قتل هولناک مادر تهرانی به دست پسرش/ 13 ساعت خواب عمیق بعد از قتل مادر!
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل مادر بخاطر پول سیگار
صبح بیدار شدم. رفتم به مادرم سر زدم، اما او بی حرکت افتاده بود. دوباره به اتاقم رفتم و خوابیدم. تا 12 ظهر که خواهرم رسید باز هم به او سر زدم. اصلا نمی خواستم باور کنم که مادرم دیگر زنده نیست. برای همین بود که به روی خودم نمی آوردم که چه اتفاقی افتاده است. همه اش به خودم می گفتم که چند ساعت بعد خودش بلند می شود. یعنی اگر خواهرت نمی رسید به کسی خبر نمی دادی؟ اصلا در حال خودم ...
پسر از قصاص پدر گذشت
خودم است و هرطوری راحت باشم زندگی می کنم اگر ناراحتی از من جدا شو. این حرفهایش مثل پتک بر سرم کوبیده شد و به یکباره باهم درگیر شدیم. ناگهان با چاقو ضربه ای به او زدم که کشته شد بعد هم جسدش را مثله کردم و از خانه بیرون بردم. سپس وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد و خواستار تخفیف در مجازات متهم شد. بعد از گفته های متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. ...
خودکشی مادر و پسر 9 ساله اش با قرص برنج / در زرند رخ داد
شدن تلفن پسرم به خانه و تلفن همراه زنم زنگ زدم که جواب نداد و سریع محل کارم را ترک کرده و به خانه بازگشتم که با صحنه عجیبی رو به رو شدم. پسرم در اتاق افتاده و بدحال بود. از سویی همسرم نیز نیمه جان آن طرف تر افتاده بود. پسرم می گفت دل درد داشته و مادرش به او قرص داده تا با خوردن آن دردش از بین برود که یکدفعه حالش بد شده است. من نیز هردویشان را به بیمارستان زرند و بعد به بیمارستانی در کرمان بردم که ...
کیوان دوست صمیمی ام وارد زندگی خواهرم شده بود / مینا شوهر داشت ! + عکس
یکبار مقتول را به گاراژ برادرم بردم و همراه برادرم او را تهدید کردیم تا دست از اشتباهش بردارد، اما باز هم بی فایده بود. متهم در خصوص قتل گفت: ساعت 11 شب بود که با خودروی 405 پدرم جلوی در خانه مقتول رفتم. نزدیک خانه آنها بودم که مقتول را دیدم. سوار ماشین شد. در ماشین دوباره حرف مینا پیش آمد و خواست ادامه صحبت ها در خانه آنها باشد، به همین خاطر از من دعوت کرد به خانه آنها بروم. ...
مرگ قاتل دختر بچه 10 ساله در زندان
حادثه 24 - رسیدگی به پرونده مرد جنایتکاری که از 13 سال قبل به اتهام قتل یک دختر بچه در زندان بود با مرگ وی در زندان وارد مرحله تازه ای شد. در سال 86 گزارش آتش سوزی یک خانه به امدادگران آتش نشانی رسید آنها پس از خاموش کردن آتش جسد دختر بچه 10 ساله خانواده را پیدا کردند. مأموران در ابتدا فکر می کردند وی بر اثر آتش سوزی فوت کرده است اما بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی کارشناسان این ...
قتل دختر 10 ساله، سارق شاهد ماجرا را خفه کرد
...، به مأموران گفت: من بوی دود شنیدم و ناگهان آتش شعله کشید. سعی کردم دخترم را بیرون بکشم، اما نتوانستم؛ وقتی مأموران آمدند گفتند بچه مرده است. وقتی پزشکی قانونی اعلام کرد نگار، دختربچه 10 ساله بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش جانش را از دست داده است، بازپرس متوجه شد با یک قتل فجیع روبه روست؛ چراکه گزارش آتش نشانی هم حکایت از آن داشت که آتش سوزی عمدی رخ داده است. بررسی ها ...
دستبرد سه و نیم میلیاردی عروس به خانه پدر شوهر
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایران، چند روز قبل تاجری میانسال با پلیس تماس گرفت و از سرقت سه ونیم میلیارد تومانی از گاوصندوق خانه اش خبر داد و گفت: دیشب جشن تولد پسرم را در خانه مادربزرگش برگزار کردیم. من آخر شب به خانه خودمان برگشتم اما همسر و پسرم در خانه مادربزرگش ماندند. صبح روز بعد من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم و حدود ظهر وقتی به خانه ام برگشتم متوجه باز بودن در ...
گشت و گذار دانش آموزان در شبکه های اجتماعی
به گزارش اقتصادآنلاین ، ایران نوشت: پسرم علاقه بسیاری به فضای مجازی دارد. هرکاری هم کردم نتوانستم از این فضا دورش کنم. البته بودن در این فضا بد نیست حالا هم که درس و مشقش را مجازی پیگیری می کند. اما از اینکه همیشه سرش در گوشی است اذیت می شوم. سر میز غذا، گوشی دستش است، وقتی بیدار می شود با گوشی از اتاقش بیرون می آید. موقع مهمانی گوشی به دست است. حتی وقت خواب در تختخوابش هم درگیر فضای مجازی است ...
فجر 42| شرط مبارز انقلابی برای حمله به مامور ساواک/ ورزش می کنم به خاطر امام!
شهربانی و فرمانده عملیات حکومت نظامی. وقتی مادرم می رود بالای سرش می بیند ملحفه ای روی برادرم هست. وقتی کنار می زند می بیند دست و پای حسن به تخت بسته شده. اعتراض می کند اما ماموران به او می گویند ساکت شو. بعد از چند روز خبر دادند حسن شهید شده و گفتند تا زمانی که پول گلوله را ندهید، جسد را تحویل نمی دهیم. با مشکلات زیاد پیکر را تحویل دادند. فارس به مناسبت فجر 42 مطالب دیگری هم دارد که می توانید در صفحات گوناگون آن ها را دنبال کنید. انتهای پیام/ ...
اولین عبارت امام خمینی پس از لغو حکومت نظامی / شهیدی که رژیم پهلوی را خلع سلاح کرد / عملیات ضد کودتا ...
و مرد و بزرگ و کوچک از ساعت چهار بعد از ظهر به خیابان ها بریزند و نقشه خائنانه دولت را از بین ببرند . سریعا عملیات انتقال پیام امام به گوش مردم شروع شد. طبق خاطرات محسن رفیق دوست: هر کسی سوار ماشینی شد و به طرف خیابان ها به راه افتاد. من خودم هم با این که کمتر از مدرسه علوی خارج می شدم. برای اعلام این خبر بیرون رفتم و بلندگوی دستی به دست گرفتم، سوار ماشین خود در شهر جار می زدم که حکومت ...
قتل فجیع یک زن در پایتخت به دلیل خالکوبی!
اظهاراتش در دادگاه گفت: وقتی خالکوبی را دیدم، آن قدر عصبانی شدم که درگیری بالا گرفت. او من را با گردوشکن می زد و من هم با ضربه چاقو او را زدم و به قتل رساندم. بعد جسد را مثله کردم تا بتوانم از خانه بیرون ببرم و پنهان کنم. متهم ادامه داد: من همه چیز را به خانواده همسرم هم گفته بودم و آن ها می دانستند سیمین چه کار هایی می کند؛ اما هیچ یک از ما نمی توانستیم جلوی او را بگیریم و به حرف ما گوش ...
بازخوانی جنایت هولناک 22 بهمن 68 در همدان
بوعلی حرکت کردیم. وی ادامه می دهد: با ماشین نیروی انتظامی به بانک کشاورزی آرامگاه رسیدم، جمعیت زیادی در جلوی بانک ایستاده بودند که نیروهای انتظامی راه را باز کردند و ما توانستیم وارد بانک شویم. مستقیم به صندوق نسوز همدان(نگهداری پول) رفتیم و در آنجا نخستین صحنه ای که با آن مواجه شدم، جسد رئیس بانک(شهید نفیسی) به همراه پسر کوچکش غرق در خون بود که در این هنگام حال من بهم خورد. این ...
قاتل قبل از اعدام در زندان مرد
قاتل را گرفت و راز این قتل هولناک فاش شد. بیشتر بخوانید خواب عمیق بعد از قتل مادر پسر جوان پس از قتل مادرش در یک درگیری خانوادگی در کمال خونسردی به رختخواب رفت و 13 ساعت خوابید. بیشتر بخوانید دستگیری باند مسلح سرقت با 20 شاکی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعضای باند مسلح که با تهدید سلاح، اقدام به سرقت از بیست شاکی کرده بودند در ...
پای درد دل های یک دختر دهه شصتی
که از من به عنوان دختر مجرد خانواده وجود دارد خیلی سخت است. خواهر بعد از من دو فرزند دارد و الان ساکن کاناداست. ما رابطه خواهری بسیار خوبی باهم داریم. اما پدرم زانویش را عمل کرده است و مادرم هم کمرش را عمل کرده و هر دو بالای 60 سال سن دارند و الان احتیاج دارند که یکی از فرزندانشان کنارش باشد و کمک شان کنند. ما هم خیلی دوست شان داریم. متاسفانه بعد از ازدواج خواهرانم و خالی شدن خانه مادرم افسردگی ...
انتقاد از شاه و شهربانی ممنوع بود
با نوشتن مطلبی درباره یکی از چریک ها به نام احمد زیبرم، این ادعای ساواک را رد کردم. این فرد بعد از ورود به خانه ای، برای این که به اهالی خانه آسیبی وارد نشود، آنها را به زیرزمین برد. از آنها چادر و ظرفی گرفت و پول آن را داد. من نوشتم این افراد خرابکار نیستند. عراق آن زمان با ایران مشکل داشت و رادیو بغداد گزارش مرا خواند و به خاطر این گزارش به ساواک احضار شدم و بعد از آن بازداشتم کردند. بعد از چاپ ...
قاتل تهرانی نزدیکی جسد مادرش خوابید / قتل مادر با 15ضربه چاقو + عکس
قتل مادرش اعتراف کرد. خواهر مسعود در حالیکه اشک می ریخت به ماموران گفت: ساعت 12 بود که همراه فرزندم به خانه مادرم آمدم، هرچه در خانه را به صدا در آوردم کسی جواب نمی داد، آنقدر به در کوبیدم و برادر و مادرم را صدا زدم تا اینکه برادرم با چهره ای خواب آلود به جلوی در آمد و در را برای من باز کرد. وی افزود: وقتی وارد خانه شدم با جسد مادرم که غرق خون روی زمین افتاده در وسط آشپزخانه ...
اعتراف پسر بیمار به قتل مادرش
موضوع قتل را به پلیس خبر داده بود، گفت: مادرم همراه برادرم در این خانه زندگی می کردند. شب قبل با مادرم تماس گرفتم، اما جوابم را نداد درحالی که نگرانش بودم ساعتی قبل به در خانه شان آمدم و هر چه در را کوبیدم کسی در را باز نکرد. بالاخره آنقدر مشت به در زدم که برادرم حامد در را باز کرد. با ناراحتی از او سؤال کردم مادر کجاست که جوابی نداد. وقتی وارد آشپزخانه شدم با جسد مادرم مواجه شدم ...
همسرکشی به خاطرخالکوبی
.... تو که می دانی من دوستت دارم؛ اما باز هم جواب سربالا داد. متهم در ادامه اظهاراتش در دادگاه گفت: وقتی خالکوبی را دیدم، آن قدر عصبانی شدم که درگیری بالا گرفت. او من را با گردوشکن می زد و من هم با ضربه چاقو او را زدم و به قتل رساندم. بعد جسد را مثله کردم تا بتوانم از خانه بیرون ببرم و پنهان کنم. متهم ادامه داد: من همه چیز را به خانواده همسرم هم گفته بودم و آن ها می دانستند ...
اخبار حوادث روز، 99/11/21
را به آتش کشیده بود قبل از اجرای حکم به دلیل بیماری در زندان جان خود را از دست داد... خونسردی مردجوان پس از قتل مادر پسر جوان که بر سر پول و غذا با مادر خود درگیر شد او را با ضربات چاقو به قتل رساند و پس از از بین بردن آثار جرم با خونسردی تمام 13 ساعت خوابید و زمانی دستگیر شد که مأموران با اطلاع خواهرش برای رسیدگی به این حادثه به خانه رسیدند... افشای راز جسد در کیسه تیتر ...
مرگ قاتل در زندان
، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و مهران بنا به توضیحات مادر نیلوفر به عنوان اولین مظنون تحت تعقیب قرار گرفت. او که مهندس نقشه کشی بود مدتی بعد از حادثه شناسایی و بازداشت شد. مهران 33 ساله به قتل با انگیزه سرقت اعتراف کرد و در بازجویی ها گفت: سال ها با پدر مقتول که کیان نام داشت دوست بودم. می دانستم وضع مالی خوبی دارد به همین خاطر وقتی به مشکل مالی خوردم وسوسه شدم از خانه او سرقت کنم. متهم ...
هنر علی براتی کجوان به کلمه درآوردن روایت های انقلاب و جنگ است
راه به خانه زنگ بزنم خبری بگیرم. جلو کیوسک زردرنگ تلفن می ایستم، درش را باز می کنم، سکه ای می اندازم و شماره می گیرم. کسی گوشی را بر می دارد. می گویم: سلام. مادر آمده؟ می گوید: آره صحیح و سلامت هستن، هم مادر هم خانمت و هم گل پسرت. خواهرم است که شوخی اش گل کرده است. خداحافظی می کنم و می گویم: بگو مواظب خودشان باشند، دارم می آیم. می گوید: تا بیای نهار هم آماده است، اما داداش من می رم خانه خودمان. گوشی را می گذارم و با هادی به خیابان خاکی می رویم. ...
دو گرم شیشه برای هر باتری سرقتی!
از طبس به مشهد مهاجرت کردم. چند کلاس سواد داری؟ تا مقطع دیپلم تحصیل کردم. فرزند طلاقی؟ نه، پدر و مادرم با هم زندگی می کنند. چرا ادامه تحصیل ندادی؟ بعد از دیپلم معتاد شدم و دیگر درس نخواندم. خلافکاری را از چه زمانی شروع کردی؟ از سال آخر دبیرستان، قبل از آن بزرگ ترین خلافم کشیدن سیگار بود. آرزو داشتی چه کاره شوی؟ از دوران نوجوانی قصد داشتم روزی مهندس نقشه کشی شوم اما ...
گفتگو با حجت الاسلام طاووسی از مبارزان انقلابی مشهد
عکس شاه که بالای منبر قرار گرفته بود؛ با خود گفتم از همین جا باید شروع کرد؛ از روحانی مسجد خواستم آن را پاره کند، ولی ترسید. گفتم من هم می ترسم؛ اما آخرش که چه؟ بالاخره باید این مزدور آمریکایی را ذلیل و از کشور بیرون کنیم. بعد هم خودم عکس را پاره کردم. همهمه ای بین جمعیت حاضر که حدود 300 نفری می شدند، افتاد. مراسم دعا را به هم زده و از ترس فرار کردند. من هم که می دانستم مردم یا طرفدار ...
بادیگاردهای امام خمینی در زیارت پنهانی
کند و می گوید: رژیم روزهای آخرش را سپری می کرد اما هنوز امیدوار بود و دست از کشتار مردم برنمی داشت. آن شب نوبت کار من بود. رسم بود که در ساعت آخر خادم ها با احترام از زائران می خواستند که سلامی بدهند و از حرم خارج شوند. به رسم عادت مشغول این کار بودم، متوجه شدم که حدود 30 نفر خانم و آقا، پراکنده در حرم هستند و اصلاً به حرف های من توجهی نمی کنند. دست چند نفرشان هم بی سیم دیدم. موضوع را به حاج آقا ...