سایر خبرها
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (245)
خوردن وا کن یک سالم بمونی سرد نمیشه حالا بیا به قصد ظرف شستن وا کن تا دمای صفر کلوین 273.15- درجه میره. قطع امید از بشر در یک نگاه 21. من انقد بی حوصله م که شما حرف بعدیتم درسته. 22. هفت میلیارد نفر آدم رو کره زمین وجود داره که ادعا دارن همه مثل همن ولی خودشون با همه فرق دارن. 23. 4 ساله وزیر دفاع ایران زنگ می زنه روسیه که موشک اس 300 ما رو فرستادید ...
روایت محمد حسنی از اسارت منتشر شد
الاسلام والمسلمین ابوترابی است. محمد حسنی، در کنار مرحوم ابوترابی می آموزد چگونه با برنامه ریزی دوران اسارت خود را زمینه ای برای آموختن قرآن و زبان خارجی کند. او در این دوران حافظ کل قرآن کریم می شود. در صفحه 87 کتاب یازدهم دوره ی درهای بسته آمده است: اول صبح، بعد از شمارش فرمانده ی عراقی با سرباز هایش آمد تو آسایشگاه. یک برگ کاغذ دستش بود. گفت این پشت پنجره شما پیدا شده. کی آن را نوشته ...
پشت سر شیخ نذیر نماز می خواندند
بدی به بچه ها نگوییم و دست رویشان بلند نکنیم. لوس شان هم نمی کردیم. همچنین هرچیزی که دارند از نان حلالی است که پدرشان به آنها داده است. حاج آقا خیلی مقید بود و همیشه می گفت از من طرف کس دیگری برود ولی از کسی سمت من نیاید. همان نان حلال هم اثرش را گذاشت. تأثیر نان حلال واقعاً راست است و من به این موضوع کاملاً اعتقاد دارم. مطمئنم برای بچه ها هر چه بکارید همان را درو خواهید کرد. قطعاً شما و حاج ...
غیرمجاز بودم و وضعیت مالی خوبی نداشتم!
، خواننده و تنظیم کننده را اول ترانه می گفتند، به خاطر اینکه دیگر کسی کار کس دیگری را به اسم خودش منتشر نکند. فقط می خواستم بگویم اینها کارهای من هستند. مثل بچه هایم بودند، برایشان زحمت کشیدم و وقت پایشان صرف کردم. البته این را هم بگویم؛ با اینکه ممکن است مردم این کارها را دوست داشته باشند، اما به نظرم کارهای خوبی نبودند. - با رضا فوادیان آشنا شدم. رضا کیبوردش را به من داد و بعضی وقت ها می رفتم ...
کارگردانی که 25 سال نماز شبش ترک نشد
...، چه تئاتر و چه تلویزیون /مشرق خانواده پُرجمعیت از جنس مهربانی و معرفت برای شناخت بهتر از سبک زندگی این هنرمند بصیر و شجاع سینمای ایران که به یمن توجه به قرآن و ساخت داستانی های قرآنی، نام آشنای جهان اسلام شده است، با فاطمه سلحشور، کوچکترین خواهر، مرحوم حاج فرج الله سلحشور گفت وگویی صمیمی داشته ایم. وی می گوید: ما در خانوده ای 11 نفره بزرگ شدیم، دو برادر و هفت ...
ماجرای شبی که همه فکر کردند منصوریان از هتل پائین افتاد!
تمام وجودمان می خواهیم بازی کنیم. گفتند ما به آبروی خودمان و شما فکر می کنیم. می خواهیم یک درس به همه بدهیم. همین مسئله باعث شد تا ما انرژی بگیریم. اگر از بچه ها درباره تمرینات بپرسید می گویند رفاقت و دوستی در تیم ما جلوتر از کارهای تاکتیکی قرار دارد. ما دیگر با هم خانواده شده ایم. برای همدیگر می جنگیم و سرمان را می دهیم. نفت دنبال چیست؟ ما راه خیلی سختی تا پایان لیگ داریم. هدف این ...
یقین داشت که مزد خود را با شهادت دریافت می کند
گرفته بودند. به همراه شهید طوسی برای سرکشی، با موتور در میان نیروها تردد می کردیم. دشمن تمام منطقه را شیمیایی زده بود. چفیه را خیس کرده بودم، یک بار جلوی صورت خودم می گرفتم یک بار جلوی صورت شهید طوسی. چند بار ادامه دادم. بعد از چند بار دستم را رد کرد و گفت بس است عبدالله! من الان شهید نشوم، یک هفته دیگر، یک ماه دیگر، یک سال دیگر شهید می شوم. خواست خدا بود تا طوسی بعد از عمری مجاهدت و ...
سه شنبه ای استثنایی در پایان سال94
پیکرش به دست ما نرسیده است. من مرد خانواده شده بودم، به همین دلیل اول به شهرکرد رفتیم و بعد از یک سال به گچساران آمدیم و بعدش هم در اهواز ساکن شدیم. بعد از مدتی در شرکت گروه ملی استخدام شدم و ازدواج کردم، خدا دو فرزند به من داد و سومی در راه بود که تصمیم گرفتم به جبهه بروم. آن موقع سی سالم بود. ماموریتم چهل و پنج روزه بود. با گردان امام رضا علیه السلام به آبادان اعزام شدم. اما من پنج ماه ...
آیا برکناری بحاح شرط انصارالله برای مذاکرات بود/ چرخش موضع سعودی در قبال مقامات فراری یمن/ هلاکت فرمانده ...
الله صالح جدا و با اعلام حمایت از انقلاب مردمی یمن، به انقلابیون ملحق شد، اما وقتی انصار الله 21 سپتامبر 2014 علیه هادی قیام کرد و با ورود به صنعا ، پایتخت یمن، گرفتن و اداره امور کشور را در دست گرفتند، وی از انقلابیون رو گردان شد و به ریاض، پایتخت عربستان فرار کرد تا 22 فوریه سال جاری با انتصاب وی در پست معاون فرمانده کل نیروهای مسلح، موجبات بازگشت مجدد الاحمر به عرضه نظامی یمن را فراهم کرد. ...
علی کفاشیان: شاه تعامل هستم!
.... همه چیز به سمت پول های زیرمیزی می رود. بهترین بازیکنان ما جذب لیگ های عربی می شوند. شما می خواهید فوتبالیست ما مثل مسی بازی کند اما 50 میلیون پول بگیرد. شما باید نرخ های به روز جهانی را بدانید و در این مسیر حرکت کنید. باور کنید ذهنیت بعضی ها همین اندازه که می گویم بچگانه و سطحی است. شما از استقلال فوتبال حرف زدید. عده ای می گویند فوتبال مستقل شده اما به نفع علی کفاشیان یا دست کم به ...
این تصاویر آرشیوی نیستند
تمامی صحنه ها در لوکشن های مختلف جلوی دوربین رفته است. یک سوم ابتدایی فیلم، بیشتر به روایت زندگی شخصی این فرمانده جنگ اختصاص دارد. این صحنه ها در مناطق جنوبی تهران فیلمبرداری شده اند. دوربین سینمایی ایستاده در غبار کار خود را در ابتدا با محله های قدیمی و بازار تهران آغاز می کند؛ جایی که حاج احمد متوسلیان در آن زندگی می کرده است. بازارچه نائب السلطنه به دلیل فضای قدیمی که دارد ...
علت عدم اعلان کمک ایران به آذربایجان در مسئله قره باغ چه بود؟
دیدار با رئیس جمهور رفتم. ولی رئیس جمهور به پوشه ای که روی میزش بود اشاره کرده و گفت: از همکاری شما با ایران مطلع هستم. از این به بعد تمامی روابط خود با ایران را باید متوقف کنید. ما به کمک ایران نیازی نداریم. من اگر بدانم که قره باغ را می توان به کمک ایران پس بگیرم، آن را به ارمنستان تقدیم می کنم. قره باغ یک مشکل اساسی نیست و در مدت زمان کوتاهی خود به خود حل خواهد شد. جنگ ما با ایران است، ما باید خود ...
اسیری که خود اسارت را انتخاب می کند چرا؟
همه تشنه بودند و حبیب الله به دنبال آب می گشت تا تشنگان را سیراب کند. او به زحمت مقداری آب پیدا کرد و خواست تا محمد شجاعی معاون گردان را از تشنگی نجات دهد امامحمد اصرار کرد که آب را به دیگران برساند!!! این کار آنقدر به طول انجامید که محمد با لب تشنه به شهادت رسید تا به مولای غریبش سید الشهدا اقتدا کرده باشد. من شنیده بودم که چنین واقعه ای در جنگ احد نیز اتفاق افتاده بود مجد خوافی از نویسندگان قرن هشتم این ماجرا را ذکر می کند که چگونه یاران رسول خدا در جنگ احد تشنه بودند ولی آب را به دیگران می دادند تا خود تشنه لب به شهادت برسند. ...
زندگی به سبک آیت الله بهجت
طول می کشد، شما ممکن است بیایید و آقا هم در منزل، مشغول عبادت می شود، دیگر نمی توانید دسترسی داشته باشید. قبول کرد و نماز خواندند و زودتر آمدند. من هم در چای گذاشته بودم از ایشان پذیرایی کردیم. آقا که آمد، گفتم آقای اشراقی آمده، پرسید کاری دارند. گفتم حتماً کاری دارند. آقا رفتند، نزد ایشان، احوالی از فامیل ها پرسیدند. آقای اشراقی گفت؛ قرار است، برای شما مأمور بگذارند. حاج آقا ...
چراغچی فرمانده ای مقتدر و صبور بود
...> وی می افزاید: من در جبهه، قبل از اینکه او را ببینم، آوازه اش را شنیده بودم. همه جا بچه های جنگ از صلابت، عظمت و بزرگی روح او یاد می کردند. اولین بار چراغچی را در روستایی در منطقه الله اکبر دیدم. او مشغول آموزش نیروها بود، وسط گردان ایستاده بود و برای نیروها صحبت می کرد. درچه ای ادامه می دهد: او هر آنچه را می گفت، اول خودش اجرا می کرد. اندام و هیکل او مناسب، صدایش رسا و صاف بود. ولی ...
سالروز شهادت سردار شهید طوسی؛ سردار شهیدی که نگران بعد از شهادتش بود !
خلوت من و شهید طوسی ایجاد شده بود، یاد دوستان و یاران شهیدمان می افتادیم. نامشان را می بردیم و به حال آنها غبطه می خوردیم. تو همین حال و هوا سیر می کردیم که شهید طوسی از فراغ دوستانش خیلی نارحت بود، احساس دلتنگی اش با نفس کشیدن های عمیق و چهره غم انگیزش مشخص می شد. من هم، همینطور نام دوستان را یکی یکی می بردم؛ اشک دور چشمانمان حلقه زده بود. سردار شهید طوسی، سردار کمیل و حاج جوشن ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (249)
برخورد شود. مثلاً وقتی میگویی" بابا وقتِ میکآپ دارم، باید برم" با این که میگویی"بابا وقت آرایشگاه دارم، باید برم" خیلی تفاوت دارد. در مورد اول با "برو، مراقب خودت باش" مواجه میشوی ولی در مورد دوم با "آرایشِ چی؟! مگه عروسی دعوتی؟!". برادران هنرمند سلوکی در کنار یکدیگر. به سلامتی همه ی برادر ها. آخرین اثر پارسا پیروزفر به نام "استاد هندسه". فردا سالروز درگذشت جوانمرد ...
مراسم چهلم حاجیه خانم بدری سادات کاشانی مادرشهید حاج رسول حیدری
بوده ای. برادر هم بوده ای. خواهر هم بوده ای. همه چیزم بوده ای. سلام بر تو ای آنکه توحید را به من آموختی. راه زندگی کردن را نشانم دادی. ای که همیشه مشوق من در راه جهاد برای خدا بودی. کفنم را تو بر تنم پوشاندی. در پایان از تو می خواهم که برایم دعا کنی زیرا به دعایت بسیار محتاج هستم. خدا نگهدارت باشد. فرزندت رسول منتظرت هستم. روزی رسید که جنگ ایران و عراق دیگر به پایان رسیده ...
اعتراض عده ای از مردم آمل به سفر احمدی نژاد/ انتقاد فرمانده سپاه از روحانی/ رمزگشایی یک روزنامه درباره ...
روی یک نفر متفق شوند.وی افزود: به نظر می رسد مهم افکار عمومی هستند که در دور اول نشان داده است خواستار تغییر و تحول در رویه ها و اصلاح کژی و کاستی ها و تحقق مطالبات و خواسته های مردم می باشند لذا فکر می کنم همین جو هنوز باقی است و ان شاء الله کارساز هم خواهد بود و اکثریت کاندیداهای اصلاح طلب و اعتدالی به مجلس راه پیدا خواهند کرد.این خبر در ایسنا منتشر شده است. حرف های پوراحمد که در ...
فرار تویوتای ایرانی از دل عراقی ها/ماجرای استیشن شهید فکوری
موضع گرفتند. دو نفر از عراقی ها به آنها نزدیک می شوند و با خودشان صحبت می کنند که این خودرو ایرانی است و پیش از آنکه حرکتی از خود انجام دهند، بچه ها به طرف شان شلیک می کنند، شهید علیپور به عربی می گوی: قف قف و عراقی ها در تاریکی دست های شان را بالا می برند و بی حرکت می مانند. شهید علیپور به حاج نجفی می گوید: بلند شو! برو پشت فرمان بنشین و ماشین را سر و ته کن و برو به سمت ایران ...
تریبون مجلس در اختیار رد صلاحیت شدگان
و عمو و دایی و برخی دیگر از بستگانم نیز شهید شده اند. وی افزود: از زمانی که وارد فعالیت های اجتماعی و سیاسی شدم همواره در هر تریبون و جایگاهی از نظام و رهبری دفاع کردم و از تریبون نمایندگی نیز همواره مدافع نظام و ولایت بودم. با این وجود همه شما می دانید که رد صلاحیت شدم که این حکم سنگینی بود. بیاتیان گفت: بدون آنکه اجازه دفاع داشته باشم مرا رد صلاحیت کردند با این حال باز دم بر نیاوردم و ...
گوشه هایی از زندگینامه پاسدار شهید قاسم جهانبخش
خونه ی شما میاره. بعد از شهادت همسرم بود که کلاسهای قرآن تو فولادشهر برگزار شد. ایشون اینقدر با بچه های من صمیمی شد که اونا دوری پدرشونو از یاد بردند و تنها دلخوشیشون کلاس ها بود و دیدن پسر شما، مدام بهونه گیری می کنند دیگه خسته ام کردم. _ خدا کمکت کنه، ببخشید که نشناختمتون، بفرمایید تو، تعارف می کنید. _ عجله دارم، با پدر شوهرم اومدم سرکوچه منتظره. مادر تنها می ...
سه موردی که انسان به آن ها محتاج است
عبدالکریم حق شناس گفته بود که بدترین آدم را به من بدهید، من تربیتش می کنم و به شما برمی گردانم. یکی از نزدیکان ایشان نقل می کرد: روزی دیدم که شیخ در حال خندیدن با صدای بلند است. تعجب کردم. رفتم و گفتم که شما همه را می گریانید و اکنون این گونه می خندید؟ و شیخ در پاسخ گفته بود که شیطانک خودم را مسلمان کردم. شیطانک من آمده بود تا من را از خداوند غافل کند اما آن قدر در گوش او خواندم که مسلمان شد و اشهد ان لا ...
حماسه بی نظیر فتح فاو از زبان امیر قافله لشکر ویژه 25 کربلا
می کردیم، شاهد امدادهای غیبی زیادی بودیم. بچه ها شناسایی می رفتند و دشمن هم منور می زد و آنها را می دید و تیراندازی می کرد، ولی هیچ مسئله ای اتفاق نمی افتاد. از هیچ تیپ و لشکری هم اسیر ندادیم. شناسایی به لطف خدا و به راحتی انجام شد و دشمن تا زمان عملیات غافل ماند و این منطقه را به عنوان منطقه دست چهارم می دانست. حتی یک سری امکانات توپ و تانک را به خاطر این که احساس می کرد در این منطقه عملیات نمی ...
نشانی که رنگش باخت/وقتی حیدر، آرزوی 11 بسیجی پارس آبادی را می کند/چرا قره باغ در شرایط فعلی، سوریه نیست؟
این حرفهای بی پروا! اگر میخواهی بچه گرگی را نگهداری کنی،حتما در همان بچگی دندانهایش را بکش سردار از پدرش نقل میکرد که اگر میخواهی بچه گرگی را نگهداری کنی،حتما در همان بچگی دندانهایش را بکش، و اللا روزی با گرگینگی اش به تو خیانت خواهد کرد. خودش میگفت که وقتی حیدر گستاخانه حرف از تجزیه ایران زده بود،باید در همان اول کار با این سوالات دندانش را میکشید تا حساب کار دستش ...
حضور هشت بازیگر نابینا در نمایش فصل بهار نارنج
تئاتر است. امیدوارم همه کمک بکنند تا این نمایش دیده بشود . فصل بهار نارنج به نویسندگی محمود ناظری و کارگردانی غلامرضا عربی تا نیمه اردیبهشت ماه هر روز غیر از شنبه ها، ساعت 19 در خانه نمایش اجرا می شود و با حضور هشت بازیگر نابینا روی صحنه رفته است. ندا سلیمانی، علی بلبلی، مریم دیهیم بخت، حجت الله سنگانه، بابک محمدزاده، محسن رستمی، حمیدرضا کیانی خواه و شیما شوری در این نمایش ایفای نقش می کنند که همه از هنرمندان نابینای کشور هستند. ...
روزنامه های سه شنبه
... این روزنامه با انتشار عنوان روایت هاشمی از توییت جنجالی، نوشت: به گزارش جماران به نقل از روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدارهای نوروزی دیروز خود در جواب سوال یکی از حاضران که پرسیده بود: ماجرای سخن شما درباره موشک و گفتمان که در توییتر منتشر شده بود، چیست که باعث سوءاستفاده بعضی ها برای القای اختلاف بین شما و مقام معظم رهبری شده است؟ ، گفت: نقل این جمله برای من ...
خلاقیت در گذر از شط علی به روایت یک رزمنده
جاری بود این مطالب را با حالت خاصی می گفت و همه را می گریاند. شهید محمد سبزی هم او را دلداری می دادو اشکهای او را پاک می کرد. حقیقتاً رزمندگان این چنین روحیه ای داشتند و مرگ در راه خدا را جز سعادت چیز دیگری نمی دانستند. آمبولانس گردان او را به بیمارستان اهواز منتقل و ریه هایش را شستشو دادند و به مدت 15 روز در بیمارستان بستری شد. اخیراً در این خصوص با برادر غلامرضا آبشار یکی از فرماندهان دسته گروهان سه که در محل حضور داشت صحبت می کردم می گفت آن بسیجی از شهرستان خوی اعزام شده بود و در بسیاری از عملیاتها شرکت داشته است . او در حال حاضر زنده بوده و در شهرستان خوی زندگی می کند. ...
ایوان تورگنیف، روسِ لیبرال در ایران
آن ها را در این درس مردود کرده، یا به اصطلاح بچه ها انداخته بود که مشهور شده بود. به استاد "می دهد ه". بچه ها به شوخی می گفتند دو حرف اختصاری "م. ه" در اول اسم دکتر مخفف "می دهد ه"است. البته واقعیت چیز دیگری بود و "م. ه" مخفف نام دکتر محمدهادی بود . شفیعیها نه فقط در آستانه فردا را ترجمه می کند، بلکه از او در سال 1334 دیگر رمان تورگنیف پدران و فرزندان در نشر نیل، و در سال 1344 رمان رودین ...
فوتبالیستی که فرمانده گردان توپخانه جوادالائمه شد
عارفانه داشت و اشعار زیبایی می سرود. در کردستان وقتی در شرایط سختی قرار گرفت، این بیت را فی البداهه سرود: نی از تو حیات جاودان می خواهم نی عیش و تنعم جهان می خواهم گویا فشارها و سختی ها بر او تأثیر نداشت. در اوج سختی های جنگ، لبخندی ملیح به لب داشت که معجزه می کرد؛ لبخندی حاکی از عشق و ایمان به خدا. توپخانه سپاه با شهادت حسن غازی، یک عارف واقعی و مجاهد فی سبیل الله را از دست ...