سایر منابع:
سایر خبرها
سبک زندگی فردی آیت الله بهجت(ره)
اندیشه و عمل رهجویان و سالکان بود. حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی بهجت در گفت وگو با خبرنگاران سبک زندگی این عارف روشن ضمیر را تشریح کرد. *سبک زندگی فردی آیت الله بهجت *از سبک زندگی فردی آیت الله بهجت در منزل (نوع و مقدار غذا، مقدار خواب و ...) و نحوه تعامل با خانواده و فرزندان، در مجموع سال هایی که در خدمت پدر بزرگوارتان بودید، بفرمایید؟ خوب قهراً یک ...
روایت وزیربهداشت از طبابت سران عرب/ با بساز بفروشی پولدار نشدم!
کردم مربوط به سلامت مردم است؛ از حوزه مسئولیت ام اشکال کردم. آقای مهران مدیری از دوستان خیلی خوب من است و خیلی لطف کرد و 4-5 بار همدیگر را دیدیم و درباره همین موضوع صحبت کردیم. خودش هم واقعا از آن برنامه راضی نبود. البته من نمی توانم از جانب ایشان وقتی نیستند صحبت کنم؛ به همین دلیل توضیح بیشتری نمی دهم. اما هم ایشان و هم دیگران تلاش کردند تا به نحو دیگری سریال پیش برود. خود ایشان و آقای مهدوی که ...
چشم انداز سیاست در سال 95از نگاه سیاست مداران
که جامعه توانایی های خود را افزون کند و شخصا آرزو می کنم بتوانم آنچه آموختم به دیگران بیاموزم تا جوانان از تجربیاتم استفاده کنند. 20 سال است که تعطیلات نوروز را در تهران می گذرانم. در منزل و بدون هزینه خاص خواهم ماند. برای ما ایرانی ها خانه جای خوب و مأمن امنی برای استراحت است. می توانم در این ایام بدون دردسر اوقات خود را در خانه بگذرانم. احمد شیرزاد: ادامه پایبندی به خرد جمعی ...
نقش آیت الله کاشانی در ملی شدن صنعت نفت/از هیچ چیز واهمه نداشتیم
. یکی از همین علمای بسیار محترم، بعد از روضه خود در منزلش، مرا خواست و خیلی به من اظهار لطف کرد، ولی در عین حال یک حرف خیلی بدی درباره آیت الله کاشانی زد. او می خواست مرا متقاعد کند که دیگر به منزل ایشان نروم. من جوان بودم و چون روی اصل مردمی و دلاور بودن آقای کاشانی، عاشق ایشان بودم، گفتم: ایشان چیزی دارد که شما ندارید، برای همین من باید بروم آنجا . *می خواست شما را مرید خود کند؟ ...
در 45 درجه سانتیگراد
قصه برایم آشنا هستند، اما همه چیز را هم درباره شان از خاطر برده ام. اتاق زمهریر است.. خیابان ها از باران خالی شده اند. کنار آتش، رادیویی است و ترانه ای درباره باران که بر خیابان های (کاراکاس) می ریزد و در همان موقع همین باران روی کشتی های به گل نشسته در (باب المندب) و روی اسلحه های انقلابیون بر دروازه های پایتخت کامبوج (پنوم پنه) و بر روی تانک های متلاشی شده در صحرای سینا می بارد ...
با یک میلیارد هم به پرسپولیس نمی روم
شروع مربیگری ام این شیوه را انتخاب کردم. *الگوی شما در مربیگری و مدیریت کیست؟ در آن دو ماهی که با لورکوزن آلمان بودم از دام درس های زیادی گرفتم. سبک من پیروی از کریستف دام است. من در آن مدت اجازه داشتم در کنار تیم باشم و هفته ای یک بار هم به هتل دام بروم و در اتاقش با هم صحبت کنیم. یکی از این روزها پرسیدم: بزرگترین آرزوهای فوتبالی ات چیست؟ گفت: من آرزو دارم وقتی تماشاگر وارد ...
مأموران پلیس راه، غریب ترین خادمین غریب الغرباء
تعطیلی که همه مردم به اتفاق خانواده برای تفریح و مسافرت از شهر خارج میشوند مهلت کوتاه کنار خانواده بودن پلیس راهی ها تمام میشود. دقیقا هنگامی که ما از رانندگی زیر نم نم باران لذت میبریم استرس پلیس راهی ها به اوج میرسد که امروز چه حادثه ای رخ خواهد داد. یک ماه قبل از اینکه ما برای سوگواری امام رضا علیه السلام کاروان پیاده راه بیاندازیم آنها به امنیت ترافیکی جاده ها می اندیشند. پنجشنبه ها برای ...
چند روایت معتبر درباره ی برزخ
1 درست مثل این بود که بروی لبه ی چاه عمیقی بایستی و بعد لحظه ای زل بزنی به اعماق ناپیدای چاه و ناگهان بی هوا سُر بخوری و سقوط کنی توی آن. این دقیقا همان چیزی بود که بعدازظهر چهارشنبه هفدهم دی ماه 1385 برای من اتفاق افتاد و من با سر سقوط کردم توی چاه عمیقی، توی چاه خیلی عمیقی، به اسم سوفیا. موضوع مربوط به وقتی است که من تازه در رشته ی دکتری ادبیات قبول شده بودم و آن روزها فکر می کردم بدون این که به کسی یا چیزی آسیب بزنم، می توانم در این دنیای عوضی عاشق کسی بشوم و بعد او را با خودم بردارم و بروم گوشه ی خلوتی و شروع کنم به زندگی کردن. همیشه فکر می کردم می تو ...
از 50 سال برگزاری مجلس اباعبدالله(ع) تا توجه ویژه به همسر و خانواده
، باور نمی کردم، آقا این حرف ها را جدی بگیرد، چون مأمور را نپذیرفته بود، این ها را هم، گفت و خداحافظی کرد و رفت، فردا که شد و به کلاس درسمان رفتیم، از درس که می آمدم، دیدم همه بقال و عطار و اهل محل و طلبه ها می گفتند آقا چرا امروز دیر کرد، نزدیک آفتاب آمد، برایم مسئله بود. آمدم دیدم آقا مشغول وضو گرفتن است. رفتم پیش والده پرسیدم آقا مشکلی برایشان پیدا شد، چرا امروز صبح دیر برای نماز رفته اند گفت ...
دختری که از چشمانش خون می بارد!
حالت عادی بر می گردد. آزمایش خون دادم و همه چیز عادی است. بعد از اولین خونریزی، تا دو هفته هر روز از چشمان مارنی-رای خون می آمد تا اینکه به گفته خودش یک روز در فروشگاه بودم که ناگهان خونریزی از هر دو چشم و هر دو گوشم آغاز شد و مجبور شدم دوباره با آمبولانس به بیمارستان بروم. او که برای وضعیتش دکترهای متخصص زیادی را می بیند می گوید که کسی هنوز تشخیص نداده مشکل اصلی چیست. به او گفته شده ...
هنرمندان و چهره های اجتماعی عید کجا می روند؟
که با کمپ زدن در دشت سقفتان را هزاران ستاره خواهد کرد... قطعا من اگر می خواستم غیر از تهران در عید به جایی بروم به بلوچستان می رفتم تا ایران را متفاوت ببینم. در بلوچستان کوه های مریخی دیدنی هستند، کوه هایی که دست باد و باران مثل مجسمه آنها را تراشیده. در داخل کوه و فاصله بین چابهار تا گواتر سواحل ماسه ای زیبا و بی نظیری داریم که در جنوب فرانسه هم وجود ندارد. چند وقت پیش شعاری نظرم را جلب کرد که آن ...
مهراوه شریفی نیا؛ قبل از کیمیا، بعد از کیمیا
هم می رفتیم گل و گیاه می خریدیم، اتاق را شبیه خانه کرده بودیم که حال مان خوب باشد چون قرار بود شش ماه در یک اتاق ده دوازه متری زندگی کنیم و آشپزی هم نکنیم. خیلی سخت بود. من آمدم تهران پلوپز بردم که مثلا اگر یک روز آف باشم غذا بپزم و حال مان خوب باشد و ... چه مدت آبادان بودید؟ - شش ماه. البته می رفتیم و می آمدیم. طولانی ترین زمانی کهآنجا بودم 38 روز بود که دیگر تحمل نکردخ و ...
قربانی ما این بار پای پیکرش ذبح شد
جبهه برود، یک شب آمد پیشم و گفت: مادر جان! من قصد دارم به منطقه بروم. ابتدا مخالفت کردم، چون سن و سال زیادی نداشت، 18 سالش بود که به همراه پسر خواهرم پسرخاله اش راهی جبهه شد و بالاخره توانست با حرف هایش قانعم کند. صبح که خواست برود هیچ ساک و وسایلی با خودش نبرد، فقط با همان لباسی که به تن داشت عازم شد، وقتی که داشتم با او خداحافظی می کردم، خیلی گریه کردم، طوری که نتوانستم تا دم در او را ...
مارابرای مسابقه آفریده اند،نه دین داری حداقلی!
مردم آنجا خدمت کند رفیقش می گوید که من شاهد بودم که این وصیت نامه را در حرم امام رضا(ع) نوشت. گفت: این سفر بروم دیگر بر نمی گردم. وقتی مسائل سوریه شروع شد، شروع کرد دو سال عربی کار کردن و یک مقدار هم روی لهجۀ سوری کار کرد. گفت: می خواهم بروم به این مردم خدمت کنم. وقتی داشت می رفت، با خودش یک مقدار دارو هم بُرد. و گفت: قرض می گیریم. چوب خط من خیلی جاها پُر شده ولی هنوز آبرو دارم. یک لیستی ...
زندگی کردن در نقش دروغ است!
ادابازی درمی آوردم. از هر وقت خودم هم یادم است، اینطوری بودم. این ور و اون ور خونه در حال ادا بازی بودم از بچه گی خیلی با پدرم سینما می رفتم، آن دوره ها یادم است که عاشق دو کارآک تر بودم. یکی صاعقه بود و یکی شِزِم. مثل سوپرمن بودند که شنلی هم داشتند و پرواز می کردند و می رفتند وآدم بد ها را نابود کرده و به کمک آدم خوب ها می رفتند. من شزم می شدم. چادر مادرم را می اوردم وبه برادرم می گفتم که ...
ماجرای بازرگانی که روی قبر شیخ انصاری(ره) زار می زد
موعظه بنشینید که خیلی اثر دارد. بزرگان اگر به مقام والا رسیده اند، این گونه بوده اند. درباره شیخ انصاری(ره) نقل شده که روزی مردی را دیدند که خود را روی قبر شیخ انداخته و گریه می کند. پرسیدند که چرا گریه می کنی؟ و او گفت: من جریانی از شیخ دیدم که نمی توانم، گریه نکنم. گفتند: چه بوده است؟ گفت: عده ای مرا اغفال کردند و به من پول دادند که بروم و شبانه شیخ انصاری را به قتل برسانم. شمشیری ...
نشست دیدار و گفتگو با محمدتقی پورنامداریان با حضور محمدرضا شفیعی کدکنی برگزار شد..
.... یادم هست که از سال 1353 تا 1357 که آقای دکتر خانلری راهنمای من بودند هیچ ننوشته بودم، نزد ایشان رفتم و گفتم که این مقدمۀ هفتاد - هشتاد صفحه ای برای پایان نامۀ من است. خیلی استقبال کردند ولی بعد از دستگیری ایشان، از استاد شفیعی کدکنی که از آمریکا آمده بودند، خواهش کردم که قبول کنند. وقتی این هشتاد صفحه را نزد ایشان بردم گفتند که همین نوشته ها را برای دفاع آمده کن و از سرشان هم زیاد است! اما ...
بزرگترین شاعر پاکستانی در شب بخارا
آن قدر و منزلتی که در ایران دارم را در کشور دیگری نداشتم. به تئاترها رفتیم و به تماشای فیلم ها پرداختیم و در همایش های مختلف شرکت کردیم چنان فضای شاعرانه و مردمانی شعردوست در اینجا هستند که تا به امروز به زندگی خود ندیده بودم. وقتی از اینجا بروم تهران و شیراز و اصفهان و مشهد و قم و ... را بخاطر خواهم داشت. در جهان، کدام زبان دیگر به حد زبان فارسی شخصیت های بزرگی چون جامی و فردوسی و ... را در دل ...
قلمی انقلابی در خدمت به مردم و نظام اسلامی(گزارش روز)
. هفده سالم بود در صفحه مدرسه کیهان قلم زدم. هم درس خواندم وهم کار کردم.بیشتر وقت ها خودم بودم. ابایی نداشتم از گفتن صادقانه افکارم. شاید من ساده ترین زن دنیا باشم، اما ساده اندیش هرگز. روزنامه نگار باید شنونده خوبی باشد، خوب تحلیل کند و صادقانه انتقال دهد. تداوم پیوند مردم و مسئولان با قلم متعهدانه گزارشگر فریده شریفی یکی از فعالان تحریریه روزنامه کیهان که اخیرا با سرویس گزارش روز ...
فرهنگ در رسانه
بهبودی (مدیر ورسوس) را از طریق همسرش، فرید جهانگیر، می شناختم. ما سال ها پیش، یک نمایشگاه در مونتسر داشتیم که در آن، من بودم، محمد حمزه، حمیدرضا حکیمی، شیده تامی و فرید جهانگیر و دیگران. من نتوانستم برای نمایشگاه بروم. در همین حد آنها را می شناختم. بعد درباره بقیه داورها پرسیدم، اسم های شان را گفتند و به این ترتیب بود که ما کار را شروع کردیم. مرحله انتخاب آثار چند جلسه طول کشید؟ ...
همراه با پخش مارش از رادیو اعلامیه شهادتش را می خواند
عکس تفنگ، هفت تیر، هواپیما و هلی کوپتر بود، می خرید و به در یخچال می چسباند. از همان کودکی با ابزارآلات جنگی آشنا بود و رابطه خوبی با آنها داشت، یک روز آمد خانه و گفت: مامان! من دیگر نمی خواهم مدرسه بروم. گفتم: چرا؟ گفت: آقای طوفانی برای دیر رفتنم مرا زد. به او گفتم: چرا دیر رفتی؟ گفت: با دوستانم رفته بودم راهپیمایی، آقای طوفانی هم وقتی متوجه این گونه فعالیت هایم شد مرا زد. ...
آقامهدی برایم معما بود...!
. مال بیت المال است. گفتم: می خواستم دو سه کلمه ای بنویسم، همین! گفت: اشکال دارد خانم. یا..... اگر بخواهم هست تا چند صد برگ ردیف کنم از این خاطرات کوتاه! اما این چند قطعه کوتاه خوب روایت می کند جنبه معماگونه بودن آقامهدی را! منِ نوجوان سال هر بار که این خاطرات کوتاه را از دیگران می شنیدم و یا خودم می خواندم، با خودم می گفتم: آقامهدی پس کی زندگی می کرده ...
دایی مقصر نبود، او تحت تاثیر قرار گرفت
در ارتباط بودند آنقدر فهیم و با فرهنگ بودند که در این مدت بسیار به من محبت کردند و هیچ موقع نمی توانم محبت های آنها را جبران کنم. جا دارد که از این موقعیت استفاده کنم و آرزو می کنم که سال 95 سال خوب و پربرکتی برای تمامی مردم ایران باشد و غم و غصه از زندگی آنها دور شود. در مجموع امسال فوتبال با من خوب نبود و به همین دلیل هم من خود را از فوتبال طلبکار می دانم. * پس از پایان محرومیت تان ...
آن مرد با سوت آمد!
برایم لذت بخش تر شد. سال های اول خدمت در حاشیه های شهر بودم و در روستاهای اطراف تدریس می کردم. وقتی سختی های کار را به چشم می دیدم و لمس می کردم، بیشتر علاقه پیدا می کردم و لذت می بردم . در جواب سؤالم که چرا سراغ روش های ابداعی برای تدریس رفته، می گوید: انگیزه اصلی برای اینکه به سراغ روش های تدریس مربوط به خودم بروم این بود که دور و بر من خیلی ها بودند که از سابقه تدریس خودشان صحبت می کردند ...
طاهرزاده: معبر تاریخی نسل ما برای عبور از مدرنیته، روح الله الموسوی الخمینی است
وب سایت استاد اصغر طاهرزاده نظریه پرداز و متفکر اصفهانی، مشروح گفتگویی از وی را پیرامون مدرنیته منتشر کرده است که متن کامل آن در ادامه آمده است. گفتگو را با یک گلایه شروع می کنم. علاقمندان شما می پرسند چرا کمتر تن به مصاحبه می دهید؟ بسم الله الرحمن الرحیم. دلیلش این است که فضای ارائه افکار در این تاریخ تنگ است. یک جاده کشیده اند که همه بناست در این جاده بروند. آقای مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام می گویند که یک پادشاه تختی ساخته بود و می گفت همه باید اندازه این تخت باشند . هر کس بلندتر بو ...
به پرسپولیس نرفتم چون استقلالی ام
ملی نظر مثبتی روی من نداشته باشند ولی باز هم می گویم که ناامید نیستم. * قصد دارید تا چه زمان به فوتبالت ادامه دهی؟ - حرف زدن برای گلری که تازه 33 ساله شده زود است. گلری پستی است که شما تا سن بالا می توانید در آن فعالیت کنید. فعلا که تصمیمی برای خداحافظی از فوتبال ندارم و حالا حالاها می توانم کارم را دنبال کنم. * بهترین اتفاق سال 94 برایت کدام بود؟ - حقیقت ...
پیشنهاد استقلال را برای برخی چهره ها رد کردم
الان اعتقاد دارم پدر حتی اگر روی تخت بیمارستان هم باشد فرزندانش پشت شان به کوه گرم است. همان پدر مثل خورشیدی می ماند که نور و گرما به خانواده و فرزندانش می دهد. از آنجا که پدرم خیلی خانواده دوست بود همه ما در یک ساختمان زندگی می کردیم. بزرگی و ابهت و در عین حال محبت ناصر حجازی به قدری زیاد بود که بعد از 4 سال فقدان او آزارمان می دهد. شاید یکی از دلایلی که باعث شد نتوانیم در ساختمانی که پدرم ساخته ...
سید احمد خمینی؛ سربازی برای ولایت فقیه
حبیب الله عسگراولادی می نویسد: در شرایط بحرانی سال های 66 و 67 یک بار خدمت حضرت امام رسیدم و به امام عرض کردم ما نمی خواهیم به طور حضوری برای شما زحمت ایجاد کنیم وقتی می خواهیم مطالبی را به طور شفاهی به شما برسانیم، چگونه عمل کنیم. که تکلیف از ما ساقط شود؟ امام در جواب گفتند: اگر می خواهید پیام شفاهی به من برسانید به احمد بگویید چون او هم حرف شما را خوب می فهمد و هم مطالب را خوب و سالم می رساند. هر ...
خدمت حضرت زهرا به پیامبر الگوی دختران باشد/ پیروی از سیره فاطمی، راه تحقق اهداف عالیه اسلام
: او کسی بود که سوره هل اتی و کوثر در شأن او نازل شد. وقتی به سبک زندگی حضرت زهرا(س) در تاریخ نظر می افکنیم، گویا باران رحمت الهی با وجود نازنین این یگانه بانوی عشق و عطوفت بر خانه رسول الله(ص) باریدن گرفته است. پیروی از سیره ائمه اطهار(ع) راه رسیدن به کمال الهی است احمدی افزود: با توجه به شرایط جامعه امروز، باید سیره ائمه(ع) بیشتر و بهتر برای همگان روشن شود تا با تأسی از سیره ...
مظلومی: می دانم از کجا به استقلال فشار می آورند/ مگر رقیب ما چه کرده است؟
فشارها از کجاست که به استقلال می آید و برخی ها نمی خواهند استقلال موفق باشد و به دنبال ضربه زدن به این تیم هستند. مگر ما تراکتور و سپاهان را شکست ندادیم و مقابل آنها گل هم نزدیم، چطور می شود که زیبا بازی نکردیم؟ ما در حال حاضر صدرنشین لیگ هستیم. پس این نشان می دهد که از لحاظ فنی خوب بودیم و وقتی بار فنی خوبی داشته باشی، توانسته ای زیبا بازی کنی. وی در ادامه تصریح کرد: مگر بقیه تیم ها ...