سایر منابع:
سایر خبرها
حقدادی: من حرفی ندارم، مجمع داخل است!/ ناراحت نیستم، من را به حاشیه نبرید
. حقدادی عنوان کرد: به عنوان سرباز ورزش کشور و کسی که از 7 سالگی در ورزش بودم و گوشت و پوست و استخوانم ار ورزش است، آن چه بزرگان ورزش کشور مصلحت ببیند را عمل می کنم. همه باید به موفقیت ورزش و به اهتزاز درآمدن پرچم کشورمان کمک کنیم و اشخاص و افراد در اینجا اهمیتی ندارد. وی در پاسخ به این سوال که می پذیرید که اگر در انتخابات سال 1401 اگر اینچه درگاهی تایید صلاحیت می شد، شما موفق ...
سردار رادان: موضوع حجاب و عفاف را سرسپردگان استکبار از چند صد سال قبل هدف قرار دادند/ دشمن به دنبال دو ...
سر بانوان و مادران ما برای چه بود. این امر برای300 سال پیش است. دشمن به این نتیجه رسید با برداشتن حجاب، چشم مردان به بی حیایی عادت می کند، در نتیجه غیرت مردان هدف قرار می گیرد، دشمن به دنبال آندلسی کردن ایران بود و در جنگ نرم شروع به سرباز گیری کرد در حالیکه حجاب و عفاف برای همه ارزش بوده و دشمن به دنبال دوقطبی کردن این موضوع است. وی ادامه داد: مردان و زنان رزمنده پرور بدانید ما در این ...
دشمن به دنبال اندلسی کردن ایران است/ سنگر های دشمن را یکی پس از دیگری فتح می کنیم
سخت و فتنه شکست خورد، اما به تلاش خود برای اندلسی کردن ایران اسلامی ادامه داد و در جنگ نرم نیز شروع به سربازگیری و گرفتن خاکریز های ارزشی و معنوی مان کرد. وی با بیان اینکه ارزش های میهن اسلامی و حجاب و عفاف برای همه مردم ایران اهمیت دارد خاطرنشان کرد: تلاش دشمن در راستای دو قطبی سازی جامعه است و قصد دارد این گونه وانمود کند که عفاف و حجاب برای برخی ارزش و برای برخی دیگر نیست. ...
همسر شهید حاجی رحیمی: از لباس محمدهادی فهمیدم چطور شهید شده
روم وقتی خانواده حاجی رحیمی آمدند خواستگاری، من و محمد هادی ده دقیقه ای با هم صحبت کردیم. او گفت فکر می کنم شما از شغلم با خبر هستید، من یک آبدار چی هستم که به جبهه می روم و ممکن است شهید یا جانباز شوم، شما این شرایط را قبول می کنید؟ با کمال میل گفتم: بله قبول می کنم! شاید در آن لحظات حس کردم او مردی مهربان و خوش برخورد است. شخصیتش خیلی به دلم نشست. علی رغم اینکه بعدا خانواده ام مخالفت ...
پیام شهدا| دعا بهترین درمان برای تسکین دردهاست
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی بلاغ ، شهید رمضان علی خلیل نژاد پالندی نهم دی ماه 1345، در روستای خلیل کلا از توابع شهرستان سوادکوه به دنیا آمد. پدرش رضا و مادرش خواهرجان نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دوم مهرماه 1365، در اشنویه توسط نیرو های عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و صورت، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای روستای پالند تابعه ...
حجت الاسلام تقی جمالی ؛ شهیدی که سنگر را محراب کرد
یک روحانی رودسری، از ستاره های عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر است؛ شهیدی که سنگر جبهه و میدان جنگ را مسجد و محراب عبودیت و منبر تبلیغ دین کرد و اسوه و الگوی عملی پارسایی و تقوا و تهجد و پاکباختگی شد. شهید تقی جمالی ، حیاتش نقطه پیوند حماسه و عرفان بود. به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات ، بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال 1361 روز وصال پاکبازی دیگر از شمار شیردلان و بلاجویان کربلای بیت المقدس ...
اعترافات پسر هفده ساله مشهدی که از سر خشم و غرور آدم کشت + عکس
نشستم یادم نیست چه زمانی تماس گرفتم ولی فکر کنم قبل از رفتن به منزل با پدرم تماس گرفتم. اصلاح می کنم رفتم خانه داخل خانه بودم که یکی از دوستان مرحوم بامن تماس گرفت و گفت معین فوت کرده است. من هم ترسیدم و ماجرا را به پدرم گفتم. در ادامه حتما بخوانید قتل زن جوان توسط برادرش در مشهد به خاطر حرف مردم + عکس *آیا شما سوار شدن و راه افتادن مرحوم را دیدید؟ بلی وقتی در ابوطالب ...
کارد ژنرال های ارشد اسرائیل به استخوان رسید
اگر اوضاع این مناطق بررسی نشود، شرایط بدتر از قبل می شود. افسران ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی نیز در رسانه های این رژیم اعلام کردند که حزب الله تخریب و ویرانی را در افکار عمومی اسرائیلی ها نهادینه کرده، ولی ما فقط نشسته ایم و حرف می زنیم. این اظهارات شخصیت های نظامی صهیونیست در شرایطی مطرح شده که سرخوردگی عمیقی نسبت به عملکرد ارتش اشغالگر صهیونیستی در مقابله با حزب الله لبنان در جبهه شمالی به وجود آمده و محور مقاومت به صورت کامل کنترل اوضاع را در اختیار دارد. انتهای پیام/ 134 ...
سردار رادان: دشمن دو بال غیرت و حیا در جامعه را هدف قرار داده است
اضافه کرد: سربازان شما در جنگ نابرابر نرم قرار دارند که با حمایت همه جانبه شما مردم پیروز خواهیم شد. سردار رادان با اشاره به دیار مفاخر خیز گیلان بیان کرد: میرزا کوچک خان فرزند بزرگ و دلیر گیلان که به هیچ قیمتی از ارزش ها نگذشت. وی با بیان اینکه جبهه حق در برابر جبهه باطل پیروز است، افزود: وعده صادق ثابت کرد که انقلاب اسلامی در مسیر بزرگ پیروزی قرار دارد. فرمانده کل ...
ماجرای ربودن یک مادر و دختر در پالادیوم؛ کینه 12 ساله
شهر تهران قدم می زدم و دنبال طعمه ای برای سرقت بودم که دیدم پنجره یک خانه باز است. خیلی راحت خودم را به پنجره رساندم، چون طبقات پایین ساختمان بود. از پنجره به داخل خانه شان پریدم و وارد اتاق خواب فرزندشان شدم. یک تفنگ اسباب بازی کف اتاق بود که آن را برداشتم. همان موقع مرد صاحبخانه وارد اتاق شد تا ببیند سر و صدا به خاطر چیست که چشمش به من افتاد. من هم با تفنگ اسباب بازی تهدیدش کردم و گفتم گاوصندوق ...
برای دخترم، برای تمام دختران
. بعدها هرچه بزرگ تر شد، انگار رسم دلبری از پدرش را هم بهتر بلد شد. چند روز پیش دست هایش را حلقه کرده بود دور گردن بابایش و می گفت: مامان، اگه ناراحت نمی شی بابامو یه دونه از تو بیشتر دوست دارم! چندبار دیگر هم این حرف از دهانش در رفته بود و دروغ چرا شاید اولش ناراحت می شدم؛ اما بعد غبطه می خوردم به عشق و علاقه ای که بینشان هست. حالا که به لطف خدا هم دختر دارم، هم پسر، بگذارید یک ...
فدای سر صدام!
.... من تابه حال چنین چیزی ندیده بودم. تانک های دشمن لحظه به لحظه به ما نزدیک تر می شدند و خمپاره ها و توپ هایشان منطقه را دیوانه وار شخم می زدند و می خواستند ما را وادار به عقب نشینی کنند؛ اما بچه ها هم کوتاه نمی آمدند. یکی از آن بچه ها سید اصغر تحویلیان بود که علاوه برداشتن شجاعت، بمب انرژی و شوخ طبع هم بود و لحظه ای آرام و قرار نداشت. اصغر و حسن نصر اصفهانی هم پشت سنگر نشسته بودند و ...
شهید تقی بهمنی ؛ بلندآوازه در قامت سربازی
می آورد خانه و از پول خودش همه چیز برایشان می خرید. او ادامه می دهد: 24 ساله بود که شهید شد، من تا به حالا بدی از او ندیدم، اصلا بلند با من حرف نمی زد که من برنجم، وقتی هم که رفته بود جبهه و می آمد، من را می فرستاد طبقه پایین و می گفت: برو زیرزمین پیراهن مرا بیاور، تعریف جبهه را برای من نمی کرد و فقط برای برادرانش می گفت تا مبادا من ناراحت شوم. به گفته مادرش؛ روستایی که تقی در ...
عشق و جنگ بزرگ ترین سوژه های تاریخ هستند
خورد که نشد. سفر به گرای 270 درجه خیلی حرف دارد. من اواخر راهنمایی بودم که کتاب را خواندم. طبیعتا خیلی کتاب نخوانده بودیم. بعد از آن هم خیلی کتاب در حوزه جنگ نخواندم که در آن فضا باشد، البته به سلایق دیگر توهین نمی کنم. خود شما می توانید بیشتر بگویید شبیه آن کتاب باز در حوزه ادبیات جنگ و دفاع مقدس داریم؟ اگر کم داریم یا نداریم چرا؟ این اتفاق مهمی بود و بازخوردهای داخلی و خارجی که داشت، نشان ...
نگاه آمریکا پس از افشای مذاکرات مک فارلین به جنگ ایران و عراق تغییر نکرد
(طرف آمریکایی در ملاقات اول بروکسل) این را به من می گفت؛ حداقل به من در مذاکرات کانال 2 این را گفتند. من در جریان ریز مذاکرات کانال اول نیستم که این را گفته بودند یا نه؟! من هم وقتی اینها را به مرحوم انصاری گفتم، ایشان عنوان کردند نفر اصلی که بعد از مرحوم هاشمی دارد جنگ را اداره می کند، آقای محسن رضایی است و درست هم می گفت؛ چون ارتش آن موقع در جنگ مداخله نداشت و برنامه ریزی عملیات ها و حمله ها دست ...
به رختکن استقلال آمدند و طوری حرف زدند که بهتر است بازی با پرسپولیس مساوی شود
کارمند بانک پاداش گرفتیم. البته همانطور که گفتم آن زمان پولی در کار نبود و ازیکنان هر دو تیم استقلال و پرسپولیس فقط به عشق هوادارانشان بازی می کردند. نکته دوم هم اتفاق عجیبی که سال 78 هنگام برگزاری جدال استقلال و پرسپولیس به وقوع پیوست. همان مسابقه ای که پرسپولیس در نیمه اول 2 اخراجی داشت و بازی با نتیجه مساوی بدون گل تمام شد اما سال ها بعد این مسئله توسط گروهی از مسئولان باشگاه استقلال و ...
آشنایی با غلامحسین درکتانیان، از شهدای خوزستان
...> در دفتر بسیج مرکزی سپاه دزفول نشسته بودم. چند روزی از اعزام نیرو برای عملیات فتح المبین گذشته بود که مردی آشفته و سراسیمه وارد اتاق شد و بدون مقدمه دستش را کشید سمت عکس حضرت امام و مضطرب و هراسان گفت: ببین برادر! به جد این آقا... اگه پسرم رو برنگردونید خونه، خودم و کل خونواده ام رو آتیش می زنم! اول باید قدری برافروختگی اش را به آرامش می رساندیم. در مقابلش بلند شدم و گفتم: پدرجون! اول بیا ...
به جنگ با اسرائیل هم می روم...
مریم عرفانیان یک روز با محمدرضا نشسته بودیم و صحبت می کردیم که بی مقدمه گفت: می خوام برم جبهه. آن زمان برادر دیگرم علی هم جبهه بود؛ بی تأمل گفتم: محمد جان! تو هنوز کوچکی، هر وقت به سن علی رسیدی جبهه برو. فوری جواب داد: حسن جان! شما دو برادر، بزرگ تر هستین و من از نظر مادرم و خانواده خیالم راحته... همان طور که نشسته بود، کمی جابه جا شد و پرسید: کسایی که ...
بی زحمت دو پاکت مارلبرو
در آستانه در ایستاده بود. با چشمانی پُر از اشک. فهمیدم حال و روزش مناسب نیست و منتظر تلنگری است تا بزند زیر گریه. گفتم: چی شده علومی؟ با لهجه شیرین بمی اش گفت: تنها شدم. کافی بود بگویم ای وای یا همچین چیزی تا محشر کبرایی به پا شود و من که دل دیدن گریه اش را نداشتم گفتم: مرد حسابی همه ما آرزوی این حال تو رو داریم، حالش رو ببر! بی درنگ گفت: جدی؟ گفتم آره جدی. گفت پس طوری نیست. آمد تو. ساعتی نشست و ...
آموختن علم در سنگر جبهه
جنگ و حضورم در جبهه از فرصت ها استفاده کرده و درس هم بخوانم. این را که گفت: من هم استقبال کرده و شروع کردم به آموزش او. دفتری تهیه کرده بود و من هم هر شب سرمشقی داده و درسش را پیگیری می کردم. دو سه روزی به شهادتش مانده بود که گفت می خواهم وصیت نامه ای بنویسم. لذا دفترچه وصیت نامه ای که تهیه کرده بود به من داد و گفت هرچه که می گویم بنویس. دفترچه را گرفتم و در حالی که اصلا باورم نمی شد که ...
قتل دختر کوچولو به دست دختربچه 10 ساله / این قتل در مسعودیه تهران اتفاق افتاد
موبایل ستایش را سرقت کنم. برای همین سراغش رفتم و به او گفتم بیا برویم پشت تپه ها بازی کنیم. وقتی به یک محل خلوت رسیدیم و مطمئن شدم که کسی ما را نمی بیند، با چاقو او را زدم و گوشی اش را برداشتم. بعد هم به خانواده ام گفتم گوشی را پیدا کرده ام. این دختر خردسال در ادامه حرف هایش گفت: من همیشه فیلم های ترسناک و جنایی می دیدم. دیده بودم که چطور با چاقو آدم می کشند. از یکی از همین فیلم ها تقلید کردم و ...
متهم: ناراحت نیستم!
متوجه نشده چند ضربه زده است و به گمان خود فقط سه یا چهار ضربه زده است. او در پاسخ به ماجرای حمله به الناز و الیاس خواهر و برادر دوقلوی همسرش نیز اعلام کرد که نمی خواسته به جز همسرش فرد دیگری را بزند، اما در لحظه حادثه آن ها جلو آمده اند و زخمی شده اند و قصد زدن این دو نفر را نداشته است. روابط خارج از عرف داشت متهم در پاسخ به اینکه چرا همسرت را کشتی، درحالی موضوع روابط نامشروع ...
حضرت علی(ع) را سرمشق خود قرار دهید
خوشحالم که من جلوتر از شما به سوی مرگ رفتم. امیدوارم که وقتی به یاد من افتادید، واقعاً از ته دلت از میان قلب پر از مهرت بگویی فرزندم شیرم حلالت تا من نیز خوشحال شوم و با چهره ای سربلند به پیش مولایم امام حسین بروم. پدرم پدر رنج کشیده ام اگرچه دلم شکسته است که نتوانستم روی تو را بوسه زنم و بعد به جبهه بیایم، اما خودت می دانی که نتوانستم. پدر جان از تو نیز تقاضا دارم از تو می خواهم هنگامی که به یاد من ...
متهمان باند قاچاق مواد مخدر منکر قتل پسر جوان شدند
کنار اتوبان نشسته بودیم که دعوا شروع شد. در آن فضای سبز دو گروه مواد مخدری فعالیت دارند و فکر می کنم عامل درگیری هم همین دو گروه بودند. آنها با سنگ، چوب و قمه به جان هم افتادند و پسری را زدند. آنها با سنگ به سرش کوبیدند. ساعاتی بعد خبر رسید مرد زخمی در بیمارستان جانش را از دست داده است. به این ترتیب ماموران با پرونده قتل مواجه شدند. آنها تحقیقات خود را پی گرفتند و متوجه شدند عامل سنگ ...
سرنوشت تلخ دختر 16 ساله در خانه مجردی
برای خانواده ام دلم تنگ شده بود و هم خوشحال بودم که در چنین فضایی تنها هستم. احساساتم را به سمیرا گفتم. او هم گفت بهتر است دیگر خانه نروم و از خاطرات خودش برایم گفت و کمی آرام شدم. با خودم گفتم چه بهتر، بدون آقا بالا سر با سمیرا زندگی می کنم. شب بعد سمیرا و دوستانش با هم گل کشیدند و به بهانه خریدن آب میوه همگی بیرون رفتند و فقط من ماندم و میلاد! میلاد ...
مطالبه ای که به آن اهمیت داده نشد
جبهه شدم، چون دوست داشتم به جنگ بروم بدون این که کسی من را مجبور کند با اصرار خودم به جبهه رفتم و در خط مقدم مشغول به خدمت سربازی شدم. بخارایی گفت: تمام کسانی که در جبهه حضور داشتند با آن ها هم رزم و هم سنگر بودم و بهترین دوستان من در آن دوران بودند که متأسفانه از بین آن ها دو نفر شهید شدند. واقعاً آن زمان بهترین دوران زندگی من بود و همه با مهربانی با یکدیگر رفتار می کردند و دوستان خوبی ...
پهلوانی که قهرمان شد
استفاده می کنند؛ با این شرایط در این چند سال کنار آمده است. آنجا عنایت امام زمان(ارواحنا فداه) بود بعد برادر سومم علیرضا هم که زمانی که می خواست ازدواج کند، همین شرایط جنگ بود که با خانواده خانمش در میان گذاشت. گفت: اگر جنگ تمام نشود، من هم به جبهه می روم تا از مملکتم دفاع کنم. که ایشان هم بعد از عقدکنانش به جبهه رفت و شیمیایی شد. این برادرم هم 36 سال است دارو و اسپری استفاده می ...
من مادرش هستم
زد دور من و جانمازم. چند ساعت بعد دیدم کم کم بدن محمد گرم شد، دست و پایش نرم شدند و تکان خوردند و او بعد از مدتها بالاخره شیر خورد. صبح رفتم بیمارستان پیش همان دکتر ، بعد از معاینه گفت بچه سالم سالم است ، به او گفتم ما بی صاحب نیستیم آقای دکتر ، شما وسیله ای ، دیگه هیچ مادری رو از زنده موندن بچه اش نا امید نکن. حدود چهار سال بعد دختر بعدی آنها مریم خانم به دنیا آمد. در همان موقع ها بود ...
مسعود پیش بهار ؛ شهیدی که جوان ترین فرمانده دفاع مقدس بود
هم از بسیج تقاضا کردند که مسعود را برای آموزش نیروها به آنجا بفرستند. مسعود عازم جبهه های نبرد شد و بعد از چند ماه حضور فعال در جبهه، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. سال 1360 در گُلف که مرکز فرماندهی جنگ در جنوب بود به نوعی مسعود را کشف کردند و پی بردند که از لحاظ هوش و تدبیر نظامی آدم بسیار لایقی است و برای گذارندن یک دوره فشرده طرح و عملیات انتخاب شد و پس از طی این دوره ...
ناگفته های زندگی یک سینماگر جهانی
در برنامه شب مهرداد اسکویی، ماندانا کریمی، همسر این مستند ساز، گفت: 28سال است ما با مهرداد زندگی می کنیم و باید بگویم شاهد پروسه کاری همسرم بودم. مهرداد ذهن بسیار خلاق و ایده پردازی دارد. تعداد این ایده ها به حدی زیاد است که خیلی اوقات نمی تواند به آنها برسد و گاهی اوقات ایده ها را به دیگران و دوستانش می دهد و همیشه ایده ها جلوتر از اجرا هستند. از ویژگی های مهم مهرداد این است که هدفش را گم نمی کند و خیلی متمرکز به سمت کارهایش می رود. یکی از دلایلی که می تواند به این همه کار برسد، این است که زندگی اش با کارش یکی است. آن چیزی که همه ما در آینده نسبتا نزدیک می توانیم مشاهده کنیم، مهرداد معمولا خیلی دورتر از آن را هم می بیند و نگاه تاریخی دارد. مرد سالم و با اخلاق و خوش اخلاقی است. استعداد و خلاقیت و سواد و پیگیری و مهم ترینش انگیزه است. در بخشی دیگر از برنامه سیف الله صمدیان به تفاوت و اشتراک فیلم های داستانی و مستند پرداخت و گفت: آقای نصرت کریمی عزیز خاطره ای از مسائل ...