سایر منابع:
سایر خبرها
یقین داشتم که همسرم شهید می شود/ اخلاص و صداقت دو ویژگی شاخص ابومحسن/ محال است دشمن اشک چشمانم را ببیند
شهادت همسرم. با اینکه از قبر می ترسیدم اما خودم در روز تدفین ساعت 6 صبح زیارت عاشورا را در داخل قبرش خواندم. وقتی وارد قبر شدم به نظرم آنقدر وسیع و بزرگ بود که جای ترس نداشت. در داخل قبر زیارت عاشورا، سوریه یاسین و نوحه ای که شهید ذورقی بسیار به آن علاقه مند بود را خواندم. وقتی سنگ لحد سوم را گذاشتند خطاب به ایشان گفتم تو همه کس من هستی که اینجا خوابیدی ، آن لحظه می خواستم ...
تأثیر سید آزادگان در نوع نگرش و سبک زندگی آزاده قزوینی/ نقش کیهانی ها در اطلاع رسانی اسامی اسرا
بدترین شکنجه های عراقی ها بود. * فارس: دوران اسارت چه خاطرات تلخ و شیرینی را برای شما به همراه داشته است؟ بهترین لحظه های این دوران در به یاد خدا بودن و رضایت او بود؛ هر اندازه که بیشتر شکنجه می شدیم نیاز خداوند را بیشتر حس می کردیم. * فارس: بیشترین فعالیت های اسرای ایرانی چه بود؟ این اسیران از کوچکترین و کم هزینه ترین امکانات اولیه همچون لباس مناسب اسیران ...
اقدام غیر اخلاقی وکیل پس از آزار و اذیت دختر دانشجو در خانه مجردی
ولی به علت اصرار زیاد اکبر با توجه به آنکه شناخت زیادی از این فرد نداشتم همه چیز را منوط به این کردم که خانواده ام در جریان قرار بگیرند و خواستم تا بیشتر از خانواده اش بدانم و شرط کردم که قبلا ازدواج نکرده باشد که ایشان عکسی ازتمام صفحات شناسنامه که نشان دهنده مجرد بودنش بود نشان داد. در ادامه وقتی در مورد خانواده اش تحقیق کردم و متوجه شدم دو خواهر و یک برادر دارای عقب ماندگی ذهنی نیز ...
بنیاد در آینه مطبوعات
درکنار فرمانده و چند نفر دیگر تا آخرین لحظه و با همه توان، مقابله کرد تا اینکه اسیر شد. خبر این موضوع بلافاصله به من رسید و تا حدود هفت ماه از او هیچ اطلاعی نداشتم. مدتی بعد ازطریق ماهواره ارتش، در میان اسرا شناسایی و مشخص شد که او پس از اسارت به سولهای که مقر تانکهای دشمن بوده است، به یکی از اردوگاههای تکریت، منتقل شده است. بعداز آن، دیگر خبری از او نداشتیم. پیکرش از کاظمین به مشهد ...
یک آزاده و مفقود الاثر دفاع مقدس; برای رهایی از تیرهای خلاص بعثی ها خودمان را به مردن زدیم/خانواده برایم ...
...> وی تصریح کرد: شب هنگام تصمیم به فرار گرفتیم که متأسفانه بعثی ها متوجه شدند و ما را دستگیر کردند و البته به خاطر اینکه توانسته بودیم آنها را فریب بدهیم خیلی عصبانی بودند به همین دلیل هم تاجایی که در توانشان بود ما را اذیت کردند. دهقان با اشاره به سال های اسارتش اظهار داشت: نزدیک به چهار سال در اسارت بعثی ها بودم. این آزاده دفاع مقدس دوران اسارت را پر از خاطرهای تلخ و شیرن ...
صبر و پایداری خانواده های آزادگان ستودنی است
های بازآمده ای که غم هجران را از کلبه های احزان ملت بیرون راندند و با عزتی بلند ،عاشقانه برخاک وطن بوسه زدند. باغ ترنم شهرستان فریدن نیز به بهانه این مناسبت پر خاطره، میزبان 48 آزاده سرافراز و خانواده های صبورشان بود. مردان قبیله غیرت که هریک از آنان، دوران سخت اسارت را همچون تاج عاشقی بر سر خود نهاده بودند و شانه های بهاری شان کوله باری از خاطرات زخمی تازیانه های دشمن را صبورانه به دوش می ...
روایت غریبی فرزند با پدر آزاده
به گزارش دفاع پرس از خراسان شمالی، 26 مرداد هرسال، خاطرات شورانگیزی برای بسیاری از خانواده ها یادآوری می شود حتی آنهایی که فرزندی در اسارت نداشتند اما دوست و آشنا و یا همسایه ای را چشم انتظار بودند، روز بازگشت اسرا دیگر اینکه خانواده ی آزاده باشی یا نه، مهم نبود، مهم این بود که همه قدردان آزادگان سرافزاری بودیم که بند اسارت و شکنجه های روحی و جسمی را نه فقط برای خانواده که برای حفظ ارزش ها و خاک ...
هرگز از تحمل سختی های دوران اسارت پشیمان نیستم/برادرخانمم در کنارم شهید شد
) دانست و گفت: روزهای بسیار سختی برما گذشت البته ما چند روز پس از فوت امام (ره) متوجه این داستان شدیم و حتی برخی از اسرا با شنیدن این خبر از هوش رفتند و صدای ناله و ضجه اردوگاه را پرکرده بود و بااینکه عراقی ها با قطع کردن پنکه ها و بستن درب آسایشگاه قصد ممانعت از عزاداری بچه ها را داشتند موفق به این کار نشدند. این استاد دانشگاه ادامه داد: البته یادم هست که یکی از اسرای مشهدی به نام تقی ...
اسارت در روز رفتن به مرخصی/ تفاوت اسارات عراقی ها با ایرانی ها از زمین تا آسمان است/ زنده به گور شدن ...
حال بازگشت به عقب هستند، آنها گفتند که بچه ها در حال مقاومت هستند و تسلیم نشدند، من هم به این امید به حرکتم ادامه دادم، تنها چند صد متر تا خط مقدم فاصله داشتیم که از سمت چپ ما، تعدادی از سربازان آغاز به تیراندازی کردند و راننده نتوانست کنترل ماشین را حفظ کرده و به بیرون پرتاب شدیم و در یک لحظه چند سرباز بعثی دورمان جمع شده و دستگیرمان کردند. بچه های اسلام در خط مقدم در حال دفاع بودند و ...
هر چه در جبهه و اسارت دیدم زیبا بود
...> فریدون: در سال 1364 عراقی ها گفته بودند که اسرای مجروح را آزاد می کنیم. پنج سال طول کشید تا این وعده عملی شود. بعد از پنج سال همه ی اسرا رهایی یافتند. اوّل شهریور سال 1369 سوار اتوبوس شدیم. هنوز باورمان نمی شد که می خواهند آزادمان کنند. دقایقی بعد از بلند گوی ماشین پلیس که جلو اتوبوس ها حرکت می کرد، اعلام شد که ارجع (برگرد). گفتم دیدید دروغ بود، ما را برمی گردانند. همه ی ...
وقتی روی سنگ مزار عزیز من، سواد آموزی می کنید!/ شهدایی که باید قبورشان با یکدیگر "ست" باشد
"تحویل خانواده شهدا دادیم " گفتیم این شهید خانواده ندارد. گفتند "پس هیچی". "بی مادری" و بی کس و کار بودن سهراب شاید این آشفتگی ها را به بار آورد که حالا حتی بستگان دوری که گاهی برای فاتحه ای و درد دلی خود را به زیر سایه ی درخت ها میرساندند، حالا قبر سهراب را گم کرده اند. مسئولیت این گم شدن و پیدا نشدن با کیست؟ الان همه چیز خوب است. کاملا عالی... روی سنگ مزار شهدای "مادر ...
هم سطح کردن قبور شهدا تفکر "وهابیت" است نه "شیعه" + عکس
به گزارش عصر امروز برخی این روزها با هر دلیل و بهانه ای به دنبال هم سطح کردن مزار شهدا با سطح زمین هستند و در این میان، روایت هایی را مطرح کرده اند که متعلق به وهابیت است. بنابراین گزارش، به تازگی فیلمی درباره ساماندهی مزار شهدای بهشت زهرا(س) منتشر شده و نشان دهنده آن است که سازنده آن به دنبال بیان این موضوع است که به مردم به خصوص خانواده شهدا القا کند قبر ها باید هم سطح زمین باشند چرا ...
گفتگوی خواندنی با یک آزاده اصلاندوزی که امروز در کسوت بازنشستگی است
میکاییلی و سلام درگاهی است که بمناسبت پاسداشت روز آزادگان به سراغ "حسین کریمی کورعباسلو"آزاده،جانباز و رزمنده هشت سال دفاع مقدس رفتیم تا ضمن تبریک این روز عزیز به وی، پای صحبت های این آزاده سرافراز شهر و دیارمان بنشینیم که در ادامه می آید. کریمی در سال 1343 در روستای مقصودلو از توابع اصلاندوز استان اردبیل در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در آستانه تربیت پدر و مادر پرورش ...
رازِ یک انسان
انفجار بی امان خمپاره ها و کاتیوشاها، هر چند لحظه یک بار قسمتی از شهر را به لرزه در می آورد و سیاهی و دود ناشی از انفجار، رشته کوه بلند "آق داغ" را از دیده ها پنهان کرده و دریایی از خون اهالی بی پناه شهر، رودخانه زیبای" الوند" را رنگین ساخته است. از بلندترین نقطه به خون نشسته قصرشیرین" تپه عیسی" طنین زوزه مرگ در همه کوچه های باریک و غمگین شهر منعکس می شود و ضجه سوزنده و دلخراش کودکان هراسان، در نزدیکی ...
دانشجوی دانشگاه لانگ بیچ آمریکا چگونه آزاده شد؟
تحمیلی و خانواده ای که در دفاع بودند رئیس سازمان حج و زیارت اظهار کرد: خانواده ما خانواده فرهنگی بود و به صورت طبیعی خواستار ادامه تحصیل من بودند، اما با همه کش و قوس های خانوادگی جاذبه جنگ قوی تر بود و نهایتاً سال 61 در عملیات والفجر مقدماتی اسیر شدم و برادر دوم من که دانشجوی کارشناسی ارشد پیوسته مهندسی راه و ساختمان دانشگاه تهران بود در همان عملیات شهید شدند، برادر سوم من نیز در جبهه ...
مرحوم ابوترابی نماد درخشان آزادگی بود
حجت الاسلام صدری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان های استان تهران در گفت وگو با خبرنگار خبر گزاری رسا، به مناسبت آزادسازی آزادگان، گفت: در روز 26 مرداد 1369 اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سال ها اسارت در زندان های رژیم بعث عراق با ورود به کشور به جمع خانواده های چشم انتظار پیوستند. وی افزود: اسرا با سالها مقاومت و ایستادگی لحظه های تلخ و شیرین فراوانی را در ...
اتهام پشت میزنشین ها به مدافعان حرم// دردودل ها و خاطرات یک مدافع حرم
پول آن قدر نیست که کسی به خاطرش از زندگی آرامش بگذرد و هم اینکه هدف هیچ کدام از بچه ها پول نبوده و نیست بلکه همه این مدافعان عزیز فقط و فقط باانگیزه دفاع از اسلام ناب محمدی (ص) پای در میدان می گذارند. نسبت دادن پول دوستی به شهدای مدافع حرم و رزمندگان جبهه مقاومت از همان بی مهرهایی است که برخی از افرادی که حقوق آن چنانی می گیرند بر زبان می آورند و برخی نادانسته به آن دامن می زنند. ...
"با حبیب" رفتم... "بدون حبیب" بازگشتم! +عکس
و برادرم در حسینیه ماندند. سوار پیکان برادرم شدیم و به سمت سوسنگرد حرکت کردیم. بعد از چند روز شرایط سوسنگرد از بستان بدتر شد. متعجب بودم که با این همه انفجار، چگونه خانه بر سر ما آوار نشده است. صبح که بیدار شدیم، هیچ کس در شهر نبود. همه از ترس جانشان شهر را ترک کرده بودند. اهالی شهر خانه هایشان را رها کرده و عده ای به سمت روستاهای اطراف و عده ای هم به سمت اهواز رفتند. خانواده من نیز تصمیم به رفتن ...
بسته خبری سفیر سه شنبه 26 مردادماه 1395
telegram.me/joinchat/AovqjTxG4fyF_y9_ATG2Ow شبکه خبری سفیر, [15.08.16 00:13] [ Video file ] ببینید| روایت رهبر معظم انقلاب از ماجرای عجیب و تکان دهنده نوجوان 16ساله ای که در دفاع مقدس با پای مجروح توسط رژیم صدام اسیر می شود. _____________ telegram.me/joinchat/AovqjTxG4fyF_y9_ATG2Ow شبکه خبری سفیر, [15.08.16 00:18] [ Photo ] ...
دو داستان به مناسبت سالروز بازگشت رزمندگان به وطن
...، دلش برای یک نفر،تنگ می شود؛ یک نفر بیش از همه؛ تو برای جمال و من... چه بگویم پدر؟! هیچ کس نمی فهمدکه من چه می گویم و چه می کشم. از یک ماه مهلت تعیین شده دادگاه، تنها هجده روز باقی مانده است و نرگس همچنان بر مالکیت خانه تو اصرار دارد و من دراین میان مانده ام که تکلیفم چیست... امیدوارم که تحمل شنیدن این حقیقت را داشته باشی!... چطور بگویم پدرجان؛ نرگس حالا دیگر سی و چهارسال سن دارد؛ او نمی ...
خاطراتی ماندگار از روزگاران اسارت /از مداحی تا مصیبت و شکنجه
که چه خدمات ارزنده ای را به ما ایرانی ها ارائه میداد به جمع اسرا آمد و مأمور شکنجه گر را فرا خواند و نیز بنده را و با مشاهده دستان کبود و سیاه من لباس های مأمور خود را از تن وی پاره کرد و با تازیانه به جان وی افتاد، آنقدراو را زد تا رمقی برایش باقی نماند در نهایت دستورداد تا اورا به زندان بیافکنند. بعد از گذشت 4 ماه یک روز صبح متوجه شدیم که به اسرا صبحانه آن هم تخم مرغ آب پز میدهند، ...
آغوش باز وطن به روی بازگشت پرستوهای آزاده
تسنیم نوشت: آدم های بزرگ را هرگز نمی توان در قفس حبس کرد و مگر کسی هست که بتواند زندانبان کسانی باشد که برای دفاع از ناموس وطن خود از همه چیزشان یعنی مال و مقام و خانواده که هیچ از جان شیرین هم می گذرند تا ثابت کنند سایه شوم نامردان هیچ گاه بر ناموسشان در کشور نخواهد افتاد. ایستاده پای اراده ها تلخی خاطرات چهاردیواری زندان و شکنجه دژخیم و نبود آب و غذا برای روح بزرگ این آدم ...
روایت آزادگانی که هرگز سهمی از انقلاب برای خود قائل نشدند
یکی از نامه هایی بود که بین آقای هاشمی رفسنجانی و صدام رد و بدل می شد. صدام به آقای هاشمی نوشته بود: ما همه ی شرایط شما را می پذیریم و از روز 26 مرداد تبادل اسراء و عقب نشینی به مرزهای بین المللی را آغاز می کنیم. بنابراین تبادل اسراء و عقب نشینی به مرزهای بین المللی شروع شد. روز اول در قصر شیرین هزار نفر از اسراء توسط صلیب مبادله شد و به تدریج به تعداد اسرایی که مبادله می شد، افزوده می ...
روایتی از ناگفته ها و خاطرات خواندنی یک آزاده خوزستانی
بیاییم ولی در همان میان پای بنده تیرخورده بود و دوباره کنار رودخانه ای رسیدیم که دوباره محاصره را بر ما تنگ کردند. تعدادی از بچه ها شهید شدند چند نفر از دوستان ما هم بودند و در این شرایط دست من هم تیر خورد و منطقه هم سقوط کرد ولی ما هنوز اسیر نشده و در حال جنگ بودیم. ولی با توجه به زخمی شدن و تمام شدن فشنگ اسلحه درنهایت اسیر شدیم. اولین برخورد دشمن با شما در لحظه اسارت چه بود ...
نظیر عطر حیدر را هرگز نیافتم
از خانواده های اسرای کربلای 4، در مدت 4 سال اسارتمان از وضعیت ما اطلاع نداشتند، حتی بعضی از خانواده ها درخواست قبر برای فرزندان مفقودالاثرشان کرده بودند اما مادر من اعتقادش این بوده که من زنده هستم و برمی گردم. *در مدت زمان 4 سال اسارت چگونه از وقایع ایران مطلع می شدید؟ ما از دو طریق از وقایع مطلع می شدیم؛ یکی از طریق سربازان عراقی که بخاطر برخوردهای خوب اسرا بعضی از اخبار ...
فریاد الموت لصدام در میان شکنجه های بعثی ها
بیشتر خانواده های مفقودالاثر می آمدند و عکس فرزندان خود را نشان می دادند و بعضی ها شناسایی می شدند و آن تعدادی که شناسایی نمی شدند باعث می شد خانواده ها ناراحت شوند و این امر باعث رنجش خاطر ما می شد و دیدار با مقام معظم رهبری بود که چند بار اتفاق افتاد و شادی ملت باعث شادی ما می شد . فارس: در پایان لطفاً بفرمایید نتایج اسارت برای شما چه بود؟ صبر، استقامت و پایداری همچون یک دانشگاه برای ما مقدس بود. ------------------------------ گفت وگو از: فرزانه حسنی ----------------------------- انتهای پیام/3141/ ...
از اسارت در سومار تا فعالیت در جبهه اقتصاد مقاومتی
... بعد از مدتی وعده غذایی ما تغییر کرد، صبحانه عدس و یک نان کوچک ساندویچی، نهار هر روز برنج به اندازه یک بیل کشاورزی برای 10 نفر و کمی خورشت، شام هم به صورت دائم آبگوشت بود، تصورش را بکنید هر شب آبگوشت به مدت چهار سال! 10 نفر سرگروه داشتیم که می رفتند غذا بچه ها را تحویل می گرفتند، از ورزش و حمام خبری نبود، 20 لیتر آب برای حمام کردن 10 نفر در اختیار ما قرار می دادند، زمان سرویس بهداشتی ...
روایت سینمای ایران از ورود آزادگان
1387 تنها اثر کمدی ساخته شده با موضوع اسرا است که در ادامه ی موفقیت اخراجی های 1 این بار شخصیت های اصلی فیلم در بازداشتگاه عراقی ها، داستانشان روایت می شود. نفوذی به کارگردانی احمد کاوری و محمد فیروزی که در سال 88 ساخته شد درباره ی شخصیتی به نام فریدون کیافر با بازی امیر جعفری است که درسال 82، همراه با عده ای دیگر از اسیران جنگی به جا مانده در عراق، به ایران بازگردانده می شوند. دو نفر ...
حکایت سودای عشق و اسارت/سرگذشت 26 ماه شکنجه در زندان عراق
خبرگزاری مهر - گروه استان ها: جانبازان، رزمندگان و آزادگان از عزیزترین یادگاران دوران دفاع مقدس اند و کم نیست در بین این عزیزان که روز خود رابا انواع بیماری ها آغاز می کنند. شهیدان زنده ای که در میدان نبرد، مردانه جنگیدند و باز هم حاضرند آنچه از جسمشان باقی مانده را در راه استقلال و کیان اسلامی نثار کنند. شیر مردانی که برای آرمان های مقدس انقلاب اسلامی به جبهه رفتند و حالا، جایی همین ...
بنیاد در آینه مطبوعات
در 15 سالگی شناسنامه اش را دریافت کرده است بنابراین عمر واقعی او 125 سال است. اگر چه حاج غلامرضا از سه سالگی پدر و مادر خود را از دست داده است اما با توجه به این که یک خانواده مذهبی داشت با ایمان و توکل به خداوند متعال به شغل کشاورزی و دامداری مشغول شد و سپس ازدواج کرد. او دارای چهار دختر و دو پسر است که یکی از پسرانش در دوران هشت سال دفاع مقدس در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. هم اکنون این پیرمرد ...