سایر منابع:
سایر خبرها
با دینی مواجه شده بودم که دارای عقایدی کاملا منطقی،زیبا، عادلانه و معجزه آسا بود
اعتقادات اهل بیت چقدر منطقی و صحیح است. اهل بیت بیش از هر چیز که تا آنوقت از اسلام یاد گرفته بودم مرا تحت تاثیر قرار دادند. بعد مجموعه ای پیرامون چهارده معصوم دیدم و عاشق یاد گرفتن آنها شدم. برای مثال وقتی فهمیدم امام کاظم (ع) با آنکه در زندان ها تحت شکنجه بودند هیچگاه از خدا دست نکشیدند یاد می گرفتم که من هم مشکلاتم را تحمل کنم. ...
روایت عاشقانه زندگی اولین شهید بی سر شهر قم/ درک شمه ای از عاشورا
سازی کند. همه اش هم می گفت زینب من نمی توانم بی تفاوت باشم. نمی توانم در اینجا راحت زندگی کنم وقتی کاری از دستم برمی آید اگر نمی توانستم می گفتم نمی توانم و از گردن من ساقط می شد. به تدریج دیدم دیگر نه میل به کار دارد و نه میل مسافرت رفتن و تفریح کردن و دیگر آن احمد قبلی نیست. بیشتر اوقات در خانه بودیم و نهایت به خانه پدر و مادر من و پدر و مادر خودش می رفتیم. خانواده احمد یک سال قبل از ازدواج ...
طبیبِ بدون مرز در محله طرق
.... بعد از اذان صبح چند ساعتی استراحت می کردم و دوباره درس می خواندم. مدت ها قبل از کنکور در کتابخانه بودم. سال 66 برای دومین بار آزمون دادم. رتبه 163 شدم و می دانستم پزشکی پذیرفته می شوم. آن زمان خیلی خوش حال شدم. پدر و مادرم خیلی معمولی با این اتفاق برخورد کردند. تازه بعد از یک سال پدرم گفت: همکارهایم گفته اند که پزشکی رشته مهمی است و از من شیرینی خواسته اند. خودشان آن قدر برایشان اهمیت نداشت ...
نقشه عجیب یک دزد! / زنم مرا خانه به دوش کرد
شدم تا کمک خرج خانواده ام باشم. ابتدا به عنوان پادو در فروشگاه ها کارم را آغاز کردم و بعد از آن به فکر آموختن حرفه و هنری افتادم تا در آینده خودم استادکار شوم به همین دلیل چندین شغل فنی و تخصصی را آغاز کردم و به شاگردی و مهارت آموزی در حرفه های نجاری و مکانیکی پرداختم اما در هیچ کدام از این شغل ها دوام نیاوردم چرا که هزینه هایم خیلی بیشتر از درآمد شاگردی بود. در نهایت چاره ای ندیدم جز ...
شیرمرد میدان دفاع مقدس
شده است: صبح روز عملیات در اثر موج انفجار به سمت صخره بزرگی پرتاب شدم به طوری که دیگر نمی توانستم از محلی که نقش بر زمین شده بودم تکان بخورم حتی یک لحظه احساس کردم پاهایم حس ندارد و شاید فلج شده باشم. مدتی به همین شکل افتاده بودم و چند تا از رزمنده ها بالای سر من آمدند و به آن ها گفتم درد دارم، اما وقتی تعداد مجروحان و زخمی ها را دیدم که چگونه دست و پای آن ها قطع شده بود تصمیم گرفتم به بیمارستان ...
حسادت، انگیزه قتل 3 نفر در برج سپید
گوشت و مرغی که ریخته شده را با تی پاک کن. باور می کنید آنقدر خون زیاد بود که من اصلا نفهمیدم مشخص می شود که خون انسان است. بعد از آن سوار ماشین سراتوی خودم شدم و از ساختمان بیرون رفتم. نمی دانستم باید کجا بروم. هنوز در شوک اتفاقی بودم که رخ داده بود. به سمت ستارخان رفتم. مقداری پول برداشتم و زنگ زدم به برادرم و دایی ام. از آنها شنیدم که رسول و خانواده اش را کشته اند. برای اینکه کسی به من شک نکند ...
لواندوفسکی: تصور چنین درخششی هم نداشتم
است که این فقط بازی رفت بود و ما هنوز یک مسابقه دیگر برای صعود به دور بعد داریم. من موفق شدم در آن دیدار گلزنی کنم و اینگونه به تیمم کمک کردم که برای من این موضوع مهم است. به ثمر رساندن چهار گل در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان یا پنج گل در 9 دقیقه چیزی است که من در زندگی ام حتی نمی توانستم در مورد آن تصور کنم. ارائه عملکردی خاص، شکستن رکورد، داشتن جایگاه تاریخ فوتبال طی 40 الی 50 سال ...
مجتبی جباری: حسرت جام جهانی هنوز با من است
مصدومیت نبود، می توانستی حتی در همین سن هم فوتبال بازی کنی، باتوجه به قابلیت های فنی ات که به جرات می توانم بگویم نظیر تو را در فوتبال مان نداشتیم. متاسفانه من بیشتر عمر فوتبالی ام را درگیر این مصدومیت ها بودم و اصلا همین باعث شد فوتبال را خیلی زود کنار بگذارم. این آسیب دیدگی بیشتر از همه خودم را اذیت می کرد. تصور کن حتی برای یک تمرین ساده باید به فیزیوتراپی می رفتم تا برای تمرین آماده شوم و ...
مأموریت شهید نسیم افغانی برای بازگویی داستان یگانگی و برادری
آرامش ابدی رسیدند. شهدای مانند رجب غلامی آرام یافته در بجستان که هنوز خانواده اش شناسایی نشده است. شهید شریف احمد افغانستانی در استان خوزستان، در شهرستان شوشتر در مقام حضرت صاحب الزمان ( عج ) سال هاست که در کنار یاران شهیدش آرمیده است، خواهر شهید ابوالقاسم ضرغام پور به نگارنده گفت: شریف احمد از دوستان برادر شهیدم بود. هیچ خبری از خانواده اش نیست عاجزانه تقاضا دارم رسیدگی کنید. حالا که در ...
تقدیر و تشکر مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران از 37 سال خدمت صادقانه
در شرکت گاز استان تهران، نخستین پروژه بزرگی را که با آن، همراه شدم، طرح ضربتی گازرسانی به تهران بزرگ در سال 70 بود که موفق شدیم طی 5 سال، کار 20 سال را با تلاش شبانه روزی به انجام برسانیم. دارابی در پایان، اظهار داشت: امیدوارم که این روند همکاری و همدلی همچنان در کل شرکت ملی گاز ایران تداوم داشته باشد، ضمن این که خود را بسیار سعادتمند می دانم که توانستم در این شرکت به امر خدمت رسانی به مردم مشغول باشم. ...
اسم دیرین دیرین پیشنهاد که بود؟ / کتاب هایی که فقط جلدند!
بودن ذهن خودش است. به همین دلیل طراح مجموعه ی کارتون های کتاب هایی که فقط جلدند قول داده که همواره با نشریه های نوجوانان ارتباط خوبی داشته باشد؛ چرا که او در گذشته با نشریات نوجوانان هم کارهایی داشته؛ از جمله هفته نامه ی دوچرخه. درباره ی بقیه نمی دانم، اما درباره ی خودم باید بگویم که در نوجوانی بی مزه بودم و حتی یک جوک هم نمی توانستم تعریف بکنم! بی مزه بودم. هیچ وقت ...
هنر کمک کرد تا راحت تر در جامعه حضور داشته باشم/ مردم درباره هنرم می پرسند نه حادثه ای که برایم رخ داد
همچنین به حوزه تئاتر ورود کرد. این فعالیت های هنری تنها علایقی نیستند که عطایی به دنبال آنهاست او چندی ست به حوزه مدلینگ لباس نیز ورود کرده و از آذرماه سال 98 به عنوان مدل لباس جلوی دوربین عکاسان می رود. عطایی می گوید: زمانی که متولیان برند ماهورا برای انجام این طرح صحبت های اولیه را انجام می دادند با وجود آنکه درخصوص اجرای چنین طرحی در خارج از کشور شنیده بودم اما فکر نمی کردم در ...
طاها شریعتی: می توانستم از ایران بروم و در تیم های خیلی خوبی بازی کنم
به این شکل نبود و هرروز ایمیل دریافت می کردم و با پدرم تماس می گرفتند. کمی کم تجربه بودم و سعی می کردم از بقیه و بزرگترها بپرسم که باید چه کاری انجام دهم. کمی در این حال و هوا که باید چه کاری انجام دهم یا کدام تیم را انتخاب کنم هم گم شدم. می توانست خیلی بهتر از این رقم بخورد یعنی می توانستم از ایران بروم و در تیم های خیلی خوبی بازی کنم ولی انتخاب کسی که بتواند کمکم کند، کمی سخت شد و فکر می کنم در ...
باتیستا: باشگاه پارس جنوبی جم بلیت پرواز به برزیل را برایم تهیه نکرد / پول اجاره خانه ام را از دوستم ...
زودتر عمل کنم برایم بهتر است. من 3 ماه منتظر هستم و هنوز پایم را جراحی نکردم. خیلی زشت است که 7 ماه حقوقم را نگرفتم بازیکن برزیلی پارس جنوبی جم درباره اینکه گفته می شود قراردادش در پایان فصل تمام می شود و در صورت بازگشت به برزیل دیگر به ایران برنمی گردد، گفت: من تحت قرارداد باشگاه پارس جنوبی جم بودم که مصدوم شدم و پادوانی هم چنین وضعیتی داشت و 2 سال معطل باشگاه استقلال بود و ...
من و مادر، کرونا را شکست دادیم
... خیلی ها از من پرسیدند نگران این نبودی که خودت هم مبتلا شوی؟ باید بگویم صددرصد این نگرانی با من و سایر اعضای خانواده بود. من پرستار مستقیم مادر بودم و سعی کردم تمام نکات پزشکی را رعایت کنم. خودم هم هر یک روز در میان تست کرونا می دادم. البته در آن ایام لباس های سرهمی کرونا را می پوشیدم که خیلی شبیه به لباس های اوورال مسابقه اتومبیلرانی است. با این حال حسی که هنگام پوشیدن این لباس داشتم تفاوت ...
زخم های زیبایی
لیلا مقیمی/ خبرنگار عکس ها خاموش اند و آوا ندارند؛ وگرنه می شد از لابه لای تک تک آنها صدای ضجه و فریادهای خفه شده، رنج ها و مصیبت های ناتمام و غم و اندوه سال های متمادی را شنید. عکس ها یادآور اتفاقی تلخ و شوم هستند و تک تکشان خشونت علیه زنان را روایت می کنند؛ خشونتی به نام اسیدپاشی که در سال های اخیر قربانیان زیادی گرفته و ردپایش هنوز پابرجاست. قربانیان اسیدپاشی، حالا با لباس های ...
خواهری به نام طلا
، دیدم به آن محیط و کار علاقه دارم و رفتم دنبال مسیری که او رفته بود. من سال 86 که وارد دانشگاه شدم خیلی زیاد به تصویر و فیلم و سریال علاقمند بودم تا نمایش، شایدم که حقیقت این باشه که من خیلی جرات نمایش ندارم، بنظرم تئاتر خیلی معقوله ترسناکیه، اما همون سال های اولیه در نمایش و پایان نامه های بچه های دانشگاه کار کردم اما مدام به دفتر های سینمایی که استادام معرفی می کردن می رفتم تست می ...
برای انقلابی بودن باید انقلابی زیست/نامزد چهره سال هنر انقلاب شدن افتخار من است
غلامرضا صنعتگر در گفت وگو با خبرگزاری میزان ، پیرامون حضور نامش در پنج نامزد نهایی چهره سال هنر انقلاب اسلامی گفت: این اتفاق برای من به شدت خوشایند است، شخصا از این خبر خوب و ارزشمند بی اطلاع بودم و از طریق دوستان از این موضوع آگاه شدم، برای من نامزد چهره سال هنر انقلاب اسلامی شدن افتخاری بزرگ است. وی در همین راستا اظهار کرد: بدون شک بی نهایت از این اتفاق خوشحالم، قرار گرفتن نام من ...
هنرکمک کرد تاراحت تر درجامعه حضور داشته باشم
مدل در پاسخ به این سوال که هرچند طرح حضور قربانیان اسیدپاش به عنوان مدلینگ لباس در ایران جدید است اما سال های قبل در سایر کشورها مانند هند اجرا شده است، آیا آنچه در ایران شکل می گیرد می تواند بازخوردهای بین المللی نیز داشته باشد و با قربانیان اسیدپاشی دنیا همراه شود، می گوید: در خبرها خوانده بودم که دختری 14 ساله در هند به همراه چندین قربانی دیگر اسیدپاشی، در حوزه مدلینگ فعال شده است و بازتاب خوبی ...
تب و تاب خلاقیت برای مهرآبادی بهتر
سال ها هم زمان با تحصیل کنار پدر کار می کردم. برای اینکه کار را بهتر یاد بگیرم تابستان ها در یکی از آجیل فروشی های بزرگ مصلی شاگردی کردم. بعد از 6 سال شاگردی سرباز شدم. مرخصی دوره پایان خدمت مشهد بودم که یکی دیگر از آجیل فروش های بزرگ میدان توحید با پدرم تماس گرفت و از او خواست تا برای مدیریت به آجیل فروشی شان بروم. دو هفته آنجا بودم تا کار ها را کمی سروسامان دهم، ولی 7 سال آنجا ماندگار شدم، آنجا ...
هیچ کس عصبانیتش را ندید
آموزش وپرورش در دهه 60 که با شهید رجایی هم دوست بوده هم صحبت شدم تا از ویژگی های این شهید برایمان بگوید و این که او چه مرامی داشت که بعد از گذشت چهار دهه از شهادتش هنوز هم به عنوان شاخص ریاست جمهوری ایران شناخته می شود. از سابقه آشنایی و دوستی تان با آقای رجایی بگویید. دوره دانشجویی به مسجد هدایت می رفتم و در جلسات تفسیر قرآن آیت ا... طالقانی شرکت می کردم. در آنجا آقای رجایی را ...
کربکندی: به این دلیل از ذوب آهن جدا شدم ...
مسابقات حضور داشتم و در تمام سفرها کنار تیم بودم و نمی توانستم در تمام رویدادها باشم و آن قراردادی که مقابل من گذاشتند را امضا کنم. از کربکندی در رابطه با اختلافش با جواد محمدی مدیرعامل تیم پرسیدیم که او گفت: خود ایشان (جواد محمدی) آمد و من را به باشگاه برد ولی خیلی زود به اختلاف خوردیم. ایشان خودشان من را به این جایگاه برده بودند. مردم هم طبیعی بود که از من انتظار داشتند و فکر می کردند من تیم را بسته ام ولی چون دخالت می شد دیگر ادامه ندادم. او سپس در رابطه با بیماری مدیرعامل باشگاه اضافه کرد: 25 روز است که باشگاه نمی روم. شنیده ام که ایشان هم خیلی باشگاه نمی روند. ...
بذری: حالا هرکس به تیم ملی برسد، همه برایش دعا می کنند
هم برنده می شدم و طلا می گرفتم. اما متاسفانه بااشتباه خودم، اسیر یک اتفاق ساده شدم و شیرازه کار از دستم در رفت. درصورتی که می توانستم برنده فینال و مدال طلا باشم. * در فینال مقابل کشتی گیر ژاپنی (شوتارو یامادا) ابتدا 6 – 2 جلو افتادم. براثر یک اشتباه فن 4 امتیاز خوردم و در ادامه بازهم همان اشتباه را مرتکب شدم و 10 – 6 عقب افتادم. اصلا تصور چنین اتفاقی را نداشتم ولی کاری بود که شده بود و ...
قسم به لباس سفید پرستاری که تا شکست کرونا ایستاده ایم / جشن برای بهبود زن 86 ساله
جسمی نیاز به روانکاوی داشتند از هر قشری مریض داشتیم که در ارتباط با آنها مقوله ای بود کاری که خود احساس خطر داشت اما درون خطر می رفت چون لباس می پوشیدند حتی قادر بر تغذیه نبودند شب کاری های سختی برای همکاران بود 12 ساعت لباس ها را تحمل کردن سخت بود. سه ماه بدون حتی یک روز مرخصی وی افزود: من پرسنل جراحی بودم اما داوطلبانه وارد بخش کرونا شدم. همکاری داریم که بعد از 3 ماه هنوز ...
"فروغ" تسلیم نمی شود!
، جزو مدعیان کسب عنوان خانم گلی لیگ بودم اما متاسفانه نتوانستم ماموریتم را به پایان برسانم. البته با وجود این که در شش بازی باقی مانده لیگ نبودم، کاندیدای بهترین گلزن لیگ شدم. در اوج بودم که دچار پارگی رباط صلیبی شدم. روهای سختی بود زیرا خانم گلی را از دست دادم. از نظر روحی در شرایط بدی بودم اما هرگز ناامید نشدم. بازیکنی هستم که همه درمورد من می گویند "فروغ تسلیم نمی شود". خیلی تلاش می کنم و در زمین ...
شهید جامی خراسانی: در انجام مسئولیت هایتان کوتاهی نکنید
سال مفقودالاثر بود و من دلم می خواست مانند او، دینم را به انقلاب و اسلام ادا کنم. وقتی جواد جامی که از آشنایان قدیم ما بود، به خواستگاری ام آمد، در همان اولین جلسه دیدار، پیشنهاد وی را برای ازدواج قبول کردم. به یاد دارم وقتی او از منزل ما رفت، پدرم به من گفت: این جواد هم مانند پسرم، شهید می شود. من جواد را به خاطر تقوا و ایمانی که داشت، پذیرفتم و مجذوبش شدم. در تمام مدتی که همسرش بودم، منتظر بودم ...
سیاوش یزدانی: طرز فکر مردم برایم مهم نیست!
! من اصلا مصاحبه نمی کردم؛ به ویژه مصاحبه تصویری. ماجرا از آنجا شروع شد که در بازی پرسپولیس و سپاهان آن طور دعوا شد. من یک لحظه در حال ردشدن از میکسدزون بودم که دیدم چند هوادار ما خونی شده بودند و کنار زمین افتاده بودند. همین شد که آن مصاحبه جنجالی را انجام دادم، ولی بعد از آن مصاحبه اصلا دیگر نگذاشتند فوتبال بازی کنم. مدام و پشت هم من را محروم می کردند و به کمیته انضباطی احضار می شدم. پای من ...
بانوی مهر ؛ مجموعه ای در خدمت زنان خودسرپرست و سرپرست خانوار
پیش خیاطی می کند ولی حالا از خیاطی خسته شده و فروشندگی می کند. به خرید و فروش علاقه دارد و با قیمت های پایین لباس می خرد و با سودی اندک در اینجا می فروشد. او تعریف می کند: پس از جدایی از همسرم می خواستم در خانه خیاطی کنم ولی صاحب خانه اجازه نداد و مجبور شدم به آموزشگاه خیاطی بروم. در آنجا متوجه شدم مجموعه با عنوان بانوی مهر وجود دارد. به شهرداری منطقه رفتم و نامه نوشتم آنها هم تحقیق کردند ...
برای سالم بودن با ورزش آشتی کنید
در خانه نیز از آن غافل شود، می گوید: پیشرفت در ورزش با توجه به اینکه حدود 15 سال بنا به دلایل شخصی از ورزش دور بودم خوشبختانه توانستم سال گذشته در اولین دوره مربیگری ورزش در آب شرکت و موفق به کسب کارت مربی بین المللی ورزش در آب بشوم. مسئول کمیته بزرگسالان در مورد فعالیتهای خود در طی سالی که گذشت، می گوید: مسابقات زیادی را برگزار کردم، البته حضور ذهن ندارم که آمار دقیق خدمتتان ارائه ...