سایر منابع:
سایر خبرها
پر کردن فاصله اجتماعی با فرشته ها
تکرار می کنند. این روزها که کرونا جهان محرم ما را مصادره کرده، شده مثل روضه های خانگی بچگی ما جمع های کوچک زیاد می بینیم، دیروز غروب رفتم کهف الشهدا، تنها مکانی که انگار از خودم زده ام بیرون و نشسته ام روبروی خودم و من تمام شهرم و می توانم از بیرون نگاهش کنم و فکر کنم. مسیر شیب دار به سمت کهف را پیاده رفتم از بالا صدای سخنرانی می آمد، وقتی رسیدم محوطه مثل سال های قبل فرش پهن کرده بودند و مجلس ...
گفتگوی تسنیم با پیرغلام امام حسین(ع)؛ نوکران حضرت اباعبدالله(ع) اخلاص را شرط اصلی خدمت در این آستان ...
می کردید؟ تقریباً ده ساله بودم که مداحی کردم. خانه ای بود که به خانه قنادها مشهور بود و من اولین بار در آنجا خواندم. وقتی وارد خانه شدم به سمت حوض وسط حیاط رفتم و بچه ها دورم را گرفته بودند. یک ظرف برداشتم از آب حوض پر کردم و گفتم یا حسین علیه السلام! بچه های تو تشنه بودند. نمی دانم با همین دو سه کلمه که خدا بر دهان من گذاشت چطور مجلس گرم شد و همه به گریه افتادند و شور حسینی را درک ...
توکلی: می خواهم از دوومیدانی خداحافظی کنم
به گزارش خبرورزشی ، سپیده توکلی می گوید: به احتمال زیاد خداحافظی می کنم، ولی در مسابقات داخلی شرکت می کنم. من در این سال های آخر مخصوصاً آخرین مسابقه ای که اعزام شدم خیلی اذیت شدم و الان واقعاً به جایی رسیده ام که فکر می کنم آرامشم خیلی مهمتر از این است که بخواهم ورزش حرفه ای کنم. من 10 تا 12 سال عضو تیم ملی بودم و تقریباً سه بازی آسیایی خارج سالن رفتم، دو بازی آسیایی داخل سالن رفتم و پنج قهرمانی ...
مداحی که با نوای خود، جوان روسی را شیعه کرد+فیلم
... من نمی توانم حال یتیم های امام حسین (ع) را توصیف کنم، زیرا زبان ما لیاقت بیان آن را ندارد. عصر روز عاشورا سخت ترین روز برای بچه های امام حسین (ع) بود، از طرفی عزیزان خود را از دست داده و یتیم مانده بودند و از طرفی مادر ها جوان های خود را از دست داده بودند و کسی نبود تا حمایت شان کند. کدام روضه شب عاشورا شما را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد؟ من 64 سال نمک خور ارباب بودم ...
ماجرای جالب صادق آهنگران از همبازی شدن با حسین پناهی
.... سیلی محکمی که خوردم در مدرسه شاه پور سابق (مصطفی خمینی فعلی) کلاس هشتم دبیرستان بودم، که قرار شد ولیعهد به خاطر روز چهارم آبان (روز تولد شاه) به استادیوم اهواز بیاید. تمام بچه های دبیرستان را آماده کردند تا به استادیوم ببرند. اصلا دوست نداشتم بروم اما اجباری بود و همه باید می رفتند. خیلی مرتب و منظم به سمت استادیوم حرکت کردیم. به خیابان نادری که رسیدیم، کمی اطرافم را نگاه کردم ...
نظم نوین جهانی حسین (ع) در دیار 8000 ستاره درخشان +فیلم
به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، محدثه فردی ؛ این روزها هوای شهر، هوای گریه است، هوای غمِ عزای سید و سالار شهیدان، سال هاست غم حسین (ع) با خون و پوست و گوشت این مرزوبوم عجین شده و خون غیرت را در رگ های مردان و زنان این مرز پرگوهر خروشان کرده است، این روزها غم عزای حسین (ع) باغم فراقِ شورِ عزایِ حسین (ع) عجین شده و دل های عاشقان، تنگ ذکرهای دست جمعی شب های هیئت سید و سالار شهیدان است، دل های عاشقان ...
مادران شهدا فرزندان خود را برای ادامه راه سیدالشهدا (ع) تقدیم اسلام کردند
نقل می کرد که ایام اربعین هر سال به پیاده روی می رفتم و به مجید هم می گفتم بیا. او قبول نمی کرد. اما اربعین فرا رسید و مجید به من گفت که امسال می خواهم بیایم. به او گفتم تو که با سیدالشهدا (ع) خیلی فاصله داشتی چه شده است؟ او گفت امسال می خواهم بیایم. مجید قربانخانی به اربعین رفت و وقتی برگشت دیدیم که مجید شخص دیگری شده است. دقت کنید که مجید به سیدالشهدا (ع) متوسل شد، تحول درونی برایش رخ داد و 10 روز ...
بانویی که نقشه راه فعالیت جهادی را از شهدا گرفت/ از تحول در شلمچه تا تبلور در جهاد
خود بیشتر لذت می بردم و تفکر و اعتقاداتم نیز با همسفرانم متفاوت بود و درک شان نمی کردم و در حال خود به دنبال جواب سوالاتم بودم. با ذوق و شوقی که انگار در همان سال ها زندگی می کند ادامه می دهد: در تمام مناطق بچه های کاروان گریه می کردند و به هر منطقه ای می رسیدند به رسم ادب کفش هایشان را درمی آورند و من چون به این نقطه نرسیده بودم گمان می کردم تمام اینها تظاهر است. شلمچه با ...
حتی بازی در نقش قاتلان امام حسین (ع) سخت است
تأثیر حضور در این سریال بر زندگی شخصی اش عنوان می کند: برای همه ما عوامل و بازیگران کل سریال مختارنامه برکت بود. هم از لحاظ مادی و هم معنوی همه چیز را در زندگی من تغییر داد و برایم مثل یک دانشگاه بود. از نظر معنوی نیز نگاهم را به زندگی تغییر داد و در کار های بعدی ام هم خیلی موفق بودم. بازیگری که هنوز او را کیان ایرانی صدا می کنند تسنیم مصاحبه ای با رضا رویگری، بازیگر نقش کیسان ...
نشست بررسی موانع اجرای امربه معروف و نهی ازمنکر در گناوه برگزارشد
...: نشست مجازی بررسی موانع اجرای امر به معروف و نهی از منکر به همت دانشگاه پیام نور و مدرسه علمیه الزهرا (س) گناوه برگزار شد. به گزارش فکرشهر به نقل از مهر، حجت الاسلام سید عبدالهادی رکنی حسینی امام جمعه گناوه عصر یکشنبه در این نشست با تسلیت ایام سوگواری ماه محرم اظهار داشت: هفته اول ماه محرم به نام هفته امر به معروف و نهی از منکر نامگذاری شده است اما نباید این فریضه در طول سال به ...
مرثیه عاشورا در کردستان
در یک کلام، با همه هستی اش به مصاف شب پرستان آمده است. امروز شیعه و سنی در کردستان یک سر مرثیه عاشورا بود، انگار نه انگار بیش از یک هزار و 371 سال از روز واقعه گذشته است، اما این داغ هر سال تازه تر می شود. آفتاب عاشورا که دمید دسته شاحسین گویان سریش آباد شانه به شانه هم، فریاد یا حسین واحسین سر دادند و نوا دادند: صحرای کربلا طوفانی است. این یعنی هزاران سال بعد از ...
مسیر عاقبت به خیری از اطاعت از رهبری می گذرد/ مگر نمی دانید با روضه خوان صاحب روضه هم می آید؟
ما ظاهر را نمی بینیم. با حالی که در این مجلس است، ایمانمان این است که صاحب عزا هست. وقتی به مجلس می رویم به ظاهر نگاه نمی کنیم. خدا آیت الله گلپایگانی را رحمت کند. فرمودند که مگر نمی دانید با روضه خوان صاحب روضه هم می آید؟ وی ادامه داد: من در محضر حضرت آیت الله رشاد زنجانی بودم. قبل از انقلاب از دنیا رفتند. من یک روز به منبرشان در مسجد صاحب الزمان رفتم و گفتم حسین جان قربان حرم خلوتت بروم ...
ماجرای "تحکیم وحدت"، سروش و کدیور در خرم آباد
ورود اینها نشده اند؟ گفت: نشده است دیگر. شما هم از سمت جمعیت نروید. یک ماشین از استانداری روی باند فرودگاه بیاید و شما را ببرد. گفتم: زشت است برای مسوول امنیت یک استان که این طور از فرودگاه خارج شود. خلاصه پذیرفتم چون باید در جلسه شورای تامین استان شرکت می کردم. رفتم از در پشتی وارد باند فرودگاه شدم. یک مرتبه دیدم بین 150 تا 200 نفر با سنگ و چماق روی باند فرودگاه که از نقطه نظر امنیتی از ...
خاطره ای عاشورایی از عبدالحسین زرین کوب/ لسان الغیب مرا روضه حسین(ع) آموخت
حفظ با من همخوانی و گریه می کرد، طوری که تمام بدنش می لرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه من بود. متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده، حالا دیگر می دانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم. بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم. گفت: معتقد شدم ...
شیر مرد خراسانی کوه های کردستان
دستش کشید و اشاره کرد: مرا روی زمین بگذارید. سپس اشاره کرد که مرا به سمت قبله قرار دهید و بعد اشاره کرد شما بروید بالا و مجروحان دیگر را بیاورید. آنجا بود که متوجه شدم کاوه روی قله مانده است و چون به شدت مجروح بود، رفتم سراغ برادر بزرگوارمان سردار محبی از بچه های خوزستان که در لشکر ما بود و جانباز عزیزمان سردار خلیل آبادی و چند نفر دیگر. همراه هم راه افتادیم به سمت نقطه رهایی؛ همان محوری که شب ...
تقدیر همسر و پسرم شهادت در حرم امام رضا(ع) بود
اذیت کنند. برخلاف اینکه پسرم آن روز نمی خواست حرم بیاید و گفت: مامان، من هر روز صبح و شب زیارت رفتم، امروز نمی آیم. اما او را راضی کردم با ما حرم بیاید. چه مدت قبل از بمب گذاری حرم مطهر امام رضا(ع) به زیارت مشرف شدید؟ نزدیک ساعت 2 بعدظهر بود که از مسافرخانه به سمت حرم آمدیم. هر روز داخل صحن انقلاب وضو می گرفتیم، دو رکعت نماز می خواندیم و سپس برای زیارت به داخل روضه منوره می رفتیم ...
شهید شفیع حلیمی اصل بهشت را برای همه می خواست
عمو جان یک قوطی برای دیدار شماست و قوطی دیگر شیرینی شهادت من است. بیشتر دوستانش به شهادت رسیده و با پرواز خود او را در زمین خاکی جا گذاشته بودند و او با کوله باری از تنهایی و خستگی روزها را می شمرد. آخرین زیارتش با امام رضا(ع) غریبانه و عاشقانه بود. انگار بعد از آن زیارت بود که دلش آرام گرفت و به مراد خود رسید. چند شب قبل از عملیات بود. همه کنار هم جمع شده بودند و از اینکه این ...
بفرمایید روضه کودکانه/ پویش قصه های محرم در فضای مجازی
استقبال ها باعث شد من مطالعاتم بیشتر شود و داستان ها را در میان تفسیرهای قرآنی مطرح مانند تفسیرالبیان جستجو و مطالعه کنم. بازخوردهای بسیار خوبی هم گرفتیم. یکی از مادرها گفت دختر من اسمش دل آرام است و آنقدر جذب این قصه ها شده که به من می گوید از این به بعد مرا زهرا صدا بزن. دوست دارم بچه ها با همه حواسشان درگیر قصه شوند یکی از دغدغه های خانم قصه گو این است که هنگام تعریف قصه همه ...
نوکری سید الشهدا(ع)؛ از صف مدرسه تا پیاده روی اربعین+عکس
ام را در هیئت حضرت ابوالفضل(ع) شهر اردل که زادگاه خودم بود و هیات مسجد صاحب الزمان ارواحنافداه در معیت دوستان خوبی مثل ظهراب رئیسی، عباس رئیسی، علی اصغر خلیل ، ذبیح سیفی و دیگر رفقا در کنگان هم سال های اول در حسینیه شهید هاشمی در معیت دوستان بزرگواری مثل حاج آقای شیخی، جواد غلامی و مسلم رضایی و مسجد امام حسن مجتبی(ع) محله حسین آباد و بعدها در هیات فرهنگی - مذهبی لواء الزهرا(س) و هیات متوسلین حضرت ...
وقتی کرونا نوآوری می آورد/ تبلور عشق حسین (ع) در هیئت مجازی
عزاداری دانشجویی هم همه ساله قبل از شروع ماه محرم با سیاه پوش کردن فضاها و برپایی خیمه های عزا به استقبال عزاداری ماه محرم و صفر می روند و به فراخور آغاز سال تحصیلی، در دهه های مختلفی از این دو ماه عزاداری می کردند. امسال با توجه به ویروس منحوس کرونا و همچنین تعطیلی دانشگاه ها، گمان میرفت که فعالیت هیئت های مذهبی دانشگاه ها نیز تعطیل یا کمرنگ شود اما دانشگاهیان نشان دادند که دل کندن از مسیر ...
روایت یک عمر نوکری امام حسین(ع) از زبان پیرغلام بروجنی
دلیل نبود سوخت، با یک گروه از بچه ها نوحه خوانده و به در خانه ها رفته، بی بضاعت ها چوب و سوخت محلی و آنها که وضع مالی بهتری داشته، ذغال می دادند. سال اول پس از انقلاب مردم دچار دوگانگی شده بودند که آیا سنتی عزاداری شود یا این عزاداری ها خرافه است، اما حضرت امام(ره) رهنمود دادند؛ عزاداری سنتی را رها نکنید. فارس: خاطره ای از عزاداری امام حسین(ع) در آن سال ها دارید؟ ...
ماجرای تحریم آب و کتک خوردن بازیگر شمر در خیابان +فیلم
برایم باورکردنی نبود؛ حتی باز هم به خودم می گفتم آقای میرباقری شوخی کرده است. ولی وقتی پای قرارداد رفتم و نقش شمر را برای من نوشتند آنجا بود که مُهرِ بازی در این نقش برایم خورده بود. کد ویدیو دانلود الفیلم الأصلی وقتی شمر شدم نمی دانستم به خانواده ام چه بگویم *یکی از استرس هایی که داشتید مواجهه با خانواده تان بود و نمی توانستید بگویید شما شمر مختارنامه ...
وقتی شمر شدم، هم ناسزا شنیدم و هم نفرینم کردند
سلمان فارسی ساخته شود که هنوز بعد از 11 سال این اتفاق نیفتاده است. مختارنامه به قدری قوی بود که در کویت، عراق، بنگلادش و دیگر کشور ها مرا می شناختند، اما دیگر ساخت چنین سریال های خوبی ادامه پیدا نکرد. واقعا حیف نبود که چنین سریال هایی دیگر ساخته نشود؟ بهتر بود به جای اینکه هرسال این سریال پخش شود، ما هر سال یک سریال با همین کیفیت می ساختیم. معتقدم سریال های میرباقری، الف ویژه است و نه فقط ...
بدون سر و صدا از استقلال جدا شدم
. وی در مورد اینکه آیا چکی به دست او رسیده است، گفت: اصلا چکی به دستم نرسید. قرار بود یک نفر از باشگاه این کار را انجام بدهد. روزی که به بچه ها پول دادند، به من گفتند فردا پولت را پرداخت می کنیم. من هم گفتم مشکلی نیست و دست شما درد نکند. چقدر هم از آقای مدیر فوتبالی تشکر کردم. بعد دیدم اصلا جلوی پرداخت پول به من را گرفته و نمی دانم اصلا چک من کجا رفته است. 10 درصد قراردادم هم پول کمی نبود ...
تابوت حاج قاسم،تابوت نیامده ابراهیم هادی بود/گفته بود برنمی گردم
خانواده فرزندانش بود. نه این چیزی که این روزها حسابی باب شده، زندگی مجردی جوان های ازدواج نکرده، که خیلی از پدر و مادرها هم استقبال می کنند. اینگونه شاکله خانواده از هم می پاشد. آن زمان این طور نبود. بچه ها و زندگی هایشان یک شاکله خوبی داشتند. تا کم سن و سال و در خانه بودند نظارت پدر و مادر بود و اطاعت پذیری از در محیط خانه. بعد هم همین فضا به فضای بعد از ازدواج منتقل می شد. در نتیجه کانون خانواده ...
سامانه ارزیابی ریسک ابتلا به کرونا در سازمانها تولید شد
اندازه گیری ریسک کرونا در سطح اعضای دانشگاه به صورت پایلوت استفاده می کند تا ابتلای کارکنان، دانشجو و اعضای هیئت علمی به کرونا را مدیریت کند؛ همچنین این سامانه در بخشی از پرسنل شرکت آبفای تهران نیز در حال استفاده در پرسنل ستادی و میدانی است. به گفته ترابی، همچنین با ستاد مقابله با کرونا صحبت هایی داشتیم که بتوانیم در همه سازمانها از این سامانه استفاده کنیم تا قبل از ورود به فصل پاییز ...
از نگرانی مردم گیلان از ورود مسافران به این استان تا چشم انتظاری ایثارگران برای دریافت معوقات
ماه ندادند بااین همه مشکلات چکارکنیم خودتان را بگذارید جای ما پیگیری کنید. 0886...0918: سلام ما بازنشسته های قالیبافی خانگی تأمین اجتماعی حداقل 10 سال بیمه دادیم. موقع بازنشستگی بعضی هایمان 100 بعضی ها 150 بعضی هایمان 200 گرم طلایمان را فروختیم ریختیم یعنی تمام پس اندازمان را. با پول قالیبافی خریده بودیم میدانید اگر طلاهایمان مانده بود پولش چقدر می شد من 97 باز نشت شدم. حداقلش اینه که ما ...
کرامت خاصه ابوالفضل العباس(ع)
فاطمه زهرا، مرا شفا ده. دخترم با دل شکسته شروع کرد به صدا زدن و از آن بانوی معظمه یاری خواستن. بی بی، هم در گوشه خانه به گریه می گفت: یا فاطمه زهرا، این بیمار آلمانی را با خود آورده ام و شفای او را از شما می خواهم . مادر جان ! کمک کن و آبروی مرا نگه دار. آن مرد اضافه کرد: من هم از دیدن این واقعه در گوشه حیاط منقلب شدم و گفتم: ای فاطمه پهلو شکسته! دیدم دخترم قدری ساکت شد ...
شهید مدافع حرم روز تاسوعا
در بابل بود. حسین پس از شهادتِ دوستش در مرخصی هایش ابتدا به مادر کمیل سر می زد و بعد به خانه می آمد . و همیشه به مادر کمیل می گفته دعا کنید تا من هم شهید شوم . دعا کن اولین شهید در روز تاسوعا باشم یکی از همرزمانش در خاطره ای نقل می کند: شب عملیات بود. قرآن در دست گرفته بودم و بچه ها از زیر آن می گذشتند. حسین با موتور چهارچرخ در حال گذشتن از زیر قرآن بود که گفت : دعا کن فردا اولین ...