چیزی که پسر خسرو شکیبایی از پدرش به ارث برد
سایر منابع:
سایر خبرها
این زن شیطان صفت برای دخترش مرد غریبه به خانه می آورد
...> پدر لیلا در یک حادثه رانندگی جان خود را از دست داد و دختر جوان چاره ای جز پناه بردن به مادر خود نداشت. این درحالی بود که لیلا می دانست مادرش زنی خوشگذران و اهل مهمانی های شبانه است و به دلیل رابطه با یک مرد غریبه از پدرش جدا شده بود. دختر جوان به پلیس گفت: چند روز از پس از زندگی با مادرم که مدام آن مرد نامحرم هم هر روز در آنجا رفت و آمد داشت، بحث و جدال شروع شد تا جایی که علاوه بر مادرم ...
مادرم پس از 6 ماه به فرزند شهیدش پیوست/ شهدای حادثه سال 66 و فاجعه "منا" بسیار مظلومان شهید شدند
صحبت فرزند این شهیده قزوینی نشستیم. غلام حسن انجرانی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین اظهار کرد: مادرم در نوزدهم آبان سال 1317، در شهر قزوین به دنیا آمده و پدرش حسین و مادرش رقیه نام داشت. وی افزود: مادر و پدرم در سال 1334 به واسطه نسبت فامیلی دوری که داشتند باهم ازدواج کردند و سپس صاحب سه پسر و چهار دختر شدند. فرزند شهیده کبابیان گفت: مادرم تا پایان دوره ابتدایی درس ...
گفت وگو با قاتلی که پسربچه ای را با 89 ضربه چاقو به قتل رسانده بود
مورد آزار و اذیت قرار داد. از همان موقع خیلی اعصابم به هم ریخت و از لحاظ روحی مریض شدم. از همان وقت، لکنت زبان پیدا کردم. بعد موضوع را به خانواده ات گفتی؟ بله گفتم. همه خواهر و برادرهایم می دانستند. ما 11 خواهر و برادر هستیم و من آخرین فرزند این خانواده پر جمعیت هستم. برادرهایم مدت ها دنبال آن فرد گشتند، اما او را پیدا نکردند. برای درمان بیماری روحی ات کاری هم کردی؟ مادرم ...
تنها دونلی نواز ایران در بستر بیماری است + ویدئو
کند تا خانه ای برایش دست وپا کنند. کشاورزی و گله داری هم تنها راه امرار معاش او بود؛ چون تنها ماهی 180 هزار تومان حقوق می گرفت. او یک نوازنده معمولی نیست؛ مردی است که موفق به کسب دکتری افتخاری موسیقی سنتی از کشور فرانسه شده و تنها کسی است که می تواند ساز دونلی را بنوازد. دونلی زدن به این معنا است که هنرمند بتواند دو نی را همزمان در دهان بگذارد و بنوازد. دونلی، ساز محلی منطقه ...
قاری نوجوان قرآن: نور قرآن آرامش را به زندگی ام برگرداند/ همراهی خانواده مهم ترین رمز موفقیت است
) آغاز کرده ام. قاری نوجوان قرآن همراهی خانواده را مهم ترین رمز موفقیت خود دانست و یادآور شد: پدر و مادرم از همان دوران کودکی برای من قرائت اساتید مختلف قرآن را می گذاشتند و پخش صوت دل انگیز قرآن در محیط خانه موجب آشنایی غیر ارادی من با رشته قرائت و مقام های مختلف قرآنی شد به گونه ای که من با شنیدن نغمه دل انگیز قرآن به صورت غیر ارادی مقام های مختلف قرآن را یاد گرفتم بنابراین خانواده قرآنی در انس فرزندان با قرآن مهم ترین و اصلی ترین نقش را دارند به همین دلیل است که قرآن تربیت دینی فرزندان و آموزش قرآن به فرزندان را از وظایف والدین مؤمن و حقوق فرزندان نسبت به والدین عنوان می کند. ...
راستی آزمایی چَپی ها!
نیمکت های 3نفره نبود و هرکدام صندلی دسته دار مجزایی داشتیم. دیگر دستهایمان با هم تصادف نمی کردند و قوانین رفت و آمد خودشان را داشتند. اما خیال نکنید داستان همین جا به خوبی و خوشی تمام شد. آن صندلی ها مخصوص راست دستها بود. در واقع من این را بعدتر فهمیدم. زمانی که به خاطر درد کتف، دست به دامن ارتوپد شدم و فهمیدم در 15 سالگی ستون فقراتم انحراف پیدا کرده. چرا؟ چون برای نوشتن با دست چپ روی صندلی راست دست ...
روایت های شنیدنی علی عصاران از 6 سال حضورش در جبهه و اعلام اشتباه اسمش در فهرست شهدا
می آمد، به من می دادند. کلا همه چیزمان اشتباهی می شد. او از من خیلی بزرگ تر بود. من پانزده شانزده ساله که بودم، او کامل مردی بود. بعد از اینکه او در عملیات رمضان شهید شد و نامش را از رادیو و تلویزیون به عنوان شهید اعلام کردند، پدر و مادرم فکر کردند من شهید شده ام. زیرا دنباله فامیلی مان اعلام نشده بود. بعد از این اعلام، بچه های کوچه مهدیه و هیئت باقر نباتی حجله ای برایم بسته بودند و همراه با پدرم ...
عروسی خوبان بدون جشن و پایکوبی
غذای عروسی مان را به نیازمندان بدهیم کمی نگران شدم؛ فکر می کردم فامیل چه می گویند؟ اما وقتی با استقبال همه مواجه شدیم و این کار با بازخورد مثبتی همراه شد متوجه شدم بهترین کار را انجام داده ایم. یک پرس غذا شاید برای خیلی از ما چیزی نباشد ولی دل خیلی از آن خانواده ها شاد شد. کسانی آنجا زندگی می کنند که در این گرمای طاقت فرسا نه آب سالم برای خوردن دارند نه کولری برای خنک شدن. منطقه رجایی زاهدان خیلی ...
بعثی ها برای اسارت او جایزه گذاشتند
: ابراهیم به همراه یکی از برادرانش در جبهه بود و پیش از شهادتش، برادرش را فرستاده بود و او که آمد تا دو روز خبر شهادتش را به ما ندادند و ساعت 10 شب بود که از همه شهرها در حیاط خانه مان آمدند و عزاداری هایی مانند هیئت عزاداری های بزرگ برای ابراهیم برگزار کردند آنجا متوجه شدم ابراهیم نه تنها پسر، همسر، پدر و برادر خوبی است بلکه برای همه عزیز و قابل احترام است. او می گوید: دوری از او هنوز پس از ...
قصه آقای ایرانی و عناب خراسانی
خانواده بودم شاید سرنوشتم فرق می کرد. دلیل دیگر اینکه قید درس و تحصیل را زدم این بود که من همان طور که در شروع صحبت گفتم علاقه شدید به کشاورزی و تولید نهال داشتم. در کنار پدر بودن این مزیت را برایم داشت که به همت و پشتکار پدرم تولید و تکثیر انواع نهال ها را آموختم و از این بابت خوشحالم؛ چون این هم برای خودش هنری است؛ پس از جدا و مستقل شدن از پدرم خیلی به دردم خورد. از چه ...
نقشه های شوم دختر برای تصاحب اموال پدر
بیان می شد که مأموران در ادامه تحقیقات به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد در همه این مدت او قصد تصاحب اموال پدرش را داشته است. بنابراین تحقیقات از او ادامه یافت و وی در نهایت به تلاش برای به دست آوردن ثروت پدرش اعتراف کرد. او گفت: وقتی خواهرم ناتنی ام به خارج از کشور رفت، به دلیل اینکه پدرم ثروت زیادی داشت و از طرفی سنش بالا بود، تصمیم گرفتم او را در بیمارستان روانی بستری کنم. پس از آن تلاش کردم ...
آرزو داشت دو ماه بیشتر دوام بیاورد
این روایت علی حاتمی از خودش است. کارگردانی که به شاعر سینمای ایران معروف شده. همسر زهرا حاتمی و پدر لیلا حاتمی. او آثار معروف بسیاری دارد؛ از حسن کچل که نخستین فیلمش بود تا سوته دلان، حاجی واشنگتن، کمال الملک، مادر، دلشدگان و... همچنین سریال معروف هزار دستان. از پس این آثار فیلم جهان پهلوان تختی است که البته عمر حاتمی به پایان این کار قد نداد. این کارگردان بزرگ سینمای ایران در سال 1375 به علت ...
مهدی فردای همان روزی که خواب دیدم پرنده شده به شهادت رسید!
شدیم که بروم سمت بهشت زهرا. متوجه شدیم پدرم و برادرم دیشب تصادف کرده اند. همه خانواده ام درگیر آن ها بودند. دیگر برایم مهم نبود چه کسی زنده است چه کسی مرده. فقط در فکر مهدی بودم که الان می خواهد تشییع شود. از خانواده ام کسی در مراسم تشییع مهدی نبود. در بهشت زهرا اصرار داشتم شهید را ببینم. قبول نکردند. گفتند: اول باید غسل بدیم بعد. تا آن زمان جنازه ندیده بودم. وقتی صورت مهدی را ...
13 حقیقت جالب و خواندنی درباره ی چپ دست ها
، لئوناردو داوینچی و میکلانژ اشاره نمود. با توجه به تحقیق منتشر شده در مجله ی آمریکایی روانشناسی، افراد چپ دست خلاق تر از افراد راست دست هستند. همچنین افراد چپ دست دارای تفکر واگرای بهتری هستند یعنی توانایی ارائه ی راه حل های بهتر و بیشتری را برای حل مسئله دارند. شایان ذکر است که اگر پدر و مادر هر دو چپ دست باشند، نصف فرزندان آنها هم احتمالا چپ دست خواهند بود. اگر پدر و ...
با جیغ و داد به تک تکشان گفتم: مهدی شهید شده!
.... خواهرم دوید بالا. دستانم را گرفت. می لرزیدم. دستپاچه پرسید: چی شده؟ سرم را چپ و راست می کردم و می گفتم: مهدی شهید شده؟ نگاه هاج واجش را روی صورتم حس می کردم. پشت دستش را گاز گرفت و گفت: چه حرفی می زنی؟ دور از جونش؟ سر وکله بقیه هم پیدا شد؛ مادرم، خاله، داداش. دم گرفتم: مهدی شهید شده! آرام نمی گرفتم. با جیغ و داد به تک تکشان گفتم: مهدی پرواز کرد.. مهدی شهید شده! ...
پوریا شکیبایی: از پدرم کلمه به ارث برده ام
دارند و عملگراتر نیز هستند. چند سال قبل بود که رامبد جوان برنامه 22 مرداد خندوانه را به چپ دست ها اختصاص داد و تعدادی از آنها را به این برنامه دعوت کرد. یکی از مهمانان این برنامه پوریا شکیبایی، پسر زنده یاد خسرو شکیبایی بود. در آستانه روز جهانی چپ دست ها با او هم صحبت شدم تا از دنیای چپ دست ها برایمان بگوید. شباهتم به پدرم جای تعجب ندارد! اما قبل این که وارد بحث چپ دستی شوم ...
فامیل نزدیک و چپ دستی من
را راست دست کند، سرزنش می کرد. اما خوبی پدرم این بود که از این گوش می گرفت و از آن گوش هم حرف های او را می انداخت بیرون یا در اصطلاح "در می کرد". به هر حال، من و آن فامیل نزدیک، همیشه سر چپ دست، راست دستی درگیری ها که نداشتیم. اما یک بار این درگیری به اوج رسید و آن روزی بود که من تصمیم گرفتم حال او را بگیرم. ماجرا از این قرار بود که قبل از این درگیری، برای اینکه سطح توانایی ...
بی پناه/ ماجرای واقعی
دارم پدر و مادرم دوسالی است که از یکدیگر جدا شده اند. چون پدرم اعتیاد داشت و مادرم از دست کارهای او خسته شده بود. مادرم خیلی تلاش کرد تا پدرم را ترک دهد اما بی فایده بود زیرا دوباره مصرف را شروع می کرد. آن زمان مادرم در کارگاه خیاطی کار می کرد، هرچقدر پول در می آورد پدرم به زور از او می گرفت و مواد می خرید. وضع مالی مان اصلاً خوب نبود. حتی لباس مناسب برای پوشیدن نداشتیم. بعد از جدایی شان ...
فوتی های کورونا چه غریبانه دفن می شوند!
فامیل زیادی نداریم با همسایه هام خیلی در ارتباط نیستیم، یه مشت آدم افاده ای می خواستن بیان با کیف و عینک و کفش ست کرده شون سر خاک و بعدشم برن یه رستوران شیک کلی خرج رو دست ما بذارن و برن، لازم نکرده، پدرم نزدیک به دو هفته بستری بود، نتونستم ببینمش، عوض حالا هر شب با مادرم میاییم سر خاک، قبلش می ریم بین فقرا و کارتن خواب ها غذا پخش می کنیم، سر قبر برای پدر شاهنامه می خونم آخه عاشق شاهنامه بود. بعضی ...
فرزندم معیارت را قرآن و نهج البلاغه قرار بده
بخوانی خیلی خوب است البته اگر ذوق آن را داری و از تو می خواهم که مواظب مادرت و خواهرت باشی و من بیشتر امیدواریم به تو است. عزیزم البته همه شما را به خدا سپرده ام و سعی کن که پسر خوبی باشی برای مادرت مبادا او را دلشکسته کنی که مرا آزرده ای و برادر و پدر خوبی باشی برای خواهرت و به مادرتان هم وسفارش می کنم که هم مادر خوبی باشد و هم بجای من پدر خوبی. پسر عزیزم سعی کن با پدرم و ...
مهدی آمد اما با کت دامادی و شلوار فرم سپاه!
صورتم راه افتاد. انگار همه اشک های ریخته و نریخته ام را جمع کرده و آورده بودم برای امام. سر کشیدم بالا تا دستشان را ببوسم. پر چادرشب انداختند روی دستشان. از روی پارچه مشرف شدم به دست بوسی. خطبه که شروع شد دست و پایم می لرزید. یادم رفته بود دارم به عقد مهدی طریقی در می آیم. به مهدی نگاه نکردم، ولی او هم دست کمی از من نداشت. همه هوش و حواسم به لحظه ای بود که قرار است با امام چشم تو چشم شوم. ...
6 دهه بعد از "جازیه" 1594 تومانی مادربزرگ
، اما همه چیز طعم شیرین تری داشت. مادربزرگ می گوید: از قدیم گفته اند خداوند جهاز دختر را از آسمان می فرستد و من نیز با همین اعتقاد دختر 15 ساله ام را شوهر دادم. اگرچه آن زمان رسم بر نوشتن سیاهه جهیزیه دختران بود، اما برای دخترم سیاهه ای ننوشتیم، چون ازدواجش فامیلی بود. دخترم را در بحبوحه انقلاب در سال 1357 به خانه بخت فرستادم و به خاطر دارم در آن زمان دلار 7 تومن بود. در ...
شاهد سناریوی زشتی در استقلال بودیم/ پدرم نمی تواند بیشتر از این به استقلال فرصت دهد
آلمانی در استقلال در گفت و گو با خبرنگار ایمنا ضمن تأیید موعد اعلام شده برای مسئولان استقلال جهت پرداخت مطالبات پدرش، اظهار کرد: درست است پرونده اختلاف پدرم با استقلال بسته شده است و استقلال 2 یا 3 روز دیگر فرصت دارد تا بدهی خود را پرداخت کند. دستیار سابق شفر با بیان اینکه فتحی را از قوانین جدید فیفا مطلع کرده، خاطرنشان کرد: دو سال پیش فیفا قوانین خود را به شدت تغییر داد و من این قوانین را ...
جاوید خوشابی چطور 4 نفر را از مرگ نجات داد
نفت بود. او ادامه می دهد: من در 8 سالگی پدرم را از دست دادم و مادرم با آموزش قرآن به مردم ما را بزرگ کرد و من هم به عنوان فرزند بزرگ خانواده از همان کودکی کارگری کردم و بعدا به استخدام شرکت نفت درآمدم ولی نانی که سر سفره ام آوردم از شیر مادر حلال تر است، خدا را شاکر هستم که 3 دختر و یک پسر صالح به من عطا کرده و دامادهایم نیز افراد سخت کوش و مومنی هستند که جاوید گل سرسبدشان بود. ...
شیرمحمد اسپندار در بستر بیماری است
آشنای موسیقی نواحی ایران است. شیرمحمد از نوازندگان کم نظیر و برجسته ساز دونلی است و طی سال ها فعالیت در عرصه موسیقی، توانسته مقام های موسیقی بلوچستان را به گوش جهانیان برساند. جالب است بدانید او صدای نی را در دوران کودکی آن زمان که 6 سال بیشتر نداشت و گله داری می کرد آموخته و سال های سال است که سخنش را با همین زبان موسیقی بیان می کند و چندان اهل گفت وگو نیست. الله بخش اسپندار پسر استاد ...
کدام سریال ها در محرم 99 از تلویزیون پخش می شوند؟
... در داستان این سریال آمده است: هر روز با عطر گل های باغ های شهریار از خواب بلند می شدم، مادرم خدابیامرز یک باغچه خوشگل داشت که همیشه سرش گرم بود؛ بنده خدا اکثر مواقع تنها بود؛ بابام که راننده بیابون بود صبح تا شب پشت نفتکش دنده عوض و بنزین جابه جا می کرد. راه نزدیکش چهار پنج ساعت ترافیک انبار ری تا پمپ بنزینای جنوب و مرکز تهران بود. صبح ها زودتر می رفت تا بار بهتر بهش بخوره؛ اگه هوا سرد بود ...
پارک های شادی یادگار ماندگار سینایی در مناطق محروم
داشت مهرداد اسکویی که سال ها شاگرد خسرو سینایی بوده، از مردی حرف می زند که هنگام رنج ها و فقدان ها با تمام احساساتش در کنار او بوده و با او همدلی کرده است. پدرم که فوت کرد تماس گرفت و گفت مهرداد من هم پدرم را از دست داده ام و می دانم که خیلی سخت است. پدر همسرم هم که فوت کرد، باز تماس گرفت و گفت که خوشحال باشید آن طور که دوست داشته زندگی کرده است. سینایی در اوج بزرگی فروتن بود، می دانست در کجای ...
آرمانشهری که توسط یک بی سواد در اتیوپی تحقق پیدا کرد/ خبرگزاری مهر
نمی کرد و من این کار اور را ناعادلانه می دانستم. با خودم قسم خوردم که هنگامی که بزرگتر بشوم باید این امر را تغییر دهم. پدر و مادرم کشاورز بودند. آنها هر دو روزها در مزرعه مشغول کار و فعالیت بودند اما وقتی به خانه برگشتند، زمان آن بود که پدرم استراحت کند اما تازه شروع کار مادرم در خانه بود. از او انتظار می رفت آشپزی، تمیز کردن خانه، شستشوی پای پدر و رسیدگی به امور بچه ها را انجام دهد. وقتی مادرم ...