روایت تلخ مربی سازنده قهرمان جهان از بی احترامی شاگردانش در باشگاه
سایر خبرها
از شاگردی در جلسات قرآن تا رفع مصادره کارخانه های داروسازی از دست آمریکایی ها
تحصیل کرده بودند باید برای اجرای طرح ضمن خدمت خود به مناطق محروم می رفتند من نیز استان کردستان را برای اجرای این طرح انتخاب کردم. به شهرستان قروه سنندج منتقل شدم، در شرایطی بودم که شهر روزها در دست سپاه و شب ها در دست دمکرات بود. به این ترتیب دوران طرح خدمت من هم با درگیری با دموکرات ها در کردستان سپری شد. پس از یک سال طرح، به همدان بازگشتم و داروخانه کمیته امداد امام(ره) واقع در خیابان ...
قلقلی این روزها واقعا حرف نمی زند!
حرف های ما به گوش کسی نرسیده و نمی رسد. شما عزیزان خبرنگار زحمت مصاحبه می کشید، دغدغه دارید اما باور کنید مدیران دغدغه شان این نیست. شهرام لاسمی صحبت هایش را اینطور پایان داد: من همیشه آمادگی خدمت برای بچه ها را دارم اما اینکه با تلویزیون کار کنم را نمی دانم، مگر اینکه کم لطفی این همه سال را جبران کنند که آن هم بعید می دانم. به گزارش ایران اکونومیست، شهرام لاسمی، بازیگر برنامه ...
مطهری: مثل همیشه نبودیم / از عملکرد بازیکنانم ناراظیم
شناخت خودش از این تیم امروز بازی بهتری انجام بدهند، اما شاگردانش تا حدی عصبی و بی تمرکز بودند، توضیح داد: گل اول استقلال کمی بچه های ما را عصبی کرد. خودمان آن گل را به استقلال تقدیم کردیم و همان گل مقداری ذهن بچه های ما را خراب کرد. این اتفاق در شروع مسابقه افتاد، و پس از آن باید 40 دقیقه بازی می کردیم. در بین دو نیمه با آن ها صحبت کردیم، اما گل اول مقداری ذهن تیم ما را خراب کرد. با تمام این حرف ها ...
لیلی گلستان: پدرم را به خاطر مهاجرتش از ایران نمی بخشم/ کتاب "زندگی، جنگ و دیگر هیچ" یک شبه معروفم کرد ...
جوانمرد و علی نصیریان آشنا شدم. گاهی اوقات طراحی لباس های شان را برای تئاترهای شان می کردم. آقای قطبی که رییس تلویزیون بود، خوشش آمد که من با علاقه دارم کار می کنم و خیلی علاقه مند هستم به کار در تلویزیون. گفت داریم برنامه بچه ها درست می کنیم، تو می آیی بشوی رییس برنامه بچه ها؟ قبول کردم. ضمن اینکه طراح لباس برای تئاتر بودم، رییس برنامه بچه ها هم شدم. آن جا بود که یک روزی گفتند دو، سه ...
لحظه های قابل وصف از سفر خانوادگی اربعین
افکار من نه!در همین حال محمد طاها داخل آشپز خانه آمد و لبریز از شوق گفت: مامان الان دیگه پس انداز هام به اندازه ای که نذر کرده بودم رسیده، آخه چند وقت قبل نذر کرده بودم برای پیاده روی اربعین امسال از پس اندازهای خودم به اندازه ی سیصد هزار تومن هدیه بخرم برای بچه های عراقی تا توی مسیر پیاده روی بهشون بدم" خب این هم اُلتیماتوم خوبی بود برای سامان دهی افکار نابه سامان من! محمد طاها که حالا به ...
سرت تو بازی باشه (طنز)
؟ پسر فخری خانم رو دیدی؟ نصف توئه. از الان میلیونی داره پول درمیاره...یه خو رده به خودت زحمت بده شاید تو هم یادگرفتی ماینکرافت بازی کنی. حتی شاید به فرزند پزشک شان بگویند: مردم بچه دارن ما هم دلم مون خوشه بچه داریم. آخه پزشکی هم شد شغل؟ کاش عوض این همه درس خوندن بی خود، چند ساعت می رفتی گیم نت لااقل الان عاقبت به خیر می شدی. پولت از پارو بالا می رفت. البته امیدواریم کار به این ...
این قدر نقش آدم های بدبخت به ما ندهید!
.... من بچه که بودم با فیلم های برگمان و ویسکونتی و هیچکاک عاشق بازیگری شدم و به اینجا آمدم، چون می خواستم در آزادی کار کنم، اما هنوز بعد از 12 سال باید بگویم این قدر من را محدود نقش های بدبخت نکنید و به من نقشی بدهید که بتوانم خودم را در پرسوناژ و فیلم نامه غرق کنم. گفتنی است، یکی از القائات غرب در فیلم های سفارتی که در ایران یا کشور های آسیایی تولید می شوند، ضعیف و ذلیل نمایی زنان است که در این جهت، خیلی از نقش هایی که به زنان این کشور ها از جمله بازیگران زن ایرانی در فیلم و سریال های غربی اعطا می شود، افراد فلک زده و بدبخت است. ...
روایت زائر کرمانی اربعین از میزبانی سیدرضا و دخترش سلسبیل در بصره
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان ، دو کیلومتری بیشتر پیاده از مرز بین ایران و عراق در شلمچه دور نشده بودم؛ توی حال و هوای خودم به سمت نجف در حرکت بودم که یک ماشین سفید شاسی بلند کنارم ایستاد و درخواست داشت که سوار شوم و من را تا جایی برساند. نزدیک بصره بودیم که درخواست کرد برای استراحت به خانه شان بروم و بعد از صرف نهار سفرم را به سمت مقصد ادامه بدهم؛ گفتم "دیر می شود، باید خودم را به ...
حمید مطهری: بچه های ما ترسو بودند/ درگیری لفظی مطهری با خبرنگارورزشی
همچنین شناخت خودش از این تیم امروز بازی بهتری انجام بدهند، اما شاگردانش تا حدی عصبی و بی تمرکز بودند، توضیح داد: گل اول استقلال کمی بچه های ما را عصبی کرد. خودمان آن گل را به استقلال تقدیم کردیم و همان گل مقداری ذهن بچه های ما را خراب کرد. این اتفاق در شروع مسابقه افتاد، و پس از آن باید 40 دقیقه بازی می کردیم. در بین دو نیمه با آنها صحبت کردیم اما گل اول مقداری ذهن تیم ما را خراب کرد. با تمام این ...
مادر شهید: پسرم علی اکبر رفت، علی اصغر برگشت
. همسرم صافکار و آهنگر بود. بچه ها در اوقات فراغت به کمک پدر می رفتند تا هم کاردان شوند و هم راه و رسم کسب روزی حلال را در کنار پدر بیاموزند. همین همراهی شان با پدر خیلی نکته ها به آن ها آموخت. بچه ها در دوران انقلاب سن زیادی نداشتند، اما بعد از پیروزی انقلاب از همان ابتدایی ترین روز های تشکیل بسیج ثبت نام و کار های تشکیلاتی و فعالیت های بسیجی شان را آغاز کردند. رزمنده بسیجی مادر از ...
عالِمی که شوق حضور در جبهه را داشت
از دفتر حضرت امام به ایشان گفتند که امام فرمودند به تهران بیایید. آیت الله مدنی همان شب راه افتادند و ساعت چهار صبح روز بعد در محضر امام بودند. حدود یک ساعت صحبت کردند. سپس حضرت امام، آقای اشراقی را صدا کردند و به او فرمودند که به بنی صدر زنگ بزنید و بگویید اگر محاصره سوسنگرد تا 24 ساعت دیگر شکسته نشود، خودم به اهواز خواهم آمد. آقای اشراقی هم زنگ زدند. بنی صدر از ترس امام، مهمات و نیرو به سوسنگرد ...
روحانی شهیدی که ساواک را کلافه کرده بود
...؛ تهران که نه ملارد. سخت درس می خواند آن روزها؛ حوزه چیذر، حوزه قم. شاگرد آیت الله خوانساری بزرگ بود و با پسرش رفاقت داشت. سال 42 که امام به ترکیه تبعید شد، عمو غم باد گرفت. مریض شد و همان سال ترکمان کرد آقا غلام رضا دیگر خودِ سابقش نشد بعدِ عمو؛ تا پدرش بود، منبر نمی رفت. بعد فوت عمو آمدیم تهران، نظام آباد. افتاده بود به فعالیت علیه رژیم من بودم و بچه ها و دلی که آرام و قرار نداشت ...
رضایی: دادمرز به دنبال سیزدهمین مدال امسال ایذه است
– اخبار ورزشی – لقمان رضایی در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم در مورد شاگردش پویا دادمرز که امروز (19 شهریور) در مسابقات جهانی به مصاف حریفانش در وزن 55 کیلوگرم خواهد رفت، عنوان کرد: آمادگی اش که خوب بود، با اکثر کشتی گیران مدعی وزنش کشتی گرفته، انگیزه اش هم پیش از اعزام خیلی خوب بود، با او که صحبت می کردم، خوب و سرحال بود، دیگر هر چه خدا بخواهد، همان خواهد شد. وی ...
ببینید | دست رد به سینه شبکه های خارجی زدم
تعداد بازدید : 9 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
مهاجری: پیروانی بین دو نیمه در رختکن داوران را تحت فشار گذاشت
مهاجری صحبت هایی را عنوان کرد به گزارش طرفداری، رضا مهاجری بعد از شکست 2 بر یک تیمش مقابل پرسپولیس گفت: جا دارد به دو تیم خسته نباشید بگویم. نمی توانم به تماشاگران عزیزمان که 90 دقیقه جانانه تیم شان را تشویق کردند بگویم شرمنده شدیم. ما امروز تیم شرمنده ای نبودیم. بازی را واگذار کردیم ولی می توانیم به خودمان، تیم مان، باشگاه مان و هواداران مان افتخار کنیم. وی ادامه ...
آنقدر مجروح داشتیم که انگار تهران منفجر شده بود
ایشان و روحانی های دیگری مثل آیت الله رحمانی متوجه شدم دور و برم چه می گذرد و رژیم شاه چه ظلم هایی به مردم می کند. از آن به بعد تصمیم گرفتم وارد جریان انقلاب بشوم و از سال 1357 که تظاهرات مردم بیشتر شد، من هم در این راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کردم. موتور سید آن موقع یکی از اولین کار هایی که جوان های انقلابی انجام می دادند، تهیه و توزیع اعلامیه های حضرت امام به عنوان رهبر نهضت ...
برنج هر کیسه هزار تومن!
از وقتی یادم می آید در حال درس خواندن بوده ام! از این بچه مثبت ها که فقط سرش توی درس و مشق و مدرسه و تست و کنکور است! دانشگاه هم که قبول شدم فقط کارم درس بود و دانشگاه! نمی دانستم اطرافم چه خبر است و چه می گذرد! همه را مثل خودم ساده و بی شیله پیله و مثبت می دانستم و این موضوع پدر و مادرم را نگران کرده بود! دو دائم می گفتند تو با این اخلاقت راحت گول می خوری. من ...
انگشترم مرا زائر اربعین کرد!/روایتی از یک جامانده که خودش را به حرم رساند
سوال چالشی ای بود نمی دانم یکدفعه از کجا به ذهنم خطور کرد اما تمام فکرم را درگیر کرد. یاد آنهایی افتادم که برای کربلا رفتن از دست هایشان می گذشتند و به قیمت کربلایی شدن دست شان قطع می شد. من از چه چیزم گذشته بودم؟! از هیچ...نشسته بودم و فقط اسم خودم را گذاشته بودم جامانده! فکرم کشیده شد سمت چیزهای ارزشمندی که داشتم. بی اختیار بلند شدم و انگشترم را آوردم و دادم دست همسرم. گفتم: می خواهم این انگشتر ...
حاج حیدر رحیم پورازغدی به روایت شاگردانش | ابوذر مشهدی انقلاب
...> تبعات حضورم را به جان می خریدم تا پای صحبتش باشم حاج علی سهیلی که از کودکی هم محله ای خانواده رحیم پور ازغدی بوده و بیش از چهل سال است که با این خانواده آشنایی دارد، می گوید: همان اوایل انقلاب از طریق فرزندانش که در بسیج محله فعالیت داشتند، آشنایی و ارتباطم با این خانواده بیشتر شد. در دوران دفاع مقدس نیز همراه حاج حسن رحیم پور در جبهه حضور داشتم. طی دهه 70 به بعد هم در جلسات منزل حاج حیدر ...
مهاجری: پیروانی بین دو نیمه در رختکن داوران را تحت فشار گذاشت/ فدراسیون فوتبال جزیره ای مدیریت می شود
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم ، رضا مهاجری بعد از شکست 2 بر یک تیمش مقابل پرسپولیس گفت: جا دارد به دو تیم خسته نباشید بگویم. نمی توانم به تماشاگران عزیزمان که 90 دقیقه جانانه تیم شان را تشویق کردند بگویم شرمنده شدیم. ما امروز تیم شرمنده ای نبودیم. بازی را واگذار کردیم ولی می توانیم به خودمان، تیم مان، باشگاه مان و هواداران مان افتخار کنیم. وی ادامه داد: همیشه احترام قائل بودیم ...
وعده امام حسین (ع) به آیت الله مدنی/ ناگفته هایی از شهادت آیت الله مدنی از زبان سرتیم محافظش
، سلطنت طلبان و دشمنان انقلاب، بچه های حزب الهی را نگران می کرد. جنگ که آغاز شد، اکثر بچه های سپاه مجرد بودند و این نگرانی ها، به اضافه قضیه جنگ باعث می شد که این ها ازدواج نکنند. حاج آقا جلسه ای با مسوولان سپاه و سایر نهادها گذاشتند و بحث شان این بود که بچه ها را تشویق کنیم، ازدواج کنند و امام هم نظرشان همین است. می گفتند: نمی گوئیم نگران این مسئله نباشید، ولی این ...
شهید مدنی، جمع اضداد بود...
امروز سخن از شهید محرابی است که تسلیم بودن در برابر حق، عشق به اهل بیت(ع) و مهرورزی به بندگان خدا را سرلوحه زندگی اش قرار داده بود. مردی که هنوز و حتی تا همیشه نام نیکش در یک شهر عطر خاصی به آن داده و هیچ کسی نمی تواند منکر خوب بودنش باشد. همین که پس از گذشت سالیان سال، وقتی اسم دومین شهید محراب "سیداسدالله مدنی تبریزی" را در شهر همدان که موطنش نیست می آوری همه از او به نیکی یاد می ...
برادرم آنقدر سوخته بود که نمی شد به پیکرش دست زد
شاید بابت سنشان، بابت مهارتی که داشتند، می فرستنشان یک قسمت دیگر، سید احمد به همان حالا رئیس یا فرمانده شان می گوید که من باید بروم و خب نمی دانم اینجایش را گفتند که خودشان رفتند و سریع سوار ماشین شدند و خودشان را رساندند به عملیاتی که برادر من بودند. عملیات انجام می شود و کلا جنگ و اینها و درگیری ای که بینشان بوده چندین ساعت طول می کشد، بعد از اینکه تمام می شود، درگیری که تمام می شود و فضا خالی ...
عالمی برجسته، عارفی خداجو و معلمی دلسوز بود
به گزارش ایثار آذربایجان شرقی ، سید اسدالله مدنی در سال 1292شمسی، در آذرشهر از توابع تبریز به دنیا آمد، در چهار سالگی مادر و در 16 سالگی پدر را که آقا میرعلی نام داشت از دست داد. علوم مقدماتی دینی را نزد میرزا محمد حسن منطقی و میرزا محسن میرغفاری از علمای آذرشهر آموخته و برای ادامه تحصیلات عازم حوزه علمیه قم شد. او در پاسخ به اعتراض دوستانش که به او گفتند: اکنون وقت این سفر نیست چرا که رضاخان ...
روایتی از دلهای بی تاب فرزندان بهزیستی در کاروان "سرزمین امید"
شهرغم انگیزی است. کربلا واقعا برایم سنگین است. دلم بی تاب است و حس عجیبی دارم. از امام حسین می خواهم که در زندگی کمکم کند. من از امام حسین سلامتی می خواهم ، نه برای خودم برای مردم ایران. نذر کرده ام که اگر خدا بخواهد هر سال پای پیاده به کربلا بیاییم اینجا" برخی از بچه ها هم به مهر علی (ع) و به عشق امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نذر کرده اند که برای سالهای بعد هم این راه را پیاده ...
با خیال راحت نقاشی های فرزندتان را دور بیندازید
. بعد از چند سال، با این بحران مواجه شدم که با این همه نقاشی چه کنم. تازه هنوز به جمع آوری کلکسیونی گلچین شده و دقیق نپرداخته بودم، چیزی شبیه آنچه مادرم برایم درست کرده بود. واقعاً هم انتخاب سخت است. هر بار به خودم می گویم: آخ، این یکی را باید نگه داریم. و وقتی آن یکی را نگه می داریم، چرا بقیه را نگه نداریم؟ بالاخره شروع کردم به دور انداختن همۀ آن ها. شاید من هیولا هستم. اما ...
اگر به جای سوال های سیاسی درباره سینما و فیلم بپرسید نتیجه بهتری می گیرید
نخوانده بودم تا الان که دو سه سالی گذشته است و فقط یک بار آن را شنیدم. حبیبی اظهار داشت: یک شب که دور هم جمع شدیم و آقای جلیلوند فیلم نامه را برای همه ما خواندند، گفت همه به جز من بیرون بروند بلافاصله رو به من گفت قرار است نقش لیلا را تو بازی کنی گفتم فهمیدم چون دیالوگ ها را دقیقا عین لحن حرف زدن خودم نوشته بودند. بعد پرسید خوشحالی؟ گفتم: نمی دانم. بازیگر فیلم شب، داخلی، دیوار گفت: بعد از ...
بخش سوم توضیحات رییس فدراسیون فوتبال
که باز هم من چیزی نگرفتم. یک ریال نیز در مدت 13 سالی که مسئولیت داشتم به عنوان حقوق، دستمزد، زیرمیزی و روی میزی دریافت نکردم. می توانید در این موارد سؤال و اگر چنین چیزی بود آن را منتشر کنید. اینکه یک نماینده مجلس در مورد فساد در فوتبال صحبت می کند درست نیست. چه کسی الان پرونده باز ندارد؟! برای کسی که 18 سال در فدراسیون فوتبال بوده و 40 سال کار مدیریتی انجام داده، داشتن سه پرونده خیلی هم خوب است ...