سایر منابع:
سایر خبرها
دعایی که از مرحوم آیت الله هاشمی در حج مقبول واقع شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، آیت الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه سال 87 با شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی و در پاسخ به سوال، نخستین بار که به حج مشرف شدید، در پیشگاه خدا چه خواستید، بیان داشت: اولین بار که به حج سفر کردم، خیلی جوان بودم. حدود سال 29-30 بود که با پدر و مادرم رفتم. مرا برای کمکشان بردند. چون طلبه بودم، برای ترجمه بردند. جوان بودم و آرزوهای زیاد داشتم. یکی از ...
علت علاقه آیت الله هاشمی به امیرکبیر چه بود؟
در زمان حیات امام(ره) این خاطره را نگفتیم. رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه با اولین سفر حجش و دعایی که کرد، گفت: من خیلی جوان بودم، سال 29 بود که به حج رفتم، در آن جوانی آروزهای زیادی داشتم یکی از آروزهایی که خیلی برایم مهم بود و زیر ناودان طلا از خدا خواستم گفتم که به من توفیق دهند خادم قرآن باشم، خدا دعای من را مستجاب کرد. وی در برابر این سئوال که به نظر شما به ...
از نوق تا نبوغ ؛ آیت الله هاشمی سکانس آخر را خودش نوشت!
از موافقت حفاظت، قرار شد 5 دقیقه بنشینم. این 5 دقیقه سه برابر شد باز دلم می خواست به گفتگو ادامه دهم که ایشان بدلیل حقوق دیگران که انتظار مطرح کردن حرف خصوصی خویش را داشتند بی آنکه مرا برنجاند گفتند راستی تا یادم نرفته شما که رفتی فلانی را صدا کن. بعضی مواقع که دوستداران قدیمی اش به عشق عافیت و سیاست، تضاد رفتار و گفتار نشان می دانند و یا در جامعه دست به تخریبش می زدند، نظرش را که جویا ...
نگاهی به دو کتاب هاشمی برای فلسطین و امیرکبیر
معرفی کرده بودند. می خواستم بگویم امیرکبیر با خصوصیت های مهم ملی و روحیه ضد استعماری که در همه زندگی او بود، مذهبی بود و لامذهب نبود. نمونه هایی از مذهبی بودنش را گفتم به خاطر این که وقتی حوزه می خواست مبارزه را شروع کند طلبه ها تاریخ امیرکبیر و سابقه مبارزه با استعمار را بدانند و این شخصیت را از قشر مذهبی جامعه جدا ندانند. این دو هدف اصلی من بود. کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی از آخرین آثار منتشرشده درباره زندگی این شخصیت است که تقریبا از ابتدای دوران کودکی تا اتفاقات سال 1394 را شامل می شود. ...
خیلی ها باید بروند به درگاه خدا گریه کنند و استغفار کنند: خدا از سر تقصیرشان بگذرد
. رفیق دوست درباره نامزدی آیت الله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری و رد صلاحیت ایشان گفت: قبل از اینکه ایشان کاندیدا شود، پیش او رفتم و آقای هاشمی بیان کرد اصلا قصد ثبت نام ندارد. خانه بودم دیدم در تلویزیون نشان دادند او ثبت نام کرد، رفتم پیششان و گفت بله شما هم بیایید و آقای جهانگیری را هم معاون اول بگذاریم. گفتم چه شد؟ گفت نامه ای از پدر یک شهید دریافت کردم که احساس وظیفه کردم و باید جلو ...
در دوران دفاع مقدس وقتی بعد از یک سال به خانه آمده فرزندم را نشناختم
منطقه 3 عازم جبهه حق علیه باطل شدم، نخستین بار 6 ماه در کردستان بودم و پس از چند عملیات درون مرزی که با موفقیت انجام شد به نور برگشتم، بعد از چند ماه عازم جبهه جنوب شدیم و پس از آموزش برای عملیات به منطقه کردستان در ماهوت عراق رفتیم. عملیات کربلای 10 بود. چند شب قبل از عملیات خواب دیدم توسط دشمنان تیرباران شدم، من همیشه از خدا می خواستم زمانی که تیر می خورم نام خداوند را به زبان بیاورم ...
خواستم بگویم اقیانوسش "شما" بودید...!
: مظفر سالاری خواستم بگویم اقیانوسش نیز شما بودید تصور نمی کردم آقا مرا بشناسند. نوبت به من رسید و آن آقا گفت: آقای مظفر سالاری که رمان قایق راندن به اقیانوس را نوشته اند... آقا ابروها را دادند بالا و با لبخندی کامل، 2 یا 3 بار گفتند: بله بله آقای مظفر سالاری... فهمیدم که آشنایم و مرا می شناسند. ادامه دادند: کار قشنگی بود! سخنم را با بسم الله شروع کردم و گفتم: 10 سال پیش ...
آخرین توصیه هاشمی به جوانان حفظ انقلاب بود
و مقاوم چونان مقام معظم رهبری، آیت الله هاشمی، شهید بهشتی و دیگران امام را یاری کردند و پس از رحلت ایشان نیز ادامه دهنده نهضت شدند. وی بیان کرد: در دوران نهضت آقای هاشمی در مقام طلبه ای هوشمند انقلابی مصائب بسیار متحمل شد و مجاهدت های بسیار و در جریان شکنجه ها ساواک را خسته کرد و پس از آن نیز چند دهه در دفاع مقدس و فراز و نشیب های دیگر همواره در حفظ انقلاب کوشید و در مقاطع بسیاری کانون ...
راوی روایت رفاقت 59 ساله
منتظر سوار شدن ماشین بودند. آشنایی شما با آقای هاشمی رفسنجانی به چه دوره ای بر می گردد؟ با آقای هاشمی، قبل تر از مقام معظم رهبری دوست بودم. ایشان قبل از سال 33 در قم بودند و من از همان موقع با ایشان آشنایی داشتم. آقای هاشمی هم از علاقه مندان به نواب بودند و من به اتفاق ایشان به دیدن نواب در قم رفتیم. چهارم رجب ما از قم حرکت کردیم. سفر ما به عتبات این گونه آغاز شد. زمانی که در ...
گذری بر زندگی خانوادگی آیت الله هاشمی رفسنجانی
کاری بکنند، پس از این درگیری از صحنه حادثه گریختند. بعد از فرار آن دو نفر، عفت با اتومبیل یکی از همسایگان، مرا به بیمارستان شهدا در میدان تجریش رساند. هاشمی در خاطرات سال 59 خود بار دیگر به فداکاری عفت مرعشی اشاره کرد و نوشت: خود من نیز حدود یکسال پیش [شب چهارم خرداد 1358]، یکی از اهداف تروریستی این گروهک بودم. که به لطف خداوند و با فداکاری و گذشتی که عفت، همسرم، از خود نشان داد. اقدام تیم ...
از شوهرم خسته و ناامیدشدم و برای انتقام با جوانی قرار گذاشتم که لطف آقا امام رضا(ع) نجاتم داد
شرکت واحد شدم و به راه افتادم. زن همسایه و دخترش هم ایستگاه بعد سوار اتوبوس شدند. دختر همسایه مرا سوال پیچ کرد. مانده بودم چه بگویم. از دهانم دررفت و گفتم می خواهم به حرم امام رضا(ع) بروم. آن ها با خوش حالی گفتند: ما هم برای زیارت به حرم می رویم! حرفی زده بودم و به ناچار همراهشان رفتم. لحظه ای که وارد حرم امام رضا(ع) شدم و چشمم به گنبد طلا افتاد، دلم لرزید. دختر جوانی را دیدم که روی ویلچر ...
نشانه ها و راه ها
تا همبرگرها حاضر شود آقای لطفی شروع به صحبت می کند. می گوید: حدود 10سال پیش شرکتی که در آن کار می کردم ورشکست شد و من بیکار شدم. تا پیدا کردن کار جدید با ماشینم مسافرکشی می کردم. یک روز جمعه که در خانه بودم همسرم از خرید آمد و دیدم که یک سی دی فیلم سینمایی هم خریده. چون وضع مالی ام خراب بود و اجاره خانه و خرج زن و بچه فشار زیادی به من آورده بود عصبانی شدم و با فریاد گفتم: با این وضع ...
زوایای پنهان زندگی شخصی "آیت الله"
.... ایشان 200 تومان پول به من دادند و گفتند برو رادیو بخر. من هم رفتم و در خیابان ارگ، یک رادیو ارس به مبلغ 400 تومان خریدم که 200 تومانش را از جیب خودم دادم و آن را قسطی می پرداختم. در گفت و گوی سوم این کتاب، غلامعلی رجایی در زندگی خصوصی آیت الله هاشمی رفسنجانی ریز تر می شود و علایق شخصی و برنامه های وی را در یک روز کاری و هنگامی که در منزل به سر می برند جویا می شود که مصاحبه شونده ...
سربندهایی که مجوز شهادت بودند
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : جلال میرزابیگی،از جانبازان دوران دفاع مقدس استان ایلام است. او در خاطره ای از عملیات والفجر 10 روایت می کند: اسفند سال 1366 ،20 روز از حضورم در عملیات ایذایی گردان 502 نگذشته بود. از مرخصی عملیاتی برگشته بودم که برادر پاسدار محمد فداکار مسئول گروهان رزمی مخابرات لشکر11 مرا فراخواند و برای همراهی بچه های مخابرات گردان 506 به مأموریت عملیات والفجر 10 ...
خاطرۀ آیت الله هاشمی رفسنجانی از اولین شب بازجویی
...: تو سرباز فراری هستی، شش ماه خدمت کردی و فرار کردی. تو فتوای قتل منصور را گرفتی. تو از آقای میلانی شانزده هزار تومان پول گرفتی، برای خانواده های زندانی. تو برای ترور اعلیحضرت و تیمسار نصیری، برنامه ریزی کردی. تو از طرف آقای خمینی، رابط هیأت های مؤتلفه و قم بودی (و چیزهای دیگری که حالا یادم نیست.) باید همه این ها را شرح بدهی . گفتم: این حرف ها که می زنید غیر از فرار از سربازی دروغ ...
محمد حقیقی را فراموش کردند
پیست دو و میدانی و ظهر به سالن وزنه می رفتم و شب هم باشگاه تمرین فنی می کردم. می خواستم تمام تلاشم را برای قهرمانی جهان در رشته ووشو به کار بگیرم. می خواستم در رقابت های انتخابی تیم ملی با غلبه بررقبا، فیکس تیم ملی شوم؛ یک سال تنها تمرین می کردم تا اینکه لیگ شروع شد. در هفته اول، تلاش داشتم جواب این یک سال تمرین سخت را بگیرم که خوشبختانه همین طور هم شد و جواب زحمت هایم را گرفتم و با شکست حریفان با ...
شهیدی که پرچم ایران را در شهر دوئیچی عراق به اهتزاز در آورد
، درس شهامت و شهادت و شجاعت و عاشقی درس جهاد برادران بدانید در موقع ایی هستیم که خداوند به شما عنایت دارد . اگر به مسولیت های خود واقف باشید بنده خودم درس عاشقی را در سپاه و بسیج آموختم و آمدم به جبهه امتحانش را بدهم و امیدوارم که خداوند رحمی کند و من را قبول درگاهش کند انشاء الله تعالی امیدوارم برادران متوجه باشند کاری که انجام میدهید برای خداست یا برای غیر خدا ، بخدا اگر در مورد این ...
سیلی محکمی که از شوهرم در وسط خیابان خوردم / امیر از صبح مرا تعقیب کرده بود!
زن جوان ظاهر آراسته و صورت زیبایی داشت. نگاهش هنوز هم پشت پلک های پف کرده و لایه های اشک، جذابیتش را از دست نداده بود. بغض سنگینی در گلویش بود و بریده بریده حرف می زد. لیوانی آب برای خودش ریخت و نفس عمیقی کشید و گفت: همه چیز از 6 ماه پیش شروع شد. از بیکاری خسته شده بودم. هر روز از صبح تا شب که امیر سر کار می رفت تنها بودم و حسابی حوصله ام سر رفته بود. از طرفی امیر برای تأمین هزینه ها خیلی تحت ...
روایتی از زندگی تاثیرگذار آیت الله
کتاب "روایتی از زندگی و زمانه آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی"؛ تاریخ هشتاد سال زندگی پرفراز و نشیب و انقلابی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی را دستمایه بازآفرینی قرار داده، این اثر یک دائره المعارف تاریخی و سیاسی برای بیان زندگانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است این اثر در سه بخش تدوین شده است نخست زندگی و زمانه امام راحل، دوم زندگی و زمانه مقام معظم رهبری و سوم زندگی و زمانه حجت الاسلام و ...
یار 58 ساله آیت الله هاشمی .../ اولین همسر رییس جمهور که در پاستور صاحب صندلی شد
علی رضایت می دهد و در سال 1337 با مهریه یک باغ پسته به همراه آب به عقد هاشمی رفسنجانی درمی آید. 20 سال اول ازدواج با هاشمی رفسنجانی در کرمان ساکن می شوند، حاصل ازدواجش با هاشمی سه پسر و دو دختر است. فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر فرزندانشان هستند که هرکدام صاحب نام و چهره ای رسانه ای اند. دو دخترش، فاطمه و فائزه، با (سعید و حمید لاهوتی) دو پسر آیت الله لاهوتی اشکوری، هم بند و رفیق ...
چک امانتی، دردسرساز شد
ایران آنلاین / سال ها در چاپخانه یکی از روزنامه های معروف و قدیمی کار کردم اما به خاطر اینکه سلامتی ام در معرض خطر قرار گرفت پزشکان مرا از ادامه کار منع کردند. با پولی که در این سال ها پس انداز کرده بودم مغازه ای اجاره و کار آزاد را پیشه خود قرار دادم. تا اینکه سال 1360 متوجه شدم صاحب ملک قصد فروش مغازه را دارد. از آنجا که وضع مالی ام رو به راه بود از او خواستم مغازه را به خودم بفروشد. به همین ...
روایتی از رفاقت رهبرمعظم انقلاب و آیت الله هاشمی که از بین الحرمین آٰغاز شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، روزنامه همشهری در گزارشی به بازتاب روایت آیت الله سیدجعفر شبیری زنجانی که باعث نخستین آشنایی و دوستی رهبر معظم انقلاب و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی گردید، پرداخت و نوشت: سفر ما به کربلا و آشنایی رهبر انقلاب و آقای هاشمی ماجرای عجیبی دارد. سال 36بود که آیت الله خامنه ای از مشهد به قم و منزل ما آمدند و به من گفتند که چرا گرفته اید؟ نمی دانم چرا ولی آقا ...
تجلیل کم نظیر استاد شهید مطهری از روحیه مبارزاتی آیت الله هاشمی
مهمی نیست، اگر هم احیانا اینها گرایش مارکسیستی پیدا کرده اند نباید حرفی در این زمینه زد، فعلا ما باید مبارزه کنیم، این مسئله مهم نیست، مسئله مهم مبارزه است. در جلسه ای که من با او ملاقات کردم و از او نظرش را خواستم جمله ای گفت که من این جمله را فراموش نمی کنم. گفت: ما عدالت را هم در سایه خدا می خواهیم، اگر بنا باشد خدایی نباشد، نام خدا و خداپرستی نباشد ما از آن عدالت بیزاریم. _____________ * منظور استاد مطهری آقای هاشمی رفسنجانی است. چنان که خود ایشان هم این خاطره را نقل کرده اند. منبع: استاد مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ص89 ...
بخشش قاتل در روز تولدش
به گزارش خبرنگار ما، جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در شرح کیفرخواست گفت: متهم 20 ساله که ندا نام دارد، دوازدهم آذرماه سال گذشته به اتهام قتل مردی 42 ساله به نام منصور در شرق تهران بازداشت شد. او در بازجویی ها به جرمش اعتراف کرده و گفته است: مادرم بعد از جدایی از پدرم با مردی به نام منصور آشنا شد و با او ...
بازپخش یک گفتگوی تلویزیونی با آیت الله هاشمی درباره زندگی شخصی،آرزوها و حسرت ها، تحجر و ...
کردند و گفتند که این را نگویید و ما هم در زمان حیات امام(ره) این خاطره را نگفتیم. رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه با اولین سفر حجش و دعایی که کرد، گفت: من خیلی جوان بودم، سال 29 بود که به حج رفتم، در آن جوانی آروزهای زیادی داشتم یکی از آروزهایی که خیلی برایم مهم بود و زیر ناودان طلا از خدا خواستم گفتم که به من توفیق دهند خادم قرآن باشم، خدا دعای من را مستجاب کرد. وی در ...
حکایت آشنایی رهبر معظم انقلاب با آقای هاشمی
ایشان فرزند آیت الله سیداحمد زنجانی، امام جماعت اسبق حرم حضرت معصومه(س) و برادر آیت الله العظمی سیدموسی شبیری زنجانی، از مراجع تقلید است. پای صحبت های ایشان نشستیم تا برایمان از خاطرات آن ایام بگوید. بنده تقریبا با آقای هاشمی و رهبر انقلاب در یک زمان دوست بودم؛ البته نوع دوستی ما با هم متفاوت بود. مثلا من آقا را از درس های امام(ره) می شناختم و در سال 1335هم دوستی ما خیلی عمیق تر شد ...
خاطرات ماندگار آیت الله
دفعه پیش فروش نداشتیم. کتابفروشی ها هم فوری به ما پول نمی دادند. مشکل پیدا کردم. در همین زمان با آقای اکرم زعیتر آشنا شده بودم. حاج مصطفی رهنما 300 نسخه از این کتاب را فروخت. حاج مصطفی قبل از من به قضیه فلسطین پرداخته بود ولی در حوزه نبود، در تهران بود. آن 300نسخه را به سفارتخانه ها و افرادی که به ایشان مراجعه می کردند، می داد. فکر می کردم پولش را از اتحادیه عرب گرفت. اتحادیه عرب آن موقع ملجأ مبارزات ...
پنج علامتی که شیعه دارد اما اهل سنت ندارد
...، اما در نماز واجب و نماز مستحب سر باید روی خاک باشد و سنّی این را ندارد. چهارم، انگشتر عقیق در دست کردن است. روایتی داریم که می گوید کسی را با ظلم و تازیانه می بردند. امام به راوی فرمودند ببن انگشترش چیست. راوی می گوید دیدم غیر عقیق است. به امام گفتم انگشتری غیر عقیق است. امام فرمودند اگر انگشتر عقیق در دست داشت، خدا او را حفظ می کرد.[5] در بعضی روایات داریم که نماز را هفتاد برابر ...
دختر خوانده ام هوویم شد!
سال گذشت. به هر بدبختی و سختی بود گذشت. هیچ کس نفهمید که من با چه مصیبتی شب ها را به صبح می رساندم. همه عکس ها و یادگاری های بهادر را سوزانده بودم تا جلوی چشمانم نباشند امّا قلبم را چه می کردم؟! هر که مرا می دید برایم دل سوزانده و تاسف می خورد و من در حالی که قلبم از ضربات خنجر نامردی سیمین و بهادر تکه تکه بود، از درون گریسته و به ظاهر لبخند زده و می گفتم: " خدا جای حق نشسته و من امیدوارم زنده ...
شکایت از زن به خاطر کشتن بچه قبل از به دنیا آمدن!
، ولی بعد از آن مرد. من سه ماه مادر بودم؛ مادری که خودش فرزندش را کشت. دیگر نه تنها خودم بلکه دیگران من را نمی بخشیدند. مصرفم بیش از پیش شد تا جایی که دو ماه قبل از شدت مصرف مواد مخدر از هوش رفتم. دو روز در بیمارستان بیهوش بودم. خواست خدا بود که زنده ماندم، اما شوهرم دیوانه شد و ... از همان زمان به بعد هم در مرکز ترک اعتیاد ماندم تا این مواد را ترک کنم. دیگر نمی خواهم مواد بکشم. امیدوارم خدا باز هم کمکم کند. اخبار زیر را از دست ندهید: ...