کرد رأی بدهد /ضرب الاجل امام برای برگزاری رفراندوم /خاطرات خواندنی ...
صدر حاج سیدجوادی - وزیر کشور- گفتند. همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت. امام گفت 50 سال بعد ...
واکنش شاه میری به هدیه شاه پهلوی
.... انسانیت در عمل کردن است نه شعار دادن. پدر و مادر عزیزم! از شما می خواهم بر اعتقاد و ایمانی که به امام دارید پایدار باشید می دانم این نامه موقعی به دست شما می رسد که به شهادت رسیده ام. این را بدانید که شهادت سعادتی است که نصیب هر کسی نمی شود. همسرم! برای شما آرزوی موفقیت دارم. هر چند کمی از زندگی خود را با شما بودم و امیدوارم برای شما خاطره بدی از خود به جا نگذاشته باشم. امیدوارم که شما از من راضی بوده باشید و خدا هم از شما راضی باشد. شهادت سعادتی است که نصیب هر کسی نمی شود. ان الله مع الصابرین، خداوند به شما صبر بدهد. بدانید که اسلام پیروز است. منبع: دفاع پرس ...
تنها قدرتی که می تواند ابرقدرت ها را به زانو درآورد اسلام است
انقلاب خدائی شدند. به قول شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی که هر کس خط دارد دشمن دارد. خوف آن دارد که شهادت مکتب او نیست. (امام خمینی) امروز تمامی اسلام با کفر در ستیز است. (امام خمینی) خدایا به امید تو و به عشق تو به راهی می روم که هدف فقط توئی، راهی می روم که پیامبران ما رفتند و امامان جانشین پیغمبر جانشان را فدای اهداف الهی خودشان کردند و به لقاءالله پیوستند. ما هم پیرو همان پیامبر خاتم و ...
ناگفته هایی از کرامات امام سجاد (ع)/ رفتار هایی که امام چهارم را زینت بندگان خدا قرار داد
که امام سجاد (ع) به در خانه اش آمده، با حالت حق به جانب جلوی در آمد و مقابل حضرت ایستاد. امام سجاد (ع) خطاب به فرد فرمودند، برادر تو پیش من آمدی و حرف هایی به من زدی؛ اگر آنچه از بدی به من گفتی، در من هست، از خدا می خواهم من را مورد آمرزش قرار دهد. اگر این حرف هایی که درباره من زدی، در من نبود ان شاء الله خدا تو را ببخشد. راوی می گوید آن مرد در میان حضار حضرت را بوسید؛ سپس گفت آن چه من گفتم در شما نیست و من به این بدی ها سزاوار تر هستم. امام سجاد (ع) نحوه بخشیدن را اینگونه به اطرافیانشان آموزش می دادند. انتهای پیام/ ...
آیا این که غلام سیاه امام سجاد( علیه السلام ) درخواست باران کرد و باران آمد، معتبر است؟
خواهیم شد. من به دنبال آن غلام رفتم تا این که دیدم داخل خانه امام سجاد( علیه السلام ) شد. من نیز بعد از او داخل خانه آن حضرت شدم، و گفتم: ای آقای من! در خانه شما غلام سیاهی است که به من تفضّل نما و او را به من بفروش؟ آن حضرت فرمود: ای سعید! چرا آن غلام به تو بخشیده نشود؟ ، پس به سرپرست غلامان خود دستور داد تا همه غلام هایی را که در خانه آن حضرت بودند به من بدهند، او غلامان را حاضر ساخت، ولی من آن ...
استراتژی فرهنگی امام سجاد در دوران پس از عاشورا چه بود؟
، دوست ندارم آنچه را که شنیده ام برای شما نقل کنم. رو به من کرد و گفت: شما مرا از مرگ می ترسانی؟ هر چه از امام صادق درباره من شنیدی بگو، گفتم: شنیدم که می گفت: یحیی قیام می کند و کشته می شود و به دارش می زنند؛ همان گونه که با پدرش رفتار کردند. گفت: آیا از امام صادق نوشته ای همراه داری؟ عرض کردم: بلی! مطالبی را به من فرمود: و من نوشته ام، آن را به او دادم و یکی از این ها هم دعایی بود که ...
پاسداری مشی حسینی
شهادت می رسند! در پایان قسمتی از پیام امام خمینی(ره) به مناسبت روز پاسدار: شما دلاوران سلحشور و شما سپاهیان انقلاب اسلامی مردم ایران، شما از همان روزهای اول هدف ناجوانمردانه گروهها و گروهکهای منحرف واقع شدید و این خود فخری بر افتخارات شما افزود، و اکنون نیز آن کس که از اسلام بیشتر گریزان است، دشمن سرسخت تر شما عزیزان است. ...
صحبت های شیخ حسین متحولم کرد/ در اتوبوس پنهان شدم تا به جبهه بروم
اشک در چشمانم جمع شد. گفت: برو طبقه بالا پیش آقای فلانی بگو برادر تهران گفته کارت را انجام دهند. چون لباس شخصی بود اعتنایی نکردم. گفتم بقیه که لباس شخصی بودند به من اعتنایی نکردند اینکه معلوم نیست چکاره است. پرسیدم: مگه شما کاری ازت بر میاد؟ گفت حالا برو. رفتم بالا، اما یک درصد هم فکر نمی کردم کارم انجام شود. رفتم پیش همان کسی که گفته بود. گفتم: برادر تهرانی مرا فرستاده گفته کارم را ...
اشعاری در ثنای میلاد امام سجاد (ع)
...> مهدی رحیمی همین که عطر تو را با خودش بیارد باد به خاک پات می افتیم، هرچه بادا باد اگر بناست که صید کسی بجز تو شویم خدا کند که نباشیم لحظه ای آزاد شب ولادت پر خیر و برکت تو شده ست شبی که قرعه مستی به نام ما افتاد چه اتفاق قشنگی ست این که در شعبان فقط به صفحه تقویم حک شده میلاد نماز پنجم شعبان من ادا ...
حاج قاسم گفت پُرکارها شهید می شوند
. بارها مهمانش شده بودم؛ معمولا هم دیروقت و نابه هنگام. یک بار قرار نگذاشتیم و بعد از تمام شدن کارش آمد دنبالم رفتیم خانه شان. در بین راه چند جا نگه داشت و میوه و آبمیوه خرید. به محل که رسیدیم نگه داشت. پیاده شد برود گوشت بخرد. گفتم: ول کن! آخر شبی گوشت برای چه می خری؟ یک چیزی می خوریم حالا! گفت: نمی شود، من بخور هستم باید کباب بخورم! می دانستم شوخی می کند. خودش بی تعلق بود به این جور ...
حضور قلب عجیب امام سجاد علیه السلام در نماز
می رفتیم) که گمان کردم، زمین زیر پای من کشیده می شود، هنگامی که سفیده صبح دمید، به من فرمود:: "اکنون به تو مژده باد که در مکّه هستی، اینجا مکّه است، همان دم صدای ضجّه مردم را شنیدم، و جاده را دیدم. به آن جوان عرض کردم: "تو را سوگند می دهم به آن خدائی که در روز قیامت، در آن روز نیاز، به لطف او امیدوار می باشی، به من بگو تو کیستی؟ ” فرمود: اکنون که مرا قسم دادی، من "علی بن الحسین” هستم. منبع:میزان انتهای پیام/ ...
ویژگی های اخلاقی امام سجاد (ع)
عیینة از زهری نقل می کند:در شبی سرد و بارانی، علی بن الحسین را در کوچه های مدینه دیدم که مقداری آرد و هیزم بر پشت گرفته بود و به جایی می رفت. به آن حضرت گفتم: ای پسر رسول خدا! چه بر دوش دارید؟ امام فرمود: سفری در پیش دارم که توشه ی آن را آماده کرده ام و می خواهم در جای امنی قرار دهم . عرض کردم: آیا اجازه می دهید خدمتکار من شما را در حمل این آذوقه کمک کند؟ امام فرمود: خیر . گفتم: اجازه ...
آیا کتاب های تعبیر خواب موجود و تعابیری که از امام صادق( علیه السلام ) نقل می کنند معتبرند؟
غَیْرِی ؛[1] اسماعیل بن عبد اللَّه قرشی می گوید: مردی خدمت امام صادق( علیه السلام ) آمد و گفت ای فرزند رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) من در خواب دیدم گویا در بیرون شهر کوفه هستم، در جایی که می دانم کجا است، و گویا شبحی از چوب یا مردی چوبی را دیدم که بر اسبی چوبین سوار بود و شمشیر را نشان می داد، و من در حالی که ترسان و هراسان بودم او را بدان حال می نگریستم. حضرت به او فرمود: تو مردی هستی که قصد ...
پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در جواب شمعون مسیحی، عقل را چگونه معرفی می کند؟
جنبه می تواند مورد توجه قرار گیرد، هرچند که در کتاب، سند آن بیان نشده باشد. همچنین برخی از عبارات این روایت را می توان در دیگر روایات مستند یافت: حسن بن جهم گوید: جمعی از یاران ما در حضور امام رضا( علیه السلام ) به گفت وگو پرداختند و ذکر عقل به میان آمد. امام رضا( علیه السلام ) فرمود: دینداری که عقل ندارد مورد اعتنا نباشد ، گفتم: قربانت، برخی از مردم که به آیین ما گروند و به نظر ما خوش عقیده ...
در روایتی از امام رضا( علیه السلام ) میان روایات مختلف درباره نوع میوه ممنوعه بهشتی حضرت آدم و حوا جمع ...
کتاب خود آنرا آورده است. معنای این روایت چنین است: از عبد السلام بن صالح هروی (ابا الصلت) روایت شده است: به حضرت امام رضا( علیه السلام ) گفتم: یا ابن رسول اللَّه! خبر بده مرا از حقیقت شجره (میوهای) که آدم و حوا از آن خوردند؟ چرا که مردم در آن اختلاف کردهاند؛ برخی روایت گفتهاند گندم بود و برخی میگویند انگور بود و گروه دیگری روایت کرده اند که درخت حسد[3]بود. آنحضرت فرمود: تمام این ...
بازدید روحانی از روستای زلزله زده دره ژاله
روستای شما دوباره زنده شده و خانه هایتان از نو ساخته شده است. روحانی خطاب به مردم این روستا گفت: شما مردم مؤمن، بااخلاص و اهل ایمان هستید که در 8 سال دوران دفاع مقدس، مرزدار کشور بودید و امروز هم بهترین مرزداران ما هستید. بخاطر سختی هایی که در زلزله متحمل شدید، امیدوارم خدا به شما اجر بدهد. رئیس جمهور با اشاره به افتتاح طرح ملی آب های گرمسیری در استان، گفت: امروز بزرگترین ...
چکیده ای از ویژگی های کتاب محاسن برقی و حدیث گواهی خضر( علیه السلام ) بر امامت ائمه( علیه السلام ) را ...
...، سپس برخاست و رفت، امیر المؤمنین علی( علیه السلام ) فرمود: ای ابا محمد! دنبالش برو ببین کجا می رود؟ امام حسن بیرون آمد و فرمود: همین که پایش را از مسجد بیرون گذاشت نفهمیدم کدام جانب از زمین خدا را گرفت و رفت! سپس خدمت امیر المؤمنین بازگشتم و به او خبر دادم. فرمود: ای ابا محمد! او را می شناسی؟ گفتم: خدا و پیغمبرش و امیر المؤمنین داناترند، فرمود: او حضرت خضر( علیه السلام ) است .[4] همان طور که ...
زندگینامه و وصیتنامه شهید غلام نبی پیرمحمدی از شهرستان تایباد
نشده بود روزه گرفت و هر چه اصرار کردم که مادر جان روزه ات را بخور بر تو واجب نشده است گفت نه من سعی می کنم تا پیش خدا و رسول خدا رو سفید باشم و تحمل میکرد تا افطار فرا رسد. من با سربلندی و افتخار جوان هجده ساله ام روانه جبهه های حق علیه باطل کردم با این امید که انشاالله در روز قیامت پیش خدا و رسول خدا شرمنده نباشم و از خداوند مسئلت دارم که فرزند شهیدم را سید و سالار شهیدان و شهدای کربلا محشور ...