سایر منابع:
سایر خبرها
بهمنی:محرمانه های عبور از تحریم را روزی بازگو می کنیم/ در اوج تحریم ها چند صد تن طلا وارد کردیم/ مجلس ...
... کمیسیون های مجلس باید طبقه بندی شوند و ترکیب کمیسیون ها متناسب با تخصص و تجربه چیده شود. مجلس جای تخصص و تجربه است و در این تجربه کار اجرایی کمک کننده خواهد بود. وقتی به بانک مرکزی رفتم 40 سال سابقه اقتصادی و بانکی داشتم، بعدها می گفتم کاش 50 سال سابقه داشتم. کسی که می خواهد قانون و قوانین را اصلاح کند حتما باید سابقه اجرا داشته باشد، تا کسی نداند یک مجری چگونه کار می کند قطعا ...
می تی کومان: کاش کیمیا مال ما بود!
خیلی از قصه ها را برای او می نوشتم اما شنیدم چند روز بعد از پایان سریال، رفته زیر... (گریه می کند) ببخشید من نمی توانم ادامه بدهم. (گریه می کند) کایکو از تغییر زندگی اش بعد از این سریال می گوید مرا فراموش کردند فکرش را هم نمی کردیم کایکوی دوست داشتنی بما به چنین حال و روزی افتاده باشد. او بعد از این سریال دچار مشکلاتی شده و حالا کنج خانه اش در شرایطی که معتاد به ...
اخلاق و فضائل امام محمد باقر(ع)
خیلی گرم بود به یکی از نقاط اطراف مدینه رفتم. محمد بن علی را که مردی تنومند بود – به همین جهت به دو تن از غلامان خود تکیه داده بود – دیدم. با خود گفتم، بروم و این مرد را که گویا از بزرگان قریش است و در این هوای گرم و با این حال در جستجوی دنیاست، موعظه کنم. نزدیک او رفتم و سلام کردم؛ او با زحمت و در حالی که به شدت عرق می ریخت جواب سلامم را داد. گفتم: خدا تو را صالح گرداند، مردی ...
امید روانخواه در مصاحبه با متافوتبال : با مجید صالح قهر نیستم ولی هرکس باید جوابگوی اعمالش باشد / در ...
کاری کنیم و من مجبور بودم تو تهران بمونم و اگه قرارداد نمی بستم مجبور بودم یک نیم فصل بیرون بمونم. اون موقع مربی سایپا خیلی به من ابراز علاقه کرد که ما تورو می خوایم. من رفتم اونجا قراردادی که بستم بازی به بازی بود من یک سال فقط با تیم تمرین کردم. با این که شرایط بازی رو داشتم و آخر هم متوجه شدم بخاطر این که باشگاه نه شرایط سقوط داشت نه شرایط قهرمانی در نتیجه احتیاج نبود که من بازی کنم تا بهم مبلغی ...
ناگفته ها و گِله های همسر شهید آوینی
. خدا را شکر کردم که ذهنش سالم است، حنجره اش سالم است. به گمانم از ابتدا شیفته روحش بودم. دست و پا می توانست که مهم نباشد. بعد که تمام خبر را شنیدم، روی پله های داخل خانه نشستم و فکر کردم که او هست، برای همیشه. عکسش رفته روی مین و معدوم شده. از خودش آموخته بودم که به عکس دل نبندم. خبر را موقعی دادند که بچه ها مدرسه بودند. همه ذهنم متوجه این شد که چطور به آنها بگویم، به بچه های هشت، 9 و ...
امیر قلعه نویی: سر راه تمرین مسافرکشی می کردم (2)
شامل حال ما نمی شود (خنده) اما کلا من از بچگی همینجوری بودم و دوستانی که داشتم همه از من یک مقداری بزرگتر بودند. در راه آهن که مدت کوتاهی بودم بعد آمدم با ناصرخان شاهین. یکسری درگیری ها در این تیم به وجود آمد و بزرگترهای تیم رفتند و من هم یکسری از بازیکنان راه آهن را که می شناختم به عمو نصی پیشنهاد دادم و آوردم شاهین و یهو شدم کاپیتان. من خودم رفتم به عمو نصی پیشنهاد دادم که بگذارید یک نفر ...
بهترین درام از نگاه زنده یاد سلحشور / داستان های قرانی که به راحتی از کنار آنها می گذریم
می نماید. آیت ا... قدری از گوشت را برید و در دهان سگ گذاشت. آن سگ با ولع خورد. قدر دیگری هم گذاشت و سگ خورد. ذره ذره تمام جگر را به سگ داد. بعد با خود گفت: حالا چطور دست خالی به خانه بروم؟ خانم من چه می گوید؟ حتماً می گوید: مرد حسابی! رفتی جگر خریدی و دادی سگ خورد؟ خدایا! خودت می دانی که این حیوان داشت از گرسنگی می مرد. من نمی توانستم بی تفاوت باشم. خودت راه نجاتی به من نشان بده! وقتی به خانه رفت ...
سعۀ صدر و زلال بودن آوینی مرا مجذوب او کرد/ من آلزایمر ندارم!/ فیلم من قربانی دعواهای سیاسی پشت پرده شد
آلزایمر و شب عید توی خانه اش تنهاست. همیشه بهاریه یا هرمطلبی که می خواهم بنویسم گاهی ممکن است یک هفته طول بکشد اما این بهاریه فقط یک شب تا صبح طول کشید. عنوانش هم شد کفش هایم کو. فرستادم مجله و چاپ شد. بعد که مطلب چاپ شده را خواندم خودم خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم و فکر کردم فیلم خوبی می شود. قضیه را با فرید مصطفوی در میان گذاشتم و باهم شروع کردیم به کار و چند ماه بعد فیلمنامه آماده شد. در روند نوشتن ...
پریناز ایزدیار:دوست دارم با کارگردان های سختگیر کار کنم
سؤالات را آقای روستایی به عنوان نویسنده و کارگردان بدهند... . جدا از این نکته، وقتی کسی در فیلمی بازی می کند، طبعا دنیای فیلم را پذیرفته و به رسمیت شناخته. اصلا تحلیلتان از پیکره فیلم نامه چه بود؟ متوجه منظورتان شدم. تحلیل من از اتفاقات خانه شهناز این بود که یک سری اتفاقات کلیدی در خانه شهناز دارد دوباره تکرار می شود. یعنی همان اتفاقاتی که در خانه این خانواده رخ داده، گریبانگیر خانواده ...
حاج صفی: امیدوارم حالاحالاها به ایران برنگردم
قسمت این بود و فقط مسی می توانست آن ضربه را بزند. مشکلاتم را نگویم بهتر است بعد از اتمام جام جهانی حاج صفی بارها تا نزدیکی لژیونر شدن هم رفت اما این موضوع به حالا موکول شد. او دلیل این تاخیر را مشکلاتی می داند که نمی خواد آنها را مطرح کند: من پیشنهاداتی از کشورهایی داشتم اما به دلایل زیادی نتوانستم بروم حتی پای امضای قرارداد هم رفتم اما مشکلاتی بود که نگویم بهتر است. اتفاقاتی ...
ناگفته هایی از شهیدآوینی اززبان همسرش
کم به من دادند. اول گفتند یک پایش را از دست داده. خدا را شکر کردم که ذهنش سالم است، حنجره اش سالم است. به گمانم از ابتدا شیفته روحش بودم. دست و پا می توانست که مهم نباشد. بعد که تمام خبر را شنیدم، روی پله های داخل خانه نشستم و فکر کردم که او هست، برای همیشه. عکسش رفته روی مین و معدوم شده. از خودش آموخته بودم که به عکس دل نبندم.خبر را موقعی دادند که بچه ها مدرسه بودند. همه ذهنم متوجه این شد که چطور ...
وقتی لباس سپاه را برتن داشت از دیدنش لذت می بردم/ 12سال پیش گوشه دفترش نوشته بود سوریه+تصاویر
آرام کرد علی به پدرش گفت من خواب دیدم شما شهید شدی و نباید دیگر جایی بروی بعد از آن علی بی قراری می کرد و حتی اگر پدرش قرار بود به تهران هم برود اظهار نگرانی می کرد و می گفت پدرباید پیش من بماند و هر زمان پدرش به منزل باز می گشت به استقبالش می رفت و او را در آغوش می کشید اما پدرش همیشه با حرفهایش علی را آرام می کرد، اما خواب علی یک خواب واقعی بود اما متوجه نشدیم. گوشه دفترش نوشته بود ...
کراماتی از شکافنده علوم آل محمد(ص)
خوانده بود، دیگر او را شادمان ندیدم تا اینکه شب به کوفه رسیدیم و من در منزل خود به استراحت پرداختم. چون صبح شد، به خاطر احترام و بزرگداشت جابر به نزدش رفتم. با شگفتی تمام دیدم از خانه اش بیرون آمده و به سوی من می آید اما مانند کودکان تعدادی مهره استخوانی و قاب که با آن بازی می کنند به گردن انداخته و بر یک چوب نی سوار شده و همچون دیوانگان می خواند: اجد منصور بن جمهور / امیرا غیر ...
دعا برای شهادت
-به روایت شهید صیاد شیرازی: شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خوردوهایی که در انتظار جابه جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود.بر این اساس با یک فروند هلی کوپتر از ...
بخش های خواندنی کتاب آوینی؛ شهید فرهنگ
، بسیجی هم زیاد بودند. نمازخانه هایش هم پُر بود. بلندگوی نمایشگاه اعلام کرد که سید مرتضی آوینی در یکی از سالن ها در ساعت 5 سخنرانی دارد. بدو بدو رفتم خودم را به سالن برسانم. ساعت را دیدم، پنج و نیم بود. نیم ساعت از سخنرانی از دست رفت. داخل سالن شدم. دیدم یک خانم مانتویی ته سالن نشسته و سالن خالی خالی است. فقط آوینی بود و دو سه نفر دیگر که البته آوینی منتظر بود چهار پنج نفر دیگر بیایند و سخنرانی اش را ...
ماجرای ازدواج و تعیین مهریه الناز حبیبی چه بود؟ + تصاویر
دارد و بعد از فوت مادرمان برایم مادری کرد. ما شش خواهر و برادر هستیم و من فرزند ته تغاری مادرم بودم و ایشان خیلی مرا دوست داشتند و برایم آرزوهای بزرگی داشتند. مادرم دوست داشت من به محض اتمام دوره دبیرستان وارد دانشگاه شوم ولی فوت ایشان آنقدر برای من سنگین بود که چهار سال نه درس خواندم، نه کلاسی رفتم و نه کار کردم. ولی بعد از این دوره غم و افسردگی، به خودم آمدم و زندگی را از نو شروع کردم ...
کسب روزی با سود 100 تومانی!
توانستم در شهر ساکن شوم. محل سکونتم در روستا بود و دوره های ابتدایی و راهنمایی را در همان روستای خودمان گذراندم و برای شرکت در امتحانات متفرقه به نکا می رفتم. در دبیرستان، معلم ها از نمره ها و عملکرد درسی ام خیلی راضی بودند. به دلیل نداشتن امکانات، امکان خرید کتاب های درسی را نداشتم و اغلب از دوستانم قرض می گرفتم. بعد از اخذ دیپلم خیلی علاقه مند بودم که وارد دانشگاه شده و تحصیلاتم را ادامه دهم. اما معلم ...
نه نقد کردم نه به سخره گرفتم
یا من سالوادور نیستم . من فیلمسازی هستم که می خواهم حرف های جهان شمولی مطرح کنم. نمی توانم بروم و درون یک خانه فیلم بسازم و به جهان شمول بودنش هم فکر کنم. در دو فیلم قرنطینه و یکی می خواد باهات حرف بزنه و همین من سالوادور نیستم شهر و حضور آدم ها در درون آن باعث می شود موقعیتی رخ بدهد (تصادف) که موتور درام قصه حرکت کند؟ بله، خب موقعی که قهرمان فیلم شما در کلانشهرهای زیبایی مثل تهران یا ...
بزرگترین رنج احسان علیخانی + تصاویر
هم درسم خیلی خوب بود و فوتبال هم بازی می کردم. درس برایم در اولویت بود. حتی می توانم بگویم که اینقدر در زمان تحصیلم در دانشگاه تهران به درس نگاه جدی داشتم که مقداری از فضای فوتبال دور شدم. الان که دارم بیشتر فکر می کنم می بینم که برای من آن زمان مثلث زندگی ام این طوری بود که درس برایم پایه بود و یک ضلع فوتبال و ضلع دیگر وسوسه سینما و تصویر بود ؛ فیلم ساختن و دوربین دست گرفتن. پرسپولیسی ...
جوان 28 ساله همدانی با 864 اختراع
اگزوزها دارند را نمی شنویم. وقتی به دانشگاه رفتم بیش از 20 اثر را در سازمان ثبت اختراع به ثبت رسانده بودم. با این حال بعد از مدرک کاردانی تصمیم گرفتم به سربازی بروم. البته این را هم بگویم که مدرک کاردانی ام دست کمی از مدرسه نداشت. برای گرفتن کاردانی 8 ترم درس خواندم که 7 ترمش را مشروط شدم! با این حال بعد از 4 سال و با معدل 12 و یک صدم موفق شدم مدرکم را بگیرم. با این حال آقای ...
بازیگر زن سینمای ایران که به دنبال فروش قبرش بود، درگذشت
خانه ام کمک کنند. او ادامه داد: طبق برنامه ای که قبل از مصاحبه داشتم به وزارت ارشاد رفتم و توسط آقای منفرد دستور وزیر را در پای نامه درخواستم گرفتم و بعد پیش آقای ایوبی رییس سازمان سینمایی رفتم. برای اولین بار بود که یک مدیر سینمایی مرا داخل اتاقش راه داد و با احترام زیادی با من برخورد کردند. ایشان مشکلات من را پرسیدند و سه چهار روز برای حل آنها فرصت خواستند. حتی برای معالجه دندان هایم ...
گفتگوی شخصی با خانم معاون جنجالی
همسر هم مثل خانم معاون، حقوق خوانده است. مولاوردی 23 سال دارد که دختر اولش به دنیا می آید! می گوید: من برای بزرگ کردن بچه ها داستانی داشتم و به دلیل نبودن بستگان خودم و همسرم در تهران سختی های فراوانی را تحمل کردم. به محل جشنواره می رسیم. قرار است مولاوردی از غرفه هایی بازدید کند که حاصل تلاش زنان است. از خیاطی گرفته تا طراحی وسایل تزیینی خانه با مواد دور ریز. با ذوق به لباس ها نگاه می کند ...
رابطه سرگرمی و امنیت ملی در ایران (2)
کارگردانی کن. گفتم: من اصلا چنین کاری نمی کنم و خیلی هم عصبانی شدم و گفتم از این پیشنهادتان بدم آمد. چهار ماه بعد دوباره پیغام دادند که بیا و این کار را تمام کن و به جشنواره سال آینده برسان. خلاصه پذیرفتم. سناریویی نوشتم که اصلا ربطی به کار حاتمی نداشت، ولی سعی کردیم سناریو را طوری بنویسیم که نماهایی را که حاتمی گرفته در فیلم داشته باشیم. چیزی حدود سه ماه گذشت و من هشتاد صفحه سناریو نوشته بودم. ...
روایتی از همسر شهید همدانی
به خواب یکی از نزدیکانمان آمد و گفت به همسرم بگویید که بعد از این نمازم را در خانه می خوانم. تا مراقب فرزندانمان باشم. وقتی می خواهم دلتنگی کنم شرمنده حضرت زینب می شوم. گاهی به خودم می گویم خجالت نمی کشی؟! تو یک نفر را در راه خدا داده ای. درست است که عزیزم است ولی حضرت زینب در نصف روز چند تن از عزیزانش را از دست داد. در این مواقع است که به خودم می گوییم حالا باید محکم تر بایستم. باید به فاطمه و محمدعلی بگویم که پدرش چه قهرمانی بوده است. دفاع پرس ...
ولادت پنچمین نور ولایت ، امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد
گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است . کنیه امام ” ابوجعفر ” بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن علیه السلام و از سوی پدر به امام حسین علیه السلام می رسید . پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین ، علی بن الحسین علیه السلام است . تولد حضرت باقر علیه السلام در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدینه اتفاق افتاد ...
کی روش متخصص است و ما هم می خواهیم او را نگه داریم
پروپاگاندا به راه انداخته و برخی حرف های بی اساس می زنند تا شما را از اصل داستان دور کنند. وی ادامه داد: همانطور که در عید نوروز به اردوهای تیم ملی و وزنه برداری رفتم 3 بار بدون حضور دوربین و بدون خبرنگار از کمپ تیم های ملی بازدید کردم و گلایه هایی که سرمربی تیم ملی از زمین داشت را دیدم و متوجه شدم او در این باره درست می گوید. به همین دلیل به معاونت قهرمانی وزارت ورزش دستور داده شد تا 2 زمین ...
دیگر به دیدن گالری ها نمی روم
عکس ها بیشتر از مناطق تاریخی تهران مانند بازار، گذر معیری، منطقه مستوفی و... است این عکس ها در چهار مکان نمایش داده می شود که مراسم افتتاحیه در کتابخانه بزرگ استراسبورگ برگزار می شود. به تازگی در تماس تلفنی ای که با خانم چهره گشا داشتم، متوجه شدم آنها دوست دارند آثاری از عکاسان جوان هم نمایش دهند. من پاسخ دادم عکاسان جوان را نمی شناسم و به همین دلیل قرار شد در فراخوانی از عکاسان حرفه ای برای حضور ...
استاد منوچهر ستوده درگذشت
زمانی که آمریکایی ها پایشان به ایران باز و مدرسه ابتدایی آمریکایی در تهران تاسیس شد، پدرم ریاست این مدرسه را به عهده گرفت. تا سن چهار سالگی در محله سرچشمه زندگی می کردم. پدرم در چهارراه حسن آباد، کوچه مسجد مجدالدوله منزلی خرید و من هم وارد این خانه شدم. در سن هفت سالگی به مدرسه ابتدائی آمریکائی رفتم و شش ساله ابتدائی را در این مدرسه گذراندم. سال تحصیلی 1307 شمسی مخلص شش ساله ...
متن نگاری خبرنگار دولت بهار از حادثه آمل - من مهندس هادی جعفری هستم؛ شهیدی که دوبار تشییع شد + تصا
از حرم کرده بود، بامداد 19 اسفند 1393، برای آخرین بار از وطن به سلامت خارج شدم و در سامرا به پابوس امامین عسکریین (ع) رفتم. سوم فروردین 1394، همزمان با روز شهادت ام ابیها (س) حوالی ساعت 3 بعد از ظهر هنگامی که در تکریت مشغول کار در کارگاه بودم، هدف موشک پهپاد آمریکایی قرار گرفتم. بخش هایی از بدن اربا اربایم پیدا شد و هشتم فروردین 1394 به دست پدر و مادرم رسید و همشهری هایم همان روز تشییعم ...
بنزین چند ریالی چطور 1000 تومان شد؟ / پیغام موشکی آمریکا به ایران / بازیگری که به دنبال فروش قبرش بود / ...
پایگاه تحلیلی خبری تابناک گیلان از این پس سعی دارد جهت پوشش کامل وقایع مهم روز در کشور، مجموعه ای از مهم ترین اتفاقات 24 ساعت گذشته را در یک بسته خبری به مخاطبان خود عرضه کند که این موارد شامل کلیه موضوعات سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-ورزشی و اقتصادی خواهد شد. بنزین چند ریالی چطور 1000 تومان شد؟ بنزین از نیمه دوم سال گذشته 1000 تومانی شد تا تک نرخی شدن آن رقم بخورد و حالا زمزمه هایی از ارائه ی بنزین با نرخ های متفاوت در جایگاه های کلاس بندی شده مطرح می شود، اما زمانی هر ...