سایر خبرها
این داستان شجریان و آصف است
روز غیرتش می جوشد و درباره فرامرز مصاحبه آتشینی در مطبوعات سال 1394راه می اندازد بلکه بتواند اجازه ورود او به ایران را بگیرد. فرامرز وقتی مصاحبه او را در آمریکا خواند شب و روزش به گریه گذشت که چطور شده یک مدیر ورزش ایرانی بعد از این همه سال به یادش افتاده؟ یاد تمرینات طاقت فرسای افشارزاده افتاد که باعث شد آصف رکوردهای سه گام ایران را نیز بعد از دو دهه بشکند. آن روز او وقتی داشت به خانه برمی گشت ...
وضعیت بیماری دنیا فنی زاده عروسک گردان کلاه قرمزی
زمان هم طبیعتا فردی که در حال کلنجار رفتن با این بیماری است که رشته اش به طناب زندگی پیچیده شده، ترجیح می دهد تمام توان و تمرکزش را روی این داستان بگذارد و دل به سوال های دیگران ندهد. با همه تردید اما شماره تلفن او را می گیرم و میان زنگ های انتظاری که می خورد، از پریا، دختر 7 ساله ای که شاگرد تئاتر او در مدرسه است، می پرسم: پریا! خانم فنی زاده چه جور معلمی بود؟ و پریا بی معطلی با همان صداقت هنوز ...
خورشید تابان تسخیرلانه دچار حاشیه و کسوف نمی شود/جریان نفوذ خودش را بازسازی کرده است
اساسی در دست تهیه و تصویب نشده بود و مرحوم بازرگان بارها در ماه های قبل از تسخیر لانه جاسوسی، ناتوانی خود را با این عنوان که دوست دارم خود را از زیر بار مسئولیت خلاص کنم، در مصاحبه های تلویزیونی و محافل دیگر اعلام کرده بود که در چنین وضعیتی معلوم نبود با تداوم کار آنها اوضاع کشور به کجا خواهد رسید. *همه اتفاقات قبل از تسخیر لانه، چیزی شبیه کودتای 28 مرداد 32 را در اذهان تداعی می کرد روح ...
پایان تلخ خیانت یک زن به همسرش
پسرش شد. سپس متهم پرونده به بیان آخرین دفاعیاتش پرداخت. متهم در تشریح جزئیات جنایت گفت: حدود ساعت دو بعدازظهر 4 مرداد 94 از سر کار به خانه آمدم و پس از خوردن ناهار خوابیدم. ساعت چهار هم از خانه بیرون آمدم تا به محل کارم – تعمیرگاه موتورسیکلت - بروم، اما در بین راه به طور اتفاقی در یکی از کوچه های اطراف خانه همسرم را دیدم که سوار پراید سفیدرنگ شده بود. خیلی مشکوک شدم. اول فکر ...
عباس دانشجوی واقعی پیرو خط امام بود/ قرار گذاشته بودیم که با هم شهید بشویم
...، متوجه می شدم ایشان ما را نگاه می کنند. این نگاه ها برایم جای سؤال بود. حتی سال های بعد از شهادت عباس وقتی که یاد آن روز می افتم به این نتیجه می رسدم که لابد امام با آن نظر و دید خاصی که داشته اند جایگاه عباس برایشان معلوم شده بوده و حتما مرا هم می دیدند با نمره ای نه چندان مقبول. حضرت امام از پدرم پرسیدند: با این وصلت موافقید؟ پدرم گفتند: بله. امام فرمودند: پس با اجازه پدرشان خطبه عقد را جاری ...
پایان خونین آشنایی شوم در گورستان
می روند که متهم پاسخ داد: نه هرگز، من به طور اتفاقی آنها را دیدم و چاقو متعلق به مقتول بود. حالا هم اتهام قتل را قبول دارم اما عمدی بودن آن را نمی پذیرم. در ادامه جلسه همسر حمید که به اتهام رابطه نامشروع محاکمه می شد، گفت: ما حدود 8 سال قبل ازدواج کردیم، اما افسوس که در تمام مدت همسرم روی خوش به من نشان نداد، ضمن اینکه تمام مدت از مادر و پدرش نگهداری می کردم. ما صاحب پسر چهارساله ای ...
جنایت چیتگر به خاطر ارتباط پنهانی +عکس
خودش را تسلیم کرد. او گفت: روز حادثه در محل کارم بودم که همسرم تماس گرفت و خواست به خانه بروم. وقتی به خانه رسیدم از همسرم خبری نبود. دوباره تماس گرفت و خواست به پارک چیتگر بروم. با موتور راهی پارک شدم و آنجا پراید آرش را دیدم. همسرم کنار او در صندلی جلو نشسته بود. با چاقویی که از خانه پدرم برداشته بودم، به طرف آرش رفتم. وقتی مرا دید، پیاده شد و به طرفم آمد. من هم با چاقو ضربه ای به او ...
قتل همکلاسی ابتدایی به خاطر همسر/ متهمه: اتهام ارتباط نامشروع را قبول دارم
نامشروع در حد زنا منتفی است. به همین دلیل رییس دادگاه از او درباره ارتکاب ارتباط غیرزنا پرسید که متهم با پذیرش آن گفت: این اتهام را قبول دارم. مقتول من را دوست داشت و در همان سه هفته، طوری به من محبت کرده بود که تا حالا از شوهرم آن رفتار را ندیده بودم. در ادامه، متهم ردیف اول برای آخرین دفاع پشت جایگاه ایستاد و با تقاضای بخشش از اولیای دم گفت: من قصد قتل نداشتم. آن روز چاقو به شکل اتفاقی به گردن ...
احساس تکلیف از جنس نماینده 13 ساله ها در جبهه/ آینده سازان کشور از آرمانهایشان می گویند
فرزندانشان همچنان در اوج اقتدار باقی بماند. "آیناز"دختر 12 ساله اردبیلی که دانش آموز پایه ششم ابتدایی است از ثانیه شماری اش برای حضور در راهپیمایی فردا می گوید. "آیناز"درباره مسئولیت سنگین دانش آموز ایرانی با اطمینان می گوید: امسال وقتی می خواستم بروم مدرسه مادرم قولی از من گرفت اینکه با رفتار و گفتارم نشان دهم که والدینم مرا چه دختر باوقارو با اراده ای بار آورده اند؛ آن روز من ...
چرا سفارت آمریکا تسخیر شد؟
روبه رو شد، به یادش آمد صبح امروز،برای شهادت آماده شده است . برای ما شهادت ، نه یک خطر، بلکه رستگاری نهایی بود. مستقیم پله ها را طی کردیم و در حالی که مانند گذشته ، زنان در صف مقدم قرار داشتند، بدون توجه به فریادهای تهدیدآمیز تفنگداران به پیش رفتیم .وقتی چشم دانشجویان به یکی از تفنگداران افتاد، فهمید چرا وی شلیک نکرده است . او بسیار ترسیده بود و دست هایش از وحشت ، می لرزید... برخی تفنگ داران ، سعی ...
هاشمی: مصلحی به شورای نگهبان گفت که هاشمی همه رشته های 10 ساله ما را پنبه می کند!
با تخریب، تهمت و شایعه سازی، مرا یا منفعل کرده و یا از سر راه خویش بردارند که البته تاکنون نتیجه عکس گرفتند، ولی هنوز هم دست بردار نیستند. وی درباره ی گروه سوم نیز گفت: جوانان و افرادی هستند که بدون شناخت و آگاهی، صرفاً براساس القائات و شنیده های دیگران، ناآگاهانه این کار را می کنند که البته من برای همه ی آنان دعا می کنم. ولی گروه سوم بیشتر قابل هدایت و برگشت هستند، کما اینکه تاکنون ...
حتی یک بار به همسرش دستور نداد
که در آن موقع حدوداً 10 ساله بود دفتری تهیه کرده بود و هر روز از او می خواست یک حدیث یا داستان برایش بنویسد. آیت الله صدر هم بدون معطلی می پذیرفت و حدیث یا داستانی در آن دفتر می نوشت. دخترش هم آنچه را شهید صدر برایش می نوشت حفظ می کرد و برای همین پدرش او را لقمان حکیم صدا می کرد . روزی دختر بزرگ تر شهید صدر تب کرده بود او همین که وارد خانه شد، بلافاصله با نگرانی و مهربانی سراغ او رفت و حالش ...
علی دایی: همیشه علی کریمی را دوست داشتم
...> * کمی از فوتبال دور شویم، به تازگی دو عکس از شما منتشر شده است، دختری معلول که با انگشتان پا، چهره شما را نقاشی کرده و یک عکس شهیدی که به شما شبیه است، آنها را دیده اید؟ حس تان چه بود؟ - من هر دو را دیدم خودم هم دوست دارم که بروم و آن نقاشی را از نزدیک ببینم. کسی که دست نداشته باشد و با پا چنین کاری را انجام بدهد واقعا کاری بزرگ انجام داده است. شاید من دو سال بنشینم و با دو دستم ...
روزنامه های چهارشنبه
حکم پرونده حمله به سفارت عربستان، آورد: سرپرست مجتمع قضائی کارکنان دولت از صدور حکم برای 20 متهم پرونده تعرض به سفارت عربستان خبر داد. قاضی حسینی، سرپرست مجتمع قضائی کارکنان دولت، در گفت وگو با میزان از صدور حکم برای 20 متهم پرونده تعرض به سفارت عربستان خبر داد و گفت: حکم صادره به زودی ابلاغ می شود . او درباره جزئیات حکم صادره چیزی نگفته است. 22 فروردین سال جاری سخنگوی قوه قضائیه در نودوچهارمین نشست ...
همسر متهم: شوهرم به من توجه نمی کرد
از انتقال جسد به پزشکی قانونی، زن جوان بازداشت شد. شوهر وی هم دو روز بعد از حادثه خودش را تسلیم پلیس کرد. او در شرح ماجرا گفت: در محل کار بودم که همسرم تماس گرفت و از من خواست به پارک چیتگر بروم. وقتی به محل قرار رسیدم، دیدم همسرم در خودروی پراید با مرد جوانی در حال مشاجره است. با چاقویی که از خانه برداشته بودم، به سمت حمید -راننده – رفتم. او وقتی مرا دید پیاده شد تا فرار کند، اما او را به قتل ...
رمزگشایی از مصاحبه قلعه نویی و حمایت از مجیدی/چه کسانی به استقلال خیانت کردند؟
تا روی خط برنامه نود بروم و آن صحبت ها را مطرح کنم. باید از قلعه نویی طلب حلالیت کنم چون شاگرد او بودم و با توجه به دیسیپلینی که دارد، دوست داشتم با سرمربی پیشین خودم کار کنم. از یحیی گل محمدی هم باید به خاطر صحبت هایی که انجام دادم، حلالیت بطلبم. از پرویز مظلومیِ مظلوم هم تشکر می کنم که در استقلال زحمت کشیده و توانسته در دربی ها پیروزی های شیرینی رقم بزند. وی در پاسخ به این سوال که صحبت ...
شبی با شعر سعدی و نوای موسیقی جنوب در فراق دوست انتظامی: در کنار ادب، تواضع و متانت ذاتی به کرات دقت ...
زندگی و حیات مان باشد، از شما می خواهم قدر همدیگر را بدانید. یادم هست یک بار حسین منزوی به رضا گفت که رضا من و تو بعد از مرگ مان شناخته می شویم و به واقع هم هردو را بعد از مرگ شناختیم. علیرضا رستمی در پایان سخنان خود گفت: هرکس از یک ویژگی رضا سخن می گوید، اما من از فروتنی اش می گویم که سال ها در کنار مردم زندگی کرد و مردم او را نشناختند. تنها دو آرزو دارم، اول سر و سامان گرفتن رها ...
زخم آزار بر تن کودکان
رنج که اگر مورد توجه جدی تر و بیشتر قرار نگیرد، زودتر از آنچه تصور شود، با یک ضربه به سر تمام می شود. مگر نبود نیلوفر دو ساله که پیش از رسیدن به بیمارستان در مشهد بر اثر شدت جراحات جان باخت یا طاهای شش ساله که بر اثر خونریزی مغزی در مشهد، همین آبان ماه جان خود را از دست داد یا هستی چهار ماهه که بعد از این که توسط پدر معتادش پرت شد، در بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کند؟ کم نیست از این دست ...
من چهره زیبایی داشتم/ برادرشوهر خواهرم پیشنهاد زشتی به من کرد و من هم قبول کردم
در قمار از دست می دادم. وقتی فهمیدم تحت تعقیب پلیس قرار دارم به منزل زنی در شهریار رفتم که 10 میلیون تومان از پول های مسروقه را به او داده بودم ولی 25 روز بعد مرا در منزل آن زن دستگیر کردند و او هم پول هایم را بالا کشید. جام جم 110 این اخبار را از دست ندهید: عاشق عروسمان بودم و می خواستم به او برسم / یک شب به خانه برادرم رفتم آزار و اذیت زن ...
عکس دو نفره خانم بازیگر ایرانی و همسر خلبانش در کابین هواپیما +عکس
اوقات من، هم مرد خانه ام و هم زن خانه. یکسری مسئولیت ها بر دوش خود من است. اوایل ازدواج پول آب و برق خانه را نمی دادم و منتظر می نشستم که خودش بیاید بدهد اما بعد از یک مدت متوجه شدم که پرداخت نکردن قبض ها می تواند منجر به قطع شدن آب و برق شود. (خنده) خیلی سخت است. یکی از پررنگ ترین سختی هایش کجاست؟ - یکی از پررنگ ترین سختی هایش نبودنش در لحظه هایی است که من انتظار دارم کنار من ...
اگر از ورزش بدن تان می آید،شاید این موارد کمک تان کند
، یک زنگ خطر برای من بود، و من شروع به تحقیق در مورد بیماری قلبی کردم. هر چه بیشتر در مورد فواید ورزش آموختم، مصمم شدم که نفرت طولانی مدتم از فعالیت فیزیکی را که باعث می شد عصبی شوم، کنار بگذارم. دنیل وینسنت، 41 ساله: من، یک فرد سالم، اما دارای اندکی اضافه وزن هستم. اما هنگامیکه پدرم بخاطر سبک زندگیش دچار مشکلات سلامتی شد، تصمیم گرفتم که ورزش کردن را شروع کنم. من با بدنسازی ...
کودکان، قانون حمایتگر می خواهند
اسم ستایش در یک سال گذشته، هربار تلخ تر از قبل به گوش مردم رسیده است چه آن ستایشی که در ورامین به دست پسرنوجوان همسایه به طرزی فجیع کشته شد، چه ستایشی که در شیراز طعمه هوس بازی یکی از اقوامش قرار گرفت و او هم سرنوشتی مانند همنام ورامینی اش داشت و چه این روزها که نام ستایش به عنوان کودکی کم سن شنیده می شود که تا حد مرگ از پدرش کتک خورده و حالا در شرایطی وخیم بستری است. همه اینها نشان می دهد انگار ...
خشم آتشی که از درون شعله می کشد
اقتصادی و حتی گاهی از زن بودن خود خشمگین می شوم. این محیط و موقعیت نامناسب است که مرا خشمگین می کند و تقصیر کسی هم نیست. این بانوی 27 ساله که همسر خود را از دست داده و با تنها فرزندش زندگی می کند به خاطر شرایط سختی که پشت سر می گذارد ناراحت است و می گوید: اگر در جایی و شرایطی دیگر بودم که از مادران سرپرست خانوار حمایت موثرتری می شد شاید کمتر خشمگین می شدم. خوب است بدانید حتی شرایط محیطی چون گرمی و آلودگی هوا و تابش مستقیم آفتاب و کم بود اکسیژن در محیط نیز می توانند شما را خشمگین کند. ماندانا ملاعلی جام جم ...
روی پای خودمان ایستاده ایم
معلولان را از گوشه نشینی بیرون بیاوریم و به جامعه بازگردانیم. در حال حاضر هم در این مرکز هدف مان بیشتر این است که زنان معلول بی سرپرست را توانمند و برای آنها ایجاد اشتغال کنیم. این کار در قالب فعالیت های هنری است که زنان انجام می دهند و همچنین قرار دادن غرفه هایی در اختیارشان تا به فروش محصولات خود بپردازند. شهرداری منطقه 3 همکاری خوبی با ما داشته البته این قسمت مربوط به منطقه 4 شهرداری می شود که آنها ...
گفتگوی جالب با غلامعلی عکاشه
می خواست بروم اصفهان. پدرم خیلی موافق نبود چون می ترسید که بازیگوشی کنم ولی در نهایت پدرم راضی شد و ما رفتیم اصفهان و خانه ای گرفتیم و رفتیم برای ثبت نام دبیرستان سعدی که جزو بهترین مدارس آن زمان بود. وقتی ما رفتیم مدیر مدرسه به شدت مخالفت کرد و گفت به هیچ وجه امکان ثبت نام وجود ندارد و ظرفیت مدرسه تکمیل است وهرچه پدرم اصرار کرد فایده ای نداشت. گفتند ما از شهر خودمان ثبت نام نمی کنیم شما از بروجن ...
مرگ و زندگی
، خبر دادن از آینده، ساطع شدن نور از او در حال نماز و ... نقل شده. سیدعبدالحسین قاضی در خصوص شب رحلت پدربزرگش علامه قاضی تعریف کرده: ایشان مدتی بیمار بودند. یک شب به پدرم که در آن زمان 20 ساله بود می گویند امشب نخواب و بیدار باش. پدرم متوجه نمی شود که جریان چیست. تا اینکه پدربزرگم در نیمه های شب پدرم را صدا می زنند و سپس رو به قبله دراز می کشند ایشان به پدرم می گویند من در حال مرگ هستم. مادر و بچه ...
یک گفتگوی جالب شخصی، با ارژنگ امیرفضلی، از یادگارهای "ساعت خوش": پشت پرایدم می نشینم و مردم می گویند ...
! خیلی دوست دارم مثلا به بازار تجریش بروم و بین مردم راه بروم و خرید مردم را ببینم اما نمی توانم چون مردم مرا تماشا می کنند. زیر ذره بین بودن اذیتم می کند به همین دلیل بیشتر در خانه می مانم. اما خیلی ها دوست دارند بازیگر شوند تا به شهرت برسند؟ ما بازیگر نشدیم که مشهور شویم! به نظرم از سال 72 موج شهرت طلبی به واسطه بازیگری رواج پیدا کرد. همه ما که سراغ بازیگری رفتیم به این دلیل بود ...
مریم شوهر دارد، اما قلبش برای مرد دیگری می تپد!
...> ناصر در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: یک روز قبل از جنایت و طی تماس تلفنی با الهام متوجه درگیری شدید بین الهام و همسرش شدم. بسیار عصبانی شدم و تصمیم گرفتم تا این بار پژمان را بکشم. به بهانه تحویل دادن پژو 207 به خانه مقتول رفتم. مقتول قصد داشت مرا به خانه مان برساند اما با طرح این موضوع که با یکی از دوستانم در شهرک حکیمیه قرار ملاقات دارم، از وی خواستم تا مرا به حکیمیه برساند. زمانی که به بهانه ...
کنیزی نوعروس فراری در خانه فساد 4 مرد شیطان صفت مشهدی +عکس
فراری تبدیل کند . او و سه دوستش و نوعروس 19ساله فراری که همگی بچه ته تغاری خانواده بودند در این خانه نقشه سرقت ها را طراحی و زنان و دختران فراری را نیز پناه می دادند. داود که 24ساله است در اظهارات اولیه خود گفت:پدرم برای من یک خودروی پژو پارس خرید اما من دوست داشتم یک خودروی آخرین مدل و پول زیاد داشته باشم وهرکاری دلم می خواهد انجام دهم. من سه خواهر دارم و بچه ته تغاری خانواده هستم. دو ...
شهید علمدار واسطه ازدواج من و عبدالمهدی شد!
است که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر ازدواج کنم. غافل از اینکه اگر شهدا بخواهند شدنی خواهد بود. فردا شب سید مجتبی به خواب مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود. جوانی هفته دیگر به خواستگاری دخترتان می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند. شهید علمدارگفته بود که ما این کارها را آسان می کنیم. خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم پدرم مقاومت ...