سایر منابع:
سایر خبرها
خدا احسان علیخانی را دوباره به ما داد!
متفاوتی نسبت به سال گذشته دارد. به گزارش بولتن نیوز؛مهدی یراحی کنسرت بیست و یک مرداد را با قطعه پردانلود و البته پرجنجال نگو نگفتی آغاز کرد. اثری که قرار بود تیتراژ ماه عسل امسال باشد. او در تاریکی سالن و بدون نوازنده ها وارد صحنه شد و پشت پیانو نشست. با اولین ضربه های او بر کلاویه های پیانو نور فالو سالن روی این خواننده قرار گرفت و اجرای این اثر را آغاز کرد. تا اواسط این کار رفته رفته ...
قلم به مزد ، پدیده ای شوم در رسانه / چند می گیری بنویسی چند می گیری ننویسی ؟
واژه منطق از دهان قلب بیرون زد ناگهان عقل چشمانش را باز کرد و با عصبانیت گفت: ای قلب سالهاست که من از عقلانیت میگویم اما چه سود که تو با احساساتت منطق را ربوده ای اما جالب است که خود که گلوله ای از احساسات و عواطف هستی صدایت را بلندمی کنی و افکار و انگشتان را به رعایت منطق امر. قلب دقایقی سکوت کرد. کمی گریه کرد و کمی دلخور شد اما بغض گلویش ناگهان ترکید و رو به عقل کرد و گفت: ای عقل اگر من ...
روایتی تکان دهنده از شهیدی که پیکر او با گذشت 16 سال سالم ماند
ما خواستند یک عکس و فتوکپی شناسنامه را پست کنیم برای صلیب سرخ، که ما همین کار را کردیم. * از اسارت و شهادتش چگونه مطلع شدید؟ آیا کسی او را در زمان شهادت دیده بود یا خیر؟ هشت ماه از این قصه گذشت یک روز عصر در خانه به صدا درآمد، در را که باز کردم چند نفر ایستاده بودند، با لباس سپاه که یک آلبوم بزرگ به دستشان بود، گفتند شما از این تصاویر کسی را می شناسید، من ورق می زدم دیدم ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (292)
در فرانسه به اشتراک گذاشته. پیدا کردنش هم کار سختی نیست، چون که ایرج از همان کودکی مثل همین الان اختلاف حجم فاحشی با هم سن و سال هایش داشت. سیروان خسروی در حال تمرین و تمرکز برای آهنگسازیِ یک برنامه در شبکه "افق". از دیروز بین چهره ها یک کمپینی راه افتاده و همه گیر شده است که خواهان تصویب قانون حمایت از حیوانات در مجلس است. جدا از اینکه اگر این موضوع در صحن علنی مطرح شود با ...
ترس و دلهره 150 مسافر در مهرآباد
.... چند نفر از آنها در کافی شاپ ترمینال نشسته اند و مسابقه وزنه برداری سهراب مرادی در المپیک را می بینند. او که وزنه را بالا می برد و قهرمان می شود، لحظه ای حادثه را از یاد می برند و هورا می کشند. در بین شان یک سرباز 22 ساله هم هست. یک لیوان چای برای خود ریخته. حسرت دو روز مرخصی اش را می خورد که با این حادثه از کَفَش رفته: 280 تومان پول دادم بلیت هواپیما خریدم که بروم مشهد زیارت. دو روز مرخصی داشتم. الان با این حادثه باید دوباره برگردم پادگان. ...
ازدواج های فصلی بازیگران سینما +عکس
می شود. در همین مدت اخیر بار دیگر و هر بار به بهانه ای قصه جدایی و طلاق برخی از هنرمندان بر سر زبان رسانه ها و مخاطبان شان افتاد که مهم ترینش خبر ناگهانی جدایی حمید گودرزی از همسرش بود که رسانه ای شدن آن بهانه نگارش این گزارش شد. بهانه ای که به چند ماجرای دیگر در ارتباط با خبر جدایی و طلاق برخی دیگر از بازیگران که این روزها در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود بپردازیم. *جدایی حمید از ...
اُمید ایران نگران ما نباش/بودنت افتخاری برای خانواده نوروزی
،همواره برای تهیه مخارج تحصیل و ورزش نزد پسرخاله خود کار می کرد و همیشه خودساخته و متکی به خود بود. وی ادامه داد: امید اولین بار در سن هشت سالگی به همراه مادرش وارد سالن کشتی هلال احمر شهر شیراز شد و با وجود سن کم با انگیزه و توانی فوق العاده همه حریفان را شکست می داد. نوروزی که با مرور خاطرات امید خنده میهمان صورت مهربانش می شود ،افزود: پسرم بعد از چند سال برای ادامه ورزش کشتی ...
شهید ناصری؛ سردار بی نشان دستگاه دیپلماسی کشور/ پدرم باز سلام
. او از کودکی شهید می گوید که از همان کودکی مقید به خواندن نماز بود یک روز پسر دایی ام به من گفت من نماز نمی خواندم اما پسر کوچک تو صبح ها من را بیدار و وادار به نماز خواندن می کرد او به کجا خواهد رسید؟! حتی وقتی محمد ناصر به روستا هم می آمد بچه ها را جمع می کرد و با خود به مسجد می برد و امروز همه آنها نماز خواندن خود را مدیون او می دانند. این مادر رنج کشیده با گفتن این خاطره و ...
ماجرای اولین فرار شاه + تصاویر
دوستان گفت حضرات که مقصود انگلیسی ها بودند، چنین تصور کرده اند از این نخست وزیر و امثال او کاری ساخته نیست و می خواهند آقای سیدضیاءالدین طباطبایی را که هم اکنون به حضور شاهنشاه آمده و به انتظار رای تمایل در آنجا نشسته است، وارد کار کنند. و هراس دوباره به آن چنان که مصدق می گوید از این بود که: تصدی آقای سیدضیاءالدین سبب خواهد شد که همان بگیر و ببند کودتای سال 1299 تجدید شود ، پس جمال امامی که چند روز ...
بلایی که ناصردراتاق خوابش بر سر دختر جوان آورد
همین دلیل او را بازداشت کردند. ناصر در دور تازه بازجویی ها باز هم اتهام قتل را انکار کرد و گفت: من و سوسن با هم دوست بودیم و قرار ازدواج داشتیم. روز حادثه سوسن به خانه ما آمد و بعد از کمی صحبت خواست از آنجا برود که پایش سر خورد و به زمین افتاد. سر سوسن به دیوار خورد و او فوت شد. من که به شدت ترسیده بودم جنازه را در کیسه ای نایلونی گذاشتم، آن را از خانه بیرون بردم و در سطل زباله انداختم. ...
خالق هری پاتر، چگونه به این موفقیت رسید
و شباهت خودش در 11 سالگی با هرمیون صحبت کرده است. وقتی جوان تر بودید دوست نداشتید نویسنده شوید؟ چرا، از زمانی که یادم می آید دوست داشتم نویسنده شوم. ادبیات انگلیسی همیشه محبوب ترین درس مدرسه برایم بود. همه مانده اند چرا من رفتم ادبیات فرانسه خواندم. وقتی شروع به نویسندگی کردید چند سالتان بود؟ و نام اولین کتابتان چه بود؟ شش ساله بودم که اولین داستانم را ...
معماریِ معاصرِ ایرانی و دفاع از ریشه ها در برابر چاه ها / شاید معمارانِ عاشق، مهندسِ محاسب شده اند!
، بماند، اما از مرحله ای به بعد انسان همیشه به دنبال زیبایی از طریق موسیقی و رقص و آواز و هنرهای بصری و تجسمی بوده و احساسات عاشقانه اش نقش خلاق و سازنده ای در این روند فزاینده و پربار یافته است. در معماری هم، ما از طریق زیبایی در اثر معماری می توانیم به احساسات آن دوره ی آن قوم و ملت و حکومت آن دست پیدا کنیم. برای مثال، در باره ی گنبد صخره، قبطه الصخره در فلسطین، کتاب زیاد نوشته شده و تقریبا همیشه ...
طرح های سیاه یک شرور برای پسران نوجوان
.... مرد صاحبخانه ابتدا مدعی شد یکی از دوستانش داخل حمام است و زمانی که مأموران از او خواستند در را باز کند، مرد جوانی در را گشود. همان موقع ناگهان پسر نوجوانی هم خود را از حمام بیرون انداخت و به مأموران پناه برد. پسر نوجوان به پلیس گفت: ساعتی قبل در خیابان بودم که مرد جوان شرور – امیر – سراغم آمد و درباره یکی از دوستانم سؤال کرد. به او گفتم خبری از وی ندارم اما او با تهدید چاقو مرا به خانه ...
ساعت به وقت ترخیص/ حال و هوای دختران ترخیص شده از بهزیستی
ساله بودم که مادرم از زندان آزاد شد و طبق قانون من و خواهرم را به مادرم تحویل دادند که فردی مصرف کننده، فروشنده مواد و روسپی بود و محلی برای زندگی نداشت، اما خواهر بزرگ ترم و برادرهایم پس از ترخیص از بهزیستی نخواستند پیش مادرم برگردند. چون زمانی که به بهزیستی رفتند، بزرگ تر بودند و تعلق عاطفی کمتری داشتند و دیدند که مادر چکار کرده است. مادرم با مردی زندگی می کرد. 6 ماه پس از ترخیص ما ...
رسانه ای به نام حیدر پناه
از یک روز تاخیر رسید. با اشتیاق خریدم و به سرعت رفتم سراغ یادداشت خودم و همان جا طوری با اشتیاق خواندم که انگار نه انگار خودم نگاشته بودم و قبل از چاپ بارها خوانده بودمش!! به هرحال آن لذتی که در چاپ اولین یادداشتم تجربه کردم برایم تکرارنشدنی است، یادداشتی که هیچ وقت از دوباره خواندنش خسته نشدم... و این چنین بود که پای در عرصه ای گذاشتم که نمی دانم پایانش به کجا خواهد رسید...؟؟؟ ...
- درگیری ناموسی - به قتل منجر شد
بین چند تبعه افغان در بلوار قصران آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد مردی میانسال به دلیل اصابت چاقو از ناحیه پهلو مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی پرونده ای با موضوع قتل عمد تشکیل شد و برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول و اهالی محل پرداخته و متوجه شدند که مقتول، دقایقی قبل ...
زیباترین چهره با زخم های تلخ جنگ
...، آبی بنوشد و نفس بکشد تا اینکه در همان نخستین ملاقات همه چیز برایم آشکار شد . * خانه مستأجری در گوشه ای از مشهد آن روز چیزهای عجیبی دیدم که در ذهنم باقی ماند و باعث شد تا خیلی جاها درباره اش بنویسم و صحبت کنم. بابا رجب قصر نداشت. خانه چند طبقه هم نداشت . اتفاقاً منزل یک طبقه او در یکی از خیابان های نزدیک به کمربندی مشهد بود.نمی دانم چرا همین که این موضوع را فهمیدم فروریختم ...
روزی که قرار بود مصدق، فاطمی و ریاحی اعدام شوند
از واقعه نهم اسفند سخن به میان آورد و نوشت: در جراید منعکس شد من برای عرض گزارش درباره هیات اعزامی ایران به بغداد به حضور ملوکانه مشرف شده ام؛ آن روز که ملاقات من با شاه قریب دو ساعت و نیم طول کشید شاید تنها حرفی که نزدیم موضوع هیات اعزامی بغداد بود. پس از حادثه نهم اسفند که دست خود شاه دخالت مستقیم در آن داشت من دیگر تا آن وقت به دربار نرفته بودم ولی ناگهان برای گفتن مطالبی تلفن کردم و یکسر گرسنه ...
ماجرای راه اندازی دانشگاه آزاد اسلامی همدان با مشکل 20 میلیون ریالی ودیعه + تصاویر
ای در رفت و آمد بودم. هنوز موفق به تامین ودیعه نشده بودیم این کار بر عهده آقای طهایی بود، بالاخره در یکی از روزها به من گفت قرار شده اشت یالپانیان مدیر کل تامین اجتماعی بیست میلیون ریال به صورت قرض الحسنه طولانی مدت در اختیار قرار دهد. به سرعت مقدمات امر فراهم شد و روز 24 مرداد ماه 66 چک ودیعه را به من سپردند ، همان روز با دفتر آقای جاسبی تماس گرفتم و برای اخذ مجوز تاسیس دانشگاه، هماهنگی های لازم ...
ناگفته های زندگی شهید کوهساری از تولد تا شهادت
لغزش از او ندیدم، به پدر و مادرش احترام زیادی می گذاشت؛ هیچ گاه کاری انجام نداد تا بر سرش فریاد بزنم. وی با بیان اینکه صادق، درست کار بود، اظهار کرد: یکی از همرزمان او در عراق می گفت: جواد در حالی که تیرها مثل رگبار از روی سرش رد می شدند در حال جمع آوری مین ها بود تا راه را باز کند همان چند روزی که عراق بود خیلی عرب ها با او دوست شده بودند، آن قدر که حاضر نبودند به مناطق خطرناک برود ...
وقتی جنتی لبخندی زد و رفت/ رابطه موسیقی و پیاز داغ در تئاتر/ مگر من ارتوپد هستم!
برای نمایش تئاتر در سطح شهر هستیم و تعداد نمایش های بیشتری اجرا می شود. متأسفانه به دلایل مختلفی در طی چند سال اخیر برای کلیت تئاتر اتفاق خوب و خوشایندی نیفتاده است. در نتیجه نمی توان توقع داشت که برای موسیقی این عرصه که جزئی از آن نیز است، شاهد اتفاق های خوشایندی باشیم. در واقع تنها شاهد آشفتگی و پراکندگی هستیم. در واقع باید گفت برنامه درست و اصولی برای تئاتر کشور وجود ندارد. امیدوارم نهادهایی ...
با شایان در پارک قرار گذاشتم / او به بهانه ای مرا به آپارتمانش برد
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، هدف من از دوستی، آشنایی برای ازدواج بود اما نمی دانم چرا وحید به همه چیز پشت پا زد. 4 ماه از این ماجرا می گذشت و من برای عوض شدن حال و هوایم به پارک نزدیک خانه مان رفته بودم. روی نیمکتی نشستم و در حال و هوای خودم بودم که ناگهان صدای پسر جوانی توجه ام را به خود جلب کرد. او که جوان خوش تیپی بود خودش را شایان معرفی کرد و خیلی سریع توانست با حرف هایش ...
روایتی از خودکشی دو دختر نوجوان در جنت آباد
: آیدا مامان پاشو! چشماتو بازکن! اما مادر سیما هنوز خبر ندارد. ناگهان زنی با کیسه های پر از گوجه و خیار و کرفس از پیچ کوچه وارد می شود. یکی از مردهای همسایه زن را با دست نشان می دهد و می گوید: مادر اون یکیه. زن کیسه ها را در دست گرفته و عرق ریزان پیش می آید. از دیدن چشم های متعجب اطرافیان می هراسد. صدای فریادهای مادر آیدا را می شنود و چشمش به دو تا جنازه ای می افتد که پای ساختمان افتاده اند. کیسه ها ...
ماجرای جالب ترک سیگار 700 نفر با عنایت امام رضا(ع)
گفتند به شیراز می رویم ؛ اما به قرارگاه تیپ زرهی شیراز منتقل شدیم! ... خلاصه مأموریتی که قرار بود 45 روز طول بکشد ، 10 ماه به طول انجامید! در مدت حضورتان در جبهه در چه عملیاتی شرکت کردید؟ در چند عملیات شرکت داشتم ثامن الائمه، شکست حصر آبادان، فتح خرمشهر، عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس و اواخر خدمت هم در تنگه ابوغریب بودم. فقط به عنوان سرباز به جبهه اعزام شدید ...
خواندنی هایی از 116 سال حضور ایران در المپیک
المپیک این مسئولیت را بر عهده داشت. پرچمدار ایران در این مسابقات تختی بود اما با حضور جعفر سلماسی، تختی، با دلاوری و شایستگی پرچم را در اختیار جعفر سلماسی بزرگ گذاشت و او پرچم ایران را حمل کرد! در سال 1964 با وجود تختی، پرچم در دست نصرت الله شاهمیر بود. شاهمیر، رئیس فدراسیون شنا، همان کسی بود که در المپیک 1974 آسیایی در تهران، وقتی قهرمان واتر پلو شدیم، با لباس به داخل استخر پرید! در سال ...
کیانوش رستمی دلاور، رکورد جدید برای المپیک برپا کرد و طلا گرفت+ویدیو
...> کیانوش رستمی با انتخاب وزنه های 174 و 215 کیلوگرمی را برای حرکات اول یک ضرب و دوضرب خود ، سنگین ترین انتخاب ها را داشته است تا از همان گام نخست به عنوان بخت نخست طلا مطرح باشد و همین هم شد تا این غیورمرد کرمانشاهی نخستین طلای کاروان ایران را بر سینه ستبر خود بزند. به گزارش تابناک ورزشی، در ادامه رقابت های وزنه برداری بازی های المپیک 2016 ریو و در روز هفتم این بازی ها کیانوش رستمی ...
زندگی مردی بدون دست و پا که سخنرانی هایش به افراد سالم انگیزه زندگی می بخشد
دلشان بیرون کنند. من کم کم بزرگ می شدم و نگرانی مادر و پدرم درباره سرنوشتم، با من بزرگ تر می شد. تا وقتی خردسال بودم، هنوز متوجه تفاوت میان خودم و دیگران نمی شدم؛ اما از وقتی به مدرسه رفتم، واقعیت تلخ معلولیتم را بیشتر از هر زمانی احساس کردم. کسی جرأت نمی کرد به پسری نزدیک شود که روی ویلچر نشسته بود، دست و پا نداشت و فقط با دو انگشت کوچک که به جای پای چپ روییده بود، مداد را به دست می گرفت ...
خواسته نامشروع مرد هوسباز از 2 پسر
محل اعلام گزارش در حوالی میدان آزادی اعزام شدند و شاکی زورگیری در اظهاراتش به مأموران گفت: حدود ساعت سه بامداد از اکباتان به سمت ترمینال آزادی در حرکت بودم که دو پسر جوان به سمتم آمدند و گفتند ساک دستی ما را برده اند، آنها ناگهان با چاقو به سمتم حمله ور شدند و یقه پیراهنم را پاره کردند و گفتند هرچه که همراه داری به ما بده؛ من هم که خیلی ترسیده بودم، فرار کردم و با 110 تماس گرفتم، اکنون نیز برای ...
15 سال حبس برای مادری که دو کودکش را کشت
فرزند یک ساله دیگرش در چند سال قبل پرده برداشت. او پس از انتقال به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران درباره حادثه گفت: من معتاد به شیشه هستم و دچار توهم می شوم. سال 91، پسر اولم یکساله بود که در خانه ام در گرگان روی صورتش بالشت گذاشتم و چند ثانیه آن را نگه داشتم تا خفه شد. آن روز شوهرم خانه نبود. وقتی آمد گفت می خواهد با پسرمان بازی کند. همان لحظه عذاب وجدان گرفتم و با 20 قرص خودکشی کردم ...
یک سال درگیر بدهیهای انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بودیم/ دستگاهی که قصد داشته باشد به ولنگاری فرهنگی ...
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم پویا ، انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس که به عنوان یکی از متولیان تئاتر مقاومت و دفاع مقدس شناخته می شود در ماههای اخیر مورد انتقاد هنرمندان و دست اندرکاران هنر نمایش قرار گرفته اند. در حالی که حفیظ الله رفیعی، مدیرعامل این مجموعه در ظاهر امکانات مناسبی چون بودجه یا سالن برای اجرا در اختیار دارد. در چنین موقعیتی خبرگزاری تسنیم به سراغ مدیرعامل شناخته ...