سایر منابع:
سایر خبرها
تابلویی که با عنوان شهید برایم در کوچه نصب شده بود با ورود خودم پایین آورده شد
عراقی وقتی غذا می آوردند برای اینکه بوی تعفن را احساس نکنند جلوی دهانشان را با کلاه می گرفتند. وی افزود: نزدیک به تکریت که رسیدیم تعدادی جاسوس قرار دادند برای شناسایی پاسدارها.به اردوگاه که رسیدیم هر کس با هرچه که در دست داشت ما را می زد و برایشان مهم نبود که در زیر این ضربه ها کسی شهید شود یا آسیب ببیند. در آن زمان یاد غربت اسراء کربلا افتادیم که در حال حاضر پس از گذشت 1400 سال اگر ...
شکنجه، کابوس و ترس در اتاق مثلثی/ برای هر کاری ما را با شلاق می زدند/ گفتن خبر شهادت دوستانم مسئولیت ...
کرده بود و مدتی در حال آشنایی با دوستان و بستگان بودم. وی در پایان گفت: من در سن کمی وارد جبهه شدم و به اسارت درآمدم البته پشیمان نیستم زیرا آن زمان به ندای رهبرم لبیک گفتم و الان هم اگر رهبرم حکم دهد اطاعت می کنم و جوانان امروزی را نیز سفارش می کنم از رهبر و ولی فقیه خود اطاعت کند زیرا ستون کشور بر این پایه استوار است و دشمنان به دنبال تخریب این ستون هستند و ما نباید بگذاریم چنین توطئه ای را عملی کنند. تگ ها : ...
قریبانه هایی که غریب ماند
60 عملیات بیت المقدس وارد جبهه شدم و 16 سال بیشتر نداشتم و وقتی به جبهه رفتم تا اسیر شدم به مناسبت های مختلف چندین بار به جبهه رفتم و در اسفند 1363 اسیر شدم. وی از خاطرات تلخ آن زمان که همه شکنجه و کتک و سختی بود می گوید، خاطراتی که برای آزادگان آنقدر تلخ است و یادآوری آن بسیار زجرآورتر. وی ادامه می دهد: حتی برای خوردن تخم مرغ هم لحظه شماری می کردیم و چون اسیر بودم در اردوگاه ...
پایبندی به مقدسات ما را در اسارت حفظ کرد
حدود 5 ساعت با پای زخمی خودم را کشاندم که شاید بتوانم از محاصره فرارکنم، اما نشد و در حالی که زخمی بودم به اسارت دشمن درآمدم . چند ماه اسیر بودید و از احساس خود زمانی که خبر آزاد شدن تان را شنیدید؛ برایمان بگویید؟ نزدیک 88ماه در اسارت بودم در تاریخ اول شهریور ماه سال 69آزاد شدم و به میهن اسلامی برگشتیم، آن زمان رئیس جمهور وقت عراق، صدام ملعون و رئیس جمهور ایران مرحوم هاشمی ...
بدترین خبر دوران اسارت به روایت یکی آزادگان دفاع مقدس
.... کسانی که در اردوگاه شهید می شدند پیکرشان چه سرنوشتی پیدا می کرد؟ سادات: در آن زمان هر کس به هر دلیلی شهید می شد، با یک همراه ایرانی آن پیکر را دفن می کردند و مشخصات آن شهید را بر روی کاغذی نوشته و در درون شیشه ای می انداختند و بالای سر شهید خاک می کردند. بعد از آزادی اسرا نیز تمام پیکرها به ایران بازگردانده شد. در زمان رحلت امام خمینی (ره) شما در اسارت بودید ...
سرنوشت مبهم 11 هزار اسیر ایرانی در عراق
27 سال از سالروز بازگشت آزادگان به کشور گذشت. به گزارش عطنا به نقل از ایسنا ، بنفشه سا م گیس در روزنامه اعتماد نوشت: پاییز 89، مهمان گردهمایی 900 آزاده دفاع مقدس بودم؛ مردانی که سال های اسارت را در اردوگاه تکریت 12 سپری کردند. تکریت 12 ، موصل 4 ، تکریت 11 ، موصل 3 ، رمادیه 10 و کمپ 7 امروز برای من و شما معنایی ندارد و حتی شاید هفته بعد، این اسامی به یادمان هم نماند و اگر هم به یاد ...
عزت میهن منشا حس آزادگی اسرا
زندگی را بر این رزمندگان اسیر در چنگ رژیم بعث تلخ کند اما فکر اینکه میهن اسلامی صاحب عزت است کافی بود تا حس آزادگی را تجربه کنند و بالاخره به آن نیز دست یابند. بازخوانی خاطرات حتی یک آزاده، هر ایرانی را مجاب می کند روز 26 مرداد ماه را که به نام این عزیزان نامگذاری شده است با تمام وجود گرامی بدارد. روز 26 مرداد سال 1369، میهن اسلامی، شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سال ها اسارت در ...
اسارت، دانشگاه صبر و ایثار بود + تصاویر
. دوران آموزشی از تحمل سختی ها و ایثار و ازخود گذشتگی بود. تلخ ترین و شیرین ترین خاطره دوران اسارت را بگویید؟ رحلت امام تلخ ترین بود. خبر رحلت امام را به اسرا دادند و گفتند شادی کنید یکی از اسرا که پیر هم بود و کاری باهاش نداشتند گفت اگر صدام حسین فوت کند شما گریه می کنید یا شادی. اعلام آزادی از شیرین ترین خاطرات است. حرف پایانی... پشتیبان ولایت فقیه باشید و قدر و منزلت خون شهدا را بدانید. قدر جانبازان را بدانید و بانوان حجاب خود را حفظ کنند. انتهای پیام/ ...
گزارشی از تعداد آزادگان ، شهدای آزاده و عناوین برخی کتاب ها و فیلم ها
پرستوها ، بوی پیراهن یوسف ، نفوذی ، اخراجی های2 ، کیمیا و قفسی برای پرواز از جمله آثار سینمایی و تلویزیونی مرتبط با آزادگان است. سیدجعفر دعوتی از جمله آزادگان استان همدان است که در اردوگاه تکریت11 دوران اسارت خود را سپری کرده است. او در خاطره ای به روایت چگونگی حضور یک سرباز گمنام امام زمان (عج) به نام آزاده شهید پرویز شریفی در جبهه برای ایسنا روایت می کند: پرویز حجله برادرش حسین را که ...
غذای پرطرفدار اسارت
فعال بودند که البته ضعف هایی نیز داشتند. در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس با گروه چهل شاهد بودم پس از آن دفترچه خدمت گرفتم و برای سربازی به سپاه رفتم و پاسدار وظیفه شدم. دو ماه خرم آباد آموزشی دیدم و بعد به ما آموزش قایقرانی دادند تا برای عملیات خیبر آماده شدیم. این جانباز اهوازی افزود: در عملیات خیبر شرکت کردم. پنجم اسفندماه سال 62 در روستای الصخره در استان الاماره عراق از ناحیه پا ...
مصاحبه با آزاده سرافراز آقای سهراب شعبانی
وطن خود بود. آزادی ما مصادف بود با اربعین امام حسین (علیه السلام) بود. زمانی که اسرا به اتوبوس اعزام سوار شدند، یکی از پاسداران گفت: زمان اسارت شما در اردوگاه، نیروهای اطلاعاتی ما به اطراف و گاها در داخل اردوگاه در پوشش عراقی وارد می شدیم و از نحوه برخورد آنان، تعداد اسرا و شهدا آگاهی کامل داشتیم. در نهایت ما به آغوش گرم خانواده ها باز گشتیم. پایان کلام/ فیروزبخت ...
از مقاومت رزمنده مسیحی تا ماجرای دختران ایرانی که اسیر نیروهای بعثی شدند
به اسارت نیروهای عراقی در می آید. از همان زمان که می شنود در محاصره دشمن گرفتار آمده اند، ترس در تمام وجودت لانه می کند و البته دلتنگی برای خانواده امانش را می برد . زخم چهار تن از رزمندگان ایرانی از اسارت روایت زخم عنوان کتاب خاطرات دوران اسارت چهار تن از آزادگان جنگ تحمیلی است که در سال 1372 به کوشش سیدمحسن علمه در دفتر حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس لشگر 31 عاشورا تهیه و ...
گفتگو با آزاده راوری که بیش از 8 سال در اسارت بود+تصاویر
؟ بله از همشهریان شهید یحیی کاربخش همراهم بود که متاسفانه ترکش به سر ایشان برخورد کرد و شهید شدند و در این عملیات حدود 60 نفر از همرزمانم اسیر شدیم. خاطره تلخی از دوران اسارت خود بگویید؟ اسارت تمامش خاطرات تلخ است. برای من تلخترین خاطره زمانی بود که خبر رحلت امام خمینی(ره) به ما رسید، همه ما دچار ناراحتی و افسردگی شدیدی شدیم. خاطره شیرینی از دوران اسارت خود بگویید ...
روایت 78 ماه اسارت رزمنده اردبیلی/ 15سالم بود که اسیر شدم+تصاویر
دشمن شد و 78 ماه درد اسارت چشید. عبدالله محمدی ینگجه سوم اردیبهشت ماه سال 1347 شمسی در روستای ینگجه رضابیگلو واقع در بیست کیلومتری شهراردبیل دیده به جهان گشود در سه سالگی همراه خانواده به شهرستان اردبیل آمد و در محله خاتم النبیین این شهر ساکن شد؛ دوران ابتدایی را در دبستان شمس حکیمی پشت سرگذاشت؛ سال سوّم ابتدایی بود که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) به پیروزی رسید. همزمان با ...
4 سال تمام آفتاب بر ما طلوع نکرد و از دیدن آن محروم بودیم/ماه ها می گذشت اما اجازه استحمام نداشتیم
بیان اینکه لحظه ای از اوقات اسارت را نمی شود با هیچ چیز مادی معاوضه کرد، ابراز داشت: آنقدر دوران اسارت سخت و طاقت فرسا بود که اگر به آزاده ای پیشنهاد اسارت مجدد را در مقابل منافع مادی بدهند به این سختی ها تن نمی دهد. شکوهی با بیان خاطرات دوران اسارت خود تصریح کرد: نخستین بار در سال 62 در سن 16 سالگی به جبهه رفتم و در عملیات هایی همچون عملیات خیبر، بدر، کربلای یک و مهران شرکت کردم و در ...
خبر اسارتم از طریق رادیو به خانواده ام رسید/ شهید حججی ها به ما درس استقامت دادند
گذاشتیم و رفتیم و نتوانستیم زیارتشان کنیم و تعدادی هم در اسارت مظلومانه شهید شدند و عراقی ها آنها را چال کردند نه اینکه خاک کنند. وی با بیان اینکه خانواده من بعد از چهار ماه از طریق مصاحبه ای که در اردوگاه عراق با اسرا داشتند فهمیدند من اسیر شدم، عنوان کرد: یکی از دوستان در ایران که مرا میشناخت و صدایم را شنیده بود به خانواده من اطلاع داده بود که من اسیر شدم در همین زمان براردبزرگتر من ...
بدترین خاطره دوران اسارت، عبور از تونل مرگ بعثی ها بود/ حاضرم تا آخرین قطره خون خود از میهن اسلامیمان ...
روز گفتگوی را با امیر نارویی نژاد آزاده دوران دفاع مقدس شهرستان رودبارجنوب داشتیم که در ادامه می خوانید: امیر ناروئی نژاد آزاده دوران دفاع مقدس درگفتگو با رودبار ما با بیان اینکه اولین بار در سال 65 به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم، اظهار کرد: طی سه مرحله 45 روزه در دوران دفاع مقدس حضور داشتم. وی با بیان اینکه در پاتک دشمن و در جبهه شلمچه خط نگه دار بودم و در سال 66 در همین ...
جدال بین عقل و احساس و تقابل بین ترس و عاقبت اندیشی/ وقتی زندان بانان عراقی خیالاتی می شوند
خالی می کنند ولی محمد سهیلی در نهایت در جدال بین عقل و احساس خود و در تقابل بین ترس و عاقبت اندیشی، با اطمینان تصمیم به حضور در این عملیات بی بازگشت می گیرد. لحظه اسارت او آن زمان که از یک گردان 300 نفره تنها 15 نفر باقی مانده بودند، همچنان بعد از گذشته بیش از 30 سال از خاطرش دور نمی شود لحظات پایانی مأموریت ما باید به طریقی تا صبح طی می شد تا دشمن به گمان اینکه پشت تپه در محاصره کامل ...
از اسیر ایرانی می ترسیدند!/ با نیروی ایمان شکنجه ها را تحمل می کردیم
... – از آغار اسارت بگویید. برخورد سربازان عراقی با شما چطور بود؟ – یاد یک خاطره افتادم که جا دارد اینجا بگویم. یک روز به گشت و شناسایی رفته بودیم؛ زمان برگشت با صحنه عجیبی مواجه شدیم. پیرمردی را سوار فرقون کرده بودند و لخت و عریان که حتی توانایی حرف زدن هم نداشت. موضوع از این قرار بود که عراقی ها به روستای آنها حمله کرده بودند، دختر پیرمرد را کشته، سینه های دختر را بریده و پیرمرد ...
آزاده بروجنی: عراقی ها معترف بودند اراده ایرانی قادر به فتح آمریکاست
بیست و یکم تیرماه 67 در منطقه فکه به دست نیروهای عراقی اسیر شدم. کلار: در چه تاریخی به جبهه اعزام شدید؟ عظیمی: در تاریخ هیجدهم دی ماه سال 1366 به جبهه اعزام شدیم. کلار: مدت اسارت شما چقدر طول کشید؟ عظیمی: 2 سال و 48 روز اسیر بودم؛ در تاریخ نهم شهریور 79 از اسارت بازگشتم. کلار: چگونه اسیر شدید؟ عظیمی: من راننده آمبولانس بودم برای ...
دردهای ناگفته آزادگان لنده ای از دوران اسارتشان/از تلخی ها تا شیرینی های اسارت را در زیر بخوانید+تصاویر
زخمی است یا سالم. همتی تاکیدکرد: گاهی برای ما تونل می زدند و ما را از میانه تونل چماق و کابل به دست رد می کردند و به سروصورت و بدن ما آن ها را فرود می آوردند که عده ای از بچه ها سر و صورت و گاهاً هم با چشمانی خونی از این تونل ها عبور می کردند. این آزاده لنده ای به سه ماه حمام نکردن اسرا اشاره کردو گفت: بعد از سه ماه از اسارت بیش از دو هزارنفر را به دورن محوطه اردوگاه آوردند ...
شهید حججی ایستادگی و غیرت اسرا را تداعی کرد/نگذارید ابوترابی به فراموشی سپرده شود
جنگید و در اوج نوجوانی در عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ماه سال 1361 به اسارت درآمد. نوجوان 15 ساله آن روزها که برای ادای تکلیف به میدان جهاد نظامی پا گذاشت و بیش از هفت سال و نیم از عمرش را سرافرازانه در اسارت گاه های رژیم بعثی گذراند امروز به عنوان یک نخبه در جهاد علمی مطرح و در مقطع دکتری رشته علوم قرآن حدیث در حال تحقیق و پژوهش است. به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرافراز به ...
سرگذشت اسارت در اردوگاه های عراقی
هشت سال دفاع مقدس گفت وگو کردیم که صحبت هایش را در ادامه می خوانید. چه زمان و چگونه اسیر شدید؟ 25 تیرماه 1364 که برای سومین بار به جبهه اعزام شده بودم. به همراه دیگر رزمندگان موفق شدیم خط را بشکنیم. تا ساعت 11صبح همان روز خط در دست ما بود، اما به علت لو رفتن عملیات از سوی منافقان محاصره شدیم. در عملیات یک افسر عراقی را به اسارت درآوردیم؛ گفت منافقان، به عراقی ها اطلاع داده ...
از اسیر ایرانی می ترسیدند!/ با نیروی ایمان شکنجه ها را تحمل می کردیم
اسارت بگویید. برخورد سربازان عراقی با شما چطور بود؟ – یاد یک خاطره افتادم که جا دارد اینجا بگویم. یک روز به گشت و شناسایی رفته بودیم؛ زمان برگشت با صحنه عجیبی مواجه شدیم. پیرمردی را سوار فرقون کرده بودند و لخت و عریان که حتی توانایی حرف زدن هم نداشت. موضوع از این قرار بود که عراقی ها به روستای آنها حمله کرده بودند، دختر پیرمرد را کشته، سینه های دختر را بریده و پیرمرد بیچاره را هم به آن ...
گپ و گفتی دوستانه با آزاده کرجی/ اسارت، سند افتخار و پایان نامه دانشجو آزاده ایرانی در آلمان شد
مقاومت ما در زمان اسارت بود و البته در کنار آن مصائب زیادی گریبانگیر اسرا شد. تلخ و شیرین های زمان اسارت شما چه بود؟ پیش از اسارت خودم سال 62 خبر شهادت برادرم به ما رسید و ما مراسم چهلم را نیز برای ایشان گرفتیم اما پس با نزدیک شدن به سالگرد شایعه شنیدن اسم برادرم از رادیو عراق توسط مردم پخش شد و شدت گرفت و پس از مدتی وی نامه ای از عراق برای ما مبنی بر اسارتش فرستاد و ما هم ...
حاضریم به فرمان رهبری با سر برویم و بدون سر برگردیم
، ملتی هستند که واقعاً لیاقت آن را دارند. این جانباز آزاده با تأکید بر اینکه بنده جزو اولین نفراتی بودم که در تبادل اسرا وارد مرزهای کشور شدم، تصریح کرد: اسرا به محض اینکه وارد خاک کشور شدند تیمم کردند و نماز شکر به جای آوردند. وی بیان کرد: موضوعی که در این زمان به آن پرداخته نشده این است که تنها مردان نبودند که اسیر شدند، بلکه زنان زیادی در اردوگاه های اسارت عراق حضور داشتند ...
آزادگان در اردوگاه دست دشمن را رو کردند
قدس آنلاین - این آزاده می گوید: با آنکه علاقه شدیدی به رفتن به جبهه داشتم اما با اعزام من موافقت نمی شد تا اینکه در 13 سالگی توانستم با سختی های فراوان اجازه اعزام را به دست آورم. اولین عملیاتی که در سال 61 در آن شرکت کردم، فتح المبین بود. بنده در سومین مرحله عملیات شرکت کردم. گرچه ما در آن عملیات به مواضع دشمن نزدیک بودیم اما برای جلوگیری از تلفات بیشتر دستور عقب نشینی صادر شد ولی ...
بال هایی که شکست تا میله های فولادی گشوده شود
...> او قبل از اسارت دیده بان گردان 101 تیپ 55 هوا برد شیراز بود که در عملیاتی به اسارت دشمن درآمد. این آزاده دفاع مقدس می گوید: درسال 67 پس از پذیرش قطعنامه ازسوی امام راحل (ره)، صدام بار دیگر به وعده هایش عمل نکرد و حمله ای را به ایران داشت و این حمله در زمانی بود که ایرانیان صلح طلب در پی فرمان رهبرکبیر انقلاب از صلح استقبال کرده بودند اما نامردی رژیم بعث با حمله شبانه به منطقه غرب به همراه ...
بیش از 10 سال در اسارت رژیم بعث عراق بودم/ رحلت امام خمینی(ره) تلخ ترین خاطره در دوران اسارتم بود
زیر شکنجه های مختلف می گرفتند و عادت داشتند هفته ای چندبار بچه ها را از اردوگاه ها بیرون کرده و وسایل را بازرسی کنند، به طوری که ما ساعت ها زیر آفتاب سوزان می ماندیم. بدترین خاطره دوران اسارت خود را بگویید؟ بدترین روزها که زیاد بود و در واقع همه روزها و ساعت های اسارت سخت ترین لحظه های زندگی برای اسرا به شمار می رفت اما تلخ ترین خاطره مربوط به رحلت حضرت امام خمینی (ره) است که ...
دیدار رهبر معظم انقلاب؛ شیرین ترین خاطره پس از بازگشت به ایران
یکی از اسراء به صورت مخفیانه به داخل اردوگاه آورده بود اعلام شد و متوجه شدیم این خبر صحت دارد. آن روز روز عجیبی بود در اردوگاه صحرای محشر به پا شد. چون ما روزهای سخت اسارت را به عشق دیدار امام خمینی (ره ) و عزت اسلام تحمل می کردیم و این خبر خلع بزرگی در درون ما ایجاد کرد. هنگامی که خبر آزادی از اردوگاه به اطلاع شما و دوستانتان رسید چه واکنشی نشان دادید ؟ محسن جامه بزرگ ابراز ...