سایر منابع:
سایر خبرها
قمار 13 میلیاردی یک کارمند در مشهد / او میان 2 زن گیرافتاده بود! + عکس
با دستگیری متهم این پرونده، بررسی ها از سوی قاضی مهدی حقدادی، دادیار شعبۀ 233ویژۀ رسیدگی به جرائم رایانه ای دادسرای عمومی و انقلاب ناحیۀ2 مشهد، آغاز شد و این مرد جوان، برای بیان توضیحاتی، طی چند مرحله، به دادسرا فرا خوانده شد. متهم، که از قضا مدیر مالی شرکت مورد نظر است، ضمن قبول جرمش، اعتراف کرد مبلغی بیش از 13 میلیارد ریال را به وسیلۀ سند سازی صوری و تغییر نسخه های تراکنش مالی از ...
علیرضا به حجاب و رعایت واجبات حساس بود/ تعبیر خواب شهید پس از گذشت 14 سال
گفته بودند که چرا بالای منبر از ظلم و ستم های شاه حرفی نمی زنید، چرا از شکنجه های شاه چیزی نمی گویید. ساواک می خواست خواهرش راضیه را برای همین مسئله بگیرد و برایش پرونده درست کنند به منزل همان آخوندی که نامه را برایش نوشته بودند رفتم و به او التماس کردم که اسم دخترم را به ساواک ندهید. خواهرش راضیه در زمانی که مدیر مدرسه بود به حجاب و روسری داشتن دخترها در مدرسه مقید بود و به ...
حماسه آفرینی های یک شیر زن در پشت جبهه
کردم شهید شدم، رفتم داخل دیدم دستم خونی نیست سالم هستم فهمیدم تیر زده بود به تیر چراغ برق و دست من را برق گرفته بود. ترسی در وجود من و دیگر مردم وجود نداشت و همه چیز خدایی بود. اگرآدم برای رضای خدا کار کند از هیچ چیزی نمی ترسد. عاشورای سال 57 بود که مردم شروع کردند به مرگ بر شاه گفتن. ما هم در این راهپیمایی شرکت می کردیم. آن زمان زن برادرم باردار بود و همراه ما در راهپیمایی شرکت می کرد ...
فائزه هاشمی: من یک فمینیست هستم
گفتم خب چرا زنان به زنان رأی نمی دهند؟ چون زن ها هم را نمی شناسند. هر کس که در رسانه هاست، معمولا مردم آن را می شناسند و به او رأی می دهند و رسانه ها نیز پر است از صدای مسئولان که عمدتا مردان هستند. یا مثلا من چرا توانستم به روایتی رأی دوم و به روایتی رأی اول تهران را در مجلس پنجم بگیرم؟ برای این که من در آن زمان به دلیل ورزش زنان در رسانه ها مطرح بودم. بعد هم موضوع دوچرخه سواری مطرح ...
حرف های جوانی که به خاطر توهم رابطه همسر برادرش با دوستش، او را کشت
–ثریا- با سیاوش پی بردم و تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم. چرا موضوع را به برادرت اطلاع ندادی و خودت وارد عمل شدی؟ موضوع را به برادرم گفتم که بین آنها دعوا شد. بعد هم ثریا به خانه پدرش رفت و حتی پدر ثریا با او سر همین موضوع درگیر شده بود، اما نمی توانستم از برادرم انتظار داشته باشم که برای انتقام کاری کند. چرا؟ تو برادر شوهر او بودی و به جای همسرش تصمیم گرفتی؟ برای ...
برخی تهدیدم کردند که فیلم دفاع مقدسی نسازم/ سینمای دفاع مقدس در حال سقوط است
، چون من پزشک یا وکیلی نیستم در وزارت ارشاد قسم خورده باشم که من 10 فیلمِ دفاع مقدسی برای شما می سازم، من حق دارم هر ژانری را که دوست دارم بسازم اگر از من حمایت شود فیلم بعدی ام را بر اساس حمایت مالی که انجام می شود، می سازنم مثل همه فیلمسازان، اگر من اسپانسری پیدا کنم که با ژانر دفاع مقدس موافق باشد حتماً همان را می سازم، در غیر این صورت همه فیلمسازان تحت شرایط موجود آثارشان را می سازند. اگر از علاقۀ ...
تصاویر:سفرنامه غرب اروپا(10)قلیان میوه ای به آلمان هم رسید!
نشده بود. چرخی داخل روستا زدم و ازساختمان های قدیمی و متنوع آن حسابی لذت بردم. بعد به یک قلعۀ قدیمی رفتم که مربوط به دوران شاهی و اربابی آلمان بود. قلعه میان آبی که دورش را گرفته بود، قرار داشت. ازیک مرد اهل روستا پرسیدم که چه طورمی شود که به داخل قعله رفت که گفت نمی شود، چون خصوصی است. یعنی چه استفادۀ خصوصی ازاین قلعه می شد کرد. شاید هنوز عده ای داخل آن در حال زندگی بودند ولی هرچه به ...
گفتگویی با فائزه هاشمی از فمینیسم تا صیغه!
باتدبیرتر و سیاستمدارتر از این بود که بخواهد اسنادی را برای ما به جا بگذارد. حداقل من یکی که هیچی ندارم. حالا اگر بر فرض هم اسنادی باشد، با تکنولوژی امروز لازم به خروج از کشور برای انتشار آنها نیست. به نظر می رسد با شایعات و گزارش ها و پرونده هایی که برای من درست کرده اند، به دنبال این هستند که عامل بیگانه، جاسوس و در این مایه ها چیزی دربیاورند. -من همیشه به بابا می گفتم چرا ما زن وزیر ...
دوئل مرگبار قاچاقچیان اسلحله در باغ
را مورد آزار قرار داده بود. به همین خاطر خیلی عصبانی و ناراحت شدم. چرا این کار را کرد؟ او با این کار می خواست مرا مجبور کند که خواسته هایش را انجام دهم برای همین بود که به سراغش رفتم تا به او بگویم دست از این کارهایش بردارد و مزاحم خانواده ام نشود. آیا از قبل برای قتل الیاس نقشه کشیده بودی؟ نه هرگز نمی خواستم دستم به خون آلوده شود.... چطور او ...
آنقدر پول نداریم که مارک بپوشیم/ به ازدواج موقت باور دارم
زن خللی را ایجاد کند . چرا در فضای مجازی نیستید؟ چون من موبایل ندارم . چرا ندارید؟ چون وقتی موبایل داشته باشی، باید پاسخگو باشی و زمان زیادی از روز را از دست می دهی. همیشه پیدایت می کنند. معتقدم موبایل 10درصدش خدمت است و 90درصدش آزار . هیچ وقت تلفن همراه نداشته اید؟ وقتی نماینده مجلس بودم و بعد که به انگلیس رفتم، داشتم ولی بعدش نه . ...
واکنش تند پیرنیاکان به گفته های گلپا درباره شجریان و ابتهاج
نظر من به بن بست رسیده است. کسی که خود را در خدمت جناح های سیاسی قرار دهد، تاریخ مصرف دار می شود. این که چرا او سعی نکرد سبک زندگی اش را شبیه به من کند، بروید و از خوش بپرسید. اصلا چرا از محمد گلپایگانی صحبت کنیم؟ بیایید از حسن گلپایگانی سخن بگوییم. دیگر برادرم که همه عمرش را وقف موسیقی کرد. او کسی است که ردیف می داند و موسیقی تدریس می کند. بهتر است از عزیزانی چون حسن صحبت کنیم. – من از ...
گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد
.... این موضوع هم می تواند اتفاق خوبی باشد. هم اتفاق بدی. نظر خودتان چیست؟ من اصلا زیر بار تکرار نمی روم. خیلی طبیعی است که وقتی نقشی را بد بازی نکنی و تو را بپسندند، موج پیشنهادها برای بازی در نقشی به همان شکل و اندازه شروع می شود. بعد از فیلم امروز که نقش یک پرستار را بازی کردم، چنین بلایی سرم آمد. کار به جایی رسید که می گفتم: آقا من پروانه طبابتم را بگیرم، شما راضی می شوید؟ مدام نقش ...
او می ماند و مرد می رود
مریم سادات حسینی مجموعه اینک شوکران (زندگی شهیدان منوچهر مدق، مصطفی طالبی، ایوب بلندی، محمدعلی رنجبر و سعید جان بزرگی به روایت همسران شهدا) انتشارات روایت فتح اینک شوکران بیش از آنکه روایت جنگ باشد، روایت روزهای پس از جنگ است؛ روایت زمانه پس از جنگ، روایت مردمان این زمانه. روایت مردی ها و نامردی هایشان. اینک شوکران از جا ...
تازه ترین اظهارات دختر جوان دهدشتی که قربانی اسید پاشی شد/ مشکلاتی که سیما را دچار افسردگی کرده است + ...
اسید را روی کمرم خالی کرد و با کمک مرد جوانی که با موتورسیکلت منتظرش بود از محل حادثه فرار کرد. وی ادامه داد: بعدها فهمیدم موضوع از چه قرار است، چند ماه قبل از حادثه شوهر این خانم به خواستگاری ام آمده بود. اما چون شنیدم که متاهل است به او جواب رد دادم و مدتی بعد نامزد جوان دیگری شدم. من تا آن موقع نمی دانستم که همسر آن مرد این خانم است و همه حرف هایی که زن اسید پاش گفته تهمت است و من اصلاً ...
هراس ابرقدرت ها از ظهور یک کشور غیر متعهد واقعی
...، جنگیده اند، زخمی شده اند، عزیز از دست داده اند؛ اما همة اینها مربوط به قبل از پیروز ی شان بوده است، مربوط به دوران مبارزات. بعد از رسیدن به حکومت، دیگر موقع آرامش و استفاده از تنعمات قدرت است. اما این رئیس جمهور فرق می کند. پیروزی برای فاتحان انقلاب اسلامی ایران، شروع مبارزات و سختی ها بود. این مرد که این گونه از آغاز تهاجم بعثی ها سخن می گوید، فقط گزارش نخوانده و اخبار نشنیده؛ بلکه تا ...
روحانی به وعده هایش عمل می کند
مسائل دولت را تحت فشار قرار دهد، چون این مسائل مورد پذیرش مردم نیست. رئیس جمهور مسائلی را در انتخابات مطرح کرد که موجب شد مردم به سوی او گرایش پیدا کنند، اما آن سخنان در چینش کابینه ظهور و بروز پیدا نکرد و در انتصاب استانداران نیز دیده نمی شود. به نظر شما دولت اگر بخواهد حمایت اصلاح طلبان را داشته باشد باید چگونه عمل کند؟ آقای روحانی در بسیاری از مسائل و تصمیم گیری های خود ...
کیست تخمدان دارم، کی باردار می شوم؟
توانیم احتمال بارداری را به این شکل تخمین بزنیم چون به هر حال بارداری به عوامل متعددی بستگی دارد.شانس یک زن و شوهر سالم برای باردار شدن در هر ماه 24 درصد است. اگر شما و شوهرتان تحت نظر پزشک هستید و بررسی ها و آزمایش های لازم قبل از بارداری را انجام دادید می توانید برای بچه دار شدن اقدام کنید. به هر حال نه واریکوسل و نه کیست لزوما عامل ناباروری نیستند. ...
من آلوده عکاسی شدم!
اجازه بدهد بروم مسابقه. دو دست لباس هم بیشتر نداشتم که مدام آنها را می شستم و مواظبشان بودم. خلاصه اینکه صبح روز مسابقه، ساعت 5صبح از خواب بیدار شدم. رفتم سراغ لباس هایم دیدم پدر زنجیر موتورش را از آستین پیراهن رد کرده و توی پاچه گره زده. نشستم همانجا و شروع کردم به گریه کردن. مادرم هم از این کار پدرم خیلی تعجب کرده بود. می گفت عقل جن هم به این کار نمی رسد. با بدبختی تمام و هر زحمتی که بود، زنجیر ...
جزئیات جدید از دستگیری عبدالمالک ریگی در آسمان
حرم اما رضا امیر پوردستان بودند. از اینها زیاد پیش آمده است؟ پوردستان: بله. موارد زیادی ایجاد شده بود. حتی یک نمونه این بود که من داشتم به اهواز برای ماموریت می رفتم. کنار من پیرمردی نشسته بود. من دیدم خیلی نگران است. آن زمان هم لشگر 77 بودم. تا نزدیک اهواز رسیدیم گفتم پدر مشکل شما چیست که این اندازه نگران هستید؟ چون دیدم خیره به نقطه ای می شود. گفت پسری دارم که لشگر اهواز ...
جایی برای ما بانوان سقوط آزاد در ایران وجود ندارد
هیچوقت حمایت نمی شود. همان ژن خوب را باید داشته باشی تا حمایت شوی. چه دولتی، چه شخصی هر چیزی که هست این اتفاقات فقط برای ژن خوب می افتد و نه آدم های معمولی . * خانم اکرمی برنامه تان برای آینده چیست؟ یکی، دو سالی است که وینسوت در ذهنم بود ولی نمی شد. دائم به دوبی می رفتم که بعضا هوا بد می شد. چون باید شما مینیمیم 200 تا پرش داشته باشید با آن مهارت های لازم. یعنی مربی تائید کند ...
رابطه زن شوهردار با پسر مجرد، با جنایت تمام شد | می خواستم ثریا را هم بکشم!
موضوع را به برادرت اطلاع ندادی و خودت دست به کار شدی؟ به برادرم گفتم و آنها دعوایشان شد، ثریا به خانه پدرش رفت و حتی پدرش هم سر همین موضوع با او دعوا کرد. اما از برادرم انتظار نداشتم که برای انتقام گیری از سیاوش و ثریا کاری کند. پس چرا تو که برادر شوهرش بودی تصمیم به انتقام گرفتی؟ برای اینکه سیاوش دوست من بود و من پای او را به خانه آنها باز کردم. سیاوش را از کجا می شناختی ...
تساوی فوتبالی اصفهان و تهران
برتر فوتبال، جایی که تمام حواس فوتبالی ها به وضعیت علیرضا منصوریان متمرکز شده بود، تیم ذوب آهن مهمان استقلال تهران بود که در پایان دو تیم به نتیجه یک بر یک رضایت دادند. این دیدار، بازی مرگ و زندگی برای استقلالی ها به شمار می آمد و از این رو این تیم بازی را هجومی شروع کرد و در همان دقایق اولیه بازی نیز یک موقعیت خطرناک برای میزبان به دست آمد.انتظار آبی ها برای رسیدن به گل چندان طولانی نشد و ...
اشعار ویژه شب سوم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
...> تا روی زانوی تو سه ساله قرار داشت آغوش تو دوام و قوام رقیه بود هرجا که صحبت از عمو عباس می شنید بر عالمی تفاخُر نام رقیه بود گاهی به لَحن با نمک و بچه گانه ای بازیِ تو به خنده سلام رقیه بود بالا نشین قافله بر شانه های تو یعنی فراز عرش به نام رقیه بود تنها ز جانبِ عمو عباس هم نبود این همنشینیِ تو ...
59 سال حبس و 272 ضربه شلاق به خاطر حمله به خانه مجردی زن پولدار
به گزارش گروه مرداد ماه سال 95، زن جوانی به نام نازنین با مراجعه به اداره پلیس از سه مرد جوان به اتهام آدم ربایی و اذیت و آزار شکایت کرد. او به مأموران گفت: غریق نجات استخر هستم و مدتی قبل بعد از جدایی از همسرم خانه ای اجاره کردم و تنها زندگی می کردم. چند شب پیش در خانه خوابیده بودم که سه مرد جوان وارد خانه شدند و دست و پایم را با طناب بستند. هرچه تلاش کردم کنم بی فایده بود و آنها پول و طلاهایم ...
جنایت روی ریل
پاسگاه نعمت آباد تهران رخ داد. در این حادثه، یک زن جوان همراه دختر 4ساله اش به قتل رسیدند و سومین عضو این خانواده هم بشدت مجروح شد. آذین 10ساله تنها بازمانده این حادثه که به طرز معجزه آسایی زنده بود، قاتل را به پلیس معرفی کند. عموی این خانواده کسی بود که آذین مدام به پلیس درباره حمله او می گفت: عمو احمد به خانه ما آمد و ما را با شمشیر زد. عموی قاتل غروب سه شنبه بود که این جنایت با ...
سارا از 7 سالگی و ناخواسته مادر شد! / زندگی تلخ دختر کرمانی
خانه بین راهی کرمان که توسط زینب واعظی یکی از بانوان خیر و رئیس انجمن سلامت بانوان استان کرمان راه اندازی شده است، علاوه بر آنکه از حدود 11 زن معتاد Addicted بهبودیافته میزبانی می کند، این روزها میزبان دو دختر معصوم است که دست سرنوشت آنها را همراه با مادرشان به این خانه آورده است. قصه پُرغصه سارا در خانه بین راهی را که می زنم، دختر جوان سبزه رویی در را باز می کند، با لب ...
ورشکستگی با ولخرجی های عشق پیری
: چک هایی که اعتبار نداشت. بازداشت مظنونان پرونده احتمال دست داشتن سیروس و خواهرش سهیلا در ناپدید شدن مراد وجود داشت و به همین منظور هر دوی آنها بازداشت شدند. سهیلا که خود را در دام پلیس می دید، واقعیت را برملا کرد و گفت: این کار نقشه سیروس بود، چند بار این کار را انجام داده و پول خوبی هم به جیب زده بودیم. سوژه ها را سیروس انتخاب می کرد و من هم طبق نقشه او عمل می کردم. آخرین ...
روز وصل؛ امسال در حج 96 چه گذشت؟
دار الرشد این کتابها را برداشتم و در این هوای گرم، نیم کیلومتری پیاده رفتم تا به محل ماشین های عمومی رسیدم. یک جوان عربی رسید. گفتم مکتبه الرشد و نمی دانم کجاست. خودش با سیستم جی پی اس آدرس گرفت و قدم به قدم رفت تا به محل رسید. محل آن در شارع ابی ذر بود. به جز الرشد، کتابفروشی مغامسی هم آنجا بود که جمع کرده بود. البته یک شعبه دیگر در سلطانه دارد. آن جوان هم مرتب جویا می شد که کجایی هستی ...
بازتاب چاپ گزارش کودکان طعمه کودک آزاری جنسی محارم
بازداشتگاه داخل دادسرا بردند و بعد مامور دیگر آمد و مرا به کیوسک نیروی انتظامی بردند که ماشین کلانتری 13 بیاید و مرا ببرد و بعداز یک ساعت همسرم را فرستادند که با مامور رفتیم کلانتری 13 بردند و از آنجا هم بعد از یک ساعت با آژانس بردند زندان شهید کچویی فردیس. رئیس زندان نمی پذیرفت چون باید مامور زن مرا می برد و با اصرار زیاد مامور مزکور و تلفن مکرر ایشان مرا در ساعت 30/16 بعدازظهر همان روز ...
اعترافات تازه قاتل فامیل دور در دادسرای جنایی
عصبانی شدم و گفتم هرطور شده باید از آنها انتقام بگیرم. مگر چت کردن چیزی را ثابت می کرد؟ نه اما عصبانی شدم. اول تصمیم داشتم زن جوان را به قتل برسانم. حتی دوبار هم به خانه آنها رفتم اما نشد. یک بار که با دیدن فرزند سه ساله وی دلم به حالش سوخت و دفعه بعدی که به خانه آنها رفتم متوجه شدم که زن جوان به خانه پدرش رفته است. پس از آن به سراغ مقتول رفتم، اول می خواستم با او صحبت کنم اما ...