سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از جدال با کرونا
و ناگهانی به کرونا مبتلا شوم، اما اصلا نمی توانستم حدس بزنم سطح ابتلا و میزان درگیری ام با بیماری چطور خواهد بود. از اوایل اسفند که ویروس کرونا در جامعه شیوع پیدا کرد تا اواخر خرداد همه توصیه های بهداشتی و حفاظت فردی و فاصله گذاری اجتماعی را رعایت کردم. از اسفند تا اواسط فروردین در قرنطینه خانگی بودیم و هیچ کجا نرفتیم، حتی دیدن پدر و مادرمان هم نرفتیم و فقط در خانه ماندیم! از ...
امیدوارم جایزه پوشکاش را بگیرم!
همچنین علیرضا حقیقی به من می گفتند که چرا از این شوت ها در بازی های رسمی نمی زنی. عمران زاده به من می گفت شوت هایت مرا یاد کریم باقری می اندازد. خوشحالم که در این بازی مزد تمریناتم را گرفتم. پس انتظار گل زدن از چنین فاصله ای را داشتی؟ بالای 20نفر به من گفتند که گل می زنم. من حتی به همسرم گفتم که یک شادی گل را انتخاب کند تا اگر گل زدم، یک خوشحالی جالب داشته باشم. واقعیت این است که خودم هم ...
کامل ترین روایت از عملیات مرصاد
...! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً 500 متری ستون زرهی نشسته ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به خاطر این که درجه هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه جوری به اینها بفهمونم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی ...
همسنگر شهید آوینی
کردم و گفتم هرچه که صلاح من است همان شود، وقتی که آمدند و با ایشان صحبت کردم به دلم نشستند. ملاک های من، اول صداقت بود و دیگر اینکه زندگی خیلی ساده ای داشته باشیم و حتی به ایشان گفتم که شاید من قابل نباشم و خودم هم اینگونه نباشم؛ اما دوست دارم زندگی ام الگویی باشد از حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع)، ایشان هم خیلی خوشحال شدند و گفتند من هم همین طور. بعد متوجه شدم که ایشان خیلی ساده تر و بی ...
ماجرای دریافت ویزای آمریکا / ایمان دارم شهدا جبران می کنند
...> چندسال قبل به آمریکا دعوت شدم. خاطرم است که سخنرانان و مداحان زیادی برای مصاحبه به سفارت آمریکا آمدند اما هیچ کدام پذیرفته نشدند و در میان همه، بنده را قبول کردند و این پذیرش نیز به سبب صداقتی بود که به خرج دادم. در آنجا یک آقای آمریکایی با من مصاحبه و بنده را تایید کرد که خودش هم گفت این پذیرش بدان سبب بوده که در پاسخ سوالش دروغ نگفته ام. او از من پرسیده بود:" می خواهی به کشوری بروی که حامی ...
آقای احمدی نژاد! بیا دستم را ببوس
مصاحبه ی حمیدرضا تقوی فرد با انصاف نیوز که با تماس و پیگیری او انجام شده است در پی می آید. گفتند با دم شیر بازی می کنی حمیدرضا تقوی فرد در گفت وگو با انصاف نیوز درباره ی کارهای اقتصادی برادر خود می گوید: برادر من در سال 88 صاحب [مدیر مسئول] روزنامه ی بامداد بود، حساب بانکی را با اسم من در بانک تجارت در شعبه ی فلسطین با امضای من! افتتاح می کند. روزنامه متعلق به رمضان شجاعی ...
شمسایی: صحبتی درباره سرمربیگری گیتی پسند نداشته ام
امضا نرسد نمی توان راجع به آن صحبت کرد. شمسایی افزود: از چند باشگاه برای فصل بعد پیشنهاد دارم، اما همان طور که گفتم تا چیزی 100 درصد نشود همه این صحبت ها شایعه و گمانه زنی خواهد بود. جالب است در حالی از صبح گروه ها و افراد مختلف از اصفهان با من تماس گرفتند و به من تبریک گفتند که من کاملا از این موضوع بی اطلاع بوده ام و اصلا نمی دانم این خبر از کجا به بیرون درز پیدا کرده است. در هر صورت تا ...
آلبانی؛ بزرگ ترین خانه سالمندان جهان یا بزرگ ترین قبرستان منافقین
درآمدم بیشتر شده است مثلا برای آنها مواد غذایی یا مصالح و ابزارآلات می برم، گاهی هم آنها را پشت وانتم سوار می کنم و در مسافت های کوتاه بین کمپ و شهر جابجا می کنم . به خاطر همین رفت و آمدها یک جور دوستی بین ما ایجاد شده و آن ترس و ابهام قبل از بین رفته و من حتی توانستم کمی زبان فارسی را هم یاد بگیرم؛ البته اون اوائل بیشتر جوک و شوخی و فحش های فارسی یاد گرفتم ولی حالا بعضی اصطلاحاتشان را هم بلد شدم ...
اگر 5 درصد از امکانات مرصاد در بالاطاق بود، مرصاد به وجود نمی آمد
چه کسی مانده است؟ گفتم یک ستاد گردان ژاندارمری مانده و نیم بند پادگان ابوذر. اتفاقا همان شب پادگان ابوذر هم سقوط کرد و شب به ما گفتند که تانک های عراقی داخل پادگان مانور می کنند و سه روز بعد سه تانک به ما دادند. به هرحال روز اول گذشت. روز دوم ما دیدیم که ستاد گردان وسایل مخابراتی تجهیزات دارد، لذا با پلیس راه صحبت کردم و گفتم همه اینها را تخلیه کن. آن تعدادی نیرو ...
درددل های هنرمند پیشکسوت موسیقی خبرساز شد/ ارشاد: پیگیری می کنیم
چهارم مردادماه در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن ارائه توضیحاتی درباره روند بیماری خود توضیح داد: مدتی پیش حین حضورم در فستیوال موسیقی نواحی آینه دار بود که در ناحیه روده احساس ناراحتی شدید کردم، اما در همان لحظات به خودم گفتم شاید این درد به دلیل استرس و فشار کاری بوده که به من وارد شده، اما بعد از گذشت مدت زمانی درد به قدری برایم عذاب آور شد که من را از پا انداخت و متوجه شدم روده هایم دچار عارضه انسداد ...
ماجرای درددل های حیدرعلی عاشق و پیگیری های ارشاد
...> حیدرعلی عاشق روز شنبه چهارم مردادماه ضمن ارائه توضیحاتی درباره روند بیماری خود توضیح داد: مدتی پیش حین حضورم در فستیوال موسیقی نواحی آینه دار بود که در ناحیه روده احساس ناراحتی شدید کردم، اما در همان لحظات به خودم گفتم شاید این درد به دلیل استرس و فشار کاری بوده که به من وارد شده، اما بعد از گذشت مدت زمانی درد به قدری برایم عذاب آور شد که من را از پا انداخت و متوجه شدم روده هایم دچار عارضه ...
رسول پناه: پس از حضور در پرسپولیس به من تسلیت گفتند
.... پس از سرپرست شدنم جای تبریک به من تسلیت گفتند وی افزود: این قهرمانی در سایه همدلی و کیفیت بازیکنان، درایت کادرفنی، حمایت هواداران و پشتیبانی مدیریت و هیات مدیره باشگاه پرسپولیس کسب شد. سرپرست شدن من در باشگاه پرسپولیس خیلی غیرمنتظره بود. در واقع شب عید و زمان آغاز شیوع کرونا سرپرست شدم و همه می دانیم آن زمان وضعیت اقتصادی مملکت به چه شکلی بود. برخی به خاطر بدهی های سنگین ...
قتل دوست صمیمی به خاطر سیم کلاچ موتور سیکلت
.... پس چرا او را به قتل رساندی؟ من قصد قتل نداشتم. شب حادثه سهراب مقصر بود و درگیری را شروع کرد. چه شد که این اتفاق افتاد؟ آن شب داخل پارک نشسته بودم که سهراب با موتور سیکلتش به آنجا آمد. او مست کرده بود و حالش خوب نبود که کنارش رفتم و به او گفتم اگر مشکلی پیش آمده به من بگو که کمکت کنم. حرفی نزد و دوباره بهش گفتم که من و تو مثل برادر هستیم و اگر مشکلی ...
حجت الاسلام راستگو: مخالفان می گفتند آبروی اسلام و روحانیت را بردید/ برای اجرای اولین برنامه از حضرت ...
.... یکبار ما تمام برنامه هایمان را اجرا کرده بودیم؛ یعنی دیگر هیچ برنامه ای نداشتیم. گفتند فردا جمعه دعای ندبه در مسجد موسی بن جعفر در خواجه ربیع است. ما هم رفتیم و دیدیم یک تابلو آوردند. آن زمان تخته سیاه بود، بعد تخته سبز شد، بعد وایت برد و حالا هم از ویدئو پروژکتور و دستگاه های جدید استفاده می کنند. گفتم این تخته برای چیست؟ گفتند: باید برنامه اجرا کنید. همانجا متوسل به حضرت زهرا شدم. چیزی به ...
مال حلال، خوشرویی با مردم، راستگویی و نمک سیدالشهداء ویژگی پیرغلامان قدیمی امام حسین(ع) بود
نشست برخی از عزیزان شرکت هواپیمایی که با آن به امارات رفته بودم دو سه تا از این ماسک ها بالای سرمان آوردند و گفتند حاج آقا نگران نباش. ان شاءالله خوب می شوی. راستش کمی به من برخورد. گفتم من این همه برنامه مرتب و پشت سرهم داشتم. من چه شده ام که اینها می گویند خوب می شوی! برخی گفتند این ها کرونا هم که می گیرند می روند خارج! وی افزود: بلند شدم و کتم را تنم کردم. ساک دستی هم ...
پدر شهید مدافع حرم : تروریست ها جگر پسرم را از پیکرش بیرون کشیدند
حمید شهید شده و دلم آشوب بود. بستگان همه آمده بودند خانه دایی حمید. فرمانده سپاه هم آمده بود. وقتی دیدم همه آمدند متوجه شدم. من خواب شهید شدن حمید را دیده بودم و قبل از رفتنش به او گفته بودم. روز 13 فروردین که مردم برای تفریح به دامن طبیعت می روند و شاد هستند خانواده ما پریشان و نگران بودند. لحظه ای که فهمیدیم درگیری شان با تکفیری ها زیاد شده آتشی در دلمان برپا شد، حسی به ما می گفت خبری ...
کشف کالک عملیاتی منافقین از کرمانشاه تا تهران/ چرا اعضای فرقه رجوی با شناسنامه در عملیات فروغ جاویدان ...
جلسه هماهنگی به همدان آمدم، چون مقر اصلی سپاه سوم در همدان بود، صبح به شهر همدان رسیدیم و دیدم که اوضاع در داخل سپاه آشفته است. از برادر عسگری که سرپرستی سپاه همدان را برعهده داشتند، سؤال کردم چه خبر است؟ گفت: می گویند منافقین حمله کرده و به چارزبر رسیده اند، گفتم: این خبر صحیح نیست، تماس دارید؟ گفتند: بله با رئیس ستاد لشکر انصارالحسین برادر میرزا محمد سلگی ارتباط داشتیم. با سلگی تماس ...
هنرپیشگی کمند امیرسلیمانی قدمتی 40 ساله دارد + عکس
همه عمری که در این حرفه گذاشتم و با همه خوب و بدش ساختم، تشکر کنم. در ادامه متن و عکس ارسالی کمند امیر سلیمانی را مشاهده می کنید: " از اول امسال تصمیم داشتم 28 تیر برای خودم بزرگداشت بگیرم و از خودم تقدیر کنم به خاطر چهلمین سال فعالیت هنری گفتم چرا بعد از مرگم اینا دیده بشه و یه عده بیان ازم تعریف و تمجید کنن بذار خودم از خودم بابت اینکه تقریبا همه عمرم رو در این راه گذاشتم و ...
حسرت یک تماس تلفنی با استنلی
... نیکول کیدمن بازیگر معروف آمریکایی درباره همکاری با کوبریک و روز مرگ او می نویسد: یک چیزی را باید بگویم، همه کارگردان ها یک شباهت دارند؛ همگی وسواس دارند و بیمار سینما هستند. دلشان می خواهد کارشان بهترین باشد، خب کوبریک هم این گونه بود. اوایل که قبول کرده بودم در فیلم آخرش بازی کنم، همه به من می گفتند اوه، او دیوانه است، منزوی است، تو را هم دیوانه می کند. اما به نظر من استنلی خیلی آدم نرمالی ...
آمریکا و چین دنبالم بودند اما از ایران نرفتم / مهاجرت من شایعه است / گفتند از علی دایی هم گنده تر باشی ...
گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، اتفاقی که به تازگی در مجموعه ورزشی انقلاب تهران رخ داد موجب شد تا شایعاتی عجیب هم در ادامه درباره یکی از خواهران منصوریان به راه بیافتد. اینکه ماجرای راه ندادن لژیونر ووشوی بانوان به مجموعه انقلاب برای این بوده که بهانه ای دست او بیافتد تا ایران را ترک کند. سهیلا منصوریان در گفت و گو با دانشجو، درباره اتفاقی که در بحث ممانعت از ورودش به جاده تندرستی مجموعه ...
ابراهیم گلستان، جاسوس و کودتاچی بود!
روزنامه کیهان: ابراهیم گلستان، از فعالان رسانه ای و تبلیغاتی کودتای 28 مرداد 1332، باز هم درباره ادبیات، هنر و روشنفکری اظهارنظرهای خاصی کرده و تلاش نموده تا خودش را انسان شریف و درستکاری نشان دهد. او در بخشی از مصاحبه اخیرش که با عنوان مانیفست گلستان در روزنامه شرق منتشر شده، گفته است: من همیشه به خودم انتقاد دارم. اگر هم از ایران بیرون آمدم، به این خاطر است که همه کارهای ممکن را کردم. هر کاری ...
مدیران رسانه ملی به شدت سلبریتی دوست هستند!/آبهاکه از آسیاب بیفتد باز هم مهمان های تلویزیون تکراری ...
کنار گذاشته شده است و در هیچ برنامه ای دعوت نمیشود گفت :من ادعا می کنم چون به عملکرد صدا و سیما انتقاد دارم از برنامه های گفتگو محور و کلا همه برنامه های سازمان صدا و سیما کنار گذاشته شدم، اصلا ادعا می کنم که تهیه کننده گان برنامه های مختلف از همکاری با من منع شده اند.ولی واقعا این طور نیست از قدیم گفتند یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران به نظرم هر آدمی در هر جایگاهی باید اول به ظرفیت های ...
درگیری مرگبار زباله گردها در مهرآباد به خاطر یک دسته سیم
برداشتی به من بده. به او گفتم من سیمی برنداشته و می توانی کیسه جمع آوری زباله ام را ببینی. اما او با مشت به صورتم کوبید و باهم دعوایمان شد. من هم چند مشت به او زدم و از محل فرار کردم. متهم همچنین درباره دلیل فرارش بعد از تصادف نیز گفت: می ترسیدم مقتول مرا دوباره کتک بزند برای همین بود که بعد از تصادف به فرارم ادامه دادم، موقع فرار شنیدم که مردم می گفتند چاقو خورده و خونریزی دارد. برای ...
میری: یک هفته روی شوت از راه دور کار کرده بودم/ داور یک گل ما را به اشتباه آفساید گرفت
داور به اشتباه آن را آفساید اعلام کرد. وی درباره مصدومیتش در دقایق پایانی بازی تصریح کرد: در دقیقه 88 خواستم توپ را از جلوی پای بازیکن استقلال قطع کنم که متأسفانه دچار آسیب دیدگی شدم. متأسفانه از ناحیه پهلو و لگن دچار آسیب دیدگی شدم. بعد از بازی MRI گرفتیم که پزشکان گفتند چیزی نیست، اما الان نمی توانم راه بروم و تکان بخورم و در کل شرایط خوبی ندارم. زننده گل زیبای تیم نساجی ...
رضا قاسمی: به 42 نفر حقوق داده اند که حتی نمی دانند تمرین می کنند یا نه!
تان برگشته بودید. با این شرایط چطور کنار آمدید؟ همانطور که گفتم شرایط خیلی سختی داشتم. به خصوص که مسابقات داخل سالن قهرمانی آسیا هم اولین تورنمنتی بود که به خاطر کرونا لغو شد که من در آن شانس مدال داشتم. بعد از آن هم ورودی جهانی را داشتیم که لغو شد و در نهایت انتخابی المپیک برگزار نشد. کنسل شدن همه این مسابقات با شرایط آمادگی که من داشتم خیلی سخت بود. در این مدت رکوردگیری ...
میری: شوتم تحت لیسانس فکری و دین محمدی است!
پاس بدهم. می گفتم شاید موقعیت بهتری برای دیگر بچه ها شکل بگیرد و با پاس آن را دنبال می کردم که شاید یکی بهتر از من بزند. اما بعد از اینکه چند مربی به من گفتند که شوت خوب میزنی و در تمرین خوب هستی و در بازی بزن، تصمیم گرفتم در این بازی شانسم را امتحان کنم. قبل از این هم در جدال با فولاد دو بار زدم که از فاصله کمی راهی اوت شد. نفت آبادان هم به تیرک خورد و خوشبختانه در این بازی شرایط به نفع ما شد. ...
نمایشگاه مجازی اگر بخواهد درست برگزار شود، کار زیرساختی خیلی سنگین می خواهد
، حساسیت بالاتر می رود و اعتراض ها بیشتر می شود. وی با تاکید بر اینکه هنوز صحبتی درباره پرداخت یارانه نشده است، اضافه کرد: اگر قرار باشد یارانه بدهند، مسائل خودش را دارد و بحث توزیع عادلانه یارانه ها مطرح می شود. شاید از نمایشگاه استقبال شود متولی گفت: هرجا که یارانه باشد، قطعاً بحث فساد هست. یعنی اصلاً نمی شود گفت جایی یارانه هست و فساد نیست. اینجا شما هر کار هم کنید ...
سارق بدشانس زنی را به اشتباه ربود!
. ماشین را دزدیدم، اما نمی دانستم کسی در ماشین است و خانم جوان را ندیدم، اگر می دیدم اصلا سرقت نمی کردم. من فکر کردم راننده اشتباه کرده و یادش رفته ماشین را خاموش کند و آن را روشن گذاشته است، به همین دلیل پیش خودم گفتم زرنگی کنم و ماشین را بدزدم. متهم گفت: وقتی سرقت کردم متوجه شدم خانمی در ماشین است، او خیلی جیغ می کشید و من خیلی ترسیده بودم. از ترسم نمی توانستم ماشین را کنترل کنم و هرچه ...