سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست مردی که شوهرخواهرش را کشت
این مدت فقط خودم عذاب نکشیدم. همه اعضای خانواده ام نیز عذاب کشیدند. فرزندان مقتول خواهرزاده های من هستند و من باید برای آنها پدری می کردم. اشتباه کردم که چنین کاری کردم. فرزند بزرگ مقتول حالا ازدواج کرده و من را بخشیده است. اگر از زندان بیرون بیایم، می توانم فرزند کوچک خواهرم را هم راضی کنم که گذشت کند. متهم ادامه داد: من خودم دو فرزند دارم. یکی از آنها حالا بزرگ شده و نیاز به مراقبت ...
شهیدی که آرزوی دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی را داشت
یکی از روستا های بیرون ارومیه فرستادند. من هم قبول کردم و رفتم. یک سال به این روستا رفت وآمد داشتم. در کلاس های من خانم های زیادی بودند. یک روز بعد از یک سال یکی از کارآموزهایم تماس گرفتند و گفتند: ما می خواهیم برای برادرمان زن بگیریم و شما را انتخاب کردیم. کمی که با هم صحبت کردیم متوجه شدم برادرشان در یکی از روستا های پیرانشهر رئیس پاسگاه است و در بخش مبارزه با قاچاق کالا فعالیت دارد ...
تقاضای وام مرد تهرانی برای اعدام قاتل برادر
من یک مشت به سرش کوبیدم و همین موضوع باعث مرگ وی شد. از ترس جسدش را به بیابان بردم و سوزاندم تا کسی نتواند پیدایش کند، اما مدتی بعد پلیس مرا دستگیر کرد. وی در حالی که گریه می کرد، گفت: زمانی که به زندان افتادم همسرم باردار بود و بعد هم فرزندم به دنیا آمد الان او 11 ساله شده و من هنوز نتوانسته ام بچه ام را در آغوش بگیرم و از نزدیک ببینمش. هر چند فرزند بزرگ مقتول رضایت داده و شنیده ام که ...
تعرض به 3 دوست در ویلای سرخه حصار
این پرونده سال 94 و هم زمان با شکایت زنی به نام لادن علیه مردی 37 ساله به نام فیروز به جریان افتاد. لادن به مأموران پلیس تهران گفت: چند روز قبل یکی از دوستانم به نام ملیسا به من خبر داد مردی به نام فیروز، او را به زور به ویلایی حوالی سرخه حصار برده و بعد از اذیت و آزار از او فیلم گرفته است. برای کمک به ملیسا با فیروز قرار گذاشتم تا فیلم را پس بگیرم. وقتی او را دیدم، مدعی شد قصد ازدواج با ملیسا را ...
گریستن پشت ماسک/روایت سوگواری های متفاوت در ایام کرونا
گروه ها در کمترین میزان با چیزی حدود 100 تا 200 نفر تشکیل می شود و به تناسب این میزان، ممکن است به چندده هزار نفر هم بالغ شود. در ایام عادی سال به طور معمول بعد از مراسم خاک سپاری، تا سه روز صاحبان عزا، مراسمی در مساجد برگزار می کنند. متوسط زمان حضور هر نفر در این مراسم، 15 دقیقه است که با خواندن چند صفحه از جزوات آماده قرآنی و قرائت فاتحه، همراه است. اما خوبی تشکیل گروه های مجازی برای برگزاری مراسم ...
دستیار کلوپ در مصاحبه اختصاصی با ورزش سه
اما پاسخ نداد. به همسر و بچه هایم گفتم که به خانه برگردیم؛ من همین الان مهمترین تماس زندگی ام را دریافت کردم. سوار ماشین شدیم؛ همسرم کنارم بود و بچه ها هم عقب نشسته بودند که تلفن زنگ خورد. همسرم به گوشی نگاه کرد و گفت:" اوه، یورگن کلوپ است!" من همانجا زدم کنار. کلوپ به من گفت:" ما فصل فوق العاده ای داشتیم. در لیگ برتر چهارم شدیم و به فینال چمپیونزلیگ رسیدیم اما در پرتاب های اوت خیلی بد بودیم ...
بازگشت "شهلا جاهد" و شکستن بغص "ناصر محمدخانی"
اعتراض شدید خانواده ناصر محمدخانی قرار گرفته است. بیشتر بخوانید: واکنش ناصر محمدخانی به حکم شهلا جاهد: با همسرم از خوشحالی گریه کردیم واکنش ها به اظهارات قاضی جابری سخنان قاضی جابری مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی و رسانه ها قرار گرفت. دوباره نام شهلا به رسانه ها بازگشت. بسیاری در شبکه های اجتماهی برایش سوگواری کردند. آن ها معتقدند که شهلا رازی داشته که به خاطر عشقش به ...
بدون اطلاع همسرم به پارتی شبانه رفتم
و خودروی پراید به او می دهند. در این میان پدر من نیز با این ازدواج مخالف بود ولی با اصرار من روبه رو شد این گونه بود که زندگی مشترک ما آغاز شد. آرمان تحصیل را رها کرد و به خرید و فروش منزل پرداخت. اما چون تجربه ای نداشت خیلی زود ورشکست شد و ما در پی فشار طلبکاران مجبور به فروش آپارتمان مان شدیم و به خانه کوچک اجاره ای نقل مکان کردیم. از آن روز به بعد همسرم پرخاشگر و عصبی شده بود و مدام ...
می گویند من کرونا را در محله مان منتشر کرده ام/پس از بازگشت به اداره نگذاشتند پشت میزم بنشینم
... اتاق کرونایی ها برای ما درست کرده اند یکی دیگر از کارمندان ادارات دولتی نیز که به کرونا مبتلا شده و حالا بهبود یافته است، تجربه حضورش در محیط کار را اینطور می گوید: اول رئیس اداره از ما گواهی سلامت خواست و بعد از تایید برگه به من گفت که چند روز به مرخصی بروم و گواهی سلامت درمانگاه نیز بگیرم. وقتی به اداره بازگشتم او اجازه نمی داد که پشت میزم بنشینم و من را به اتاقی در انتهای طبقه ...
اکبر میثاقیان: تازه می فهمم زندگی یعنی چه!
مرتضی اخوان/شهرآرانیوز - آقای خاص فوتبال مشهد، همچون همیشه با پیراهن مشکی معروفش، سر قرار حاضر می شود. بعد از نزدیک به 5 ماه خانه نشینی به خاطر عمل جراحی پا و بعدش ماجرای کرونا، قرارمان با اکبر میثاقیان، پارکی کوچک در کنار خانه اوست؛ جایی که می گوید شب ها در آنجا به آرامی می دود تا زانوی عمل کرده اش اندک اندک به حالت طبیعی برگردد. کرونا برای آدمی که فوتبال برایش از خانواده اش، خانواده تر بوده ...
گریه خوشحالی محمدخانی و همسر چهارمش از حرفهای قاضی اجرای احکام!
گویا خیلی آرامتان کرده؟ وقتی قاضی گفت یک درصد هم در حقانیت حکم ارائه شده شک نداشتم و شهلا گناهکار بود واقعاً تسکین پیدا کردم و آرامش خیلی خوبی داشتم. در چند سال اخیر متأسفانه بعضی افراد به من بهتان زدند و در صفحه شخصی و اینستاگرامم به من و خانواده ام فحاشی کردند که فکر می کنم پس از چیزی حدود یازده سال از اجرای حکم قاضی خدا جواب شان را داد. اما چرا بعد از این همه سال قاضی حرف زد ...
از دلالان بچه تا مادران فروشنده
هم من ندیدم ماجرا به پلیس برسه، حالا هم دو سه روز به من زمان بدید تا یه دختر خوشگل براتون پیدا کنم، اگرم خوشتون نیومد، خودتون بیایین انتخاب کنید ولی اینطوری یکم گرون تر می شه. کودک یک ساله را با یک میلیون تومان بخر چند روزی از اولین قرار ما با دلال های کودک گذشته و حالا برای ما دختر یک ساله با مبلغ یک میلیون تومان را پیدا کردند، در این چند روز هم مدام یکی در میان تماس می ...
جنجال اجازه شوهر برای آزمون دستیاری دندانپزشکی!
گفته خودش از 14 سالگی حتی از پدرش هم پول توجیبی نمی گرفته است. عادت داشته که مستقل زندگی کند و پس از اینکه در زندگی مشترکش به بن بست خورد، باز هم راه خودش را رفت. حالا، اما نمی داند با چاله بزرگی که سر راهش قرار گرفته است باید چه کند: وقتی دفترچه پذیرش دستیار در رشته تخصصی دندانپزشکی را خواندم دنیا روی سرم آوار شد. تا به حال چنین چیزی سابقه نداشت که زنان متاهل مجبور باشند از همسران شان رضایت نامه ...
از ورود در مسیر بازیگری تا بازداشت به خاطر سرقت/ بلایی که اعتیاد سر مرد 52 ساله آورد
حرفه ای تبدیل شدم. در همین روز ها خانواده ام تصمیم گرفتند مرا داماد کنند و من با دختری که مادرم انتخاب کرده بود ازدواج کردم. اگرچه همسرم را خیلی دوست داشتم و می خواستم تا ابد شریک زندگی و همراهم باشد، اما احساس کردم همسرم به من خیانت می کند. از این موضوع بسیار زجر می کشیدم، ولی بار ها تلاش کردم تا از رفتار های زشت همسرم چشم پوشی کنم، چرا که او را دوست داشتم و حاضر به طلاق نبودم. ...
زنگ خطر ابتلا به تب کریمه کنگو با شروع فصل گرما / توصیه به مردم برای خرید گوشت از مراکز معتبر
علائم خاصی ندارد و تنها به صورت یک تب گذرا است. متوسل اظهار داشت: این ویروس در انسان علائمی، چون ضعف، بی حالی، استفراغ، درد پشت حدقه چشم دارد که بدن بعد از 3 تا 6 روز شروع به خونریزی های گسترده و شدیدی می کند که اگر به سرعت درمان نشود ممکن است موجب مرگ شود. وی تأکید کرد: دامداران، چوپانان، واحد های کشتارگاهی که در ارتباط با خون و گوشت دام هستند و حتی پرسنل بیمارستانی مرتبط با ...
از درخواست برای پیگیری افزایش سن دانشگاه فرهنگیان تا بالا رفتن اجاره بها و قیمت مسکن
...> زحمات بهورزان در دور افتاده ترین روستاهای کشور و مبارزه با کرونا با کمترین امکانات لطفا یه گزارش از زحمات مدافعان خط مقدم سلامت تهیه کنید و در اخبار های سراری نشر بدید تا مسولین بیشتر با این قشر از جامعه و با درد هاشون آشنا بشن و پیگیر مطالبات چند ساله این عزیزان بشید که در یکی از شرایط سخت مثل کرونا این بهورزها هستن که با مراقبت ها و آموزش های مداوم و شناسایی بیماران و افراد مشکوک ...
شهیدِ رمضانیِ مدافع حرم که به جای حاج قاسم ترور شد
...> علی مجموعاٌ هشت یتیم را سرپرستی می کرد علی دو خط تلفن داشت که یکی در سوریه مفقود شد و دیگری در منزل بود. چند روز بعد از شهادت گوشی اش زنگ خورد و دخترم جواب داده بود. خانمی قصد داشت علی را برای افطار دعوت کند. از کمیته امداد تماس گرفته بود و به دخترم گفته بود که مراسم دیدار با حامی داریم. دخترم متوجه منظورش نشده بود و گفته بود که علی در سوریه به شهادت رسیده است.کارمند کمیته امداد توضیح ...
شفقتیان: فوتبال برای همه آب و نان داشت، برای من افسوس
...، بعد گوشی را برداشت و با حسابداری باشگاه تماس گرفت و گفت برای پرداخت این پول کوچک ترین مشکلی ندارید، تا یادم نرفته یک موضوعی را باید بگویم. بفرمایید. در باشگاها صندوقی وجود دارد به نام صندوق نیکوکاری که هر 2 ماه 50 میلیون تومان به حساب آن واریز می شود تا برای پیشکسوتانی که مثل من مشکل دارند تعلق و باری از دوششان برداشته شود. شاید هیچ کس از این موضوع خبر نداشته باشد و ...
ماجرای کلاس گذاشتن دختر یک شهید برای سردار سلیمانی
...> آقا مهدی سه شنبه صبح در حالی به شهادت رسیده که آخرین بار شنبه همان هفته بعد از شش روز بی خبری با تماس گرفت و با هم صحبت کردیم. خیلی سراغ بچه ها را گرفت و گفت دلتنگ است. 50 روز از رفتنش می گذشت و ما هم دلتنگ بودیم. گفت: به سختی تلفن پیدا کردم که فقط صدایت را بشنوم انرژی بگیرم. سپس قول داد برای شب یلدا که هفته بعدش بود، به خانه بر می گردد، اما چهارشنبه بعد از ظهر خبر شهادت به من رسید. ...
محاکمه پسری که با همدستی دوستش، پدر و مادر خود را کشت
به قتل برسانیم، اما قرص اثر نکرد. یک هفته گذشت تا اینکه مهدی دوباره مرا با حرف هایش تحریک کرد. متهم در خصوص روز حادثه گفت: آن روز مادرم در خانه تنها بود. ابتدا او را با خوراندن آبمیوه مسموم بیهوش کردم، سپس مهدی دست و پای او را گرفت و من با شال مادرم را خفه کردم. چند ساعت بعد که پدرم به خانه آمد او را هم با آبمیوه مسموم بیهوش کردم، سپس مهدی شالی را دور گردنش پیچید و او را خفه کرد. موقع ترک ...
قاتل مرد معمار پای میز محاکمه
همسر مقتول به عنوان قیم فرزند از دادگاه درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با تشریح روز جنایت گفت: ماجرای اختلاف ما به چند ماه قبل برمی گردد. سجاد معمار ساختمان بود و من هم به عنوان گچ کار با او کار می کردم تا اینکه پروژه تمام شد و سجاد باید 6 میلیون تومان به من پرداخت می کرد اما او این قضیه را قبول نداشت و پولم را پرداخت نمی کرد. تا اینکه آن شب سجاد با من تماس گرفت و گفت به ...
5 دلیل طلاق های زود هنگام امروزی؟!
در منزل ما این موضوع مطرح نشود. این فشار ها زیاد شده بود و همزمان نیز اتفاقاتی مثل با خبر شدن همه فامیل و اطرافیان رخ داد و به نوعی، من در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بودم. بعد از عقد، فقط یک ماه توانستیم برای هم نسبتا خوب باشیم و از آن به بعد هر چه خانواده ها تلاش می کردند که ما بیشتر با هم باشیم برعکس بیشتر از هم فاصله می گرفتیم. الان بعد از شش ماه به این نتیجه رسیده ام که دنیای همسرم کاملا با ...
روایت همسر مؤسس دکتر سلام از مبارزه با کرونا؛ غربت سوگواری در شهر وحشت زده
روحی بد ما را تصور کنید؛ من و دخترهایم بیمار شده بودیم و همسر من در سوی دیگری از شهر بود و ما هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. این شرایط سبب شد تا با سامانه وزارت بهداشت که برای رسیدگی به شکایات بود تماس بگیرم و خواستم وضعیت همسر من را پیگیری کنند. چون حال همسرم رو به بهبودی بود و حتی گفته می شد تا چند روز دیگر مرخص می شود ولی دوباره حالش به حدی بد شده بود که دیگر نمی توانست از تخت پایین بیاید و به کمک ...
بدل اندازان، طلافروشان را نقره داغ می کردند
زن و شوهر جوان زیورآلات بدلی را به عنوان طلا و جواهر به طلافروشی ها می فروختند و سرشان را کلاه می گذاشتند اما در آخرین مورد، هوشیاری یک طلافروش دست آنها را رو کرد تا راز 60فقره بدل اندازی برملا شود. به گزارش همشهری، روز سیزدهم اردیبهشت ماه امسال، مرد طلافروشی با پلیس پایتخت تماس گرفت و گفت: مردی یک النگوی بدلی را برای فروش آورده و وانمود می کند که طلاست. دقایقی بعد از این تماس بود که گروهی ...
طلبکاران، پدر مرد بدهکار را گروگان گرفتند
دست و پایش، حرکت کردند. گزارش آدم ربایی عصر همان روز بود که مردی جوان به اداره پلیس رفت و به مأموران گفت که پدرش را ربوده اند. او توضیح داد: پدرم ساعاتی قبل برای خرید از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت. یکی، دو ساعتی که از رفتنش گذشت به موبایلش زنگ زدیم اما پاسخ نداد و نگرانی مان بیشتر شد. مرتب به او زنگ می زدیم اما ساعتی بعد موبایلش خاموش شد. چند ساعتی پس از ناپدید شدن پدرم، فردی ...
شهید مدافع حرم که به جای سردار سلیمانی ترور شد/عکس
. دخترم مهمانی گرفته بود اما هر چه اصرار کرد نرفتم.گفتم: می خواهم منتظر علی بمانم. می دانم که همین روزها می آید. هر شب با علی صحبت می کردم. یا او تماس می گرفت یا من زنگ می زدم. آن شب هر چه تلاش کردم نتوانستم با او حرف بزنم.گوشی بوق می خورد اما جواب نمی داد. دلسرد شدم. پدرش گفت: شاید خواب است. اما نمی توانستم باور کنم که خواب باشد. دیروقت خوابیدم و تا سحر دو ساعتی بیشتر خوابم نبرد. بیدار که شدم حالم ...
دردسرهای روبوسی علیرضا افتخاری با آقای رئیس جمهور
سربازی و موهایم را با شماره دو زده بودم، اما پای سفره عقد نشستم و زندگی شروع شد. همسرم دختر دایی ام بود و من همیشه سعی کردم پدر خوبی برای خانواده باشم و تا جایی که توانستم در کنار خانواده باشم. من خیلی به همسرم بدهکارم و از او عذرخواهی می کنم چرا که همه لحظه هایی که باید کنار او می بودم در استودیو بودم، آن زمان که باید یک شاخه گل برایش می گرفتم باز هم در استودیو بودم و خیلی کم به او رسیدم و از او پوزش ...
کودک چهارساله؛ افشاگر سرقت 500 میلیونی
سرنخ با اعلام این شکایت، پرونده ای در این خصوص تشکیل شد تا مأموران دزد این سرقت مرموز را شناسایی کنند. با توجه به اینکه قفل در و پنجره ها سالم بود، شکی وجود نداشت که سرقت از سوی آشنا رخ داده است اما شاکی به هیچ کس مظنون نبود و می گفت به دلیل کرونا به جز خانواده کسی به خانه اش رفت وآمد نداشته است. همچنان که پرونده در حال رسیدگی بود، شاکی چند روز قبل به اداره پلیس رفت و گفت سارق طلا و ...
ماجرای کیک یک متری برای هدایتی چه بود؟
اعتراف کرد. ایشان هم دیده حالا آن محرومیت باشگاه تمام شده و دوباره جلو آمده است.همه می دانند چه کسی حرف حق را می زند و هواداران خودشان می توانند با کنار هم قرار دادن اتفاقات و آنچه مطرح شد قضاوت کنند. در این یکی دو روز دوستان بسیاری تماس گرفتند و اصرار داشتند یک مدتی صحبت نکنیم. گرشاسبی در جواب اتهامات طاهری که گفته بود ایشان همان کسی بود که مدیریت نمی دانست و فقط می گفت امضا کن برود و ...