شوخی اینستاگرامی علیرضا جهانبخش و برادرش + عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
خدمات وی آی پی یک قاچاقچی انسان!
یافتن راه ارتباطی با افرادی که ادعای انجام ترانسفر غیرقانونی دارند، چندان دشوار نیست و هر کسی که اراده کند می تواند شماره های تماس آن را بیابد. برای آن ها هم کافی است پشت خط تلفن بفهمند تو واقعا مشتری هستی و حاضری برای خروج غیرقانونی از کشور پول خرج کنی، حسابی زبان بازی می کنند و مشتری درمانده را به باتلاقی می کشانند که معلوم نیست آخرش مرگ است یا سقوط از کوه های مرزی، شاید هم بازداشت توسط مرزبانان ایران یا ترکیه و سپری کردن بقیه سال های عمر پشت میله های زندان. ...
بالاخره زبان سرخ اسدالله علم سرِ سبزش را به باد داد
...> پنجشنبه 13 مرداد شاهنشاه صحبت فرمودند: و فرمودند: که: می خواهم تو استعفا بدهی، منتها می خواستم کسی در بین نباشد و این مطلب را خودم به تو گفته باشم. از این بزرگواری و مرحمت خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. عرض کردم: با کمال افتخار و همین الساعه استعفایم را با قاصد مخصوص تقدیم می کنم. استعفای خودم را فرستادم و عریضه سپاسی از آقایی و بزرگواری شاهانه نیز تقدیم کردم. چند روز پیش هم عریضه تندی از اوضاع کشور و ...
حبس در خانه
شنیدن آمار های مرگ ومیر را برای خودم قدغن کرده بودم و نمی گذاشتم مخاطبان صفحه مجازی ام بفهمند من ترسیده ام یا از حبس برایشان می نویسم. این حبس اجباری به تمام کرده ها و نکرده های عمر سی و چند ساله ام فکر کردم. یک عذرخواهی به بعضی ها بدهکار بودم. بعضی ها را اشتباهی قضاوت کرده بودم. چند تا دروغ ریز و به قول معروف زنانه به همسرم گفته بودم و حالا هر کدام آتشی بود به جانم. روز های آخر حبسم به تلفن بازی و حلالیت گرفتن گذشت. هر که را می شناختم زنگ می زدم وکلی با او خاطره بازی می کردم ...
گوینده مشهور خبر چطور از تلویزیون اخراج شد
قرنطینه و همچنین قطع همکاری ام با سازمان در خانه بودم؛ شروع کردم متن های ادبی نوشتم. دل نوشته خواندم که این مضمون را داشت که اگر کسی شدم و نام و نشانی دارم با این مردم و رسانه داشتم. چهره شناخته شده تلویزیون در پایان گفت: همیشه گفتم در مرحله اول لطف خدا و سپس لطف مردم بوده است که به اینجا رسیدم. در بین همین مردم هستم و با همه مشکلاتشان من هم در کنار آن ها قدم می زنم در نقاط مختلف حضور پیدا می کنم، کنارشان هستم با آن ها معاشرت می کنم و از لطفشان سپاسگزارم. منبع: رکنا ...
روزنامه نگاری؛ معشوق بی وفا
آنها همکاری کردم کمی انصاف داشتند و خودمم هم کمی پیگیر و فکر آینده بودم، الان بازنشسته شده بودم. نداشتند و نداشتم، پس نشد و من همچنان به شکل فرساینده ای روزنامه نگاری می کنم. روزنامه نگاری به مرور اهمیتش را از دست داده و چرا و چگونه چنین شده، داستانش بلندتر از آن است که در این ستون بگنجد. این روزها فیک نیوزها بیشتر خوانده می شوند تا مطالب جدی در نشریات مکتوب. خبر، گزارش و ...
مربی تیم ملی کشور در خدمت کارتن خواب ها / کرونا می رود و مهربانی می ماند
در این قضیه داشت. گزارش کار را به همراه مطلب کوتاهی به اشتراک میگذاشتند. یکی از دوستان نوشته بود: کرونا می رود و مهربانی می ماند. در این شب های کرونایی که همه در خانه هستند، مربی تیم ملی راگبی به فکر کارتن خواب ها و خانواده های کم درآمد است و به محله های فقیرنشین می رود و بین آن ها غذا توزیع می کند. توکل به خدا مانع ترس از کرونا سابقه فعالیت ده ساله در این کار باعث شده با محل ...
یک وکیل پایه یک دادگستری در گفت وگو با ابتکار تشریح کرد ماجرای یک کلاهبرداری میلیاردی هشت ساله با چند ...
بگم این گروه ها الان درباره همین مسئله یک درگیری درون گروهی هم دارند. زیرا فردی در این میان مسئول رایزنی با شیوخ امارات بود که این مسئله فعالیت ای-تو-سی و وی-تو-سی را اجرایی کند، یک مبلغ کلان از لیدرها دریافت کرده و متواری شده است. اما مسئله بسیار مهم، همه گیر شدن این ماجرا در ایران بود. زیرا یک مدتی کانال های تلگرامی فعال شده بودند که به دروغ کالاها، ماشین و حتی حیواناتی را با ارزهای تقلبی ای-تو ...
فرزندم را با قرآن و با خنده روانه جبهه کردم
دانم پسرم شهید شده! ملوک حسینی، مادر شهیدان: محمدحسین سال 67 رفت جبهه. دفعه آخر به او گفتم که الان دیگه نرو فرزندت سه ماهش است، گفت: من باید برم. گفتم: فرزندت را چکار کنم؟ گفت: بزرگشان کن. گفتم: نمی توانم که. گفت: خودت می دانی. او را با قرآن و با خنده روانه جبهه کردم. روز شهادتش پنجم خرداد بود و بدنش را هشتم خرداد ماه برای ما آوردند. محمدحسن که شهید شد، برادرش ...
جاوید خوشابی چطور 4 نفر را از مرگ نجات داد
... روایتی تلخ اما شیرین همسرش برای اهدای اعضای بدن جاوید رضایتش را اعلام کرد و به این ترتیب کبدش به یک پسر جوان 19 ساله اهل بستان آباد اهدا شد. اما این پایان ماجرا نبود، قلب و عروق و غضروف قلب جاوید برای پیوند به بیماران برای تپیدن دوباره به تهران ارسال شد تا در اختیار دریافت کننده ای چشم انتظار قرار گیرد. باورم نمی شود که دقیقا روز تدفین عزیزشان(شام غریبان) به ما اجازه ...
فامیل نزدیک و چپ دستی من
کرد که خوشنویسی و تمرین را رها نکنم. القصه یک روز یک "بسم الله الرحمن الرحیم" قشنگی با خط نستعلیق عالی نوشتم و استادم هم مثل همیشه من را تشویق کرد و خیلی هم خوشحال شد؛ آنقدر که دستخط نستعلیق من را به چند نفر از همکارهایش نشان می داد و با افتخار می گفت این را هنرجوی چپ دستم نوشته است. من که دیگر هیچ! از خوشحالی به اصطلاح "ذوق مرگ" شده بودم. عین بچه ها که می آیند نقاشی های کج ...
علی والحاکمون به دنبال اثبات خطای جامعه اسلامی از واقعه غدیر است
رسول و امیرالمؤمنین وظیفه بزرگ مان این است که با دست پر، فارغ التحصیل شویم، برویم و دیگرانی که نقصان دارند دستگیر کنیم؛ الان خودمان ناقص تر از همه هستیم. چرا؟ چون چیزی که یاد نگرفته ایم، قرآن است. حضرت امیر(ع) در اولین روز خلافت شان فرمودند: من امام امت هستم پس باید همه مردم راهی داشته باشند تا نیازهای مادی، معنوی و سیاسی خود را به من ارجاع بدهند؛ بنابراین خانه من نه در می خواهد و نه ...
درباره دزدیده شدن دختر جوان توسط راننده تپسی
دیگر سوار تاکسی آنلاین نشوند. از این بین می شود به این 2 توئیت کاربران اشاره کرد که اولی را یک پسر نوشته است و دومی را یک دختر: ویدئوی این دختره که می گه من رو در تپسی دزدیدن، برام باورپذیر نبود. لحنش لحن کسی نبود که 2 روز قبل از ضبط ویدئو دزدیده شده. و چقدر نادون بودم تا الان این اسنپ و تپسی رو استفاده می کردم به خیال اینکه اسم و پلاک طرف هست دیگه، پس امنه! این برنامه ها رو بذارید واسه ...
با جیغ و داد به تک تکشان گفتم: مهدی شهید شده!
...، می خواستم من هم توی جبهه سهمی داشته باشم. پاورچین پاورچین آمد طرفم. دولا شد. مجتبی را بوسید. سرش را نزدیک صورتم آورد. صدای لق لق پنکه توی سرم می چرخید. سرم به دوران افتاد. یواش گفت: مجتبی رو سپردم به تو و تو رو سپردم به خدا. مثل کسی که کار بسیار مهمی بهش محول شده سر تکان دادم. -رویی کهنه، مس کهنه، چدن کهنه می خریم. مجتبی را آرام خواباندم روی زمین. می دانستیم ...
تحقق آرزوی دیرینه/ خانه زنده یاد فریدون پوررضا موزه می شود
زنده یاد فریدون پوررضا پس از فوت وی، همچنان دست نخورده باقی مانده و دفتر کار، کتاب ها و دست نوشته هایش و چیدمان وسایل خانه، هنوز به همان صورتی است که استاد موسیقی فولکلور گیلان در آن می زیست. پسر زنده یاد پوررضا می افزاید: پدر بر روی دست نوشته هایی که حاصل تحقیق و گردآوری اشعار و ترانه های موسیقی فولکلور از جای جای گیلان است، بسیار حساس بود به طوری که تاکید می کرد هیچ کلمه یا واژه ای از ...
پست جگرسوز همسر ماه چهره خلیلی برای مراسم خاکسپاری همسرش + عکس
دیگر نمی توانم صبر کنم با من ازدواج می کنی ؟! ماه چهره در پاسخ خواستگاری او می گوید :هیچ چیز برایم خوشحال کننده تر از این نیست که همسر تو باشم ! ماجرای عروسی ماه چهره خلیلی در دبی ماه چهره خلیلی در مصاحبه با تی وی پلاس گفت که بخاطر اینکه در دبی عروسی کردیم هماهنگی کارها خیلی سخت بود . سفره عقد را خود و همسرم با هم چیدیم ! دوست داشتم عروسیم حالت سنتی ایرانی باشه و همه چیز خیلی ...
پوریا شکیبایی: از پدرم کلمه به ارث برده ام
روزنامه جام جم: فردا ( 13 آگوست) روز جهانی چپ دست هاست؛ چپ دست هایی که به باهوشی معروفند و وقتی در اینترنت کلمه چپ دست را جست وجو می کنی، آدم های معروفی را به تو می دهد که در فهرست چپ دست ها قرار دارند و از میان آنها می توان به ارسطو، داوینچی، میکل آنژ، اینیشتین، ماری کوری، چارلی چاپلین، بیل گیتس، رافائل نادال، باراک اوباما و... اشاره کرد و در میان ایرانی ها، نام هایی مانند لاله اسکندری، سجاد ...
بخشش در یک قدمی چوبه دار
. سرش را که بلند کرد، تردید را توی چشم های پراشکش دیدم. بعد از چند دقیقه سکوت به من نزدیک شد و گفت که می خواهد قاتل احمد، پسر 39 ساله اش را ببخشد. همه بنا کردیم به گریه کردن و دست و روی مادر را بوسیدیم. تصمیممان را همان اول به قاضی گفتیم. قبل از اینکه اصلا قاتل را به جایگاه ببرند و طناب را دور گردنش بیندازند. تمام بدن قاتل با دیدن طناب دار می لرزید و سستی پاهایش از نحوه ایستادنش معلوم بود. قاتل در یک ...
روایت فارس من | از رنجی که بانوان سرپرست خانوار می برند
ازدواج خیلی خوشحال بودیم. تا آمدم شوهرم را بشناسم و دوستش داشته باشم معتاد شد و از دلم افتاد. همه خوشبختی ما یک سال طول کشید که مثل برق و باد گذشت. برای من زندگی همیشه همین طور بوده؛ شادی های کوچک و کوتاه و غم های بزرگ و طولانی. پسرم 5 ماهه شد فهمیدم شوهرم معتاد است و از آن لحظه، دیگر یک روز خوش ندیدم. حالا هم آینده را نه خوب می بینم و نه بد. نمی دانم چه می شود. زندگی می کنم فقط. 4 | بعد ...
احمد برای زنده ماندن 10روز فرصت دارد
به ارتکاب آن بود، عجیب بود. احمد بی آنکه خودش بخواهد وارد یک درگیری شد که انتهای آن قتل پسری جوان بود و دستگیری احمد به اتهام قتل. حالا سال ها از آن حادثه می گذرد. در این مدت 2بار پرونده پسر جوان برای اجرای حکم در اختیار شعبه اجرای احکام قرار گرفت اما هربار بنا به دلایلی حکم قصاص اجرا نشد تا او همچنان امیدوار به نجات از قصاص باشد. روز شوم خواهر احمد کسی است که در همه این سال ها ...
خلعتبری: کاشته ام به استقلال شانسی نبود
نداشت می توانستیم استقلال را ببریم. البته داور وسط مشکل نداشت و این کمک ها بودند که تصمیمات اشتباهی گرفتند. درمورد کاشته فوق العاده ای که زدی صحبت کن. من معمولا چند روز در هفته روی ضربات ایستگاهی تمرین می کنم و گلی که زدم شانسی نبود. انصافا هم گل قشنگی بود ولی حیف شد که 3 امتیاز را نگرفتیم. دوست داشتم این گل 3 امتیازی باشد ولی متأسفانه نشد. امیدوارم در بازی های بعدی هم برای تیمم گل بزنم ...
شقایق دهقان میهمان ویژه برنامه عید همدلی بود + فیلم
بود که پس از مدتی پشیمان شده بود و دیگر نقش را ادامه نداد. پسر من در آن زمان 2 ساله بود و من نمی خواستم وقت زیادی سر کار باشم برای همین شرط گذاشتم که می آیم اما نباید خیلی نقش طولانی داشته باشم. دقیقا هم همین طور شد و فقط در هر قسمت 5 یا 6 دقیقه حضور داشتم. دهقان درباره بازیگری پژمان جمشیدی و نظر عباس غزالی در این باره، تصریح کرد: همیشه تصور بر این است که ورزشکاران بیشتر به ...
پشت پرده خواستگاری از دختران معلول
اواخر سال 96 که آخرین مرحله درمان را انجام دادم و نتیجه ای حاصل نشد، خسته شدم، آنجا بود که گفتم الان باید زندگی ام اولویت باشد. او ادامه می دهد: یک جور هایی دیگر خسته شده بودم، نه خرید می رفتم، نه سینما. از خانه بیرون نمی رفتم، هیچ تفریحی نداشتم، حتی با ماشین که بیرون می رفتم ویلچر را نمی بردم که یک موقع کسی نفهمد من از ویلچر استفاده می کنم. حتی وقتی که خواستم بعد از دو سال وقفه درس را ...
دروازه شهادت هیچ وقت در کردستان بسته نشد
کردستان بسته نشده است. هنوز هم تأمین امنیت مرزها و مناطق مرزی، خون می خواهد و اگر خوب نگاه کنیم، این جوان ها از عمر و آرزوهای شان می گذرند تا امنیت و آرامش را به همه ما هدیه بدهند. همین انگیزه هاست که آن ها را زلال می کند و اگر بگویم ما از سال ها پیش شهادت را در چهره محسن می دیدیم، اغراق نکرده ام.
وایرال شدن غیراخلاقی برخی مجریان درفضای مجازی/تب تاب چراموفق نشد؟
صدا و سیما خیلی فضای تخصصی به حوزه موسیقی اختصاص نمی دهد. این مدت هم در تلاش بودم که در تلویزیون برنامه ای داشته باشم که محور اصلی آن موسیقی باشد، که میسر نشد. اما در تلویزیون های اینترنتی براساس قوانینی که ساترا تعیین کرده، فضای مناسب تری برای برنامه های موسیقایی مهیا بود قراردادهایی را با یکی از تلویزیون های اینترنتی بستم و قرار بود پس از محرم و صفر به تولید برنامه بر بستر اینترنت بپردازیم ...
سنگینی غصه ای بزرگ روی دل شهید رضا عادلی / دعای مادر گره گشای شهادت فرزند
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید رضا عادلی متولد دهم اسفند سال 1368 در اهواز است که در جریان جنگ سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) داوطلبانه به سوریه رفت و در تاریخ یازدهم بهمن سال 1394 به شهادت رسید. حدیث عادلی خواهر این شهید در سخنانی به حضور برادرش در سوریه اشاره کرد و اظهار داشت: رضا دو بار تا پای اعزام پیش رفت، اما کارش درست نشد، یک روز به مادرم گفت شما از ته دل ...
وحید امیری: مدال بیرانوند پیش آقا افشین است ؛ سال ها بود دفاع چپ بازی نکرده بودم
دادیم که با بدشانسی موقعیت های ما تبدیل به گل نشد. روی صحنه گل هم به نظر می رسید رادوشویچ لیز خورد و تو که مراقب یار حریف بودی با حسرت توپ را تا رسیدن به تور دروازه خودی تعقیب کردی؟ رادو گلر بزرگی است. این اتفاقات در فوتبال طبیعی است. اگر توپ های ما تبدیل به گل می شد دیگر کسی حرف از لیز خوردن نمی زد ضمن آنکه هر گلی در فوتبال زده یا خورده می شود مسبب آن کل تیم است. نمی توان همه ...
موسی بن جعفر (ع) پیشوای خردورزی
السلام) که در زمان امام مجتبی (علیه السلام) به فرمان معاویه به شهادت رسید) به خاطر داشتن علم مُنایا و بلایا، هنگام مرگ افراد و رخدادهای آینده را که کسی از آن آگاهی نداشت، می دانست؛ من که امام هستم، بی اطلاع باشم؟! در حالی که امام به دانستن آن از هر کسی شایسته تر است؟! سپس در مورد آینده خود او هم فرمود: ای اسحاق! هر آنچه در توان داری، عمل صالح انجام بده که چراغ عمر تو نیز رو به خاموشی می ...
نقدی بر نگاه دن کیشوت به کت و شلوار آویخته بر ورودی دوگنبدان
کسرایی) کوتاه سخن اینکه نقد موحد و تاجگردون، حق شما و من است و اما توهین و تحقیر و تخفیف نظر مردم در انتخاب این و آن هرگز. در این میان آنچه می ماند، اعتمادصاحب این قلم به توانمندی موحد و شیفتگی دن کیشوت وار شما است به دیگری ... کاش می شد تمام شعرها را نوشت *مثل اینکه من به تو فقط عادت کرده ام * و تو همیشه دروغ می گویی * کاش می شد از رودخانه گذشت* *و خیس نشد* چیزی که ظاهراً ممکن نیست. هست؟! عزت زیاد، باقی بقایتان ----------------------------------------- سید اسفندیار صلاحت پور 19 مرداد 1399 ...
مشق مهربانی زوج عاشق اردبیلی بر دیوار قلب بیماران/ سفیدپوشان محکم ایستاده اند
بیمارانی که مبتلا بودند و حالشان بهبود می یافت و در حال ترخیص بودند بسیار حال شور انگیزی است؛ برای هر پزشک و کادر درمان دیدن این لحظات و این که حال بیماری بهتر شده بسیار لذت بخش و غیرقابل وصف است. احمدی: خاطره تلخ و شیرین من هر دو مربوط به یک اتفاق است؛ فروردین ماه من در بخش اعصاب بیمارستان علوی بودم یک روز بیماری را به بخش ما منتقل کردند پسر جوانی که به تازگی ازدواج کرده و ساکن تهران ...