سایر منابع:
سایر خبرها
تشییع پیکر 2 شهید دفاع مقدس در شیراز
پیکر 2شهید تفحص شده در مناطق عملیاتی دفاع مقدس صبح دیروز با حضور هم رزمانشان، خانواده شهدا و مسئولان استان فارس وارد فرودگاه شهید دستغیب شد. روز دوشنبه پیکر شهید سعید رحیمی متولد 1345 در شهرستان فسا و روز چهارشنبه پیکر شهید باباجان عابدی متولد 1307 در شهر داریون به خاک سپرده می شود. این دو شهید خرداد سال 1367 به شهادت رسیدند. ...
روایت سَر شهیدی که سه ماه نزد پدر ماند
پدرم بدهد، پدرم در خانه نبود و به مسجد رفته بود. مادر در منزل را باز می کند و حاج آهنگران تاکید دارد که خبر را به پدرم بگوید که مادرم می گوید چیزی شده که به او می گویند خیر. ولی وقتی مادرم متوجه گروه اطلاع رسانی شهادت می شود، از آقای آهنگران می پرسد محمدرضا شهید شده است؟ آقای آهنگران می گوید محمدرضا کمی زخمی شده است. مادر شهید محمدرضا آل مبارک و نوه اش خواب عجیب مادر ...
رفتم نان بگیرم از جبهه سردرآوردم
روزنامه همشهری نوشت : سیدعباس موسوی، سخنگوی سابق وزارت خارجه ایران و سفیر جدید ایران در جمهوری آذربایجان گفت: زمانی که برای نخستین بار به جبهه رفتم، حدود 14سال داشتم. بعد از یک دوره آموزشی 45روزه و سخت، ابتدا راهی جبهه کردستان در منطقه مرزی مریوان شدم. او در پاسخ به این سوال که چگونه خانواده خود را برای رفتن به جبهه قانع کردید، گفت: گاهی با مثال زدن و با صحبت کردن اقوام. البته برای من چون کوچک تر بودم، سخت تر بود؛ چون می گفتند تو از پسش برنمی آیی. به نوعی دلشان می سوخت. یادم هست برای بار دوم که می خواستم به جبهه بروم چون می دانستم پدر و مادرم ناراحت می شوند، صبح زود بلند شدم و برای نخستین بار گفتم: می خواهم بروم نان بخرم. تعجب کردند چون من معمولا نان نمی خریدم. با تعجب گفتند: برو. من رفتم نان بخرم و چندماه بعد برگشتم! (با خنده) به شوخی می گفتند: هنوز نان نخریده ای؟! در کل سعی کردم آنها را در مقابل عمل انجام شده قرار دهم. او همچنین گفت: یکی از موانع اصلی سن کم من بود. خود من در 12، 13سالگی مشتاق بودم به جبهه بروم، اما نشد. یکی، دوبار هم اقدام کردم و تا جاهایی رفتم، اما برگردانده شدم. سال های 63 و 64 نوجوان های آن دوران یک تقلب مثبتی را ابداع کردند و آن دستکاری شناسنامه بود. در آن زمان حداقل سن برای رفتن به جبهه 17 سال بود و برای اعزام یک کپی شناسنامه ضرورت داشت، برای رفع مانع عدد سال تولدم را تغییر دادم و رفتم ثبت نام کردم. موسوی همچنین گفت: من درمجموع، 4 یا 5 بار به جبهه رفتم و مدتش هم حدود یک سال شد. ...
شهیدی که با شناسنامه دوستش شهید شد/ ثبت رسمی شهادت رضا بعد از 36 سال
. شاهرضا ملقب به رضا سال 1360 در بوشهر با دختر استادعلی نجار ازدواج کرد. او آخرین بار در اول اسفند 1360 از طریق سپاه بوشهر راهی جبهه شد و در 18 اردیبهشت 1361 یعنی به فاصله چند ماه از اعزام آخر در خونین شهر به شهادت رسید. شروع کار از سن 12 سالگی در اطراف سمیرم منطقه پادنا و بیده زندگی عشایری داشتیم، وضعیت مالی خوبی نداشتیم کارمان در صحرا و با گوسفندان بود. من نتوانستم با پدر رضا ...
خاک و خون و خواب مادر/ نوری باید برگردم خط
نقاشی هایش بعدها متوجه شدم که عاشق ادبیات و هنر بود اما همان بعدها فهمیدم که فکرش بزرگتر از این ها بود، از نامه هایش متوجه شدم؛ فقط آن موقع ها نه روی فرش خوابیدنِ خاله و نه فکرِ بزرگ حمید برایم قابل درک بود و نه می دانستم که کجاست! گاهی اوقات مادرم تعریف می کرد که حمید خیلی مهربان بود، دل بزرگی داشت، دانشجو بود اما رها کرد و رفت جبهه، می جنگید، حمید معتقد بود” برای دفاع از وطن باید ...
داستان کوتاه: دستم را بگیر کوچولو
...: نه مادرم؛ شمارو اشتباه نگرفتند ولی شما چون کوچولویی هنوز متوجه منظور خانم معلم نشدی. پسرک هاج و واج و با عجله؛ انگار که بخواد جلوی اشتباه مادر و پدر را هم بگیرد تا آنها هم همان اشتباه خانم معلم را نکنند گفت: نه مامانی؛ اون فکر می کرد بابا شهید شده ولی هنوز زنده است. می گفت یعنی بابا زخمی شده؛ پاش یک چیزیش شده. پدر گفت: بیا؛ بیا بقلم تا برات تعریف کنم یعنی چی؛ تو یک ...
راه شهدا را ادامه دهید تا راه کربلا و قدس آزاد شود
د علی رضا قاضی (استان مازندران، شهرستان چالوس) (1364 ه.ش) • شهادت شهید جمال علی زاده (استان تهران، شهرستان تهران) (1366 ه.ش) • شهادت شهید علی طبری (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (1366 ه.ش) • وقوع حادثه خونین سرزمین منا در رمی جمرات (1394 ه.ش) • شهادت شهید حاج محمدرضا جلالی (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (1394 ه.ش) • شهادت شهید غضنفر اصل رکن آبادی (استان قم، شهرستان قم) (1394 ه.ش) • شهادت ...
روایت شهید گمنام ارمنی از قصرشیرین - زاهدان تا جلفای اصفهان
. و خدا به داد دل مادر برسد، مادر هراچ را می گویم، مادری که از آن سال ها چشم براه آمدن فرزندش ماند و ماند و در کلیسا برای بازگشت و سلامتی هراچ از عیسی مسیح(ع) خواست که فرزندش را به سلامت دارد هرچند می دانست امیدی به بازگشت او نیست اما در زمزمه های مادرانه خود بارها و بارها با خود می گفت؛ "یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور". و سالها گذشت و موی مادر و پدر سفید شد و قد ایستاده ...
درگیری خانوادگی به کشف اموال سرقتی انجامید
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، بیست و هفتم شهریور بود که فردی در تماس با پلیس 110، از چاقوکشی برادر معتادش خبر داد و گفت: او با تهدید به مرگ، پدر و مادرم را کتک می زند! به دنبال دریافت این خبر و با صدور دستوری از سوی سرهنگ فیاضی (رئیس کلانتری شهرک ناجا) بلافاصله نیرو های گشت عازم خیابان اقبال شدند و به بررسی موضوع پرداختند. در همین حال زن جوانی که به شدت عصبانی بود به ...
پیکر مادر سردار بی سر خیبر بر دستان مردم شهرضا تشییع شد
به گزارش سیناخبر صبح امروز سه شنبه پیکر حاجیه خانم نصرت همت مادر شهید حاج محمد ابراهیم همت فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله(ص) بر فراز دستان مردم شهید پرور شهرضا تشییع و در جوار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد. حاجیه خانم نصرت همت شامگاه یکشنبه 30 شهریور ماه بر اثر بیماری و کهولت سن در سن 91 سالگی به دیدار حق شتافت. امروز اهل آسمان شاهد دیدار مادر و فرزندی از سلاله پاکان هستند که ...
بابای خوبم...
، یادت هست که شب عروسی ام چقدر چشمانم به آسمان بود تا تو را شریک شادی ام ببینم. بابا جان، سالهای سال گذشته اما عشق به تو هر لحظه در وجودم شعله ور می شود و نبودت را بیشتر از قبل حس میکنم بابا جان هرسال به این روزها که میرسم هفته دفاع مقدس و روز پدر روزی که دختران و پسران گل و کادو به پدرانشان میدهند من با جعبه شیرینی بر سنگ مزارت بوسه می زنم. بابای خوبم من به تو افتخار ...
کامران گنجی ، نخستین شهید زرتشتی دوران دفاع مقدس
او به در خانه مادرم رفته و گفته بود که او و کامران با هم توی ماشین سوار بودند و در پی مأموریتی می رفتند. خمپاره ای انداختند که موجش هر دو نفر را به طرف بیرون پرت کرد. سر کامران به کوه خورد، ولی من سالم ماندم. با سختی به طرف کامران رفتم. سرش را در بغل گرفتم. فقط او توانست به من بگوید که به مادرم بگو ناراحت نباشد. شهید گنجی دهم مهر سال 1359 در جبهه های غرب کشور به شهادت رسید. منبع: ایرنا ...
پایی که بعد از 14 سال تنها بازگشت/ شهیدصوفی مغز متفکر جنگ
. وصیت نامه اش هم مثل خودش متفاوت بود. هر بار که این تکه از وصیت نامه اش را می خوانم بیشتر متوجه وسعت روحش می شوم. مادر حسن صوفی از اشتیاق پرواز فرزندش به شهادت می گوید: روز چهارم عید بود که شهادتش را فهمیدم دیگران زودتر می دانستند و چند روز به من نگفته بودند، 14 سال چشم انتظارش بودم تا چیزی از او برگشت به اسم پیکر. مرتبه آخر که به جبهه رفت گفت: ما درجان من رفتم، خداحافظ ...
ناگفته هایی از زندگی شهیدی که پس از 28 سال به آغوش خانواده بازگشت
رو هم می رساند و شما نگران نباشید. پدر ما در برابر این استدلال قاطع محمدآقا مدتی در منطقه سوسنگرد حضور داشت و به یاری رزمندگان رفت. وی با بیان اینکه ایشان در سال 64 پس حضور متمادی در جبهه حق علیه باطل به عنوان پاسدار وظیفه به جنوب کشور اعزام شد، گفت که محمد آقا در اسفندماه 64 و در عملیات والفجر8 به آرزوی دیرنه خود رسید و به همرزمان شهیدش پیوست. برادر شهید منتظری با یادآوری ...
ماجرای دردناک نبش قبر شهید محمدرضا آل مبارک
به گزارش خبرگزاری مهر ، یک کاربر فضای مجازی در توئیتر نوشت: "محمدرضا آل مبارک فرزند حاج حسین در 16 سالگی به جبهه می رود و در عملیات محرم سال 61 به شهادت می رسد. قصه اما این نیست. پیکر او بدون سر به خاک سپرده می شود. 7 سال بعد سر تحویل پدر می شود. پدر دور از همه، در کمدِ اتاقش سَر فرزند را 3 ماه نگه می دارد تا مجوز نبش قبر بگیرد. فقط آه ! " کد خبر 5029984 ...
خاطرات عجیب شهید مدافع حرم؛ محمد حسین مرادی
زمان می دانست که شهید می شود و حتی دفنش را مشخص کرده بود! اما بهتر است پای صحبت پدر گرامی این شهید بنشینیم: وقتی جنگ شد، بنده ازدواج کرده بودم و صاحب چند فرزند بودم. با وجود این اگر فرصتی پیش می آمد به جبهه می رفتم و توفیق یافتم 24 ماه حضور در مناطق عملیاتی داشته باشم. بنابراین محمدحسین که متولد سال 1360 است، حین جنگ بزرگ شد و در برخی از این اعزام ها، او که شاید چهار سال بیشتر نداشت، به ...
روایت تکان دهنده مادر شهید همت از لحظه ای که خبر شهادت او را شنید
پایگاه خبری جماران؛ مادر از آخرین باری که ابراهیم را دید این گونه می گوید: سه ماهی می شد نیامده بود تا بالاخره یک روز از جبهه دل کند و آمد. این بار خیلی قربان صدقه اش رفتم و قسمش دادم که زود به زود به من سر بزند. خواهر ابراهیم ادامه می دهد: دفعه آخری که داشت به جبهه می رفت، یک طور عجیبی شده بود. همیشه به من می گفت آباجی. این بار هم دقیقا همین را گفت و خداحافظی کرد، ولی چند باری رفت و ...
پیکر مطهر شهید دفاع مقدس در فسا تشییع و خاکسپاری شد
در آیین تشییع و خاکسپاری این شهید بزرگوار که عصر دوشنبه، همزمان با نخستین روز از هفته دفاع مقدس برگزار شد، خانواده شهید، جمعی از مسوولان لشکری و کشوری و همچنین گروه های مختلف مردم حضور داشتند. شهید سعید رحیمی، سال 1364 به عنوان سرباز عازم جبهه های نبرد شد و پس از پایان خدمت سربازی به بسیج پیوست و 6 ماه به عنوان بسیجی در مقابل دشمن بعثی جنگید و سرانجام در سن 20 سالگی در عملیات بیت المقدس هفت ...
مادر یکی از شهدای فاطمیون: پیکر پسرم سر نداشت
گرفتن رضایت هر روز پیش مادرم و همسرش می آمده، ولی آن ها مخالفت می کردند، آنقدر برایشان صحبت می کند و شرایط را توضیح می دهد تا سرانجام موافقت می کنند. او در حالی که بغض گلویش را گرفته می گوید: آخر شهریورماه سال 93 بود که خبر شهادت محمدرضا را به ما دادند. نزدیک به یکسال در سوریه جنگید و هر 3 ماه یکبار 2 هفته به مشهد می آمد و دوباره عازم می شد. 7روز بعد از شهادت او را به ایران آوردند ...
این دوشنبه شهدایی مصادف شد با اولین رو هفته دفاع مقدس
بر زمین نماند. برادرم خیلی مهربان و خوش اخلاق بود. روح الله هم مانند نورالله به بهانه کار در تهران رفت و مادرم به دنبالش تا یزد رفت تا او را برگرداند، اما روح الله مادر را راضی کرد و راهی شد. روح الله به مادرم گفته بود من آموزش دیده ام و می خواهم بروم تا جای برادرم در جبهه خالی نباشد. می خواهم بروم، اما قول می دهم که خط مقدم نروم و در پشت جبهه به نیروها کمک کنم. مطمئن باشید جاهای حساس و خطر ناک ...
خوابی که مرا در عملیات ها بی باک کرد
ای هم کنید به خواب مادرتان در باره پدر شهیدتان. بعد از مدتی که در جبهه غرب بودم به تهران برگشتم و خاطرم هست برای خواهر و مادرم تمامی صحنه هایی را که دیده بودم تعریف کردم. آن موقع ترسیده بودم و با خودم فکر می کردم مادرم به خاطر این صحنه های دلخراش مانع رفتنم به جبهه می شود. صبح روزی که قرار بود دو باره به جبهه بروم در اتاق خوابیده بودم و اصلاً میلی به رفتن نداشتم. قرار بود یکی از دوستان ...
پایان 4 دهه چشم انتظاری پدر و مادر شهید هاکوپیان
شعار سال :شهید هراچ هاکوپیان از رزمندگان ارامنه به تاریخ 20 فروردین سال 66 در عملیات کربلای 9 که با هدف آزاد سازی منطقه باباهادی در شمال شرق قصر شیرین صورت گرفت خون پاکش به زمین ریخت و به شهادت رسید اما پیکرمطهرش در همان منطقه ماند. سرانجام پیکر شهید هاکوپیان سال 91 کشف شد اما چون مدرک شناسایی ای همراه پیکر یافت نشد هراچ به عنوان شهید گمنام در دانشگاه آزاد زاهدان به خاک سپرده شد. ...
عکس| دیدار با پدر و مادر بعد از 38 سال
همسرش از سال 1982 میلادی زمانی که "جین شوئی" فرزندشان ربوده شد آرزو داشتند او پیدا شود. این خانواده اهل روستایی در شمال غربی چین بوده اند. ماجرای ربودن فرزند در تاریخ 12 مه 1982 میلادی رخ داده بود زمانی که پدر خانواده برای ملاقات یکی از اقوام اش خانه را ترک کرد و گمان می کرد که شب باز می گردد و در خانه را که همسر و دو فرزندش آنجا بودند قفل نکرده بود. پدر نتوانست به خانه بازگردد. زمانی که صبح خواهر "جین" بیدار شد فهمید که او در خانه نیست. کودک ربایی در چین موضوع نادری نیست. ارزیابی ها نشان می دهند بیش از 64 درصد موارد ربایش کودکان ربودن کودکان پسر را شامل می شود. ...
شناسایی هویت شهید ارمنی دفاع مقدس پس از 33 سال/ پایان چشم انتظاری مادر
پیکر مطهر شهید گمنام آرمیده در دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شناسایی شد. این پیکر مطهر متعلق به شهید ارمنی، هراچ هاکوپیان است که 33 گذشته در عملیات کربلای 9 به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید والا مقام با تلاش گروه های تفحص شهدا در سال 1391 در منطقه "باباهادی" کشف و در سال 1392 همزمان با شهادت حضرت زهرا(س) با بدرقه باشکوه جوانان در دانشگاه آزاد زاهدان به خاک سپرده شد. با پیگیری های انجام ...
دختر شهید باباجان عابدی: با آمدن پدر دیگر احساس تنهایی نمی کنیم
به خصوص مادرم روزهای سختی در دوری از پدر گذراندیم و چشم انتظار بازگشت او بودیم و حال همه خوشحال هستیم که پدر در حال بازگشت به داریون است. فرزند شهید عابدی به روز رفتن پدر به جبهه در سال 1367 اشاره کرد و گفت: زمانی که پدر می خواست به جبهه برود مقداری پول خرد از جیب بیرون آورد و به من و خواهر و برادرهایم داد و روی سرمان را بوسید و به مادرم وصیت کرد فرزندان و تربیت صحیح آنها را به تو می ...
بازگشت به آغوش خانواده پس از 32 سال دوری؛ جزئیات تدفین پیکر شهدا در استان فارس اعلام شد
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز ، دوباره بوی اسپند، دوباره نوای مداحی و روضه، دوباره عطر شهید، دوباره مادری چشم انتظار، دوباره فرزندی در حسرت آغوش پدر، همه اینها حال و روز این روزهای سومین حرم اهل بیت است. دوباره خبر آوردند که استان فارس افتخار میزبانی از شهدا را پیدا کرده آن هم 2 شهید که پس از 30 و اندی سال رخ نمودند و جلوه های ایثار و شهادت را دوباره به یاد ما آوردند.پیکرهای مطهر ...
کارآفرینی با عقربه های ساعت
داربست بالا می رفتید و این رفت وآمد برای مادرم کار چندان راحتی نبود. پدرم در دوران دفاع مقدس در جبهه بود. به این ترتیب رسماً مسئولیت خانه و هزینه ها برعهده مادر بود. بعد از جنگ هم پدرم دچار حادثه سوختگی شدید شد و دیگر نمی توانست کار کند. من پابه پای مادر کار می کردم. برادر معلولی داشتم که او را پشتم می بستم و درس می خواندم و کارهای خانه را انجام می دادم. بعد هم کنار مادر پای دار قالی می نشستم. این شد ...
گیلان| رتبه 5 کنکور زبان: توکل به خدا و علاقه رمز موفقیتم بود / اجباری از سوی پدر و مادرم برای انتخاب ...
سوالات کنکور سال های گذشته و کتاب های کمک آموزشی خودم را برای کنکور آماده کردم. این رتبه برتر کنکور سراسری اظهار داشت: پدر و مادر من هر دو تحصیلکرده هستند اما هیچ کدام برای نحوه درس خواندن فشاری به من وارد نکردند و طبق برنامه ریزی های خودم پیش رفتم و اجباری در انتخاب رشته و یا میزان مطالعه من وجود نداشت. رتبه 5 گروه آزمایشی زبان کنکور سراسری امسال از تصمیم و تمایل خود برای ادامه تحصیل در یکی از رشته های مربوط به علوم تجربی خبر داد و ابراز داشت: به احتمال زیاد در یکی از رشته های پزشکی ادامه تحصیل می دهم. انتهای پیام/613/ ع ...
مادر شهید همت درگذشت
قسمش دادم که زود به زود به من سر بزند. خواهر ابراهیم ادامه می دهد: دفعه آخری که داشت به جبهه می رفت، یک طور عجیبی شده بود. همیشه به من می گفت آباجی. این بار هم دقیقا همین را گفت و خداحافظی کرد، ولی چند باری رفت و برگشت و نگاهم کرد و توی چشم هایم زل زد. انگار دلش نمی آمد برود. وقتی خبر شهادتش را آوردند! مادر از سخت ترین لحظه زندگی اش می گوید: داشتم شیشه های خانه را برای عید پاک ...