وقتی جراحی تومور سرطانی هم مانع تشکیل کلاس نمی شود
سایر منابع:
سایر خبرها
آخرین توصیه حاج قاسم 8 روز قبل شهادت چه بود؟
اظهار داشت: آخرین دیدارم با حاج قاسم در خردادماه روز جمعه سال 98 بود ، در تماس تلفنی قرار شد ساعت 10:30 بیت الزهرا با هم دیدار داشته باشیم. وی با بیان اینکه بیت الزهرا در حال ساخت و ساز و کار بنایی بود افزود: وقتی وارد بیت الزهرا (س) شدم حاج قاسم به تنهایی بین همان مصالح ساختمانی و داربست ها نشسته بود و منتظر من بود، بعد از احوالپرسی به من گفت بیت الزهرا در حال آماده شدن است اما من دلم می ...
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم می بینم عزیزی را از دست دادیم
نشده پرویز پورحسینی را که او هم از دوستان نزدیکم بود از دست داده ام. هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم می بینم، عزیزی را از دست دادیم و این ها مثل آوار بر سرم خراب می شود. اصغر عبداللهی که چند سالی بود از سرطان رنج می برد، در سن 64 سالگی از دنیا رفت؛ او متولد 1334 در آبادان بود. این هنرمند نگارش فیلمنامه های چون خواهران غریب ، جهیزیه ای برای رباب ، نصف مال من نصف مال تو ...
خواب شهید مدافع حرم در کربلا چگونه تعبیر شد
...> آبان سال 94 محمد آقا برای اولین بار به سوریه رفت و 21 آذر همان سال به شهادت رسید. وقتی می خواستند ثبت نام کنند برای بردن نیروها، شهید شالیکار کربلا بود و آنجا شنیده بود. پسر عمویش هم در سپاه مازندران بود. حاج محمد سریع خود را می رساند لب مرز تا برگردد. با من تماس گرفت و گفت: من دارم می آیم که بروم سوریه. گفتم: محمد آقا راه را یکسره نیا خطرناک است. گفت نه باید زود برگردم. در کربلا خواب حاج ...
نخست وزیر سابق عراق: با دیدن عکس انگشتر سردار سلیمانی متوجه شدم که او هدف حمله آمریکایی ها بوده است
وگو با شبکه العهد عراق در برنامه مستند موسوم الرحلة الأخیرة (آخرین سفر) گفت: حدودهای ساعت یک بود که اخباری مبنی بر حمله هوایی آمریکایی ها به ایرانی ها در نزدیکی های فرودگاه بغداد منتشر می شد. کسی که من را از خواب بیدار کرد، برادر کاظمی، نخست وزیر کنونی بود . عبدالمهدی ادامه داد: شک و احتمالاتی [که هدف چه کسانی هستند] وجود داشت ولی می دانستیم که شهید سلیمانی به عراق خواهد آمد؛ چرا که ...
فدراسیون فوتبال در خواب زمستانی
. نسیمه غلامی، کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان ایران نیز درباره حضورش در کویت گفت: خوشحالم لژیونر شدم. علاقه زیادی داشتم به کویت بیایم و برایم شیرین است که تجربه جدیدی کسب کنم. در کویت هر تیمی می تواند دو بازیکن خارجی داشته باشد و این برایم بسیار مهم است چرا که با بازیکنان متفاوتی از کشورهای مختلف روبرو می شوم.”فدراسیون فوتبال در خواب زمستانی” قراردادهای به دلار حسین ...
مرگ مرموز پسر 8 ساله بررسی می شود
سرویس حوادث جوان آنلاین: ساعت 10 صبح روز جمعه ششم دی ماه خانواده ای سراسیمه به اداره پلیس رفتند و اعلام کردند که پسر هشت ساله شان به نام پویا به طرز مرموزی گم شده است. پدر خانواده گفت: خانه ما در یکی از کوچه های خیابان پیروزی است. پسر هشت ساله مان پویا هر روز برای بازی با دوستانش به داخل کوچه می رود. امروز صبح مثل همیشه برای بازی به داخل کوچه رفت و قرار بود زود به خانه برگردد. ساعتی ...
وداع با نویسنده خواهران غریب
پذیرفت که فیلمنامه از این مرحله به بعد متعلق به کارگردان است. او چند سال قبل یک فیلم را هم کارگردانی کرد (یک فیلم یک کلاغ) که بابت آن خیلی خوشحال بود و با خنده می گفت از این به بعد برای شما نمی نویسم. فیلمنامه هایم را خودم می سازم! امینی در پایان گفت: از دست دادن اصغر عبداللهی خیلی سخت است، مخصوصا اینکه هنوز یک ماه نشده پرویز پورحسینی را که او هم از دوستان نزدیکم بود از دست داده ام. هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم می بینم، عزیزی را از دست دادیم و این ها مثل آوار بر سرم خراب می شود. لطفا نظر خود را درباره این مطلب بیان نمایید ...
ناگفته های پدر 2 دختر تهرانی قبل از اعدام / اعتراف به 4 جنایت در گفتگوی اختصاصی قاتل + عکس
متهمی که یک بار سیر تا پیاز ماجرا را انکار کرد.زیر بار اعترافات قبلی خود هم نرفت.همین کافی است که شک نداشته باشم او با من گفتگو نخواهد کرد. وارد زندان رجایی شهر کرج می شوم و می دانم که می خواهم با پدر سولماز و ساناز گفتگو کنم که حالا مردد مانده ام در مرز باریک عنوان این مرد.او را پدر سولماز و ساناز خطاب کنم با قاتل آنها؟ از بند بیرون می آید و وارد اتاقی می شود که در آن منتظرش نشسته ام.روبرویم می نشیند و بر خلاف انتظارم می گوید که با من ...
امان نامه حاج قاسم به اشرار در رودماهی/ مکاشفه در دل جنگ
خواب و بیدار دیدم عراق فاو را گرفته است. باید به قرارگاه برگردم و نیروها را آماده کنم و به فاو بفرستم. ساعت دو که برگشت، از اتفاق ها که جویا شدم، گفت تعدادی از بچه ها را به جنوب فرستادیم اما دقیقاً نُه روز بعد از خواب حاج قاسم، عراق فاو را گرفت. گردان زاهدانی ها گل کاشت در شلمچه هم مسئول خط بودم. جلوی ما نزدیک به پنج کیلومتر آب بود. آقای مجید مخدومی، از بچه های کرمان و فرمانده ...
روایتی از بارش خون در اندیمشک
می رفت تا جویای احوال پدر و مادر شود. در هر سفر یکی از ما سه برادر را همراه خود می برد. آن روز قرعه به نام من افتاد. از ذوق و شوق دیدار پدربزرگ و مادر بزرگ سر از پا نمی شناختم. صبح زود از هفت تپه راهی اندیمشک شدیم. به ورودی شهر که رسیدیم تازه بمباران هوایی شروع شده بود، قیامتی بود. شهر از هجوم هواپیما ها تاریک شده بود. تا آن زمان هواپیما را از نزدیک ندیده بودم، آن ها در ارتفاع بسیار ...
سفارش حضرت زهرا (س) به شهید ابراهیم هادی
باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه. من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز. ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی ...
شهروند فداکار افغانستانی ناجی خانواده 5 نفره / 2 دقیقه دیرتر می رسیدم پیک نیک منفجر می شد
انفجار آن وجود دارد و اگر منفجر شود، آن خانواده بدبخت می شوند ولی خدا به من کمک کرد که توانستم آتش را خاموش کنم . پیک نیک آتش گرفته را با دست هایم برداشتم رحیم که متاسفانه دستان خودش در این حادثه دچار سوختگی شده، از نحوه مهار آتش می گوید: همان طور که گفتم خانه آتش گرفته بود و اعضای آن خانواده نتوانسته بودند خاموشش کنند و هر لحظه به شدت آتش هم افزوده می شد. وارد خانه که شدم دیدم حجم آتش زیاد ...
روایت خانواده قربانیان از حادثه سقوط بهمن
مدیریت مجموعه، حضور چنین جمعیتی غیر قابل پیش بینی بود و همین افراد هم درگیر شدند. فقط دهانم بیرون از برف بود! ناصر پارسا گوهر، یکی از کوهنوردان باتجربه ای است که با بهمن روز جمعه شاخ به شاخ شد. او از روز حادثه برای جام جم تعریف کرد: ما ساعت 5و30 دقیقه صبح از تهران حرکت و تقریبا ساعت 6و30 دقیقه صبح صعودمان را در منطقه آهار آغاز کردیم. پس از مدتی به یک کلبه خالی رسیدیم و آنجا ...
تنها در میان تن ها
...، بیام. از مغازه که اومدم بیرون، دیدم نیست. و از دور دیدم وارد مدرسه شد. یعنی چند دقیقه هم برام صبر نکرد! صبر نکرد چون نمی خواست به خاطر من چند دقیقه دیر برسه مدرسه؛ یعنی نمی خواست به خاطر من حتی یه تو گوشی بخوره! اینجوری شد که اون از چشم ناظم در رفت و من نه! اون روز تنها تو گوشی خوردم. نوش جونم، مهم نبود؛ دیگه درد نداشت! ولی یه چیزی رو فهمیدم، "اینکه تو زندگیم حداقل یک بار ...
در ضرورت کتاب و کتابخوانی خلع سلاح!
در کودکی هر قدر از کتاب دور بودم، در این چند دهه به کتاب نزدیک شدم. اصلا جانم به کتاب بسته است. به چیزی کمتر از کتاب رضایت نمیدهم. اگر خیلی خوش اقبال باشم به قول سارتر زندگی ام را در میان کتابها به پایان خواهم برد. اتاق کارم را کتابخانه تشکیل میدهد. دو ضلع دیوار را تماما کتاب اشغال کرده است. قفسه ای خالی نیست که چند کتاب نورسیده در آن بتپانم. مثل آجر به هم فشرده اند. به این میاندیشم که ...
خواب های کرونایی
نمونه خواب های کرونایی هستند. اسمش را بهتر از این نمی شود گذاشت؛ خواب های کرونایی یا بهتر است بگویم کابوس های کرونایی. باز هم هست، برای بعضی ها مفصل تر و ادامه دارتر. من اوایل کرونا خیلی بیشتر خواب می دیدم ولی الان هفته ای یکی - دو بار خواب می بینم. یکی از خواب هایی که خیلی در ذهنم مانده این است که سوار تاکسی شدم و هیچ کس در آن تاکسی ماسک نداشت و همه شیشه ها بالا بود. داشتم تلاش می کردم ...
اگر شب ها ساعت 10 بخوابیم چه اتفاقی در بدن مان می افتد؟
گروه دانش تیتریک ، زود خوابیدن می تواند آثار مثبتی بر ذهن و بدن داشته باشد. حالا شاید دیگر عجیب نباشد که برخی از موفق ترین افراد امروز دنیا روز خود را زودتر به پایان می رسانند تا برای روز بعد آماده شوند. در ادامه می خواهیم ببینیم زود خوابیدن چه تأثیراتی می تواند داشته باشد. 1- بیشترین بهره را از خواب می بریم خواب ما به چرخه هایی 90 دقیقه ای از خواب سبک و سنگین ...
چگونه مسواک زدن را به کودک آموزش دهیم؟
و حتی بسیاری از پزشکان توصیه می کنند که پیش از دندان درآوردن کودک به او آموزش رعایت بهداشت دهان را فرا دهید. این کار حتی می تواند با یک یا دو بار آب در دهان غرغره کردن و بیرون ریختن آن قبل از خواب باشد. زمانی که دندان ها شروع به درآمدن کردند کم کم به او آموزش دهید که باید پیش از خواب و نیز پس از بیدار شدن از خواب دندان هایش را مسواک بزند. اگر می توانید مدتی یک بار به دندانپزشک مراجعه ...
وقتی جراحی تومور سرطانی هم مانع تشکیل کلاس نمی شود
: صبح زود از خواب برخاستم و برای اینکه با خاطری آسوده رهسپار بیمارستان شوم ابتدا شروع به بار گذاری محتوای تدریس های و تکالیف آن روز دانش آموزانم کردم و ساعت ده صبح هم وارد اتاق عمل شدم تا روند درمانم را در پیش بگیرم. او در ادامه سخنانش از انجام عمل دوم ظرف تنها چند روز بعد از عمل نخست خود برایم حکایت می کند و می گوید: در اولین فرصت یعنی روز بعد از عمل نخست با کمک دخترم شروع به ساخت محتوای ...
الگوی خواب خود را بشناسید
تحریریه زندگی آنلاین : پاسخ این سؤال به سبک زندگی و ساعت خواب شما بستگی دارد. در ادامه با ویژگی های سحرخیزی یا شب زنده داری خود آشنا می شوید. خواب آدم ها بر اساس الگوی خواب بر دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول کسانی هستند که صبح زود به طور ناخودآگاه بیدار می شوند و با تاریک شدن هوا منتظرند به رختخواب بازگردند و دسته دوم کسانی هستند که با زنگ بیداری کلنجار می روند تا 5 دقیقه ...
حسرت دیدار سردار و ماجرای آخرین دیوارنگاره حرم حضرت زینب(س)
من نباشم. حتی شب ولادت تا ساعت چهار صبح حرم بودم و کیک ولادت حضرت زینب را تزئین کردم، اما سردار نیامد. ایام ولادت گذشت، نیمه های شب بود که از خواب پریدم. مثل شب هایی که از صدای موشک های اسرائیل بیدار می شدم، دلشوره عجیبی داشتم. برای همسرم پیام گذاشتم تا از احوالش جویا شوم. سری به اینستاگرامم زدم و در کمال ناباوری تصویر سردار و خبر شهادت وی را دیدم؛ اما باور نکردم، دیگر خوابم نمی برد ...
متغییر بودن توان مغزی مردان در ساعت های مختلف روز
توان مغزی مردان در ساعت های مختلف روز متفاوت است براساس جدیدترین پژوهش ها مغز آقایان درساعت 10 صبح و 19 بسیار فعال است، اما در حدود ساعت 14 با افت شدیدی مواجه می شود. کارشناسان امیدوار هستند از این یافته ها برای کمک به درمان افراد مبتلا به مشکلات خواب و افسردگی استفاده کنند. بسیاری از مردان شاغل پس از صرف ناهار و بعد از ظهر احساس افسردگی ، خستگی و کسالت می کنند و بازده کاری ...
ارتباط معجزه آسای شهید با مادرش در خواب و شعری که برایش خواند
که برای گیلاس چینی باغ ما، طبق برنامه ی هر ساله، اگر مایل هستند بیایند. چند روز گذشت و خبری از آنها نشد. یک شب که برای خواب آماده می شدم و برادر شهید هم در مسجد بود، بعد از خواندن دعا، به رخت خواب رفتم و بیدار بودم و هنوز نخوابیده بودم که یک وقت در عالم بیداری دیدم یکی از در خانه وارد شد! اول فکر کردم پسرم علی است که از مسجد برگشته، دقت که کردم دیدم پسر شهیدم محمد است! خواستم بلند شوم، گفتم ...
روایت/ یک روز هوای پاک کریمخانی
فرزام شیرزادی- نویسنده و روزنامه نگار یک روز است هوا تمیز شده. دست کم از وسط شهر می شود کوه را دید. تهران را می گویم. در تهران، همین دیدن کوه خودش کلی غنیمت است. باد هم می آید. باد با سوز سرما. آمده ام نانوایی. دو سه نفر مانده است تا نوبت برسد به من. ساعت هفت و ده دقیقه صبح است. آنهایی هم که توی صف هستند لابد هوس نان تازه کرده اند برای صبحانه. شاید هم هوس نکرده اند و در پی عادتی ...
من و سیدجلال
دونستم که درحال حاسبو، قبل ان تحاسبو هست و لذا مزاحمش نمی شدم. بعد هم که می خوابیدیم، حدود یک ساعت قبل از نماز صبح بلند می شد و بگونه ای که کسی متوجه نشود می رفت سراغ نماز شب. البته چون من کنار ایشون بودم و شاید فضول، متوجه نماز شب سید می شدم. دقیق نمی دونم ولی حدس می زنم سالها نماز شب سیدجلال، چه در جبهه و چه زمانی که در تهران مرخصی بود، ترک نشده بود. سیدجلال، علاقه شدیدی هم ...
گشتی در خیابان های کرونایی شهر با نفر اول مسابقه زنان راننده تاکسی
چه درمی آورد خرج بنزین و جریمه و تصادف می کرد؛ به خاطر همین خودم شروع به کار کردم. همسرم مرد خوبی بود ولی نمی توانست از پس زندگی متاهلی بربیاید. اواخر زندگی مشترکمان هم بیکار شده بود. توی کار دوخت و دوز کفش بود اما با وارد کردن جنس چینی او هم از کار و کاسبی افتاد. همین طور که مادری خانه دار باشی دلهره فرزندت آن هم در این شرایط کرونایی خواب از چشمت می گیرد چه برسد به اینکه بخواهی بیرون هم ...
زن جوان پنهانی خانه مجردی داشت / نمی خواستم دخترم به پدرش از رفتار شیطانی من بگوید
نیز از هر نوع امکانات رفاهی برخوردار بود. در همین بین من که آزادی عمل بیشتری یافته بودم به دنبال معاشرت با دوستان ناباب و شرکت در مهمانی ها و پارتی های دوستانه به مصرف مواد مخدر صنعتی (شیشه) آلوده شدم به همین دلیل بعد از مرگ پدرم و در حالی که دو واحد آپارتمان به من ارث رسیده بود تلاش می کردم دخترم را از دوستانم دور نگه دارم تا به سرنوشت من دچار نشود در آن مجتمع که من ارثیه داشتم خواهر و برادرانم ...
اشک های یک مال باخته!
تعمیرات خودرو را نمی داد، اما خدا را شکر می کردم و قانع بودم تا این که چند روز قبل وقتی صبح زود قصد داشتم سر کار بروم متوجه سرقت باتری خودروام شدم. چون هیچ وسیله ایمنی مانند قفل کاپوت یا دزدگیر نداشت. با خجالت زدگی و شرمساری به منزل دخترم رفتم تا از دامادم برای خرید باتری خودرو مبلغی قرض بگیرم، اگرچه به دامادم قول دادم خیلی زود و با اولین کرایه هایی که از مسافران بگیرم پولش را باز می گردانم ...
روایت دروغ از تاریخ، خیانت به گذشتگان است
؟ من شب ها معمولا تا ساعت 1 بامداد بیدار هستم. تا آن ساعت یا کتاب می خوانم یا فیلم می بینم. من از طرفداران شبکه های نمایش و تماشا در تلویزیون خودمان هستم. گاهی اوقات هم می شود که تا ساعت 3 بامداد کتاب می خوانم. چندان سخرخیز نیستم و صبح ها معمولا ساعت 7 صبح بیدار می شوم. هر صبح دوش می گیرم و به همه توصیه می کنم صبح که از خواب بیدار می شوند دوش بگیرند چرا که روحیه و انرژی شان برای روز چند برابر می ...