سایر منابع:
سایر خبرها
فیلمی را دیدم که دوستم با همسرم بود / فکرش لحظه ای رهایم نمی کرد
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، پرونده قتل مرد جوان که قربانی سوءظن دوستش شده، در حالی برای رسیدگی روی میز قضات دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفته که عامل جنایت در زندان به زندگی خود پایان داده است. در پی مرگ خودخواسته عامل اصلی قتل، رسیدگی به اتهام 4 همدست وی در دستور کار دادگاه عالی جنایی کرج قرار دارد. براساس محتویات پرونده، اوایل آذر 94 خانواده مرد 35 ساله ای به نام ...
پیامک های عاشقانه، یک پدر را به کشتن داد
چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح امروز مادر و دو فرزندش به ریاست قاضی اصغر عبدالهی پای میز محاکمه قرار گرفته و به دفاع از خود پرداختند. محسن اظهار کرد: من به تنهایی قتل راانجام دادم و مادر و خواهرم در آن نقشی نداشتند. پدرم همیشه در خانه درگیری راه می انداخت. او با زن دیگری دوست شده بود و می خواست مادرم را طلاق دهد.روز جنایت بر سر همین موضوع درگیر شدیم و او ...
کتاب معمای عشق 2 با سرگذشت مهدی بسته شد/ همسرم، انتخاب پدر شهیدم بود
بود که او را همراه شهدا کند. با خانواده شهدا ارتباط عجیبی داشت و سه سال قبل کتاب معمای عشق 1 را که روایت زندگی شهدای امام زاده دُرچه بود را با همکاری گروه به چاپ رسانید. زمانی که برای تدوین کتاب معمای عشق 2 به خانه ما آمدند، مادرم گفته بود که شهید محمد باقر دو دختر دارد و همان شب فکر اینکه آیا می شود داماد این خانواده شوم از ذهنش عبور کرده بود و بعد از جلسه، بر سر قبر پدرم زیارت عاشورا خوانده بود ...
توطئه خانوادگی برای کشتن شوهر
شده بودند، جسد پدرم را به بیابان های ورامین بردیم و همان جا رها کردیم. مادرم از من خواست فوراً به پلیس اطلاع بدهیم ولی من مانع شدم و گفتم نزد پلیس می رویم و خبر می دهیم که پدرم گم شده است. وقتی مأموران متوجه قتل شدند، از مادر و خواهرم خواستم که به پلیس بگویند آنها نیز در قتل پدرم مشارکت داشتند و هر سه نقشه قتل را طراحی کرده ایم.محسن انگیزه خود را هوسرانی پدرش اعلام کرد و گفت: از اینکه می دیدم ...
عقدکنان در زندان؛ زندگی در آزادی
باشم وقتی از زندان بیرون آمدیم ماجرای امیر را از مادرش جویا شدم و او از بی گناهی پسرش گفت و از اینکه حکم اعدامش تأیید شده و بزودی اجرا خواهد شد شماره تماسم را به این مادر غمگین دادم و گفتم وکیل من شاید بتواند به پسر شما کمک کند. صبح روز بعد من و امیر در اتاق ملاقات تلفنی با هم حرف زدیم که گفت: سال 88 وقتی قتل اتفاق افتاد من 19 ساله بودم و برادر بزرگم مخارج زندگی مان را تأمین می کرد. روز ...
این گزارش بوی خون می دهد/مروری بر قتل هایی که در هفته گذشته اتفاق افتاد
آشپزخانه هنوز خاموش بود و پدرم هنوز از موضوع قتل خواهرم اطلاع نداشت که از پشت سر به او حمله ور شدم و با همان چاقویی که توسط خواهرم مورد حمله قرار گرفته بودم، به پدرم حمله کردم و چندین ضربه چاقو به او زدم که به زمین افتاد . محاکمه قاتلی که پدر و خواهر برای تماشای تلویزیون کشت 15 فروردین 94 3 این درحالی بود که شهریار در ادامه تحقیقات راز جنایت ...
از کندن پوست سر تا تزریق سیانور؛ روزی که عملیات مهندسی، قرون وسطی را شرمنده کرد+تصاویر
از زنده بودن این برادران داشت. به هر ترتیب با همان وضع آنها را دفن کردیم و از محل دور شدیم. * جزئیات ربودن و شکنجه شاهرخ طهماسبی شاهرخ طهماسبی، 28 ساله، مجرد، عضو کمیته مرکزی، جرم: عضویت در کمیته [انقلاب] مرداد ماه سال 1361 یکی از پاسداران کمیته به نام شاهرخ طهماسبی که وظایف شغلی او با کارهای اطلاعاتی بی ارتباط بود، ربوده شده و طی 10 روز شکنجه، نهایتا به قتل می ...
من بی گناهم، پسرم قاتل است
شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند. آرش در بازجویی ها به قتل پدر با همدستی مادرش اعتراف کرد و گفت: خواهرم فقط برای انتقال جسد پدرم به ما کمک کرد و در زمان قتل وحشت زده نظاره گر جنایت بود. زمانی که پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری رفت، آرش اعترافات ابتدایی خود را پس گرفت و گفت: در زمان جنایت ضربات چاقو را خودم به تنهایی به پدرم زدم، آن زمان برای اینکه به قصاص محکوم نشوم، از مادرم ...
روانکاوی برای من هیجان انگیز است
علاقه بیشتری دارم. بچه مثبت و درس خوانی بودم، برای همین پدرم دوست داشتند که من درسم را ادامه بدهم. سال 1342 دیپلم گرفتم. از سال 1342 تا 1349 دوره پزشکی را در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران گذراندم و بعد طبق معمول به سربازی رفتم. چرا پزشکی را انتخاب کردید؟ مادرم که مثل همه مادرها آرزو داشت بچه اش پزشک شود و از طرفی من پزشک خانوادگی مان راخیلی دوست داشتم و همه اینها تاثیر ...
پرونده یک آدم ربا، دو متجاوز و یک قاتل روی میز
او تعرض کردند. ماجرای این جنایت به روز پنجشنبه، 24 دی ماه سال گذشته برمی گردد. آن روز پسر 16 ساله ای با مراجعه به پلیس از دو متجاوز شکایت کرد و گفت: بعد از تعطیلی مدرسه در راه خانه مان بودم که پسر جوانی داخل کوچه ای مرا دید و خواست کمکش کنم تا یک تخته فرش را از زیر زمین خانه شان به داخل اتاقش ببریم. من هم قبول کردم. وقتی وارد خانه آنها شدم با پسر دیگری روبه رو شدم. همان لحظه متوجه شدم که آنها نیت ...
ساعی: از 2 چیز متنفرم، نقره و برنز
سیاسی نمیدانم زیرا مستقیم با مردم طرف هستی. شاید برخی از افراد رجل سیاسی بودند که وارد این حیطه شدند اما از نظر من کار شورا سیاسی نیست. من اگر می خواستم کار سیاسی کنم نماینده مجلس می شدم. من در شورای شهر تهران خیلی بیشتر از برخی نمایندگان تهران برای مجلس رای آوردم. همه به من می گویند که برای مجلس شرکت کنم اما اصلا کار سیاسی را انجام نمی دهم. ورود ورزشی ها در شورا خوب بوده است. من اگر در دوره سوم ...
قتل پدرم و حرف های اقوام مرا دیوانه کرد
به من گفته بودی مادر اینطور است من امکان نداشت رضایت بدهم. همین ها شد که من دیوانه شدم و در بیمارستان روانپزشکی آراد بستری شدم. ***از اینکه مادرت را به قتل رسانده ای چه حسی داری؟ حس خاصی ندارم. من باید 10 سال پیش او را به جرم قتل پدرم قصاص می کردم که نشد و رضایت بیخودی دادم. حالا نیز کاری را کردم که باید همان موقع می کردم. نه پشیمانم و نه اینکه فکر می کنم کارم درست بوده است ...
خاطره های ماندگار علامه طباطبایی از لسان دخترشان
.... مادرم مقید بود پدرم بیشتر صحبت کنند و نکاتی را بگویند که برای ما ماندنی باشد. ایشان هم سرنوشت پیامبران و اتفاقات جالبی را که در جوانی برایشان روی داده بود تعریف می کردند. بعد از ازدواجم هفته ای چند بار به خانه ی پدرم می رفتم و به ایشان سر می زدم. یک بار نمی دانم به چه دلیلی دیر رفتم. تا وارد خانه ی پدر شدم معصومه خانم به من گفت چرا این طور می آیی؟ حاج آقا از بعد از ظهر منتظر است و هر کس ...
مرد بدگمان محاکمه می شود
گذاشت با جسد خونین زن جوانی روبه رو شد که با اصابت چاقو به گلویش به قتل رسیده بود. همچنین تیم جنایی در محل حادثه با شوهر مقتول که جوان 22 ساله ای به نام شاهین بود، مواجه شدند که بررسی ها حکایت از آن داشت، وی لحظاتی قبل همسرش را به طرز هولناکی به قتل رسانده است. یکی از همسایه ها گفت: ساعتی قبل صدای مشاجره شاهین با همسرش را شنیدیم. وقتی درگیری آنها بالا گرفت، ناگهان صدای هولناکی به گوشمان رسید ...
گریه های بی امان قاتل پدر و خواهر
آوردن صحنه جنایت حالش بد شده بود، روی صندلی نشست و به هیات قضایی گفت که حالش خوب نیست و دیگر نمی تواند ماجرای قتل پدرش را تشریح کند. صحنه سازی برای گمراه کردن پلیس وی که دیگر نتوانست به سوالات هیات قضایی پاسخ دهد درباره صحنه سازی جنایت خانوادگی برای گمراه کردن پلیس گفت: بعد از قتل پدرم طناب رخت را دور گردن خواهرم پیچیدم که همان موقع حالش به هم خورد و آخرین نفس را کشید. آنجا بود که متوجه ...
فرار یک دختر از خود، نه از خانه!
ام و به خصوص پدرم را به زحمت انداخته بود. بزرگتر که شدم بی آن که بدانم علت بیماری مادر چیست با خوشحالی به آغوش پدر می دویدم، اما وقتی اعصابش درب و داغون بود با تشر می گفت آرام بگیرو این قدر سر و صدا نکن بچه بد قدم و ... . شنیدن این حرف بین من و پدرم از همان سن سه یا چهار سالگی فاصله انداخت و از او عقده به دل گرفته بودم. مادرم نیز درگیر بیماری اش بود و بیشتر وقت ها در خانه تنها می شدم. ...
ازدواج در تلگرام، طلاق در کلانتری
نمی گذارم غم به دلش بنشیند و جانم را نثارش می کنم. مرد جوان آهی کشید و افزود: همان شب موضوع را به مادرم اطلاع دادم و برایش توضیح دادم که سمیه یک شکست تلخ در زندگی اش تجربه کرده است.او هم با پدرم صحبت کرد . پدر و مادرم اتمام حجت کردند اگر واقعاً سمیه را دوست دارم باید گذشته او را نادیده بگیرم و با جان و دل به عشقم بله بگویم. آنها تا جلسه خواستگاری همراهی ام کردند. اما وقتی که ...
از نقره و برنز متنفرم/ مربی تیم ملی شوم انتظار دارند قهرمان فضا شویم
خوب رسول خادم در دوره دوم بود من تمام سیاستم صداقتم است. من کار شورا را سیاسی نمی دانم و مستقل در شورا حضور پیدا کردم. شورا نهاد مردمی است و من آن را سیاسی نمیدانم زیرا مستقیم با مردم طرف هستی. شاید برخی از افراد رجل سیاسی بودند که وارد این حیطه شدند اما از نظر من کار شورا سیاسی نیست. من اگر می خواستم کار سیاسی کنم نماینده مجلس می شدم. من در شورای شهر تهران خیلی بیشتر از برخی نمایندگان ...
قتل دو نفر از اعضای خانواده به خاطر کنترل
به خودم آمدم، متوجه شدم دستم با چاقو زخمی شده است. بشدت عصبانی شده و به اتاق خواهرم رفتم. یک رشته کش روی زمین دیدم و با آن آرین دخت را خفه کردم. وقتی به خودم آمدم، پشیمان شدم. تصمیم گرفتم با صحنه سازی مرگ او را خودکشی نشان دهم. یک طناب رخت را به دو نیم کردم. قبل از اجرای نقشه ام پدرم سر رسید. خواستم از بالکن فرار کنم اما نشد. وقتی پدرم وارد آپارتمان شد، او را با چاقو کشتم. بعد هم طوری ...
بخوانید: ماجرای زندگی دردناک محیط بان فداکاری که 57 ساچمه مهمان شب و روز های بدنش شده است.
.... بالاتر رفتیم. با بی سیم ارتباط گرفتیم و متوجه شدیم همکاران اداره کل از آن سمت رسیده اند به سولگرد. باز هم رفتیم بالاتر و دنبال محدوده صدا، کل منطقه را دور زدیم. اثری از شکارچی ها نبود؛ اما می دانستیم که هستند، کمین کرده اند در تاریکی شب. ساعت 12 نیمه شب شده بود. من راننده پیکاپ بودم. از همان اولی که خواستم بنشینم پشت فرمان برای حرکت، انگار یک حسی داشتم. انگار دارم می روم به ماموریتی که با ...
اعترافات پسری که بخاطر تماشای تلویزیون خواهر و پدرش را کشت!
به قتل رسیده و دخترش به نام آرین دخت 26 ساله خفه شده بود. هوتن –پسر خانواده- در بازجویی ها گفت: دیروز خانه دوستم بودم و امروز وقتی به خانه آمدم با جسد پدر و خواهرم رو به رو شدم. جسد آرین دخت حلق آویز بود که طناب را پاره کردم اما زمان زیادی از مرگش می گذشت. ماموران که به اظهارات هوتن مشکوک شده بودند، تحقیقات را بر روی او متمرکز کردند که پسر جوان لب به اعتراف گشود و گفت: به ...
اخبار حوادث
طور که شده او را پیدا کنم و به قتل برسانم . متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: بالاخره با جست وجوی فراوان و سرنخ هایی که داشتم خانه خواهرم را پیدا کردم. روز حادثه به آنجا رفتم. مهناز درحالی که ترسیده بود، در را به رویم باز کرد. بعد از آن با هم مشاجره کردیم و من درحالی که او قصد داشت مقاومت کند، دستانش را بستم و سپس او را با یک شال خفه کردم؛ بعد از آن به سرعت از خانه خارج شدم و با تلفن همراه ...
زهرا نادری: استان ما تنها مدال آور خودرا نمی شناسد/ هدفم مدال بازیهای آسیایی اندونزی است
علیضامن هست. چرا علیضامن؟ -نمیدانم. ولی دوستش دارم چئن خیلی مرد و خیلی آقاست. خدا برات نگهش دارهو درود برشما که اینقدر به پدر احترام قائل هستید؟ از مادر هم بگو؟ مادرم خانه دار و یه فرشته واقعی هست. ضمنا سه تا خواهر دارم و فرزند سوم هستم.خانواده مذهبی و سنتی هستیم و بسیار به وجود این خانواده افتخار می کنم . ورزش را از کی شروع کردی و چطوری به این جودو علاقه ...
جستاری در نظام اخلاقی قرآن
...، دوّم اینکه: در انتخاب بین آسان و سخت آسان را برگزیدم و سوّم اینکه: مرتکب گناه شدم و خود را تسلّی دادم که دیگران نیز گناه می کنند. اشتباه و گناه دیگران جوازی برای ارتکاب من نیز شمرده نمی شود بلکه می توان و هنر آن است که در مرداب نیز مانند نیلوفر روبه بالا بود و در هر شرایطی خود را سالم و پاگیزه نگه داشت. حضرت علی(ع) می فرماید: فانّ النّاس قد اجتمعوا علی مائدةٍ شبعُها قصیر و جوعها طویل ، (اکثر ...
ازدواج ؛ اکسیر شفابخش یا داروی مرگبار
گفت مگر دیوانه ام. من فقط تو را دوست دارم نمی خواهم هیچ چیز تو را از من دور کند. من اگر به عقب برمی گشتم حتما از خانواده ام می خواستم بیشتر تحقیق کنند به رفت و آمد های خانوادگی اکتفا نکنند و در دوران نامزدی در رفتارهایش دقیق تر می شدم. آنچه مسلم است آمادگی روحی زوجین قبل از ازدواج و شناخت کافی از طرف مقابل تأثیر به سزایی در ازدواج موفق آنها خواهد داشت. هرچند مشکلات اقتصادی ...
پشیمانی عامل جنایت خیابان ایتالیا در دادگاه
طناب دور گردن دختر جوان پیچیده شده بود و تکه ای دیگر از سقف آویزان بود و اینطور به نظر می رسید که او به زندگی خودش پایان داده است. در چنین شرایطی کارآگاهان به بررسی دقیق جزئیات صحنه جنایت پرداختند. نیم ساعت قبل تر، پسر 25ساله این خانواده به نام هوتن این جنایت را به پلیس گزارش کرده بود. او گفت: من شب قبل در خانه نبودم اما عصر که برگشتم دیدم پدرم کشته شده است. در اتاق خواب هم خواهرم خودش ...
خانواده ام را با تماشای ماهواره تباه کردم
به گزارش خبرنگار ما، متهم 26 ساله که هوتن نام دارد 16 فروردین ماه سال گذشته پس از قتل خواهر 30 ساله اش در خیابان ایتالیا، پدر 73 ساله اش را هم با ضربات چاقو هدف قرار داد. او روز گذشته مقابل هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه حاضر شد. بعد از اینکه نماینده دادستان هوتن را به اتهام دو فقره قتل عمد مجرم شناخت، عموی او به عنوان اولیای دم به درخواست قاضی مقدم زهرا در جایگاه ...
با از بین رفتن سنگ نوشته های شهدا، بخشی از تاریخ را از دست می دهیم/ امضای رضایت خانواده های شهدا را ...
هستیم اما ساکن محله ی فردوس تهران بودیم که پس از شهادت پدرم دوباره به تبریز بازگشتیم. پس از بازگشت به تبریز نیز هرگاه به تهران می رفتیم حتما سری به کوی فردوس می زدیم. آنجا محله ی کوچکی است از جنس انقلاب اسلامی که در مقیاس کوچک خود که سه کوچه بیشتر نبود، 108 شهید تقدیم کرده است. وقتی نوجوانی 18 ساله بودم، جهت شرکت در مراسم ختمی به همراه مادر، خواهر و دایی خود، مجددا به آن محله رفتیم؛ بچه ...