سایر خبرها
ناگفته های مهراب قاسم خانی از دورهمی
که کار روی آنتن برود، جایی حرفی نزدم. آن موقع به من اعلام کردند که کار نمی تواند با اسم تو روی آنتن برود، پس 10 قسمتی صبر کن و بعد از گذشت این مدت زمان همه چیز را درست می کنیم. به من گفتند می خواهیم اسم یک نفر دیگر را به عنوان کارگردان اعلام کنیم و من گفتم زیر بار این یکی نمی روم و تنها کسی که می تواند به جای من به عنوان کارگردان معرفی شود، شقایق دهقان است. به این ترتیب دوازده قسمت روی آنتن رفت ...
امکان 6000 بار خودکشی برای بازیگر مرد+عکس
فرزندان بسیار خوبی دارم. یکی از دلایلی که همیشه به زندگی امیدوار بوده و هستم، حمایت وپشتیبانی خانواده ام است. شما خیلی از مردم را به یاد شخصیت امیرو در فیلم سازدهنی می اندازید، آیا زندگی شما شباهتی با زندگی امیرو داشته است؟ شباهت واقعی که نه، اما خیلی ها این را به من گفته اند. یک بار سر فیلم لاک پشت به کارگردانی علی شاه حاتمی بودیم که آقای جمشید هاشم پور به من گفت: پسر بازی ات در فیلم سازدهنی شاهکار بود! نقش امیرو را خوب بازی کردی . گفتم آن بچه که جنوبی هم بود نقش امیرو را عالی بازی کرد، اما من بازیگر نقش امیرو نیستم! منبع: جام جم ...
ناگفته هایی از ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی
به بعد بچه ها را جمع کردند، البته بنده به دلایلی نتوانستم بروم اما حاج احمد با گروهی از نیروها عازم سوریه شدند ولی چون کشورهای دیگر نیرو نفرستادند حضرت امام تصمیم گرفتند و گفتند که نیروها برگردند و یک گردان آمد. : خود سوری ها چرا آنطور که باید و شاید حمایت نکردند؟ کوثری: یک وحشتی از رژیم اشغالگر قدس وجود داشت. با توجه به جنگ های 6 روزه و جنگ های سال 1973 و 1967 آنها دچار چنین ...
مناجات عاشقانه با خدا در مثنوی
ستایند که هیچ همتایی ندارد؛ حتی یَاأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا خداوندا! جان گنه کاران را ببخش و به آنها جان معنوی عطا نما و آنان را از پیشگاه خود دور مکن، چون کامشان از عطای تو شیرین شده است. ای خدا! بر کسی که روی تو را دیده است رحم کن، او چگونه می تواند طعم تلخ فراق تو را تحمل کند. چنان که حضرت امیر می فرماید: فهبنی یا الهی و سیدی و مولای و ربّی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقکب. مرگ های ...
منتسب به هیچ ارگانی نیستیم/ باید مردم را به خدا و امام حسین(ع) دعوت کنیم نه به سوی خودمان/ عدم ارتباط با ...
به خود اختصاص داده است و فقط ده دقیقه روضه می خوانند. ساعت به یازده و سی دقیقه رسیده و خطابه های آخر واعظ رو به پایان است و مداح خودش را برای مناجات خوانی به جلسه می رساند. گفتگوی ما بعد از 50 دقیقه مناجات با خدا ادامه پیدا می کند: صاحب نیوز: به نظر شما الآن یک هیئت جامع و کامل چه هیئتی است؟ ما از همان اول که می خواهیم یک هیئت بزنیم باید برای ماندگاری اش هم فکر ...
اعطای حج در ازای سجده بر شیطان!
هدیه داده بود، خیلی دلم سوخت، چون دیدم او آدمی است که اخلاقاً خیلی خوب است، ولی اهل عبادت نیست. از خدا خواستم که او یک طوری متنبّه شود و بفهمد. گویی بعد از مدّتی متنبّه شده بود. حالا این را که چطور شده بود، خبر ندارم. امّا خود آن شخص برای ایشان تعریف کرده بود که آقا! من دائم به هر کسی از این به ظاهر نمازخوان ها می خوردم، همه، کسانی بودند که یا بداخلاق بودند، یا بددهن و فحّاش و ... بودند ...
آمین گوی دعای شهادت همسرم بودم
را به همراه دارد. پس پدرتان هم جزو آزادگان هستند؟ شما نگران اسارت یا جانبازی همسرتان نبودید؟ نه، نگران نبودم چون من تجربه زندگی سخت را داشتم. پدرم 9 سال در اسارت صدام منحوس بود و بعد از این مدت جانباز شد. ما آمادگی هر نوع اتفاق را داشتیم. برای همین این حال و هوا برایم بسیار ملموس بود. همسرم همیشه آرزوی شهادت داشت. همیشه شهادت می خواست و دعا می کرد و من هم آمین گوی دعای شهادتش بودم ...
دختری که میخواست کلاه رهبر انقلاب را بردارد
دوستان گفتند کسی نمی تواند از بیت خارج شود، برای همین خیالم راحت شد. نامه ای که برای آقا نوشته بودم را تحویل دادم و تنها خواسته ام این بود که برای بچه هایم دعا بکنند. چند دقیقه ای از نهال غافل شدم و اصلا متوجه نشدم کجا رفته است. چون خیالم راحت بود که نمی تواند بیرون برود دنبالش نگشتم. محمد متین هم رفته بود در قست آقایان وتنها بود. با خودم گفتم بگذارم راحت باشند و خاطره خوبی از ...
مجتهدی مبرز و مدیری مدبر بودند
مردم بخواهند تا به بالگرد اجازه فرود دهند. آیت الله صدوقی نمی دانستند که امام در بالگرد هستند، به همین دلیل با مهربانی به مردم می فرمودند: ای مردم! شما را به خدا اجازه بدهید این بالگرد بر زمین بنشیند. ایشان وقتی دیدند که مردم آرام نمی شوند، فرمودند: حاج شیخ مرتضی! (مطهری)، شما را به خدا شما به مردم چیزی بگویید. از طرفی شهید مطهری چون می دانستند امام در بالگرد هستند، نمی توانستند چیزی بگویند. وقتی ...
درآمد 2 میلیونی فالگیران تلفنی/ بازاریابی فالگیران از طریق تلگرام و اینستاگرام
: منزل خانوم جعفری همین جاست؟ با دست اشاره می کند یعنی که بروم و کنارش بنشینم: خانوم جعفری سال هاست که همسایه ماست اما حق همسایگی را به جا نیاورده . تمام همسایه ها از رفت و آمد های گاه و بیگاه مهمانانش به ستوه آمده بودند. او می گوید: آخه خانوم جون شما بگو فال و فالگیری هم شد نون و آب؟ سرنوشت آدما رو پیشونی شون نوشته شده نمیشه که توی کار خدا دخالت کرد! مگه میشه آیندرو توی یه فنجون قهوه ...
سرنوشت حاج احمد متوسلیان پیچیده بود یا پیچیده اش کردند؟!
تویی؟ گفتم بله. گفتند حرف هایی در خصوص شما زده شده، ولی تو از طرف من تأیید هستی. برو سرجایت محکم بایست و کار کن. من پشتت هستم. الان برخی از همرزمان حاج احمد در برخی از نشریات مثل رمز عبور و 9 دی برخی از مسائل و مشکلات حاج احمد با برخی از آقایان را طرح کرده اند. برخی هم در خفا گفته اند که عده ای از قدرت طلبان می خواستند از دست احمد متوسلیان خلاص شوند. مطابق فرمایش رهبر انقلاب هر کجا در مقابل دشمن با حالت وادادگی برخورد کردیم از همان جا ضربه خوردیم در قضیه این چهارنفر مسئولان به صورت انفعالی عمل کردند به طوری که بعد از 34 سال هنوز اسرائیل اسارت شان را قبول ندارد . ...
این روزها همه از زنده بودن شان حرف می زنند/ هنوز به زنده بودن سیدمحسن موسوی و یارانش، چشم امید داریم
از خدا خواسته ام تا در راه رسیدن به او هیچ چیز مانعم نباشد و حال می بینم نه تنها مانع نشده بلکه محرکی قوی برای حرکت و شتاب در حرکت هم نیز هست. حکم کارداری سفارت لبنان در سال 1359، حکم کارداری سفارت لبنان را می گیرد و در حاشیه آن می نویسد: خدایا تو وعده کردی تا عاشقانت را در خون ملاقات کنی و من عاشق تو هستم و می خواهم که مرا با شهادت بپذیری! به موجب گزارش ها، سید محسن 11 بار ...
متوسلیان سر رئیس گارد را شکست
تو قول می دهیم دشمن شما را کم کنیم. (آنها می خواستند به هر ترتیبی هست رزگاری را متقاعد کنند تا دست از مخامصه با جمهوری اسلامی بردارد. چون همه شان در ریشه درویش و هم مسلک بودند) شما هم شما اجازه دهید از مریوان و دزلی عبور کنیم تا برویم بیاره . آمدم به احمد گفتم می خواهم با تو معامله ای بکنم. گفت: بگو. گفتم: من بچه های قادریه را که حدود 20 نفر هستند می خواهم پیاده ببرم بیاره ، تو اجازه خروج از ...
پسرم را حبس کردم تا به جنگ نرود+تصاویر
خانه ای که برویم آنجا. یک شب موقع خوردن غذا گفت: مامان اجازه می دهی بروم ایران؟ تا این را گفت عصبانی شدم و یک سیلی محکم زدم تو صورتش. گفتم: من این همه زحمت کشیدم، این همه سختی کشیدم برگشتیم افغانستان، حالا تو چطور این حرف را می زنی؟ وقتی دید اینقدر ناراحت شدم دیگر چیزی نگفت. فردا شبش آمد گفت: مامان دیشب بعد از سیلی ای که به من زدی خوابی دیدم. پرسیدم چه خوابی؟ گفت: خواب دیدم ایران هستم ...
مکانی برای زندگی، نه زنده ماندن
کهریزک خدمت می کرد، در جایی گفته است: سال ها پیش در آمریکا سخنرانی می کردم. تعریف کردم که یک بار آقایی آمدند به من گفتند پسری دارم که بچه دار نمی شود. من در دلم نذر کرده بودم اگر خدا به او فرزندی داد، هم وزن آن بچه طلا به کهریزک هدیه کنم که شما با پول آن یک بخش بسازید. خدا خواست و عروس من بچه دار شد. رفتیم بیمارستان، پرستار آمد و گفت خدا یک دختر به پسرتان بخشیده است. ما خیلی ...
- احمد متوسلیان - از پایه گذاران حزب الله لبنان بود - اسرائیل تا ابد برای چهار دیپلمات به ما بدهک
پهن کرد و گفت رژیم اشغالگر قدس آمده جنوب لبنان را گرفته است، از آنجا به بعد بچه ها را جمع کردند، البته بنده به دلایلی نتوانستم بروم اما حاج احمد با گروهی از نیروها عازم سوریه شدند ولی چون کشورهای دیگر نیرو نفرستادند حضرت امام تصمیم گرفتند و گفتند که نیروها برگردند و یک گردان آمد. فارس: خود سوری ها چرا آنطور که باید و شاید حمایت نکردند؟ کوثری : یک وحشتی از رژیم اشغالگر قدس وجود ...
افشاگری عجیب علی کریمی
جای من بگذار وقتی با عبدا... ویسی صحبت کردم به من گفت به تو نیاز دارم و بمان. من هم در جواب ایشان گفتم با توجه به شرایطی که پیش آمده خودتان را جای من بگذارید. اگر این اتفاق برای خودتان می افتاد، می ماندید؟ من دوست دارم بروم و حداقل شانسم را امتحان کنم. اگر در این سن نمی رفتم شاید یک سال دیگر برایم دیر می شد که خدا را شکر رفتم. آقایان خیلی دوست داشتند اذیت کنند که این مساله رخ ندهد و من به ...
مرحوم دولابی: خداوند زود از خلقش راضی می شود
هم گفتم: کسی که پیشتر اسلام نیاورده است نه نماز از او می خواهند، نه روزه، نه خمس. این خیلی معامله خوبی بود که گیرم آمد. یک شب با خدا می گفتم: خدایا! تا الان مسلمان نبودم، همه اشتباهاتم را بگذار به حساب آن دوره از زندگی ام. از حالا دیگر با تو یگانه ام. من را بپذیر، بگذار خیالم راحت باشد . آن وقت هم که برای بلوغ دبّه کرده بود ده یا بیست سال از دوران بعد از بلوغ را سر آن گذاشته بود. می شود با خدا صلاح کرد. کتاب طوبای محبّت – جلد دوم ص 63 مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی /1102001307 ...
شرح رابطه ی باطنی عاشق و معشوق در مثنوی
مهر آمده است. بوش یعنی غرور و برتری ظاهری. مولانا می گوید: قابل درک نبود که تمایل صدر جهان، وکیل را به بخارا می کشانید یا آمدن وکیل، در دل صدر جهان هم کشش ایجاد می کرد؟ مولانا می گوید: این بحث را، که کشش از جانب عاشق است یا معشوق، ادامه نخواهم داد و سکوت خواهم نمود، زیرا پنهان را خدا بهتر می داند. این سخن را بعد ازین مدفون کنم *** آن کشنده می کَشَد من چون کنم کیست آن کت می کشد ای ...
مستندسازی بحران رجزخوانی برای دشمن است
قتل عام خانوادۀ فلسطینی بود که توسط تکفیری ها کشته شده بودند، " مخیم مدافع حرم" روایت مقاومت فلسطینیان جنب حرم حضرت زینب (س) است، دیگری "سرباز اسلام" است که راجع به بچه های افغانستانی آنجاست که محوریتش ضد جنگ و دفاع از مظلوم است،و "یوسف" که شاعری دانشجوست که شیوه مبارزه خودش را در جهاد ادبی یافته است و شعر علیه تکفیری ها می گوید و بعدی، "سفیر امید" است که ماجرای نماینده آقا در سوریه است که امیدی ...
خاطرات بلوری؛ از نخستین زن اعدام شده تا قتل معشوقه برادر شاه
آمدند و من هم برایشان مقدمه ای می نوشتم که به هر موضوعی بخورد. بعد از مدتی، بچه ها از من خواستند که برایشان نامه عاشقانه بنویسم و من هم در ازای هر نامه حدود یک قران از آن ها می گرفتم. نامه ها جواب هم می دادند و خیلی از بچه ها می آمدند تشکر می کردند. البته یک بار هم برایم دردسر شد؛ شهرمان کوچک بود و همه همدیگر را می شناختند. وقتی برای همسر خودم هم نامه عاشقانه نوشتم، داد و بیداد کرد که تو هم از ...
ماجرای مسلمان شدن دختر ژاپنی از زبان خودش +عکس
یادگیری چیزهای زیادی درباره ی اسلام هستم. چون ما مسلمانان کامل نیستیم و باید همیشه مسلمان بهتری باشیم. خیلی از مردم درباره ی تفاوت قبل و بعد از مسلمان شدنم از من سوال میپرسند. زندگی ام خیلی تغییر کرده است. قبلا سریع عصبانی میشدم و باید یکی همیشه همراه من می بود تا ارامم کند. اماالان اینطور نیست چون میدانم همه چیز باخدا اسان است. باوجود مشکلات زیادی که در زندگی دارم اما قوی شده ام. من به اینکه یک مسلمان ژاپنی هستم افتخار میکنم. خدا به من لطف کرده و در اداره برای من محل مخصوصی برای نماز درست کرده اند. خدا هیچ وقت ما را تنها نمیگذارد. منبع: رهیافته ...
اعترافات شکنجه گر ساواک؛ از توده ای های خودی تا تیرباران جزنی
ژاندارمری تحویل و فعلاً در اختیار ساواک رشت است. عطارپور دستور داده بلافاصله هادی بنده خدا لنگرودی را به تهران منتقل کنند. بنده خدا لنگرودی ساعت 2 بعد از نیمه شب به کمیته مشترک رسید و اعتراف گیری از او در همان ساعت شروع شد: او اعتراف کرد و اسامی اعضای گروه کوه متشکل از: علی اکبر صفایی فراهانی، علی نیری پسر عموی ایرج نیری، محدث قندچی، عباس دانش بهزادی، محمدرحیم سماعی، مهدی اسحاقی، احمد ...
برای حضور در سوریه از کارم استعفا دادم
بحث های آموزشی ما مربوط به جنگ شهری در سوریه بود. جنگ در سوریه، جنگ بسیار سختی است. جنگ علاوه بر کوه و جنگل و دشت، بیشتر در شهرها جریان دارد. در شهر همه اسلحه دارند و شناخت دوست و دشمن آسان نیست و موضع دوست و دشمن نیز به راحتی قابل شناسایی نیست. از دوستان شما چه کسانی شهید شدند؟ رضایی: شهدای گروهان ما 13 نفر هستند. مرتضی کریمی فرمانده گروهان، عباس آبیاری، محمد آژند، مهدی حیدری ...
کیهان و فیلم های سینمایی و تلویزیونی که برجام را لو داده بودند!
سازی خود تامین نموده و سرانجام زمینه سازی فکری و القاء ذهنی آن طرح ها را نیز برعهده رسانه ها و استودیوهای سینمایی خود قرار می دهد. همین مجموعه از سال ها قبل پروژه 11 سپتامبر را برای بهره برداری های آخرالزمانی کلید زده بود که به دنبال آن جنگ های 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه را به راه انداخت تا به هدف اصلی خویش یعنی جنگ های آخرالزمانی در آغاز هزاره جدید برسد. اما به خواست خدا و اراده ملت ها نشد ...
چه نیم فصل چه سال بعد هر جا باشم با سروش هستم!
...> نظر لطف پرسپولیس و برانکو است. من قبلا در این مورد صحبت کرده بودم و دیگر دلیلی نمی بینم بخواهم در موردش صحبت کنم. الان با سپاهان قرارداد دارم و باید به قراردادم پایبند باشم. الان هم در این تیم هستم و با سپاهان تمرین می کنم و آینده همه چیز را مشخص می کند. بحث همبازی شدنت با سروش رفیعی چه بود؟ من گفتم با رفیعی همبازی می شوم اما مگر معلوم است که کجا می خواهم بروم. می ...
مسئولان باید از شهوات حلال هم بگذرند
می رفت و به او می گفتند که چه قدر حقوق می خواهی، می گفت این حرفها چیست، مگر من برای حقوق آمده ام؟ اصرار می کردند که بالاخره زندگی خودت و زن و بچه ات باید بگردد؛ یک چیزی بگیر. به نظر شما اینها افسانه است؟ به نظرم اگر شما بروید در دنیا این را نقل کنید، چنانچه کسی وضع چند سال قبل ما را ندیده باشد، خواهد گفت که افسانه است؛ ولی این واقعیت است. این رویداد، در همین ایران و در همین تهران و در همین ...
شهدای مدافع حرم میزبان مهمانان بی بی زینب(س) می شوند
مهمان حضرت زینب(س) هستیم. با این تفاوت که هر شب یکی از شهدای مدافع حرم میزبانی از مهمانان خانم زینب کبری(س) را برعهده دارد. حاج سعید حدادیان هر شب پیش از آنکه برنامه های معمول خودشان مثل مداحی و سخنرانی و... را انجام دهند، نام شهیدی که میزبانی هیئت برعهده ایشان است و عکسش زینت بخش دکور اصلی است را می برند و بعد به قرائت نکات خاصی که در خصوص شهید آماده شده، می پردازد. قاعدتاً زمان شما محدود ...
روزهای بی قراری پژمان بازغی/سلفی سردار آزمون با اسب/درد و دل های پرویز پرستویی/تولد دختر جواد رضویان
پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟!... بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده ...
نمایشی که محمود استاد محمد نوشت تا مادرش او را ببخشد
...: استادمحمد می گفت بعدا به مادرم گفتم که من نمایشنامه ای نوشته ام که در آن صد بار نام پیغمبر برده می شود و برایش صلوات فرستاده می شود، برو به همه آن ها که گفتند من مطرب شده ام؛ بگو پسرت این کار را کرده است و مادرم بعد از نمایش آسید کاظم بود که من را بخشید. عباس غفاری همچنین با اشاره به ضبط تلویزیونی این تئا تر، گفت: نمایشنامه آسید کاظم سال 49 نوشته و سال 50 و 51 هم اجرا شد. این نسخه ...