سایر منابع:
سایر خبرها
مرگ خانم دکتری که روی خاله اش اسید پاشید
... وی ادامه داد: حوالی ساعت 14 روز حادثه زنگ زنگ خانه خاله ام را زدم که وی به جلوی در آمد و من اسید را به روی بدنش پاشیدم، بعد از اسیدپاشی نیز به منزل خودمان رفتم و قصد داشتم با بلیطی که از قبل برای کانادا خریده بودم به آنجا فرار کنم که جلوی در ساختمان توسط مأموران دستگیر شدم همچنین اسید را خیابان ناصرخسرو تهیه کرده و با پرداخت پنج هزار تومان اسید خریدم اما از نوع اسید اطلاعی نداشتم. ...
ناگفته های عامل جنایت هولناک خیابان شیخ بهایی/مامور ساواک در انگلیس بودم
. بعد از انقلاب هم دو شرکت واردات تجهیزات پزشکی داشتم که ورشکست شدند. الان از کجا درآمد دارید؟ 18 میلیون خودم و 30 میلیون هم همسرم داشتیم که گذاشته بودیم بانک و سود آن را می گرفتیم، خانه ای هم که مال مادرم بود به من رسیده بود. کی ازدواج کردید؟ من دهم اردیبهشت سال 40 با خانمم آشنا شدم و اول اسفند 45 ازدواج کردم. الان 56 سال است. از شهرام بگویید ...
ناگفته های عامل جنایت هولناک خیابان شیخ بهایی
داشتید؟ بله، مدیر تور بودم و به غیر از استرالیا به همه کشورها سفر کرده ام. بعد از انقلاب هم دو شرکت واردات تجهیزات پزشکی داشتم که ورشکست شدند. الان از کجا درآمد دارید؟ 18 میلیون خودم و 30 میلیون هم همسرم داشتیم که گذاشته بودیم بانک و سود آن را می گرفتیم، خانه ای هم که مال مادرم بود به من رسیده بود. کی ازدواج کردید؟ من دهم اردیبهشت سال 40 با خانمم آشنا شدم و ...
سرنوشت متفاوت متهمان 4 پرونده جنایی
حادثه متوجه ارتباط پیامکی همسرم با یکی از بستگان مقتول شدم اما نتوانستم او را پیدا کنم. روز حادثه، 20 آبان 92، پسرم کامران را از آموزشگاه زبان سوار خودرو کردم و به سمت خانه راه افتادم. وقتی به دسته عزاداری مقتول و دوستانش در پاکدشت رسیدم، قصد عبور از میان آنها را داشتم که برادر مقتول جلوی ما را گرفت. تعدادشان زیاد بود و درگیر شدیم. یک قمه داخل خودرو داشتم. آن را برای تسویه حساب با مرد مزاحم خریده ...
روایتی دخترانه از 12217 روز انتظار و گمنامی
یک مراسمی برایش برگزار کردم و سنگ یادبودی هم برایش گرفتم. 10 کیلومتری پاکستان زادگاه ایشان است که حالا هم همانجا تدفین می شود. 12 هزار و 217 روز بود که هیچ خبری از پدر نداشتیم/زیباتر و پاک تر از لباس احرامم لباسی نداشتم آقاجانی در ادامه با شنیدن خبر بازگشت پدر می گوید: 28 مرداد بود که خبردار شدیم، پیکر پدرم در تفحص پیدا شده و مشخص شده هویت پیکر مربوط به پدرم است. ما روز از 15 ...
مادر حمید صفت از مرگ مرموز همسرش در بیمارستان گفت!
زدم و در ادامه همسایه ها وارد خانه شدند و ما را از هم جدا کردند و من نیز همراه مادرم از خانه خارج شدیم. بازپرس منافی آذر در این هنگام به متهم گفت: در گزارش پرونده، علت مرگ هوشنگ برخورد ضربه شدید به گیج گاه سمت راستش اعلام شده است، حرفی در این مورد داری؟ حمیدرضا در ادامه بیان داشت: شاید هنگام درگیری سرش به کمد یا دیوار برخورد کرده باشد، اما من فقط قصد داشتم کمی او را بترسانم و ...
آیا مصرف شیشه در میان معتادان کم شده است؟
جایی بین میدان آزادی و صادقیه، جایی که بالای سرت تا چشم کار می کند پل است و پل؛ انگار ماشین ها از بالای سرت پرواز می کنند. روی چمن های نمناکی که بتازگی کوتاه شده اند آدم هایی را می بینی که بی خیال از گذر دنیا ساعت هاست در چرتند و آنقدر خمارند که متوجه حضور هیچ کس نمی شوند. همراه با گروه 3 نفره ای از جمعیت خیریه تولد دوباره (که کارشان این است هر روز از صبح تا غروب به پاتوق های مختلف سر بزنند و برای معتادان غذا و وسایل بهداشتی ببرند) به جایی می رویم که چندتایی از معتادان با سر و صدای ما سر از زمین برمی دارند. اول می ترسن ...
صدای بابا گفتن فرزندش را هیچ وقت نشنید
.... باید از کودکی هایش خاطره زیادی داشته باشید. از آن روزها بگویید. یادم هست احمد قبل از اینکه به سن مدرسه برسد، علاقه خیلی شدید به مدرسه رفتن داشت. مادرم هر روز برای من و برادرم محمد، لقمه غذا آماده می کرد و داخل کیف مان می گذاشت تا موقع زنگ تفریح بخوریم. احمد فکر می کرد هر کسی ساندویچ داشته باشد می تواند به مدرسه برود. این خاطره برای زمانی است که محمد کلاس اول بود. یک روز وقتی مادرم ...
آنهایی که می گویند نویسنده ایرانی مخاطب ندارد، بی سوادند
تو را نمی خواند وگرنه زنم از من جدا می شد یا هزار چیز دیگر که من منتسب به شخصیت هایم کرده بودم. برای همین است که می گویم داستان مثل انسان سه دوره جوانی، میانسالی و پیری دارد. شما باید راوی واقعیات زندگی خود در همان دوره باشید. از نظر من شعر و داستان یک پرنده بی قرار است. این پرنده بی قرار در یک شاخه نمی نشیند. از نظر من سه چیز برای نویسنده به عنوان ابزارش محسوب می شود. یکی واقعیت است، یکی مشاهده ...
داستان تکان دهنده ی شهیدی نوجوان درباره رفتارهای شیطانی دخترخاله اش
... من پسری 17 ساله هستم و در خانواده ای مرفه و ثروتمند زندگی می کنم اما چه ثروتی که می خواهم سر به تنش نباشد. پدر و مادر من هر دو پزشک هستند و از صبح زود تا پاسی از شب را در خارج از منزل سپری می کنند تازه وقتی هم به خانه می آیند از بس خسته و کوفته هستند که زود می روند و می خوابند.اصلا در طول روز یکبار از خود سوال نمی کنند که پسرمان (یعنی من) کجاست؟ حالا چه کار می کند؟ با چه کسی رفت و آمد می ...
آنگاه که نه فلج اطفال که روح مقاوم، هویت مرزنشین ایلامی را تعریف کرد
را فرا گرفته بود با صدایی لرزان مادرم را صدا زدم، پدر و مادرم با نگرانی مرا به خانه بهداشت روستایمان رساندند ولی دکتر با دیدن حال و روز من گفت امکانات اینجا محدود است و باید به شهر برای معالجه بروم و همان روز به همراه مادر و پدرم راهی ایلام شدیم. درست یادم هست که اطراف بیمارستان امام خمینی(ره) مردم تظاهرات براه انداخته بودند، من در آغوش پدرم از شدت تب بی حال شده بودم تا اینکه به بیمارستان ...
قرارهایم بی قرار شدند!
دفاع از مادر. او کاری را کرد که نمی توان توجیهی برای آن یافت. خواننده خوش آتیه موسیقی رپ حالا به دنیای تاریکی ها قدم گذاشته است. می گوید قصد کشتن نداشته است. گفت و گوی ما با او را در حین بازپرسی دیروز بخوانید. 24 مردادماه ماموران کلانتری145 ونک در جریان یک فقره درگیری خانوادگی در خیابان شیخ بهایی قرار گرفتند. آن ها با حضور در محل مضروب 66 ساله با هویت هوشنگ را به بیمارستان فیروزگر منتقل ...
راز عروسک های قصه گوی خدیجه
گرفت و با خودش برد. بعدها فهمیدم که بچه من را برای همسرش برده است تا از حسادت اینکه من بچه دار شده ام نمیرد. همان موقع بود که تصمیم گرفتم از شوهرم جدا شوم اما به اجبار پدر و مادرم در زندگی مشترکی که همیشه یک پای آن می لنگید، ماندم و سوختم و ساختم. شروعی دوباره روزها از پی هم سپری می شدند و زندگی خدیجه نه تنها روی آرامش به خود نمی دید که هر روز سخت تر هم می شد. او مادر 8 بچه قد و نیم ...
جزئیات اتهام یک قتل به روایت حمید صفت
عصرخبر - پدر و مادرم زمانیکه کودک بودم از هم جدا شدند و مادرم حدود 12 سال قبل با هوشنگ ازدواج کرد. هوشنگ فرد تُندخویی بود و مدام مادرم را کتک می زد حتی یک بار به روی مادرم چاقو کشیده بود. در تاریخ 24 مرداد ماه جاری برادرم که ساکن امریکا است با من تماس گرفت و گفت هوشنگ مادرم را مورد ضرب و شتم قرار داده است؛ به خانه رفتم زمانیکه هوشنگ به سمت من هجوم آورد مادرم مابین من و او قرار گرفت، در ...
نماینده تهران در مجلس: پسرم را گول زدند
مشغله افراد مسئول و مدیر، گاهی مافیایی شکل بگیرد. اینها چندان وارد آن شبکه نشدند و به محض اینکه متوجه این مسیر خطا شدم، آنها را دعوا کردم و اینها تنبیه شدند. سخنتان با مردم چیست؟ خب شما می توانید در خانه آنها را تنبیه کنید، اما مسئله دیگر خانوادگی نیست. چه اتفاقی افتاده؟ اصل موضوع و صورت مسئله را برای شما گفتم. یک نفر کارمند شده و حجم اتفاق این است. کسی مدیرعامل ایران خودرو و ...
متهم سرهای بریده خیابان شیخ بهایی: 75 سال دارم و چیزی ندارم که مخفی کنم / کار خوبی کردم! | ساواکی بودم و ...
بودم و به غیر از استرالیا به همه کشورها سفر کرده ام، بعد از انقلاب هم دو شرکت واردات تجهیزات پزشکی داشتم که ورشکست شدند. الان از کجا درآمد دارید؟ 18 میلیون خودم و 30 میلیون هم همسرم داشتیم که گذاشته بودیم بانک و سود آن را می گرفتیم، خانه ای هم که مال مادرم بود به من رسیده بود. کی ازدواج کردید؟ من دهم اردیبهشت سال 40 با خانمم آشنا شدم و اول اسفند 45 ازدواج کردم ...
پاییزی است حال و هوای جوانی ات ...
خولی و شمر و سنان را با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را و اما اکنون، شعری از قاسم نعمتی را در این مصیبت جانکاه و از زبان خود آن حضرت به تماشا می نشینیم: کسی خبر نشد از غربت نهانی من نیامده به سرم بهر همزبانی من فقط غریب مدینه غم مرا فهمد که همسرم شده در خانه خصم جانی من کجایی ای پدرم؟ حال و روز من بینی کمی تو ...
اشک های خواننده رپ در دادسرای جنایی
همه این بیماری ها باز هم با او درگیر شدی؟ خودش مقصر بود. من حتی برای درگیری هم به خانه نرفتم، فقط می خواستم مادرم آسیب بیشتری نبیند، اما رفتار او باعث شد تا من هم عصبی شوم؛ با این حال سعی کردم خودم را کنترل کنم. روز حادثه دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ سه شنبه ساعت 7 صبح برادرم از آمریکا با من تماس گرفت و گفت که دوباره هوشنگ مادر را کتک زده. او از پشت تلفن داشت گریه می کرد، خیلی ...
خواننده رپ متهم به قتل عمد/ کلید آزادی "حمید صفت" در دست برادر
وثیقه وجود ندارد ایشان همچنان در بازداشت موقت بسر می برند تا تحقیقات پزشکی قانونی و اظهارات شهود اعلام شود آن وقت بازپرس پرونده تصمیم گیری می کنند. وکیل حمیدرضا امجد همچنین از حضور برادر مقتول وسفرش از آلمان به تهران به عنوان اولیای دم خبرداد. حمید رضا صفت خواننده سبک رپ کشورمان، سه روز قبل به اتهام قتل عمد پدرخوانده خود بازدداشت شد. وی در اعترافات اولیه خود عنوان داشت که پس ...
فوری / دستور برای بررسی سلامت روانی حمید صفت + عکس
به گزارش پیک نکا ، روز شنبه 28 مرداد به اتهام قتل پدرخوانده 66 ساله اش بازداشت شد. حمید صفت وقتی مقابل سجاد منافی آذر، بازپرس ویژه قتل مورد تحقیق قرار گرفت، گفت که درگیری با پدرخوانده اش را قبول دارد، اما مرتکب قتل نشده است. حمید صفت گفت: مادرم پس از جدایی از پدرم با هوشنگ ازدواج کرد. او مغازه عتیقه فروشی در شهر برلین آلمان دارد. او یک ماه قبل به ایران آمد. هوشنگ مردی عصبانی ...
اسیدپاشی مرموز به صورت زن سالخورده
اینکه خانه مادرم را تخلیه کرد، مأموران د رمغازه من مقداری مواد مخدر کشف کردند که احتمال می دهم مستأجر مادرم این مواد را در مغازه ام جاسازی کرده تا برای من پاپوش درست کند. من بعد از آزادی از زندان زندگی ام را به خانه مادرم منتقل کردم که در این مدت یک بار هم وسایل خانه ام سرقت شد. وی ادامه داد: مدتی قبل همراه فرزندم در حال رفتن به خانه مان بودیم که دو مرد موتور سوار به من حمله کردند و قصد ...
موکلم ناخواسته وارد درگیری شد +عکس
پزشکی قانونی و اظهارات شهود اعلام شود. سپس بازپرس پرونده تصمیم گیری می کند. ضمن این که برادر مقتول به عنوان اولیای دم از آلمان به تهران آمده است. حمیدرضا، خواننده سرشناس رپ، چهار روز قبل به اتهام قتل عمد پدرخوانده اش بازداشت شد. او در اعترافات اولیه اش گفته است: پس از تماس برادرم از آمریکا مبنی بر این که مقتول با مادرم درگیر شده، بسرعت خودم را به خانه رساندم، اما وقتی اعتراض کردم، با مقتول درگیر شدم. قصدی برای کشتن او نداشتم و شاید در جریان این درگیری سرش به جایی خورده باشد. من ضربه مستقیمی وارد نکردم. ...
نگاهی به زندگی - مصدق - ، رهبر ملی صنعت نفت ایران
که تاریخ وفاتش با تمام حروف روی آن منقوش است از نجف خواستم و آن را به وزارت کشور فرستادم و با همان دلیل که مؤتمن الممالک ثابت کرده بود 30سال نداشتم، ثابت کردم که سالم از 70 کمتر است که مورد تصدیق انجمن مرکزی انتخابات قرار گرفت و اعتبارنامه ام را صادر کرد . (خاطرات و تألمات، صفحه 61). راهی برای زندگی رد اعتبارنامه اش برای وکالت اصفهان سبب شد تا در سال 1287 خورشیدی برای ادامه ...
قاتل، زن جوانش را در خیابان مرزداران کشت
عنوان داشت که پدرش او را طبق روال هر روز به مدرسه رسانده؛ به سرعت خودم را به منزل دخترم رسانده و وارد خانه شدم؛ پس از ورود به خانه، دخترم را داخل اتاق خواب در حالی که یک قبضه چاقوی آشپزخانه هنوز داخل سینه اش قرار داشت، در داخل اتاق خواب پیدا کردم؛ دخترم مرده بود و نفس نمی کشید؛ از همسایگان کمک خواستم و ... . هلیا نیز پس از حضور در خانه و اطلاع از مرگ مادرش، در خصوص آخرین باری که با مادرش ...
افتخاری: احمدی نژاد به زندگی ام آتش انداخت
؟ اصلا چه شد با آقای احمدی نژاد رو به رو شدید؟ از صحنه که پایین می آمدم، به روح پدرم قسم، فردی قد کوتاه به سرعت سمت من آمد و گفت: بدو بدو که آقای احمدی نژاد به خاطر شما ایستاده اند و معطل شما شده اند. اسم شان یادم رفته که این فرد کوتاه قد چه کسی بودند. من اصلا قرار نبود سمت ایشان بروم. اتفاقا سخت گرفتار برخی کارها هم بودم و می خواستم بروم. ولی دور و بری های ایشان با این قبیل رفتارها باعث شدند ...
گشتی کوتاه در اینستاگرام رسمی خواننده پاپ
بوده و ترانه ای هم با عنوان "غلام ننمم" به نام او ثبت شده است. روز گذشته این خواننده پاپ در جریان بازجویی ها به قتل همسر مادرش اعتراف کرده و مدعی شد که قصد داشته از مادرش در برابر آزار و اذیت ناپدری حمایت کند. او در اظهاراتش گفت:برادرم از آمریکا با من تماس گرفت و عنوان کرد مقتول مادرمان را کتک زده است سریع خود را به خانه رسانده و با همسر مادرم درگیر شدم، او را کتک زدم و قصد ...
آزادی تلخ و دوری از خدای اسارت
متوجه می شدم دیدم که عراقی ها قصد دارن که راننده من را بکشند گفتم خودم میارمش، شما اگر او را بکشید من حرف نمی زنم، خودم 8تا تیر خورده بودم اما به خاطر بارانی که به تن کرده بودم مشخص نبود. همین طوری که جلو می رفتیم سه الی چهار تا از ماشین های خودی را دیدم که چندتا بوق برای ما زدند و به جای این که به سمت ما بیایند از سوی دیگر رفتند. تهران نیوز ، مهدی نظری، عباس صداقت و قاسم صادقی ، حضور سه ...
حمید صفت جزئیات قتل ناپدری اش را تشریح کرد
، زمانیکه به خانه رسیدم هوشنگ روی مبل نشسته بود که من از وی پرسیدم چرا با مادرم اینگونه رفتار کردی و او را کتک زدی که وی گفت کتک زدم که زدم، در این حین من گلدان شیشه ای را از نزدیک تلویزیون برداشتم و به سمت راست هوشنگ پرتاب کردم، گلدان را به سمت مخالف هوشنگ پرتاب کردم و قصد داشتم وی بترسد و از او زهرچشم بگیرم سپس میزجلوی کاناپه را برگرداندم که هوشنگ به سمت من هجوم آورد. وی ادامه داد ...
دختر قاتل: بابام می گفت دعا کن آتنا پیدا بشه!
...> من چند روز پیش برای خرید نان به نانوایی رفتم. با خودم گفتم که تا کی باید دیگران برایم نان بگیرند؟ تا کی باید در خانه مخفی بشوم و بیرون نروم. با خودم گفتم خدایا من چرا این طور شدم. ناخودآگاه گریه ام گرفت. من به چنین عذابی دچار شدم. در حالی که همان موقع که آتنا گم شده بود، من هم مثل بقیه مردم به خانه آن ها می رفتم و قرآن می خواندم تا آتنا پیدا شود. دستم را بالا می بردم و می گفتم خدایا کمک کن هر شخص ...
قاتل فراری را شناسایی کنید+عکس
به گزارش البرزفردا به نقل از مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت در ساعت 8 روز شنبه شانزدهم بهمن سال گذشته و از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره قتل در خیابان مرزداران – خیابان ابراهیمی به کلانتری 139 مرزداران اعلام شد. با حضور مأموران در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد زنی 30 ساله بنام آمنه در داخل خانه خود با ضربات متعدد جسم تیز به قتل رسیده است. با تشکیل پرونده مقدماتی ...