سایر منابع:
سایر خبرها
تأکید شهید حسین تیموری بر پیروی از خط ولایت فقیه
.... خدا را شکرکنید که فرزندتان در راه خدا شهید شد و صبر و استقامت کنید که خداوند با صابران است. خداوند انشاالله به شما اجر اخروی و دنیوی و صبر عنایت بفرماید: پدرو مادر عزیزم مرا حلال کنید. و شما ای برادرانم: بعد از من سلاحم را بر دوش گیرید و راهم را که راه تمامی شهیدان اسلام است ادامه دهید،برادرانم وصیتم به شما این است که هرگز از خط امام که نشات گرفته از ائمه و پیامبر اسلام است خارج شوید ...
یک دهه هفتادی که جوان های زیادی را متحول کرد
خویشاوندان و مستندات شهید تقسیم شده است. در بخشی از کتاب آمده است: دلخوری کوچکی بین من و همسرم پیش آمد. همان لحظه همسرم گفت من از دست شما پیش دوست و همرزمت، شهید عباس دانشگر، شکایت می کنم. حرفش را جدی نگرفتم. دو-سه شب بعد، عباس را در خواب دیدم. هرچه صدایش کردم، بهم بی محلی کرد. سرش پایین اندخته بود و مثل همیشه خندان نبود. همان لحظه بیدار شدم. گفتم: خدایا چرا عباس به من بی اعتنایی کرد؟ هرچه ...
سورپرایز نسرین مقانلو در سالگرد درگذشت پسرش | اشک نسرین مقانلو تبدیل به خنده شد +ویدئو
مادرم رو هم ازم گرفتی؟؟؟؟ مادرم روحت شاد و مسیرت پر نور الان با ارشیا و بابا کنار هم هستید برای من دعا کنید که بتونم دوام بیارم. ساعت 5 بعد از ظهر پنجشنبه 7 مهر، مأموران کلانتری 137 نصر در تماس با بازپرس ساسان غلامی از مرگ مشکوک پسر جوانی در خانه اش خبر دادند. به دنبال این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد پسری 26 ساله در اتاق خواب مواجه شدند. در ...
شیخ زکزاکی چطور سرنوشت زنان نیجریه را تغییر داد؟
در حالی که سرش خیلی شلوغ بود. وقتی برای سخنرانی می رفت اتاقش را مرتب می کردم اما شیخ ناراحت می شد و می گفت شما چرا این کار را کردید؟! گاهی خودش غذا درست می کند و لباس هایش را می شوید. حتی نسبت به فرزندانش هم این احترام را قائل است و هیچ وقت از آنها کاری رانخواسته تا برایش انجام دهند. البته این عشق و احترام دوطرفه است. شیخ و همسرش نه تنها در انتخاب دین و راه و رسم صحیح الگوی مردم نیجریه ...
وحدت خود را حفظ کنید
کشیده غربش ریخته شده از اسلام دفاع نمای، نکندخدایی ناکرده بی تفاوت باشی که من فردای قیامت از شما شکایت می کنم . و سخنی با خانواده خود دارم. پدرم! مادرم! شما که مرا با هزاران زحمت بزرگ کردید مرا حلال کنید و از قربانی شدن فرزندتان در راه اسلام مبادا ناراحت شوید. برادران و خواهرانم را در راه اسلام تربیت کنید، اگر از طرف من خطا و اشتباهی رخ داده است مرا ببخشید. دعا برای ...
به کدامین گناه پسرم کشته شد+ فیلم
ید پسر بزرگم جشن نامزدی بگیریم عباس به مادرش گفت می خواهد با یک دختر ازدواج کند. او گفته بود فعلا شما سرباز هستید مدتی صبر کن تا برادرت ازدواج کند، پاسخ داده بود مادر تا آن تاریخ نمی مانم، می خواهم ازدواج کنم. یک هفته قبل از شهادت به همسرش گفته بود برای مشهد بلیت رزرو کردم، او گفته بود بگذار حقوقت را بگیری بعد می رویم که عباس گفته بود موقع عقد قول داده بودم شما را برای ماه عسل به مشهد ب ...
نمایشگاه کودک گرگان؛ جایی برای لمس عشق، شادی و زندگی
نقاشی و متن زیبای روز جهانی کودک است نظرم را جلب می کند جلو می روم و خودم را معرفی می کنم می گوید: "اولین جایی که اومدم کارگاه قصه گویی بود و من 10 تا عاشق این غرفه شدم و دوست دارم بازم به اینجا بیام." امیر عباس کودک خردسال دیگری که با شور و هیجان بسیاری در این نمایشگاه حضور یافته هم افزود: "داستان، قصه و نمایش را خیلی دوست دارم." مانلی هم که لباس زیبای سیاه و سفیدی بر تن ...
جهت پیروزی اسلام سلاحم را بردارید
الشریف) یونس و محسن نشده ام. آنها را از طرف من سلام زیاد برسانید برادرانم جبهه را خالی نگذارید و جهت پیروزی اسلام سلاحم را بردارید نه از روی انتقام. و امیدوارم که اگر شما را اذیت کرده ام مرا به بزرگواری خود حلال کنید. از همه اقوام و همسایگان که موفق به خداحافظی نشده ام می خواهم که مرا حلال کنند. من را در بهشت مصطفی دفن کنید و هر شب جمعه سر مزارم بیایید و شادم نمایید. برایم نماز ...
خداحافظی نکردی با نجمه، سورچی به هفته پایانی اجرا رسید
اعتقادات مختلفی دارند، ولی هر 2 پدر یک فرزند معلول هستند. قانع کردن سرکنسول درباره شفادهی امام رضا (ع) توسط زنی به نام نجمه که در اصل نام او فتانه است توسط زن و فرزند بزرگ سورچی سبب درگیری ها و تضاد اعتقادی در داستان این نمایشنامه می شود. سهیل دانش اشراقی (طراح صحنه)، علی کوزه گر (طراح نور)، پگاه ترکی (طراح لباس)، علی شفیعی ثابت (طراح گریم)، حسام ناصری (موسیقی)، مهدی عباسی (خواننده)، عظیم ...
شهید پورش همدانی از تشکیل جهاد سازندگی تا فرماندهی جنگ
الهی است و شما بهترین مادر دنیا هستید، من وقتی درباره شما و عظمت و محبت شما و همچنین صبر، استقامت، نجابت و تدین شما فکر می کنم سر شرمساری و خجالت فرو می آورم. وی افزود: برادرم نسبت به رعایت تقوی بسیار سفارش می کرد و معتقد بود که تنها راه موفقیت در دنیا و آخرت همین است و در قسمتی از وصیت نامه اش هم آورده است: خواهرم حجاب و تقوا را در راس امور قرار دهید و برادرم جنگ و جهاد را در کنار ...
چند وصیت نامه از شهدا
از شما یعنی پدر و مادر و مادربزرگم، برادران و خواهران خواهش می کنم و از شما تقاضا می کنم که حتماً به اینها عمل کنید.... اولی اینکه عزاداری نکنید، منظورم گریه کردن است یعنی گریه نکنید باید به خودتان تسلط کامل داشته باشید، مخصوصاً پدر و مادرم. دوم اینکه بعد از مرگ من یعنی حداکثر تا چهل روز بعد دیگر به هیچ وجه رضایت ندارم که هیچ یک از اعضای خانواده ام لباس مشکی و تیره بپوشند ...
فاطمیون سر می دهند، اما سنگر نمی دهند
هم داشته و دارد. اما فدای حضرت زینب (س)، فدای بانوی عاشورا. محمد فدایی حرم شد آمنه محمدی از نحوه شنیدن خبر شهادت همسرش می گوید: محمد بعد از اعزام به جبهه هفته ای یک بار با من تماس داشت و مرا در جریان احوالات خودش قرار می داد. اما قبل از شهادت دو هفته ای از او بی اطلاع بودیم. ما نگران بودیم و امکان ارتباط با او نداشتیم. یکی از همان شب ها خواب دیدم یکی از بچه های همسایه مان ...
زن 21 ساله: یکسال صیغه شادمهر بودم
بعد از چند روز ادعا کرد پدر و مادرش در آلمان زندگی می کنند اما قول می دهد که مرا خوشبخت کند. من هم که دوست داشتم تکیه گاهی در زندگی داشته باشم با وجود مخالفت های خانواده ام به او اصرار کردم تا به خواستگاری ام بیاید اما خانواده ام آب پاکی را روی دستم ریختند و معتقد بودند که به درد زندگی مشترک با من نمی خورد! من هم که فقط به ازدواج با شادمهر می اندیشیدم، شبانه وسایل شخصی ام را برداشتم و نزد او رفتم ...
دین خدا را یاری کنید که خدا شما را یاری می کند
و دوست داشته باشید برای خدا. اگر رفتم از همه شما حلالیت می خواهم و اگر نرفتم باز خدمتگزار هستم و دعاگوی امام باشید، دین خدا را یاری کنید که خدا شما را یاری می کند در دنیا. همیشه به یاد مرگ باشید و به بی وفایی دنیا که چه سان انسان را در خود غوطه ور می کند اگاه و اعتماد داشته باشید. پدر و مادر عزیزم مواظب یکدیگر باشد و خواستید یادم کنید برایم دعا کنید، دعا کنید که خدا قبولم کند. دوستتان دارم مواظب سید و با افتخار در این دنیای گذرا زندگی کنید و آخر اینکه هر کس که مرا می شناسد از برایم حلالیت بطلبید. انتهای خبر/ ج ...
بهترین روزم، روز نابودی صهیونیست هاست
شهید شدم و از شما پرسیدند چه چیزی می خواهید، بگویید دیدار حضرت آقا ؛ و تنها چیزی که توانست من و محمدمهدی را بعد از شهادت همسرم بسیار خرسند کند دیدار با رهبر معظم انقلاب بود. " همسرشهید خیزاب از عشق و ارادت شهید به امام زمان (عج) نیز این گونه گفته:"همیشه یک ارادت خاصی به امام زمان (عج) داشتند تا آنجایی که محمدمهدی را یک جورایی هدیه از خود امام زمان (عج) می دانستند.... محمدمهدی ظهر نیمه ...
سرگذشت عبدالرحیم جعفری : روایت عکس با فرح و مصادره انتشارات امیرکبیر
کتاب های شما جوانان را گمراه می کند. پدر من پاسخ داده بود؛ کدام جوان ها؟ همان کسانی که در جبهه می جنگند؟ بعد آقای جنتی گفته بود، بس کن قالتاق؟!. این ها به این رمان هایی که در آن صحنه ی ماچ و بوسه بوده اشاره کرده اند، پدر گفته بود بالای 15 درصد از کتاب های من دینی و اسلامی است. اما گفته بودند برای سرپوش گذاشتن بر جنایات آن ها را چاپ کرد. محمدرضا جعفری می گوید از فردای روز دادگاه تا روز ...
شوهر هوسبازم از شب اول عروسی من را به آغوش دوستانش فرستاد و...!
نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود . بلکه پدر و مادرم هیچ گاه توجهی به نیازهای عاطفی و روحی ما نیز نداشتند. با وجود این من با همه سختی ها به تحصیلاتم ادامه دادم و برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی وارد دانشگاه شدم. این در حالی بود که باز هم خانواده ام اهمیتی به این موضوع نمی ...
وقتی روایت را جرعه جرعه سرمی کشی و طعم هرقصه زیر دندانت حس می شود
پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد من روزی لذات فلسفه را خواندم و حسابی سر ذوق آمدم؛ اما وسط زندگی ناگهان غصه ازدست دادن بابا چنگ انداخت توی دلم و یک کاغذ گذاشتم جلوم و لیست کارهایی را که باید بکنم نوشتم روی آن چون من پسر همان پدر بودم پسری که شوفری بلد بود و هم نام پدرش بود؛ اما قارداش صدایش می زدند. هم نامی من با پدرم موضوعی بود که در هر مرجع رسمی که فرمی پر می کردم مورد سؤال بود و من با هربار ...
خون عباس چگونه دخترها را چادری می کرد؟!
شرکت می کند. گاهی بعد از نماز جماعت در حسینیه امام علی یا در حسینیه آیت الله بهاء الدینی سخنرانی بود. راه دور بود و سوئیچ ماشین اداری هم در دست عباس بود. اما من ندیدم که عباس به تنهایی با وسیله نقلیه سپاه به نماز بیاید؛ بلکه ایشان با لباس آراسته و پوتین و پیاده در نماز جماعت حضور پیدا می کرد. * نصرت الله یعقوبی / همکار شهید آن قدر نسبت به او محبت پیدا کرده بودم که دلم ...
مروری بر زندگی شهید بهداریان نژاد
گرفته است صلاح ندانستم و نمی دانم. لباس جنگی حکومت اسلامی را انتخاب کردم تا شاید بتوانم به نوبه خود به دین اسلام و قرآن و به سربازی وحدت برای اسلام و امام زمان (عج) و نایب بر حق او امام امت سهمی داشته باشم. برادران تا وقتی که لباس رزم نداشتم، در میان شما بودم قدر و ارزش حکومت اسلامی و جبهه و جنگ در راه خدا را نمی دانستم ولی هنگامی که در یک جهاد بزرگ و در یک حمله به دشمنان اسلام شرکت کردم ...
ننگ است در خانه بمانیم و دین خدا در خطر باشد
حادثه تشنه لبان کربلا هستند. با لب تشنه، امام حسین (ع) را با یارانش چرا شهید کردند؟ به خاطر همین قرآن و اسلام بود، درآن روز عاشورا امام حسین (ع) با یارانش را شهید کردند، بچه هایش و خواهر عزیزش زینب (س) را به اسارت بردند. این جنگ ما هم کربلای دوم است و در تاریخ ثبت خواهد شد انشاء الله. ای پدر و مادرم، برادر و خواهرانم اولاً آخرین سلام را به شما عرض کنم به امید خدا جوابش را بدهید ...
زندگینامه شهید بَدر از دیار رامیان
بلکه خوشحال شوید وبگویید که مهدی تازه متولد شده وشیرینی وشربت پخش کنید . ضمناًاگر می شود جنازه ام را تشیع نکنید چون پیش شهدای کربلا و17شهریور خجالت می کشم وبرسنگ قبرم بنویسید پرکاهی هدیه به امام زمان(عج) وهر کجائی که پدرومادر عزیزم گفتند مرا دفن کنید وبرایم فقط دعا کنید که خدا گناهان من را ببخشد. پدرومادر عزیزم مبادا گریه کنیدوناراحت شوید چون من به رهبرم به حسین زمان لبیک گفتم ...
نگاهی کوتاه به زندگی پاسدار شهید محمد حاتمی
شد وسرانجام درسحرگاه جمعه تاریخ26 دی ماه 1365 درعملیات کربلای پنج با رمز یا زهرا(س) براثر بمباران شیمیایی واصابت گلوله به سرش به آرزوی دیرینه اش رسیدوبه لقاالله پیوست. فرازی از وصیت نامه پاسدار شهید محمد حاتمی به نام خداوند بخشنده ی مهربان خدایا شکرت می کنم و بارها هم می گویم شکر، که مرا به راه راست هدایت کردی و مرا یاری کردی تا بیاندیشم که هستم و آخر منزل من ...
می گفت؛ بهترین روزم روز نابودی صهیونیست هاست
گفتند که نه این هدیه حضرت رقیه(س) بوده برای شما و برای خودتان بردارید. این عروسک هم اکنون در گنجینۀ شهید خیزاب هست. ما این را به فال نیک گرفتیم و گفتیم خدا به ما یک دختر می دهد و اسمش را رقیه می گذاریم. چون هر دو علاقه مند به امام زمان(عج) بودیم عروسی مان نیز شب نیمه شعبان بود و برای امام زمان کارت دعوت نوشتیم. آقا مسلم با چند تا از دوستانشان صحبت کرده بودند و مداح آورده بودند و عروسی مان بدون گناه ...
با مردم خوش اخلاق باش
به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز، شهید ابراهیم جعفری یکم فروردین 1333 در روستای بانگود از توابع شهرستان حاجی آباد به دنیا آمد. یادگار شکرالله و ثمن دو ساله بود که پدرش از دنیا رفت و او در آغوش مادرش بزرگ شد اما در همان روزهای نوجوانی مادرش را نیز از دست داد. این نوجوان که سال ها بعد شهادت در انتظارش بود تا کلاس پنجم ابتدایی تحصل کرد اما به دلیل فشارهای ناشی از از دست دادن پدر ...
حیف اسم مرد که روی شوهر من بگذارند/ غیرت و مردانگی همسرم از بین رفته است و...
اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد مراجعه کرده بود. این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ ...
روایت دلتنگی های برادر برای اسماعیل / علاقه خاص که دو رفیق را به هم رساند
... اسماعیل، تعزیه را به عشق امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) برپا می کرد برادرم از همان کودکی به خاطر اخلاق ویژه ای که داشت، محبوب عام و خاص و عزیزدردانه همه بود، رفاقت من با او از همان کودکی رنگ و شکل ویژه ای به خود گرفته بود، از بازی های کودکانه، تعزیه، مدرسه و هرچه فکرش را کنید. در خانواده ما همیشه ارادت خاصی به اهل بیت (ع) و علی الخصوص امام حسین (ع) و برادر با وفایش ...
حجاب و نماز دو سلاح مهم
گر از خداوند متعال طلب صبر برای شما می کنم. مادر و پدر عزیز شرمنده از اینکه هیچگاه نتوانستم برای شما یک فرزند خوب باشم امیدوارم از این بابت بنده را عفو نمائید. برادر عزیز همچنین برای شما یک برادر باوفا نبودم و تو ای خواهر از تو می خواهم که با همان حجاب و نمازت که دو سلاح مهم می باشد روح مرا شاد نمایی التماس دعا از همگی. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار. دوم دی ماه 1365 علیرضا مؤذنی . والسلام. انتهای پیام/ ...