سایر منابع:
سایر خبرها
ذره تا پابوس خورشید آمده!
مردم با امام رضا(ع) در جایگاه ولایتعهدی اول ماه رمضان سال دویست و یک، بوده است. با تلخیص و بازنویسی 2 سقاخانه: سفرنامه یه عمر (47) لامپ های رنگی، صحن آزادی رو روشن و درخشان کرد ن... آدم های ایستاده یا نشسته اطراف، در پناه روشنایی حرم، گاهی تسبیح به دست و گاهی خیره به ایوون طلا ، مشغول زمزمه ن... همسفر ها از غروب رسید ن و هرکدوم، گوشه ای از صحن یا رواق های داخل، ایستاد ن به ...
سلام آیینه ها!... زائر رسیده
... وارد حرم بشه... بایسته اینجا... (جایی که هردوشون ازش خاطره دارن)... و شماره رو بگیره... و تا طرف گوشی رو برداشت، بی معطلی بگه که: از حرم امام رضا(ع) بهت زنگ زد م... . صدای بوق پنجم، از خیال بیرون می کشدش... گوشی رو برمی داره... هر دو سکوت می کنن... حرف هایی رو که از قبل ردیف کرده، می گه... جوابش سکوته... سکوتی که به گریه ای شدید پیوند می خوره. برگرفته از ترجمه جلد اول کتاب شریف عیون اخبارالرضا ...
هوا هوای حسین
اصلا انگار یک عراق است و یک کربلایش؛ شهری که هر بار تو را به آنجا بخوانند باز برایت جدید است و انگار تازه قدم هایت را آنجا گذاشته ای. اما اگر نخستین بار باشد که به سفر عتبات می آیی حتما برایت خاطرات عجیبی به جا می ماند که هیچ جای دیگر نمونه آن را تجربه نخواهی کرد و تا سال ها آن را برای دیگران تعریف می کنی . تقریبا یک ماه پیش بود که کمیته امداد امام خمینی(ره) نزدیک به 40خبرنگار را از رسانه های ...
شادیهای شمرگونه ی شادی!
زدایی گذاشته است. تقدس زدایی را زودتر از شادی امثال معاویه که سبّ و لعن امیرالمؤمنین رو در منابر باب کردند... یا وقتی جنازۀ امام مجتبی را تیرباران کردند... یا وقتی بر پشت سیدالشهدا اسبان تازه نعل تاختند... سوال این جاست: تقدس زداها کجای تارخ هستند و قدیسین کجا؟ قبل از او شمر و یزید در این امر تمام اهتمام خود را به کار بسته اند و شادی های خود را به رخ گذاشته اند ...
علاقۀ عاشقانه، مهمترین راه جلوگیری از آسیب های علاقۀ عامیانه
زندگی ات را می کنی و دلت را هزار جا فرستاده ای. آن قدر دلگرمی های الکی برای خودت درست کرده ای که نوبت به ایشان نمی رسد، چه برسد به اینکه دلت وقف آقا شده باشد. 3. نقش عشق به امام زمان(عج) در ترویج دین یکی از مهم ترین فواید و ضرورت های این عاشقی آن است که برای ترویج دین، بعد از بیان منطق و عقلانیت دین، باید آتش عشقی را که دین در تو ایجاد کرده، به دیگران نشان بدهی تا همه ببینند ...
علاقۀ عاشقانه، مهمترین راه جلوگیری از آسیب های علاقۀ عامیانه
برسیم که از صمیم قلب به امام زمان(عج) بگوییم: بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود/ داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمی شود اگر در گفتۀ خود صادق نباشیم، فرشته ها در جواب ما می گویند: تو راست نمی گویی، اصلاً ایشان باشد یا نباشد، تو زندگی ات را می کنی و دلت را هزار جا فرستاده ای. آن قدر دلگرمی های الکی برای خودت درست کرده ای که نوبت به ایشان نمی رسد، چه برسد به اینکه دلت وقف آقا شده باشد. 3 ...
علاقۀ عاشقانه، مهمترین راه جلوگیری از آسیب های علاقۀ عامیانه
در جواب ما می گویند: تو راست نمی گویی، اصلاً ایشان باشد یا نباشد، تو زندگی ات را می کنی و دلت را هزار جا فرستاده ای. آن قدر دلگرمی های الکی برای خودت درست کرده ای که نوبت به ایشان نمی رسد، چه برسد به اینکه دلت وقف آقا شده باشد. 3. نقش عشق به امام زمان(عج) در ترویج دین یکی از مهم ترین فواید و ضرورت های این عاشقی آن است که برای ترویج دین، بعد از بیان منطق و عقلانیت دین، باید ...
خادم امام خمینی(ره) در بستر بیماری+تصاویر
جوانب مختلفی از حیات امام خمینی(ره) را از نزدیک دید و از همین رو در طول زمان به ارادت او نسبت به امام افزوده شد مردی که تا آخرین لحظه عمر امام در کنار امام صادقانه خدمت کرد و غسل و کفن امام را هم با قلبی شکسته و چشمی اشکبار انجام داده حالا در گوشه ای شهر و در خلوتی غریبانه در بستر بیماری افتاده و این روزها در نیمه خرداد که قلب ها به سمت مرقد امام سفر کرده ،پرواز می کند دعا برای سلامتی عیسیِ خمینی(ره ...
گربه و موش
...! شاکا.- دوست عزیزم خواهش می کنم، خواهش می کنم! رافولاوا.- خوب حالا که این همه اصرار می کنی می گویم. آیا می دانی که من می توانم در آتش بروم و نسوزم؟ شاکا.- خیلی عجیب است!... باور کردنی نیست اما چون این سخن از دهان تو بیرون می آید نمی توانم در راست بودن آن تردید کنم. مگر تو دوست من نیستی؟ رافولاوا.- البته، البته که دوست توام... اما من از تعجب و حیرت تو هیچ تعجبی نمی کنم ...
آخرین جمعه ماه شعبان را از دست ندهید
، تدارک کن و بر تو باد به انجام آنچه به حال تو مفید است و ترک آنچه برای تو فایده ای ندارد و دعا و استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن و از گناهان و نافرمانی هایت به سوی خدا بازگرد و توبه کن تا این ماه خدا به تو رو کرده باشد، در حالی که تو با خدایت- عزوجل- اخلاص ورزیده باشی و امانتی بر گردن خود باقی مگذار، مگر آنکه آن را ادا کنی و نیز در دلت کینه هیچ مؤمنی نباشد، مگر اینکه آن را از دل بیرون کنی و هیچ ...
شهادت سید راه را برای دیگر رزمندگان جنوب باز کرد
ادعا می کنیم. مگر در دعاهایمان نمی گوییم یا لیتنا کنا معک حالا زمان آن رسیده که خود را نشان دهیم و وارد میدان عمل شویم. خود واقعی مان را ثابت کنیم. ما شیعه هستیم و مسلمان باید در هر جا که حق مظلومی مورد تعرض قرار می گیرد حضور داشته باشیم. به سید گفتم همه اینها درست ولی حکم جهادی که هنوز صادر نشده است که. شما باید ببینید که حکم ولایت فقیه چی هست. سید گفت مطمئناً نظر آقا درباره بحث دفاع از حرم و ...
میناوند:مسوولان برنامه ماه عسل در حقم بی انصافی کردند
رسیده یا نه؟ از خودت راضی بودی؟ نمی گم راضی بودم. من تو 21 سالگی جام جهانی رو تجربه کردم بعد تو سن خیلی کم 29 بازی جام باشگاه های اروپا جلوی تیم های خیلی بزرگ مثل والنسیا، اینتر، رئال مادرید، منچستریونایتد و ... که عملکرد خوبی داشتم در آن بازی ها. من فکر می کنم یک جایی مشاور بهتر می تونست مسیر زندگی من رو از فوتبال اتریش به جاهای دیگه بکشونه؛ 3-4 تا پیشنهاد خوب داشتم. مثلا من رفتم انگلیس ...
هیئت باید محل گفتگو و پاسخ به سوالات باشد
یک شرکتی گفتم ما برای شما یک پک تبلیغات ارائه می کنیم که فروش تان بالا برود و سود بیشتری به دست بیاورید. می گفتند ما هر چه تولید می کنیم می فروشیم، چه نیازی به تبلیغات داریم. من گفتم، فکر کن الان ده ساندویچ فلافل درست کنم و جلوی حرم حضرت معصومه (س) ببرم، هر ده تا ” الان امکانات به کمک بعضی مذهبی ها آمده تا دروغ های بزرگی بگویند. یعنی از یک جلسه صد نفره جوری فیلم برداری کنند که تو فکر کنی ...
از کنار هتاکی ها می گذرم
چقدر در روز برای حضور در فضای مجازی وقت می گذارید؟ خیلی کم. شاید روزی 20 دقیقه، چون فقط یک صفحه اینستاگرام دارم و فیسبوک و... ندارم. حضور در شبکه های اجتماعی برای شما چه جذابیتی دارد؟ جذابیتش برای من ارتباط با مخاطب است. از طریق همین اینستاگرام توانستم درباره آخرین اثرم یعنی سریال دوردست ها برای کسانی که کارهایم را دنبال می کنند اطلاع رسانی کنم و تبلیغات خودم را داشته باشم. در واقع این صفحات یک جور جنبه اطلاع رسانی فردی دارد و من هر لحظه که اراده کنم می توانم نظرات را بخوانم و بی واسطه با مخاطبانم در تماس باشم. بسیاری از هنرمندان در شبکه های اجتماعی مجازی حضوری پررنگ دارند، اما وقتی با آنها صحبت می کنی چندان از فضای موجود در شبکه های اجتماعی دلخوش نیستند. شما چه احساسی دارید؟ کسی که با مخاطب روبه رو می شود باید خودش را برای انواع و اقسام نظرات آماده کند. بسیاری تو را دوست دارند و تشویقت می کنند و خیلی ها هم تو را به هزار و یک علت دوست ندارند و با کامنت هایشان تخریبت می کنند. در نتیجه کسی که وارد این میدان می شود باید پذیرای هر دو طیف باشد. به نظرم کسی که این فضا آزارش می دهد باید صفحه اش را ببندد. من اگر خودم هم از کامنت ها خیلی ناراحت بشوم صفحه ام را می بندم. این که به خاطر حضور در فضای مجازی اذیت بشوم و حرص بخورم، فایده ای ندارد. به شخصه با خشونت کلامی که می گویند در شبکه های اجتماعی وجود دارد روبه رو شده اید؟ خدا را شکر خیلی کم بوده و شاید هنوز برای من اتفاق نیفتاده است. هر شب بعد از پخش سریال، نظرات را چک می کردم و مثلا از مجموع کامنت ها شاید یک نظر منفی بود که آن هم بی احترامی و توهین نبود، بلکه گفته بود از بازی من یا قیافه ام در فلان عکس خوشش نیامده است، اما می دانم به خیلی از دوستان حتی فحش های رکیک می دهند. راه مقابله با این گونه کامنت ها و بازخوردها از نظر شما چیست؟ سلیقه ها متفاوت است. دوستان در این گونه موارد بلاک می کنند. به نظر من می توان گذشت. ما همان قدر که از تعریف لذت می بریم باید از تخریب هم آزرده نشویم. پیش آمده است به نوع بازی از یکی از همکارانم انتقاد کرده اند و او منتقدان را بلاک کرده است و آن افراد در صفحه من می نویسند که فلانی چقدر بی ظرفیت است! به من و نوع بازی ام هم انتقاد می کنند، اما من پاک و بلاک نمی کنم و از کنارش می گذرم. معتقدم هر کس نظر خودش را دارد. لابد مخاطبان با بیان نظراتشان در این فضا ارضا می شوند و از این که می توانند ایده خود را بگویند لذت می برند. دلیل نمی شود همه دنیا، ما را دوست داشته باشند. من هم سلیقه خودم را دارم و مثلا عاشق بازی خانم پانته آ بهرام هستم و از بازی یکی دیگر از خانم ها خوشم نمی آید. البته ناگفته نماند برخی مغرضانه نظر می دهند و دست روی مسائل خاص می گذارند. این دسته از افراد حتما باید بلاک بشوند تا از شرشان برای همیشه خلاص بشوی. حریم خصوصی برای همه بخصوص ما ایرانیان اهمیت خاصی دارد. در فضای مجازی به دلیل غیرقابل کنترل بودن محتوا و نظرات، گاهی حدود این حریم تغییر می کند. شما با این اتفاق مواجه شده اید؟ من معتقدم می توانیم یک صفحه شخصی داشته باشیم و عکس های خصوصی تر را با دوستان صمیمی و اقوام نزدیک به اشتراک بگذاریم. این صفحات قفل هستند و هر کسی نمی تواند عکس های آن را ببیند. یک صفحه دیگر مخصوص کار است که مردم آزادند در آن صفحه بروند. عکس هایی که در صفحات عمومی گذاشته می شوند خیلی مهم هستند. من و دیگران ممکن است در زندگی شخصی و محیط خارج از کار به گونه ای دیگر باشیم، اما با هرعقیده ای باید بدانیم در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم. به نظرم افراد اگر مواظب خط قرمزهای مردم باشند و چیزهایی را که مردم دوست ندارند ببینند در این صفحات نگذارند، شاید کمتر فحش بخورند. بیشتر مواردی که می دانم مورد توهین و تحقیر قرار گرفته اند کسانی بوده اند که حجابشان مورد پسند عامه نبوده است. در واقع زندگی خصوصیشان را وارد حیطه عام کردند که غلط است. پس خود گردانندگان صفحه ها را در نظراتی که می گیرند، موثر می دانید؟ صددرصد. باید بدانی چه چیزی را جلوی چشم مخاطب می گذاری. من پا روی خط قرمزهای مردم و چیزهایی که برایشان مهم است، نمی گذارم. می گویند: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. اینجا اروپا نیست که عکس های فشن خود را به اشتراک بگذارم. لااقل من نمی پسندم. اگر کسی می خواهد کمتر فحش بخورد این کارها را نکند. با توجه به برخوردهایی که در فضای مجازی ...
در اخلاص، بالاتر از آیت الله جنتی ندیده ام/ اگر سیاسی نباشیم، دشمن احساس خطر نمی کند
.... هر موقع که وسوسه شدی، دستت را بر روی سینه ات بگذار و رو به قبله سه بار بگو صلی الله علیک یااباعبدالله . این ماجرا گذشت و شب تاسوعا آمدم که سوار ماشین ایشان بشوم، دیدم که سرش روی فرمان گذاشته و به پهنای صورت اشک می ریزد. دست و صورت من را می بوسید و خیلی خوش حال بود. علت را پرسیدم و گفت: امروز غروب زمینه گناه برای من فراهم شد و من یاد ذکر شما افتادم. آن ذکر را گفتم و فکر انجام گناه از سرم رفت ...
حکایت خورشید تابان، ستاره درخشان و ابر فیاض دفاع مقدس
آزاد بشوم و بالاترین پست را هم در ایران بگیرم و تو را دوباره ببینم، بیشتر از این احترامت خواهم کرد! سید در سخت ترین شرایط هم خم به ابرو نیاورد و شکایتی نکرد. نقل است که روزی، نمایندگان صلیب سرخ وارد اردوگاه شدند و بعثی ها نگران این بودند که ابوترابی، آثار شکنجه بر بدنش را به آنان نشان دهد؛ اما او این کار را نکرد و وقتی با تعجب فرمانده اردوگاه رو به رو شد فرمود: من هیچ وقت مسلمان را به ...
عروسی ریالی
جای برخاست و از شاه پرسید: دیگر چه از من می خواهی؟ راندریا کیرو دیگ بزرگی را که پر از برنج و ماسه بود برداشت و به مرد جوان داد و گفت: تو باید در چند دقیقه دانه های برنج را از دانه های ریگ جدا کنی، وقتی دست هایم را به هم می کوبم باید دانه های ریگ در دیگ نمانده باشد. ریالی دیگ را گرفت و بیرون رفت و هر چه در آن بود بر زمین ریخت و آهسته صفیری زد. از هر سوی آسمان پرندگان به سویش شتافتند و در ...
روایت وداع با پیکر تفحص شده شهید مدافع حرمی که هنوز لبخند می زند+تصاویر
کرده است، گوشت و پوستی ندارد اما همچنان می خندد. جمعیت دور تا دور تابوت بسته شده با پرچم سه رنگ ایران و عکس شهید شیر دل که روی آن گذاشته شده است درد و دل می کنند. نوبت به زمزمه اشعار حماسی مدافعان می رسد. مدافعانی که هر از چند گاهی همرزمی را در دفاع از حرم مطهر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در سوریه از دست می دهند و داغ از دست دادن آن ها و جا ماندن خود را در این وداع ها التیام می بخشند. آن ...
جایگاه امامت و مهدویت در آرامش روان
دلها است: از دیدگاه اسلام تنها چیزی که به واسطه آن بردلها آرامش می بخشد. یاد و ذکر خدا است. قرآن کریم در این خصوص می فرماید: الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[رعد/28]آنان که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش می یابد. آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش می یابد . با توجه به اینکه تقدم بِذِکْرِ اللَّهِ بر فعلش ...
دلتنگی عروسک گردان فامیل دور/درخواست الهام حمیدی از دختران/هدیه ویژه فوتبالیست جوان برای شهدا دفاع ...
.""آن علف هرز پژمرده شده بود، و رنگی نداشت، اما می دانستم که باید آن را بگیرم و گرنه امکان داشت او هرگز نرود. از این رو دستم را به سوی گل دراز کردم و پاسخ دادم: "ممنونم، درست همان چیزی است که لازم داشتم.""ولی او به جای اینکه گل را در دستم بگذارد، آن را در وسط هوا نگه داشته بود، بدون دلیل یا نقشه ای داشت!" آن وقت بود که برای نخستین بار مشاهده کردم پسری که علف هرز را در دست داشت، نمی توانست ببیند، او ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت مدافع حرم شد
...> برای شروع عملیات ما وارد منطقه عملیاتی شدیم. منطقه عملیاتی ای که چیزی به اسم وسیله نقلیه برای حمل وسایل و سلاح در آن وجود نداشت و همه چیز را بر دوش خودمان و چارپایان گذاشته بودیم و جابجا می کردیم. وقتی وارد منطقه عملیاتی شدیم دو کانال مشاهده کردیم که داخلش برق، قیر و مین بود. برای عبور از کانال ها هیچ وسیله ای نداشتیم و تنها توانستیم به وسیله تخته، پل های فنری درست کنیم که اگر 20، 30 نفر روی این ...
دانلود کتاب صوتی من زنده ام...
تراشیده و سبیل های پرپشت و با لهجه ی غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقی ها] را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن! رو به سربازهای بعثی کرد و گفت: به من می گن اسمال یخی، بچه ی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هرخطش برای دفاع از ناموسمونه. ما به سر ناموسمون قسم می خوریم، فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره. دست به سبیلش ...
جریان سوختن شهید در چهارشنبه سوری
بند کتانی اش را ببندد، رفتم روبروی پله جلویش را گرفتم، پرسیدم: کجا ؟ گفت می روم نماز جمعه. گفتم نماز جمعه ی تو، درس توست، حالا اگر یک هفته شرکت نکنی اشکالی ندارد. درست را بخوان، دانشگاه که قبول شدی انشاءالله نماز جمعه هم می روی. الحمدالله درس خواند و دانشگاه سراسری مشهد رشته مهندسی ریخته گری هم قبول شد. محمد از آن پسرهای دلسوزی بود که در همه کارهای خانه به مادرش کمک می کرد: خیلی ساکت و ...
توهم نیست؛ توطئه ای در راه است!
همه به ویژه مدعیان حقوق زن در زیر پرچم اسلام است که امروز زمان آن رسیده که حتی با یک جمله از این دست افکار برائت بجویند، سیاست سکوت نه تنها آنها را از گردباد خطاها در امان نمی سازد بلکه از قدیم گفته اند سکوت علامت رضایت است! و نیز به قول شاعر: تو اول بگو با کیان دوستی / پس آن گه بگویم که تو کیستی ... اما باید این جمله را همیشه آویزه گوشمان کنیم که دشمن، هوشیاری ترسو است! می ...
ماجرای عنایت امام رضا(ع) به یک کانادایی
الرضا(ع) می شود تا با محبوب خویش ملاقاتی داشته باشد، این کرامت عجیب از کتاب کرامات امام رضا از زبان بزرگان به نقل از حجت الاسلام والمسلمین مهدی انصاری نقل می شود: * همه چیز از جشن میلاد شروع می شود در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوان های انسان نفوذ می کرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود می زد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقه ای خلوت بود، به ...
خاکستر فروش
درش به شمال باز می شد رفت. در راه فکری به خاطرش رسید و تصمیم گرفت آن را عملی کند. چون به دهکده رسید کیسه را در برابر در بزرگ سنگی آن آویخت و سپس وارد دهکده شد و به رئیس آن گفت: من از طرف امیر، آن که به دست خود صد جنگاور را کشته است، مأموریت دارم که استخوان های فرزند دلبندش را به کشور امیرن، (3) که گور همه ی امیران در آن جا است، ببرم. دستور بده کلبه ای پاکیزه و منظم برای من آماده کنند تا شب ...
شاخصه های نفوذ از نگاه نهج البلاغه
خداوند به امام مرحمت فرموده با خبر کند، و از نعمت وجود پیامبرش که خداوند به امام عطا فرموده، آگاه سازد؛ همچون کسی که خرما را به سوی هجر(منطقه پرخرمای بحرین) ببرد، یا شاگردی که بخواهد به استاد تیراندازش تعلیم تیراندازی دهد. 1 یا آن که به خود جرأت داده امام را به عمل به قرآن دعوت می کند؛ چیزی که امام را به شگفت آورده می نویسد: تو ما را به حکم قرآن خواندی در حالی که خودت اهل قرآن نیستی و ما هم جواب تو ...
من و رضا هلالی سرباز فراری بودیم!
.... یک گروه ما بودیم و گروه دیگر هم گروه گل فروش ها بود. آن ها 70 نیسان داشتند که بهترین گل ها را با خود آورده بودند و حرم را بوی گل پر کرده بود. ما رو به روی حرم در حال خواندن بودیم که به طور اتفاقی دوربین را به طرف من گرفتند و گفتند: بلند بخوان که پخش زنده است و در حال نمایش دادن تو در شبکه های ایران هستیم. چند دقیقه بعد، مسئول یکی از جلساتی که من را همان شب در تهران دعوت کرده بود با من تماس ...
خداداد عزیزی: آرزوهای مادرم شد حسرت من
مشهد است اما خوبی اش این بود که تا حرم راهی نبود. دلت که تنگ می شد 10 دقیقه بعد رو به روی حرم آقا امام رضا (ع) بودی. محله فقیرنشینی بود؟ خیلی فقیر نه. اما ما وضع مالی خوبی نداشتیم. مثلی خیلی از همسایه هایی که در آنجا زندگی می کردند زندگی مالی سختی داشتیم. اما این فقر مالی من را از فوتبالم نمی انداخت. یک تیم تشکیل دادیم به اسم شهدای رضاییه. در زمین های خاکی بازی می کردیم و با دیگر تیم ها و ...
گزارشی از تشرف یافتن سو میاکی مهندس و محقق ژاپنی به دین مبین اسلام
فعالیت نکردن برای زندگی باز داشت. [5] قرآن کریم می فرماید: بگو چه کسی حرام کرده است زینت و روزی های پاکیزه ای را که خداوند برای بندگانش مقرّر فرموده است . [6] حضرت امام محمد باقر (ع) به فرزند گرانقدرش می فرماید: خود را از خسته شدن و کسالت دور دار زیرا این دو، کلید هر شرّی می باشد [7] . و حضرت سجاد (ع) در دعای ابوحمزه ثمالی از کسالت و کاهلی و ترسویی و غفلت ...