سایر منابع:
سایر خبرها
روایت خبری از شهید مفقود 18 ساله به مادر چشم انتظارش: به شهر خود روم و شهریار خود باشم
...: گاهی به پدرم می گفتم بعد از 30 سال باید دل کسی که عزیز از دست داده آرام باشد. پس چرا هنوز داغ سعید برای همه ما تازه است. پدرم گفت: “چون سعید به خاک سپرده نشده. چون خاک سرد است و آرام می کند. نزدیک انتخابات آمد تا یک چیزهایی را به همه یاآوری کند نرگس حرف جالب دیگری هم می زند. او معتقد است سعید هوشمندانه فهمید باید چه زمانی به همراه رفقای همرزمش به کشور بازگردد تا بعضی چیزها ...
گپی با اشکان خطیبی مرد همه کاره سینمای ایران
. این بیماران حرص خوردن دارند اما به خاطر بیماری شان با وجود غذا خوردن مدام لاغرتر می شوند و چیزی جذب بدن شان نمی شود. البته تفاوت من با این بیماران در این بود که من چیزی نمی خوردم و فقط در پلان هایی که این فرد باید غذا می خورد مجبور بودم چیزهایی بخورم. طبیعتا معده ام به خاطر رژیم طولانی مدت کوچک شده بود؛ طوری که به جز یک موز یا یک سیب نمی توانستم در روز چیز دیگری بخورم و در این پلان ها ...
عاقبت جوانی که یک زن را تکه تکه کرد
.... سرم همیشه در کتاب و ورزش بود و اصلا اهل خلاف نبودم. حتی قلیان هم نمی کشیدم. از آنجا که عاشق دخترخاله ام بودم و نتوانستم با او ازدواج کنم، تصمیم گرفته بودم دیگر با هیچ دختری ازدواج نکنم و با کار کردن خرج دو خواهر و مادر بیمارم را تأمین کنم. چون پدرم خیلی سال پیش فوت کرده بود. تا این که فریبا را دیدم و وسوسه شدم با او ارتباط برقرار کنم. من عاشق فریبا شده بودم که خانواده ام این موضوع را فهمیدند و ...
زندان هتل نیست!
... چند ماه در زندان بودی؟ هشت ماه در زندان بودم تا این که مقداری از اموال سرقتی را پس دادیم و با قرار کفالت آزاد شدم. بعد از آزادی سراغ یک کار آبرومند رفتی؟ نه. یک راست رفتم سراغ دزدی. دزدی؟ بله. سرقت خانه درست است زحمت و ریسک بالایی دارد، اما نسبت به خطراتش، چند برابر کاری که می کنی پول به دست می آوری. تو به خاطر مشکلات خانواده سراغ سرقت رفتی ...
گفتگوهای جالب با 2 جلاد عرب
... - خیر، به هیچ عنوان فرد را بی حس نمی کنند. اولین روزی که حکم اعدام را اجرا کردید را به یاد دارید؟ - بله به خوبی آن روز را به یاد دارم. به من گفتند که باید جانشین پدرم باشم، من هم قبول کردم. شمشیر پدرم را در دست گرفتم و حکم را اجرا کردم. چند سال تان بود؟ - در آن زمان مرد جوانی بودم. دقیقا چند سالتان بود؟ - دقیقا به یاد ندارم. فکر ...
حدیث دلدادگی یک بنده خوب خدا
.... به میدان قیام آمدم تا درباره معاد و قیامت از ایشان پرسش کنم. پرسش هایی از جنس دین و سبک زندگی که پاسخ ایشان می تواند در زندگی راهنمای ما باشد. حلم و گذشت ائمه اطهار(ع) قزوینی فیروز درباره حلم و گذشت روایت جالبی بیان می کند: روایت است که امام حسن(ع) به همراه دوستان به باغ رفتند. هرقدر در باغ را زدند کسی در را باز نکرد. امام حسن مجتبی(ع) لحظه ای درنگ کردند. بدون آنکه سرو ...
مادرم دوست نداشت خلبان شوم
چرا شاهد کارهای دیگری از شما نیستیم؟ آنقدر که به من لطف داشتند! ارگان هایی قول کمک داده بودند که تیم حرفه ای داشته باش و ما کمک می کنیم. اما یک سال از این نمایش می گذرد و تمام هزینه تئاتر را خودم تامین کردم. هنوز هم سر این ماجرا بدهکارم. حتی به خاطر این موضوع ماشینم را فروختم. انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس رفتم اما کمکی حاصل نشد. در نمایش کابوس شب نیمه آذر گروه بسیار خوبی داشتم. آقای ...
زندگی نامه شهید دکتر مجید شهریاری
: زمانی وارد دانشگاه صنعتی امیرکبیر شدم که به تازگی دوره کارشناسی خود را به اتمام رسانده بودم و هنوز شهید شهریاری را نمی شناختم. چند سالی را در دانشگاه صنعتی امیرکبیر حضور داشتم و بالاخره در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی هسته ای از دانشگاه صنعتی شریف قبول شدم و در این دانشگاه بود که با شهید شهریاری آشنا شدم. شهید شهریاری دانشجوی نمونه و به قولی تاپ دانشکده مهندسی هسته ای دانشگاه صنعتی شریف بود ...
قرار 30 ساله یک مادر شهید با فرزندش
، خودم می دانم که او نیازی به فاتحه من ندارد ولی با خودم پیمان بسته ام که این کار را بکنم و حالا که حدود 30 سال از شهادت فرزندم می گذرد، نشده است یک روز من در محل باشم و سر قبرش نروم. هر وقت به مسافرت می روم به نیابت خودم به دخترهایم و یا به عروس هایم سفارش می کنم که بر سر مزار بروند، فرزندانم می گویند از ترس این که عذاب وجدان نگیریم حتماً به نیابت به مزار شهید علیرضا می رویم. ...
شرکت در انتخابات و نیاز به تغییرات کوچک
...، همه چیز را بسیار منظم و سیستماتیک یافتم. همچنین دریافتم که برای اولین بار در چند سال گذشته، تلفن سفارت پاسخ گو است. آن زمان که در استرالیا زندگی می کردم، تماس تلفنی با سفارت یکی از آرزوهای ایرانیان اینجا بود. چند روز پیش، وقتی در دفتر هیأت کنسولی حضور پیدا کردم، ابتدا سفیر آمد، خود را معرفی کرد و با همه آقایان دست داد. بعد ما را رأس ساعتی که وقت گرفته بودم صدا زد و کارمان در کمتر از 20 دقیقه ...
مهاجم استقلال: زنیت مرا می خواست ترسیدم بروم
به حالم سوخت و بی خیال ماجرا شد. مگر چه جوابی دادی؟ گفتم من تازه آمده ام تهران و می ترسم بروم بیرون چطور بروم روسیه! اسمش هم مرا به خوف می اندازد. از چه چیزی می ترسیدی؟ اول جوانی ام بود. نسل آن دوره مثل حالا نبود. الان بچه 10 ساله آدم را درسته قورت می دهد ولی من خودم رویم نمی شد توی صورت ناصرخان نگاه کنم. صادقانه بگویم زمانی که به من گفتند باشگاه زنیت ...
کشتن زن همسایه به خاطر رابطه پنهانی
اجازه داد، وارد خانه اش شدم و درحالی که پسرش نیز خانه بود با چاقو به جانش افتادم. همزمان برادر و خواهرم نیز دنبالم آمدند و همسایه های دیگر نیز سررسیدند اما خیلی دیر شده بود. در زمان قتل عصبی بودم و نتوانستم به خشم خودم غلبه کنم و دست به این قتل زدم. در دادگاه صبح دیروز این پسر جوان به خاطر قتل زن همسایه در شعبه دوم دادگاه کیفری یک محاکمه شد. در ابتدای جلسه خانواده عذرا ...
این ماجرا یک افسانه نیست+عکس
هم فامیلی شما اینجا هنرجو است. پرسید با هم فامیل هستین؟ چون آقا مهدی را ندیده بودم، گفتم: والا خبر ندارم. بعد از مدتی همدیگر را اتفاقی دیدیم و شناختیم. فکر می کنم یک هفته بعد از اولین دیدار ما بود که با خانواده اش صحبت کرد بیایند خواستگاری. آن موقع تازه از سربازی برگشته بود و حدود 20 سالش بود. هنوز کاری هم پیدا نکرده بود اما اصرار داشت ازدواج کند. یادمه در مراسم خواستگاری پدرم از او ...
24 ضربه چاقو برای خاموشی یک عاشقانه
در همین رفت و آمدهای فریبا به خانه ما و سر زدن به مادرم با او آشنا شدم. بعد از آن ارتباط ما بیشتر شد و من عاشقش شدم اما پس از گذشت مدتی به اصرار خواهر و برادرم تصمیم گرفتم از این زن جدا شوم اما او دست بردار نبود. تا این که روز حادثه باز هم سر این موضوع با او درگیر شدم که نمی دانم چه شد با چاقو چندین ضربه به او زدم. خیلی عصبانی بودم و کنترلی بر رفتارهایم نداشتم. با اعترافات این پسر ...
روایت جان لوکاره از مزایا و معایب تبدیل آثارش به نسخه سینمایی
بسیاری موضوعات و اتفاقات را از بین می برد یا شاید احساس می کند موضوع کتاب جذابیت کافی برای انتقال به نسخه سینمایی را ندارد. دلیل تاریک تری هم برای تغییر اتفاقات کتاب وجود دارد. فیلمنامه نویس هم داستان هایی در ذهن خود دارد و حالا که فرصت یافته است به جای نگارش فیلم نامه کتابی که قرار بود تبدیل به فیلم شود ایده های خود را به روی کاغذ می آورد. شخصاً چند بار شاهد چنین موضوعی بودم و این ...
چه کسی پشت پرده کودتای انگلیسی در ایران است
تنها هستم. سکوت عمیقی اطراف اتاق را فراگرفته، جز روشنائی شمع و چند کتاب، چیز دیگری خاطر مرا نمی نوازد[!] شکی نیست که بیانیه ها و مطالب رضاخان را شخص یا اشخاصی دیگر دیکته می کردند و یا تحریر می نمودند، یکی از این موارد همین بیانیه سالگرد کودتاست. کتمان ناشیانه دست های پشت پرده در کودتا بی فایده بود. دکتر مصدق که بعدها در دوره ریاست وزرائی رضاخان در مقطعی او را ملاقات می کرد گفته است: به ...
انکار تجاوز به 3 دوست در دادگاه جنایی
حسابش چیست و چرا دست از سرم برنمی دارد. آن روز سر قرار با امید رفتم ولی او مرا به پارک سرخه حصار کشاند و در آن جا مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. پس از آن با تهیه فیلم این بار بیشتر از قبل شروع به اخاذی کرد. آن قدر ناراحت و افسرده شده بودم که می ترسیدم شکایت کنم تا آبرویم برود. برای همین ماجرا را به رویا دوستم گفتم. او هم گفت با امید قرار بگذارم تا با هم برویم، شاید بتوانیم فیلم ها را از او بگیریم. آن ...
قربانی یک اشتباه پزشکی:چه کسی جوابگوی معلولیت فرزندم است؟
روزی گذشت و پزشک معالج چیزی به من نگفت و همسرم همچنان در کما و پسرم در بخش مخصوص بستری بود. بعد از تحقیق فهمیدم پسرم هنگام زایمان بر اثر فشار زیاد به سرش لکه های خون در سرش به وجود آمده است. پس از چند روز که پسرم را تحویل من دادند، پزشک معالج خیلی با من حرف زد و گفت که او قصوری نکرده است، اما من هنوز از اصل ماجرا بی خبر بودم و نمی دانستم که چه بلایی سر من و خانواده ام آورده اند. پسرم را با کوله باری ...
فتح الله زاده: ترانسفرهای زمان من، بهتر ترانسفرهای پرسپولیس بود
تیم استقلال در اواخر دهه 70 ترانسفرهای زیادی به کشورهای اروپایی داشت به گزارش کاپ ، آن ها شب را به امید ترانسفر یک بازیکن دیگر سر بر بالین می گذاشتند تا شاید فردای آن وز چنین اتفاقی رخ دهد. این ماجرا برای آنها تبدیل به یک عادت شده بود و هنوز که هنوز است این داستان در مورد عابدینی و فتح ا... زاده روایت می شود. اما بعد از آن دوران طلایی 78-77 دیگر این داستان تکرار نشد. آن روزها هواداران ...
مدیر کل بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان استعفا داد / زهرا احمدی متهم به زبان و ادبیات فارسی
ایجاد کردند. البته من به خاطر حواشی نکوداشت شمس استعفا ندادم چرا که چنین مشکلاتی مرا خسته نمی کند؛ هرچند این مساله اصلا به شخص من ربطی نداشت ولی فشارها و تبعات آن همه متوجه من بود. مدیرکل سابق بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان خاطرنشان کرد: آقای وزیر در کمال رغبت بنیاد را افتتاح کردند که من نیز آن روز به عنوان میهمان در مراسم حضور داشتم. من تمایلی به قبول این مسئولیت نداشتم و بهتر است ...
مقام ولایت حضرت زهرا (س)/ولایت فاطمه (س) پنهان مانده است
اوست و شکیبائی نیکوست. اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می ماندم و در این مصیبت بزرگ، چون فرزند مرده جوی اشک از دیدگانم می راندم و خدا گواهست که دخترت پنهانی به خاک می رود و هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته، و نام تو از زبان ها نرفته، حق او را بردند و میراث او را خوردند. درد دل را با تو در میان می گذارم و دل را به یاد تو خوش می دارم که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان ...
زندگی نامه آیت الله قاضی طباطبایی
جوانی بیش نبود، پدر مرحومش آقا سید حسین قاضی که خود از دست پروردگان مرحوم عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی بود به آقای قاضی سفارش کرده بود که هر روز به محضر استاد مشرف شده و چند ساعتی در محضرش بنشیند، اگر صحبت و کلامی شد که بهره گیرد و گرنه به صورت و هیئت استاد نظاره نماید. در آن روزها، مرض وبا در نجف غوغا می کرد، فرزندان مرحوم آقا امامقلی نخجوانی یکی پس از دیگری در اثر مرض وبا رحلت می کردند و ایشان ...
الهی هیچ کس چشم انتظار اولادش نباشد/ مادر نیستم ولی زن که هستم!
گفت باور کنید همین یک فیلم است حالا که به چندمین فیلم کشیده شد بماند. آن زمان که ما اداره می رفتیم و یک گروه می گرفتیم و پیشرفت می کردیم بسیار خوشحال می شدیم. عرش را سیر می کردیم. هنوزم که هنوز است این موضوع برای من جذابیت بیشتری دارد به هر حال س32 سال کارمند دولت بودم. هنوز خداشاهده خودم را کارمند می دانم و هنوز برایم مهم است که بدانم حقوق کارمندی ام را کی می ریزند. 19 سالم بود استخدام ...
از اعمال شکنجه های همزمان تا روزهای ملی کِشی/ارتباط با الفبای مُرس
تعلق گرفت. من سال 53 دستگیر شدم و این دادگاه در سال 54 تشکیل شد که البته هنوز دادگاه بدوی من بود. دادگاه تجدید نظر بعد از چند ماه تشکیل شد که رای دادگاه بدوی را تائید کرد. مدتی بعد از رای دادگاه، یک روز مرا صدا زدند و گفتند با وسایلت بیا! هر کس یک گمانه زنی داشت. بعضی می گفتند می خواهند تو را به زندان دیگری انتقال دهند. برخی می گفتند که تو را آزاد می کنند اما من دلهره دیگری داشتم. زیاد ...
عابدان سر به بر اندر طمع روضه خلد/عاشقان جان به کف اندر طلب مرضاتش
، مادر مکرّمه اش و بنی هاشم در حالی که کودکی دو ساله بود، به مدت سه سال در محاصره شِعب ابی طالب شرکت داشت و انواع سختی ها و مشکلات و دشواری های زندگی را با اخلاص تحمل نمود. (11 ) حدود یک سال بعد، مادر فداکار و مهربان خود را هم از دست داد. آن بزرگوار پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه، به همراه چند تن از بانوان مسلمان، سختی های زیادی را نیز متحمل شد و در محله ی قبا به پدر ملحق گردید.در جنگ ...
شمس: می خواستم شوخی کنم با هر چه که دلم می خواست/با ادبیات فارسی کارهای عجیبی می شود کرد
های میان رودان تا آخر اسفند ماه در سالن استاد سمندریان مجموعه تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه خواهد بود. *** تسنیم: نمایش داستان های میان رودان اثری است پرانرژی که در این سال ها کمتر در صحنه تئاتر ایران شاهدش بودیم. به عنوان اولین سوال چرا صحنه تئاتر ایران در این دوران خسته است؟ صحنه باید برای تماشاچی خارق العاده باشد موفق : فکر می کنم این خستگی مد شده است ...
آقای وزیر خارجه! تحریم اول به پاریاب ها اثر کرد
ماجرا چیه؟ گفتم: 3 هزار شهید آمده؟ گفت: نمادین؟ گفتم: نه اینها نمونه کوچکی است از هشت سال جنگ ما. و بعد از آن هم ادامه داشت که من اسم این تریلی ها را گذاشتم تریلی های مقدس. قاسمی اظهار داشت: مراحل اول کار راحت بود و شهدا رو بودند. ده سال از شهادت بعضی ها گذشته بود که می دیدیم از جمجمه لاله روییده بود. یک تصویر را خودم عکس گرفتم که داخل یک جمجمه مرغ های دریایی تخم گذاشته بودند که همه فکر ...
زندگی خصوصی خانم و آقای دکتر عارف
می کنند و چون ما انسان های ایده آل گرایی هستیم و من به جد معتقدم که ایشان توانایی های بالایی دارند، به این خاطر همیشه آمادگی فداکاری برای پیشرفت کشور را داشته ام. طبیعتا آقای عارف به دلیل مشغله های بسیار، برای شما و خانواده زمان کمی دارند. همین طور است؟ بله. خیلی کم. اغلب حتی در تربیت و امورات مربوط به فرزندان، این من بودم که وقتم را در اختیار ایشان می گذاشتم و چون من هم از ...
نامه تند پرستویی به متلک پراکنی افخمی/ وقتی شما نبودید من فیلم...
بازیگر برگزیده سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در پی برنامه اخیر "هفت" نامه ای را خطاب به سردبیر این برنامه منتشر کرد. پرستویی در این نامه نوشته است: جناب آقای بهروز افخمی شما بنده را نمی شناسید ولی آن دسته از دوستان و دست اندرکارانی که حقیر در خدمتشان بودم به خوبی روحیه مرا می شناسند که هیچ وقت در عالم هنر برای دیده شدن و جایزه کار نکرده ام و نخواهم کرد. در برنامه هفت به خاطر اینکه ...
حضرت زهرا(س) به روایت اهل سنت
(ص) به مدینه گذشته بود، فاطمه را عقد بست و پس از بازگشت رسول خدا (ص) از جنگ بدر ازدواج کرد، و فاطمه آن هنگام هیجده ساله بود. * وسایل زندگی 9 عامر گوید: علی می گفت: هنگامی که ازدواج کردم، بستری جز پوست گوسپندی نداشتیم که شب ها بر آن می خوابیدیم و روز ها روی آن برای شتر آبکش خود علف می ریختیم و من و فاطمه را خدمتکاری جز خود او نبود. 10 اسماء بنت عمیس: من فاطمه را به ...