سایر خبرها
برادرم پرچم دموکرات را در میدان پاوه به آتش کشید/ هراس ضدانقلاب از گروه ضربت سپاه پاوه
رها کنی و به پاوه برگردی؛ خودم می خواهم مقداری اسلحه تهیه کنم. گفتم هر کسی را با اسلحه بگیرند او را می کشند. غلامرضا گفت: کار از کار گذشته، رژیم ستم شاهی در حال اضمحلال است. گفتم کاری نکن ضد انقلاب متوجه شود و هر دو ما را نیست و نابود کند. من خیلی ترسیده بودم ولی برادرم نترس بود و گفت توصیه می کنم به پاوه برگردی. او بعد از سه روز که در بندعباس بود به شیراز و خوزستان رفت. 8 آبان 1357 ...
کرکس های بی عار!
نزدیک کرد، من هم حساس شدم که رادیو چه چیز مهمی رو پخش کرده که اینچنین حرفش رو قطع کرد. صدای رادیو زیاد واضح نبود، خش خش می کرد، گفته بود که می خواهد باند دست دومی را بعد از واریز یارانه ماه پیش رو بگیرد تا مشکلش موقتا حل شود. گوشم را تیز کردم، یک نفر در مورد کرکس ها داشت صحبت می کرد. سخن از نژاد کرکس و غذا و محل زندگی و زاد و ولدشان بود. میگفت نگهداری کرکس ها شرایط خاصی دارد و به همین ...
جوکهای خنده دار و بامزه
...> میشه ازتون خواهش کنم با من ازدواج کنید؟؟ حاضرم ماشینم با یک میلیارد پولم بهتون بدم... گفتم نه و رفتم!! میدونین بچه ها اخلاق برا من خیلی مهمه. . . اول باید سلام میکرد ◊◊◊◊◊◊◊◊◊ طنز نوشته های جدید ◊◊◊◊◊◊◊◊◊ روزهایی پر از امید , سلامتی , شادابی , زیبایی , مهربونی و دوستی . . . از طرف شما برای خودم خواستارم... ...
نگرانی منتظری از لاجوردی و ولایتمداری رجایی
و به من داده بودند و هیچ نشانی هم نداشت. خدمت حضرت امام شرفیاب شدم و گفتم: چنین پولی پیش من است. اجازه میدهید بیاورم و به دفتر بدهم؟ از نظر من پول مجهول المالک است. اموال مجهول المالک هم در اختیار ولی فقیه است. ایشان گفتند: نه پیش خودت باشد و زیر نظر آقای منتظری خرج کن. بعد خدمت آقای منتظری رسیدم و گفتم: چنین پولی پیش من است. خدمت امام گفتم، ایشان هم گفتند زیر نظر شما خرج کنم. ایشان هم گفت: باشد ...
ایران و بوی ریحان
اش فقط سبزی خوردن توی با غچه اش را می گذاشت، از سالاد، دسر، پیش غذا و پس غذا، خبری نبود. انواع رنگ ها، روی تزئین برنجش جایی نداشت، فقط زرشک و زعفران اعلا بود که خود نمایی می کرد. سفره جمع شد. ظرف ها بدون دخالت مادر جون شسته شد و در جایش قرار گرفت. کمی بعد هم خدا حافظی ها شروع شد. دلم را زدم به دریا. این دفعه باید سر از کار مادرجون در می آوردم. رفتم پیش مادرم و گفتم: مامان میشه ما امروز ...
اس ام اس جوکهای خنده دار پزشکی
، شما لازم نیست یادآوری کنی !؟ جوکهای خنده دار پزشکی بیمار: واقعا عجیبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بین رفته. دکتر: از بین نرفته خانم ، به من منتقل شده . جوکهای خنده دار پزشکی دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف ...
یادداشت هایی درباره فرهنگ، کتاب شد
مدتی در سپاه پاسداران مشغول کار می شود، اما باز همان بنایی را ادامه می دهد و در کسوت بسیجی به جبهه می رود. در کودکی قرآن را در مکتب خانه آموخته بود اما خواندن و نوشتن را سالها بعد در جبهه تمرین می کند. هم در جبهه های غرب و هم در جنوب حضور پیدا می کند. عملیات رمضان و بدر و والفجر 8 از مهم ترین عملیات هایی است که شرکت کرده است. در بدر از ناحیه صورت زخمی می شود و در والفجر 8 در 21 اسفند 1364 مفقودالاثر ...
خان طومان زورش از مریم بیشتر بود+عکس
آخرت من باشم. خندید گفت: باشه. *خانم دنبال کارهای کوچک نباش من در حوزه طلبگی می خواندم اما سال آخر را به خاطر وجود بچه ها مجبور شدم ادامه ندهم. بچه های حوزه و استادمان مهد کودکی تشکیل دادند و به من زنگ زدند و گفتند: شما می آیید کار فرهنگی آنجا را انجام بدهید؟ آخرین باری که رضا زنگ زد گفتم: من می خواهم بروم مهد حوزه کار کنم، راضی هستی؟ گفت: خانم دنبال کارهای کوچک نباش. ...
فرهنگ اسارت فرهنگ پایداری و مقاومت است
...> این مراسم با حضور علی اصغر فاضلی مدیر کل بنیاد شهیدو امورایثارگران استان گلستان ،رضا گرزین رییس بنیادشهیدو امورایثارگران شهرستان گرگان بهمراه نوریان مشاور استاندار در امورایثارگران ، سید عباس حسینی فرماندار شهرستان گرگان ، ابراهیم دشتیان معاون عمرانی وبرنامه ریزی فرمانداری ، دیلم فرمانده ای نیروی مقاوت بسیج سپاه پاسداران شهرستان ، حجت الاسلام والمسلمین نیشابوری رییس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان ...
پیام یک رزمنده به امام در لحظه شهادت
به گزارش بی باک نیوز؛ احمد صداقتی از فرماندهان گردان های لشکر 14 امام حسین(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و در حالی که دست های او در دو عملیات قطع شده بودند، برای ارسال آخرین پیام خود در حالی که شاسی گوشی را با پا فشار می داد،صحبت کرد و همرزمانش برای آخرین بار حرف هایش را شنیدند. مهدی مظاهری آخرین پیام این شهید را در پشت بی سیم اینگونه روایت می کند: عملیات محرم بود، در کنار بی سیم ...
از وردستی در آشپزخانه تا مسؤولیت توپخانه
جنگیدن نیست . دو، سه ماه بعد آمد سراغم، سرحال و قبراق، لباس نظامی ، هیبت خاصی به او داده بود، رو به او گفتم: آقا ناصر خودتی؟! بغلش کردم و گفتم: کدام واحد مشغول شدی؟ گفت: مسؤول قبضه های توپ و خمپاره سپاه توی سوسنگرد . با خودم گفتم: جل الخالق! از وردستی آشپزخانه تا مسؤولیت توپخانه . گفت: البته درخواست دادم برم واحد دیده بانی . گفتم: آخه دیده بانی سر رشته می خواد، هندسه و ریاضی سرت ...
بازیکن ایرانی در اروپا هیچ جایگاهی ندارد
آنقدر در این زمینه اصرار داشتم که مربی گلرهای تیم به من می گفت دیوانه شدی. بعد هم در بازی های تدارکاتی ماریتیمو بود و من از 7 بازی در 6 بازی فیکس بودم و به نظر خودم و دیگران هم عملکرد خوبی داشتم. ماجرای آتش سوزی چه بود؟ وقتی به پرتغال برگشتیم در شهر ما آتش سوزی شد و به من بیمارستان رفتم. تیم ما قرار بود با اسپورتینگ لیسبون بازی کند و من آماده بازی بودم. مربی تیم گفت سلامتی تو مهمتر است و ...
گزارشی از پرونده لطیفه رحمانی ، دختر افغان
پرسیدم که آمبولانس چقدر جنازه را برای ما میبرند و آنها بعد از حساب کردن گفتند “یک میلیون و سیصد هزار تومان”. گفتم این بنده خدا این مبلغ راندارد و خلاصه با کمی چونه راننده را به یک میلیون قانع کردم. دوباره با مسئولین آنجا صحبت کردم و آنها گفتند حمل جنازه و آمبولانس مربوط به بخش خصوصی هست و به بیمارستان مربوط نمیشه تا رسیدن آمبولانس حدود یک ساعت طول کشید و من در این حین ماجرای بیماری لطیفه را از زبان ...
اتفاق خاصی نیفتاده، پایم از مچ قطع شده!
... امدادگر مشغول مداوا و پانسمان پایم بود که علیرضا را دیدم، پرسیدم: تو اینجا چه کار می کنی پسر؟! چطوری خودت رو به بالای قله رسوندی؟ گریه کرد و دست های خاکی و زخم شده اش را به من نشان داد و گفت: چهار دست و پا آمدم . گفتم: چرا آمدی؟ گفت: وقتی شما را دیدم، طاقت نیاوردم و به هر طریقی که بود خودم را به شما رسوندم . دقایقی بعد، از شدت خونریزی بی هوش شدم، وقتی به هوش آمدم خود را در بیمارستان ...
چشیدن طعم شیرین خدمت در مناطق محروم/ تجهیز بخش دندانپزشکی درمانگاه روستای ابرسج با هزینه شخصی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از خبرنگار نسل شاهوار شاهرود دکتر سید علی مرتضوی جراح و دندانپزشک شاهرودی در سال 1354 در شاهرود متولد شد. وی تحصیلات مقاطع ابتدایی و راهنمایی خود را در شاهرود گذراند و تحصیلات دوره متوسطه خود را نیز در دبیرستان دکتر شریعتی همین شهر به پایان رساند. وی پس از به اتمام رسیدن تحصیلات دانشگاهی خود ضمن ارائه خدمات دندانپزشکی به عموم مردم در قالب اردوهای ...
گفتگو با عباس کیارستمی (2)
پیچیدگی گویی یا سیاه نمایی ست و حالا باید فیلمِ بعدی ام را پیچیده تر و سیاه تر بسازم. نه اصلاً این ها نیست. سئوال این بود که اگر این فیلم نبود، آن فیلمِ بعدی چه می شد؟ یا بدونِ این فیلم چرا اصلاً آن فیلمِ دیگر به ذهن ات رسید؟ مگر می شود که از تأثیر پروسه ی ساختِ این فیلم ها گذشت؟ فیلم را همان طور که اوّلِ حرف هایم گفتم، دیگر نگاه نکرده ام؛ چون آن فیلم دیگر چیزی برای من ندارد؛ چون آن فیلم کارش را در طول ...
ابهامات زیادی در خصوص انفجار دفتر نخست وزیری وجود دارد
سیستم مقصر هستند و آینکه آیا عمدی داشته اند قضاوتش پیچیده است. شبکه نفوذ سازمان های جاسوسی قبل انقلاب در تمام دستگاه ها بودند و بعد انقلاب هم بودن که به مرور زمان شناسایی شدند و کشمیری هم محصوصل همین سازمان ها است. وی در مورد نقش بهزاد نبوی در انفجار دفتر نخست وزیری می گوید: من نمی توانم قضاوت قطعی در این موضوع بکنم ولی معتقدم بهزاد نبوی آن حساست لازم در انتخاب افراد در حوزه اینکه ...
دیدار جمعی از خبرنگاران کرمان با خانواده شهید محمدعلی زادگانی نسب
دفعه آخر که می خواست برود، به طور عجیبی خداحافظی کرد و یک روز قبل از شهادتش لباسهایش را که فرستاده بود بشوییم، برایم آوردند و با خودم گفتم شاید شهید شده که لباسهایش را آوردند اما یک روز بعد شهید شده بود. بعد از شهادت محمدعلی، یک نفر از اهواز آمده بود می گفت: شهید شما در کرمان شناخته شده نیست. در اهواز همه ایشان را می شناسند. مقید به نماز جماعت بود. بعد از شهادت شهیدان کیانی و شفیعی هم متوجه شدیم که پنهانی به فقرا کمک می کردند. انتهای پیام ...
فرمانده حزب الله به سعید گفت: شما شهید می شوی!
. برات شهادتش را در همین سفر از اربابش حسین(ع) گرفت. هنوز 48 ساعت از بازگشتش از کربلا نگذشته بود که تلفنش زنگ خورد. صحبتش که تمام شد، انگار سعید دیگر آن سعید همیشگی نبود، ذوق و شوق شهادت را در چشمانش می دیدم. گویی تمام دنیا را به او داده بودند. خیلی خوشحال و خندان به سراغم آمد و گفت مادر جان دعایت مستجاب شده است. گفتم شما گفتی دعا کن به سفر کربلا برم که رفتی و به سلامتی برگشتی. ایشان گفت خواسته من ...
بیانات منتشر نشده رهبر معظم انقلاب درباره "ادب زیارت"
شعار سال: به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری به مناسبت ولادت امام رضا (ع)، بیاناتی از رهبری معظم انقلاب را در دیدار با جمعی از پاسداران سپاه انقلاب اسلامی که تاکنون منتشر نشده بود را منتشر کرده است . متن کامل بیانات رهبری درباره ادب زیارت به شرح ذیل است : اوّلاً خداوند زیارتهای شما را قبول کند و قبولی زیارت هم معنایش این است که آن فیضی که از ملاقات ...
خانه قجری، زورخانه و کودتا/ میراث شعبون بی مخ چه بود؟
رد می شوند و گاهی به هم تنه می زنند. کارگرها سر چهارراه ایستاده اند. خیابان شاپور دارد بورس فرش می شود. اینا (مردم) تمام واسه مصدق تو رفراندوم رأی داده بودن. بعد با همون انگشتای جوهریشون فردا داد زدند زنده باد شاه، همونا. من که قضیه ی زندانیا رو براتون گفتم: اینا در عرض 24 ساعت یهو و بالکل راجع به من عوض شدن. این ملت اینجوری بودن دیگه! اگه این ملت اینجوری نبود که مملکت به باد نمی رفت ...
امیرمحمد زند و ماجرای جنایی سربازی اش!
ام هم اتفاق های عجیب و غریبی افتاد که مثل فیلم بود؛ البته بگویم که بعدا از آن هم فیلم ساختند. همان طور که گفتم دوران سربازی ام در اردکان یزد در سپاه پاسداران سپری شد. در آن دوران اتفاقی افتاد و یکی از هم خدمتی های من خودش را کشت و من شدم متهم به آن اتفاق و این داستان برگرفته شد برای سریال به دنیا بگویید بایستد. این سریال زندگی واقعی من بود. هم خدمتی من با اسلحه بنده خودکشی کرد و من متهم به قتل ...
پیروزی در سایه وحدت ارتش و سپاه
و جانشینی سرهنگ احمد ترکان قرارگرفت. سرهنگ دولت آبادی و برادر امین شریعتی نیز فرماندهی مشترک قرارگاه نجف را تشکیل می دادند که بر قرارگاه فتح نظارت داشت. قرارگاه فتح بر دو قرارگاه فتح 1 و فتح2 فرماندهی داشت. فتح 1 شامل افرادی از لشکر 5 نصر سپاه، تیپ امام رضا و تیپ مستقل 84 خرم آباد، به عنوان تک اصلی تصرف ارتفاعات زالوآب و کله قندی را در شمال مهران برعهده داشت. برای آنکه بتوانیم در سراسر منطقه حضور ...
از سروده شدن مرگ بر آمریکا در تاکسی تا نویسنده ای که دو بار متولد شد!
من کرایه اتوبوس به شما می دهم. راننده گفت: کی از شما پول خواست؟ بیا سوار شو. سوار شدم. گفت: من اخیرا دیدم یکی از هموطنان شما که دکتر بود به خندوانه آمده بود. گفتم البته دکتر نبود. ایشان به من نگاه دقیق تری کرد و این بار من را شناخت. بعد هم من را رساند و هنوز هم دوستیم با ایشان که فردی است اهل فرهنگ ادامه دارد. امروز هم اتفاقا برایم شعری فرستاده بود و نظر خواسته بود. این هم از برکات خندوانه است. به ...
خاطره فراموش نشدنی همسر ابوحامد از تلگرام/ احمد شاه مسعود پرسید فرمانده کیست؟
شهادت را شنیدم. آقای توسلی از روز اول آمادگی این خبر را در من ایجاد کرده بود و بچه های گروه که متوجه شدند من نسبتی با او دارم یکی یکی پیام می دادند که شما چه نسبتی دارید؟ وقتی می فهمیدند همسرش هستم تسلیت می گفتند و ... وقت نداشتم گریه کنم. بیشتر از اینکه نگران خودم و بچه ها باشم نگران فاطمیون بودم و می گفتم مبادا دچار بحران شوند. آخرین باری که با هم صحبت کردیم دو ساعت بعد به شهادت رسیده بود یعنی روز شنبه، سه شنبه پیکرشان را آوردند مشهد و چهارشنبه ما او را دیدیم. و بالاخره 9 اسفند ماه بود که به آرزویش رسید. در جمع دوستان و همرزمان در کابل ...
سخنرانی منتشرنشده حسینیان درباره منتظری
مطرح می کند که من مصالح انقلاب و نظام را بر مصالح شخصی خودم ترجیح می دهم ولی حقیقتا ایشان در عمل خلاف این ادعا را ثابت کرده اند؛ شما امروز ببینید وضعیت فعلی انقلاب را ، مسئولیتی که نظام جمهوری اسلامی در قبال جهان اسلام دارد. مسئله سلمان رشدی که امروز یک دستاویزی برای برای دشمنان انقلاب علیه نظام شده؛ مسئله حقوق بشر ی که امروز به عنوان یک چماق علیه انقلاب بلند کرده اند...حالا اگر مقام ریاست جمهوری ...
گفت و گو با مسئول هتل قدس مشهد
این ها هم در کنار دیگران حضور دارند و در واقع فرقی گذاشته نمی شود. - بارها شده است که مشکلی پیش می آمد زمانی که رزرو را خودم انجام می دادم. گاهی که از مسیر حرم می آمدم به سمت هتل و مشکل اتاق داشتیم، مثلاً جانباز ویلچری بود و یا زنگ می زدند می گفتند که اتاق می خواهیم، خب من هم می گفتم چکار کنم، چه کار نکنم 2 الی 3 اتاق کم داریم و حتی گاهی از پشت پنجره رو به حرم می گفتم آقاجان! من را ...
خیابان های تهران به روایت یک دختر ژاپنی
واقعی باشد. اگر این بچه ها بدون دلیل می میرند حتما سازمان بین الملل کاری دراین باره می کند. گفتم شما عرب هستید و درباره فلسطین حرف می زنید من فکر می کنم اسراییل هم دچار مشکل است. من می روم آن جا، خودم می بینم و به شما می گویم. در ژاپن کرسی داریم و اشپل ماهی از آمریکا به ژاپن برگشت، پیش خانواده اش. خانواده مانامی در توکیو زندگی می کنند. پدرش در کار مدلینگ است و مادرش سالن آرایش دارد ...
حضرت امام فرمودند طلبه ها باید درس آقای منتظری را تحریم کنند - برای تبرئه منتظری، امام را زیر سؤال
...، اما نسبت به دیگران اینگونه نیست. آقای منتظری دائما در سخنرانی هایش مطرح می کند که من مصالح انقلاب و نظام را بر مصالح شخصی خودم ترجیح می دهم ولی حقیقتا ایشان در عمل خلاف این ادعا را ثابت کرده اند؛ شما امروز ببینید وضعیت فعلی انقلاب را ، مسئولیتی که نظام جمهوری اسلامی در قبال جهان اسلام دارد. مسئله سلمان رشدی که امروز یک دستاویزی برای برای دشمنان انقلاب علیه نظام شده؛ مسئله حقوق بشر ی ...
مدافع حرمی که یا حسین آخرین ذکرش شد
به سوریه می کرد، اما من خیلی در وادی صحبت های او نبودم. از طرفی آن موقع آقا محسن در لشکر نبودند و مشغول درس خواندن دوره عالی دانشکده امیرالمؤمنین (ع) اصفهان بود. آن زمان خیلی بحث سوریه مطرح نبود، همسرتان چطور شما را برای رفتنش قانع کرد؟ محسن جزو گروه سابقون بود و هر وقت حضرت آقا سخنی می گفتند پیگیر می شد و سعی می کرد اول از همه به فرمایش ایشان عمل کند. یادم است وقتی بحث رفتنش ...