پیشنهاد مهران مدیری به مهمان برای ضبط دوباره برنامه!
سایر خبرها
معیار های خاص خانم بازیگر برای ازدواج! / ترس مهران مدیری از عصبانیت ستاره پسیانی + فیلم
از علت هایی که بیشتر تئاتر بازی می کنم، این است که بازی خودم را نمی بینم. اوایل که خودم را روی پرده سینما می دیدم می خواستم بالا بیاورم (خنده). اما به مرور عادت کردم. مدیری گفت: انگار داری شوهر خودتو می بینی . در بخشی از برنامه، مدیری تست بازیگری گرفت و به پسیانی گفت: با نگاه به گوی بگویید، قیافه ات برایم مهم نیست، مهم این است که درکم کنی (خنده) فکر کنید طرف خواستگاری شما ...
ماجرا های جالب زندگی مشترک الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی/ سوتی خنده دار مدیری تماشاگران دورهمی را به ...
همراه زندگانی میز را خشک کرد و در نهایت از خیر تست گرفتن گذشت و گفت: امیدوارم امشب به خیر بگذرد؛ آرزویم این است که این گفتگو هرچه زودتر تمام شود! (خنده) در پایان برنامه، زندگانی یک مصاحبه قدیمی و زیر خاکی که برای سال 77 بود را به مدیری نشان داد؛ مصاحبه ای تلویزیونی که مهران مدیری و امین زندگانی به عنوان مهمان در آن حضور داشتند. ...
صدیقه روشندل: جدایی از قرآن و اهل بیت(ع) هرگز
های خصوصی قرآن، احکام، برنامه های متعدد اردویی و... برگزار می کنیم و اکنون یک سالی است که در مسجد موسی بن جعفر (ع) مشغول به خدمت و فعالیت هستم. در کنار همه این ها در مراسم مذهبی به مداحی و مولودی خوانی هم مشغول هستم و در بیشتر مجالس اهالی محله حضور دارم و خدمت می کنم. اگر روضه امام حسین (ع) را نخوانم بیمار می شوم و اگر برای او اشکی نریزم حس بیمار بودن دارم. با افتخار می گویم که در طول سال های زندگی ...
مشکل زندگی مشترکِ امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی
برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری، شب گذشته (پنجشنبه 22خرداد)، میزبان الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی، زوجِ بازیگرِ سینما و تلویزیون کشورمان بود. در این برنامه، این زوج درباره نحوه آشنایی، ازدواج و خصوصیات رفتاری شان صحبت کردند. در بخشی از این برنامه، امین زندگانی درباره مشکل دیر خوابیدن الیکا رزاقی گفت: ما آن اوایل زندگی، سر این موضوع خواب، به شدت مشکل داشتیم. من 12 شب می خوابیدم و 6 ...
رنج های بزرگ نان آوران کوچک
. بابای خوبی می شوم، نه مثل بابای خودم روایت اول اهوازی هستم و 11 سال دارم. چهارساله که بودم پدرم به دلیل کریستالی که می کشید، در عالم توهم عمویم را جلو چشمان من به قتل رساند. آن روز را کامل به خاطر دارم. برای پدرم حکم ابد صادر شد و او تا آخر عمر در زندان است. همان سال مادرم تصمیم گرفت غیابی طلاق بگیرد. من و فاطمه، خواهر دوساله ام، به مادربزرگم سپرده شدیم. عموی ...
برادرم اقامت در اروپا را به خاطر لبیک به حضرت زینب (س) رد کرد
. خیلی دوست داشت با شهید همت و شهید باکری همرزم می شد. چند سالگی وارد سپاه شدند؟ از سال 1388 وارد سپاه شدند. ما سال 1383 برای مدتی به افغانستان رفتیم و دوباره برگشتیم. برادرم افغانستان زندگی نکرد. چون بچه هیئتی بود و آن سال ها طالبان اجازه برگزاری هیئت نمی داد. مراسم های محرم برگزار نمی شد. برادرم تنها به ایران برگشت و بعد از چند ماه تماس گرفت و گفت شما هم به ایران برگردید ...
معیارهای جالب ستاره پسیانی برای ازدواج
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، برنامه جمعه 23خرداد دورهمی میزبان، ستاره پسیانی، بازیگر سینما و تئاتر بود، این بازیگر درباره ملاک های ازدواج آینده و دلیل ازدواج نکردنش صحبت کرد. مهران مدیری، در بخشی از برنامه، درباره دلیل ازدواج نکردن ستاره پسیانی پرسید و مهمان برنامه در پاسخ گفت: من عاشق خانواده و تشکیل زندگی هستم، اما تا کنون موقعیتش پیش نیامده، یعنی کسی که ملاک های من را داشته باشد ...
هیچ پیشنهادی از پرسپولیس دریافت نکرده ام
دیگری از قراردادم را می دهد تا دریافتی ام مثل سایر بازیکنان شود. بعضی از رسانه ها از قول تو اعلام کردند فصل آینده به قطر می روی. این خبر صحت دارد؟ من هم در نیم فصل سال قبل و هم ابتدای این فصل چند پیشنهاد بسیار خوب داشتم، ولی در ایران ماندم. پرسپولیس یکی از بزرگ ترین تیم های آسیا به حساب می آید و من این تیم و هوادارانش را دوست دارم. به همین خاطر در پرسپولیس ماندم. نمی توانم به ...
عجیب ترین آقای گل تاریخ با قیافه جدید(عکس)
سال پیش انجام داده اما نام او همیشه با ایتالیای 90 عجین است. با همسرش باربارا و پسرش در سیسیل زندگی می کند. او ادامه می دهد: در زندگی باید از فرصت ها استفاده کنی، در کودکی فراز و نشیب های زیادی داشتم، سخت به مدرسه رفتم اما عاشق فوتبال بودم و همین به من هدف داد. در محیطی بودم که آدم های خوب و بد بودند، می توانستم به دوستی با بدها کشیده شوم اما تلاش کردم اینطور نشود. آینده را هم دوست دارم ...
اجرای طرح کاشف پلیس/ از فریب زنان با خودرو های لوکس تا سرقت کامیون در 20 ثانیه
مرد خوش تیپ با خودروی مدل بالا و شغل درست و حسابی آرزوی هر دختری برای ازدواج است. مقابل پایشان ترمز می کردم و آن ها هم سوار خودروام می شدند و خیلی زود هم به من دل می بستند. به آن ها می گفتم تاجر هستم و به بهانه سرمایه گذاری از آن ها پول می گرفتم. آخرین موردی که با او دوست بودم، خانمی بود که از من چندین سال بزرگتر بود. 80 میلیون تومان به من پول داد تا سرمایه گذاری کنم. او در فکر ازدواج با من بود ...
لاله صبوری هستم؛ یک مادرِ توئیتری!
من هم یک کتاب شعری دارم که 6 سال پیش چاپش کردم. نقد من این است که بهره برداری بعد از این اتفاقات فرهنگی بد است، چون هر کسی حق دارد در هر زمینه ای که دوست دارد کار کند؛ مثلا یک نفر می رود قبض های برقش را چاپ می کند. خب، چاپ کرده است دیگر چه اشکالی دارد؟! ولی بعد که بخواهد بگوید قبض های برق من اثر هنری است، بیایید بخرید و برایم دست بزنید، حرف ایجاد می شود، وگرنه هر کسی هر کاری بخواهد انجام می دهد ...
خوشحالی سردار سلیمانی از ازدواج مجدد همسران شهدا/ همسر شهید مدافع حرم: باورم نمی شد مهمان خانه حاج قاسم ...
هراس دارد، پس کاری کن که دشمن همواره از تو و امثال تو بترسد. همسر مهربان و صبورم! می دانم که بعد از رفتن من تمام سختی های این زندگی بر دوش توست، من برای شهادت نمی روم، من جوانی و زندگی با شما را دوست دارم و می خواهم با شما باشم، ولی این تکلیف ماست که از حریم اسلام و اهل بیت (ع) دفاع کنیم و راضی هستیم به رضای خدا ولی این بار سنگین بر دوش توست و از تو می خواهم صبر زینب گونه پیشه کنی و ...
پشیمانم اما زمان برنمی گردد
داده است. *خودت را کامل معرفی کن. بهمن خاوری، اهل تالش و روستای سفیدسنگان هستم و 28 سال دارم. *متولد چه سالی هستی؟ متولد 20 اسفند سال 1370 و داربست نصب می کنم. *از چه زمانی با رومینا آشنا شدی؟ تقریبا دوسالی می شد که از طریق فضای مجازی و اینستاگرام آشنا شده بودیم و دوماهی بود که تلفنی حرف می زدیم. *دوستی شما از کجا آغاز شد؟ در محل او را دیده بودم و از ...
ماجرای مردی که با خودروهای لاکچری از زنان جوان اخاذی می کرد
دیدند من وضع مالی خوبی دارم، خودشان پیشنهاد می دادند پول هایشان را به من بدهند تا برایشان سرمایه گذاری کنم. من گاوداری دارم و درآمدم از این راه خیلی خوب است و ماهی 20 میلیون به دست می آورم. این مرد در حالی به دختران جوان وعده ازدواج می داد که قبلا خودش ازدواج کرده و جدا شده بود. او درباره ازدواجش گفت: 20 سال بیشتر نداشتم که عاشق دختری شدم و بعد از یک سال ونیم دوستی با هم ازدواج کردیم. ما ...
طهماسبی: اتحادیه جهانی اجازه بدهد، برای ایران کشتی می گیرم
آید و خدا چه می خواهد. * یک سال و نیم عقب افتادن المپیک، شرایط جسمانی نامناسب که سال ها با مصدومیت کمر و پایم دست به گریبان هستم، وضعیت مرا خیلی سخت تر و بدتر از گذشته کرده است. برای تحمل 6 ماه تحمل تمرینات سخت و دشوار و سپس مبارزه در المپیک خودم را آماده کرده بودم، اما حالا نمی دانم با این یک سال ونیم تاخیر در شروع المپیک، اصلا می توانم خودم را برسانم یا نه؟! تا آن موقع 36 ساله می شوم ونمی ...
پایان خط 251سارق و کلاهبردار
را باز کرده و آن را می دزدیدم. صاحبان آنها متوجه نمی شدند؟ 7 پادشاه را خواب دیده بودند، آنقدر خسته راه بودند که بیهوش می شدند. باید راننده جاده باشی تا بدانید چه می گویم. راننده ها در کامیونشان را قفل نمی کردند؟ مگر می شود قفل نکنند؟ من خودم سال هاست کامیون دارم؛ هم به تعمیرات آن وارد هستم و هم به خوبی می دانم چطور در ماشین را در کمتر از 10، 20ثانیه باز کنم. با ...
همینی که هستم، هستم!
کودکی را با خودمان می آوریم. دقیق نمی دانم و خیلی هم درگیر آن نمی شوم. با خودم می گویم من همینی که هستم، هستم! و محصول ژن هایی که به ارث بردم. همینی است که هست! [می خندد.] به کارهایتان که نگاه می کنم، می بینم کارهای شما طنزی سالم، خلاق و پویاست. معمولاً طنز با لودگی و بی ادبی قاطی می شود. چه طور به این طنز رسیدید؟ دو نکته بگویم؛ اول این که من به شخصه همه ی انواع طنز را دوست دارم و به ...
ساعت چپکی !
چند روزی بود که ساعت خانه به خواب رفته بود و چون در خانه مان همه به جز من موبایل داشتند، کسی به فکر غبار روی عقربه های ساعت نبود. مامان نام دو عدد باتری قلمی را گذاشته بود توی لیست خرید و از آن جایی که ارادت خاصی به کارکنان شبکه ی خبر داشت، می گفت ساعت پایین شبکه را گذاشته اند برای این روزهای ما. از آن جایی که پول توجیبی من مثل خیلی چیزهای دیگر در خانه جیره بندی بود، خودم هم نمی توانستم باتری ...
درباره زندگی نویسنده "ملت عشق": قهوه و شعر مولوی + عکس
پیرایه اند. اما عاشق زیورآلاتم، مخصوصاً انگشتر. انگشتر باید بزرگ و از جنس نقره باشد، ترجیحاً سنگی به رنگ آبی روشن یا فیروزه ای داشته باشد؛ شیوۀ من برای اضافه کردن رنگ به لباسم انگشتر دست کردن است. جزئیات ظریف انگشترها را دوست دارم، جزئیاتی که هر کدام را از دیگری متمایز می کند؛ در شیک پوشی جزئیات است که اهمیت دارد. به آن ها نگاه می کنم و به انرژی و خلاقیت نقره کار فکر می کنم؛ کار بسیار زیادی روی ...
پدر رومینا: پشیمانم
.... خواهر من حدود 16 سال پیش با یک اهل سنت ازدواج کرده و اصلا مشکلی با این موضوع نداریم و آنها خوشبخت هم هستند. بهمن به رومینا گفته بود: اگر با من نیایی آبرویت را می برم و پدر و مادرت را می کشم. این موضوع را رومینا به همسرم گفته بود. این مرد می گوید از کاری که کرده پشیمان است: بهمن دخترم را فریب داد. با آبروی خانواده ما بازی کرد. آدمی که شرف و غیرت داشته باشد، این کار را نمی کند. با این حال مقصر اصلی خودم هستم، چون من قتل را انجام دادم. الان فقط نگران فرزندم امیر و همسرم هستم. اگر زمان به عقب برمی گشت این کار را نمی کردم. من رومینا را دوست داشتم، ولی عصبی شدم و الان زمان، قابل بازگشت نیست. ...
دزد مشهور خانه های کرج شگردش را لو داد
یکی از بازداشتی های پلیس آگاهی، جوانی است که چهره اش مظلومیت خاصی را نشان می دهد، اما پرونده اش سنگین تر از آن است که بتوان از چهره اش او را قضاوت کرد. سجاد متهم سرقت منزل در گفتگو با میزان گفت: من 18 ساله هستم، سال پیش ازدواج کردم و یک دختر 4 ماه به اسم هدیه دارم. او افزود: یک ماه در کانون اصلاح و تربیت به جرم سرقت از منزل زندانی بودم. دو سال زندان برایم بریدند و حالا ...
پیش داوری ها
...: “خستگی ام در رفت.” پدری که دوازده سال با نظام آموزشی مبارزه کرد تا پسر معلولش در مدرسه عادی تحصیل کند. خاطرات دانشکده را مرور کردم، یاد اولین روز کلاس هایم افتادم. وارد کلاس چهل نفری شدم چهل جفت چشم در یک لحظه با فردی روبه رو شدند که پاهایش خم و دستانش در هوا معلق بود و هنگام راه رفتن همه فکر میکردن الان است که نقش بر زمین شوم. بالاخره به ترمینال آزادی رسیدم. کلاه را روی سرم محکم ...
ماجرای قتل دختر جوان به دست پسر عاشق پیشه
ازدواج کنیم و بعد موضوع را به مادرم بگوییم و در این صورت او مجبور است با ما کنار بیاید، اما قبول نکرد و گفت اگر بخواهیم این کار را بکنیم پدرش مخالفت می کند. متهم گفت: من در این مدت با مینا مانند همسرم برخورد می کردم. او را خیلی دوست داشتم و همیشه با او بسیار مهربان بودم. هزینه زندگی اش را می دادم و هرچه دوست داشت برایش می خریدم. هرچه درآمد داشتم خرج مینا می کردم و هیچ چیز را برای خودم نگه ...
روایت یک دعانویس مدعی اسلامی اما...!
طلسم شده ای وارد اتاقش که می شوم نعل اسب های زنگ زده خودنمایی می کند، نعل هایی که هرکدام یک اسم بررویش حک شده، کتاب های قدیمی و نسخ خطی، برگه هایی که روی آن با فونت تیتر نوشته است همسریابی و بازگشت عشق تضمینی، رفع جنون، دعای محبت، بخت گشایی. با روی خوش بعد از سلام و احوالپرسی می گوید بگو ببینم چه چیزی تو را به این روز انداخته است، خودم را ورانداز می کنم که چه چیزی باعث شد این حرف را ...
بیوگرافی محمدرضا غفاری + عکس های خانوادگی
، با رسانه ها و حتی با دیگر اهالی این عرصه تاثیرگذار است ولی من شخصا ترجیح می دهم پوششی داشته باشم که آن را برای خودم مناسب می بینم. به این دلیل که من هم یک آدم عادی هستم که در این جامعه زندگی می کنم و دوست دارم خود واقعی ام را نشان دهم حال در این بین ممکن است قشری باشند که از نوع پوشش من لذت ببرند و برعکس عده ای هم باشند که از آن متنفر باشند ولی با این حال دوست دارم در انتخاب پوشش و لباس ...
حسین کیهانی: قول داده ام قوی تر برگردم
...> کیهانی با بیان اینکه از نظر ذهنی تحت تاثیر محرومیت قرار نگرفته است، افزود: از نظر ذهنی قوی هستم. مشکلات بزرگتری قبل از این محرومیت داشته ام؛ زمانی که هزار تومن در جیبم نبود دست از هدفم نکشیدم. اکنون هم مسابقات به دلیل شیوع کرونا عقب افتاده و این برای من خوب است. روحیه ی خوبی دارم و اگر مشکلی برایم پیش بیاید محکم تر می شوم. البته این محرومیت برایم حسرت هایی داشت چون در مسیری قرار داشتم که به مدال ...
زندگی مان زهرایی است/ پایگاهی فرهنگی در خانه ای مسکونی
خاطر با آتش دوست گفتگو کردیم. تغییر اسم اسم شناسنامه ایش سمیه است و بعد ازدواج اسمش را به فاطمه زهرا تغییر داده است. کارشناسی حسابداری دارد و متولد و بزرگ شده ارومیه است. تغییر اسمش به فاطمه زهرا و اینکه چطور از ارومیه عروس مشهدی ها شده خود روایت شیرینی دارد. هنگامی که با او هم کلام می شویم با ته لهجه شیرین آذری برایمان تعریف می کند: در دوران کودکی مانند همه کودکان دیگر مادرم که ...
کیسه خواب کوچک من برای بچه ها
: مامان من پروانه ای بود بالش قشنگ و صورتش ماه پس من چرا یک کرم چاقم؟ با چند دانه پای کوتاه از صبح تا شب می خورم برگ خوش مزه اند و سبز و شیرین از شاخه های تازه ی توت هی می روم بالا و پایین من خسته ام باید بخوابم در کیسه خواب کوچک و گرم امروز آن را بافتم من با یک نخ ابریشم نرم شاید که در خوابم ببینم دیگر خودم هم بال دارم شاید ببینم مثل مامان پروانه هستم، خال دارم انتهای پیام ...