خودمان را گول نزنیم کرونا بیماری سختی است
سایر خبرها
سفر با ون اختصاصی از رومانی تا بلغارستان
. با کمک دوست خوب رومانیایی ام به نام یونوت که دو سال پیش در ایران با او آشنا شده بودم، توانستم شهر را به خوبی بگردم. بعد از رومانی، مقصدم صوفیا، پایتخت بلغارستان، بود. به پیشنهاد یکی دیگر از دوستان خارجی ام، تصمیم گرفتم از شهر کوچک و زیبای ولیکوتارنوو که تقریبا سمت شمال بلغارستان است هم دیدن و دوستی را در آنجا ملاقات کنم. برای مسیر بخارست به ولیکو، اتوبوس یا قطاری وجود نداشت. قیمت تاکسی را چک کردم ...
روایت زندگی یک پزشک مهاجر گلشهری | ویزیت رایگان نذر آقا اباعبدا... (ع)
گرفتم که این حس را خودم هم تجربه کنم. تقریبا از همان ابتدای دوران دانشجویی آشنایان دور و نزدیک سؤالات خود را درباره پزشکی تلفنی یا به صورت حضوری می پرسیدند. اوایل برایم سخت بود، هنوز اطلاعات دقیقی از پزشکی نداشتم؛ اما به مرور زمان مشاوره های رایگان پزشکی را شروع کردم و این ماجرا تا آخر دوران دانشگاه و بعد از آن نیز ایام محرم و صفر متوجه شدم که مردم نذورات خود را برای روز عاشورا تقدیم آقا اباعبدا ...
واکنش نفیسه روشن به پخش کلیپ عروسیش + فیلم
سقوط هواپیما را شنیدم سر صحنه سریال کپی برابر اصل بودم. زمانی که این اتفاق افتاد، به من خبر رسید و من می دانستم که همسرم همان موقع صبح پرواز داشت! یکی از دوستان صمیمی ام به من زنگ زد و پرسید که می دانی هواپیما سقوط کرده؟ آن موقع هیچ کار دیگری به جز گریه کردن نمی توانستم انجام دهم. مرخصی گرفتم و دیگر نمی توانستم کار کنم، موبایل بهنام هم خاموش بود و اطلاعات پرواز هم جواب درستی نمی داد. حالم خیلی بعد ...
جواد هاشمی:بچه رادیو هستم و با رادیو بزرگ شدم
بودم و خیلی ها که الان ستاره شده اند با آن برنامه شروع کرده اند مثل فرزاد حسنی ، امیر حسین مدرس، امین و امید زندگانی و بسیاری دیگر که اسامی شان در خاطرم نیست، اینها بچه هایی بودند که از رادیو آمده اند و هرکدام از آنها در حال حاضر، بازیگران و مجریانی توانا هستند. هاشمی همچنین درباره حال و هوای فانتزی فیلم هایش گفت :کلا تصمیم گرفتم برای بچه ها فیلم های فانتزی بسازم ، از سه گانه پیشونی سفید ...
روی پای خودمان ایستاده ایم
آنجا که امروز، روز نظافت کارگاه است، به جز ابراهیم پور بانوی دیگری در غرفه دیده نمی شود. او همراه با 8 بانوی دیگر سری دوزی می کنند. ابراهیم پور می گوید: سال هاست خیاطی می کنم. 3 سال به عنوان خیاط نمونه انتخاب شدم. تا اینکه با سرای محله ابوذر آشنا شدم و در کنار آموزش خیاطی، منجوق دوزی را یاد گرفتم و سعی کردم از این هنر هم استفاده کنم. بعد با خودم تصمیم گرفتم کارگاهی راه اندازی کنم. نخستین ...
اعتراف هولناک به قتل 3 عضو یک خانواده
یاشار به مقابل خانه آمدم. او یک سررسید به عنوان کادو برایم آورده بود. او درباره تمدید قرارداد اجاره خانه هم صحبت کرد، اما به توافق نرسیدیم و اصرار کرد باید خانه را تخلیه کنم. باهم درگیر شدیم و درحالی که به شدت عصبانی شده بود، گلویش را گرفتم و فشار دادم . وقتی به خودم آمدم او بی حال روی زمین افتاده بود. نبضش را گرفتم و متوجه شدم فوت کرده است. مانده بودم چه کار کنم. جسد را به داخل پارکینگ خانه بردم و ...
روی پای خودمان ایستاده ایم
با خودم تصمیم گرفتم کارگاهی راه اندازی کنم. نخستین کارگاهم در خانه ام بود. یک اتاق 6 متری چرخم را گذاشته بودم و کار می کردم. بعد کارگاه خیاطی در شهر پردیس راه اندازی کردم شرایط خوب بود اما به دلیل دوری مسافت کارگاه را تعطیل کردم. مدتی بعد با این مرکز آشنا شدم. الان در کنار 8 بانوی دیگر فعالیت می کنم و خیلی خوشحالم. ابراهیم پور شلوار اسلش می دوزد و با چند تولیدی همکاری می کند. او ادامه می ...
از یک اتاق 9 متری تا راه اندازی تولیدی لباس نوزاد در قزوین
نوزاد بیان کرد: بعد از مدتی با یک تولیدکننده در تهران آشنا شدم در ابتدا شورت آموزشی کودک دوخت تُرک را به من دادند و گفتند مثل آن را برایشان بدوزم. پس از تحویل از کار با کیفیت خوششان آمد و بعد از آن سفارش لباس نوزاد به من دادند. وی اضافه کرد: هر سال با کار بیشتر به کارگاه چرخ اضافه کردم. الان وقتی کار باشد 20 نفر و زمانی که کار کم باشد حداقل 10 نفر در کارگاه مشغول به کار می شوند البته برخی ...
سلیمی: مسعود شجاعی الگوی اخلاقی من است
همینطور است. متاسفانه در شهر تبریز مدرسه فوتبال برای دختران وجود ندارد من هم به دلیل بزرگ شدن در یک خانواده فرهنگی اجازه ای برای رفتن به یک شهر دیگر را نداشتم با وجود علاقه زیادم به زمین چمن مجبور شدم فوتسال را انتخاب کنم. شش سال هم به طور حرفه ای آن را ادامه دهم. تا اینکه یک روز سر کَل کَل کردن ورزشی با پسر خاله ام تصمیم گرفتم فوتبالیست شوم. چرا که او به شوخی به من گفت: این همه سال است که فوتسال بازی ...
کتاب نا ، زندگی نامه شهید صدر منتشر شد
، اضطراب عجیبی بود. خودم را دلداری دادم و چند دقیقه بعد شماره شان را گرفتم. گوشی را برداشت و بعد از سلام و احوالپرسی، با همان صدای گرم پر از انرژی و امید همیشگی و سخاوت ذاتی این خانواده، تشکر کرد و با مهربانی گفت: وقتی می خواندم، با شما حرف می زدم که انگار همه جا حضور داشتید. شرمنده شدم و البته از چیزهایی که در این مدت شناخته بودم، نباید چیزی جز این را انتظار می داشتم. علاقه مندان برای خرید آنلاین این کتاب با 10درصد تخفیف می توانند به فروشگاه سایت پژوهشگاه مراجعه کنند. ...
برادرکشی به خاطر تصاحب اموال پدر/ وقتی او را کشتم نیم ساعت فقط نگاهش کردم
خاتمه یافت، اما همچنان این فکر مثل خوره به جانم افتاده بود. تصمیم به جنایت مرد جوان ادامه داد: دلخوری و اختلاف ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه به ذهنم رسید برادرم را به قتل برسانم. با خودم گفتم این طوری دیگر اموال پدرم را تصاحب نمی کند. وقتی متوجه شدم که پدر و برادرم در خانه تنها هستند این فکر قوت گرفت. چاقو را از خانه برداشتم و راهی خانه برادرم شدم. قبل از قتل دوباره ...
پدر و مادرم اذیت شدند، تصمیم به جدایی گرفتم/ به تیمی می روم که پیشرفت کنم
.... پدر و مادرم اذیت شدند و خانواده برای من خیلی مهمتر از فوتبال است؛ به همین دلیل تصمیم به جدایی گرفتم. آزادی در خصوصو وضعیتش برای فصل بعد خاطرنشان کرد: چند تیم با من صحبت کرده اند و پیشنهاد اروپایی هم دارم ولی هنوز تصمیم نگرفته ام. تا چند روز دیگر وضعیتم مشخص می شود، من به تیمی می روم که بتوانم بازی و پیشرفت کنم. سعی می کنم یک انتخاب خوب انجام دهم. ...
عامل قتل 3عضو یک خانواده پای میز محاکمه
. بعد از این جنایت، جسد زن جوان را در داخل خودرو به آتش کشیدم.متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: بعد از آتش زدن جسد فریبا به آن سوی اتوبان رفتم، سوار یک تاکسی شدم و به سمت تهران بازگشتم. در میان راه هم گوشی تلفن یاشار و فریبا را به بیرون پرت کردم. وقتی به تهران رسیدم، گوشی داوود را خاموش و گوشی خودم را روشن کردم. این طور بود که هیچ سرنخی از خودم به جا نگذاشتم ولی خیلی عصبی بودم، به داروخانه رفتم و ...
ورد آورد، محله قهرمان پرور است
بودم و با همه تلاشم در راهیابی به مسابقات کشوری، موفق نبودم. با این وجود اصلاً ناامید نشدم و تصمیم گرفتم تا بیشتر تلاش و تمرین کنم. مسابقه بعدی من در سال 1387 بود که این بار موفق شدم عنوان قهرمانی کشور را کسب کنم. سال 1395 هم در مسابقات گلدن گرند پریکس جهانی چین WBPF 2016 و در وزن 90 کیلوگرم مدال طلای مسابقات را به دست آوردم. در همان چین و در مسابقه ای دیگر نایب قهرمان شدم. همچنین در ...
از پارالمپیک تا بازی در موزیک ویدئو!
، می توانیم در رقابت های جهانی که گزینشی المپیک هم هست، شرکت کنیم. متاسفانه کرونا فعلا ما را متوقف کرده و امیدواریم زودتر همه چیز به حالت عادی برگردد. حضور در پارالمپیک غیرقابل دسترس نیست کسب سهمیه پارالمپیک آرزویی نیست که خیلی از من دور باشد. سال قبل خیلی خوب پیش رفته بودم و خیلی عالی هر روز رکورد خودم را ارتقا می دادم. امسال این روند می توانست ادامه پیدا کند که کرونا همه اردوها ...
مروری بر خاطرات مرحوم رضا رضاپور که امروز ششمین سالروز درگذشت اوست
ساخته شد، من برای ادامه تحصیل به آنجا رفتم. آنجا گاهی آمریکایی ها برای بازدید به مدرسه می آمدند. نخستین بار در سالن انجمن شهر که آن زمان داخل باغ ملی بود نقش اجرا و صحنه تئاتر را تجربه کردم. نمایش به کارگردانی معلم تئاتر مدرسه خودمان بود. در واقع استعداد بچه ها را کشف کرد. نخستین مرتبه نیز که نمایشنامه نوشتم وقتی بود که دبیرستان بودم. سال 1347 که وارد دبیرستان شدم با محمد مطیع به طور جدی ...
ماهان ادریسی: قهرمانی کشور اولین قدم طلایی ام در اسلالوم است
را ثبت کردم و قهرمان و طلایی شدم و با اینکه اولین طلایم در اسلالوم است اما این را شروع راه قهرمانی ام می دانم. باور و دلسوزی مربی ام من را به اینجا رساند. وی ادامه داد: بعد از برگشتن از مسابقه علی آقا پایم را تا بالای ران گچ گرفته و فیکس کرده و به کمک ترمیم بافت در حال درمان هستم. خدا را شکر نه دردی دارم و نه مشکلی و تا سه هفته دیگر با قدرت و حتی قوی تر به تمرین برمی گردم. ...
ماجرای دزد رفیق باز!
مصرف مواد مخدر می رفتم تا این که در یکی از همین ملاقات ها کریستال به من تعارف کردند. من هم که از نه گفتن ابا داشتم و از سوی دیگر نمی خواستم نزد آن ها کم بیاورم، به قول معروف دستشان را رد نکردم و برای اولین بار طعم موادمخدر را چشیدم. ازآن روز به بعد، هر وقت به مشهد می آمدم پای بساط آن ها می نشستم به طوری که دیگر حاضر نبودم برای ادامه کار به تهران باز گردم. بیشتر بخوانید: حقه ...
فرشچیان: چهره امام رضا را دیدم و نقاشی کردم!
دکترها گفتم من جایی نرفتم، شما چه می گویید؟ آنها باور نمی کردند و به من گفتند که قلب شما کامل سالم است و نیازی به عمل ندارد. شما درمان شده اید! استاد با حال خاصی گفتند که به دکترها گفتم من نزد دکتر اصلی رفته ام! استاد با حال منقلب ادامه دادند که پس از این اتفاق در همانجا که برای طولانی مدت در هتل بودم، تصمیم گرفتم تابلوی ضامن آهو را بکشم. تابلو 6 ماه طول کشید. وقتی به قسمت های چهره مبارک ...
17 سال دربانی ایوان طلا حرم امام رضا(ع)
و 3 سال اول خدمت معمولا به صورت افتخاری است و بعد حکم به تشرفی تغییر پیدا می کند. در هفته یک بار و 24 ساعت نوبت خدمتمان بود، آن هم کشیک دوم. 17 سال دربان ایوان طلای صحن آزادی بودم. بعد خیلی از فضا های دیگر حرم را تجربه کردم، اما دل چسبی آنجا را نداشت. آدم در ایوان طلای آن صحن و بعد هم صحن انقلاب، احساس نزدیکی بیشتری با حضرت دارد، هرچند بعد مسافت اصلا مهم نیست. مثل خیلی از زائر ها منتظر و مشتاق ...
معدنچی و دلیل بازگشت پس از 5 سال!
را اینطور توضیح داد: یک سری چیزها در مورد فجر شنیده بودم. گفته می شد تیم های پایه فجر را اجازه می دهند و همه جوان ها در حال فرار کردن از تیم هستند. بعد یک روز با خودم فکر کردم، چقدر همه چیز نسبت به گذشته تغییر کرده است. همه فجررا به عنوان سکوی پرواز نگاه می کردند ولی حالا همه از فجر فراری هستند. چه اتفاقی افتاده است در این چند سال!؟. معدنچی که حالا 35 ساله شده و نزدیک به دو دهه از ...
راز عجیب هوو!
خانواده ام و اندیشیدن به یک زندگی هدف دار تصمیم عاقلانه ای گرفتم، سپس به همراه همسرم نزد پزشک متخصص رفتیم تا اولین بارداری را تجربه کنم. پزشک معالج وقتی روز بعد نتیجه آزمایش هایی را دید که برایم نوشته بود، خیلی راحت به چشمانم خیره شد و گفت: شما به هیچ عنوان نباید باردار شوید چرا که فرزندتان معلول خواهد شد! با این جمله دکتر روح و روانم به هم ریخت، مثل یک مترسک خشک شده بودم و تنها اشک می ...
رزمنده ای که پس از 36 سال هنوز در خط مقدم مبارزه است/ جنایت های ضدانقلاب وحشیانه تر از داعشیان
گرفتم و در امور فرهنگی و تبلیغی در پایگاه کارهایی را انجام می دادم. یک روز تصویر شهید مطهری را بر روی یکی از دیوارهای پایگاه کشیده بودم که سردار شفیعی فرمانده وقت سپاه دیواندره از مسئولان پایگاه پرسید که این تصویر را چه کسی کشیده است و آن ها گفتن پسر کاک محمود کشیده است و ایشان به بنده گفتن پسرم چرا نمی آیی تو سپاه منم گفتم آخه 13 سال دارم و ایشان گفتند سپاه به افراد توانمندی همچون شما ...
تصورات عجیب یک قاتل
خواهد اموالش را به نام خودش بزند و به من سهمی از ارثیه پدری ام ندهد. حتی بارها برسر این مسئله با او درگیر شدم اما با وساطت اطرافیان آشتی کردیم. با این حال ذهنم به شدت درگیر این مسئله بود و فکر می کردم برادرم قصد فریب مرا دارد تا اینکه تصمیم اشتباهی گرفتم. وی ادامه داد: روز حادثه به خانه برادرم رفتم. چون می دانستم خانواده اش نیستند و او به همراه پدر بیمارم در خانه بودند. وقتی رسیدم با یکدیگر ...
دانشگاه آزاد پشتیبان کشتی گیران است/ هدفم کسب مدال در تیم ملی است
پرتاب بود. آقایان بهمن طیبی، انوری و رمضانی لطف کردند که به من اجازه دادند تا کشتی بگیرم. آنا: با توجه به 17 سال سن، یعنی جوان ترین کشتی گیر تیم بزرگسالان دانشگاه آزاد اسلامی هستید. سهرابی: بله. خدا را شکر کشتی گرفتم و مربیانم را روسفید کردم. آنا: با توجه به شرایطی که تیم دانشگاه آزاد اسلامی دارد، به صعود امیدوار هستید؟ تمرین ها را به شکلی ادامه خواهید داد؟ ...
تجربه شخصی خرید اینترنتی پرطرفدارترین رمان های دنیا
. پس برایتان از قسمت های مهم 2 کتاب رمانی که در این اواخر خوانده ام و نحوه آشنایی با کتاب فروشی اینترنتی و خرید آنلاین کتاب را نیز برایتان تعریف می کنم. شنبه 22 مهر سال 1399 بود که مثل همیشه یه انقلاب رفتم ولی یه خاطر کرونا و حساسیت نسبت به آلودگی هوا مجبور شدم سریع به خانه برگردم، بدون اینکه مثل همیشه یه داخل کتاب فروشی ها بروم و کتابی بخرم. خیلی ناراحت بودم چون هم کرونا و فاصله ...
پیام خونین شهیدان را به گوش جهانیان برسانید
با سوختن خود منطقه ای را روشن می نمایم، تا دیگران در اثر این روشنایی کم آگاهی به دست آورند و آنان نیز خود را برای سوختن و روشنایی دادن آماده سازند. همانطور که شهید رجایی به این نکته اشاره کرد که ما باید خودمان را برای فدا شدن در راه جامعه آماده کنیم. پدر، مادر، برادر و خواهرانم امیدوارم که در سوگ من گریه نکنید. پدر و مادرم، من امانتی از خدا نزد شما بودم که می ...