شهیدی که همزمان با حاج قاسم به شهادت رسید
سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که در سوریه انتخاب شد/ حاج قاسم گفت وحید بیاید
جان بزار پات برسه به خونه بعد دوستات زنگ خونه رو بزنن. خیلی خوش بخورد بود و برای دوستانش کم نمی گذاشت.سعی می کرد تا جایی که می تواند برای دوستانش کاری کند. وحید هیچ وقت به طور جدی از ماموریت هایش چیزی نمی گفت.خیلی تودار بود.شاید هم از بس پیدایش نمی کردیم وقت نمی شد با هم صحبت کنیم. یک روز با حالت خیلی گرفته آمد سراغ من و گفت: به من گفتن برو تو تیم حاج قاسم! ولی من دوست دارم برگردم ...
خاطره دختر شهید پورجعفری از آخرین دیدارش با پدر
ایندفعه خیلی خطرناکه، مردم سفارت آمریکا رو تو بغداد آتش زدند. ایندفعه که بریم حتما میزننمون ... تمام این جملات را با لبخند برایم گفت... بیشتر از همیشه ترس افتاد تو دلم، ترسی که یه لحظه رهایم نکرد. زل زدم بهش و گفتم: بابا تو نرو، میگی خطرناکه تو نرو، بمون!! گفت: نمیشه بابا، نمیتونم حاجی رو تنها بزارم. مامان مثل همیشه وقتی بابا میخواست بره ماموریت، قرآن و لیوان شربتی رو میزاشت تو ...
برای زندگی کردن تسلیم شرایط نشویم
کردم به کار کردن، از قصد خیلی آروم کار میکردم تا طول بکشه، سلام بفرمایید چایی بخورید،دلم هوری ریخت بعد از یه مکث طولانی برگشتم خودش بود، مثل اون سری خنده رو لباش بود، قبل از این که چایی رو از سینی بردارم بهش گفتم، حاضرید زن من بشید، دختر بیچاره چادرشو یکم جا به جا کرد و سرشو انداخت پایین و گفت: من نمیتونم چیزی بگم با مادر و پدرم حرف بزنید، گفتم شما راضید من حرف بزنم؟ گفتش: حالا درخواستتونو بگید تا ...
مفسد نباشیم!
نوآوران آنلاین - هفته ای یه بار جمعه ها به مادر سر میزنم و چند ساعتی رو با هم میگذرونیم، مرور خاطرات پنجاه و چند سال بودن در این خانه – دائمی و مقطعی؛ و اتفاقاتی که در طول هفته برامون پیش اومده. من هم اون روز داستان راننده اسنپی که باهاش اومده بودم رو تعریف کردم. گفتم شاید بد نباشه اون رو هم برای مردمم بازگو کنم. راننده اسنپ آدم کاربلدی دیده میشد، گفتم شاید بتونم ازش چیزی برای زندگی ...
حاج قاسم فراجناحی بود، ولی خط قرمزش ولایت بود/ حاج قاسم با پوتین ارتباط تنگاتنگی داشت
مادر حاج قاسم بیمار و در بیمارستان کرمان بستری بودند. شهید پورجعفری هم می دانید که یار همیشه همراه حاج قاسم بود. چند روزی در خانه نشست که بازنشسته شود. چند روز بعد آمد و گفتم چطور شد که برگشتید؟ گفت چه می دانی چه اتفاقی افتاده است. گفت حاج قاسم من را صدا زد و گفت حاج حسین شما هنوز مو در صورت نداشتی که نزد من آمدی در جبهه، امروز می خواهی من را تنها بگذارید؟ تا در قبر هم بخواهم بروم باید همراه من باشید ...
یکسال جهان بی سلیمانی چه سخت گذشت
به گزارش روابط عمومی، سرکار خانم زینب الوندی، بانوی طلبه جامعه الزهرا علیهاالسلام به مناسبت نخستین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی، سردار پرافتخار اسلام، دلنوشته ای با عنوان جهانی بی سلیمانی چه سخت گذشت نگاشته است که در ادامه می خوانید: سردار دل ها از زمانی که دست مبارکت قطع شد دیگر جوامع بشری به یکدیگر دست ندادند. سردار دل ها به تو غبطه خوردم که تو با این عظمت و جایگاه ...
ساعت یک و بیست دقیقه به وقت حاج قاسم
که تا ابد فراموش نمی شود . غمی جانکاه که دل همه را می سوزاند و هر لحظه بر این دوری و دلتنگی از سردار دلها می افزاید چقدر دشمنان پست و ذلیل اند که سردار ما را در دل سیاهی شب ترور کردند،چرا از ترس هیبت و صلابت تو جرات رو درو نداشتند.نام تو دلها آنها را به لرزه می انداخت حاج قاسم نقش مهمی در تحولات خاورمیانه داشت و دشمنان منطقه ای از اقدامات تاثیرگذارش در هراس بودند ...
حاج قاسم فراجناحی بود، ولی خط قرمزش ولایت بود/حاج قاسم با پوتین ارتباط تنگاتنگی داشت
... شما همزمان با فرماندهی شهید سلیمانی در سپاه قدس نماینده ولی فقیه شدید. دو سال بعد از آن بود. در یک سفری من با حاج قاسم به کرمان همراه بودیم. ساعت 11:30 و یا دوازده شب به کرمان رسیدیم. برادر خانم ایشان آقای نامجو آمد و ایشان را سوار کردند و منزل نامجو رفتند. تا برگشت که در هواپیما کنار هم قرار گرفتیم. من به حاج قاسم رو کردم و گفتم این کاری که دیشب کردید من را ناراحت کرد و تا صبح ...
چرایی محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی
و نطق رسا مالک اشتر را، مالک اشتر کرده بود. در زمان قیام امام حسین(ع) برادرش حضرت عباس(ع) و حبیب بن مظاهر محوریت پیدا کردند. در زمان قیام امام خمینی(ره) شهید مطهری، شهید بهشتی، حضرت آقا و... محوریت پیدا کردند و دشمن در جهت حذف آن ها وارد ترور فیزیکی شد و در زمان رهبری حضرت آقا، شهید حاج قاسم سلیمانی محوریت پیدا کرد به طوری که مردم لقب مالک اشتر را به ایشان اهدا کردند. در ...
هجر حبیب|دل نوشته همسر شهید مدافع حرم سعید انصاری در فراق حاج قاسم/ حکایت دیداری که به آخرت رسید
خانم دکتر سلیمانی تماس گرفتید؟ -نه من سلیمانی ام دختر حاج قاسم وااااااای خدای من؛ -سلام ببخشید نشناختم، -خواهش می کنم، پیام داده بودید تماس گرفتم، ببینم امری داشتید؟ و من دستپاچه گفتم نه عرضی نبود فقط، فقط الهی من و بچه ها فدای سردار، دیدم جمله خیلی مناسب نیست و منظورم کاملا گم شد سریع گفتم به سردار سلام برسونید بفرمایید جان من و ...
خوان هشتم؛ رستم ایران همچنان زنده است
است و حتی وارد شادگان شده، واقعیت داره؟ نگاهی به صورت آرام ابومهدی کردم که در حال غذا خوردن بود. به آن خانم گفتم: آخه این همه نقطه سوق الجیشی توی خوزستان، جا قحطی است که کسی بخواد به جای مثلا آبادان یا اهواز، شادگان رو بگیره؟ الان نمی تونم صحبت کنم... ان شاءالله خدمت تون زنگ می زنم. پس از جمع کردن سفره، ماجرای تلفن آن خانم را به ابومهدی گفتم. خندید و گفت: هر کی از ما تانک زد یا غنیمت گرفت، آهنش رو ...
مامان ها تصویرگر هویت و ارزش های ملی برای کودکان شد
تلاش کرده اند با روایت قصه های ادبیات کهن و یا حتی قصه قهرمانان معاصر، این شخصیت ها را برای کودکشان تصویر کنند و در بخش هایی از برنامه هم از شخصیت ها و قهرمانانی که جان فشانی کرده اند چون حاج قاسم سلیمانی مثال می زنند و یا از بزرگان علمی چون ابن سینا و دیگر چهره های تاریخی کشور یاد می شود. مادر دیگری هم در برنامه توضیح می دهد که با نمایش و معرفی زیبایی های ایران، کشورش را به مکانی برای دلبستگی های کودکش تبدیل کرده است. این قسمت از برنامه مامان ها امروز ساعت 17 از شبکه سه سیما روی آنتن می رود. انتهای پیام/ ...
دلنوشته ای به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، فریبرز سعیدی کیا به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی نوشت: بر حسب تکلیف فرزندی و طبق عادت پایان هفته ها به اتفاق خانواده غروب پنجشنبه خدمت والده در روستای پدری رسیدیم، شب جمعی از اخوی ها و همشیره هم آمدند و کلی فضای خوبی بود فرزندم بهانه گرفت و اصرار کرد منزل والده استراحت کنیم بر حسب اصرار ایشان تسلیم شدم و همانجا خوابیدیم شب عجیبی بود همش پسرم ...
ناگفته های روز تشییع و خاکسپاری حاج قاسم سلیمانی در کرمان به روایت امید محدث
تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که خاکسپاری عقب افتاده بود که ما و خانواده حاج قاسم را اوردند درون یک پادگان نظامی . مدت زمان نسبتا طولانی بلاتکلیف بودیم . کلا این چند روز در بهت و غم عجیبی بودیم . ظهر خبر جان باختن تعدادی از هموطنان کرمانی در زیر دست و پا و ازدحام برای شرکت در مراسم تشییع جنازه حاج قاسم رو دادن. خود داغ حاج ...
هدیه عجیب نیما برای عالیه خانم
از این شاعر و روحیات خاصش خاطرات زیاد و گاه طنزآلودی به جا مانده که یکی از آنها را سیمین دانشور مترجم و نویسنده مطرح تعریف کرده است. دانشور که همسایه نیما بود، می گوید: روزی نیما از من پرسیده خانم آل احمد! جلال چکار می کند که تو آنقدر با او خوب هستی؟ به من هم یاد بده که من هم با عالیه همان کار را بکنم. جواب دادم: آقای نیما، کاری که نداره، به او مهربانی کنید، می بینید این همه زحمت می کشد، به او ...
شهیدی که همراه حاج قاسم به آرزویش رسید
آمدند و همه از او به خوبی و نیکی یاد میکردند مردم از ما می پرسیدند که چه کردید که چنین فرزندی تربیت کرده و تحویل جامعه داده اید. خودش راه خودش را انتخاب کرد و خداوند دید که هادی لیاقت شهادت را دارد و پاداش کارهای خیرش را با شهادت داد. از شنیدن خبرشهادت هادی چه حسی داشتید؟ زمانی که خبر شهادتش را شنیدم ابتدا گفتم إنّا الله وإنّا إلیهِ رَاجعُون. گفتم هادی جان شهادتت مبارک و گفتم از ...
روایتی از یک دیدار| متن و امضایی که یادگاری ارزشمند شد+ عکس
کردند سردار بزرگ و عزیز اسلام و سردار دل ها آسمانی شد و روح بلند و ملکوتی حاج قاسم در فرودگاه عراق به ملکوت اعلا پیوست. بعد بابای شهید همیشه می گفتم سردار پدرم است، واقعا سردار سلیمانی را از ته دلم دوست داشتم و علاقمندی صمیمانه باعث شد تا کمتر نبود پدر را با وجود این مرد بزرگ احساس کنم، سردار سلیمانی پدر همه بچه های شهدای مدافع حرم بود و با شهادت حاج قاسم دوباره یتیم شدم. ...
وقتی حاج قاسم “مهندس پرواز” ایرباس می شود
. کمی که شرایط را بالا و پایین کردم به این نتیجه رسیدم که در پِیِ حاج قاسم آمده اند. به حاجی هم گفتم، رفتارش خیلی عادی و طبیعی بود. نگاهم کرد و گفت: تا ببینیم چه میشه. به امیر حسین وزیری که کمک خلبان پرواز بود گفتم: امیرحسین! حاجی مهندس پرواز و سر جاش نشسته! تو هم کمک خلبانی و منم خلبان پرواز. من که رفتم، دَرِ کابین رو از پشت قفل کن. بعد هم با تاکید بیشتر بهش گفتم: این “در” تحت هیچ ...
حاج قاسم می گفت باید دولت مقاومت داشته باشیم
شرکت می کردم تا فروردین 65. در فروردین 65 من مسئول تبلیغات شدم که تیپ ثارالله هم لشکر شده بود و در لشکر ثارالله تا آخر جنگ با سردار سلیمانی بودم. بعد از جنگ هم من در سپاه بودم اما ارتباط خانوادگی با سردار داشتیم ولی از سال 1390 دوباره برگشتم نیروی قدس سپاه در کنار سردار سلیمانی و با درخواست سردار سلیمانی، و تا هنگام شهادت با ایشان بودم. * در آستانه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، اسمشان که به ...
خاطرات و خصلت ها
با لباس سبز سپاه پشت سرش. حاج احمد و حاج قاسم به صورت عجیبی همدیگر را در آغوش گرفتند و پس از مدتی حاج احمد به حاج قاسم گفت ما برای دو کار آمده ایم؛ یکی برای افطاری آقا فرماندهان و بعد هم برای کمک به تو. بعد، رو کرد به پشت سرش که تعدادی از شهدا بودند و گفت حاج قاسم اصلا نگران نباش، همه ما در کنار تو هستیم. بعد از این، حاج احمد به حاج قاسم گفت تا افطاری حاجی شروع نشده، من بروم به بچه ها و خانواده ام ...
روایت هدیه "حاج قاسم" که گره گشایی می کند/ جوانمردی که لالایی شب های فرزندان مدافع حرم بود
، این همه بچه های کوچک و فشار کاری را نیز تحمل می کرد اما همیشه سعی می کرد در دیدار لبخند داشته باشد تا این آرامش را به ما هم منتقل کند. هدیه سردار دل ها که بعد از شهادتش به مادر شهید مدافع حرم گلستانی رسید پدر شهید قاسم غریب در گفت و گو با خبرنگار ما نیز بیان کرد: زمان شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی خیلی ناراحت شدیم، ایشان زحمت زیادی برای مدافعان حرم کشیده بود، او برای امنیت ...
نیلا دختر 14 ساله تهرانی به قتل مادر خود اعتراف کرد | قتل با سیم شارژر
...> خواب می دیدم مادرم زنده است. بعد بیدار می شدم و می دیدم زندان هستم. خیلی حالم بد می شد. یا خواب دوست پسرم را می دیدم. دوست پسرت را دوست داشتی؟ بله. عشقم به او مثل عشق مادر به فرزندش بود. مگر عشق مادر به فرزندش چطور است؟ مادر دلش نمی خواهد به فرزندش آسیب برسد. فرزندش را از همه چیز در دنیا بیشتر دوست دارد. مادر تو هم همینطور دوستت داشت؟ ...
صفی یزدانیان: ناگهان درخت از دل و جان و رگ و ریشه ام سرچشمه می گیرد
بچه های خودش مادر بسیار خوبی است. یزدانیان با اشاره به اولویت های انتخاب بازیگران فیلم سینمایی ناگهان درخت عنوان کرد: از ابتدا می خواستم که پیمان معادی نقش فرهاد را بازی کند. حتی حضور خانم زهره عباسی، هما جان، هم از خیلی پیش قطعی بود. اما در مورد خانم افشار هم اینکه پیمان، در مقام کارگردان، با او در برف روی کاج ها کار کرده بود نکته مهمی بود. همان طور هم که خودش یکی دو جا گفت از همان ...
عاشقانه های سردار سلیمانی با خانواده شهیدان حاجی بابایی / بوی ابوالقاسم و علیرضا را می دهی ...
شد جگرم سوخت، شهادت حق حاج قاسم بود ولی این اتفاق همه ایران را داغدار کرد. با آمدن حاج قاسم یاد و خاطره بچه های شهیدم زنده شد مادر شهیدان حاجی بابایی از لحظه دیدار با حاج قاسم می گوید: زمانی که به ما خبر دادند حاج قاسم به منزل ما می آید سر از پا نمی شناختم از ته دل خوشحال شدم وقتی هم که سردار وارد خانه شد جلویش را گرفتم و گفتم انگار بچه هایم از جبهه آمدن شما بوی جبهه و جنگ می ...
ماجرای تعبیر خواب فرزند شهید با حضور حاج قاسم در مراسم خواستگاریش
باز شد، حاج قاسم سلیمانی آمد داخل. مادر عروس با اسپند به استقبال آمد، عروس گریه کرد، یکی عکس سلفی انداخت،یکی زنگ زد خبر داد که فلانی! تو که دوست داشتی با حاج قاسم عکس یادی بگیری، بیا اینجا. شور و شوق فامیل که خوابید، حاجی رو به عروس گفت: دخترم! مهریه چقدر؟ خودش همه مراسم را مدیریت کرد. همانطور که بابا گفته بود. به مادرم گفتم: اون پاکت رو بده حاجی. حاج قاسم میخواست نامه را بگذارد تو ...
مهمان عزیز خانواده شهید مهدی نعمایی در سال 98+ فیلم
پای حرفهای همسر شهید مهدی نعمایی می نشینیم؛ او روایت می کند از سردار سلیمانی که نخستین مهمان عید نوروز سال 98 بود و حال و روز دختران شهید بعد از شهادت حاج قاسم را.
ازدواج مجدد همسران شهدا خوشحالش میکرد
لحن متعجب پرسیدند: بچه هم داری؟ گفتم: بله دو فرزند هم دارم. سردار گفتند: بنشین بنشین می خواهم با تو صحبت کنم. از اوضاع و احوالم پرسید و من همه را با اشک جواب دادم. سردار گفت: گریه نکن! گفتم: نمی توانم. حاج قاسم رو کردند به مادرشوهرم و گفتند: حاج خانم! هوای دختر ما را داری؟ مادرشوهرم گفت: بله! دوباره عروس خودم شد. سردار با لبخندی گفت: دختر به این ماهی، اگر این کار را نمی کردید چه می کردید؟ بعد با ...
حلب به فرماندهی شهید حاج قاسم چگونه فتح شد؟
؟ من نمی دانستم واقعا چه اتفاقی می افتد، گفت: حاج محمود تمام شد، گفتم: چطور؟ گفت: این ها می روند فردا جلسه می گیرند، این می گوید تقصیر تو بود، او می گوید تقصیر تو بود، خودشان به جان هم می افتند، همدیگر را می زنند. من هم دنبال هماهنگی های بعدی رفتم. پس فردا دیدم به جان هم افتادند، دارند همدیگر را می زنند؛ همان گفته ای که حاج قاسم بلافاصله بعد از شکست آن ها گفت دو روز بعد محقق شد. به جان هم افتادند ...
درجه ها و عنوان ها تأثیری در منش حاج قاسم نداشت
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: همه دوستان حاج قاسم مردمداری، محبت و تواضع ایشان را تأیید می کنند. شهید سلیمانی در تمام لحظات زندگی، هیچ گاه خود را از مردم جدا ندید و تفاوتی میان خودش و دیگر اقشار جامعه قائل نبود. همواره با روی خوش از مردم استقبال می کرد و تا جایی که در توانش بود سعی می کرد گره گشای کار مردم باشد. همچنین حاج قاسم علاقه ویژه ای به خانواده شهدا داشت و از هر فرصتی برای دیدار با ...