روایتی از زندگی محافظ آیت الله سیدمحمد خامنه ای
سایر منابع:
سایر خبرها
کربلا را در والفجر 8 دید و شهید شد!
مستضعفی رشد کرد و یکی از پرچمداران انقلابی شد که روی دوش همین محرومان شکل گرفته بود. اثرات زحمات مرحوم پدرم و تربیت های مادرمان، دو شهید به نام های علی اصغر و جعفر بود. خود بنده هم افتخار چند سال حضور در جبهه را دارم. دیگر برادرمان حاج محمدباقر خنکدار جانباز 60 درصد و آزاده دفاع مقدس است. برادر آخرمان هم که بعد از انقلاب به دنیا آمد و سنش به جبهه قد نمی داد. اما الان جزو فرمانده گردان های بسیج است ...
واکنش خانواده "احمد محمود" به تخریب خانه
اهواز خیلی از یادگاری هایش هست. او این خانه را ساخته بود. کف خانه آجرفرش بود؛ چیزی که سال های بعد مد شد. درخت کُناری را که پدربزرگم همزمان با تولد پدر کاشته بود، ریشه کن کردند. ولی احتمالا قدمت خانه نزدیک به صد سال باشد. پدرم متولد 1310 است و خانه از قبل هم بوده و باید نزدیک به صد سال داشته باشد. فرزند احمد محمود می گوید: اگر قصد نگهداری این خانه وجود داشت (در حالی که قصدی برای حفظ آن ...
دختر شهید ابومهدی المهندس: شهادت این دو رفیق خون تازه در رگ های جریان مقاومت جاری کرد
دائماً از بغداد به نجف خدمت شهید مظلوم سیدمحمدباقر صدر می رسید و زمانی که فعالیت های سیاسی محرمانه در آن زمان علیه نظام بعث به اوج خود رسید و مدتی بعد از آن نیز شهید صدر علیه نظام بعث اعلام جهاد کرد، پدرم رسماً وارد فعالیت جهادی علیه نظام بعث عراق شد. نبرد علیه حزب بعث در جنگ تحمیلی پدرم و دوستانش در زمستان سال 1362 تحت تعقیب جدی حکومت کویت و سازمان اطلاعاتی امریکا قرار ...
آینده تک فرزندها چه می شود؟/ درِباغ سبزی که برهوت می شود
گروه خانواده زهره سعیدی: سال هاست که تفکر تک فرزندی مثل تفکر اجاره نشینی خوش نشینی پس از شعار دو فرزند کافیست در اذهان خانواده های ایرانی جای گرفته و درونی سازی شده، به طوریکه طبق آمارهای موجود در حال حاضر 34 درصد خانوارهای ایرانی تک فرزند و 14 درصد هم بدون فرزند هستند بدون اینکه خانواده ها به این فکر کنند که برای فرزندان تنهای شان در بیست تا سی سال بعد زندگی شان چه اتفاقی خواهد افتاد و چه آینده ...
عارف لشکر 41 ثارالله که بود؟
، اروند کنار قبل از عملیات و حین عملیات والفجر 8 مجروح شد و سرانجام بعد از عملیات والفجر 8 به دلیل مصدومیت ناشی از بمباران شیمیایی در 27 بهمن ماه سال 1364 در بیمارستانی در تهران به لقاءالله پیوست. سخن ماندگار او که بر سنگ قبرش حک شده، مؤید روح بلند و وارسته اوست: اجر جهاد، شهادت است و من خیال ندارم از راهی که انتخاب کرده و می روم برای خود مظاهر مادی دنیای فانی را تدارک ببینم . ...
"رسم شهادت" در خانواده ای از جنس ایثار
سنی نشین بود و ما به این مسئله عادت نداشتیم که در یک شهر سنی نشین باشیم. مردمان خوبی داشت ولی ما راحت نمی توانستیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم. محمدعلی همیشه به ما توصیه می کرد مبادا حرفی بزنیم که باعث رنجش مردم شود. همیشه می گفت نباید کاری کنیم تا موجب سوءاستفاده بعضی از افراد شود. چون دشمن می خواهد بین شیعه و سنی اختلاف بیندازد. دو سال بعد مجدداً همسرم به تهران منتقل شد و بعد راهی دامغان شدیم و ...
نزدِ خدا و زنده در دل
ایران پارس نیوز به گفت وگو با سلمان املاکی، فرزند شهید حسین املاکی پرداخت. * نام سلمان انتخاب پدرم بود سلمان املاکی، فرزند شهید حسین املاکی در گفت وگو با پارس نیوز بیان کرد: اواخر سال 1365 در یکی از بیمارستان های شهرستان لنگرود متولد شدم پدر که در عملیات کربلای 5 از ناحیه فک مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و شش ماهی را در بیمارستان بستری بود بعد از ترخیص و بازگشت نام سلمان را ...
مرگ مرد استقلالی بعد از باخت به سپاهان + فیلم گفتگوی اختصاصی و عکس
تیم ناراحت می شدند.تا اینکه دیروز وقتی بازی استقلال و سپاهان تمام شد،عمر همسر من هم تمام شد! همسر عباس معینی در ادامه می گوید: همسرم جانباز بود و گاهی فشار خونش بالا و پایین می رفت اما سابقه عارضه قلبی نداشت.دیروز بعد از بازی یکدفعه حالش بد شد و نفسش بند آمد.او همیشه موقع دیدن فوتبال خیلی استرس داشت اما دیروز بعد از تمام شدن بازی حالش به شدت بد شد. کرد و فوت کرد. پسر 26 ساله ...
واکنش فرزند احمد محمود به تخریب خانه پدرش
پدربزرگ ما معمار بود و هنوز در اهواز خیلی از یادگاری هایش هست. او این خانه را ساخته بود. کف خانه آجرفرش بود؛ چیزی که سال های بعد مد شد. درخت کُناری را که پدربزرگم همزمان با تولد پدر کاشته بود، ریشه کن کردند. ولی احتمالا قدمت خانه نزدیک به صد سال باشد. پدرم متولد 1310 است و خانه از قبل هم بوده و باید نزدیک به صد سال داشته باشد. فرزند احمد محمود می گوید: اگر قصد نگهداری این خانه وجود داشت ...
دو ویژگی برجسته شهید تهرانی مقدم از زبان دخترش
سپاه زندگی خود را ادامه دهد و خود را این طور راضی کند که دینش را به نظام و انقلاب اسلامی در سال های دفاع مقدس ادا کرد هست. اما ایشان روحیه ای تلاشگر و خستگی ناپذیر داشت و در نهایت نیز در مقطعی از زمان به شهادت رسید که شهدایی از متولدان دهه های 60 و 70 در نبرد با استکبار در این مقطع شهید می شدند . وی تاکید کرد: این روحیه انقلابی و قانع نشدن به اهداف جزئی، خصلتی است که از زمان جنگ و جبهه در ...
رابطه شوهرم با زنان فساد، مرا هم به ایدز مبتلا کرد
قبل شهرام به خواستگاری ام آمد چرا که از حدود شش ماه قبل نوعی ارتباط خیابانی را با او آغاز کرده بودم من دلباخته شهرام بودم اما پدرم تاکید می کرد وقتی پسری در خیابان به دنبال یک دختر است و با او ارتباط برقرار می کند به هیچ وجه برای ازدواج قابل اعتماد نیست چرا که این گونه روابط فقط بر احساس هوی و هوس شکل می گیرد و در آینده نیز ادامه خواهد یافت اما من اعتقادی به این حرف ها نداشتم و با همه وجودم به شهرام ...
تصاویر/ پاسدار شهید کاظم نجفی رستگار (1)
کردند و بعد از شش ماه فعالیت، مسئولیت واحد عملیات را در پادگان توحید پذیرفت و تا شروع جنگ در این سمت باقی ماند. در مهرماه سال 1361 ازدواج کرد و چند روز بعد به جبهه رفت. تا اینکه پس از حضور مداوم در جبهه در جریان عملیات بدر ، روز پنجشنبه 25 اسفند ماه 1363 هنگام اذان ظهر در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) در حال شناسایی منطقه، همراه چند نفر از فرماندهان تیپ سیدالشهدا (ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر این فرمانده شهید بعد از 13 سال همچون سید و سالار شهیدان، قطعه قطعه به وطن بازگشت. انتهای پیام/ ...
هرگز مگذارید که دشمن اسلام به شما غلبه کند/ در همه جا به حرف رهبر و روحانیت مبارز گوش دهید
، راهی تهران شد. دو روز نگذشته بود که به قائم شهر آمد و از پدر و مادرش خداحافظی کرد تا در 13/11/1364، پنجمین حضور خود را در جبهه های نبرد تجربه کند. به منطقه عملیاتی والفجر 8 اعزام شد و مثل دفعات قبل در خدمت لشکر 27 رسول الله قرار گرفت. بعد از 13 روز حضور در فاو، در 26/11/64، در حالی که جانشینی فرمانده گردان مسلم این لشکر را بر عهده داشت بر اثر اصابت ترکش در جاده فاو بصره به شهادت رسید. ...
خاطره ای از اعزام شهید علی فقیهی به جبهه
پدر را نیز برداشت و بدون این که خداحافظی کند با دوچرخه از منزل بیرون رفت. ما نمی دانستیم که به کجا می رود، پس از گذشت ساعتی شهیدمحمد روزگرد دوچرخه علی را به خانه آورد و وقتی احوالش را از محمد جویا شدیم گفت: مگر شما خبر ندارید؟ علی ساعتی پیش به جبهه اعزام شد . چند روز بعد علی از جبهه قصرشیرین برای پدرم نامه نوشت و از بابت اینکه بدون اجازه اش به جبهه رفته و کفشش را پوشیده عذرخواهی کرده بود. در ادامه به شوخی نوشته بود که در اینجا برف است و من نگران کفش شما هستم و شما هم حتما برای کفشتان نگرانید نه برای خود من. انتهای پیام/ ...
ما را همیشه و در همه وقت دعا کنید
در جوار دوستان شهیدش آرام گرفت. فرازی از وصیت نامه شهید: همسرم، به همه سفارش کن ما را همیشه و در همه وقت دعا کنند. تمام برادران مان را در جبهه و به خصوص امام و رهبرمان را دعا کنید. از فرزندمان مثل چشمان خویش مراقبت کن و با وضو و دعا به او شیر بده و او را یک مرد شجاع و بی باک و مومن به جامعه تحویل بده. همان طور که پیمان با خدا بسته ایم سربازی برای خدا باشد، انشاءالله. همیشه بگذار اذان در وقتش از رادیو پخش شود تا از آن کلبه فقیرانه صدای اذان بیاید. انتهای پیام/ ...
سلام بر ابراهیم انگیزه نوشتن از شهدا شد/ پسری از جنس خاک از شهدای مطلع الفجر می گوید
وانیم به سر منزل توفیق برسیم. در بخشی از این کتاب آمده است؛ دو روز از بهار سال 1339 می گذشت که فرزندی در یک خانواده روستایی و مومن به دنیا آمد. به خاطر علاقه ای که پدر بزرگوارش به رسول خدا (ص) داشت نام او را ابوالقاسم نهادند و یا شاید زمانه می دانست که او مانند قاسم بن الحسن شربت گوارای شهادت را خواهد چشید این نام را برایش رقم زد. ابوالقاسم فرزند پنجم خانواده بود با ه ...
این دو روز دنیا را ننگرید؛ دنیای دیگری هم در کار است
روحش به اعلی علیین پر کشید و به شهادت رسید. او با برادر شهیدش محمّدحسین مروّتی به مهمانی سالار شهیدان شتافت و در جوار رحمت حق آرمید و خانواده عزیز و گرانقدر شهیدان مروّتی، افتخار تقدیم دو شهید به اسلام و انقلاب را به دست آورد. پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه بر دوش و دستان مردم قدرشناس اردکان در جمع همرزمان و برادر شهیدش محمّدحسین در گلزار شهدای شریف آباد به خاک سپرده شد. فرازی از ...
زندگی نامه شهید محمدرضا رودسر ابراهیمی
...... علیرضا که برای شناسایی رفت، دید یکی از آن شهدا داداشش است. محمدرضای من بعد از 100 روز از شهادتش تشییع شد... جسد مطهر محمدرضا بعد از تشییع، در گلزار شهدای تنکابن به خاک سپرده شد. در لحظه شهادت، دو فرزندش به نام های نرجس و میثم به ترتیب چهارساله و یک ساله بودند. یک سال بعد، برادرش علیرضا نیز در عملیات کربلای 5 به درجه شهادت رسید تا خانواده رودسر ابراهیمی جزء 21 خانواده مازندرانی باشند که سه گُل خوشبو را تقدیم اسلام و انقلاب کردند. برگرفته از کتاب فاتحان فاو انتهای پیام/ ...
سیری بر زندگی نامه پاسدار شهید مصطفی شهبازی
بهمن ماه 1341 در تبریز چشم به جهان گشود. از خردسالی علاقه زیادی به شرکت در مراسمات مذهبی داشت. در درس و فعالیت های روزمره خیلی جدی بود و همواره به خانواده کمک می کرد. دوران ابتدایی را در مدرسه حکمت، راهنمایی را در مدرسه فرهنگ و دبیرستان را در مدرسه شهید مدنی(ره) ادامه داد و رشته ریاضی فیزیک با نمره عالی قبول شد. قبل از انقلاب اکثرا در مسجد منتظران شهادت فعالیت داشت و بعد از انقلاب نیز در ...
ماجرای حاج قاسم و کوچه عشاق/ شهادتی که آمینش را یک سید گفت
دوستان قدیمی شهید قاسم سلیمانی بودند. سید اسماعیل حسینی قصه ما پس از شهادت پدر به عنوان نوجوان بسیجی در مناطق عملیاتی حضور یافت و در آن ایام مدتی حاج قاسم را در میدان جهاد درک کرد. آشنایی خانواده اش با سردار سلیمانی به دوران انقلاب اسلامی برمی گردد، آقا سیداسماعیل که این روزها از مدیران فرهنگی شهرستان جیرفت کرمان است. به واسطه ابوی شهیدش آقا سید منصور حسینی و عموی بزرگوارش سردار شهید آقا ...
مسیر فرزانگی؛ مردی که پیکرش را هم فدای حرم کرد
از عقد، حاج رضا دو ماه به منطقه رفت و حضورش در جبهه تا زمان عروسی طول کشید. فردای عروسی، ماه عسل یک سفر صبح تا عصر بود به شهر زیارتی قم و روز دوم بعد از عروسی، داماد جوان به منطقه جنوب رفت و درعملیات بدر مجروح شد. مجروح می شد و برمی گشت به جبهه خانم معصومه ولی از آن روزها چنین یاد می کند: عید همان سال اول ازدواجمان حاج رضا مجروح شد و چون ترکش به ریه اش اصابت کرده بود در بیمارستان ...
محمدحسین را روی صحنه تئاتر شهید کردند
هماهنگ بودند. جریان انقلاب در خانواده ما ریشه دار بود. مرحوم پدرم یک زمانی در قم هم اتاقی آیت الله رفسنجانی بودند. پس از شهادت محمدحسین، چهار ماهی به پیروزی انقلاب مانده بود. زمانی که مقام معظم رهبری پس از تبعید می خواستند خدمت مرحوم آیت الله صدوقی بروند، در مسیر راه به پدرم سری می زنند و شهادت محمدحسین را تسلیت می گویند. خلاصه اینکه پدرم از مبارزان قدیمی بود و به تبع ایشان ما هم وارد جریان انقلاب ...
حریرچی روایت می کند؛ شهریار و سرنوشتِ چکِ سفید امضا
معمولا مخالف بود که من جبهه بروم، بعد از کربلای 4 و 5 مدت ها از من بی خبر بودند، من زنگ زدم که بگویم حالم خوب است. گفت شهریار می گوید بیاید و من او را ببینم. من برای یکی دو روز به تبریز آمدم. پدرم شروع به گفتن این حرف ها کرد که نرو و بمان و درس خودت را ادامه بده. من این شعر را خواندم. شهریار تضمینی از سعدی دارد که آن را خواندم که تیر را قوت پرهیز نباشد ز نشانه، مرغ مسکین چه کند گر نرود در ...
چرا تقی جراح با تویوتا به بیمارستان نرفت؟!
.... بعد از آن بدنبال پیام امام راحل (ره) برای پاکسازی غرب و کردستان از لوث بیگانگان راهی آن دیار گشت، پس از آن مدتی در جهاد سازندگی مشغول خدمت گشته و بواسطه ی تخصصهایی که داشت طرحهای سازنده ای برای احداث حمام و مسجد و ... به جهاد سازندگی ارائه داد و چون قبل از انقلاب اسلامی آموزش نظامی را دیده بود اقدام به آموزش دادن برادران جهاد کرد. با شروع جنگ تحمیلی وتجاوز دشمن به جمهوری اسلامی ...
2020/شهید عبدالرضا رضایی: همیشه از ولایت فقیه حمایت کنید
...: ای افتخار بر شما، ای کسانی که دل حضرت مهدی را با صفای دلتان خوشحال کردید، خوشا بحال شما، خوشا به سعادت شما، خوشا به طرز فکر و عقیده شما، خوشا به ایده تان که مرا با رضایت قلبی روانه میدان کردید و این جای بسی خوشبختی است، چون دل شما خوش است. من راحتم چون شما راحتید و همین روحیه با ادامه دهید. اگر به فیض شهادت رسیدم و خدا این افتخار را نصیب فرزند شما کرد، چیزی که از شما و همه ملت ...
خلبان ارتشی که فرمانده معروف را از چنگ ضد انقلاب نجات داد+ عکس
ارزنده پروازی و نگه داشتن آن ها از دستبرد سارقان و ضد انقلاب شبانه روز از پایگاه بود. در آن روزها ضد انقلاب با حمایت استکبار جهانی در مناطق مختلف مانند اصفهان، تهران، تبریز، اهواز، کردستان و سایر مناطق دست به غارت منابع و شهرهای مردم در این مناطق زدند و نیروهای کمیته، ارتش و سپاه پاسداران را به شهادت رساندند و با حمایت آمریکا ادعای خودمختاری کردند. اینجا بود که شهید وجدانی نیز به همراه چند تن از ...
مروری بر زندگی شهید ناصر تاجیک اسماعیلی
. آدرسش را گرفت رفت تا آش نذری اش را بپزد. راستش را بخواهید ناصر که 2 ساله بود از روی کرسی افتاده بود و کتفش در رفته بود. به نزدیکی مدرسه فیضیه رفت، نذرش را ادا کرد و فرزندش هم خوب شد. ناصر تاجیک اسماعیلی سال 1331 بود که در خانواده مذهبی و معتقدش در روستای باغ خواص که فاصله چندانی با شهر ورامین ندارد به دنیا آمد. پدر پیرش توانایی تأمین هزینه های زندگی را به تنهایی نداشت و به همین خاطر ...