سایر منابع:
سایر خبرها
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
17 راه برای پس انداز پول در تعطیلات
متوجه می شود که تاریخ پاسپورتش منقضی شده است، بنابراین برنامه سفر به هم می خورد و اعضای خانواده هیچ کاری نمی توانند بکنند غیر از اینکه از خیرِ سفر بگذرند. دیگر بدتر از این نمی شود... حالا خانواده یک پرواز ارزان و البته غیرقابل استرداد را از دست داده اند... پاسپورت شما باید به مدت شش ماه پس از بازگشت اعتبار داشته باشد. ضمن اینکه حداقل دو صفحه از آن برای ویزا و مهرهای ورود و خروج خالی باشد. ...
تا زمانی که صدایم درآید، گزارش می کنم/ بدون فوتبال می میرم
.... تفاوت نقد با تهمت و فحاشی این گزارشگر اما در پاسخ به این پرسش که آیا نقد پذیر است یا خیر؟، جملاتش را اینگونه کامل می کند: خودم دائما از برترین مربیان فوتبال دنیا انتقاد می کنم، نباید از انتقاد بر علیه خودم شوریده بشوم اما دقت کنید وقتی حرفی منصفانه و سازنده نباشد، دیگر اسمش نقد نیست؛ تهمت و فحش است. بنابراین استفاده از تعبیر نقد سازنده و منصفانه بیانگر این است که می توان ...
مزدا 3 2016 در برابر هوندا سیویک 2016
عبارت اند از: شارژر بی سیم تلفن همراه Qi، کروز کنترل تطبیقی، سیستم کمکی حفظ مسیر، اپل CarPlay، اندروید اتو، و همچنین دوربین بزرگ LaneWatch که تمام نقاط کور را پوشش می دهد. تمام این ویژگی ها تنها در سیویک وجود دارد و در مزدا نمی توان آن ها را یافت. مزدا از ویژگی های نظارت بر نقاط کور و یک صفحه نمایش سر بالا برخوردار است، اما چندان ارزنده به نظر نمی رسند و مفید بودنشان اثبات نشده است. ...
مروری بر پرونده تهاجم نظامی عربستان به یمن + آمار تلفات
یمن آنچنان پیچیده و چند بعدی است که کنار هم قرار دادن ابعاد مختلف آن ها فهم اهمیت یمن در معادلات منطقه ای و فرا منطقه ای را میسر می سازد. یمن موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و بسیار چشمگیری دارد که آن را از نظر استراتژیک پراهمیت ساخته است. با نگاهی به نقشه می توان به سادگی به نسبت آبراه باب المندب، خلیج فارس، دریای سرخ و اقیانوس هند و همچنین شبه جزیره عربستان، غرب آسیا، شمال آفریقا و شاخ آفریقا پی ...
تولیدات شبکه استانی را در مقایسه با تولیدات تهران قضاوت نکنید/ تبلیغ کنندگان ماهواره بیشتر از بینندگان ...
موفق شویم هرچند که تعداد این سریال ها شاید کم باشد. تبلیغ کنندگان ماهواره بیشتر از بینندگان آن است البته توجه داشته باشیم که زرق برق های برنامه های ماهواره ای نیز جذب کننده است. اما شبکه های ما نیز بیننده دارند و در این میان طبق شبکه سهند 83 درصد بیننده دارد. اما به نظر من تبلیغ کنندگان ماهواره بیشتر از بینندگان آن است. ما مخاطب و نیازش را شناخته ایم که اگر غیر از ...
گفتگو با لیلا حاتمی و علی مصفا درباره سینما و زندگی
نظر سلیقه ای، خیلی جاها مثلا سر شیدا اصرار می کرد که نرو! - مصفا: به هر حال خیلی تحمیلی نیست. هیچ وقت نظر یکی باعث نشده آن دیگری فیلمی را برود یا نرود. فقط در حد این بوده که در موردش صحبت کنیم و نظر هم را جویا شویم. - حاتمی: البته همیشه به عنوان آدمی که سلیقه علی را قبول دارم، از او سوال می کنم. جدا از این نظراتِ در حد پیشنهاد، شما یک رابطه زناشویی هم با یکدیگر ...
همسرم را در قمار شوم باختم!
...: لحظه ای بر اوج آن بام کبود نقطه ای بود و سپس هیچ نبود در واقع می توانیم بگوئیم عقاب انتخاب می کند لحظه ای زندگی کند ولی همان یک لحظه را در اوج بام بلند آسمان بگذراند به جای این که عمری طولانی در میان زباله ها داشته باشد. در این حکایت زیبا دکتر خانلری به ماهیت دشوار انتخاب اشاره می کند که این موضوع از سوی دکتر محمد رضا سرگلزایی نیز به تفسیر مورد بحث و ...
همه تفریحات دنیا را اینجا تجربه کنید
سفر به کانکون سفر به دو شهر در هم تنیده است؛ منطقه پر زرق و برق با سواحل سفید معروف که صحنه رقابت هتل ها و رستوران های مشهور دنیاست یک بخش شهر است و بخش دیگر بافت محلی است که رنگ و بوی سنت در آن همچنان زنده است. اگر از زرق و برق بخش توریستی خسته شدید کافی است به مرکز شهر بروید و در آنجا به موسیقی محلی گوش دهید. کانکون که ملقب به شهر همیشه بهار است، در شبه جزیره یوکاتان و در بخش شرقی ...
روایت ولایت پذیری نوجوان چنارانی و شهادت مظلومانه او در عملیات کربلای 4
تر می شد. هر گوشه از فرودگاه را که نگاه می کردی جمع های دو سه نفری یا چند نفری دور هم حلقه زده بودند و با هم سخن می گفتند. به چهره ها که نگاه می کردی همه بشاش و خندان بودند و بعضی معلوم بود که مدت طولانی است که دوستان و هم رزمان قدیمی خود را ندیده اند و این سفر فرصتی را برای آن ها فراهم کرده بود تا همدیگر را ببینند و این از برق نگاهشان و خنده ای که از ته دل می کردند، مشخص بود. با حبیب ...
بنزین تهران، همان بنزین لندن و پاریس است
برق تولیدی جهان از این مایعات تولید خواهد شد. در ایران نیز حدود 40 درصد از برق کشور با استفاده از مایعاتی نظیر مازوت و نفتگاز تولید می شود که البته این رقم در حال کاهش است. *برگردیم به سوال قبلی، چرا پالایشگاه های کشور طی 50 سال گذشته نتوانسته اند خود را به روز کنند تا امروز همه بنزین تولیدی آنها استاندارد یورو 4 داشته باشد. - بهبود فرآیند پالایشگاه ها نیاز به سرمایه گذاری ...
انحطاط در مسیحیت
موفقیت مسیحیت همان چسبیدن به احکام دینی بود. مردم از کنجکاوی خسته شده بودند. هر آیینی که وعده آرامش بخشیدن به فکرهای آشفته می داد و شک را مبدل به یقین می کرد و برای مسائل بغرنج راه حل نشان می داد مورد قبول عامه بود. مردم که از تردیدهای فکری درمانده و زبون شده بودند با اشتیاق تمام رو به آیینی کردند که به آنان به جای فلسفه حکمت الهی و به جای منطق احکام شرع بدهد. عقل قادر نبود، چه در این جهان ...
سرنوشت حج سال 95 از زبان رییس سازمان حج و زیارت
به گزارش صبحانه ، سعید اوحدی با بیان اینکه موضوع حج یک مسئله تک بعدی نیست، افزود: سفر حج با سفر شهروندان به یک مقصد توریستی تفاوت می کند و نمی شود به سادگی درباره آن تصمیم گرفت. به گزارش سازمان حج و زیارت، وی تصریح کرد: سازمان حج و زیارت و بعثه مقام معظم برنامه ریزی های خود را برای برگزاری حج 95 انجام می دهند اما همه چیز تحت تأثیر اتفاق های حج گذشته قرار دارد. رئیس سازمان حج ...
هشدار رهبر انقلاب به عربستان/ فرجام برجام
جوانان می خواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف بینی و استفاده از تجربه های ناگوار، بنیان های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی ریزی کنید. در بخشی از این نامه آمده است: درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده اند دو تفاوت ...
محمد بنا: از المپیک ممنونم که مرا محبوب کرد
لندن چقدر مسئولیت شما را برای این دوره از بازی های المپیک (2016 ریودوژانیرو) سخت تر کرده است؟ برای من همه مربیان پرافتخار هستند. به طور مثال خیلی از مربیان کشتی که قبلا مربی خود من بودند و الان در میان ما نیستند؛ اما در کل باید بگویم این افتخار بزرگی برای من است و سعی می کنم در المپیک پیش رو به هر شکلی آن را حفظ کنم که البته این موضوع هم به بزرگی و غیرت بچه ها بستگی دارد که من را چقدر دوست ...
خاطرات آیت الله جوادی از رساندن نامه امام به گورباچف
اگر طرف شما یهودی باشد. در آن روز که بدترین دشمن اسلام یهود بود، وجود مبارک معصوم (ع) فرمود: حتی با یهودی نیز ظرافت در گفتار، رفتار و نوشتار را که ادب نام دارد، رعایت کنید. 3 مبادا حضور در کاخ کرملین و دیدار با رهبر اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، کسی را مرعوب کند؛ چون مضمون این پیام بسیار بلند و فرستنده آن نیز شخصیتی بسیار بزرگ است، لذا باید با صلابت و فولادین برخورد کرد، مبادا کمترین ...
استاد شیرمحمد اسپندار: تنهای تنهای تنها!
برآمده از دل تاریخ کهن این سرزمین دارند که در آمیزش با نواهای الهی و آیینی می توان در بهترین و به جا ترین شکل ممکن از آنها استفاده کرد. اما در این گنجینه غنی هستند کسانی که بدون تردید به مثابه ستاره های درخشانی می مانند که اگر نباشند موسیقی بخش اعظمی از هویت خود را ندارد. آنها همانی هستند که باید باشند، آنها دردانه هایی هستند که به دور از خودکامگی ها، خودخواهی ها، صحنه های پر زرق و برق پایتخت و ...
پیشنهادهای نوروزی برای سفر به دور ایران + عکس
مجله اینترنتی کمونه (Kamooneh.com) : نوروز فرصتی برای گشت و گذار و تفریح است و در این میان خیلی ها دوست دارند نقاطی از کشور را ببینند که بکر و دیدنی هستند، البته در ایام نوروز شاید کمتر محل گردشگری پیدا شود که بازدیدکننده نداشته باشد اما دیدن برخی نقاط در این فرصت می توان هیجان انگیز باشد. در این گزارش 12 جاذبه بکر و کمتر شناخته شده از طبیعت ایران را به شما معرفی می کنیم که ...
امید به برجام سم مهلک اجرای اقتصاد مقاومتی است
اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل این شعار متفاوت امسال است که اجرایی شدن آن در دل خود شعار بیان شده است و از طرفی با توجه به سخنان امام خامنه ای در روز اول فروردین در حرم امن رضوی این بار مسیر راه بسیار مشخص تر برای به سرانجام رسیدن هدف شعار سال تببین گردیده است از این رو گفتگویی با مهندس سیدمصطفی میرسلیم رییس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و عضو تشخیص مجمع مصلحت نظام در خصوص بررسی ابعاد مختلف شعار سال ...
11 نکته امنیتی وای فای برای مسافران نوروزی
کنید تا حداقل اطلاعات میان دستگاه شما و شبکه، به صورت رمزنگاری شده ردوبدل شود. البته، استفاده از پروتکل HTTPS به معنای امنیت کامل ارتباط نیست، اما به دیگر کاربران در شبکه اجازه نمی دهد اطلاعات شما را به سادگی مشاهده کنند یا دست به شنود اطلاعات بزنند. 4- خاموش کردن قابلیت های اشتراک گذاری غالب افراد به این موضوع توجه نمی کنند و در حالی که بسیاری از منابع یا اطلاعات خود را به حالت ...
نقد و بررسی تبلت جدید Nvidia Shield
Nvidia به دسته بازی این شرکت نیاز دارید. صفحه نمایش 8 اینچی دستگاه نیز برای اجرای بازی ها بسیار مناسب می باشد. شما همچنین می توانید تبلت را از طریق پورت Mini HDMi به تلویزیون متصل کرده و بازی ها را از طریق تلویزیون بازی کنید. تنها مشکلی که در مدل جدید Shield Tablet وجود دارد باتری آن می باشد و ضروری است که در ساعاتی که بازی نمی کنید آن را به شارژر متصل نمایید. این باتری قادر است به مدت 6 ...
روحانی: ایران تامین امنیت انرژی پاکستان را به عهده می گیرد
ایران اکونومیست - حسن روحانی در دومین روز از سفر خود به پاکستان و طی سخنرانی در نشست مشترک فعالان اقتصادی و تجاری ایران و پاکستان اظهار داشت: ما تقریبا گاز را به مرز پاکستان رسانده ایم و آماده ایم تا این همکاری را توسعه بدهیم و مردم پاکستان مطمئن باشند که ایران به عنوان یک شریک راهبردی برای این ملت، همواره در زمینه نفت، گاز و برق از همه توان خود برای تامین خواسته های مردم پاکستان بهره ...
برترین هدف روحانی
و پر از آرامش و راضی و مسرور مراجعت می کنیم. از این لحاظ البته نمی توان گفت که حیات انفرادی می شود زیرا در حقیقت منظور فرار از انفراد است وقتی فرد کمال یافته برای جهانی جهد می کند در مسیریست که تأثیرات ربّانی در آن جریان دارد و در این حال او فقط آلتی است (نمیته ماترم) و مطابق روحیه ی این کلیات می گوید: منم و من نیستم (کرتارم اکرتارم) (30). پیداست انتقاد عقاید هند و متوجهست به شکست ...
آی پدر پرو 12.9 اینچی با شارژر جدید USB Type-C تا 64 درصد سریع تر شارژ می شود
این شارژر که خروجی 29 واتی دارد به اضافه کابل جدید USB-C به Lightning اپل ترکیب خوبی برای شارژ کردن آی پد پرو 12.9 اینچی از پریز برق یا مک بوک 12 اینچی شما خواهد بود. در مقایسه با شارژر استاندارد 12 واتی شارژر جدید طبق بررسی 9to5Mac می تواند 64 درصد سریع تر آی پد شما را شارژ کند. با استفاده از شارژر معمولی در هر 20 دقیقه آی پد پرو تنها 5 درصد شارژ می شود در حالی که با استفاده از شارژر جدید آی پد ...
عبور معنادار مقامات پاکستانی از قرارداد خرید گاز ایران
پایگاه خبری تحلیلی تازه (tazehnews.com) : رییس جمهوری کشورمان در سفر به پاکستان بعد از اینکه چند بار بر منفعت اجرای قرارداد صادرات گاز به پاکستان برای دو طرف تاکید کرد، اما هیچ کدام از مقامات پاکستانی اشاره ای به سرنوشت این قرارداد نداشتند. به گزارش پترومی ، جمعه حسن روحانی رییس جمهوری کشورمان پیش از سفر به پاکستان، روابط تهران اسلام آباد را در زمینه های مختلف آماده توسعه و گسترش ...
روستای 100 درصد با سواد
و جلوه های طبیعی منحصر به فرد و تماشایی دیزباد باعث می شود تا گردشگران زیادی به این منطقه بیایند. بعد از ماسوله، دیزباد معروف ترین روستای پلکانی در ایران است با این تفاوت که پوشش جنگلی روستای دیزباد مثل ماسوله انبوه و سرسبز نیست. در فصل بهار انواع گل ها و گیاهان دارویی مانند شاه تره، خاکشیر، گل ختمی، پرسیاوشان و... در ارتفاعات می روید و چشم انداز زیبایی در روستا ایجاد می کند. هرچند این سرسبزی و طراوت بیشتر در فصل بهار و تابستان دیده می شود اما همین موضوع باعث شده تا آب و هوای روستا در این دو فصل از سال، معتدل و بسیار دلپذیر و مطبوع باشد. ...
مصرف گرایی؛ بیماری فقیر و پولدار
در دایره رقابت ظاهری و چشم و هم چشمی های بی معنا، سیر خرید کالاهای غیر ضروری و لوکس ، با شیبی تند رو به فرونی رفته است. در علم جامعه شناسی و مطالعات اجتماعی،از این پدیده تحت عنوان مصرف گرایی یاد می شود،البته جامعه شناسان این پدیده و ناهنجاری رفتاری را صرفا و مطلقا،منحصر به ایران نمی دانند و به واقع از قرن نوزدهم به بعد،شاهد رشد فزاینده و تصاعدی جریان مصرف گرایی در کلیت جهان هستیم که ...
توصیه های پلیس کرمان برای پیشگیری از سرقت منزل
... نزد افراد ناشناس و کسانی که اعتماد کافی به آنها ندارید از میزان اموال و دارائی موجود خود در منزل صحبت نکرده و از نوشتن نام و مشخصات خود بر روی زنگ منزل خودداری کنید. چنانچه در اطراف محل زندگی شما خانه های خالی از سکنه و نیمه ساز وجود دارد از منزل خود مراقبت بیشتری به عمل آورید. نسبت به اتومبیل ها و موتورسیکلت های متوقف و سرنشینان آن در پیرامون منزل خود بی تفاوت نبوده و در ...
اسکان بیش از 36 هزار فرهنگی در مدراس قشم و درگهان
بندی شده و میهمانان گروه الف با ثبت نام اینترنتی از همه امکانات شامل یخچال، تلویزیون، کولر، فرش، گاز به صورت خصوصی استفاده می کنند. به گفته پور اشرف، گروه (ب) از یخچال و وسایل پخت و پز عمومی استفاده می کنند و مابقی امکانات آنان خصوصی است اما همه امکانات گروه (ج) به طور کلی عمومی می باشد. در این بازدیدها، قائم مقام ستاد اجرایی خدمات سفر قشم ضمن گفت وگو با تنی چند از میهمانان فرهنگی و ...
تصاویر رسمی از تویوتا فورچونر 2016 +عکس
فورچونر در داخل تماماً چرم دوخته شده خواهد داشت و با امکانات بیشتری چون رهیاب ماهواره ای، رادیوی دیجیتال، کنترل هوشمند تهویه داخلی، صندلی های برقی قابل تنظیم در 8 جهت، درب اتوماتیک صندوق عقب، پریز برق 220 ولت و با استفاده از چوب در طراحی داخلی کامل خواهد شد. هنوز قیمت دقیق تویوتا فورچونر 2016 به صورت رسمی مشخص نشده اما پیش بینی می شود که برچسب قیمتی میان 40 هزارتا 70 هزار دلاری داشته باشد. ...