سایر منابع:
سایر خبرها
آزادی تلخ و دوری از خدای اسارت
باطل تلاش کرد اما به دلیل کم بودن سن مانعش می شدند، او بالاخره به سن 18 سالگی رسید و عازم مدرسه عشق و ایثار شد و پس از چند عملیات در حالی که تنها 19سال داشت طعم اسارت را چشید و حدود هشت سال در سلول ها اروگاه های دشمنان به سر برد. در زیر بخشی از خاطرات این رزمنده را می خوانیم. * خاطراتش از زمان اسارت: چند روز قبل از عملیات رمضان فراخوان زدند من و تعدادی از دوستانم خود را به ...
آلام خانواده مبتلا به بیماری پروانه ای در آبدانان تمامی ندارد
به گزارش ایرنا، آسیب اگر با بیماری و امراض جسمی و روحی توام شود، بنیان خانواده و اساس زندگی و هستی انسان را به نیستی تبدیل و عزت، شرف و کرامت انسانی را به مخاطره می اندازد. خانواده مرادی منش یکی از این خانواده هاست که آسیب، جانش را به لب آورده و در آستانه تسلیم و فرو رفتن به کام مرگ قرار داده است. این خانواده محروم و آسیب دیده هفت نفره بدون هیچ منبع درآمدی در روستای آب انار بخش کلات ...
گفت وگو با پزشک معروف سی سختی؛ اگر اهل ایثار هستید، وارد دنیای پزشکی شوید (+عکس)
و دیپلم ریاضی گرفتم. اول مهر هرسال، از خانواده جداشده و به شیراز می رفتم و به دلیل نامناسب بودن راه ها و کمبود وسایل حمل ونقل، به ناچار مدت شش ماه دور از خانواده بودم. درنتیجه فراق و جدایی و تنهایی هرساله که مهر شروع می شد. پاییز برای من غم انگیزترین فصل سال بود. به خصوص که به تنهایی مسئولیت های زندگی ازجمله تهیه مایحتاج و ملزومات تحصیلی و غذا و مرتب کردن منزل و لباس و حضور به موقع سر کلاس بهعهده ...
فکر می کردیم تا ابد دفن شده ایم
کار انجام نمی شود و کم لطفی و کوتاهی زیادی شده که الان وضعیت این است. در عملیات والفجر مقدماتی قرار بود شهر العماره تسخیر شود جدا از لو رفتن این عملیات، والفجر مقدماتی پرمانع ترین عملیات جنگ بود. لو رفتن عملیاتی به قیمت 9 سال اسارت وی ادامه داد: از زمان همین عملیات بود که دوباره به جبهه برگشتم دو گردان از شوشتر به نام های گردان ابوالفضل و گردان شرافت برای شرکت در این عملیات ...
پاسخ آزاده بی نام به یک پرسش: باز هم داوطلب دفاع می شوید؟!
انصاف نیوز: بارها اسرای سرفراز دفاع مقدس را آزاده خواندیم، اما کمتر توجه کردیم نسبت یک آزاده با آزادی چیست؟! حاج حسن بهمن پور ، جانباز آزاده ای است که حس آزادیخواهی زیادی دارد و معتقد است: خداوند انسان را آزاد آفریده است و دین و آزادی تعارضی با هم ندارند. او که مدت هشت سال رنج اسارت را تحمل کرده است، نگاه سیاسی و اجتماعی آزادی طلبانه ی خود را متأثر از دوران اسارت می داند؛ البته نمی توان با آزاده ...
رحلت امام، تلخ ترین خاطره من از دوران اسارت است/ شکنجه، شوخی عراقی ها با ما بود
ذهن من را به شدت درگیر کرده بود. تحصیلات من قبل از اسارت سوم ابتدایی بود اما دوران اسارت برای من یک دانشگاه بود. در حد توان با قواعد و ادبیات فارسی یاد گرفتم. زبان انگلیسی را در حد خواندن، نوشتن و ترجمه یاد گرفتم و در سال های پایانی اسارت کمی با زبان آلمانی آشنا شدم. در زمان اسارت به هیچ وجه ناامید نبودیم. همیشه امیدوار به آینده بودیم و هدف خاصی را دنبال می کردیم. صبح توس : بعد از ...
از ماموریت فتح قله 209 موسیان ایلام تا هشت سال اسارت در زندان بعثی ها
اتفاق افتاد و تعدادی از رزمنده ها شهید شدند. من و چند تن دیگر نیز مجروح شدیم و به اسارت دشمن درآمدیم. وی افزود: در اردوگاهی که مستقر بودیم 1400 اسیر جنگی نگهداری می شد و اتاق های کوچک این اردوگاه که گنجایش 140 اسیر را نداشت اسرا را آزار می داد. محمدپور خاطرنشان کرد: من در سن 19 سالگی طعم تلخ اسارت را چشیدم و مدت هشت سال در دست کسانی گرفتار بودم که بویی از انسانیت نبرده بودند؛ اما ...
صلیب سرخ هیچ آماری از ما نداشت/عراقی ها هر بلایی دوست داشتند سر ما می آوردند
به این نظام مقدس خدمت می کنند، به همین مناسبت به سراغ یکی از آزادگان جاجرمی رفتیم و در مورد حال و هوای آن روزها به صحبت پرداختیم. بنده ابراهیم صفری فرزند سالار حسن در تاریخ 18/8/66سرباز بودم که به جبهه اعزام شدم و در 31/4/67در سر پل ذهاب به اسارت در آمدیم و در تاریخ 19/6/69به ایران برگشتیم. وی با بیان اینکه سه بار در دوران اسارت اردوگاه ما را عوض کردند گفت: اردوگاه اول اردوگاه ...
بسته خبری جمعه 27 مردادماه 1396
است کسانی که کارشان در این سال ها نان خوردن از حصر و جلوگیری از جبران فتنه 88 از سوی کسی مانند مهدی کروبی است، فریاد و فغان برآورده اند که او اعتصاب غذا کرده و حالش سخت نامساعد است. امروز صبح، در حالی که این حرف و حدیث ها در اوج بود، آقای کروبی در بیمارستان صبحانه مفصلی خورد. البته به روی مبارک نیاوردند. حتی اجازه ندادند خبری به بیرون درز کند. از کم و کیف نهار جناب ایشان البته اطلاع ...
بازگشت پرستوهای عاشق به میهن/مقاومت و خاطرات آزادگان سند افتخاری برای ایران اسلامی
اسارت را در آنجا سپری کردم. از زمان اعلام آزادی اسرای جنگ تحمیلی برایمان بگویید؟ جنگ که تمام شد، حدود 2 سال بعد، یک روز صبح بلندگو اعلام کرد که تا دقایقی دیگر بیانیه مهمی را اعلام خواهد کرد، کنار سیم خاردارها جمع شده بودیم، ناگهان این صدا از رادیو پخش شد، آنچه شما می خواستید تحقق پیدا کرد. 31 مردادماه 69 صلیب سرخ وارد اردوگاه شد، تشریفات اداری تمام شد، ساعت 10 شب بود که اتوبوس ها ...
این گونه قفس ها شکست؛ خاطراتی از دوران اسارت
...> متن کامل این یادداشت در زیر آمده است: سال 1362 به عنوان طلبه رزمی تبلیغی، عازم عملیات شدم . دست تقدیر 6.5 سال اسارت را برایم رقم زد. نیمی از دوران اسارت را در کتاب خوشه های خاطره نوشته ام. تنها 6 روز پس از بازگشت به برای ادامه تحصیل به شهر قم مهاجرت کردم. دروس حوزه را تا 8 سال خارج فقه و اصول خواندم و همزمان کارشناسی حقوق و ارشد و دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه را گرفتم ...
نوجوان کم سن وسال بسیجی که در اسارت حماسه آفرید
به من افتاد، تعجب کرد و داستان ما با این فرمانده هم شروع شد. فاش نیوز - شما در همین اردوگاه با آقای رحیمی بودید؟ - آقای رحیمی در والفجر مقدماتی اسیر شدند. این ها که گفتم اواخر سال 61 بود. آقای رحیمی 8 -9 ماه بعد از من اسیر شدند. من نزدیک یک سال از اسارتم می گذشت که این ها را به اردوگاه ما آوردند. چون همه مجروحان را هم آوردند به این اردوگاه. اردوگاه ما به نام عنبر بود. در استان ...
وقایع نگاری آتش سوزی سینما رکس آبادان
در بر گرفته بودند. این همبستگی در زمان مرگ بعد از مرگ هم ناگسستنی بود! به ناچار این خانواده را به همان صورت در دل خاک مدفون کردند. سرانجام با غروب روز سی ام امرداد ماه 37 (1357) آخرین بقایای اجساد به خاک سپرده شد و بازماندگان و مردم با چشمانی پر از خون و با یاد عزیزانشان به خانه های خود بازگشتند. 45 جسد دیگر آخرین گزارش تلفنی خبرنگاران ما حاکی است که هنوز گروه ...
احساس آزادگان هنگام بازگشت به میهن
به گزارش دولت بهار، فرزاد قاسمی زمانی که تنها 16 سال بیشتر نداشت راهی جبهه ها شد و در سال 64 با تنی مجروح به اسارت دشمن درآمد. قاسم به مدت پنج سال و نیم در اردوگاه های دشمن بود و در نهایت با ورود آزادگان به کشور در سال 69 به میهن اسلامی بازگشت. این آزاده سرافراز که 45درصد جانبازی هم دارد، در گفت وگو با ما از روزها و خاطرات آزادگی می گوید. چه زمانی شما در قامت یک رزمنده پا به جبهه ها ...
فکر این بودیم تا توطئه تبلیغات دشمن را بشکنیم/ خاطره گویی آزادگان پیش از خطبه های نماز جمعه در زنجان
اردوگاه کنار سایر اسرا و دیدن نماینده صلیب سرخ بود. پنج روز از اعتصاب غذایی گذشته بود که نماینده بعثی آمد و گفت: بعد از صرف ناهار به اردوگاه بازمی گردیم ولی ما نپذیرفتیم و گفتیم ناهار را در اردوگاه می خوریم و باز نماینده رژیم بعثی بازگشت. محمدی یادآور شد: بیرون از محل اسارت ما، دو ماشین آماده حرکت بودند که یکی به فرودگاه و دیگری به زندان بغداد می رفت، رده سنی ما 23 نفر بین 14 تا 17 سال ...
دفترم را میبرم با خود از این دنیا ولی!
دلنوشته ای را که اردیبهشت ماه امسال در ارتفاعات بازی دراز نوشتم، آنگاه که قبل از آن در جاده ای که بیست و هفت سال پیش، پس از پنجاه و یک ماه دوری از وطن، روی آن قدم گذاشتم و در ذهنم آمده بود را در آستانه گرامیداشت سالروز ورود دلاور مردان آزاده در بند کشیده با کمی تغییرات به رشته تحریر نکشانم ... برگ تاریخ را ورق می زنم ... بیست و شش مرداد دیگری از عمرمان رسید ... چقدر خوب است که ...
پس از خبر سقوط هواپیمایش تا 10 سال از او بی خبر بودم/ زنده شدن شهید لشگری تنها آرزویم است!
کشند و سرشان را بین دو دست گذاشته و وحشتناک به اطراف نگاه می کنند. می گفتم خوب آن صحنه هایی که برایت سخت و ناگوار است را ننویس. می گفت: نه باید همه اتفاقات مو به مو نوشته شود. بعد از طی 6 ماه چه کردند؟ با دعوت نیرو هوایی در دفتر مطالعات و تحقیقات این نیرو مشغول شد و بعد از حدود 2 سال هم با تقاضای خودشان بازنشسته شدند. 18 سال اسارت چه تغییراتی در شهید بوجود آورده بود؟ ...
روایت اولین اسیر فراری
، 20 روزی می شد که سه نفری نرده ها را از هم باز می کردیم که بشود از لایشان رد شد، اول سیدرضا رفت، بعد من و بعد هم پرویز...توی حیاط سوز سرمای اسفندماه را حالا می شد به خوبی حس کرد، خودمان را به دیوار انتهای حیاط رساندیم و از دیوار بالا رفتیم، روی دیوار که رسیدیم تیرباری که روی سقف اتاقمان گذاشته بودند را برای اولین بار دیدیم، دلشوره به جانمان افتاد، اما باید ادامه می دادیم، تحمل اینجا ماندن واقعا سخت ...
این گونه قفس ها شکست
به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد، سال 1362 به عنوان طلبه رزمی تبلیغی، عازم عملیات شدم. دست تقدیر 6.5 سال اسارت را برایم رقم زد.نمی از یم اسارت را در کتاب خوشه های خاطره نوشته ام، تنها 6 روز پس از بازگشت به برای ادامه، تحصیل به شهر قم مهاجرت کردم، دروس حوزه را تا 8 سال خارج فقه و اصول خواندم و هم زمان کارشناسی، حقوق و ارشد و دکتری فقه و مبانی، حقوق اسلامی دانشگاه را گرفتم و اسارت، نه با اختیار که ...
نوجوان بودم که اسیر شدم
بازگردانده شد. تسنیم: در زمان رحلت امام خمینی (ره) شما در اسارت بودید، در آن زمان چه فضایی بر اردوگاه حاکم شد و چه احساسی داشتید؟ سادات: در ابتدای امر که رادیو عراق خبر را اعلام کرد ما اصلا باور نمی کردیم، خیلی سخت بود، ما در اسارت بودیم، امام فرموده بودند: من جام زهر را نوشیدم ، ایشان فوت کرده بودند، نمی دانستیم که حالا چه اتفاقی قرار است، بیفتد. فرمانده ما در عوض ...
خاطره سوزاندن کف پای اسیر ایرانی با اتو هنوز آزارم می دهد
ایستادگی شدند و امروز آوازه شجاعتشان در گوش زمان پیچیده است و تا چشم کار می کند، تلألو مرام و مردانگی شان عالم و آدم را سرگشته و مدهوش کرده است. پزشک استخبارات از معاینه و درمان اسرای ایرانی خودداری کرد محمد سلیمانی، آزاده پر افتخاری است که زمانی که به اسارت نیروهای بعثی درآمده است، نوجوانی 17 ساله بوده و بخشی از روزگار جوانی اش در اسارت سپری شده است. او که حدود 4 سال در اردوگاه ...
ناگفته های 5 سال شکنجه در زندان های رژیم بعث از زبان آزاده بویراحمدی
شده بودند افتتاح شد. 26 مرداد بهانه ای شد تا پای خاطرات وی بنشینیم ولحظاتی چند به تاریخ 8 ساله پرافتخار زمان جنگ برگردیم. دادگر می گوید سالهای جنگ سراسر خاطره بود واگر بخواهم از سالهای اسارت بگویم ساعت ها زمان می برد ومی توان یک کتاب دراین باره نوشت. او می گوید اواخر سال 63 برای اولین بار به جبهه رفتم و 6 ماه در کردستان حضور داشتم وبعنوان بسیجی درآن منطقه بودم و بعد از گذشت 6 ...
گزارشی از تعداد آزادگان ، شهدای آزاده و عناوین برخی کتاب ها و فیلم ها
از پشت پایش سر در می آورد. این تیر در حال گردش بود. از هر طرف که سر در می آورد سوراخی ایجاد می کرد و عفونت شدیدی در آن محل ایجاد می شد. فضای آنجا غیر قابل تحمل بود، از زیر پا تا نزدیک کمر پرویز تمام ترکش بود. هر شب پنج الی 6 ترکش را از بدن پرویز در می آوردند. بعد از اینکه ما را انتقال دادند به اردوگاه در راستای همین عفونتی که در بدن اسرای مجروح وجود داشت اکثر این بچه ها به بیماری گال ...
تابلویی که با عنوان شهید برایم در کوچه نصب شده بود با ورود خودم پایین آورده شد
آزاده ی دفاع مقدس همدانی محمدرضا موسائی در گفت و گو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) از همدان، که 4 سال در اسارت نیروهای بعثی بوده است بیان کرد: حدود 16 سالم بود که همراه رضایتنامه ای که از جانب والدینم امضا کردم، کیف کوچکی به همراه لوازم مختصر مانند زمانی که به کوهنوردی میرفتم آماده کردم، به خانواده ام گفتم فردا می خواهم به جبهه بروم ، از آنجایی که خانواده و فامیل گمان می کردند مانند همیشه ...
شکنجه، کابوس و ترس در اتاق مثلثی/ برای هر کاری ما را با شلاق می زدند/ گفتن خبر شهادت دوستانم مسئولیت ...
نشدنی در خود احساس کرد که باید به کمک برادران و خواهران خود در برابر صدام بشتابد. او که بعد از فرمایشات امام خمینی(ره) دیگر شکی برایش باقی نمانده بود بارها تلاش کرد به جبهه اعزام شود ولی به دلیل سن کم این امر میسر نشد اما بالاخره توانست در سال 62 جواز حضور در مراحل آموزشی این نبرد را دریافت کند. او بااستعداد و اشتیاق بی وصف، تمام مراحل آموزشی را با درجه عالی طی می کند و به آرزوی دیرینه ...
قریبانه هایی که غریب ماند
به عراق برده شده بودند و در واقع قبل از جنگ هشت ساله ایران بوده است. ** شکنجه ها بعد از جنگ بیشتر شد خوب نژاد ادامه می دهد: سال 1367 که جنگ تمام شده بود و ایران و عراق قطعنامه را پذیرفتند سختی های ما بچه های جنگ در اسارت بیشتر شده بود هم به لحاظ شکنجه و هم به لحاظ میزان امکاناتی که توزیع می کردند؛ چون در زمان جنگ تعداد اسرا بیشتر شد و در یک مکان کوچک، بیش از 60 تا 70 نفر جا ...
سرنوشت مبهم 11 هزار اسیر ایرانی در عراق
27 سال از سالروز بازگشت آزادگان به کشور گذشت. به گزارش عطنا به نقل از ایسنا ، بنفشه سا م گیس در روزنامه اعتماد نوشت: پاییز 89، مهمان گردهمایی 900 آزاده دفاع مقدس بودم؛ مردانی که سال های اسارت را در اردوگاه تکریت 12 سپری کردند. تکریت 12 ، موصل 4 ، تکریت 11 ، موصل 3 ، رمادیه 10 و کمپ 7 امروز برای من و شما معنایی ندارد و حتی شاید هفته بعد، این اسامی به یادمان هم نماند و اگر هم به یاد ...
هنوزهم آزاده و برای دفاع آماده ام
شناسایی مناطق جنگی بودم و در سال 63 در منطقه فکه در حین شناسایی منطقه به اسارت دشمن بعثی درآمدم و چهار سال را در اردوگاه های الاماره، بغداد، تکریت، موصل و رمادی عراق گذراندم و اکنون هم به مقاومت در برابر دشمن اعتقاد دارم و اگر سر به سر تن به کشتن دهیم ، از آن به که کشور به دشمن دهیم. وی بیان کرد: گاهی با دقت به مسائل اجتماعی کشور به فضای صمیمی و با اخلاص بچه ها در دوران اسارت غبطه و حسرت می ...