سایر منابع:
سایر خبرها
از بی حسی نیمی از بدن تا فتح قله دماوند
وحیدزندی فخر: عقربه ها دقیقا ساعت 3 بعدازظهر را نشان می داد. درست در همین زمان، قرار مصاحبه داشتم. کاری نداشتم به جز انتظار کشیدن. ناخودآگاه به سمت پنجره رفتم و از طبقه دوم ساختمان خبرگزاری به درون حیاط، چشم دوختم. زنی را دیدم که داشت دوچرخه اش را به یکی از درختان کناری محوطه زنجیر می کرد. با خودم گفتم: "این خانم چه فکری با خودش کرده که در این موقع روز و در هوایی چنین گرم، دوچرخه سواری می کند؟ علاوه بر آن، در این ساختمان چه می کند؟ یعنی ...
جوکوویچ و ماری به حوله دزدی متهم شدند!
حضور پیدا می کنم! از طرفی ماری اظهار کرد: معمولا در هر بازی یک حوله برمی دارم تا آن را به یکی از اعضای تیمم بدهم. برای خودم نگه نمی دارم اما همسرم حوله ها را دوست دارد. جنس آن ها خیلی خوب است. ویلیامز آمریکایی نیز در این باره گفت: حوله های زیادی در خانه دارم. از سال 1997 به جمع کردن آن ها روی آوردم. در رقابت های تنیس ویمبلدون از شش هزار حوله استفاده می کنند که در بازی های امسال 20 درصد آن ها گم شده است. قیمت هر حوله 35 یورو است و تاکنون به ویمبلدون 170 هزار یورو به خاطر دزدیده شدن حوله ها خسارت وارد شده است. ...
دست نوشته قرآنی آقا برای دانشجوی منتقد/چرا نماینده رهبری پیشانی فتنه را می بوسد؟
، مسئله این است: اختلاط دو جنس از نظر اسلام یک چیز مطلوبی نیست. بله، در جلسات رسمی اشکالی ندارد، زن باشد، مرد باشد، بنشینند، بحث کنند؛ مجلس شورای اسلامی، مجلس مذاکره، مجلس مشورت امّا در محیطهایی که این اختلاطها حدومرزی ندارد، اینها ضرر میزند، دلها را خراب میکند... بعد آقا سراغ بحث دیگری می روند. میگویند که مشکلات کشور دو نوع است، برخی کلان است که حلشان به دست مسئولان است و شما باید این را ...
چرا با من رابطه داشتی...!؟ - دردسر رابطه هوس آلود با پسر عمه
ریشه اصلی بدبختی های من به روابط پنهانی قبل از ازدواجم بازرمی گردد اگرچه آن زمان دختر نوجوانی بودم و از عاقبت این گونه روابط اطلاعی نداشتم اما کسی را هم نداشتم تا مرا در بیراهه های زندگی راهنمایی کند. سرانجام این رابطه به جایی رسید که همسرم پس از ازدواج باز هم... به گزارش رکنا؛زن 21 ساله که دست کودک خردسالی را می فشرد و در انتظار تولد دومین فرزندش روزشماری می کرد، دادخواست طلاق را روی ...
گلاره عباسی: از حاشیه امن متنفرم
کار در خانه بودم ولی با توجه به درک بالایی که همسرم دارد و همراه است. فشاری را متحمل نمی شوم که اذیت کننده باشد. مسائلی بوده که هر دو با هم حل کردیم. این حرفه به درک متقابل نیاز دارد چون زمان های زیادی اتفاق می افتد که در خانه نیستید و مناسبت های مختلف را نمی توانید کنار خانواده تان باشید که این موضوع را همسرم کاملا درک می کند. کدام برنامه مناسبتی ماه رمضان را دنبال می کنید؟ ...
همان چیزی شدم که از آن می ترسیدم!
داستانش در سال 2045 اتفاق می افتد و به پگ و اسپیلبرگ هم در آن اشاره می شود. پگ می گوید: او کسی است که روی تمام زندگی من، عشقم به فیلم و عشقم به این پیشه تاثیر زیادی گذاشته. در یکی از صحنه های رمان کسی می گوید بیا برویم خانه و فضازده تماشا کنیم. بیا ماراتون فضازده بگذاریم. خیلی خوشحال شدم که کسی فکر می کرد اصلا فضازده در آمریکای سال 2045 وجود خواهد داشت. پگ چند سال پیش همراه همسر و دختر جوان ...
پشت پرده چاقوکشی های شب های پایتخت
هفت یا هشت ساله بودم که همراه بچه محل های همسن و سال دنبال توپ پلاستیکی 2 لایه از این طرف خیابان به آن طرف می دویدیم. خیابان محل زندگی ما 10 متری پر از خانه های 2.5 طبقه شمالی و جنوبی بود. مشکل اصلی فوتبال بازی کردن ما آن زمان ها جوی های آب بود که به علت گرفتگی با آشغال و پسماند، پر می شد و توپ توی آن می افتاد و خیس می شد. در کل خیابان طولانی ما تنها یک نقطه بود که این مشکل وجود نداشت ...
پسر معتاد قتل مادرش را انکار کرد
...، درخواست صدور حکم قانونی را مطرح کرد. وقتی نوبت به خواهر متهم رسید؛ او گفت: کامران همیشه با مادرم درگیری داشت. من بارها به مادرم گفته بودم بیاید و با من زندگی کند و کامران را تنها بگذارد اما قبول نمی کرد؛ می گفت این بچه بدون آب و غذا می ماند. روز حادثه به خانه مادرم رفتم تا به او سر بزنم. در زدم کسی در را باز نکرد. کلید داشتم، در را باز کردم و وارد خانه شدم. وقتی وارد شدم دیدم کسی ...
سعید عبدولی: جایی می روم که هیچ کس مرا نشناسد!
افت و بی انگیزگی شوی. - رقیب که دارم، محمد بنا هم برایم رقیب می تراشد. خودش هم بارها اعلام کرده است که حضور هیچ کشتی گیری در المپیک قطعی نیست، حتی حمید سوریان. من هم دنبال فرار از تمرینات نیستم و اجازه هم نمی دهم پشتم باد بخورد. تا جایی که بتوانم تمریناتم را در حد عالی انجام می دهم و این انگیزه را برای خودم حفظ می کنم. خواست من تنها حضور در المپیک نیست و می خواهم مرغوب ترین مدال را بگیرم ...
جشن عروسی در خط مقدم
سن کمی داشتم و تا آن زمان مرده ندیده بودم، حال دیدن اجساد متلاشی شده دوستان جریان را سخت تر می کرد. در ابتدا خیلی راحت پذیرای این امر شدم برای غسل خواهران شهیدم اقدام کردم اما زمانی که کشوی سردخانه را کشیدم، چهره تخریب شده یک زن معصوم منقلبم کرد، کشو را به عقب برگرداندم، دل توی دلم نبود، آقایی که در انتهای سالن ایستاده بود وعکس العمل من را دید گفت: دخترم نمی توانی کشو را باز کنی؟ در جواب او سری ...
ماجرای دوستی و نقشه آزار و اذیت به دختر نوجوان
تصاویر را به پدرم نشان می دهد و سپس از من خواست به خانه اش بروم تا کارهای دستی و هنری اش را ببینم ولی با ترس گفتم یک روز دیگر می آیم چرا که الان پدرم منتظرم است و از آنجا فرار کردم و دیگر به پیامک هایش پاسخ ندادم، اما او مدام مرا تهدید می کرد تا این که تصمیم گرفتم همه ماجرا را برای پدر و مادرم بازگو کنم و اکنون ... بنابه این گزارش، پس از گفته های دختر نوجوان دستور بازداشت مرد 45 ساله صادر شد. 110 ...
قتل های هولناک دختران بی گناه؛ دخترم راکشتم، آبرویم را نجات دادم!
به سمت خانه آن ها دویدند. کسی از داخل، که احتمالا عروس خانواده شان بود، فریاد زد: کمک کنید! به او کمک کنید! زینت، 18 ساله، توسط مادرش آتش زده شد اما درب ورودی از آن سو کاملا محکم شده بود. چند لحظه بعد، پروین از بالای پشت بام خانه اش فریاد کشید: دخترم را کشته ام. آبرویم را نجات داده ام. او دیگر نمی تواند مایه شرمساری ام شود. گناه زینت چه بود؟ گناه زینت این بود ...
حال مادران شهدای مدافع حرم را درک می کنم
.... سال ها در مسجد به ما آموزش اسلحه داد. برای همین با اینکه سن و سالی از ما گذشته در این سرما خودم را رساندم. جواد مسوول آموزش نظامی بود در بین رفقایش به جواد چریک معروف بود. رو کردم به مادر شهید و گفتم حاج خانم برایمان از روزی که به معراج الشهدا رفتید بگویید و او گفت: وقتی خبر شهادت را شنیدم. همراه دختر و سید کریم، پسر عمویم که روحانی بود به معراج الشهدا رفتیم. خودم پارچه روی پیکر ...
خواهر و برادر نهال هم حضور پدرشان را در خانه احساس می کنند/ بچه ها می گویند بابا خودش خواسته شهید شود
به هم ریختگی آمد و گفت: بچه ها را آماده کن مهدی را زخمی آورده اند. من بازهم آرام بودم. اصلاً دست پاچه نشدم. می دانستم مجروحیت های این جنگ ساده نیست حتی ممکن است نقص عضو شده باشد. بااین حال به خودم می گفتم اشکالی ندارد همین که وجودش را داشته باشم برایم کافی است. با همان آرامش بچه ها را حمام بردم. برادر همسرم می گفت چه وقت حمام بردن است؟ گفتم نه پدرشان همیشه این بچه ها را تمیز دیده است. بعد حمام لباس ...
دعواهای پارکینگی/پشت پرده برخی از چاقوکشی های خون بار شب های پایتخت
سر جای پارک صورت گرفته، کار به قتل هم کشیده است، برای مثال مدتی قبل مرد جوانی در شعبه 74 دادگاه کیفری تهران به قصاص محکوم شد که به علت اختلاف بر سر جای پارک با مرد میانسالی درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده بود. مشکل پارکینگ در خیابان آنهایی که در تهران زندگی می کنند یا گذرشان به این کلانشهر افتاده از سختی های پیدا کردن جای پارک در خیابان های این شهر باخبرند. ...
روایت یک دوستار محیط زیست، یک شکارچی و نماینده اولیای دم یک محیط بان در ماه عسل
... محیط بانی که نماینده اولیای دم او در ماه عسل امشب حاضر شده بود در حقیقت وظیفه خود را در مقابل محیط زیست انجام داده بود و یک رفتار پهلوانی را به نمایش گذاشته بود. آقای فصیحی با اعلام اینکه هدفش از حضور در برنامه ماه عسل گذشت و بخشش است گفت: بخش در برخی موارد بسیار مشکل است به خصوص در این زمینه دختر و نوه ام را می بینم. وی تصریح کرد: برای محیط بان جوان که داماد مرا کشته است حکم قصاص صادر شده اما خودم، همسرم و دخترم الهام فصیحی از او گذشت می کنیم تا با این بخشش بتوانیم توشه ای از سفره ماه پربرکت رمضان برداریم. گزارش از بهاره کنجکاوفرد انتهای پیام/ ...
از روز اعزام تا شهادت مرتضی11روز بیشتر طول نکشید/ زخمی فتنه 88، شهید مدافع حرم شد
محمد گزیان از بچه های عقیدتی و نظارت حوزه 215 ایثار و مهدی بهارلو از همکاران شهید هماهنگ کردیم و در یک بعد از ظهر گرم تیرماهی به اتفاق آن دو به شهرک شهید زنگ رودی در خیابان کاشان رفتیم. همصحبت ما فاطمه سادات موسوی همسر شهید بود که درکنارش گفت و گوی کوتاهی با حنانه کریمی دختر 10 ساله شهید انجام دادیم. در حالی که ملیکای شش ساله، دیگر دختر آقا مرتضی خجالتی بود و ترجیح داد تنها شنونده گفت و گویمان باشد ...
برای مجروحیتش به بنیاد شهید نرفت
تورم می کرد و خارش می گرفت و باعث کلافگی می شد. این اواخر به ایشان گفتم من می ترسم که مواد از مویرگ ها وارد بدنتان شود. گفتند که من از خدا خواستم که یک روز هم در رخت خواب نخوابم. پیش دکتر رفتیم و داروهایی داد که بسیار بد بو بود. وقتی استفاده می کردند همه ی خانه بوی داروی بد را می گرفت وقتی به سرکار می رفت عطر می زد که بوی آن مشخص نشود. روزی دو بار باید مصرف می کرد. اصلاً به خاطر مجروحیت به بنیاد جانبازان مراجعه نکرد. می گفت که این برای خودم و برای آن دنیا است. ...
احساس گناه و این راهکارها
...> “از خودم متنفرم؛ چون دیشب نه تنها ماکارونی خوردم بلکه نون و کِرِم برولی [نوعی دسر تهیه شده از کاستارد و کارامل- م.] هم خوردم! ” “فکر می کنی خیلی بَده؟ من دیروز 2 تا کیک فنجانی خوردم که نماینده فروش یک شرکت آورده بود. 2 تا! امشب باید برم کلاس بدن سازی که تحمل خودم را داشته باشم.” این مکالمه ای بین دو دختر 20 و چند ساله بود که من اتفاقی شنیدم. اما وقتی که چشمم را چرخاندم و سرم را ...
جنایت بسیار تکان دهنده در تاریکی شب+عکس
روز نو : رئیس پلیس خراسان رضوی گفت: هنوز شب چهارشنبه (95.4.9) به نیمه نرسیده بود که اهالی بولوار الهیه مشهد در تماس با پلیس از قتل فجیع مرد 61 ساله ای داخل خودرو شاسی بلند مشکی رنگ خبر دادند. سرهنگ حمید رزمخواه افزود: در پی دریافت این خبر بلافاصله گروهی از کارآگاهان زبده اداره جنایی با هدایت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) عازم محل شدند و درکنار قاضی ویژه ...
مصاحبه ای خواندنی، گفتگوی روزنامه ی Le Temps با عباس کیارستمی (اختصاصی سلام سینما)
یا مواجه شدن با مشکلات در کشور خودمان. در حال حاضر من تصمیم گرفته ام به خارج بروم. چه چیزی در ژاپن آموختید؟ – نمی گویم چیزی یاد گرفته ام، ولی جواب هایی برای پرسش هایی که از خودم می پرسیدم پیدا کردم: کار کردن در جاییکه با فرهنگ آن آشنا نیستیم، با مردمی که زبانشان را حرف نمی زنیم، آیا امکان پذیراست؟ ساختن فیلمی که نکات مشترک را ورای تفاوت ها آشکار سازد وجود دارد؟ چه ...
شوهرم با دختر پرورشگاهی ازدواج کرد / این دختر از 9 سالگی در خانه ما بود / خاله جان، من و تو از امروز با ...
“بهادر” دیروز مرد! ” زن برادرم- “روشنک”-در حالی که ظرف میوه را روی میز عسلی می گذاشت این جمله را گفت و سپس ادامه داد: ” دوست بهادر دیروز زنگ زد به داداشت و خبر فوت بهادر رو داد. داداشت رفته بود برای تشییع جنازه ش. وقتی برگشت می گفت خوشم اومد که خدا انتقام “لطیفه” بیچاره رو ازش گرفت
مردی که نیمه شب به اتاق خواب دخترجوان رفت
روز نو : این زن 33 ساله پس از قتل به مأموران پلیس ایالتی پورتلند تلفن زد و ماجرا را خبر داد. وی گفت: وقتی با دو فرزند 5 و 10 ساله ام به خانه بازگشتیم ناگهان متوجه حضور مرد غریبه ای در اتاق خواب دخترم شدم در حالی که ترسیده بودم بلافاصله به سراغ اسلحه ام رفتم و بی درنگ به سویش شلیک کردم.مأموران پلیس پس از حادثه در محل حاضر شده و مرگ این مرد 59 ساله را تأیید کردند. رکنا: هویت قربانی با نام دانیل مک کری ش ناسا یی شده و مشخص شد وی با شکستن پنجره اتاق خواب توانسته وارد خانه شود. ...
شهره آغداشلو درباره خاطرات کودکی با کیارستمی گفت؛ همه چیز از دبیرستان جم قُلهک شروع شد
را در فیلم می بینند، می گویند من اینجا نباشم! می گویی بهترین حرفت را اینجا زده ای! می گوید گور پدر بهترین حرف! بهترین تصویرم اینجا نیست! حرفم را در روزنامه هم می توانم بزنم. تصویر خوبی از خودم می خواهم! ویژگی آیدین این است که اگر کسی با او کار کند نیاز نیست چیزی را به خاطر تصویر کنار بگذارد. آغداشلو: یک برنامه تلویزیونی داشتم 40سال پیش و به خیال خودم جوان خوش قیافه ای هم بودم. باید در ...
از فروش کاخ دادگستری تا خروس پر سفید
نوع کلاهبرداری کوچک تا بزرگ، از فروختن کاخ دادگستری به مرد خارجی تا فروش یک تلویزیون زندان به مبلغ 100 هزار تومان به یک زندانی را در پرونده خود دارد. او روز محاکمه خود به اتهام قتل همدستش برای اولین بار از دست مأموران فرار کرد. بلیغ قبل از اینکه به جلسه محاکمه در دادگستری وارد شود، از مأمور همراهش اجازه رفتن به دستشویی را گرفت. مأموران بدون آنکه از نیت واقعی وی اطلاعی داشته باشند با درخواست وی ...
بابای آسمانی نیایش
...، بچه پاکی است. هر حرفی می زد به حرفش اطمینان داشتم. شب اول محرم تماس گرفت و احوالش را پرسیدم. همیشه منتظر تماسش بودم. دلم شور می زد. شب دوم محرم بود و هوا خیلی سرد شده بود. رفتم خانه خواهرم که پسرش همرزم رضا بود و با هم رفته بودند سوریه. شب خواب دیدم که تشییع جنازه باشکوهی در روستا برگزار شده است. ساعت یک و نیم شب بود، از خواب بیدار شدم و نماز خواندم. خواهرم گفت چه وقت نماز خواندن است. گفتم خیلی ...
بسته خبری سفیر دوشنبه 14 تیرماه 1395
گویند نقشه گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) برای حمله به اهدافی در کویت از جمله یک مسجد شیعیان در روزهای پایانی ماه رمضان را خنثی کرده اند. وزارت کشور کویت با صدور بیانیه ای اعلام کرده که یک زن و پنج مرد مظنون بازداشت شده اند که یکی از آن ها پسری 18 ساله است. به گفته مقامات، جوان یادشده اعتراف کرده که قصد بمبگذاری انتحاری در یکی از مساجد شیعیان را داشت. ___________________ ...
استخدام آدمکش برای قتل پزشک
به پسرش گفت: این کیه بابا! اما من بلافاصله چندین ضربه دیگر را زدم این در حالی بود که بهزاد هم با تبرزین به نقاط مختلف بدن او ضربه می زد. پس از این حادثه 2 کیف محتوی 500 هزار تومان را برداشتم و رفتم. بهزاد به من قول داده بود که نامی از من به میان نمی آورد. من وسوسه شدم و خودم را بدبخت کردم!! آن روز لباس های دیگری با خودم برده بودم که پس از ارتکاب قتل آن ها را عوض کردم! بهزاد می گفت: خانواده اش رضایت می دهند و او صاحب ثروت میلیاردی می شود و من هم از نظر مالی تامین خواهم شد. تحقیقات درباره این پرونده جنایی که نیمه شب چهارشنبه گذشته در مشهد رخ داد همچنان ادامه دارد. ...
فطریه هایی که جهیزیه می شوند
نرود و دست من دچار معلولیت شد. به پدرم حق می دهم؛ کارگری با 6بچه که 2نفر از آنها معلول هستند، چه کاری می تواند انجام دهد؟ دو برادر با معلولیت بالا سن و سالش در حد و اندازه ای نبود که حواسش به این باشد که کوه سنگ دارد و سقوط این سنگ ها حادثه آفرین خواهد شد. به همین دلیل سهیلا غافل از حادثه تلخی که در کمینش بود، در کنار هم سن و سال هایش پشت خانه شان در حال بازی بود که آن حادثه ...
متن کامل سخنان مهم رهبری در دیدار رمضانی با جمعی دانشجو
.... خب همه ی جمعیّت مدینه آن روز شاید به ده هزار نفر نمیرسید؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ و بچّه و مانند اینها. احزاب -یعنی کفّار و مشرکین مکّه- از تمام اقوام موجود در آن منطقه، مردان زبده ی جنگی شان را انتخاب کردند، ده هزار نفر شدند! حمله کردند به مدینه؛ این قضیّه ی کوچکی نبود. گفتند میرویم مدینه، همه را قتل عام میکنیم؛ هم خود آن مدّعی نبوّت را -یعنی پیغمبر را- هم اصحابش را؛ قال قضیّه را میکَنیم ...