برگ هایی از زندگی دکتر شریعتی؛ از آرزوی ترجمه قرآن تا نظافت زندان
سایر منابع:
سایر خبرها
روایت آقای بازیگر از زندگی مخفیانه کارگردان تئاتر در خانه اش| چرا عزت الله انتظامی از عبدالحسین نوشین ...
زندان افتاد و بعد فرار کرد، بیشتر از یک سال در خانه او ساکن شد. آنچه در ادامه می آید خاطره عزت الله انتظامی از ماجرای این اقامت پنهانی نوشین در خانه اش است که در کتاب جادوی صحنه: زندگی تئاتری عزت الله انتظامی ، (انتشارات افراز 1383) منتشر شده است. : من دنبال خانه اجاره ای می گشتم، بچه های تئاتر همه از این جریان باخبر بودند. یک شب حسین خیرخواه مرا صدا کرد و گفت: داری عقب خانه می گردی ...
جدال با گراز؛ آن سوی اروند/ گمان کردند جاسوس بعثی ها هستم
یک سنگر. گاهی چهار دست و پا و گاهی به کمک عصا. نوری داخل سنگر توجه من را جلب کرد، نزدیک تر که شدم پلاستیکی را دیدم که پر بود از نان های کپک زده. نمی دانستم چطور آن نان ها را بخورم. راننده گفت: این آقا پسر برادر شماست، عمو گفت: نه. زیر گریه زدم و گفتم: بعد از این همه بازجویی و روزهای سخت من پسر برادر شما نیستم و شروع کردم با زبان محلی خودمان حرف زدن. از پدر و مادر و فامیل گفتم، تا اینکه ...
در افغانستان روزگار پیش نمی رود/ ما بی سرنوشت هستیم
مامورها به ما گیر می دهند، کجاست مدرکت؟ کجاست پاسپورتت؟ اینجا هم ما را اذیت می کنند. *ولی شما مدرک دارید؟ – مدرکی گرفتیم و تا اندازه ای کار می دهد. نمی دانم تا چقدر کار [جواب] بدهد. – یکی دو باری خودم هم سَرخورده ام که بار دوم من را با خودشان اردوگاه بردند و چون مدرک داشتم، آزاد شدم. – سال اول که آمده بودم، کمی ارزش داشت و می شد از اینجا چیزی برای افغانستان ...
وقتی که آرم حزب بعث چوب لباسی اسرا شد
اسارت در موصل این آزاده دفاع مقدس در روایت خاطرات خود از اسارت چنین نقل می کند: برای عملیات خیبر مرا به عنوان بیسیمچی به گردان امام حسین (ع) فرستادند که در جزیره مجنون از ناحیه شکم و پا مجروح شدم و به اسارت نیرو های بعثی در آمدم؛ آن ها ما را به یک پادگان در شرق بصره بردند؛ بعد از مدتی به استخبارات عراق منتقل شدیم، پس از آنجا هم ما را به اردوگاه موصل فرستادند حدود هفت سال در اسارت بودم و ...
رزمندگان روحانی در همه عرصه های سخت در خط اول بودند
برای پدآفندی شلمچه بودیم در کمین که بودم قبل از این شبی خواب شهید محمد دهقان رو دیدم که در باغ با صفایی است نزد او رفتم احوال پرسی کردم و گفتم محمد شما که شهید شدی گفت نه من شهید نشدم من الان پیش شما هستم گفت چند قدمی راه برویم همین طور که قدم میزدیم و صحبت میکردیم یک دفعه گفت برگرد و از اینجا دیگرهمراهم نیا... یکی دو شب بعد از این خواب در این کمینی که حضور داشتم خمپاره ای خورد و بنده مجروح شدم و ترکشی که خوردم نزدیک قلبم بود، اما شهید نشدم و از خوابی که دیده بود دریافتم که بنده را نپذیرفتند و توفیق شهادت نصیب بنده نشد. گفت وگو از: علی ضرغام زاد انتهای پیام/ ...
ساواک علی شریعتی را عقاب خراسان لقب داده بود
دکتر فتح الله امی اولین دیدار نویسنده با مرحوم علی شریعتی از نزدیک در منزل مرحوم فخرالدین حجازی در تهران بود. ایشان با پدرشان محمدتقی شریعتی به منزل حجازی آمده بودند. علی شریعتی تازه از زندان آزادشده بود و از خاطرات زندان سخن می گفت، از 600 روز زندان انفرادی! او در کمیته مشترک گفت: بعضی روزها چنان احساس تنهایی می کردم که از زیر در سلول به پاهای در زنجیر بسته زندانیان که از جلوی در سلول ...
خاطره عزت الله انتظامی از پیشنهاد مامور ساواک
به گزارش ایران اکونومیست، امروز، 30 خرداد ماه سالروز تولد عزت الله انتظامی است. به همین مناسبت سایت خانه تئاتر بخشی از خاطره او را درباره بازی اش در نمایش کرگدن به کارگردانی حمید سمندریان منتشر کرده است . آقای بازیگر درباره بازی اش در این نمایش چنین گفته است: نمایش کرگدن در سال 1350 تنها کاری بود که من در زمان تحصیل در دانشگاه اجرا کردم. اجرای نمایش کرگدن مصادف بود با شلوغی ...
ماجرای مرگ اگاهی شهید چمران
به مصطفی می گفت: شما چه کار کرده اید که شمارا ندید؟ ممکن است این جریان خنده دار باشد، ولی واقعاً اتفاق افتاد. آن لحظاتی که با مصطفی بودم و حتی بعد که ازدواج کردیم چیزی از عوالم ظاهری نمی دیدم، نمی فهمیدم. به پدرم گفتم: جشن نمی خواهم فقط فامیل نزدیک، عمو، دایی و... پدرم گفت: به من ربطی ندارد؛ هر کار که خودتان می خواهید بکنید. صبح روزی که بعد از ظهرش عقد بود، آماده شدم که بروم دبیرستان ...
متهم: دوستم را برای نجات از مشکلات مالی کشتم!
به سر او ضربه زدم؛ بلافاصله پشیمان شدم اما دیگر کاری از من ساخته نبود. متهم گفت: من درخواست بخشش از اولیای دم دارم و می دانم بسیار کار بدی کردم. با پایان گفته های متهم و وکیل مدافع او، هیات قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند. / اعتمادآنلاین بیشتر بخوانید قتل مردی که بی اجازه دعوا کرد! ستاره لیگ برتر به دلیل تهدید به قتل دستگیر شد ازدواج جنجالی قاتل سریالی در داخل زندان بعد از قتل هولناک 3 دختر داماد خشن زن و فرزندش را به قتل رساند ...
همسرم شهادت را بجای خدمت در حرم امام رضا(ع) روزی خود کرد
. نزدیکی های معراج شهدا که رسیدیم، داماد خواهرم گفت: جلیل آقا شهید شده است. من یک روز بعد آن واقعه از شهادت او باخبر شدم. چند تن از شهدای آن واقعه در حرم مطهر دفن شده اند. شما هم برای دفن او در حرم رضایت داشتید؟ بله. چون همسرم آرزوی خادمی امام رضا(ع) را داشت قبل اینکه اعلام کنند شهدای آن واقعه در حرم دفن خواهند شد، به برادرشوهرم گفتم: جلیل آقا حرم آمده و در جوار قبر مطهر امام رضا(ع) به ...
یک سال غم انگیز در فراق محمدعلی کریمخانی گذشت +فیلم
...> آن چه صلاح است برای حسان / از تو اگر هم که نخواهم بده موزیک ویدئوی آمدم ای شاه پناهم بده اما چگونگی شکلگیری این قطعه از زاویه نگاه مرحوم کریمخانی هم زیباست. همیشه بزرگ ترین آرزویم، این بود که نوایم مثل اذان مرحوم موذن زاده ماندگار شود. خاطرم هست تقریبا 14 یا 15 ساله بودم که همراه خانواده برای نخستین بار به مشهد مشرف و زائر آقا امام رضا (ع) شدم. نمی دانم چه شد که در همان ...
برای تغییر شرایط به نفع مردم وارد انتخابات شدم | پشیمان و اهل عافیت طلبی نیستم
ها در این 6 ماه متفاوت شد و مردم امیدوار شدند. آیت الله رئیسی خاطرنشان کرد: برخی می گفتند امکان فروش نفت وجود ندارد، اما ثابت کردیم که این امکان وجود دارد. در دو یا سه هفته اول آغاز به کار دولت اعلام کردند که اگر ایران برای عضویت در سازمان شانگهای اعلام آمادگی کند، پذیرفته می شود. رئیس جمهور گفت: مباحث درباره عضویت ما در سازمان همکاری شانگهای به 17 سال قبل بر می گردد اما ...
رشد اقتصادی از صفر به 4.5 درصد رسید| اهل عافیت طلبی نیستم
متفاوت شد و مردم امیدوار شدند. آیت الله رئیسی خاطرنشان کرد: برخی می گفتند امکان فروش نفت وجود ندارد، اما ثابت کردیم که این امکان وجود دارد. در دو یا سه هفته اول آغاز به کار دولت اعلام کردند که اگر ایران برای عضویت در سازمان شانگهای اعلام آمادگی کند، پذیرفته می شود. رئیس جمهور گفت: مباحث درباره عضویت ما در سازمان همکاری شانگهای به 17 سال قبل بر می گردد اما باید پرسید چرا در ...
کارنامه منافقین در چهار دهه گذشته
سعید محسن و محمد حنیف نژاد. سؤال: شما متولد چه سالی هستید؟ رفیق دوست : من قبل از جنگ جهانی دوم، 1319. بعد که این ها سازمان را تشکیل دادند، کم کم حتی من سال 1355 و 1356 و 1357 که در زندان بودم همانجا فهمیدم که این ها مجاهد نیستند و منافق هستند یعنی از همان نفر اول این ها و حتی انتخاب آیه فضل الله مجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما، این نفاق گونه بوده است این ها از اول، بگذارید عرض کنم که ...
نگاه برده داریِ گروهک منافقین به زن در سایه شعار زن، زندگی، آزادی + فیلم
را بیان می کنند. شست و شوی مغزی با اطلاعات تکراری و ممنوعیت استفاده از رسانه حیدرزاده از افراد تازه جدا شده از گروهک تروریستی منافقین فرقه رجوی درباره چگونگی گرفتار شدنش در گروهک تروریسیتی منافقین فرقه رجوی افزود: متولد سال 1347 هستم که در زمان جنگ اسیر جنگی بودم و بدون آشنایی قبلی با این گروهک بعد از اسارت گرفتار این گروه شدم. وی اضافه کرد: سال 1347 مشغول به ...
باورم نمی شود به خاطر دزدی آدم کشته باشم!
...، گفت: باور کنید قصدم کشتن مهرداد نبود. من و او با هم دوست بودیم. چون وضع مالی ام بد شده بود و همسرم به من فشار می آورد و می گفت قصد جدایی دارد، تصمیم گرفتم بخشی از وسایل کارگاه را بفروشم تا زندگی ام را سر و سامان دهم اما وقتی با مهرداد صحبت کردم و او هم گفت قصد فروش بعضی از دستگاه ها را دارد، فکر سرقت وسایل کارگاه او به ذهنم رسید. پیش خودم می گفتم داوود وضع مالی خوبی دارد و اگر بخشی از وسایل ...
نمونه هایی از سیره عملی امام جواد (علیه السلام)
او را در سن چهل سالگی بدین مقام برساند. [17] - علی بن خالد گفت: در آن روزهایی که در سپاه در شهر سامراء بودم مطلع شدم که مردی را از شام با قیدو بند آورده و در اینجا زندانی کرده اند، ومی گویند مدعی پیغمبری شده است. به زندان مراجعه کردم و با زندانبان مدارا و محبت نمودم تا مرا نزد او بردند. او را مردی بافهم و خردمند یافتم، پرسیدم داستان تو چیست؟ گفت: در شام در محلی که می گویند س ...
شیطان تبریز اعدام می شود
آذر سال 1395 نخستین جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در دادگاه متهم در اظهارات خود ادعا کرد که شاه کلید داشتم و با بازکردن درها وارد خانه ها می شدم و در برخی مواقع نیز از دیوار بالا می رفتم و وقتی می دیدم زن ها در خانه تنها هستند وارد حیاط و خانه می شدم. وی افزود: من فقط به 4 خانه رفتم و آن هم برای سرقت بود و هیچ تعرض و تجاوزی صورت نگرفته است. 4 زن در ...
46 سال بعد از 44 سالگی / نوشتاری درباره زندگی، آثار و مرگ دکتر علی شریعتی
خودش به این نکته توجه داشت. حتی بعد از تحمل آخرین زندان که 18 ماه به طول انجامید، با آنکه تمام این دوره را هم در سلول تنگ، تاریک و انفرادی زندان شهربانی سپری کرده بود، فقط گهگاه از نور خورشید ناراحت می شد. غیر از این هیچ ناراحتی دیگری نداشت. علی از این نظر به خود می بالید و به شوخی می گفت: من آنم که سلول تاریک هم نتوانست بر سلامتیم اثر بگذارد و راست هم می گفت. ، من که همسر او بودم، هرگز ...
بهزادِ بی نشان به بهار نرسید
2 روز پاک هستم. وی که با کمک انجمن طلوع از بند اعتیاد رهایی یافته حالا با حمایت های همین انجمن در کنار همسرش؛ در کارگاه تراش فیروزه انجمن کار می کند. حامد که اکنون گذران و امرار معاش زندگیش را از راه کار کردن در کارگاه فیروزه کوبی انجمن طلوع بی نشان ها انجام می دهد می گوید: بعد از بهبودی بیش از یک سال این حرفه را آموختم و اکنون حدود هشت ماه است که در این کارگاه مشغول به کار ...
سناریوی تلخ 2 قتل در دعوای مردان همسایه
: در دعوای دوم دست پدرم چاقو و دست برادرم قندشکن بود. علی به پدرم حمله کرد و پدرم را با میله زد، پدرم جا خالی داد و به شکم علی چاقو زد، بعد من علی را به زمین کوبیدم و به سرش مشت زدم؛ در آن هنگام هم پدرم با چاقو به شکم او زد. اما نحوه مجروح شدن و مرگ دوست علی، توسط پدرم را ندیدم. برای دفاع از خانواده ام قاتل شدم با این اعترافات پرونده قتل از شعبه 6 بازپرسی دادسرای تبریز برای ...
ماجرای بانوی مشهدی که زنان سابقه دار را استخدام می کند
. خوش حالم که روی پای خودم ایستاده ام زیبا یکی دیگر از خانم های فعال در این کارگاه است. او هم روزگاری در بند زندان بوده است. ماجرایش از این قرار است: نیروی خدماتی بودم و نظافت بعضی خانه ها را انجام می دادم. یک روز وقتی که کارم زیاد بود، یک نیروی کمکی با خودم بردم که متأسفانه از آن خانه سرقت کرد. نتوانستم ثابت کنم که کار من نبوده است و به علت سرقت دو سال زندانی شدم. ...
آن غمگسار مهربان...
برخیز برویم! هنوز حرکت نکرده بودم که خود را در مسجد کوفه دیدم. فرمود این مسجد را می شناسی؟ گفتم آری مسجد کوفه است. در آنجا نماز گزاردیم و پس از اندکی خود را در مسجد مدینه یافتم! در آنجا نیز نماز خواندیم و لحظاتی بعد خود را در مکه یافتم و به همراه آن شخص اعمال خانه خدا را انجام دادم تا اینکه خود را در مکان سابقم در شام دیدم و آن شخص نیز رفت. سال بعد در ایام حج، دوباره آن بزرگوار آمد و ...
مردی که 27 سال است به اعدام محکوم شده ؛ روایت تلخ از سرنوشت یک زندانی | همه اعضای خانواده ام فوت شده اند ...
... در زندان چطور زندگی ات را می گذرانی؟ سال های اول که جوان بودم مدام در زندان با بقیه درگیر می شدم و آرام و قرار نداشتم اما بعد رفته رفته آرام تر شدم. حالا هم که پیر شده ام دیگر آن فرد سابق نیستم و سرم به کار خودم است. در این سال ها با قرآن انس زیادی گرفتم و همین موضوع به من آرامش داد و توانستم 27سال زندان را تحمل کنم. از این گذشته سعی کردم یک فن و حرفه یاد بگیرم و در کارگاه زندان منبت ...
محمدحسین: دخیل بستم تا برایم خیر شوید
فقط مانده بود قاب عکس چهار سالگی ام. اتاق را گز می کرد، انگار روی مغزم رژه می رفت. جلوی همان قاب عکس ایستاد و خندید. چه در ذهنش می چرخید نمی دانم! نشست روبه رویم، خندید و گفت: دیدید آخر به دلتون نشستم! زبانم بند آمده بود. من که همیشه حاضرجواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم و تحویلش می دادم، حالا انگار لال شده بودم. خودش جواب خودش را داد: رفتم مشهد، یه دهه متوسل شدم. گفتم حالا که بله نمیگید ، ...
طمع بیشتر زن جوان را به دام انداخت/حامل 1کیلو و 200 گرم شیشه
دریافت کند، درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری گفت: 15 سال بیشتر نداشتم که عاشق پسر جوانی شدم و به او دل باختم. آن زمان در یکی از روستاهای مرزی شهرستان زابل سکونت داشتیم و من هم تا کلاس پنجم ابتدایی بیشتر درس نخوانده بودم. طالب که جوانی معتاد بود، یقین داشت که خانواده ام با ازدواج ما مخالفت می کنند به همین دلیل مرا در تنگناهای عشق و عاشقی قرار داد و ادعا کرد اگر او را ...
قتل فجیع راننده تاکسی اینترنتی توسط پسر نوجوان در تهران
من بدهند که بتوانم پول پیش خانه ای را که خانواده ام در آن زندگی می کنند، بپردازم تا دیگر مجبور نباشم هر ماه اجاره بدهم. به همین علت با آن ها همراه شدم، اما وقتی راننده مقاومت کرد دوستانم او را کتک زدند و سپس او را خفه کردند. وی ادامه داد: اما بعد از اینکه دستگیر شدیم، چون دوستانم می دانستند ما وضع مالی خوبی نداریم از من خواستند قتل را گردن بگیرم. آن ها می گفتند در عوض این کار به خانواده ...
رازگشایی از قتل مریم فرجی در شلوغی های ایران + عکس دختر کرجی که جنجالی شد
. نامزد مریم فرجی چه کسی بود؟ نامزد مریم که در بنگاه املاک در فردیس کار می کرد، پس از افشای راز جنایت درباره انگیزه اش از قتل گفت: 7 سال قبل با مریم آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم اما او ناگهان رفتارش تغییر کرد و گفت که از ازدواج با من پشیمان شده است. روز حادثه با هم قرار گذاشتیم تا صحبت کنیم. او ادعا کرد یکی از استادان دانشگاه از او خواستگاری کرده و قصد ...
نماینده ی ملت
طوری گذاشت روی شانه ام که انگار برادر تنی اش باشم و گفت ...سرتا: صبر کن.... صبرکن ... اول بگو ببینم چه طور شد هوای وکالت به کله ات زد ؟ تو که درآمدت از این معاملاتِ کوچک به مراتب بیش تر از حقوق یک وکیل مجلس است!یورم [ با احساسِ شرمندگی ] آخر... می دانی ... مسئله ی پول در کار نیست ... بلکه ... موضوع اعتماد مردم ... عزّت و ... و تازه ... سرتا : خوب ؛ حالا دیگر روشن شدم . حالا می توانیم ...
روایتها از موضع امام نسبت به فوت دکتر شریعتی
بیوت مراجع به خصوص بیت آیت الله گلپایگانی نسبت به دکتر شریعتی دارند شما نباید برای او مراسم سالگرد بر پا کنید، چون اینها مخالفت خواهند کرد و این مخالفت به بروز مشکلاتی در سطح قم خواهد انجامید. من در جواب ایشان گفتم: من باید از حضرت امام کسب تکلیف کنم، ایشان هر چه فرمود ما همان طور عمل می کنیم. به همین خاطر من یک روز خدمت امام رسیدم و جوّ موجود را در این زمینه تا حدودی برای ایشان ...