سایر منابع:
سایر خبرها
64 ساله است و شوری در سر دارد
ساده دلانه به مأموریت نوشتن درباره زندگی در استانبول باور دارم و از انجام دادن این کار خوشحالم، اما به روز ماندن خیلی سخت است! با این رمان من به خودم گفتم: درباره زندگی خیابانی می نویسم. پاموک در مراسم دریافت جایزه نوبل ادبیات 2006 مولود کارش را دوست دارد. نمی گوییم او خودش را در کارش پیدا می کند اما پرسه زدن در خیابان های استانبول، دست فروشی و ملاقات با مردم، برای او کار شاقی ...
دختر جوان : مادرم من را فروخت!
آورد خونه. اولش ما طبقه بالای مغازه بابام زندگی می کردیم. بابام که شب مغازه رو می بست و می رفت، دوستای مامانم میومدن خونه ما. من و داداشم تو اتاق بغلی بودیم و مامانم با دوستاش بود... . مهسا می گوید وقتی 12سالش می شود، از ترس امنیت، ماجرا را برای پدرش بازگو می کند. یک روز پدر بعد از بستن مغازه در گوشه ای از خیابان کشیک می دهد و وقتی کسی وارد خانه می شود، او به مادر حمله می کند... . می گوید: همین شد ...
امانتدار تو بودی بابا رجب
اجتماعی مطلع است، هم از وجود هزاران کارمند قانع اما فکر کنم زیبنده تر باشد دولت محترم یک کلام بگوید که اصلا آیا اعتقادی به عدالت دارد؟! و آیا تبعیض را ناروا می پندارد؟! البته جواب معلوم است و به خاطر همین هم هست که فریاد اعتراض مردم، شعر و شعار را قطع می کند؛ بیکاری، بیکاری! *** فردا روز خبرنگار است! روز قلم! با پیچاندن پرسش اهالی رسانه یا با همین امانت دار خواندن مدیر نجومی، دولت اعتدال پرده از اوج احترام خود برای اصحاب خبر برداشت! ...
رفوزگی اصلاح طلبان در ماجرای حقوق های نجومی/ دام تازه آمریکا برای تحمیل برجام 2 به ایران
گروه سیاست مشرق - روزنامه ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه ها و نظریات اصلی و اساسی خود می پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله های روزنامه های صبح کشور با گرایش های مختلف سیاسی را می خوانید: ******* تقریبا هیچ که سوت و ...
مادرم مرا فروخت.../روایتی از زندگی 2 زن در خیابان خراسان
خانم شما یکی، دو روز دیگه نگهش دار... من این رو می برم... از مهران شغلش را می پرسم، کمی براق می شود و می گوید: من کمپ دارم... چطور مگه؟ جواب نمی دهم... هرچه سپیده اصرار می کند، مهران راضی به دادن شناسنامه نیست، مهسا هم مدام می گوید پایش را در بهزیستی نمی گذارد... ما از پله ها بالا می رویم تا مهسا تصمیم بگیرد... چند دقیقه بعد حبیب الله مسعودی فرید، معاون ریاست سازمان بهزیستی در تماس تلفنی با ما برای ...
صدای مان را کسی نمی شنود
تنها یک ربع به من رسید! بلافاصله منشی ایشان آمد و گفت که آقای مدیر قراری کاری دارید و باید گفت و گو را به پایان برسانید. قرار شد زمان دیگری در اختیار من بگذارند. حالا نزدیک به دو سال و نیم از آن روز گذشته ولی من موفق به ادامه این گفت و گو نشده ام. البته این مسأله هم تنها به این دولت محدود نمی شود؛ این ایرادی است که در تمام دوره ها شاهد آن هستیم. شما از پیشنهادهایی صحبت کردید که در ارتباط با ...
خبری از خودروسازان خارجی در پسابرجام نشد/ اختلاف تیم اقتصادی دولت به ضررمردم تمام شد/ مهندسی شاخص بورس ...
به گزارش مشرق، رئیس سازمان ایمیدرو در گفتگو با یک روزنامه اعتراف کرده که پس از برجام، سرمایه گذاری خارجی صورت نگرفته است. * آرمان - احیاء واحدهای تولیدی بی نتیجه ماند این روزنامه حامی دولت نوشته است: بنگاه های تولیدی و صنعتی کشور طی سال های اخیر با مشکلات بسیاری درگیر بوده اند. در این میان، نبود منابع مالی حتی باعث شد برخی از بنگاه های تولیدی نتوانند خود را به روز ...
معلمی با 60 سال سابقه خبرنگاری/ به خاطر یک انتقاد تبعید شدم
در دنیای روزنامه نگاری بزرگ شده، جوانی کرده و پا به سن گذاشته است. به بهانه روز خبرنگار به سراغ محل کار آقای خواجوی در ساختمان همشهری محله رفتیم تا او برایمان از تفاوت دیروز و امروز حال و هوای مطبوعات بگوید؛ از روزهای رفته ای که حالا بعد از 60 سال آقای خواجوی را در این کار پیر کرده است. خبرنگاری که سابقه سه دوره بازنشستگی دارد ظهر یکی از روزهای تابستانی باید پیاده رو خیابان ...
برانکو:یک بار گفتم برای رامین جا نداریم/فردا مشخص می شود که طارمی بازی می کند یا نه
پرسپولیس نیوز : سرمربی پرسپولیس گفت:از زمانی که سرمربی تیم ملی ایران بودم تا الان خاطرات زیادی دارم. برانکو ایوانکوویچ در نشست خبری پیش از دیدار با گسترش فولاد اظهار داشت: قبل از هر چیز روز خبرنگار را تبریک می گویم. خوشحالم که دوباره در شهری هستم که خاطرات و یادگارهای زیادی از آن دارم. از زمانی که سرمربی تیم ملی ایران بودم تا الان خاطرات زیادی دارم. در این شهر همیشه از من استقبال شده ...
کنایه های سنگین علم الهدی به روحانی/ سخنان جالب و عجیب احمدی نژاد در بافق/ هشدار جدی اوباما به ترامپ/ ...
ایران در سایر کشورها حل نشود ملت خود را برای روز ملی آتش زدن برجام آماده خواهد کرد . خاطره رهبر معظم انقلاب از دخترشان خاطره خواندنی رهبر معظم انقلاب از کمک دخترشان به بهبودی مجروحیت دست ایشان در جریان ترور سال 1360 را در ذیل می خوانید.رهبر انقلاب طی بیان خاطره ای فرمودند: دست من، آن اولی که فلج شد، به خاطر حادثه ترور، تا مدتی این دست، اصلاً حرکت نمی کرد و ورم داشت. بعد به ...
ساختار معیوب سبب ایجاد فیش های حقوقی شد / رسانه ها نقش مهمی دارند / واکنش دولت در فیش حقوقی مناسب بود
، برای رسانه های دیگر نیز حاکم باشد. * آیا مجلس شورای اسلامی در سال های متمادی نقشی در ناکارامدی ساختار ندارد؟ مجلس ناکارامد و غیرمسئولانه ای دومین مساله مهم و تاثیرگذار، بوده است که در سکوت دستگاه های نظارتی و اهمال خود آنها، زمینه ساز این مساله شده اند. نهاد پارلمان در قانون اساسی ما، از ابزارهای به جا و مناسبی برای مقابله و پیش گیری از این اتفاقات ...
گفتگو با مادری که فرزندش را برای ازدواج کشت!
دیگری را بزرگ نمی کنم. برای همین من مانده بودم که چه کنم. بعد از مرگ دخترت ازدواج کردی؟ نه. مجردم و به تنهایی زندگی می کنم. پس خواستگار پر و پا قرص تو چه شد؟ خبری از او ندارم. اما فردای روز حادثه به او گفته بودی که سارا فوت کرد و خیالش راحت باشد. بیا من را ببر. (سکوت می کند). چه مدت است که طلاق گرفته ای؟ سه سالی ...
اگر یک روز تابوت مرا ببینی چه کار می کنی؟
آن جا هستند." گفتم: "شما گفتید و من هم باورکردم. مقامات که به خاطر یک کتف شکستن نیامده اند. راستش را به من بگویید." گفت: "نه همین طور است که می گویم. به دستور امام آمده اند. فقط آن جا گریه نکنی ها. عباس همیشه دوست داشت تو بخندی." سرم گیج رفت. احساس کردم که آن چه عباس قبل از سفر به من می گفته اتفاق افتاده و دیگر نمی توانم ببینمش. حالا تازه می فهمیدم همه آن مجلس ختم و پنهانکاری همسفرهایم و ...
خواب یک دختر شهید در روزهای بدون بابا/ سهمیه ای که به دختر شهید رسید
دراز شود . من هم که یک دو تومانی (( به پول آن زمان )) پس انداز داشتم، به او دادم و گفتم: آقا بروید برای اقامه ی نماز. مردم محل چشم انتظار شما هستند. یک روز هم مادر برای کمک در کار کشاورزی به خانه ی خودشان رفته بودند، هنگام بازگشت، مادر بزرگشان یک سکه به او می دهد تا برای برگشت سوار ماشین شود. اما او با همه خستگی و در عین بارداری، مسافت طولانیِ بین روستای خودشان تا روستای پدر را پیاده طی ...
اصولگرایان قحط الرجال ندارند بلکه دچار جهل الرجال هستند/ احمدی نژاد در حال تِست فضاست
واقعا می خواهد چه کار بکند؟ حالا مدام بیاید و بگوید که ما بچه های خوبی هستیم! آمریکایی ها هم خواهند گفت که ما می خواهیم اصل تو نباشد! اگر روحانی واقعا می تواند در صورت بدعهدی آمریکایی ها، برجام را آتش بزند، بیاید و بگوید اما اگر نمی تواند، این وسط مشکل ایجاد می شود و توازن بهم می خورد. *** باشگاه خبرنگاران جوان: آیا روحانی در طول 3 سال اخیر، موضع اصولگرایانه داشته که فعالین این جریان را ...
می خواست نام فرزندش را امام (ره) انتخاب کند/ لباس شهادتش را انتخاب کرده بود
هیچ حرفی خداحافظی کردم و رفتم. علیرضا را در یکی از میدان های شهر پیدا کردم. همسرم با تعجب از او پرسید "تیمسار خاردار کیه که تو از او مرخصی گرفتی؟" بعد از اینکه من و علیرضا کلی خندیدیم. برایش توضیح دادم که او از میان سیم های خاردار فرار کرده است. با پیام امام (ره) مبنی بر اینکه سربازها پادگان ها را خالی کنند. علیرضا از پادگان فرار کرد. آن شب که مردم پادگان ها را آتش می زدند از علیرضا ...
دختران دم بخت با توکل به خدا موفق خواهند شد
به آنان نظر لطف می کند. دختران دم بخت، در انتظار ایده ال رویایی ! یک زمانی دخترها 9 ساله که می شدند خواستگارها پاشنه در خانه را از جا درمی آوردند، بعدها که علم پیشرفت کرد، سن ازدواج کمی بالا رفت، کمی بعدتر حرف از ادامه تحصیل و دیپلم گرفتن شد و سن ازدواج رسید به 18 سال و بتدریج بحث تحصیلات عالیه به میان آمد و دانشگاه آزاد راه اندازی شد و دیگر کسی نمی توانست دخترها را به زور شوهر دهد ...
فوتبال استان باید خانه تکانی شود
فوتبال استان شود تا آنان در آن شهرستان باشد. رأی به جوان شهرستان بدهند. متأسفانه همه چیز لابی گری شده است، حتی در برخی جاها ممکن است با مقداری پول که این اواخر به هیأت فوتبال استان واریز می کنند و با آن هیأت های فوتبال شهرستان ها را شارژ می کنند، رأی ها را تغییر دهند در نهایت هر روز دریغ از دیروز باید دید این آقا که دو تا چهار سال به اضافه دو سال (مجموعاً 10 سال) تحمل کردند، الان چه ...
در انتظار گودو
اندازه یک رای. تغییرات کوچک اتفاقات بزرگ را می سازند و اتفاقات بزرگ آینده را آفتاب یزد- عرفان بلخاری: روایت است زمانی که ناصرالدین شاه کشته شد، میرزا رضا کرمانی، قاتل وی می گوید: تحت بازجویی که بودم، سخنی شنیدم که مرا تحت تاثیر قرار داد.شخصی به من رو کرد و گفت: میرزا، کدام انوشیروان عادلی پشت دروازه ها ی تهران نشسته بود که تو ناصرالدین شاه را کشتی؟ ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود میگوید ...
آن روسری که پرچم زنان تبریز شد
نمی توان جلوی کسی را گرفت. دست کرد توی جیبش و یک شاهی درآورد، داد به من و گفت برو به خانه میرزا جواد و بهش بگو چند نفر از بازاری ها دکان هایشان را باز کرده اند، عیوض هم دارد دکانش را باز می کند. از بازار تا خانه میرزا راه زیادی نبود. دوان دوان رفتم در خانه شان و به پسرش گفتم به میرزا بگو شقان می گوید عیوض دارد مغازه اش را باز می کند، بعدش هم باید به زینب خبر می دادم، خودش گفته بود، از بازار ...
داستان شکل گیری پلیس ضد شورش ایران
پیشرفته مجهز شود. این حرف ها قصه نیست، قسمت شورش و لزوم سرکوب مضمون سخنان مرحوم دکتر نوربخش وزیر اقتصاد در هیئت دولت آقای هاشمی رفسنجانی است که پیشنهاد واردکردن تجهیزات ضد شورش را به همان دلیل داده بود! در همان ایامی سرمقاله های منکرات بزرگ را نوشتم و در روزنامه رسالت منتشر شد، طی تماسی که با معاون رئیس جمهور داشتم، او گفت تو می گویی ما که اینجا نشسته ایم منکرات بزرگیم؟ تو می گویی ما چه کار ...
بسته خبری سفیر چهارشنبه 13 مردادماه 1395
مهم ترین صندوق اقتصادی کشور نیست. حالا زمزمه های تامل برانگیزی درباره رییس جدید هیات عامل صندوق توسعه ملی که دو روز قبل از روحانی حکم گرفته شنیده می شود. بر اساس قانون، رییس هیات عامل این صندوق باید دارای تحصیلات مرتبط برای حضور در این سمت باشد و حالا احمد دوست حسینی با مدرک کارشناسی ارشد مهندسی برق به این سمت منصوب شده! نکته ابهام برانگیز دیگر اینکه جلسه هیات امنا نیز برای انتخاب ...
رمان بازگشت از حجاب و شبهات یک دختر دبیرستانی می گوید
این کلاسی؟ تا حالا ندیده بودمت. یکی از بچه ها گفت: شاگرد جدیده خانم. -پس چرا دیر اومدی؟ مجوز داری؟ مانده بودم چه دروغی سر هم کنم که الهام به دادم رسید و گفت: معاونا همگی دارند بچه های دم در رو می بینند که موارد انضباطی نداشته باشند. دفتر نیستند که مجوز بدند. -آها بیا تو؛ اما دفعه بعد بدون مجوز رات نمی دم آ. در دل الهام را به خاطر جسارتش تحسین ...
تلنگری به جامعه درباره لزوم توجه به تخصص گرایی
اینطور به انحطاط کشیده شود خداوند آن جامعه را امتحان می کند و داعش می فرستد تا به مردانش تیر خلاص بزند و زنانش را در موصل بفروشد. واکنش خبرنگار صدا وسیما به عباسی: تو که با ارامش در کنار خانواده ات آرمیده ای بدان که ارتش از بیش از هشت هزار کیلومتر مرز ابی و خاکی دفاع می کند مجید اخوان با انتقاد صریح از اظهارات عباسی درباره ارتش، نوشته است: "با افتخار و سربلندی معرفی می کنم؛ ایشون ...
ثبات شغلی بزرگترین دغدغه قشر خبرنگار/ مسئولین برای مسکن خبرنگاران کاری انجام دهند/ نگاه های سیاسی ...
؟ عرفان میرانی هستم خبرنگار روزنامه سیستان و بلوچستان . سیمین شهرکی هستم از سال 92 در روزنامه سیستان و بلوچستان که زیر مجموعه روزنامه خراسان است فعالیت می کنم. عصرهامون: چند سال است ازدواج کردید؟ سیمین: سال 93 اردواج کردیم. عرفان: یک آبان ماه 93 عقد کردیم که 2 سال عقد بودیم یک سال است که ازدواج کردیم. عصرهامون: تاریخ تولد همسرتون؟ ...
شاعری که عارف بود، عارفی که عاشق بود / نظر پرویز پرستویی، رسول یونان، محمد علی بهمنی درباره حسین پناهی
، وقتی که پیش قسط اول قراردادش را گرفت ، باور نمی کنید اگر بگوین در مسیر تا خانه کل پول را با مردم تمام کرد .مثلا اگر کرایه تاکسی 4000تومان شد به او 5000هزار تومان می داد. گفت من امروز پول دار شدم تو هم باید وضعت خوب باشد .یعنی چنین آدم گلی بود . ما ممکن است به فقیر 50 تومان بدهیم اما من دیده بودم که بارها ایشان هرچه که داشت با مردم تقسیم می کرد . یا یک بار دیگر سر کار دیگری بودیم با حسین پناهی ...
قتل سارا کوچولو، برای ازدواج
زن را به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران صادر کرد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد. زن جوان در گفت و گوی مفصلی با خبرنگار روزنامه ایران انگیزه و عواطف و احساسات پریشانش را بازگو کرده است. از شب حادثه بگو؟ آن شب سارا سرش درد می کرد؛ با آبمیوه به او قرص دادم. نمی دانستم قرصی که به او می دهم متادون است. حالش خوب بود، حتی تا 2 نیمه شب با گوشی ام بازی می کرد. ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (290)
میشم بتونم رو صندلی بشینم، الان آرزو دارم بتونم وارد شم، حالا نشستن تو سرش بخوره. 39. بیچاره پنیر که یه عده خنگیِ خودشونو انداختن گردن اون. 40. کاش فرهاد یه راهنمایی می کرد که با چیا تابستون رو سر می کنه. بده من اسکیتمو
لحظه دست و پا زدن سارا همیشه جلوی چشمم است/ هوا و هوس باعث شد جان دخترم را بگیرم
رها می کرد و می رفت. دو هفته با یک نفر زندگی می کردم. در بومهن ساکن شده بودیم، که با فهمیدن موضوع سارا او هم رهایم کرد. چرا او را به خانواده همسرت ندادی؟ به خانواده میثم می گفتم از فرزندم نگهداری کنند، اما آنها هم قبول نمی کردند. می گفتند تو او را نگه دار ما هزینه اش را می دهیم در حالیکه ماهی 50 هزار تومان بیشتر به من پول نمی دادند. پشیمانی؟ بله. من از روی هوا و هوس این کار را کردم و جان فرزندم را گرفتم. بسیار پشیمانم و دلم برای سارا تنگ شده است. انتهای پیام/ ...
با فرزند کمتر موافق نبودم و نیستم/ هفت فرزند دارم
پله ها به خاله ام گفتم که آمده ام از دخترت خواستگاری کنم و همه خواسته هایم را در این دفتر نوشته ام و دفتر را دادم. خاله ام به من ایراد گرفت که این چه طرز خواستگاری کردن است. من هم گفتم، عقاید و داستان زندگی من را بخوانید، اگر پسندید با پدر و مادرم برای مراسم رسمی می آییم. خاله ام همان شب تماس گرفت و من و خواهرم را برای شام به خانه اش دعوت کرد. آنجا که رسیدم دختر خاله ام دفتر را جلویم گذاشت، یکی یکی ...