سایر منابع:
سایر خبرها
نجات دختر اسیدپاش از قصاص
خودت بودی، من هم از شدت عصبانیت قوطی را که در کیفم بود بیرون آوردم و روی آن دختر پاشیدم. در قوطی ماده شوینده بود من فکر نمی کردم این ماده تا این حد آسیب رسان باشد. پس از محاکمه متهم به اتهام اسیدپاشی، وی در زندان دوران محکومیتش را می گذراند که دو سال بعد از این حادثه مریم براثر شدت جراحات و آسیب های ناشی از اسیدپاشی جانش را از دست داد و این بار مهشید به اتهام قتل عمد پای میز محاکمه رفت ...
با چاقو آنقدر او را زدم تا کشته شد
میز قاضی قیومی رئیس دادگاه قرار گرفت، اما برای رعایت پروتکل های بهداشتی به خاطر کرونا این جلسه به شکل ویدیو کنفرانس برگزار شد و متهم از زندان به دادگاه منتقل نشده بود. در آغاز جلسه دادگاه نماینده دادستان که در جلسه دادگاه حضور داشت متن کیفرخواست را خواند سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه ایستادند و رضایت خود را نسبت به پسرشان مطرح کردند، اما همسر مقتول که به عنوان قیم دو دختر کوچک وی در ...
دختر اسیدپاش از طناب دار نجات یافت/ فریب خوردم!
گیل خبر/ روزنامه جوان نوشت: اوایل پاییز سال 93، مأموران پلیس تهران از حادثه اسیدپاشی در منزلی در شهرری باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسی ها نشان می داد آزیتا 25 ساله بر اثر پاشیدن اسید از سوی دختر جوانی به نام مهسا راهی بیمارستان شده است. آزیتا که سر و صورتش بشدت سوخته بود، بعد از بهبودی نسبی مورد تحقیق قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: در خانه بودم که دختر جوانی همراه خواهرش مقابل در خانه ...
دام جاعل سند برای قاتل محکوم به قصاص
اجرا نکردند و به قاتل مهلت دادند. به این ترتیب عامل جنایت به زندان بازگشت و درحالی که هنوز حکم قصاص اجرا نشده بود، پدر و مادر مقتول فوت شدند. در این شرایط دختر، برادران و خواهران مقتول به عنوان اولیای دم خواستار قصاص شدند، اما دیگر برای پیگیری حکم به اجرای احکام مراجعه نکردند و در همه این مدت مرد جنایتکار بلاتکلیف در زندان بود. آزادی با وثیقه جعلی 20سال از زمان جنایت گذشته و مرد ...
مرگ مرموز آیلار
کوچک دایی آیلار می خواست با همبازی او در مورد شب حادثه صحبت کند، اما مادرش به دروغ به او گفت دخترش در خانه نیست، اما دایی آیلار متوجه دروغ مادر همبازی آیلار شد: او گفت بچه من کاری نکرده است. شما خودتان مشروب خورده و بعد در بی خبری بچه را به قتل رسانده اید و حالا می خواهید آن را به گردن بچه من بیندازید. خواهرم هم یک بار همبازی آیلار را دیده و از او در مورد شب حادثه پرسیده بود که دختر ...
شوهر دادن دختر 15 ساله بخاطر اعتیاد پدر
با آن که من در 15 سالگی قربانی اعتیاد پدرم شدم و برای فرار از زندگی در یک خانواده آشفته، با مرد 33ساله ای ازدواج کردم اما اکنون.... با آن که من در 15سالگی قربانی اعتیاد پدرم شدم و برای فرار از زندگی در یک خانواده آشفته، با مرد 33ساله ای ازدواج کردم اما اکنون آینده مادر و خواهرکوچکم نیز در مسیر تباهی قرار گرفته است و من در حالی نگران این وضعیت زجرآور هستم که ... این ها بخشی ...
سه ماه حبس برای مخفی کردن جسد یک دختر
اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه 1154 دادگاه بعثت مطرح کردند. از سوی دیگر آرمان در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد و یک بار هم پای چوبه دار رفت اما پدر و مادر مقتول به او مهلت دادند، در این مدت وکیل متهم درخواست اعاده دادرسی داد که پذیرفته شد و بار دیگر آرمان در شعبه پنجم دادگاه کیفری محاکمه و برای دومین بار به قصاص محکوم شد.از سوی دیگر بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه 1154 دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد. ...
ماجرایی که 20سال بعد برای قاتل اتفاق افتاد
گلویش قرار دادم و ناخواسته جنایتی را رقم زدم. محکوم به قصاص باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص و مدارک موجود در پرونده، دادگاه سیروس را به قصاص محکوم کرد. با تأیید این حکم از سوی دیوانعالی کشور، وی برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت، اما در آخرین لحظات موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد.در این مدت پدر و مادر آرزو فوت کرده و خواهر و برادران مقتول و تنها دخترش که در آن زمان حدوداً یک سال ...
پدر و مادر اولین شهید مدافع حرم هرمزگانی در گفت وگو با فارس: خوشحالیم که فرزندمان برای دفاع از حرم حضرت ...
تروریستی تکفیری داعش در روستای تل دادین در جنوب شهر حلب سوریه به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید عبدالحمید سالاری 15 آذر سال 94 در روستای زادگاهش سردَر حاجی آباد آرام گرفت. به همین بهانه به مناسبت سالروز شهادت این شهید والامقام با گفت وگوی فارس با پدر و مادر نخستین شهید مدافع حرم هرمزگان همراه شوید. (تصاویر مربوط به نوروز 98 در دیدار سال نو با خانواده شهید سالاری است) پدر ...
همسر شهید: پیکر شوهرم را ندیدم و تا آخر عمر پشیمانم!
دفاع مقدس که قبلا هم خانم رضایی را دیده بودند، همراهی ام کردند. آنها قله های زندگی این همسر صبور را می دانستند و سئوال ها را به سمتی بردند که در گفتگوی سه ساعته مان اندازه شش ساعت، مطلب خالص و مفید دستگیرمان شد. آنچه در ادامه می خوانید، روایت بی واسطه زهرا رضایی، بزرگترین دختر خانواده رضایی از اقوام هَزاره افغانستان است که سال 1365 به دنیا آمد در حالی که پدر و مادرش 5 سال قبل از آن به ...
نگاهی به زندگی شهید رستم مینعاوی
به گزارش خبرنگار بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ از یزد ، شهید رستم مینعاوی فرزند فراعه، در سال 1333 هجری شمسی در خانواده ای مستضعف و مذهبی در آبادان دیده به جهان گشود. او اولین فرزند خانواده ی مینعاوی بود که تحت سرپرستی پدر و در دامان پرمحبت مادر کودکی را گذراند. دسترنج پدری زحمت کش از راه کشاورزی و مادری خانه دار او را جوانی زحمتکش و متدین ساخته بود. 6 ساله بود که در یکی از ...
بسیجی از جنس عشق به وطن
.... لیسانس را گرفتم و همچنان بازار کار را هم ادامه دادم. داماد سردار شهید ناصر ورامینی عنوان کرد: به سنی رسیده بودم که چشمانم برق عاشقی میزد، باید ازدواج می کردم و چون از نوجوانی به شهدا علاقه مند بوده و نزدیک بودن به خانواده هایشان را آرزوی خود می دانستم، قسمت شد تا با دختر سردار شهیدی که تک و تنها بود ازدواج کنم. وی افزود: قسم خوردم تا آخر عمر هم پدر و مادرش و هم خواهر و ...
زن 42 ساله: عاشق پسری شدم که 9 سال کوچکتر از من بود
دختر و پسر همسایه بود! عشقی که به ازدواجی زود هنگام ختم شد و من با پوشیدن لباس عروسی سوار بر اسب سفید خوشبختی پا به خانه منوچهر گذاشتم مدتی بعد من که شوق ادامه تحصیل و رویای حضور در دانشگاه را در سر می پروراندم با شنیدن خبر بارداری ام دفتر کنکورم را بستم تا بیشتر به وظایف همسری و مادری ام رسیدگی کنم مدت کوتاهی از تولد اولین فرزندم نگذشته بود که متوجه شدم منوچهر به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است ...
پای منافقان را از کشور کوتاه کنید
خواهرم این است، خواهش من از خواهرم این است که مادر به آن بگو مثل خانم زینب باشد گریه نکند. خواهرجان برادر شرمنده خودت را حلال کن چون من برادر لایق تو نبودم مثل برادران دیگر به تو خدمت نکردم. چون گرفتار بودم از برادرم صابر خواهشمندم آن هم مرا حلال کند، از من بهتر از خواهر بزرگ و کوچک نگهداری کند. دیگر تو برادر بزرگ آن ها شدی نگذار ناراحت شوند. به مادر و پدرم خوب کمک کن تا آن ها از نداشتن ...
قتل شوهر پیر در تهران ! / به خاطر پول زن او شده بودم
دختر بزرگ مقتول قرار گرفت و شعبه 26 دیوان عالی کشور نیز بعد از بررسی پرونده رأی صادره را نقض کرد و پرونده را برای رسیدگی دوباره به شعبه هم عرض فرستاد. متهم این بار در شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. این در حالی بود که دختر بزرگ مقتول همچنان درخواست قصاص کرد. زن جوان این بار به قضات گفت: من خیلی بدبختی کشیدم به خاطر فقر و بی پولی مجبور شدم با مردی ازدواج کنم که همسن پدرم بود ...
قتل هولناک مادر و دختر به خاطر سوء ظن
به گزارش پایگاه خبری صبح الوند ، 14 آذر ماه سال گذشته مردی با مراجعه به کلانتری 13 فردوسیه شهریار از قتل همسر و دخترش خبر داد. او به ماموران گفت: امروز در یک لحظه کنترلم را از دست داده با ضربه های چاقو همسرم و دختر 20 ساله ام را در منطقه یوسف آباد به قتل رساندم. در ادامه تیمی از ماموران راهی خانه این مرد شده و با جسد غرق در خون همسر و دخترش رو به رو شدند. با اطلاع موضوع به پازپرس ویژه ...
قصاص مرد قصاب به جرم سلاخی 2 زن
درخواست صدور حکم قصاص کردند. پدر سیما مقتول جوان پرونده گفت: دخترم دوبار ازدواج ناموفق داشت و به همین خاطر هم تنها زندگی می کرد و من در جریان جزئیات زندگی او نبودم. با این حال قاتل دخترم باید قصاص شود. سپس دختر میترا که خودش هم به اتهام آدم ربایی در زندان بود پس از حضور در دادگاه به جایگاه رفت و گفت: درخواست می کنم قاتل مادرم را قصاص کنید و به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم. مادر من زندگی سختی ...
جسد زن گمشده در چاله کاوشگران گنج
...> گفتگو با متهم چه شد که تصمیم به قتل شهلا گرفتی؟ آن روز مست بودم و حال خوبی نداشتم. در عالم مستی قتل را مرتکب شدم. ساعت 3 و نیم روز جمعه بود که مشروب خوردم و حال درستی نداشتم، به سراغ شهلا رفتم که روی تخت خوابیده بود. با سیم شارژر تلفن همراهم او را خفه کردم و رفتم. کجا رفتی؟ به خانه خودم در خیابان نظام آباد رفتم و تا ساعت 6 خانه بودم و مدام با خودم فکر ...
مرگ مرموز آیلار 8 ساله بندر عباسی روی پشت بام خانه
پدر قصد رفتن به محل کارش را داشت، جای دخترش را در رختخوابش خالی دید. اما هرگز تصورش را هم نمی کرد که دقایقی بعد با سکانسی دردناک روبه رو خواهد شد. پدر جای جای خانه را گشت و به پشت بام رسید که دخترش را دید؛ بی جان به یک میله وصل شده بود و نفس نمی کشید. با طناب او را به میله بسته بودند. جنایتی شوم و معمایی؛ حالا نه فقط خانواده آیلار بلکه تمام مردم بندرعباس خواستار پیگیری این جنایت هولناک ...
کسی از کارت اهدای عضو پریسا خبر نداشت
در بیمارستان گفتند دخترتان قبلا کارت اهدای عضو گرفته، ما هم وقتی فهمیدیم پریسا خودش راضی به اهدای اعضای بدنش بوده، رضایتنامه را امضا کردیم ؛ این، حرف های مادر پریسا، دختر جوانی است که چند روز قبل به دلیل مسمومیت دارویی دچار مرگ مغزی شد و وقتی خانواده اش در بیمارستان متوجه شدند او قبلا برای اهدای اعضای بدنش داوطلب شده، با این کار موافقت کردند تا به دست کم 4بیمار زندگی دوباره بخشیده شود. به ...
خون ما باعث باز شدن راه کربلا خواهد شد
اگر می خواهید آخرت شما خوش باشد بیایید در حزب الله قرار بگیرید. در آخر پدر عزیزم از شما می خواهم که برای مردن من گریه نکنید مخصوصا مادر عزیزم از تو می خواهم که در قبر من و سر جنازه من گریه نکنی من لیاقت شهادت نداشتم. شما افتخار کنید که من هم یک نوکری شدم برای امام حسین، خون ما باعث باز شدن راه کربلا خواهد شد. با تشکر از پدر عزیزم بعد از مردن من فقط یک دست لباس برای یادگاری ...
دختر شینا بازگوی مشقت ها و دردهای روزهای جنگ/ نمایش زیبایی از پشت صحنه فداکاری ها
صمد باردار بود و حالا قدم خانم که دست به سیاه و سفید نمی زد، مجبور بود ظرف بشوید، جارو بکشد و برای 12-10 نفر خمیر آماده کند. صمد سیمان کار بود وقتی خدمتش تمام شد در تهران کار پیدا کرد و در مدتی که او نبود انگار خانه برای او زندانی بود برای همین در نبود شوهر پیش پدر و مادرش می رفت و آنجا می ماند. بعد از بازگشت امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی، صمد پاسدار شده بود و در دادگاه انقلاب مشغول ...
مرگ تلخ دختر 25 ساله به خاطر ترس از کرونا
شنیده نمی شود، جای خالی او در خانه احساس می شود و غم از دست دادن او پدر و مادرش را چند سال پیرتر کرده است. آغاز ماجرا از آن روزی بود که پای کرونا به ایران باز شد، موج اخباری که از تعداد مبتلایان و تعداد فوتی ها به خاطر بیماری کرونا به راه افتاده بود ترس عجیبی به جان به پریسا حاجی زاده انداخته بود. مادر پریسا که هنوز مرگ تلخ دخترم را فراموش نکرده است می گوید: دخترم به همراه ...