گفتگو با حجت الاسلام طاووسی از مبارزان انقلابی مشهد
سایر منابع:
سایر خبرها
کتاب حجره شماره دو و روزهای پیروزی انقلاب/ این صدای انقلاب اسلامی ایران است
... یازدهم بهمن سال 1357، در قم بودم که خبر رسید فردا امام به ایران می آید. سر از پا نمی شناختیم. شادی از در و دیوار شهر می بارید. احساس می کردم خورشید نورانی تر از قبل می تابد و آسمان آبی تر از همیشه است. در حیاط فیضیه سرگرم صحبت با یکی از طلبه هایی بودم که از تحصن تهران برگشته بود. ناگهان شیخ غلامعلی سلیمی از راهروی ورودی داخل حیاط شد. تا مرا دید، اشاره کرد که کار واجبی دارد. چند دقیقه بعد که ...
خاطره شیخ حسین انصاریان از محل استقرار امام و شب 22 بهمن
به گزارش مشرق ، کتاب زندگینامه و خاطرات استاد حسین انصاریان در برگیرنده زندگینامه و خاطرات حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان از خطبا و مبلغان برجسته شیعه و منبری های معروف تهران با نگارش مجید جدیدی چند روزی است منتشر شده است. این کتاب مقاطع مختلفی را بیان می کند، اما به مناسبت 22 بهمن و سالروز پیروزی انقلاب بخشی که مربوط به حال و هوای روزهای بهمن ماه سال 57 است برای مخاطبان انتخاب شده که ...
پیشرانان انقلاب در هرمزگان
و نوار کاست های امام (ره) خطی برای روشنگری و افزایش بصیرت مردم بود. این مبارز انقلابی در خصوص چگونگی دستگیری خود توسط ساواک بیان داشت: زمانی که دستگیر شدم 30 ساله بودم و چون بیشتر شب ها جلسه در منزل آقای مظفری برگزار می شد، خانواده ما به یزد رفته بودند ، منزلمان در اختیار داماد حجت الاسلام سالک که بعد از شش سال از زندان ساواک آزاد شده بود، گذاشتم و خودم شبها در خانه آقای مظفری یا آقای ...
روایت حکم اعدام شهید برونسی در ساواک/ اکثر دندان هایش زیر شکنجه شکسته شد
. آن موقع نباید دستمان خالی باشد. یک شب که برای پخش اعلامیه رفت، برنگشت. آرام و قرار نداشتم. هر چه بیشتر می گذشت مطمئن تر می شدم که گیر افتاده است. از وحشی بودن ساواکی ها چیزهایی شنیده بودم. همین اضطرابم را بیشتر می کرد. صبح جریان را به دوستانش خبر دادم. چند روزی دنبالش گشتم. کم کم داشتم ناامید میشدم که ناگهان پیدایش شد. حدس من درست بود. ساواک او را گرفته بود و چند روز بعد آزادش کرده بود. ...
شاه از جیب ملت برای دوام حکومتش هزینه می کند اما امام به خاطر مردم قیام می کند
پناه بردم او به من پیشنهاد سخنرانی در مسجد جامع نجف آباد داد برای اینکه شناسایی نشوم با اسم مستعار و لباس روحانی و عمامه مشکی وارد مسجد شدم. غفوری افزود: شهربانی کنار مسجد ایستاده بود و 20 دقیقه پس از سخنرانی، برق ها را قطع کرد من مردم را به آرامش دعوت کردم و گفتم مسئولیت این جلسه با دست اندرکاران آن است منبر را تمام کردم و پس از خواندن زیارت نامه مشغول رفتن شدم اما ساواک فرد روحانی ...
اگر فردا این گونه شود، من دیگر با امام خمینی کاری نخواهم داشت
آیت الله بهشتی: مرحوم آقای مطهری از همان زمان که وارد قم شدند، به مسائل مبارزاتی سیاسی مردم علاقه نشان می داد و طلبه فاضلی بود که خود را از سیاست برکنار نمی دید و نمی گرفت. مرحوم آقای مطهری، هم در رابطه با فعالیت های سیاسی و هم در رابطه با فعالیت های مترقی فرهنگی و فکری اسلامی قرار داشت و در این زمینه ها هم علاقه مند بودند. از سال 1341 به بعد که مبارزات به رهبری امام خمینی وضع تازه ای به خو ...
تأثیر اصفهان بر جریان انقلاب اسلامی/ تحصن مادران زندانیان ساواک در خانه آیت الله خادمی
بزرگ انقلاب اسلامی بودند، افزود: به یاد دارم که مرحوم آیت الله سید محمد احمدی امام جمعه خمینی شهر، در مسجد حکیم اصفهان منبر آتشینی علیه حکومت شاه رفت و ماهیت مبارزاتی اسلام ناب را به مردم و به ویژه جوانان معرفی کرد. این پیشگام انقلاب اسلامی که بیش از پنج بار توسط ساواک در پیش از انقلاب دستگیر شده بود، ابراز داشت: شاید در سطح کشور اولین شخصیتی بود که فریاد مرگ شاه برآورد و بعدها هم امام ...
جریان تحریف تاریخ انقلاب محکوم به شکست است/ روایت یک سپهبد ارتش شاهنشاهی از غرور محمدرضا شاه
ماجرای عباس مسعودی مواجه هستیم که در روزنامه اطلاعات نامه ای خطاب به شاه نوشته و وضعیت وخیم مالی رانندگان را شرح داده بود که در پاسخ، محمدرضا پهلوی دستور داد که مسعودی را دیگر به هیچ مهمانی رسمی راه ندهند. وی افزود: در سال های منتج به انقلاب، من استاد تاریخ دانشکده علوم نظامی بودم. آن زمان در میانه تدریس و هنگامی که بحث به عوامل سقوط سلسله صفوی رسید، من به صراحت گفتم که ایران به خاطر بی ...
محافظی که برای نجات امام، او را در آغوش گرفت و دوید
شناختم و می دانستم گروه فرقان نسبت به شهید مطهری چه کینه ای دارد. دو روز بعد از شهادت استاد مطهری در مدرسه فیضیه مراسمی بود آقای هاشمی رفسنجانی که جریان فرقان را نمی شناخت موضوع ترور را به حزب توده نسبت داد من در همان زمان که سخنرانی انجام می شد در گوش حضرت امام گفتم: این جریان مربوط است به گروه فرقان که مذهبی هستند. حضرت امام سرشان را بالا کردند رو به من و فرمودند: مگر تو این ها را می ...
حکومت بر مبنای قرآن و اسلام هدف ما در مبارزه با رژیم ستم شاهی بود
خارج شدند و به مشهد رفتند. آیا ساواک به دنبال آنها به منزل شما آمد؟ روز بعد که آن دو طلبه در منزل ما مخفی بودند، ساواک که از مردم همان روستا بود به منزل ما آمد و گفت: پسر وفایی کجاست؟ من در حالی که پای چرخ خیاطی نشسته بودم و لباس می دوختم، گفتم: از کجا خبر دارم؟ بروید منزل ما را بگردید اگر پیدایش کردید او را ببرید. آنها هم که این اعتماد به نفس من را دیدند، گفتند خوب ایشان همیشه ...
قاتل دختر 10ساله قبل از قصاص در زندان مرد
مأموران گفت: من سال ها بود که با پدر نگار دوست بودم و رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم و من به خانه اش رفت وآمد می کردم. می دانستم همسر دوستم مقدار زیادی طلا در خانه دارد؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم خانه دوستم را آتش بزنم و حین آتش سوزی طلاها را سرقت کنم. متهم ادامه داد: شب حادثه به خانه پدر نگار رفتم. همسر دوستم گفت غذا درست می کند و من هم گفتم حالا که این طور است سالاد را هم من آماده می کنم. در ...
فجر 42| ماجرای گروگانگیری پسر اشرف پهلوی از زبان ممد جودو
می کردیم. همین کار انجام شد و رفتیم. یک ربع بعد، ساواک آن منطقه را تحت نظر گرفت. من از آنجا رفتم مسجد فائق که با مرحوم حنیف نژاد قرار داشتم. بعد از آن بود که گفتند من خانه نروم. سپس وضعیت عادی شد. اما عده ای از هسته مرکزی سازمان دستگیر شدند. یک هفته بعد هم نوبت من شد. یادم هست که درست شب پنج شنبه بود، پس از دستگیری ابتدا مرا به اوین بردند. مرحوم داوود آبادی معروف به مهرآیین ...
یک معلم مبارز: دانش آموزانی که به تظاهرات می بردم امروز مدیران این کشور هستند
امام شد. وی در ارتباط با بخشی از اقدامات انقلابی خود در سال های آغازین فعالیت خود به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش می گوید که در ابتدای استخدام در آموزش و پرورش برادرم نیز معلم شد و به همراه او برای تدریس به لاریجان فرستاده شدیم. در سال ابتدایی فعالیتمان انقلاب سفید (انقلاب شاه و مردم) اتفاق افتاد که مبارزاتمان را از همان زمان آغاز کردیم و از مردم می خواستیم تا با آن مقابله کنند چون ...
جزئیاتی جدید از ماجرای سوء قصد به آیت الله خامنه ای در مسجد ابوذر
...: برنامه تلویزیونی سرچشمه با حضور حجت الاسلام والمسلمین رضا مطلّبی امام جماعت مسجد ابوذر تهران از سال 1354تاکنون از شبکه پنجم سیما به روی آنتن رفت. به گزارش فارس، مطلبی در پاسخ به سوالی در مورد سابقه مبارزات سیاسی در دوره پهلوی اظهار داشت: من طلبه ای در قم بودم و دو سه سال اصفهان بودم و بعد وارد حوزه علمیه قم شدم. چون در این وادی بودم، نوعا با افرادی که بوی نهضت و بیداری و ...
کتاب خاطرات استاد حسین انصاریان منتشر شد
دوره جوانی با وعظ و روضه، با اکثر مردم ایران ارتباط برقرار کرده است. بسیاری از جوانان معنویت شان را در دوران هشت سال دفاع مقدس به او مدیون اند. نوا و سخنان او و حتی دعاهای کمیل او در آن دوران ها جوانان را سیراب می کرد و پای منبر ایشان چه اشک هایی ریخته شد از سلحشورانی که بسیاری از آنان امروزه میان ما نیستند و به شهادت رسیده اند. خاطرات آیت الله خامنه ای از پیروزی انقلاب و خون ...
انقلاب زیبا
زنان در این واقعه بزرگ است. در زندان ساواک طاهره سجادی: در کمیته مشترک هیچ شکنجه ای به اندازه شنیدن فریاد افراد دیگری که شکنجه می شدند آزاردهنده و زجرآور نبود. یادم هست که روز چهارم آبان یعنی روز تولد شاه، دختر جوانی را به شدت شکنجه می دادند و من در اتاق بازجویی صدای فریادهای این دختر را می شنیدم. بعدها هرچه سعی کردم بفهمم او چه کسی بوده، موفق نشدم.احتمالا وی زیر شکنجه از بین ...
امام در نوفل لوشاتو روزی دوبار ورزش می کرد
من در محله پاچنار به دنیا آمدم جایی که اغلب مردم آن منطقه با شاه میانه خوبی نداشتند. خانواده ما و محمد آقا دادکان در مجاورت هم بوند زمانی که من در مسابقات کشتی جام آریامهر شرکت نکردم، بعضی از دوستان هم از من تبعیت کردند و کشتی نگرفتند. منزل حاج مهدی عراقی در پاچنار، شب های پنجشنبه روضه بود. یک بار که من هم در روضه حضور داشتم، آقای عراقی به من گفت پهلوان کاری کردی کارستان، پاریس می آیی؟ من هم یک ...
شکنجه و تجاوز، حربه اصلی کمیته ضدخرابکاری ساواک!
! حدود یک سال در کمیته مشترک بودم و بعد به زندان اوین منتقل شدم. البته چند بار دیگر هم مرا به کمیته مشترک برگرداندند، چون اعضای صلیب سرخ برای بازدید زندان اوین آمده بودند و رژیم نمی خواست آن ها آثار شکنجه را روی بدن زندانی ها ببینند. آقای غیوران را هم زیاد جابه جا می کردند، چون ایشان هنوز هم فلج بود و آثار شکنجه زیادی روی تنشان دیده می شد. من بار دوم که صلیب سرخی ها آمدند، اسم آقای غیوران را به آن ها ...
اختلاف ارباب هرمز و ارباب رستم موجب ساخت مسجد در شرق تهران شد!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: در واپسین روز های دهه فجر و چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، روحانی مجاهد و معتمد امام خمینی، زنده یاد آیت الله حیدرعلی جلالی خمینی، روی از جهان برگرفت و رهسپار ابدیت گشت. هم از این روی و در تکریم مجاهدات آن بزرگ در ادوار پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلفیقی از دو گفت و شنود خویش با آن بزرگ را به شما تقدیم می دارم. امید می برم که انتشار آن، تاریخ پژوهان انقلاب و عموم علاقه مندان را مفید و مقب ...
از من تعهد گرفته اند که اسم ایشان را نبرم!
عجیبی بود و خیلی قاطع حرف هایش را می زد. مردم محله غیاثی تهران هم به او علاقه داشتند و بعضی وقت ها مشکلات اجتماعی شان را به ایشان می گفتند. رژیم هم نتوانست او را تحمل کند و در سال 49 او را در زندان به شهادت رساند.
جرمی که مجازاتش چند سال شکنجه و مرگ دردناک بود + عکس
! مراد که در اختیار شماست. آن ها وانمود کردند که اصلاً مراد در کمیته نیست و در زندان قصر است. گفتم: پس او را بیاورید هر چه بگوید حرفی ندارم. رسولی پرسید: تو نمی دانی مراد کجاست؟ گفتم: او بندش با من فرق داشت، من بند چهار، پنج و شش بودم او در بند سه بود. منوچهری سر این قضیه مقداری مرا زد، گفت: خر خودتی! فلان فلان شده تو نمی دانی مراد اینجاست؟! گفتم: خوب اگر اینجاست پس چه بهتر، نزدیک تر است و بیاوریدش رو ...
در گفت و گو با مجاهد انقلابی مطرح شد: دعای امام خمینی (ره) برای حجت الاسلام اقبالیان چه بود؟ + خبر ...
خبرگزاری حوزه | حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم اقبالیان، از مجاهدان فعال در دوران انقلاب و پس از آن است. از دوران دبیرستان در کلاس درس شهید رجایی تاریخ و در کلاس درس شهید باهنر علوم دینی را می خواند و همواره نسبت به حکومت شاهنشاهی معترض بود و از همان سال ها، حرکت انقلابی اش را با انشاء خود علیه شاه و خاندان پهلوی شروع کرد و به توصیه شهید باهنر، برای نجات جانش فرار کرد و با ورود به حوزه، فعالیت ...
شکنجه در زندان ساواک به دلیل داشتن نهج البلاغه /انقلاب آسان به دست نیامد
عقد من بودند و در استمرار این زندگی، از سال 51 به بعد ایشان در این مدت بیشترین نقش را با توجه به اینکه من مدتی در زندان بودم و در بگیر و ببندهای که در زندگی داشتم، در غربت های کشیدن هایی که یک روز مشهد، روز دیگر تهران و روز دیگر قم بودبم، داشتند. صبر و حوصله و تحمل و پذیرش اهداف آرمان هایی که من داشتم، ایشان نقش موثری داشتند و البته چون خانواده همسر من نیز مذهبی و روحانی بودند و به راه امام اعتقاد ...
امام راحل نگاهش بشری و جهانی بود
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، حجت الاسلام عبدالحسین پهلوانی در برنامه انعکاس (تاریخ شفاهی امام (ره))که از سوی فرهنگ سرای امام (ره) اجرا می شود، در گفتگویی ویژه همزمان با دهه فجر به بازخوانی خاطرات و ناشنیده هایی از دیدار با امام خمینی(ره) و حواشی آن پرداختند. پهلوانی سابقه ریاست عقیدتی سیاسی ناجا کل کشور، مسئول مرکز آموزش و اعزام مبلغ نیروی قدس سپاه در محور لبنان، افغانستان و عراق و ریاست ع ...
تیرباران شرور معروف مشهد
نفر با همان پراید از محل فرار کردیم وقتی بهزاد مرا پیاده کرد دو روز در بیابان ها سرگردان بودم آن شب فقط دعا می کردم که او کشته نشود! ولی صبح زود در پیج اینستاگرام طالب دیدم که دوستانش تسلیت گفته اند! آن جا بود که به سرم کوبیدم و پشیمان شدم ولی دیگر کاری از دستم ساخته نبود! نمی دانستم این غرور و خودنمایی چه بلای وحشتناکی به سرم آورده است نگران و مضطرب بودم به خودم نهیب می زدم که چرا ...
دلیل تشکیل کمیته مشترک ضد خرابکاری و انواع شکنجه ها
هم جواب می دادم شکنجه نمی شدم، اما زمانی که محمد نامی از دوستانم مرا لو داد شرایط متفاوت شد. * ماجرای دستگیری وی به نحوه دستگیری خود اشاره کرد و گفت: برای آموزش نظامی به تربت حیدریه رفتم، -هرچند که هیچ گاه به کارم نیامد؛ چرا که امام با به صحنه آوردن همه مردم بساط این ملعون را جمع کرد- به طرز مشکوکی من را به دفتر فرماندهی احضار کردند و گفتند به دلیل برخی از رفتارهای خوبِ شما می ...
ماجرای دیدار امام با زنی که موهایش بیرون بود
به گزارش جام جم آنلاین ، خبرنگار روزنامه جام جم نوشت، با بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه هم صحبت شدم تا درباره دیدارهای مردمی امام خمینی(ره) از 12بهمن 57 تا 22بهمن که انقلاب به پیروزی رسید، برایمان بگوید. این سیاستمدار با سابقه درباره روز 22بهمن و پیروزی انقلاب و حال و هوایش در این روز می گوید: غیرقابل توصیف است و در این گفت وگوی کوتاه نمی توان درباره آن صحبت کرد. آن هم برای منی که سال ها برای پیروزی انقلاب تلاش کرده ...
قاتل: به همسرم بدگمان بودم
شأن پدرم را رعایت نمی کرد. پدرم بار ها به خاطر پوشش مادرم به او تذکر داده بود، اما او اهمیتی نمی داد. او با رفتارهایش مرا هم اذیت می کرد. به همین خاطر از خون او گذشت می کنم و رضایت می دهم. در ادامه مرد جوان در جایگاه ایستاد و با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: 17 سال قبل با زهره ازدواج کردم و صاحب فرزند شدیم. از همان ابتدای زندگی با هم اختلاف داشتیم تا اینکه پسرم دو ساله شد و از هم جدا شدیم. بعد از ...