ابراهیموویچ: بازنشسته شوم؟ تازه دارم گرم می شوم!
سایر خبرها
زلاتان: هنوز در حال گرم کردن هستم!
همچنین ویدیوی از خود در اینستاگرام منتشر کرد که صحبت هایش در آن اینطور آمده بود: تمام زندگی ام در حال مبارزه بوده ام. کسی به من اعتقاد نداشت پس مجبور بودم به خودم باور داشته باشم. برخی می خواستند مرا زمین بزنند ولی این باعث شد تا قدرتمندتر شوم. برخی قصد سواستفاده از من را داشتند ولی باعث شدند تا باهوش تر شوم و حالا شما فکر می کنید من تمام شده ام. برای همه شما تنها یک حرف برای گفتن دارم: من زلاتان ابراهیموویچ هستم و تازه در حال گرم کردن هستم. ...
واکنش جدید زلاتان به شایعه خداحافظی از فوتبال
به خودم باور داشته باشم. برخی می خواستند مرا زمین بزنند ولی این باعث شد تا قدرتمند تر شوم. برخی قصد سواستفاده از من را داشتند ولی باعث شدند تا باهوش تر شوم و حالا شما فکر می کنید من تمام شده ام. برای همه شما تنها یک حرف برای گفتن دارم: من زلاتان ابراهیموویچم و تازه در حال گرم کردن هستم. زلاتان 21 سال است که در سطح اول فوتبال دنیا بازی می کند. او در این مدت پیراهن تیم های بزرگی چون آژاکس، اینتر، یوونتوس، میلان، پی اس جی و منچستریونایتد را به تن کرده و فاتح افتخارات فردی و تیمی مختلفی شده است. ...
واکنش زلاتان به خداحافظی از فوتبال: من تازه گرم شدم
: مردم تصور می کنند که کار من در فوتبال تمام شده و دیگر نمی توانم بازی کنم اما آن ها شناختی از من ندارند. من تمام نشدنی هستم. زلاتان ادامه داد: من مثل مردم عادی نیستم و تنها در حال گرم کردن هستم. وی افزود: در طول زندگی همیشه در حال جنگیدن بودم. من به خودم باور دارم زیرا هیچکس در ابتدا من را باور نداشت. کسانی که به دنبال شکست من هستند مرا قوی تر می کنند. برخی افراد نیز سعی دارند از من سوء استفاده کنند اما نمی دانند که من با این کار باهوش تر می شوم. ...
سید مهدی سید صالحی: دوست نداشتند در اصفهان بت شوم
سینه کردم. مثل این می ماند که کسی از راه دور وقتی به شما سنگ می زند، می سوزد. انگار کسی به من تیر کمان زد و بغل پایم فقط سوخت. آخه می گفتند درد رباط صلیبی خیلی سنگین است. من یک رباط داخلی در سپاهان پاره کردم و زمین را گاز می گرفتم. خدا شاهد است گل در دهنم بود. دکتر نوروزی هی پایم را تست می کرد. به زمین می رفتم، استپ می کردم و زمانی که می چرخیدم، این پایم از زیرم در می رفت. به تهران آمدیم و جایی ...
آنچه مرا به مالک اشتر زمان متصل کرد دلدادگی بود
بوده که بتوانم به معبود خودم نزدیک تر شوم. خانواده شما چگونه با شما همراهی کردند و آیا مشوق شما بودند؟ در ابتدا برای آن ها به خصوص همسرم نیز سؤال بود که چرا اینکار را انجام می دهم و مرا به انجام آن تشویق نمی کردند، ولی بعد از سال 94 که مرا همچنان مصمم دیدند با تصمیم من کنار آمدند. پسرم در تمام سفرها با من همراه بود و دخترم نیز مخالفتی نکرد و همسرم نیز با سفرهای من کنار آمد ...
پشیمانم درباره فرهنگ ایرانی بیشتر کار نکردم
وطن است و ایرانی های اشراقی وقتی که تعریف از وطن (ایرنویچ) می کردند، می گفتند این ایران سایه آن وطن یا مظهر آن است؛ مثل مظهر قنات. شما هزاران کیلومتر قنات را در زیرزمین نمی بینید و فقط مظهر آن را می بینید. ایران برای ایرانیان به منزله مظهر عالم مینوست. البته این مظهر برای مردم دیگر فرق می کند. من برای خودم و هموطنانم می گویم که ایران مظهر آن عالم است. به نظرم مساله ژن و DNA مطرح است، یعنی تمام ژن ...
جنایت به رفاقت قدیمی پایان داد
کردند نزدیک شوند. چون هردوی ما به شدت عصبانی بودیم و هم چاقو در دست داشتیم. من اصلا متوجه نشدم که چاقو چطور به دوستم برخورد کرد. فقط در یک لحظه دیدم که او یک قدم به عقب برداشت، رنگش پرید و خون آلود روی زمین افتاد. در آن لحظه با دیدن دوستم وحشت کردم و جمعیت راکنار زدم و فرار کردم. کجا رفتی؟ در خیابان پرسه می زدم و آخر شب ها از طریق پشت بام و به صورت پنهانی به خانه برمی گشتم. اما می دانستم که پلیس در تعقیبم است و در نهایت دستگیر می شوم. برای همین تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. خودم را تسلیم کردم تا عذاب وجدانم کمتر شود. ...
وقتی خلافکار سابقه دار، بادیگارد شرکت کننده عصر جدید می شود!/ امام رضا(ع) به یک کمدین نظر کرده، این را ...
قرار دادند. در آن دیدار، آقای برادران خطاب به من گفتند: من یک عمر در راه اهل بیت(ع) خدمت کرده ام، شاگردها در این مسیر تربیت کرده ام و... اما الان حاضرم ثواب تمام آن خدمات چندین ساله را با ثواب این اجرای شما عوض کنم. در جواب با احترام گفتم: من به هیچ وجه قبول نمی کنم. ایشان تا این جمله را از من شنیدند، به شدت و با صدای بلند گریه کردند. *فیلم عصر امام رضا(ع) با موضوع متن و حاشیه ...
زنی که همسرش را کشت و خانه را آتش زد!
برای ادامه تحصیل به مدرسه شبانه روزی در چکنه رفتم. چرا ادامه تحصیل ندادی؟ ازدواج کردم! هنوز اول دبیرستان را تمام نکرده بودم که پسر دایی ام عاشقم شد. تو هم او را دوست داشتی؟ نمی دانم! نه می توانم بگویم دوست داشتم و نه می توانم بگویم او را دوست نداشتم! زمان ازدواج چند ساله بودی؟ 15 سال داشتم. فرزند هم داری؟ بله! یک دختر و یک پسر دارم. آن ها چه کار ...
اولین تجربه ام حکم کلاس بازیگری را داشت/ دنیا را خیلی دوست داشتم
فیلمبرداری می شد. تمام این مدت از خانواده ام دور بودم. البته همین دشواری ها باعث شد که با بازیگری بیشتر آشنا شوم و به نوعی خودم را وقف این کار کنم. الان که با شما صحبت می کنم واقعا عاشق بازیگری هستم. _ به نظر بازیگر خوش شانسی هستید. از این منظر می گویم که در اولین تجربه بازیگری تان نقش اول یک سریال به شما رسیده است. به شخصه بازی ام در این سریال را لطف خدا می دانم و از این بابت ...
یک رمان عجیب که باید برسد به دست لیلا حاتمی
بسیاری نسبت به نوشته های من دارد همیشه مرا متهم می کند به پرگویی. در نسخه اول همین روایت جالب است برای تان بگویم که بخش اول داستان یعنی نامه اسماعیل خودش به شکل مجزا شصت، هفتاد صفحه بود در نسخه اول. در واقع هنگام نوشتن نسخه اول عادت دارم به بیگاری کشیدن از خودم. هر کلمه ای افتخار داد با گشاده رویی می نشانمش روی سطر بعدی و این داستان هم از این قاعده مستثنی نبود. اما از آن جایی که معتقدم ...
روایت یک شاهد عینی از حمله منافقین به شهرهای مرزی/ درهای دنیا را به روی قلبم بستند
سرپل ذهاب گذشته بودند و به اسلام آباد رسیده بودند. من مانده بودم این طرف، شوهرم آن طرف. دیگر راهی نبود که به اسلام آباد و ماهی دشت برسم. فکر اینکه دیگر رحمان را نبینم، دیوانه ام می کرد. روی زمین نشستم و گریه کردم. به کفراور برگشتیم. خانوادۀ زن برادرم دوباره مرا به خانۀ خودشان بردند. شب توی کفراور ماندم. تا صبح خواب به چشمم نیامد. فکر های مختلف داشت دیوانه ام می کرد. با خودم می گفتم: نکند ...
منصوریان: این بازی کثیف را براه انداختند تا مرا در نظر مردم تخریب کنند
شعار سال : عضو تیم ملی ووشو بانوان گفت: رییس حراست مجموعه ورزشی انقلاب پیراهنم را کشید و گفت ملی پوشی که باش، علی دایی هم باشی بدون کارت عضویت حق ورود نداری. اتفاقی که به تازگی در مجموعه ورزشی انقلاب تهران رخ داد موجب شد تا شایعاتی عجیب هم در ادامه درباره یکی از خواهران منصوریان به راه بیافتد. اینکه ماجرای راه ندادن لژیونر ووشوی بانوان به مجموعه انقلاب برای این بوده که بهانه ای دست او بیفتد تا ایران را ترک کند. سهیلا منصوری ...
گلایه معلمان مدارس غیرانتفاعی به وضعیت استخدامی و معیشتی/ حقوق800 هزار تومانی با 16 سال سابقه کار
. ناچار به این مدرسه مراجعه کردم. تا 10 سال هیچگونه بیمه ای شامل حالم نشد و تمام وقت کار می کردم با حقوق بسیار ناچیز، بعد از 10 سال برای من بیمه در نظر گرفتند، اما فقط 20 روز که مابقی را باید خودم پرداخت کنم، فرزندم در بیمارستان بستری بود و اما من به خاطر اینکه موسسه اجازه نمی دهد و همیشه می گوید مثل شما حتی با مدارک بالاتر زیاد هستند، نتوانستم مرخصی بگیرم. وی گفت: زمانی که اعتراض می کنیم می ...
نزاع مرگبار زباله گردها به خاطر یک رشته سیم
...، فرار کردم. اگر او را با چاقو نزدی، چرا فرار کردی؟ من چاقو نداشتم که بخواهم او را بزنم. از ترسم فرار کردم فکر می کردم از روی زمین بلند می شود و مرا باز کتک می زند، برای همین فرار کردم. چه مدت است که ضایعات جمع می کنی؟ یک سالی می شود. قبلاً در یک بیمارستان کار می کردم اما به خاطر وضعیت بد جسمی ام مجبور شدم بازنشسته شوم. حقوق بازنشستگی کمی از یک ...
زلاتان: در حال گرم کردن هستم
به گزارش ایسنا و به نقل از آس، زلاتان ایبراهیموویچ با وجود این که در اکتبر 39 ساله می شود همچنان به عنوان یک بازیکن سطح بالا در میادین می درخشد. مهاجم سوئدی در این فصل با بازگشت به اروپا و پوشیدن پیراهن میلان نشان داد که هنوز روی فرم است. در حالی که آینده بازیکن سوئدی در باشگاه ایتالیایی مشخص نیست چون قرارداد یک ساله امضا کرده است یک پیام آشکار را درباره این موضوع منتشر کرد. او در ...
ماجرای دریافت ویزای آمریکا / ایمان دارم شهدا جبران می کنند
صحبت های این مداح سخت کوش نشسته ایم تا بیش از پیش با او و ارادتش به ائمه اطهار(ع) آشنا شویم. بخش اول این گفت و گو را اینجا خواندید . در ادامه بخش دوم این گفت و گو منتشر می شود: *حاج مجتبی رمضانی در این سال ها عملا تمام وقت و انرژی خود را صرف مداحی کرده و حالا این سوال پیش می آید که با این حجم فعالیت، این مداح اهل بیت به عنوان شغل به مداحی نگاه می کند یا عشق به آن؟ ...
پدر شهید مدافع حرم : تروریست ها جگر پسرم را از پیکرش بیرون کشیدند
) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم. عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفت. حمید گفت بابا شما هم دعا کنید قسمتم شود. خلاصه ورودش به دفاع از حرم حضرت زینب را از قمر بنی هاشم گرفت. دو، سه ماهی گذشت ...
918/شهید ابوالقاسم غلامی نصرت: هدف و راه امام همان هدف امام حسین(ع) است
حسین را می شنوم و کربلای او را به یاد می آورم با خودم می گویم ای کاش من هم در زمان مولایم حسین(ع) بودم تا در روز عاشورا به گفته او لبیک می گفتم ولی حالا می گویم حسین جان اگر آن روز در کربلا نبودم تا یاری ات کنم ولی حالا در کنار فرزند شجاع و قهرمانت در کربلای ایران به گفته فرزندت لبیک می گویم و با او پیمان می بندم. امام رهبر عزیز تا آخرین قطره خونم از تو و هدف شما که همان راه حسین است ...
خط قرمز من این بود که فقط پول را نبینم و برای پول هر کاری انجام ندهم
به گزارش سینماپرس ، شب گذشته مهران مدیری میزبان مینا جعفرزاده بازیگر سینما و تلویزیون بود. جعفرزاده درباره شروع فعالیت هنری خود گفت: در دوران دبیرستان یک سال به اردوی رامسر رفته بودم و در آمفی تئاتر محل برگزاری اردو نمایشی اجرا شد که من هم در آن بازی داشتم. فریدون توفیقی (مجری رادیو) بازی مرا دید و من هم علاقه مندی خودم را به انجام کار نمایشی رادیو اعلام کردم و با حمایت او ابتدا در بخش ...
زمان ما با زمان امام حسین(ع) فرقی ندارد
را می شکستم! بار الها! این بار که آمدم، امیدوار بودم که مرا می پذیری، اما خجالت می کشم به درگاهت حاضر شوم، و نمی دانم با این همه معصیت، با چه رویی در مقابلت خواهم ایستاد. خدایا! از تو سپاسگزارم که پدر و مادری، و خواهران و برادران و دوستانی، به این خوبی به من دادی! ولی شرمنده ام از این که ...
سلطان ناآگاهی
؟ گفت بله. چون هنوز خیلی ناآگاه بودم، یکهو از دهانم در رفت و گفتم از این ماه اجاره شما 800 درصد افزایش پیدا می کند. خبرنگار شهرونگ: و شما چه گفتی؟ مرد جوان 28ساله: از آنجایی که ایشان یکهو و بدون پیش زمینه این را بیان کرد، من غافلگیر شدم و ناآگاهی بر من مستولی شد و قبول کردم. کار بدی کردم؟ خبرنگار: شما که داری بِر و بِر ما را نگاه می کنی، چطور؟ در این ماجرا نقش داشتی؟ خانم ...
زینب موسوی: مدال المپیک را می خواستم، اما انگیزه هایم را کشتند
روحیه باجسارت و قدرتمندی داشتم، منتهی مقداری دل سرد شدم. سال گذشته خواهر جوانم را به دلیل اشتباه پزشکی از دست دادم، اما حتی این غم بزرگ هم باعث نشد که دست از تمریناتم بکشم. حادثه بسیار تلخی بود و از لحاظ مالی هم زیر فشار بودم، اما خودم را به کمپ تمرینی رساندم، فقط برای اینکه نتیجه خوبی بگیرم و به دنیا نشان بدهم دختران ایرانی هم می توانند در رشته سختی مثل یخ نوردی مقام جهانی کسب کنند، اما متأسفانه ...
ابراهیم گلستان: امیدی ندارم
روی کرده. می خواهم بگویم فردوسی حماسه های موجود را نوشته. اما خواندنِ تمام شاهنامه شما را خسته می کند، در حالی که مثنوی و گلستان و بوستانِ سعدی شما را خسته نمی کند. برمی گردم به نامه به سیمین . در این کتاب شما مصمم هستید که ما باید تاریخ و گذشته خود را خوب بشناسیم تا مثل یک صفحه ضبط شده به تکرار و بازگویی دچار نشویم. فکر نمی کنید امثال جلال هم در حد بضاعت خودشان سعی کردند از آن ریلِ ...
روایتی از جدال با کرونا
شدیدتر هم شده است. در بیمارستان مسکن تزریق می کردند ولی در خانه به خاطر محدودیت دارویی که دارم تنها قرصی که می توانستم بخورم ژلوفن بود، آن هم فقط برای نیم ساعت درد من را کمتر می کرد و دوباره دردها برمی گشتند! سردرد، بدن درد و چشم درد شدیدی که تا قبل از این تجربه نکرده بودم... 4 تا 5 روز در خانه بودم و هنوز تست کرونا نداده بودم. در این مدت مشکل بلع پیدا کرده بودم و احساس می کردم داخل مری ام ...
گفت وگو با مجید مظفری/ امروزه ویلا جای کاباره را در فیلم ها گرفته است
من داد، اما درباره چرایی قبول این نقش پس از دو سال دوری از سینما این بود که به خودم قول داد بودم، اگر قرار است بازگشتی مجدد به سینما داشته باشم، آن اتقاق با یک فیلم خوب رخ دهد. خواسته ای که به نظرم رخ داد. درباره سیمرغی که برای این فیلم دریافت کردم باید بگویم که این جایزه برایم به شدت مشکوک بود. درباره این جایزه یک سوال از هیات داوران آن دوره دارم که هنوز به آن جواب داده نشده است، چگونه ...
زکی پور: داور چون پنالتی گرفته بود، دومی را نگرفت
. حقیقی هم روز خوبی را پشت سر گذاشت؟ نه بابا! توپ ها درست جایی می رفت که او ایستاده بود. اگر ضربات بچه ها کمی زاویه دارتر بود گل می خورد. توپ همش توی سینه اش می رفت. دو بار هم خطا های مشکوک به پنالتی روی شما اتفاق افتاد؟ بله! یکی روی دیاباته بود و یک بار هم روی خودم. آخر بازی؟ دقیقه 90 بود که مدافع نساجی مرا بدون توپ زد ولی داور، چون یک بار برای ما ...
منصوریان: در لیگ چین هم با پرچم ایران وارد زمین مسابقه می شوم
. به هر حال اگر باشگاه ها هم تعطیل باشند، ما مجبور هستیم در فضای آزاد یا خانه تمرین کنیم. امیدوارم ویروس کرونا نابود شود و وضعیت کشورمان و سراسر جهان به حالت اولیه خود برگردد. قهرمان ووشوی کشورمان درباره وضعیت الهه منصوریان (خواهرش) بیان کرد: خواهرم به زودی قراردادی با سازمان جهانی می بندد، اما من قرارداد 3 ساله با باشگاه چینی دارم. همچنین باشگاهی که در آن عضویت دارم یکی از باشگاه های بزرگ ...
اگر جنازه ام آمد به دست پدرم خاکم کنید
بد کردم، معذرت میخواهم در هر حال مرا حلال کرده و در مصائب و مشکلات مقاومت کنید و در مشکلات یار و یاور پدر و مادرم باشید. صحبتی با برادر و خواهر کوچکترم: جداً از روی شما خجل و شرمسارم، چرا که بارها باعثِ اذیت و غمگین شدن شما شدم، مرا حلال کنید، چرا که در جائز الخطا بودن انسان شکی نیست و درس تان را با کوشش تمام بخوانید و خود را به اخلاق اسلامی مجهّز کنید، در آخر باز هم مرا حلال ...