سایر خبرها
روایتی دردناک از یک بیماری عجیب
پچ پچ شبانه دکترها تبدیل شدند، جیرجیر صدای تخت بیمارستان جای لالایی های مادرم راگرفتند، جادوگرعزیزم چه شب هایی که تاصبح ازغم وغصه خواب ندارم، چه شب های که به خاطر نگاه های دردناک مردم خواب ندارم، نگاهای سرد وعجیب انسان ها. چه توتاکسی! چه توشهر! چه توبازار! نگاه های که دل من را از ریشه می سوزاند.جادوگرعزیزمی خوام ازشماخواهش کنم که ازمردم عزیزکشورمان بخواهی که به ما بیماران نادرمثل بقیه انسان ها نگاه ...
روایتی شیرین از زندگی دختر معلول کردکویی/هزینه درمانم جور شود، از صندلی چرخدار بلند می شوم
مسئولان است. اما خدا را شکر می کنم برای مسئولی که به تازگی سکان مجموعه ما را بر عهده گرفته و بارقه های امید را در دل تک تک بچه ها روشن کرده است. بچه هایی که تا همین چند وقت پیش شایعه تعطیلی آسایشگاه و دربه دری، خواب را از چشمانشان ربوده بود. گفتنی است، رها یوری معلول نابغه گزارش ما اهل روستای سرکلاته خرابشهر می باشد که در حال حاضر در تهران به سر می برد. انتهای پیام/ ...
تقویم روز ارتباطات/ روزی که پخش خبر از رادیو آغازشد
. (حجازی ، 1376: 3 ) در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، دانشمندان زیادی (با ملیتهای متفاوت) _که مشهورترین آنها گولی یلمو مارکونی ایتالیایی بود _ برای انتقال پیام به فواصل دور ، تلاش می کردند که سرانجام_ به وسیله ی تلگراف بعد هم تلفن_ در این کار موفق شدند. ( اندرو کراسیل ،1991 : 26 ) عزم جدی برای توسعه ی استفاده از رادیو و بی سیم را برای مقاصد نظامی فراهم آورد.( عاملی، 1382: 23 ) نخستین بار در سال 1795 ...
دکتر بهزاد قره یاضی، رییس انجمن عوم زراعت و اصلاح نباتات ایران: / برترین رتبه علمی در کشور مربوط به علوم ...
آقای دکتر در مورد کنگره و تاثیر گذاری آن کمی توضیح دهید. امسال چهاردهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات را می کنیم. به خاطر دارم در سال 1385 نهمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات را در پردیس ورامین دانشگاه تهران در حالی برگزار کردیم که جریان ناکارآمیدی در مدیریت بخش کشاورزی بر سرکار آمده بود. در این کنگره مقاله ای با عنوان زراعت مولکولی ارایه کردم و در سخنرانی خود روزهای تاریکی را ...
ابن سینا، کیارستمی، اخلاق و ما
چند پرده تقدیم کنم. پرده نخست: پدر، از سال های نوجوانی مشکلی در مفصل ران چپ داشت که به تدریج جدی تر شد و به دردهای مداوم و محدودیت حرکت انجامید. متخصصان توصیه به جراحی و تعویض مفصل داشتند. پدر با من، که آن روزها پزشک عمومی و امین پدر بودم، مشورت کرد که چه کند؟ گفتم شک نکن. با پای خودت می روی؛ یک جراحی راحت انجام می شود؛ با پای خودت برمی گردی؛ سالم. پدر پذیرفت. در یک ...
روحانی برای انتخابات آینده تردید داشت
من گفت که به آقای هاشمی رفسنجانی بگویید که واجب است در این انتخابات ثبت نام کنند. من روز پایان ثبت نام ها چند ساعتی قبل از پایان وقت ثبت نام نزد آقای هاشمی بودم و پیام آن مرجع محترم را رساندم؛ اما گفتم بنده معتقدم که چنین نکنید؛ ولی سال 84 با اصل آمدن ایشان موافق بودم؛ چون قوی تر از آقای هاشمی رفسنجانی وجود نداشت. *آقای هاشمی رفسنجانی همان زمان(سال 84) اعلام کردند که اگر فرد خاصی در ...
نگاه رجانیوز به فیلم فروشنده
محمدرضا باقری در سایت هواداران اولیه ی احمدی نژاد، رجانیوز در یادداشتی با تیتر ولنگاری فرهنگی، زیر سر دستگاه های خوش نام و بد عمل / فروشنده چه چیزی را هدف قرار داده است؟ ، نوشت: در خبرها آمده که فیلم فروشنده، آخرین ساخته اصغر فرهادی از چهار شنبه اکران خواهد شد و حتی بلیط هایش پیش فروش هم شده، با 50 درصد افزایش قیمت، چرا؟ چون آقای فرهادی تخم دوزرده کرده و خشم مقدس (بخوانید غیرت) را هدف ...
بسته خبری سفیر دوشنبه 08 شهریورماه 1395
گرفته اند @safir_hamandishi شبکه خبری سفیر, [28.08.16 06:32] مهدی محمدی : یکی از بهترین روش ها درباره شیخ حسینعلی منتظری این است که او را با خودش نقد کنند. کسی که به اجرای حکم اعدام علیه جنایتکاران منافقین اعتراض می کرد، چند ماه قبل، در فروردین 65، درباره حمله کنندگان به لیبی –می دانید که منتظری به قذافی تعلق خاطر داشت- می گوید حتی خوش و بش کنندگان با آنها را باید کشت: و ...
مزایایی که خداهنگام بیماری به هر فرد می بخشد
شرعی نیست. شما در آن دعا بخوانید، خدمت شما گفتم، یک دعایی است که در عصر غیبت خوانده می شود؛ حالا بنده قابل نیستم، چیزی نیستم ولی یک جمله های پیچیده ای هم دارد، در گذشته ی زمان، در جوانی آن را شرح کردم، چند دفعه هم چاپ شده است؛ الآن هم نمی دانم درست و حسابی بعد از آن چاپ شده است یا نه، ولی به هر حال آن دعا خیلی دعای عجیبی است دارد که می گوید: خدایا کمک کن من نگویم چرا امام زمان نمی آید؟ این خیلی حرف ...
اصرار داشتم با یک جانباز ازدواج کنم/ در کردستان دوست و دشمن مشخص نبود
و یا سرکرده کوموله الآن در کدام خانه است. یکی از آنها خانم فریده وزمانی بود که خاطراتش را کتاب کرده است. ایشان چندین بار کتک خورد و خواستند ایشان را ببرند که مادرشان ممانعت کرده بود و از آن به بعد با ما زندگی می کرد چون تأمین جانی نداشت. کردها به چنین افرادی “جاش” می گفتند که به معنای “خودفروخته” بود و آنها را می کشتند و یا به گروگان می بردند. معجزه ای در بیمارستان شبی از شب ...
درسوریه چیزهایی دیده ام که یقین دارم باز نمی گردم/ دوست دارم فرزندانم طلبه شوند
شعار سال: اهالی قرآن کشور در هجدهمین دیدار خود با خانواده های معظم شهدا در سال 1395 جهت ادای احترام و عرض ادب خدمت خانواده شهید احمد اعطایی رسیدند . در این دیدار نمایندگانی از فرهنگسرای قرآن، شورای توسعه فرهنگ قرآنی، مؤسسه فرهنگی رزمندگان، سازمان دارالقرآن، سازمان قرآن و عترت بسیج تهران و ناحیه بسیج سلمان حضور داشتند که در ابتدا حسین جعفری به تلاوت آیاتی از کلام الله مجید پرداخت . ...
بالاخره داوران در روز عروسی هم دیده شدند/ داوری دربی پاداش نیست/ از قضاوت در فینال المپیک غافلگیر نشدیم
خاکی های شهرری از توابع گرفته تا مسابقات پایین تر قضاوت کردیم به امید روزی که پیشرفت کنیم و به مراحل بالاتر برویم. در مسابقات زیرگروه و لیگ های پایین قضاوت کردیم به امید روزی که به مسابقات لیگ برتر برسیم و بعد هم نگاه ما به مسابقات بین المللی بود. زیاد درجا نزدم و خوشبختانه پیشرفت هایم سریع اتفاق افتاد اما داورانی داریم که چند سال است در لیگ دست اول باقی ماندند. خوشبختانه ترقی ما ادامه داشت به ...
روایت آزاده سرافراز حاج اکبر گل آرایش از 96 ماه اسارت
اسارت برای ما رقم خورد. از خدا خواستم فرصتی فراهم شود تا با او مناجات کنم بعد از آن بود که 96 به اسارت رفتم حاج اکبر گل آرایش گذری به سال های قبل از اسارت می زند و بیماری که او را به آی سی یو کشانده و از آنجا دعایی کرده که فکرش را هم نمی کرده که به شکل اسرات اجابت شود. حاج اکبر می گوید:یک بار مریض و در آی سی بستری شدم. از خدا خواستم که شرایطی فراهم شود تا بتوانم به ...
حادثه تلخ در دشتستان؛ مادری که بجای رویا کابوس می بیند+عکس
گرانبها و طولانی بودن مسیر و ضعف بخش درمان مساوی با لحظات آخر زندگی رویا بود .... رویا دختر همه ی ماست. رویایی که پرپر شد و اگر هنوز وجدان بیداری وجود داشته باشد باید این شب ها در خواب آشفته شان بجای دیدن خواب پست های بالاتر و حفظ جایگاه کابوس دختربچه های زیبایی را ببینند که هر لحظه ممکن است دستخوش سرنوشتی چون رویا بشوند. رویا رفت تا مردان دولتی، تا روسا و مسئولان، پزشکان و پرستاران بدانند جان انسان ها شوخی نیست، نمیتوان با وعده وعید و لبخند و قول های بدون عمل جان انسان ها را به بازی گرفت./ اتحادخبر ...
سرقت های دختر چاقوکش از خواهر و مادرش
خطاب نکنند با هزار بدبختی سیگار را کشیدم و همان یک نخ سیگار آغازی شد برای سیگارهای بعدی. چند روزی گذشت مادرم بر سر دیر بازگشتن از مهمانی واینکه شب را بیرون از منزل گذرانده ام دعوای مفصلی با من کرد و به من گفت اگر یک بار شب را تا دیروقت بیرون از منزل بگذارنی دیگر دختر این خانه نیستی و حق بازگشت نداری. با شنیدن این حرف لج کردم و در حالی که لباسم را می پوشیدم در را ناباورانه به روی صورت ...
دشمن، داعش باشد یا پژاک، فرقی نمی کند هرکه باشد از جوانان ما سیلی می خورد
به گزارش اصفهان شرق، مریم قاسمی همسر شهید محسن باقری اولین شهید مدافع حرم شهرستان فراشبند استان فارس، تنها یک سال قبل از شهادت همسرش در بهمن ماه 94، برادرش قاسم را در تیرماه 93 در مبارزه با گروهک تروریستی پژاک از دست داده بود. در واقع دو تن از نزدیک ترین اشخاص زندگی اش جان خود را وقف امنیت و آسایش ما کردند و حالا مریم قاسمی در دلتنگی هایی که جای دو عزیز در قاب آن خالی است، دقایقی از همسر و برادر ...
مهاجری: روحانی برای انتخابات تردید داشت
...؛ اما گفتم که بنده معتقدم که چنین نکنید؛ ولی سال 84 با اصل آمدن ایشان موافق بودم؛ چون قوی تر از آقای هاشمی رفسنجانی وجود نداشت. *آقای هاشمی کاندیداها را در این حد که بتوانند از پس مسائل کشور بربیایند، نمی دیدند. من با تبلیغات و رفتارهایی که صورت گرفت به شدت مخالف بودم. چند بار نزد ایشان رفتم و از ایشان انتقاد کردم و نامه هایی مبنی بر اینکه این کارها غلط یا درست هستند، نوشتم که البته ...
سردار سلیمانی برای اعزام همسرم پادرمیانی کرده بود/ ابوهادی مصداق ارتش یک نفره بود
عنوان بسیجی رفت. نام مستعار ایشان ابوهادی بود چون نام پسرم محمدهادی است. سومین بار که آخرین اعزام ایشان بود به سوریه رفتند و سرانجام در منطقه جنوب غربی سوریه و در تاریخ 15 آبان سال 94 به شهادت رسیدند اما خبر شهادت ایشان دوروز بعد به ما اعلام شد. در باره فعالیت های دینی و تبلیغاتی ایشان بگویید و در چه زمینه هایی فعالیت می کردند؟ همسرم 15 سال امام جماعت بودند و برنامه پرسش و پاسخ ...
داستان کوتاه/ چوبدستی
؛ سید غلامعباس موسوی نژاد : سلام وقت شما بخیر جناب وکیل من زهرا انصاری همسر مرحوم محمود مولایی، سرگذشت شوهرم را خدمتتون عرض می کنم، شما هر کاری از دستتون برمیاد انجام بدهید. البته باید خدمتتون عرض کنم، ایشون جناب مهندس شعبانی از دوستان قدیمی شوهرم هستند. نزدیک آخر شهریورماه به شوهرم گفتم : قبل از شروع مدرسه، بریم سری به خانه مادرم بزنیم. مادرم از ترکان قشقایی است. شوهرم مرد بسیار ...
ایده ای برای مقابله با قحطسالی نامه و نگارش
قرار شد از طرف شرکت پست، صندوق پستی ای در مدارس برای این طرح نصب شود. اما مرحله دوم برای عموم مردم طراحی شده است. آدمهایی که در فرودگاهها، سالنهای ترمینالها و اماکن عمومی نشسته اند و فرصت دارند در آن زمان چند خط نامه برای پدر، مادر، خواهر یا برادر خود بنویسند و نامه را داخل صندوق پستی بیندازند. مرحله سوم که در واقع کار دل من است، احیای نامه ها و وصیتنامه های زمان جنگ است. ما از دوران دفاع مقدس کلی ...
وقتی نوجوان دهه هشتادی عکاس خبری می شود
دیگر نیاز دارم که جایی کار کنم. چون مدرسه دیگر قانعم نمی کند و نیاز دارم چیزهای بیشتری یاد بگیرم. حین سال تحصیلی هم این موضوع را مدام به پدرم می گفتم تا اینکه با یکی از دوستانش که یک مغازه کامپیوتری در بازار کامپیوتر داشت صحبت کرد تا تابستان را آنجا بگذرانم. شما فکر کنید من وقتی آخرین امتحانم را در روز چهارشنبه دادم. پنج شنبه و جمعه را استراحت کردم و از شنبه هفته بعد تا آخر تابستان ...
سرنوشت تکان دهنده ستاره
هفته بعد از فوت پدر، مادر تصمیم گرفت که برای همیشه از آن خانه برود. هر چه اصرار کردم بماند تا وقتی به خانه بخت می روم کنارم باشد، قبول نکرد. به قول خودش آنقدر از آن زندگی خسته و دل چرکین بود که دیگر نمی خواست و نمی توانست حتّی یک لحظه بیشتر دوام بیاورد . او بی آنکه حتّی چند دست لباسش را با خود ببرد، در یک غروب دلگیر چادرش را بر سرش انداخت و برای همیشه از خانه رفت. بعد از رفتنش مادر بزرگ ...
اسراف از رذائل فتنه انگیز است
بار چشم دل را باز کن و خود امام رضا را ببین. أَتَیْتُکَ زَائِراً آمده ام که شما را ملاقات کنم. اوّلین هدف من این بود که شما را ببینم. دوم وَافِداً آمده ام که مهمان شما باشم. مهمان هر کسی باشد میزبان به او احترام می کند. أَکْرِمِ الضَّیْفَ وَ لَوْ کَانَ کَافِراً پیغمبر به کافر هم که مهمان او شده بود، احترام کرد. خیلی داستان ها در این جهت وجود دارد. هیچ کریمی مهمان را رد نمی کند ولو کافر باشد. هدف ...
خاطرات مددکار ایثارگر جنگ های کردستان/از معجزه در بیمارستان تا سلاخی بیسیم چی توسط بعثی ها
. برادر دیگرم سرهنگ نیروی هوایی بود و در جبهه جنوب خدمت می کرد. برادر دیگری نیز داشتم که سپاهی بود و حدود شش ماه در لبنان دوره دیده بود و او نیزهم در جبهه های جنوب و هم در جبهه های غرب خدمت می کرد که در اثرسکته جان خود را از دست داد. انگیزه رفتن به کردستان در سن 19 سالگی همسر خود را از دست دادم.این اتفاق تلخ در اوج جوانی تأثیر روحی زیادی در زندگی من داشت و باعث شد خانه نشین شوم و ...
هر وقت دلت گرفت سوره والعصر را بخوان
. گفتم: من همیشه آرزو داشتم با کسی ازدواج کنم که مثل برادرم باشد، اخلاقش، روحیاتش. با شرایط شما موافقم. در محضر حضرت امام عقد کردیم. مادرم خواب دیده بود که امام آمده اند خانه مان و خطبه عقد مرا خوانده اند و حالا این رویا تحقق پیدا کرده بود. بعد از اینکه امام خطبه را خواندند از ایشان خواست که ما را نصیحت کنند. امام دستانشان را روی شانه اکبر گذاشتند و فرمودند: بروید و با هم مهربان باشید، با هم مهربان ...
هنگام عصبانیت در یک لحظه کاری کردم که هرگز قابل جبران نیست
.... ***بعد از گذشت پنج ماه چه احساسی نسبت به تمام این تراژدی مرگبار داری؟ خیلی پشیمانم. از لحظه ای که این قتل را مرتکب شدم، هرشب عاطفه را در خواب می بینم. او را دوست داشتم و دلم برایش خیلی تنگ شده است. خیلی شرمنده ام. شرمنده خدا، شرمنده خانواده عاطفه و در آخر شرمنده خانواده خودم هستم که باعث سرافکندگیشان شدم. باور کنید من قاتل بالفطره نیستم. 13 سال است که حتی خلافی خودرویم ...
بازار کتاب در تسخیر هری پاتر و فرزند نفرین شده / تب داغ خوانش جدیدترین اثر رولینگ
این کتاب را، ارائه آن در قالب یک نمایشنامه دانست. براساس این گزارش آثاری چون پروژه رُزی ، جلبگ ، لاوینیا ، خون مردگی ، دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد ، دو کوچه بالاتر ، جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها ، اثر انگشت و اسمش همین است نیز از آثاری بودند که برای نخستین بار به فهرست پرفروش های بازار کتاب تهران راه یافته اند. در این گزارش، پرفروش های برخی کتابفروشی های ...
❖ گفتگوی تفصیلی با مادر شهید صالحی زاده؛ مادری که پیکر بی دست فرزند شهیدش را در آغوش گرفت/تنها وصیت پسرم ...
توام با عرض ارادت به امام خمینی (ره) و فعالیت های انقلابی و فرهنگی ، اما امیر قبل از انقلاب فعالیت های انقلابی خودش را شروع کرده بود، امیر در مدرسه رازی تحصیل می کرد، بچه بسیار زرنگ و فعالی بود، در حرف زدن هم نسبت به هم سن و سال های خودش با زبان شیرین و رسایی حرف می زد. در دوران انقلاب با اینکه سیزده سال بیشتر نداشت و پدرش هم به مکه مکرمه رفته بود، مشتاقانه و با علاقه وصف نشدنی همیشه ...
روایتی تکان دهنده از خطا و قصور پزشکی در ایران
گذشته دیگر نیست. مطمئن بودم، چون روزها و روزها عکس ها را بر شیشه پنجره اتاق کارم با هم مقایسه کرده بودم. گفتم. گفت نه، به اندازه قبل دیفاین نشده است. با همان ترس ولرز معهود ما نامتخصصان گفتم که حتی خط بیرونی محوی هم دیده نمی شود. زیر بار نرفت البته. گفتم این سردرد 10 روزه را چه کنیم؟ گفت می گویم متخصص داخلی بیاید و من ماندم و دربه در به جست وجوی متخصص داخلی. نیافتمش تا وقت خروج از بیمارستان که ...
مردی به لطافت بهار و سرسختی زمستان
در پادگان را شکستند و داخل پادگان رفتند وخوشبختانه من به لحاظ جثه فیزیکی که از سن و سالم بالاتر نشان می داد بعد از یکماه آموزش به جبهه اعزام شدم. خانواده با اعزام شما در آن سن کم مخالفتی نداشتند؟ زمانی که برای اولین بار به جبهه اعزام می شدم ماه رمضان بود. به پدرم گفتم قصد دارم یک دوره آموزشی از طرف بسیج ببینم که ایشان هم قبول کردند و مادرم هم پذیرفتند. برگه آموزش و فرم اعزام ...