پیرزنی که هیچ نیروی نظامی حق نداشت جلویش را بگیرد! + عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
کتاب همدم، مادر جبهه ها تلفیق واقعیت و خیال است/ مادرانگی سرمایه ای که شخصیت اصلی داستان با خود به جبهه ...
دانست که خاطراتش را از جبهه ها بیان کند تا ما آن را بنویسیم. کتاب همدم، مادر جبهه ها تلفیق واقعیت و خیال است و شیوۀ آن بین داستان و روایت نعل به نعل است که بخش داستانی در آن بیشتر دیده می شود. وی ادامه داد: مادربزرگ من، یک مادربزرگ قصه گو بود و من هم این روایت گر بودن را از ایشان به ارث برده ام. حضور مادربزرگ در جنگ، جمع آوری امداد ها و رساندن آن ها به دست رزمندگان، دغدغه ای مادرانه بود و ...
ولایت پذیری از شاخصه های شهید گنجی پور بود
پسر شهیدم، روستای سه راه احمدی و محل شهادتش نیز جزیره ام الرصاص در کشور عراق بود. مادر، از کمک هایتان به پشت جبهه برای مخاطبان ما بیشتر توضیح دهید. هنگامی که انقلاب پیروز شد و بعد از مدتی جنگ تحمیلی آغاز شد اول مهرماه از روستا به منزلمان واقع در محله درخت سبز آمدم که با تاریکی کوچه ها و خیابان ها روبه رو شدم وارد خیابان اصلی خانه مان که شدم چند مرد را دیدم که جلوی ماشینمان را ...
انس با نماز و قرآن رمز پیروزی رزمندگان بود/ پایگاه های بسیج نباید از مساجد جدا شوند
نقش مساجد در دفاع مقدس اظهار کرد: امام راحل فرمودند: مسجد سنگر است ، اکنون هم معتقدیم پایگاه های بسیج نباید از مساجد جدا شوند. مدیریت مقام معظم رهبری از مساجد آغاز شده است. مسجد محراب ماست. سنگر و خط مقدم ما هم همانند محراب مساجد ما بودند. همه رزمندگان از مساجد به جبهه ها اعزام می شدند به همین دلیل است که دشمنان ما از مساجد می ترسند. حتی سعی کردند بین جوانان ما و مساجد فاصله ایجاد کنند. لذا باید به ...
دختری که کمک کار توپ 106 بود و در مقاومت خرمشهر جنگید
کرده بود. بچه ها می خواستند نظرم را بپرسند تا اگر مایل بودم، جلسه ای بگذارند و من و آن برادر با هم صحبت کنیم. بچه ها نشانی دادند و گفتند: برادرم قد بلند است و صورت کشیده و موهای فر و بوری دارد. من اصلاً او را نمی شناختم. فقط یکی دو بار در مقر کوی آریا دیده بودمش. در تمام مدتی که در آبادان بودم، فقط یک بار برادرم را دیدم. کارش طوری بود که مرتب در جبهه و خط مقدم بود. می دانست در بیمارستان ...
عاشقانه هایی از سومار + فیلم
و این باور که برای خدا، دفاع از دین خدا و وطن می جنگند، لحظه ای از یاد خدا غافل نمی شدند از همین رو امام خمینی در همان دوران دفاع مقدس فرمودند که امروزه در جبهه های حق علیه باطل از مساجد بیشتر عبادت می شود. بازنشسته سپاه پاسداران گفت: شاهد بودم که فضای جبهه از معنویت آکنده بود و این موضوع را در نمازهای جماعت، نماز شب، صدای مناجات شبانه در داخل سنگرها، برگزاری پرشور زیارت عاشورا و دعای ...
روزهایی که بدون شهید قاسمی می گذرد
بود و ناراحت بودم، گفتم بروم نماز جمعه؛ لباس هایم را پوشیدم و بچه ها را در خانه گذاشتم، سر کوچه بودم که یکی از آشنایان را دیدم پرسید از اکبرآقا چه خبر، گفتم والا من بی خبرم، دوباره ناراحت و مضطرب شدم، نرفتم نماز و به سمت خانه مادرشوهرم رفتم، در زدم و مادرشوهرم گفت پس کجا بودی، بچه ها کجا هستند، گفتم می خواستم بروم نماز جمعه انگار دلشوره دارم از اکبر خبری ندارید، گفت برادرانش رفته اند دزفول دنبالش ...
شهیدی که صورتش بعد از 13 سال سالم بود
شده بود جست وجوی او در بهشت زهرا(س). حتی یک بار وقتی داشتند در گلزار شهدا مکانی را می کندند تا شهدای گمنام را خاک کنند، پدر شهید خودش را روی خاک یکی از این قبرها انداخت و شروع به گریه کرد. وقتی توانستیم او را آرام کنیم، گفت: حتماً یکی از همین شهدای گمنام پسر من است. پدر شهید بعد از شهادت عبدالله دیگر دل و دماغ کاسبی نداشت. پس از دیدن پیکر پسرش دو سال بعد در سال 1377 به رحمت خدا رفت. 16 ...
روایت دلیر مردانی که جان بر سر پیمان عشق فدا کردند/از بوی خوش سیب سرخ چذابه تا رزمنده خوش لباس
بازگو می کنم را خودم از زبان امان الله حامدی فر دستیار گردان نصرالله درباره کریم اندرابی فرمانده گردان نصرالله، شنیدم. امان الله حامدی فر تعریف کرد سال 63 در جبهه میانی منطقه میمک شب عملیات عاشورا، کریم انداربی فرمانده گردان نصرالله لشگر 5 خراسان، بعد از توجیهات اولیه و سازماندهی گردان پشت به بچه ها ایستاد و گفت: امشب عملیات سخت و سنگینی پیش رو داریم هر رزمنده ای که عذری دارد می تواند از تاریکی شب ...
بهت حاج مهدی سلحشور با دیدن اولین شهید
، نغمه سرود آخری که برایمان آورده بود. تا آن موقع به این فکر نکرده بودم که ممکن است یکی از ما هم شهید شود. اعضای گروه سرود، بچه های کوچک تر مسجد بودند و سنمان به جبهه نمی خورد، به جز چند نفر مثل محسن که حدود چهارده پانزده سال داشتند. خیلی از ما حتی برای پست دادن جلوی مسجد هم کوچک بودیم. وقتی به خانه رسیدم، اشک هایم مثل ابر بهار روان شد و هرچه مادر و خواهرهایم دلیل گریه هایم را می ...
ماجرای بامزه خنده رزمنده ها وسط دعای کمیل جبهه!
از مداحان درجه یک و خوب اراک است. از او بخواهید بیاید و دعای کمیل را بخواند . آقای بیات خیلی خوشحال شده بود که مداحی هست که مراسم را برگزار کند و از طرفی ناراحت بود که چرا من در این چند ماهی که واحد بودم، رو نکرده ام که مداحم! من در عالم خودم بودم و گوشه ای نشسته بودم که آقای بیات سراغم آمد و گفت: برادر هاشمی! چون امشب مداحمان نیامده، زحمت خواندن دعای کمیل را بکشید من هم به ...
افزایش قیمت لوازم التحریر و دغدغه های والدین
در حیاط منتهی به یکی از دالان های بازار بین الحرمین در حال استراحت است، می گوید: شوک واقعی پارسال بود که بچه ها بعد از کرونا باید حضوری می رفتن مدرسه، وقتی رفتیم خرید دیدیم قیمت ها نسبت به قبل از کرونا به شکل عجیبی بالا رفته، امسال هم بدتر از پارسال. خانم کناری اش اضافه می کند: اگر فقط لوازم التحریر گرون می شد باز آدم یه کاری می کرد، شما ببین تو این چند ماه، نون چند بار گرون شد، گوشت و میوه و هر ...
تبلور حماسه در موزه های حرم رضوی؛ از مجسمه سرباز اسلام تا گنجینه تمبر و اسناد دفاع مقدس
...، پشتیبانی و حمایت شیرزنان ایران در پشت جبهه های حق علیه باطل، سپاه پاسداران؛ کابوس ارتش بعث عراق، برپایی فریضه نماز در خط مقدم توسط جان برکفان ارتش اسلام، حمایت مردمی از رزمندگان اسلام، دفاع جنگنده های ایران از حریم هوایی مقدس جمهوری اسلامی و ... بر روی این تمبرها نقش بسته است. این تصویرها، هر کدام روایتگر بخش کوچکی از دوران دفاع مقدس است که دیدن آن ها همچون مروری از تاریخ این سرزمین در سال های ...
دورهمی رزمنده های دیروز و رفقای امروز/ روایتگری برای کسانی که خود روزی مرد اول میدان بودند
...> مداح همچنان می خواند، صدایش بغض دارد و حزن. غرق السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک است، رزمنده ها می روند به روزهای دفاع مقدس و عملیات محرم... دی ماه 1365 می شود، بچه ها با رمز یا زینب (س) کار را آغاز کرده اند. توسلشان به خانم بوده و دلشان کربلا، مداح همچنان می خواند و لابه لای واژه هایش روزهای جبهه در برابر چشم رزمنده ها مرور می شود، عملیات رمضان، بیت المقدس ، طریق القدس ، والفجر ...
دوخت ملحفه رزمندگان با نور ضدهوایی
کردم و چون بچه هم نداشتم همه ساعات روز را در مسجد می گذراندم و همسرم گاهی وقت ها شام می خرید و می آورد، من لباس رزمندگان را می دوختم و مادرم هم با بقیه خانم ها آن ها را اتو زده و دگمه می دوختند. سال 61، من، همسرم، پدر و مادرم با چهار خانم و یک آقای دیگر به نام آقای کهفی به اهواز رفتیم تا آنجا کمک کنیم، در طول مدتی که آنجا بودیم ملافه ها و لباس هایی را که داده بودند تمیز و مرتب کرده و برای ...
عظمت دفاع مقدس همچنان مغفول مانده است
و به شما ضربه ای می زنم، شما هم برای اطمینان دادن از حال خودتان کافی است دستان را به دست من برسانید. توجه کنید که این فرمانده گروهان تقریباً چند برابر دیگر رزمنده ها راه رفته بود. آقای مظاهری در یکی از رفت وآمدهایش واکنشی از یکی از رزمندگان دریافت نکرده بود. سه مرتبه جویای احوال رزمنده ها شده بود، اما واکنشی ازاین رزمنده ندیده و ازاین رو نگران شده وبه همین دلیل او را تکان داده بود. این رزمنده با ...
هدیه خاص
. مادر کرایه اتاق را داده بود و بتول خانم نیامده بود دم در. از همه مهم تر او پول داشت و فردا می توانست مثل بقیه بچه ها به جبهه کمک کند. فردا اول ماه بود و مثل ماه های قبل در مدرسه کمک های نقدی و غیرنقدی برای جبهه جمع می کردند. او تا حالا نتوانسته بود کمکی برای جبهه بفرستد؛ اما فردا می توانست. اول تصمیم گرفته بود با پولش دو کمپوت سیب از مغازه عمورمضان بخرد؛ اما بعد فکر کرد بهتر ...
رزمندگان می گفتند با صدای تو جبهه رفتیم
خیلی متفاوت تر از دیگران می دیدم. با چند وزیر هم به جبهه رفته بودم، این را می دیدم که آنقدر که با من احساس نزدیکی می کردند، با آنها اینطور نبودند. این نشان دهنده همان خلوصی بود که رزمندگان از آن لباس گرفته بودند. عشقی که در آن رنگ و لباس داشتند، به واسطه دفاع زیبای امام(ره) حس دیگری داشتند. مردم در کوچه و خیابان هم که مرا می دیدند، برخورد زیبایی داشتند. حتی در نماز جمعه به گونه ای با من برخورد می شد ...
آن سوی سرنوشت؛ همدلی آهنگ یک صدای ملت ایران
.... گروه تعاون به بخش های مختلف تقسیم می شد و عده ای از فعالان در این حوزه مکلف به رساندن خبر شهادت یا مجروحیت رزمندگان بودند. کارشان بسیار سخت بود؛ چراکه رساندن خبر شهادت به خانواده های منتظر کار راحتی نیست. متأسفاننه این دوستان کمتر دیده شده و کمتر به سراغشان می روند. بچه های تعاون، مظلوم ترین گروه در جبهه بودند. یادم هست زمان عملیات وصیت نامه، وسایل شخصی و کوله پشتی های خود را در ...
اتحاد و همدلی رمز موفقیت پیروزی های دفاع مقدس بود
به لحظه دوران هشت سال دفاع مقدس ثبت و ضبط شد توسلی یادآور شد: مبلغین در دوران دفاع مقدس بسیار تأثیر گذار بودند، شخصیت های دینی و معنوی به جبهه می آمدند و سخنرانی های بسیار تأثیر گذاری در بین رزمندگان داشتند. وی خاطر نشان کرد: توزیع روزنامه در بین رزمندگان از پایین ترین قسمت جبهه تا خط مقدم نیز انجام می شد. توسلی بیان داشت: لحظه به لحظه دوران جنگ چه خاطره گویی و چه ...
اینجا درس از نان شب واجب تر است | یک روز با کودکان کار و مهاجر که درس را رها نکردند
انستان می زند و با خنده می گوید: ما توی هرات زندگی می کردیم که برای ثبت نام کلاس اول از ما مدرک نمی خواستن، می رفتیم مدرسه و به ما می گفتن کف دست راستت رو از بالای سر به گوش چپت برسون، اگه این کار رو درست انجام می دادیم، می گفتن خب 7سالته، آفرین و می تونی بیایی کلاس اول. بنیامین هم در کنار مدرسه کار می کند و بعد از مدرسه با چند طاقه سفره به سمت خیابان های حوالی حرم شاه عبدالعظیم حسنی(ع) ...
شهادت بالاترین فضل الهی است
انقلاب که نوجوانی بیش نبودند بارها در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت کردند و مورد تعقیب ساواک قرار گرفتند. با آغاز جنگ تحمیلی نیز با وجود سن کم ایشان درس و تحصیل را رها کرده و پس از چندین بار شرکت در جبهه های حق علیه باطل در عملیات بدر مجروح و بالاخره در 29 اردیبهشت سال64 در خط پدافندی جزیره مجنون به آرزوی دیرین خود نایل و به دیدار معشوق شتافتند. شهید حمید حسین خانی در وصیت نامه خود می ...
تصاویری از عجیب ترین و شگفت انگیزترین جانور استرالیا
جانور را گرم نگه می دارد و لایه دوم و سوم از بدن پلاتی پوس در مقابل خطرات مختلف محافظت می کند. وزن هر پلاتی پوس بین 4/2-1 کیلوگرم است و به طور متوسط 12سال عمر می کنند. بزرگ ترین دشمنان این جانور عبارتند از مار، موش صحرایی و روباه. البته انسان ها هم با آلوده کردن محیط زیست این جانور، حضور آنها را در طبیعت به مخاطره انداخته اند. پلاتی پوس ها از کرم ها و حشرات مختلف دریایی تغذیه می کنند ...
از دانشگاه تا هویزه/ آشنایی با دانشجوی شهید دفاع مقدس
حضرت امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع بودند، برای دیدار با رزمندگان، به جبهه شوش رفتند. حسین و حاج صادق در این دیدار، در محضرشان بودند. آیت الله خامنه ای فرمودند: در این دیدار با رزمندگان نماز جماعت خواندیم. بعد از نماز بچه ها دور من جمع شدند و هر کس با من صحبتی داشت. بعد از چند دقیقه، من نگاه کردم. دیدم سیدحسین قرآنی در دست گرفته و عده زیادی از بچه ها دور او جمع شده اند و ایشان به قدری زیبا از ...
ماجرای عمو خسرو و اتاقکی به وسعت هشت سال دفاع مقدس+فیلم
کرد عمو خسرو داستان ما، متولد 1344 است، یعنی وقتی جنگ شروع شد، 15 ساله بود و از همان زمان دلش لرزید برای بودن در جبهه و دفاع از کشور: سن و سال زیادی نداشتم، بچه مدرسه ای بودم اما به فرمان امام و با علاقه قلبی خودم از سال 60 وارد پایگاه بسیج کنگاور در غرب کشور شدم، خدا آن موقع یک جرقه ای در وجود من گذاشت تا در این پایگاه ثبت نام کنم، حتی به خاطرش ترک تحصیل کردم و خوشبختانه پدرومادرم هم هیچ ...
دفاع مقدس مدرسه انسان سازی و مکارم اخلاق و معنویت بود
نکاتی چند حائز اهمیت است: 1- دفاع مقدس مدرسه انسان سازی و مکارم اخلاق و معنویت بوده است. اصلی ترین شاخصه رزمندگان اسلام التزام آنان به اقامه نماز و انجام نوافل در خط مقدم جبهه به شمار می آید. ترکیب شجاعت با عبادت فلز مجاهدین فی سبیل الله را مستحکم و خلل ناپذیر کرده بود. 2- مدارس در دفاع مقدس از درخشان ترین نهادهای فرهنگی و اجتماعی بوده اند. معلمان و دانش آموزان و مربیان امور ...
نگذاشتند پیکر امیرم را ببینم
می بندند. پسرش محمد علی 10 روزه بود که شهید شد. الان محمد علی برای خودش کسی شده است. از روحانیون برجسته قم است. هربار که به تهران می آید به من سری می زند. دیگ آش خیرات پسران شهیدم مادر آش رشته خیلی دوست دارد. تا وقتی از پا نیفتاده و ویلچرنشین نشده بود، هر بار هوس می کرد یا می خواست برای فرزندان شهیدش خیرات بدهد، آش می پخت. البته نه یک قابلمه کوچک، دیگی بزرگ بار می گذاشت و کاسه ...
روایت خانم دکتر فوق تخصص قلب از حضور داوطلبانه در جبهه جنوب
های ستون نظامی منافقی در جاده آسفالت اسلام آباد- کرمانشاه مشهود بود. وقتی دوباره به ایلام برگشتیم، باخبر شدیم که قرار است یکی از اعضای منافقین که اهل ایلام بود و در عملیات مرصاد از چنگ رزمندگان فرار کرده بود ودر منزل خودش مخفی شده بود، توسط مادرش لُو رفته بود! مادری که خیانت به کشورش را از جانب هیچ کس حتی فرزند دلبندش نپذیرفته بود! او را تلفنی به نیرو های امنیتی معرفی کرده بود تا در جلو چشمان خودش فرزندش را دستگیر کنند و در وسط میدان شهر او را به دار آویزند!... (تاریخ مصاحبه 19/12/ ...
جنگ چهره زنانه ندارد/ معرفی چند الگوی گمنام زنانه
بانوی شیرزن کارهای بسیار بزرگی از نظر تدارکات برای رزمنده ها انجام می داد و خودش مستقیماً مواد و بسته های تهیه شده را به دست آنها می رساند . او چنان اشتیاقی برای حضور در جبهه ها داشت که در آن زمان به مجلس رفت و درخواست خود را برای رفتن به خط مقدم اعلام کرد. مادر جبهه ها آن قدر رفت و اصرار کرد تا بالاخره مرتضی رضایی و محسن رضایی برایش کارت تردد صادر کردند . اولین محلی که زهرا محمودی در اهواز ...
نقاشی جنگ چطور مقدس شد؟/ بسیجی و الهام از سیدالشهدا (ع)
عزیز که خیلی پاک و خیلی باروحیه هستند. حاج محمدابراهیم همت ، این گونه به آن بچه ها می نگریست و حتی به خدا قسم می خورد این قدر مخلص هستند که آدم از دیدنشان لذت می برد . هم زمان با پیدایش حماسه های آنان و پس از پایان جنگ تحمیلی، گروهی از نقاشان به ترسیم و توصیف بصری این بسیجیان پرداختند. در مضمون پردازی این بخش از آثارشان، رزمندگان دلیری پدیدار می شوند که داوطلبانه در جبهه های دفاع مقدس شرکت کردند ...