درد دل پدر ستوان سوم حفاظت اطلاعات ناجای سیستان و بلوچستان با رئیس بنیاد
سایر منابع:
سایر خبرها
برای رئیس جمهور بنویس فرزندم دوچرخه می خواهد
جمهور بنویس فرزندم دو چرخه می خواهد، من که پاسخ مثبت می دهم با خنده می گوید: شوخی کردم خدا خودش می دهد. او دو فرزند پسر دارد از فرزند کوچکش اسمش را می پرسم، مادرش می گوید: دوست ندارد کسی اسمش را بپرسد یکبار یک خانم از او اسمش را پرسید او کلی گریه کرد، پسرم می خواهد دیگران به او بگویند آقا پسر، آن قدر بر روی اسمش حساس است که مادر بزرگش از او پرسیده شما را با چه نامی صدا بزنم گفته بگو موش ...
مرگ مشکوک یک کودک معلول در مرکز توانبخشی
معلولان باعث مرگ فرزندم شده اند و به این خاطر از آنها شکایت دارم. پس از طرح شکایت، پرونده به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد و وقتی شاکی مقابل بازپرس وحید ناصری نشست در تشریح شکایت خود گفت: من سه فرزند داشتم که هر سه آنها معلول ذهنی بودند و بزرگ ترین شان 19ساله بود که مدتی قبل فوت شد. همزمان فرزندی را که از او کوچک تر بود، به این دلیل که فکر می کردم در مرکز توانبخشی و ...
دختر نوجوان: شوهر عمه ام نگاه هوس آلودی به من دارد
مرا کتک زد که تهمت ناروا به شوهر عمه ام می زنم! به همین دلیل از منزل شوهر عمه ام فرار کردم و به خانه یکی از دوستانم رفتم و چند روز در منزل آن ها ماندم ولی بعد با کمک خانواده دوستم به کلانتری رفتیم و مرا تحویل دایی ام دادند. با وجود این پدرم دست بردار نبود و مدام با تلفن خانواده دایی ام را تهدید می کرد. دیگر جایی نداشتم به این خاطر دوباره به کلانتری آمدم تا مرا تحویل بهزیستی بدهند تا روزی انسان موفقی شوم. دوست ندارم دختر فراری یا خیابانی نام بگیرم و دیگران از من سوء استفاده کنند... ...
خنجر زیر گلوی محسن بود اما حنجره داعش را برید
شهید دیدگاه مرا نسبت به اسلام عوض کرد، فهمیدم که ایرانی ها هم مثل مردم خودم هستند؛ ما همه انسان هستیم، این شهید هم سن پسر من است و وقتی به استرالیا برگردم حتماً به پسرم خواهم گفت مسلمانان آن چیزی که به ما می گویند نیستند. خنجر مقاومت گلوی داعش را برید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده دل های این جوانان عاشق بعد از شهادت محسن حججی گفت: ایستادگی و صلابت شهید حججی در زیر تیغ و چاقوی ...
شهادت دروغ به خاطر یک مشت پول
عموزاده هایم به مشکل برخوردم. عمویم حق پدرم را پایمال کرده و عموزاده هایم ادعا می کنند از این زمین سهمی ندارم. من هم به دنبال گرفتن حقم هستم و نیاز به شاهد دارم. چقدر می گیری در دادگاه شهادت بدهی؟ مرد جوان می گوید: من کاره ای نیستم. ما برای کس دیگری کار می کنیم. باید با او هماهنگ کنم و قیمت را به شما اطلاع دهم. بعد هم شماره تلفن او را می گیرد تا عصر با او تماس بگیرد. مرد جوان، نوچه اصغر سیبیل است. به ...
دردانه هایی که در مجلس روضه پا می گیرند و حسینی بار می آیند
کرده بود هم به سؤالم جواب می دهد و می گوید: بچه ها را می آوریم تا عشق امام حسین (ع) در دل آن ها هم بنشیند و برای این به دل نشستن هر کاری باید کنیم و از هیچ تلاشی دریغ نکنیم. 5) وظیفه دارم فرزندانم را امام حسینی بار بیاورم ساجده مادر هانا و هدی دوقلو است که هر دو در کالسکه خواب هستند. از او می پرسم چرا با بچه ها به روضه آمدی و او می گوید: ما خودمان در این هیئت ها بزرگ شده ایم ...
یک کربلا شکوه به چشمت نهفته است ای روضه مجسّمِ گودال قتلگاه
.... که اگر این چنین شد؛الحمدالله رب العالمین. اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید. اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند. اما چند وصیت کلی: از ولایت-فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام-خامنه-ای نائب بر حق امام-زمان است. از همه خواهران عزیزم و از همه زنان امت رسول الله ...
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی: ذاکری اهل بیت(ع)، آن چنان که در شأن مقام والای آن بزرگواران باشد، توفیقی است که نصیب هر کسی نمی شود. باید بنده خاص خدا باشی تا اجازه پیدا کنی از عشق آن برگزیدگان همه اعصار دم بزنی، عشقی که مثل خون در رگ های انسان های مخلص جریان پیدا می کند و از پدران با اخلاص به فرزندان حق شناس و قدرشناس منتقل می شود. داستان خانواده شیرمحمدی، چیزی شبیه همین ماجراست. افتخار ذاکری اهل ...
افسر ایتالیایی با دیدن نوجوان بسیجی به یاد فرزندش اشک می ریخت
تعدادی از آن ها می گفتند قبل از آمدن به جبهه های ایران، این سؤال برای ما مطرح بود که چطور شما بین آن همه تحریم و دشمنانی که به عراق کمک می کردند توانستید سربلند از این جنگ بیرون بیایید؟ بعد که با شما آشنا شدیم، فهمیدیم همین صفا، صمیمیت، اخلاص و ایمانی که بین شما وجود دارد، باعث شده تا در این جنگ پیروز شوید. نظر و دید رزمندگان نسبت به آن ها چطور بود؟ پیشتر اشاره کردم اعتمادی به آن ها ...
قصه روزی که نکیسا و داداش زاده را با دستبند بردند!
گفتم باز هم می گویم اگر به پرسپولیس 1000 میلیارد تزریق شود این 1000 میلیارد خرج می شود اما از دل این پول می خورند نه اینکه مستقیم از آن بردارند. ولی در استقلال برعکس است وقتی این پول به استقلال می آید اول از آن دزدی می کنند و می خورد بعد خرج می کنند که همین باعث انباشته شدن بدهی ها می شود. بنده خدا مدیرعاملی که می آید اولش داغ است وقتی وارد گود می شود می فهمد کجا آمده است و چه بدهی هایی روی دست ...
آیا ما همانیم که از اول بوده ایم؟
است که از هر وضعیت نصیبمان می شود. جاشوا راتمن، نیویورکر — از چهارسالگی ام خاطرات کمی به یاد دارم و این موضوع حالا که پدرِ کودکی چهارساله ام مرا ناراحت می کند. من و پسرم با هم اوقات خوشی را سپری می کنیم؛ همین اواخر، با لِگو ساختمان جاهای معمول و آشنا را (کافه، دستشویی) ساختیم و حرکت پشتک وارو را کامل و بدون نقص انجام دادیم. در این حرکت من دست هایش را می گرفتم و او از روی دوشم به روی زمی ...
مورینیو: در رُم ماندم، چون از لحن فردکین ها خوشم آمد/ در ایتالیا آزادی مرا نقض کرده اند
نقل وانتقالات بسته است که آن من هستم اما نمی خواهم با گفتن این جملات کسی را تحریک کنم و مقصودم این نیست. همه چیز در باشگاه رُم خوب نیست اما من از لحظات سخت اینجا نیز لذت می برم. من یک ساعت عصبانی می شوم و بلافاصله بعد از آن دوباره مثبت به قضایا نگاه می کنم. من افسرده نمی شوم، مردم را تهدید نمی کنم، نمی گویم به من وعده بهشت و زمین داده اند و بهشت یا کوه را نمی بینم. یکی از چیزهایی که نمی توانم تغییر ...
از اختلافی که به نفع دشمن اسلام باشد، دوری کنید
) فرزند برومند امام حسن عسکری (ع) که انشاء الله همه ما در انتظار فرج آن حضرت هستیم و با سلام بر نایب او امام خمینی و سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی ایران و سلام گرم بنده بر پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر و فرزندان عزیزم. انشاء الله که حالتان خوب باشد. پدر و مادر گرامی اینک که زمان آن رسیده که از خاک وطن اسلامی دفاع کنیم و می روم عهد خود را با قرآن و اسلام اثبات کنم و برای نجات اسلام و قرآن با ...
روایتی از "خبرنگار شهید" خراسان شمالی/ "میثم خبرنگار" را بیشتر بشناسیم
یاد ماندنی جبهه های حق علیه باطل شد. وی به دلیل خوش گفتاری و روایت دقیق از صحنه های جنگ تحمیلی در جبهه ها به روایتگر شلمچه شهرت یافت. محمدرضا سخنران مدرسه شادروز امانی برادر شهید با وصف ختاطراتی از برادر شهیدش می گوید: سر صف مدرسه بودیم که مدیر مدرسه، آقای الهی گفت: دانش آموزان عزیز، همان طور که منظم سر پا ایستاده اید بفرمایید سر جایتان بشینید که امروز به مناسبت سالروز آزادی ...
پشیمانی سپیده 19 ساله از خودفروشی
به مواد مخدر و تن فروشی واقعا خسته شدم پس از پرس و جو و تحقیق گفتند اگه پیش شما بیام مرا کمک میکنید من هم دلم میخواهد مثل دختران سرزمینم زندگی کنم دختری کنم از بودنم لذت ببرم نه اینکه آرزوی مرگ خودم را داشته باشم. نظر یه کارشناس سحر بوجارزاده کارشناس ارشد روانشناسی اعتیاد یکی از آسیب های اجتماعی است که سلامت فرد، خانواده و جامعه را به خطر می اندازد. فرد مورد نظر به ...
پدر و مادرم شما امانت دار های خوبی بودید
های پیر جماران و به حق جسم تکه تکه شده بهشتی و 72 تن از یارانش و حتی بدن سوخته شده رجایی و باهنر و به حق صد پارگان پیکر در محراب و به حق ناله های جانسوز پدران و مادران شهدا، مرا جزو سربازان اسلام قرار ده و اگر لیاقت دارم شهادت را، این فیض علما را نصیبم گردان... سخنی با شما پدر و مادر عزیزم: نمی دانم چه بگویم. زبان قادر به گفتن نیست و قلم از نوشتن عاجز است. من در طول زندگی فرزند خوبی برای شما نبودم ...
وصیت شهید رسولی خلیلی| شهید مدافع حرم دوست نداشت پدر و مادرش این لباس را بپوشند
... اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران شویم. پس غمگین نباشد. برادر عزیزم مرا حلال کن و ببخش ، می دانم که در حق تو هم کوتاهی کردم، برایم دعا کن و مرا نیز حلال کن، خدا را سرلوحه کارهای خود قرار بده. از خداوند می خواهم همیشه کمک حال تو برادر عزیزم باشد. دعا برایم یادت نرود. از فامیل، همبستگان نیز می خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند و برایم دعا ...
نمی دانم چطور به چشمان همسرم نگاه کنم/فرزین را به عنوان راننده ام معرفی کردم اما...
عمویم به طور کامل از نظر مالی ما را حمایت می کرد و کمبودی در زندگی نداشتم اما همسرم مردی بی خاصیت بود و هیچ مسئولیتی را در برابر خانواده اش احساس نمی کرد. رفتارهای خونسرد و بی خیالی های همسرم به جایی رسید که دیگر نمی توانستم رفتارهای او را تحمل کنم روابط عاطفی ما نیز روز به روز به سردی می گرایید و من مدام به پدر و مادرم پیغام می دادم که قصد دارم از سیروس طلاق بگیرم ولی آن ها هیچ گاه ...
کسانی که پیرو خط سرخ امام نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من...
ناراحت باشید. پدر و مادر خوبم! بدانید که اگر مرگ من در پیشگاه خدا شهادت محسوب می شود هم اکنون جایگاه والایی دارم و در کنار کسانی هستم که از شما نیست و به من دلسوزترند. مادر جان! یادت باشد که فرزندت مشتاق مرگ بود و از مرگ هراسی نداشت و آگاهانه به استقبال آن رفت و مرگ با عزت را بر زندگی پر ذلت ترجیح می داد. پدر و مادر می دانم که در زندگی زحمات زیادی را به خاطر من تحمل شدید تا من در زندگی سعادتمند شوم ...
شهیدی که شهادتش را خبر داد + فیلم
جنگ چنین روایت می کند: باتوجه به حرکات دشمنان داخلی اعم از منافقان و گروه های ضدانقلاب نظیر دمکرات و کومله اشتیاق داشتم برای کمک به رزمندگان به مناطق عملیاتی غرب کشور بروم. حاج حبیب و همرزمانش در سال 1356 مریوان خرداد سال 1359 به سپاه بابلسر مراجعه کردم و به فرمانده این ارگان گفتم علاقه مند هستم برای کمک به نیروها به کردستان بروم؛ اما او پاسخ داد سن شما کم است و گفت پسر جان ...
هناس نقطه پرتاب و شناخته شدن من در دنیای هنر است
فیلم نامه و رمان این دوستی با خانم پیرانی تأثیر بسیار زیادی داشت. از طرف دیگر لطف خدا نیز بود که شباهت های روحی من و خانم دکتر بسیار زیاد بود. مثلاً من تکه متنی در مورد پاییز از زبان او نوشته بودم وقتی برای او فرستادم، گفتند: از خودم می پرسم این حرف ها را کی به تو گفته ام؟ اما من هم از پاییز بدم می آید. این درحالی بود که من حس وحال خودم را نوشته بودم. این تعامل و این رفاقت یک ساله که بعدش نوشتن رمان ...
نماز و روزه از چه زمانی رواج پیدا کرد؟
... *نماز حضرت موسی (علیه السلام): وقتی حضرت موسی (علیه السلام) به کوه طور آمد و پیام رسالت را دریافت نمود خداوند به او فرمود: من خدای یکتا هستم. پس مرا عبادت کن و نماز را به پا دار. طه آیه 14. *حضرت عیسی (علیه السلام): ایشان در گهواره به امر خداوند این گونه سخن گفت: من بنده خدا هستم که کتاب آسمانی را بر من نازل کرد ومرا پیامبر قرار داد و هر جا که باشم مرا م ...
جزئیات هتک حرمت خانواده شهید مدافع حرم کرمانشاهی
کشور پیرامون این هنجارشکنی به خبرنگار مهر می گوید: بنده همسر شهید مدافع حرم حاج محمد حسین علیخانی هستم. در روز جمعه 13 مرداد ماه سال جاری ساعت 5 عصر برای خرید از منزل خارج شدم پسرم کرمانشاه نبود و2 دخترم در منزل به سر می بردند بعد از خرید ساعت 6 عصر داخل مجتمع مسکونی محل سکونتم شدم که به منزل برگردم؛ در محوطه عمومی مجتمع موردی که کشف حجاب کرده بود را دیدم از آنجا که وظیفه شرعی خود می ...
منطق حسینی رسیدن به هدف با هر وسیله را توجیه نمی کند
اینکه شما چرا بیت المال را بین همه مساوی تقسیم می کنید، فرمودند: آیا شما به من امر می کنید که با ستم و جور بر کسانی که حاکم آنها هستم پیروزی را طلب کنم؟ حضرت اگر بیت المال را به صورت نامساوی بین افراد تقسیم می کرد می توانست اعتراضات را بخواباند و حکومت خود را تقویت کند ولی حضرت فرمودند من از راه جور چنین کاری نمی کنم. به خدا قسم من دور چنین کاری نخواهم رفت که با تبعیض به پیروزی برسم؛ تا زمانی که ...
لزوم معرفی بیشتر زنان عاشورایی
، کمتر نیست. استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه زنان عاشورایی با اینکه چندین مصیبت را دیده بودند و داغ برادر و فرزند و پدر دیده بودند و لباس اسارت بر تن داشتند و تحقیر و تهدید شده بودند ولی هیچکدام سبب نشد تا آنها کلام یا رفتار ناشایستی انجام داده باشند، تصریح کرد: نکته مهم این است که ما علاوه بر خود زینب کبری(س) با تعدادی از بانوان دیگر روبرو هستیم که با اینکه جزء خاندان وحی نیستند ولی ...
فرمانده عملیاتی که برای مردم کارگری می کرد
بودن بدون هیچ حسادتی راضی بود. اما یک وقت هایی کم می آورد و به جان عباس نق می زد: عباس من دوستت دارم، تلفن که زنگ می زند، دلم هری می ریزد، به بچه ها که نگاه می کنم دلم می ریزد، هربار که می روی می ترسم که ... عباس دلاور، اما ناباورانه می گوید: بالام جان! دیگه سعی کن کمتر دوستم داشته باشی... چه زیبا گفت شاعر؛ هر کس که تو را شناخت جان را چه کند/ فرزند و عیال و خانمان را چه کند... در این گزارش ...
رشادت ننه غلام در برابر منافقین مسلح | آداب رقابت دوگانه حاج محمد و پسران
قسم می خوردند و مو لای درز معرفت و همسایه داری اش نمی رفت یا از ابراهیم پسر کوچک خانواده که دوست داشت مثل برادر و پدرش عاقبت بخیر شود و در 17 سالگی شهادت سهم او هم شد. نوشتن از فاتحی ها کارساده ای نیست. ساده نیست وقتی می خواهی خودت را جای برادری بگذاری که 3 بار خبر شهادت پدر و برادرهایش کوه غم را بر دلش آوار کرد اما این داود فاتحی بود که خم به ابرو نیاورد و حالا خیلی ها در محله 13 آبان ...
دلیل جنگ رزمندگان ما در خارج از مرز
تجربه شخصی من است. شاید دیگران اینگونه نباشند. شعر تمام پتانسیل هنری مرا می گیرد، یعنی زمانی که دارم روی یک بیت کار می کنم دیگر نمی توانم داستان بنویسم! این طور نیست که بگویم من دارم این داستان را می نویسم حالا این شعرم را هم بگویم! نمی شود، یعنی آدم تخلیه می شود، دیگر برای گفتن چیزی نداری و تمام می شوی! مثل باک بنزینی که باید شما را به این مقصد یا به آن مقصد برساند. مخاطبین جدی شعر ما هم زیاد ...
زندگی عاشقانه بروس لی که تصوراتتان از او را تغییر می دهد
” (Bruce Lee: A Life) که در سال 2018 به قلم پولی منتشر شد، جنبه دیگری از شخصیت این بازیگر، مبارز و فیلسوف ماندگار را نشان می دهد، کسی که توسط ارتش طرفداران مفتون شده اش، انسانی بی عیب و نقص و بدون خدا تصویرسازی شده بود. براساس این کتاب، لی زنباره ای کنترل گر و بی عاطفه بود، مردی متکبر، حق به جانب و به شکلی افراطی، ملی گرا بوده است. این دقیقاً تصویری نیست که در حال حاضر توسط دخترش شانون لی ...
سیدابراهیم را نشناختم
آن سوی خط گوشی تلفن را برداشت. گفتم: آقای احمدی؟ گفت: نه. گفتم: شما مگر پدر سیدابراهیم نیستی؟ گفت: نه نمی شناسم. گفتم: صاحب این گوشی می خواد بره سوریه. شما مشکلی ندارید؟ گفت: صاحب این شماره پسرم هستن. گفتم: شما راضی هستید پسرتون بره؟ گفت: آره آقا. من خودم پاسدار بازنشسته هستم. داره برای دفاع از حرم می ره، چه اشکالی داره؟ خدا پشت و پناهش! گوشی را ...