اگر می خواستم از ایران بروم سال ها قبل این کار را می کردم!
سایر منابع:
سایر خبرها
این زن از قتل شوهرش پشیمان نیست
به گزارش بخش قضایی سایت خبرمهم ، رسیدگی به این پرونده جنایی از یک سال قبل در دستور کار پلیس شهریار قرار گرفت. زمانی که زن میانسالی به نام منیژه در تماس با پلیس از قتل شوهرش در خانه شان خبر داد. او که ابتدا منکر اطلاع از چگونگی ماجرای قتل بود وقتی با تناقض گویی قصد مخفی کردن واقعیت را داشت مورد ظن کارآگاهان قرار گرفت و سرانجام لب به اعتراف گشود. متهم گفت: وقتی 11 ساله بودم به ...
گفت و گوی معاون رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران با برنامه دستخط
در جده است. صبحی که خواستیم عازم جده شویم با سفیر ما تماس گرفتند و گفتند همتای وزیر بهداشت شما، در ریاض جلسه ای دارد و نمی تواند در جلسه شرکت کند. پیش بینی ما این بود که این ها نمی خواهند این جلسه تشکیل شود و این بداخلاقی را می کنند تا ما بگوییم، چون همتای ایشان نیست پروتکل رعایت نشده و ما وارد جلسه نمی شویم. آن جلسه تصمیم گرفتیم که حضور داشته باشیم حتی اگر همتا نباشد و پروتکل رعای ...
منصوریان: تهدیدم کردند که اگر حرف بزنم باز هم محرومت می کنیم!
...> دارنده 5 طلای جهانی ووشو در واکنش به مصاحبه امروز نایب رییس فدراسیون ووشو علیه خودش عنوان کرد: خانم ناطقی که امروز در مصاحبه اش مرا تهدید کرده، یادش نیست که در سالن سال قبل چه اتفاقاتی افتاد؟ چرا حرف دروغ می زنید؟ بعد از اینکه سهیلا انتخابی را برد و گفتند دوباره باید مسابقه بدهد، سمت ناطقی رفتم، اما او هم گفت نمی دانم جریان چیست! فیلم های مسابقات سهیلا موجود است. خودشان قانون گذاشتند که تا 20 ...
ناگفته های فاجعه منا از تشکیل زنجیره انسانی گارد ویژه سعودی پیش از حادثه تا امنیتی کردن منطقه حادثه
کری زیادی هم داشتم، با مادرم صحبت کردم و ایشان معمولاً نذری می کند. گفتند این نذر را می کنم و من آن شب منزل حاج آقای ابوترابی زنگ زدم که امام جمعه موقت تهران هستند. از ایشان خواستم استخاره بگیرند. به ایشان مسیر را بیان کردم و ایشان فرمودند بنا به دلایلی استخاره را جایز نمی بینم و حاج آقا حاضر نشدند، استخاره کنند و فقط دعا کردند. تا دقیقاً شب عید فطر بود که مجدداً آقای واعظی با بنده تماس گرفتند و ...
بازتاب مصاحبه باشگاه خبرنگاران با محمدرضا حیاتی در فضای مجازی
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان ، محمدرضا حیاتی ، نامی آشنا و صدایی ماندگار برای تمام مردم ایران است؛ صاحب صدایی که بسیاری از خبرهای خوب و بد تمام این سال ها را اولین بار از او شنیده ایم. مدتی پیش برخی گفته ها و اتفاقات باعث شد برای این گوینده خبر در صدا و سیما با بیش از 38 سال سابقه حاشیه هایی ایجاد شود و مورد قضاوت برخی قرار بگیرد. محمدرضا حیات ...
اظهارات محمدرضا حیاتی درباره اخراجش از تلویزیون و مهاجرت
کار گویندگی خبر و این مدل ارتباط مردمی علاقه زیادی دارم. این اواخر در مصاحبه با یک شبکه اینترنتی، مطالبی عنوان شد که شاید از نظر عده ای جالب نبود و باعث شد همکاری ام با صدا و سیما مدتی قطع شود. از طرف مدیران، با من تماس گرفتند و گفتند شما نباشید، من هم گفتم چشم. من پنج سال پیش بازنشسته شدم و حالا اگر شما می گویید نباشم می پذیرم. او ادامه داده است: در آن مصاحبه، نکات زیادی مطرح شد که ...
گفت وگو با منصور ضابطیان به بهانه انتشار کتاب جدیدش، سه رنگ
. در این مدت حتما خیلی از آدم ها گفتند که کاش جای شما بودیم. بله، خیلی ها می گویند برویم دنیا را ببینیم. من به آن ها می گویم که چه کاری برای این خواسته ات کرده ای؟ بعد می بینم که هیچ کاری برای آن نکرده است و تصمیمی وجود ندارد، فقط علاقه مندی است که با علاقه مندی تنها هم نمی شود کاری انجام داد. جمله ای پشت یک تاکسی دیدم که نوشته بود بهشت را با آرزو نمی دهند، با تلاش می دهند ...
بروجردی امید آزادی کردستان را زنده کرد/ ماجرای نام گذاری قرارگاه حمزه سیدالشهدا
با آذربایجان غربی ادغام شود و قرارگاه اینگونه تشکیل شد. شاید 2 ماه بیشتر نگذشت، بعد از عملیات بیت المقدس اواسط تابستان بود که قرارگاه کار خود را شروع کرد ولی هنوز فرمانده مشخص نبود با من تماس گرفتند و گفتند می خواهیم حکم را به نام تو بزنیم، گفتم چون عمل جراحی مفصلی دارم فقط می توانم سه ماه در این مسوولیت باشم تا شما کسی را پیدا کنید، گفتند سه ماه خوب است و حکم سرپرستی را زدند تا اینکه ...
آیا محمدرضا حیاتی از ایران مهاجرت کرده است؟ + فیلم
مورد پسند ما نبود، اما ایشان نقش های بسیار شایسته و خوبی بازی کرده از جمله نقش حمزه سیدالشهدا در فیلم محمد رسول الله است. اگر من بگویم آنتونی کوئین بازیگر خوبی است، کار بدی کردم؟! من از هنر این بازیگر استفاده و از او تقدیر کردم. درباره خواننده مدنظر هم در مصاحبه عملکرد فنی و هنری شخص اهمیت داشت. حیاتی درباره شایعه مهاجرت از کشور هم این طور گفته است: من اگر می خواستم از ایران بروم، سال های قبل ...
حکم سنگین فدراسیون علیه خواهران منصوریان (عکس)
د تا علیه من شکایت کند. من حرف حق را می زنم و این دوستان را ناراحت کرده. دیدید که مریم هاشمی مرتکب دوپینگ شده و حرف من هم ثابت شد. دارنده 5 طلای جهانی ووشو در واکنش به مصاحبه امروز نایب رییس فدراسیون ووشو علیه خودش عنوان کرد: خانم ناطقی که امروز در مصاحبه اش مرا تهدید کرده، یادش نیست که در سالن سال قبل چه اتفاقاتی افتاد؟ چرا حرف دروغ می زنید؟ بعد از اینکه سهیلا انتخابی را برد و گفت ...
حکم سنگین فدراسیون علیه خواهران منصوریان (عکس)
بیاید تا علیه من شکایت کند. من حرف حق را می زنم و این دوستان را ناراحت کرده. دیدید که مریم هاشمی مرتکب دوپینگ شده و حرف من هم ثابت شد. دارنده 5 طلای جهانی ووشو در واکنش به مصاحبه امروز نایب رییس فدراسیون ووشو علیه خودش عنوان کرد: خانم ناطقی که امروز در مصاحبه اش مرا تهدید کرده، یادش نیست که در سالن سال قبل چه اتفاقاتی افتاد؟ چرا حرف دروغ می زنید؟ بعد از اینکه سهیلا انتخابی را برد و گفتند ...
کتاب لبخندی به معبر آسمان منتشر شد
این کتاب با عالمه محمدی و زینب گل محمدی بوده و طرح جلدش را مهدی مصطفوی اجرا کرده است، در بخشی از این کتاب در خاطره ای با عنوان می ریم صفا، کوچه وفا! به روایت حمید داودآبادی می خوانیم: پاییز سال 1365 همه نیرو های لشکر27 در اردوگاه کرخه مستقر بودند. محل استقرار بچه های گردان تخریب با اردوگاه لشکر مقداری فاصله داشت. یک روز می خواستم آنجا بروم تا به چند نفر از بچه محل هایمان سربزنم. کنار جاده خاکی ...
ماجرای فحاشی علی پروین به بازیکن پرسپولیس
سال 1372، چهار بازیکن پرسپولیس مدت کوتاهی بازداشت شدند و هفته نامه های ورزشی پر شد از خبرهای ضد و نقیض درباره این ماجرا. بعد از 27 سال بهزاد داداش زاده واقعیت این ماجرا را برای نخستین بار در طرفداری فاش می کند. وی در گفتگو در طرفداری اظهار داشت: نخستین محرومیتم در سال 72 بود. من ارتباط نزدیکی با حمید روزبهانی داشتم و رفت و آمد داشتیم. او به تازگی نامزد کرده بود. پرسپولیس با کشاورز بازی ...
روایت آزادگی از زبان سومین رکورد دار اسارت در زندان های عراق
گفتند برگردید سر یگان هایتان. من رفتم اصفهان. یک ماهی اصفهان بودم بعد خودم را منتقل مشهد کردم. از لحاظ روحی مشکل داشتم زود از کوره در می رفتم. من را فرستادند بیمارستانی در تهران و بستری ام کردند. آنجا به من گفتند برو خودت را بازنشست کن؛ ولی من نمی خواستم بازنشست شوم. گفتم می خواهم بروم سرکارم. گفتند با این وضع که نمی توانیم تو را بفرستیم سرکار. تو از نظر ما 80 درصد جانبازی. اگر بخواهی بروی باید ...
حیاتی: اگر می خواستم از ایران بروم سال ها قبل این کار را می کردم / تماس گرفتند و گفتند شما نباشید؛ گفتم ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : گوینده خبر سیما، درباره حواشی فعالیت های رسانه ای اخیرش توضیحاتی داد. به گزارش باشگاه خبرنگاران، محمدرضا حیاتی مجری باسابقه تلویزیون در آبادان متولد شده و تحصیلاتش را در این شهر گذرانده است. او سپس به تهران آمد و پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در رشته علوم سیاسی ادامه تحصیل داد. حیاتی به زبان های مختلف علاقه دارد؛ به همین خاطر در حوزه زبان تحقیقات و جست و جوی بسی ...
مصاحبه با یکی از راویان دفاع مقدس بنام مسلم نبی
شهرها و روستاها گذشتند تا به اصفهان رسیدند. شهدایی که تک تک روی دستان همین مردمی که چند ده سال پیش تدفین کننده شهدای هشت سال دفاع مقدس بودند، تشییع شدند. سال گذشته چنین روزی گویا شهدای آرام گرفته در گلستان شهدای اصفهان هم آرام گرفتند، شهدا به شهدا رسیدند. آری؛ امروز سالروز همان روز به یاد ماندنی است که برای همیشه در تاریخ پرافتخار اصفهان ثبت شد. دل ما هم مثل شما می سوزد که آن روز چقدر زود تمام شد ...
مهدی فردای همان روزی که خواب دیدم پرنده شده به شهادت رسید!
اینجا کلیک کنید انگار توی دلم قند آب کرده باشند، قبراق از پله های زیرزمین رفتم پایین. به خودم می گفتم فوق فوقش چند روزی بستری است و بعد مرخص می شود! با خوابی که دیده بودم به کمتر از شهادت فکر نمی کردم. هنوز مزه توت زیر زبانم بود. کلید لامپ را زدم. پق. شیشه های لامپ آفتابی جلوی پایم خرد و خاکشیر شد. توی مغزم چراغی روشن شد. به یاد چشم های فریده افتادم. چرا چشمانش این قدر قرمز بود؟ چادرم را ...
تا الان هیچ پیشنهادی از رسانه های آن طرف آبی به من داده نشده است
یک مجری قدیمی صدا و سیما گفت : تا الان هیچ پیشنهادی از رسانه های آن طرف آبی به من داده نشده است. به گزارش افق انلاین ،محمدرضا حیاتی گوینده سابق خبر در گفتگویی با باشگاه خبرنگاران جوان درخصوص این که آیا قصد مهاجرت دارد گفته است : من اگر می خواستم از ایران بروم سال های قبل این کار را می کردم. مثلا زمانی که بچه های من کوچک تر بودند و می توانستم راحت تر مهاجرت کنم. البته مهاجرت به تنهایی ...
یک بعدازظهر داغ تابستان
. در مسیر کوتاه تا مکان فیلمبرداری، گفت سر همسرش به شدت شلوغ است و باید منتظر بمانم تا صحنه مورد نظر فیلمبرداری و حاتمی از کار فارغ شود. سر صحنه سلامی ردوبدل کردیم و به تماشای آنچه جلوی چشم ام در حال ضبط شدن بود نشستم. تا حاتمی کار فیلمبرداری را تمام و وقتی برای صحبت پیدا کند، 2 ساعتی گذشت. من هم قید شتاب برای رسیدن به خانه را زدم و به خودم گفتم امروز مصاحبه را می گیرم و تمام. بعد از پایان ...
از شب قبل بازی حالم وخیم بود
به گزارش عصرتبریز، ساکت الهامی درباره وخیم شدن حال خود در جریان بازی شب گذشته با شاهین بوشهر با بیان این که از شب قبل بازی حالم وخیم بود، اظهار داشت: پس از اینکه سر من گیج رفت پزشکان تیم فشارم را گرفتند که این فشار 27 بود . سپس من را به کلینیک نزدیک ورزشگاه بردند تا نوار قلب و آزمایش بگیرند. وی افزود: به من گفتند تا صبح در این کلینیک بمان اما گفتم هر طور شده می خ ...
آنچه نشنیدیم
رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان در گفت وگو با ایسنا، اظهار کرد: من در این نشست صحبتم را با آیۀ شریف رب اشرح لی صدری... آغاز کردم و بعد از ادای احترام به حضار این بیت را خواندم که سرخی چشم کبوتر هیچ می دانی ز چیست؟ /نامه ام می برد و بر درد دلم خون می گریست. وی ادامه داد: من از مظلومیت خبرنگاران سخن گفتم که در گرما و سرما می کوشند وظیفۀ اطلاع رسانی را به نحو احسن انجام دهند ...
روایتی تلخ از بلایی که منافقین سر یک شهید آوردند
. سریع به همان منطقه رفتم و از بچه های کمیته سؤال کردم... تا اینکه فردی رفته بود یک نفر را ترور کند، مردم ریختند و او را گرفتند. موقعی که او را آوردند، در ملات هایش چیزی پیدا می کنند و عملیات چال کردن را در ملات هایش پیدا می کنند... به سردخانه اوین رفتم. همین که بدن ها را نگاه کردم، او را برگرداندم و جای زخمش را در کمرش دیدم و گفتم این است. بیشتر از همه آسیب دیده بود. دندان ها، صورت، چشم ...
دلشوره در جاده اسلام آباد - قلاجه
به گزارش ایثار تهران به نقل از مشرق نیوز ، محسن نورانی هم از نظر ظاهر و هم از نظر باطن از چهره هایی بود که آدم نمی تواند فراموشش کند. فرمانده تیپ ذوالفقار بود و چشمانی نسبتاً درشت، صورتی گندم گون و حرکاتی آرام داشت. حدوداً یک سال بعد از آزادسازی خرمشهر و حوالی تیرماه 62 از تهران که حرکت کردم، مدام در فکر بودم کجا و پیش چه کسی بروم و به کدام گردان یا تیپ ملحق شوم. آن زمان در اتاق بی سیم ...
فرزندم را با قرآن و با خنده روانه جبهه کردم
، رفتم در را باز کردم. گفتند: پسر شما محمدحسین زخمی شده و عکسش را می خواهیم. گفتم: کجاست؟ گفت: بیمارستان. گفتم: می توانم ببینمش؟ گفتند: نه، شما بعد از ظهر هر وقت رسیدید بیایید ببینیدش! شب قبل از این ماجرا، پسرم محمدحسین را در خواب دیدم. داشت به طرفم می آمد، وقتی نزدیکم رسید. بهش گفتم: بابا بنشین، گفت: نه من وقت ندارم و باید برم. بعد از این که عکس را دادم، به آن ها گفتم که می ...
ادبیات هم در بیان مظلومیت خانواده مدافعان حرم قاصر است
های آن نسل را به خود اختصاص داده که هیچ گاه از ذهن شان پاک نمی شود. حمایت از نویسندگان جوان ادبیات دفاع مقدس را چطور می بینید؟ من کتابم را به یکی از انتشاراتی ها دادم و به خاطر فعالیت هایش در این حوزه تقدیر هم شده. بعد از مدتی برای نوشتن قرارداد تماس گرفتند و وقتی به دفترشان رفتم گفتند باید مبلغی را به عنوان هزینه به آن ها بپردازم. این اتفاق برای قبل از گرانی کاغذ است ...
فکر نمی کرد کرونا آن قدر نامرد باشد
منصوره است: یک سال برای مشاوره و درمان پیش اش می رفتم. روح بزرگی داشت. وقتی فکر می کرد هزینه درمان زیاد است صرف نظر می کرد. بارها دیدم هزینه مراجعانی را که قادر به پرداخت نبودند پس می داد. پزشکی بود که به احساسات بیمارش اهمیت می داد. او آزاداندیش بود و من راحت حرف هایم را برایش می گفتم. قبل از این که پیش دکتر منصوره بروم گیج بودم و او راه تاریک مقابل زندگی من را روشن کرد. هنوز صدایش با من است. هر بار ...
مربی تیم ملی کشور در خدمت کارتن خواب ها / کرونا می رود و مهربانی می ماند
بار روح الله یکه و تنها پای در میدان بگذارد. ماجرای عهد برادرانه روح الله مستوری؛ مربی 39 ساله تیم ملی راگبی جمهوری اسلامی ایران و مدیر باشگاه راگبی پسران شیراز است. او سابقه ی فعالیت چندین ساله در هیئت محمدیه واقع در بهارستان شیراز را دارد. ده سال پیش به همراه برادر مرحومش تصمیم گرفتند برای کارتن خواب ها غذا تهیه کنند و کار خود را با دویست پرس غذا شروع کردند. مستوری این کار ...
توضیحاتِ تازهِ حیاتی از دلیل اخراجش از تلویزیون / کنایه زیباکلام به توقیف روزنامه جهان صنعت / توصیه ...
. این اواخر در مصاحبه با یک شبکه اینترنتی، مطالبی عنوان شد که شاید از نظر عده ای جالب نبود و باعث شد همکاری ام با صدا و سیما مدتی قطع شود. از طرف مدیران، با من تماس گرفتند و گفتند شما نباشید، من هم گفتم چشم. من پنج سال پیش بازنشسته شدم و حالا اگر شما می گویید نباشم می پذیرم. این مجری درباره نام بردن از ابی (ابراهیم حامدی) هم توضیح داده است: آن مطلبی هم که عنوان کردم از این جهت که ت ...
محاکمه 3 نوجوان داعشی در تهران
و گفتیم ما نمی توانیم آدم بکشیم. کتک مان زدند و شکنجه کردند. دنبال راهی بودیم که برگردیم. وقتی این گروه را پیدا کردیم، به ما گفتند برای اینکه شما را نکشیم، برای ما آب بیاورید. آنجا بود که همراه این گروه شدیم. ما نزدیک بمو به اینها رسیدیم. وقتی وارد خاک ایران شدیم، من نمی خواستم دیگر برگردم و می خواستم پیش خانواده ام بروم؛ اما می ترسیدم. ابوخدیجه ما را می کشت. اینها رحم ندارند. ...