ماجرای پیامک های جنون آمیز یک زن | من سال هاست با شوهرت ارتباط دارم!
سایر خبرها
الهه مچ فردین با زن صاحبخانه را در خلوتی گرفت!
رویداد24 این ها بخشی از اظهارات زن 30 ساله ای به نام الهه است که پس از شکایت همسرش به اتهام خیانت به کلانتری فیاض بخش مشهد احضار شده است. این زن جوان که آثار ندامت در چهره اش موج می زد، با بیان این که با همسرم برای طلاق توافق کرده ایم اما کاش در این منجلاب گرفتار نمی شدم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری فیاض بخش مشهد گفت: در خانواده ای متوسط به دنیا آمدم و دوران کودکی و ...
نقشه مرگبار نوه برای سرقت از خانه پدربزرگ
شگردهایی برای سرقت پسر 25ساله وقتی این جمله را در اینترنت جست و جو کرد، چشمش به شگردی افتاد که به نظرش می توانست با اجرای آن تابلو فرش گران قیمت خانه پدربزرگش را سرقت کند، غافل از اینکه به اتهام قتل مادربزرگش دستگیر خواهد شد. به گزارش همشهری، دوم آذر ماه گزارش مرگ اسرار آمیز زنی 75ساله به قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل تهران اعلام و تحقیقات درباره مرگ این زن آغاز شد. بررسی ها حکایت ...
داماد خشمگین: برادرزنم خط و نشان می کشید، کشتمش!
برایم خط و نشان می کشید. خلاصه جشن تمام شد، اما تیرداد همراه من و همسرم به خانه مان آمد. متهم ادامه داد: تیرداد وقتی وارد خانه شد گفت قصد تسویه حساب دارد. از آنجایی که حال طبیعی نداشتیم با هم درگیر شدیم. به حرف های تیرداد اهمیتی ندادم و به اتاق خواب رفتم و خوابیدم، اما لحظاتی بعد همسرم پریشان بالای سرم آمد و گفت برادرش شیشه پنجره را شکسته و قصد دارد خودزنی کند. هراسان بیدار شدم و به طرف ...
14 سال بلاتکلیفی مردی که به خاطر خواهرزنش آدم کشت
احکام فرستاده شد. با گذشت 14 سال از تأیید حکم صادره، در حالی که اولیای دم برای اجرای حکم حاضر نشدند و از سویی تلاش خانواده متهم برای جلب رضایت نیز به جایی نرسید، فریدون با ارسال نامه ای به شعبه 4 دادگاه کیفری درخواست تعیین تکلیف در پرونده اش را کرد. متهم خطاب به قضات گفت: 14 سال است که در زندان بلاتکلیفم و خانواده ام روزگار سختی دارند. من به خاطر خواهرزنم دست به این کار زدم، اما حالا می گویم اشتباه ...
داستانی زنی شوهرش او را معتاد کرد بعد طلاق داد
می گوید: 25 سال مصرف کننده بودم. حدود 10 سال در خانه همسرم همراه او مصرف می کردم و 15 سال هم کارتن خواب بودم. کارتن خوابی مهناز چه داستانی دارد! مهناز 48 سال دارد، اما اعتیاد حسابی داغونش کرده و این را می توان از صدا، چهره خسته و پیشانی پرچینش فهمید، او ادامه می دهد: خانواده من شهرستان بودند و من تنها در تهران زندگی می کردم، یک روز وقتی برای کار در یک خانه می رفتم با همسرم ...
زری خاله خانم بود و سارا را به مردان فروخت
وابی مهناز چه داستانی دارد! مهناز 48 سال دارد، اما اعتیاد حسابی داغونش کرده و این را می توان از صدا، چهره خسته و پیشانی پرچینش فهمید، او ادامه می دهد: خانواده من شهرستان بودند و من تنها در تهران زندگی می کردم، یک روز وقتی برای کار در یک خانه می رفتم با همسرم آشنا شدم، دو ماهی با هم دوست بودیم، بعد هم ازدواج کردیم، اما از اولش نمی دانستم معتاد است و مواد مصرف می کند. پدر همسرم به م ...
بازداشت دومین عضو باند شیطان / سرنوشت تلخ زن تهرانی در شهرک غرب
اعلام کردند. در حالی که تحقیقات برای شناسایی سه متهم زورگیر ادامه داشت، گزارش های مختلفی از دختران و زنان جوان به پلیس اعلام شد که تحت عنوان مسافر سوار بر خودرو های عبوری شده و از سوی سرنشینان این خودرو ها مورد آزار و اذیت و سرقت قرار گرفته اند. این در حالی بود که گزارشات به صورت جداگانه بود و این احتمال مطرح شد که متهمان پرونده مرگ زن میانسال، با متهمان زورگیری از زنان و دختران پایتخت یکی باشند. ...
سر این خط را بگیر و بیا
خواندنش خالی از لطف نباشد: سال ها پیش کودکی با قطعه زغالی توی کوچه روی دیوار خانه شان نوشت: اگر می خواهی مرا بشناسی سر این خط را بگیر و بیا. او خط را پیچاند و پیچاند و رفت روی دیوار کناری و بعد روی دیوار همسایه، رفت تا انتهای کوچه و خط را ادامه داد تا کوچه های بعدی تا اینکه ناگهان متوجه شد در یک محله غریبه گم شده است. شروع کرد به گریه و زاری چون گم شده بود. البته طبیعی بود که سر آن خط ...
برگی دیگر ازجنایت ملکه ترور (مریم رجوی)در تاریخ/عملیات مروارید،نسل کشی غیرقابل انکار منافقین علیه مردم ...
به طوری که دست راست من چندین سال بی حس بود و آثار این ضربه همچنان مشخص است. این روش شکنجه به مدت 10 روز بر روی من ادامه داشت. در یکی از روزها شهین حائری و سعیده شاهرخی و دیگر زندان بان ها آمدند و من موفق نشدم که آن ها را درست ببینم. این سه نفر مرا روی زمین کشیدند و به اتاقی بردند و دست و پایم رابستند و کف پا و تمام بدنم را با شلاق زدند به طوری که بی هوش شدم. سپس بر روی صورتم آب ریختند تا ...
مادربزرگ قربانی عشق نوه به پراید!
رویداد24 در ادامه تحقیقات یکی از فرزندان مقتول گفت: پدر و مادرم به تنهایی زندگی می کردند و به همین خاطر هر روز از طریق تلفن جویای احوالشان می شدم. اما روز گذشته چندین بار با منزل شان تماس گرفتم که پاسخی ندادند و همین موضوع موجب نگرانی ام شد و به خانه شان رفتم. به محض ورود به خانه، متوجه بهم ریختگی شدم و پدر و مادرم را بی هوش داخل پذیرایی دیدم. بعد هم با اورژانس تماس گرفتم و آنها را به بیمارستان ...
شوهرت همیشه کتکت می زند؟!
دانست اینبار خیال دیگری خانه خاطراتم را زیر و رو کرده که دلم تنها آغوش مادرم را تمنا می کرد. همیشه از زینبیه دمشق می گفت و نذری که در حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) کرده و اجابت شده بود تا نام مرا زینب و نام برادرم را ابوالفضل بگذارد؛ ابوالفضل پای نذر مادر ماند و من تمام این اعتقادات را دشمن آزادی می دیدم که حتی نامم را به مادرم پس دادم و نازنین شدم. سال ها بود خدا و دین و ...
قماربازان اینستاگرامی چطورکلاهبرداری می کنند؟
. بماند که همان جاهم ورشکست شدم ودار و ندارم را از دست دادم. به ترکیه رفتیم و خانه ای اجاره کردیم و با شراکت همان دوست قدیمی یک مغازه فروش لوازم خانگی دست دوم در یکی از محله های ایرانی نشین ترکیه راه انداختیم. چند ماه گذشت. بی گناهم اما از همه استان های ایران شاکی دارم صدای رنجور پیرمرد را وقتی می شنویم که ورشکستگی در ترکیه هم به مشکلاتش اضافه شده است و حالا با این سن و سال ...
زندگی بدون امر و نهی بی منطق
می کرد و به محض نوشیدن، ظرف را می شست. ایشان به من خیلی احترام می گذاشتند. هیچ حرف زشتی به من نگفتند، حتی در اوج عصبانیت هرگز بی احترامی و اسائه ادب نمی کرد. امام کارهای خانه را مانند جارو کردن، ظرف شستن، حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی دانست. و اگر به جهت نیاز، گاهی به این کارها دست می زدم، ناراحت می شد و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من می گذاشت و حتی وقتی وارد ...
مکتب ما یک مکتب شهادت طلب است/ ما پیرو یک رهبر الهی هستیم
، آر.پی.جی زن گردان صاحب الزمان بود و در این کسوت خدمات ارزنده ای از خود ارائه نمود. وی در عملیات رمضان از ناحیه پا دچار مجروحیت شده بود. این پاسدار شهید، عاقبت در 11/8/1361 در جبهه موسیان، جامه سرخ شهادت به تن کرد و به جمع همرزمان شهیدش پیوست. فرزند برومندی که در هشتم ماه محرم به دنیا آمد و در سیزدهم محرم، طی عملیات محرم چهره در نقاب خاک کشید. گلزار شهدای کیاکلا، اینک سال هاست که موسی را چونان گوهر در ...
اسرار مرگ پسر 8 ساله در اعترافات نامادری
دچار مسمومیت شده اما او از خطر مرگ رهایی یافته بود. در این شرایط آنها به تحقیق از خانواده این دو کودک پرداختند. پدرشان گفت: وقتی بچه هایم خیلی کوچک بودند، از همسرم جدا شدم. بعد از طلاق حضانت بچه ها به من سپرده شد و طبق حکم دادگاه آنها هفته ای 48 ساعت پیش مادرشان می رفتند. او ادامه داد: بعد از جدایی از همسرم با زن دیگری ازدواج کردم که او از بچه ها مراقبت می کرد. 2 روز قبل تولد یکی از ...
سرنوشت تلخ زن تهرانی در شهرک غرب + عکس
من دادند و چون بیکار بودم با آنها همراه شدم. پسر جوان ادامه داد: روز سرقت از زن 50 ساله همدستانم وقتی زن تنها را از خودرو به بیرون پرت کردند نمی دانستیم او فوت کرده است و از پلیس شنیدم که طعمه مان از ترس سکته کرده است. آرمان عنوان کرد: همدستانم که فراری هستند اعضای اصلی این باند بودند و با پولی که از سرقتها به دست آورده بودیم یک خانه اجاره کرده بودیم و همگی در آنجا دور هم ...
جزئیات 50 روز اسارت شیما در خانه بهلول ؛ در آن خانه چه گذشت؟ | برملا شدن راز جدیدی درباره زندگی شیما
همشهری می گوید که پدر واقعی شیما نیست و وقتی شیما نوزاد بوده او را به فرزندخواندگی قبول کرده است. این مرد که تلخ ترین روزهای عمرش را سپری می کند، در این باره به همشهری می گوید: من و همسرم نمی توانستیم صاحب فرزند شویم. همسرم چند بار باردار شد، اما به دلیل فشارخون بالا فرزندانمان را از دست دادیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم فرزند یکی از اقوام را به فرزندخواندگی قبول کنیم. او ...
اولین اعترافات قاتل "شیما صباگردی"
انباری کوچک بود که کلید خانه اش را به من داده بود که اگر وسیله ای دارم آن ها را داخل انباری حیاط خانه اش ببرم. چرا جسد شیما را آنجا دفن کردی؟ در حیاط خانه درخت زیادی بود که به خاطر شاخ و برگهایش از طبقه بالا هیچ دیدی به پایین نبود به همین خاطر شروع به کندن باغچه کردم و مطمئن بودم کسی مرا نمی بیند و هیچ کسی فکر نمی کرد جسد را در حیاط زن صاحبخانه دفن کنم. بعد از کندن زمین از خانه خارج شدم و ...
چه کسی این نان های معطر و روغنی را فرستاده؟
لباسهایم مرا فرد روحانی تشخیص داد، با حال شرمساری و ضعف بی نهایت به من ملتجی شد و با زبانی که من نمی فهمیدم اظهار حاجت کرد. خیلی ناراحت شدم، خود را فراموش کردم و به آن زن فهماندم که این جا باشید من می آیم. به مدرسه رفتم و همان گوشت ها را سرخ کردم و برگشتم و به آن زن دادم. او قلیه ای از آن را نزدیک دهان یکی از دخترها برد و فشار داد و قطره آبی از آن گوشت بر دهان او چکید و مقداری چشم خود را ...
ماجرای چاقویی که به هیات حاج قاسم در کرمان رسید
حین گوش دادن به مداحی برای امام حسین (ع) کارهایم را می کردم. همه سال هایی که با همسرم زیر یک سقف آمدیم، یادم نمی آید حتی یک بار نماز همسرم قضا شده باشد. در 50 سالی که ازدواج کردم، یادم نمی آید کوچک ترین حرفی را خصوصا در مورد بچه ها از پدرشان مخفی کرده باشم. اگر یک روز بچه ها از مدرسه دیر به خانه می رسیدند، شب به پدرش اطلاع می دادم. حرف هر دویمان یکی بود. روی حرف پدرشان حرف نمی زدم. الان هم واقعا از ...
خودزنی های آنلاین دختر 12 ساله به خاطر عاشق شیطانی
داشت که با مخالفت من رو به رو شد. پارسا وقتی پاسخ منفی مرا شنید، تهدیدم کرد که همه تصاویر و فیلم هایم را در شبکه های اجتماعی منتشر می کند. او حتی از طریق تلگرام من به شماره تلفن بستگانم دست یافته و برای آن ها نیز ایجاد مزاحمت می کند. این گونه بود که به کلانتری آمدم و با راهنمایی مشاور واقعیت ماجرا را برای پدر و مادرم بازگو کردم و ... شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ...
اعترافات تکان دهنده قاتل 60 ساله شیما + فیلم
... در حیاط خانه درخت زیادی بود که به خاطر شاخ و برگهایش از طبقه بالا هیچ دیدی به پایین نبود به همین خاطر شروع به کندن باغچه کردم و مطمئن بودم کسی مرا نمی بیند و هیچ کسی فکر نمی کرد جسد را در حیاط زن صاحبخانه دفن کنم. بعد از کندن زمین از خانه خارج شدم و خودرو را به کوچه آوردم و جسد را به داخل حیاط برده و در باغچه خاک کردم. چرا همان روز اول بازداشت شدن به محل دفن جسد اعتراف نکردی؟ ...
گفتگو با برخی از متهمین دستگیر شده در طرح کاشف
با بستن دست و پاهایش از خانه سرقت کردیم. در این سرقت اسلحه کلت و وینچستر با خودمان برده بودیم. با اعضای باند چطور آشنا شدید؟ حدود چهار ماه قبل بود که از روی نداری و فقر دوستم که اسلحه خریده بود پیشنهاد سرقت داد. من لبو فروش هستم و شب ها دوستانم می آمدند سر بساط و از کارهایشان تعریف می کردند. اینکه چه پول خوبی در این سرقت ها گیرشان می آید و وضع زندگی شان از این رو به آن رو شده است. من هم ...
تبریک شیلا خداداد برای تولد عشقش + عکس
پررنگ کنیم. به نظر من در زندگی مشترک گذشت حرف اول را می زند و تا زمانی که زن و شوهر به این عنصر جادویی توجه داشته باشند، زندگی شان از دوام برخوردار است. زندگی ما زندگی یک پزشک و یک هنرپیشه نیست. در خانه، ما دو تا انسانیم که می خواهیم در کنار هم، به خوبی و خوشی زندگی کنیم. برای جراحی زیبایی، هیچ وقت وسوسه نشدم شیلا خداداد: بعضی از دوستانم به من می گویند، حالا که با یک جراح ...
سایه سنگین کرونا بر سر زنان سرپرست خانوار
به گزارش خبرنگار ایمنا ، همسرم معتاد بود و از او جدا شدم، سرپرستی دو فرزندم را برعهده دارم و قبل از کرونا درآمد " بخور و نمیری" داشتم و روزگارم را می گذراندم، کرونا به جز جان همه چیزم را از من گرفته است چرا که وقتی نتوانم کار کنم اگر گرسنگی مرا نکشد تهدیدهای صاحب خانه برای بیرون ریختن وسایل مرا خواهد کشت. اینها بخشی از حرف های مهری، زن میانسالی است که بیکاری به خاطر شیوع کرونا او را ...
بیان خاطره ای تلخ از تست بازیگری تینا عبدی
عرفی نژاد ، دستیار کیانوش عیاری در فیلم سینمایی کاناپه ، به دنبال درگذشت تینا عبدی، بازیگر جوان سینما، پستی را در اینستاگرامش منتشر کرد. او با روایتی خاطره ای از حضور تینا عبدی در تست بازیگری این فیلم نوشت: عذاب وجدان، حس وحشتناکی است... تینا عبدی دو ماه پیش دوبار به من زنگ زد... سال95 برای فیلم کاناپه فراخوان بازیگری داده بودیم، بشرا فیلم در چهار روز، هزار و صد و ...
چهلمین سالمرگ جان لنون؛ به صلح یک شانس بده
برترین ها: تصورش را کنید که پای رادیو نشسته اید و شبکه رادیویی ناگهان برنامه اش را قطع می کند و شروع می کند به پخش ترانه های گروه معروف بیتلز. سعی می کنید با تغییر موج شبکه های دیگر را بگیرید، اما از همه جا صدای ترانه های گروه بیتلز به گوش می رسد. این رویداد برای بسیاری که روز هشتم ماه دسامبر سال 1980 پای رادیو ها نشسته بودند، پیش آمد. شنوندگان به زودی پی بردند که اتفاق مهمی روی داده است و واقعا ...