سایر منابع:
سایر خبرها
پیکر دهقان فداکار در میانه تشییع شد
در بیمارستان امام رضای تبریز دار فانی را وداع گفت. ازبرعلی در اسفند سال 1309 در یکی از روستاهای شهرستان میانه چشم به دنیا گشود. وی در آذرماه 1341 شمسی، در سن 32 سالگی شب هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می کرد، متوجّه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شد و در آن هنگام برای نجات قطار و مسافران آن، کُت خود را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد و توانست باعث توقف قطار شود. هر چند ...
از بازداشت دزدان هم خدمتی تا دستگیری دزد عاشق کامپیوتر
فرمانده یگان انتظامی مترو پلیس پایتخت، روز گذشته از دستگیری دو سارق موبایل در ایستگاه تئاتر شهر پایتخت خبر داد و گفت: هر دو متهم که معتاد به مصرف مواد مخدر هستند، سابق بر این برای سرقت و حمل مواد مخدر به زندان رفته اند . به گزارش خبرنگار ما، سرهنگ "علی راقی"، گفت: تعدادی از شهروندان به ایستگاه پلیس مراجعه و اظهار داشتند که گوشی موبایلشان در ایستگاه مترو هنگام سوار شدن به داخل واگن به ...
آیین شام غریبان دهقان فداکار برگزار شد
همان دهقان فداکار ایرانی که در سال های جوانی با اقدام به هنگام و ارزشی خود مانع از تصادم تصادم قطار مسیر تهران - تبریز شده جان دست کم 500 مسافر این قطار را نجات داده بود شنبه شب براثر عارضه ریوی در تبریز در گذشت . در آیین تشییع چنازه وی شرکت کنندگان با حمل پلاکارد های ضمن انتقاد از حذف درس دهقان فداکار از کتب درسی مدارس خواستار اعاده این داستان ارزشی شدند. 586 ...
تصاویر/ تشییع پیکر دهقان فداکار در میانه
این مرد فداکار در آذرماه 1341، در سن 32سالگی شب هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می کرد، متوجّه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شد. در آن هنگام برای نجات قطار و مسافرانش ، لباسش را با وجود سرمای شدید آذربایجان از تن در آورد و آن را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد. ریزعلی با این اقدام توانست باعث توقف قطار و نجات جان مسافران شود. ...
ضرورت نصب تندیس دهقان فداکار در میدان راه آهن تبریز
تهیه و نصب تندیس ‘دهقان’ فداکار در میدان راه آهن اظهار بی اطلاعی کرد. ‘ازبرعلی حاجوی’ (دهقان فداکار) در سن 32 سالگی، شب هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می کرد متوجه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شده بود و در آن هنگام برای نجات مسافران این قطار و هشدار دادن لوکوموتیوران از این اتفاق کُت خود را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد. این فداکاری باعث شد تا داستان نجات جان مسافران قطار ...
دهقان فداکار روزهای آخر عمرش را چگونه سپری کرد؟
به گزارش ، ریزعلی خواجوی را سال سوم دبستان در کتاب فارسی شناختیم برای اینکه درس فداکاری یاد بگیریم و حتی درس از خودگذشتگی را. حالا قطار زندگی دهقان فداکار را جا گذاشته و رفته است و این ماییم که مشعل این فداکاری را روشن نگه داریم. آزبرعلی حاجوی معروف به دهقان فداکار که روزنامه نگاران و مورخان به اشتباه نام او را ریزعلی خواجوی ثبت کردند، اسفندماه 1309 در شهرستان میانه آذربایجان متولد شد. او در آذرماه 1340 شمسی، در سن سی و دو سالگی شب هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می کرد، متوجه مسدود شدن مسیر به علت ریزش کوه شد. در آن هنگام برای نجات قطار ...
خوابی برای بخشش قاتل مامور پلیس
محاکمه با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد و چندی بعد پای چوبه دار قرار گرفت. متهم در آستانه مرگ قرار داشت اما مادر مقتول ناگهان از حال رفت. او بعد از به هوش آمدن شرط گذاشت اگر پسرش به خوابش بیاید، رضایت بدهد. این اتفاق، چند روز بعد رخ داد و استوار شهید با آمدن به خواب خاله اش از او خواست قاتل را مورد بخشش قرار دهند. مادر نیز در دادسرا حضور یافت و گفت: چند شب قبل پسرم به خواب خواهرم آمد و از من ...
پیکر دهقان فداکار در میانه تشییع شد
کتاب های سال سوم دبستان سال هاست که منتشر می شود و فداکاری که در یک شب سرد سال 1341 جان صدها نفر را نجات داد و با وجود کتک خوردن آن شب، از این ماجرا به عنوان بهترین خاطره زندگیش یاد می کند. وی در سال 1309 در روستای قالاچق از توابع شهرستان میانه به دنیا آمده بود.
امید مافی = روزنامه نگار
بیمارستان دولتی بو نگیرد از سپردن تیترهای ارغوانی به صفحات مطهر خودداری می کنیم. حالا ریز علی در سرزمین سایه ها به آرامشی دل انگیز رسیده است.حالا او می تواند در بهشت برین، قصه آن شب سرد که پیراهن مندرسش را آتش زد و کنار ریل های قندیل بسته دوید تا به مسافران، زندگی ببخشد را برای خدا و خورشید تعریف کند.حالا در مینوی جاوید، تنهایی پیرمرد اصلا پیچیده نیست.تنهایی برایش چای خوردن است در جنب آشیانه ...
وداع باشکوه با قهرمان ملی و دهقان فداکار/ اسطوره ایرانی ها در مسکن همیشگی آرام گرفت
گزارش فارس بیانگر هست، ریزعلی خواجوی در سن 32 سالگی شب موقع از انجایی که در کنار ریل قطار حرکت می کرد، متوجه مسدود شدن طریق قطار به دلیل ریزش کوه گردید. ریزعلی هم دست از کار کشیده بود و به دهاتی خود باز می گشت. در آن شب سرد و تاریک، نور لرزان فانوس کوچکی راه او را روشن می کرد، روستایی که ریزعلی در آن زندگانی می کرد، نزدیک راه آهن بود و ریزعلی هر شب از کنار راه آهن می گذشت تا به خانه اش ...
دهقان فداکار در خانه ابدی آرام گرفت
لباس های خود را از تن درآورد و بر چوب دست خود بست، نفت فانوس را بر لباس ها ریخت و آن را آتش زد. ریز علی در حالی که مشعل را بالا نگاه داشته بود، به طرف قطار شروع به دویدن کرد، راننده قطار از دیدن آتش دانست که خطری در پیش است. ترمز را کشید. قطار پس از تکان های شدید، از حرکت باز ایستاد. راننده و مسافران سراسیمه از قطار بیرون ریختند و از دیدن ریزش کوه و مشعل ریزعلی که با بدن ...
“دهقان فداکار” برای همیشه در آرامگاه ابدی اش آرام گرفت
در کنار ریل قطار حرکت می کرد، متوجّه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شد. در آن هنگام برای نجات قطار و مسافران آن کُت خود را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد این کار نتوانست مسئولان قطار را آگاه سازد و در نهایت با شلیک چند گلوله از تفنگ شکاری خود توانست باعث توقف قطار شود. به گفته او پس از توقّف قطار مردم ناراضی از قطار پیاده شدند و او را کتک زدند. تا اینکه او آنها را متوجه خطری که در ...
در چاه طالبان
اعتراض کردم ولی او با قنداق تفنگ، من را زد. مسافران هراسان به من نگاه می کردند. در همین حال دو تا تیر، بغل دست من شلیک کرد و دوستش از آن طرف جاده بالا آمد و پیرمرد را از ماشین پیاده کرد و با قنداق او را هم زد. در گودالی در نزدیکی همان جا یک ماشین استیشن بود که ما را داخل آن انداختند. درکنار ماشین یک فرد مسلح هم بود. دختر آقای مهدی زاده و نواسه اش در ماشین بودند و ما را در ماشین سفید مخفی کردند ...
وداع با شکوه با دهقان فداکار در میانه
مسافران قطار که از کنه حادثه بی خبر بودند ابتدا به وی اعتراض کرده و حتی او را به سبب این کار کتک زدند اما بعدا که متوجه رهایی از خطر بزرگ شدند ضمن عذرخواهی اقدام دهقان فداکار را ستودند و این گونه شد که قصه ماجرای فداکاری وی برای انتقال به نسل های بعدی در کتاب های دوره ابتدایی با عنوان دهقان قداکار تدریس شد. ازبرعلی خواجوی، فرزند علی اصغر، روز پنجم اسفندماه سال 1309 خورشیدی در روستای قلعه جوق ...
قطار شهری اصفهان در انتظار شهروندان
از ظرفیت کامل این خط و استقبال روز افزون مردم اصفهان برای استفاده از این وسیله نقلیه پاک باید چند اتفاق مهم در خدمات رسانی به مسافران انجام شود. وی افزایش ساعات سرویس دهی را یکی از عوامل تاثیرگذار در استقبال مردم از خط یک قطارشهری اصفهان دانست و تصریح کرد: قطار شهری اصفهان هم اکنون از ساعت هفت صبح تا 19 خدمات رسانی می کند در حالیکه این زمان باید از 6 صبح تا 10 شب افزایش یابد. ...
دهقان فداکار باید برگردد
بتواند جان مسافران را نجات دهد" ریزعلی خواجوی یا دهقان فداکار از آن پس به اسطوره ی فداکاری برای تمامی بچه های دبستانی تبدیل شد و این فداکاری او در متن کتاب درسی دانش آموزان گنجانده شد تا کودکان از همان سنین کودکی فداکاری را این گونه بیاموزند که گاهی لازم است برای نجات هم نوعان خود، جان خود را به خطر انداخت. این درس به ما آموخت که قهرمان ها همیشه در فیلم های خارجی و کارتون ها ...
نامگذاری ساختمان مرکزی هلال احمر آذربایجان شرقی به نام دهقان فداکار
دبیرکل جمعیت هلال احمر گفت: به پاس تجلیل از خدمات زنده یاد ریزعلی خواجوی، ساختمان مرکزی جمعیت هلال احمر آذربایجان شرقی به نام دهقان فداکاری نامگذاری می شود. مصطفی محمدیون با تسلیت درگذشت دهقان فداکار گفت: به پاس تجلیل از امدادرسانی تاریخی و بزرگ شادروان ریزعلی خواجوی در دهه 40 و نجات جان صدها تن از مسافران قطار در دل کوه های آذربایجان به عنوان سمبل و نماد فداکاری، ساختمان مرکزی جمعیت هلال ...
ریزعلی خواجوی، قهرمان دوران کودکی ام
می زند و دوان به سمتی که قطار می آید حرکت می کند. اما انگار لوکوموتیوران بنای ایستادن ندارد. ... تیری سکوت سرد و سنگین شب را می شکافد. و تیری دیگر. اندکی بعد صدای زمخت و کشدار ترمز قطار بگوش می رسد. مرد شاد است و سرمست که قطار ایستاده است و جان های پرشماری نجات یافته اند، اما لوکوموتیوران و مسافران، غرق در ندانستن و سرشار از خشم به سوی مرد حمله می کنند و رسیده، نرسیده اولین مشت ها ...
اسطوره ایرانی ها در خانه ابدی آرام گرفت
بود تا بتواند جان مسافران را نجات بدهد، ناگهان چاره ای به خاطرش رسید. با وجود سوز و سرمای شدید، به سرعت لباس های خود را از تن درآورد و بر چوبدست خود بست، نفت فانوس را بر لباس ها ریخت و آن را آتش زد. ریز علی در حالی که مشعل را بالا نگاه داشته بود، به طرف قطار شروع به دویدن کرد، راننده قطار از دیدن آتش دانست که خطری در پیش است. ترمز را کشید. قطار پس از تکان های شدید، از حرکت باز ایستاد. ...
قهرمان قصه های کودکی خداحافظ
متوجه ریزش کوه شده بود با آتش زدن لباس هایش راننده لکوموتیو را از این حادثه آگاه کرد و جان 800مسافر قطار را نجات داد. هرچند که شمع وجود تو این روزها به خاموشی گراییده است اما تو همچنان مشق فداکاری و ایثار را در دل ما زنده نگه می داری. امروز هر کسی که خبر وداع تو را شنید آه از نهاد دلش برخاست و آن زمان که 800 مسافر قطار را نجات دادی خبر از فضای مجازی نبود که خبر این فداکاریت ...
عکس نوشت | سهم دهقان فداکار در کتب درسی جدید، فقط یک پاراگراف!/ بررسی درس جدید فداکاران
. در آن شب سرد و تاریک، نور لرزان فانوس کوچکی راه او را روشن می کرد. دهی که ریز علی در آن زندگی می کرد نزدیک راه آهن بود. ریز علی هر شب از کنار راه آهن می گذشت تا به خانه اش برسد. آن شب، ناگهان صدای غرش ترسناکی از کوه برخاست. سنگ های بسیاری از کوه فرو ریخت و راه آهن را مسدود کرد. ریز علی می دانست که، تا چند دقیقه دیگر، قطار مسافربری به آن جا خواهد رسید. با خود اندیشید که اگر قطار با توده های سنگ ...
به چه می اندیشید ریز علی در لحظه فداکاری؟
- اگر فداکاری پادرمیانی کند، زندگی جان تازه ای می گیرد. همواره نیازی نیست همچون ریزعلی خواجوی برای پیشگیری از حادثه ای که در کمین جان مسافران یک قطار است، خطر کنیم و بر ریل های راه آهن رو در روی قطاری که شتابان به سوی ما می آید، بایستیم و لباس خود را به آتش بکشیم به این امید که راننده بی اطلاع از خطر پیش رو، سرعت کم کند و ترمز کند. گاهی بسنده است که در یک رابطه خانوادگی، در یک اختلاف نظر ...
واکنش ها به خاموش شدن مشعل #دهقان_فداکار
به گزارش پیک نکا ،به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ ریزعلی خواجوی یا ازبرعلی حاجوی، دهقان فداکاری که دهه شصتی ها خاطره فداکاری اش را بیشتر از همه در یاد و خاطر دارند از قطار زندگی پیاده شد. وی که با فداکاری اش باعث نجات مسافران قطار شده بود، چهره در نقاب خاک کشید اما داستان فداکاری اش از ذهن ها نخواهد رفت. کاربران شبکه های اجتماعی پس از شنیدن این خبر، با انشتار پست های و ...
حلقه تحریم های بانکی تنگ تر شد/ 260 میلیارد دلار واردات در چهار سال اول دولت روحانی / زمزمه گرانی ...
طلب درباره خرید هواپیما نوشته است: در حالی وزیر راه وشهرسازی دی ماه 94 از توافق با ایرباس برای خرید هواپیما خبر داده بود که در حدود دو سال اخیر، تأمین فاینانس، چالش خرید هواپیماهای نو برای هما بوده است. مسئولان وزارت راه وشهرسازی وعده های بی سرانجام متعددی دراین باره داده اند. موضوع تأمین فاینانس خرید هواپیماهای ایرباس از همان روزی که قرارداد میلیارددلاری به امضای مدیران ایران ایر و این ...
ریزعلی خواجوی
سمت قطار حرکت می کند، هنگامی که مشاهده می کند مسئولان قطار متوجه هشدار های وی نشدند با تفنگ شکاری خود چندین گلوله هوایی شلیک می کند و سرانجام موفق به توقف قطار شده و جان صدها نفر را نجات می دهد . دهقان فداکار در شرح بیان این حادثه گفته است: مسافران قطار که از کنه حادثه بی خبر بودند ابتدا به وی اعتراض کرده و حتی او را به سبب این کار کتک زدند اما بعدا که متوجه رهایی از خطر بزرگ شدند ضمن ...
خبر فداکاری دهقان فداکار در روزنامه سال 40 +عکس
شعار سال: فداکاری یک دهقان جان صدها مسافر را در راه آهن نجات داد. در دره قرنقو کوه در روی خط آهن ریزش کرد و دهقانی پیراهن خود را آتش زد و راننده را از خطر آگاه ساخت. قطار با کوشش زیاد راننده متوقف شد و جان دو هزار نفر از مسافران از خطر مرگ نجات یافت . به همین ترتیب ریز علی این دهقان فداکار بعد از این حادثه، به خاطره مشترک همه ایرانیان از دوران مدرسه تبدیل شد . مجسمه ریزعلی ...
قهرمانان نمی میرند
که مثل دفعات پیش این بار هم این خبر شایعه باشد. ولی افسوس و صد افسوس که این بار واقعی تر از همیشه بود. دهقان فداکار کودکی ما برای همیشه چشم هایش را بست و دیگر به خاطر ریه های خسته اش نفس کشیدن هایش همراه با خس خس نیست. حالا آسوده تر از همیشه خوابیده حتی آسوده تر از آن شب پاییزی که داستان قهرمان چندین نسل را رقم زد و جان چند ده مسافر را نجات داد. یکی بود یکی نبود دراماتیک آن شب پاییزی ...
فداکاری با نشات گرفتن از درون انسان به مرحله عمل می رسد
...> دهقان فداکار، همیار طبیعت، ریزعلی خواجوی، فرزند علی اصغر، روز پنجم اسفندماه سال 1309 خورشیدی در روستای قلعه جوق شهرستان میانه متولد شد. او در آذرماه 1341 شمسی، در سن 32 سالگی شب هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می کرد، متوجّه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شد. در آن هنگام برای نجات قطار و مسافران آن، کُت خود را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد؛ این کار نتوانست مسئولین ...
بچه های مدرسه ریزعلی
زیبای ژاله اصفهانی، سال هاست که ما مردمان به یاد سپرده ایم، ریزعلی خواجوی بود. همان که در شب سردی از پاییز یا زمستانی دور، کوهی دید که ریزش کرده است و دید که اگر کاری نکند و به کناری بایستد، بچه و بزرگ و زن و مرد بیدار و خواب قطار، در فاجعه ای هولناک جان خواهند سپرد. هوا سرد بود و مسافران در خواب، اما وجدان ریزعلی گرم و بیدار. پیراهنش را از تنش درآورد و با نفت فانوس در دستش، آن را به آتش کشید و به سوی ...